وَ مَنْ يَكْسِبْ إِثْماً فَإِنَّما يَكْسِبُهُ عَلى نَفْسِهِ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً «111»
و هر كس گناهى مرتكب شود، پس در حقيقت به زيان خود مرتكب شده و خداوند دانا و حكيم است.
نکته ها
گناه كه تجاوز از مرز قانون الهى است، صفاى دل و تقواى روح و عدالت را از بين مىبرد واين بزرگترين خسارت است. علاوه بر آنكه در نظام هستى و سنّتهاى الهى، نتيجه ظلم به مردم، دير يا زود به خود ظالم مىرسد. «فَإِنَّما يَكْسِبُهُ عَلى نَفْسِهِ»
پیام ها
1- هر گناهى در روح و جان انسان، اثر مستقيم دارد. «يَكْسِبُهُ عَلى نَفْسِهِ»
2- انسان در انجام گناه مجبور نيست و گناه را با اختيار واراده خود انجام مىدهد. «يكسب»
3- در بازگرداندن آثار بد گناه به گناهكار هيچ خطائى رخ نمىدهد و كارى
جلد 2 - صفحه 158
حكيمانه است. «عَلِيماً حَكِيماً»
4- كار حكيمانه مشروط به آگاهى و علم است. «عَلِيماً حَكِيماً»
@tafsir_qheraati
AUD-20220420-WA0018.
2.69M
تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۱۲
@tafsir_qheraati
وَ مَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْماً ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئاً فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً «112»
و هر كس كه خطا يا گناهى مرتكب شود، سپس آن را به بىگناهى نسبت دهد، به يقين بار تهمت و گناه آشكارى را بر دوش گرفته است.
نکته ها
«خطا» به معناى لغزش است، عمدى يا غير عمدى، ولى «اثم» گناه عمدى است.
تهمت، از گناهان بسيار بزرگى است كه موجب ذوب شدن ايمان و محو عدالت و اعتماد در جامعه و سبب عذاب اخروى است. امام صادق عليه السلام فرمود: تهمت به بىگناه، از كوههاى عظيم سنگينتر است. «1»
«بهتان» به دروغى گفته مىشود كه انسان از شنيدن آن بهتزده مىشود.
امام صادق عليه السلام فرمود: غيبت آن است كه دربارهى برادر دينى خود چيزى را كه خدا بر او پوشانده ابراز كنى، ولى اگر دربارهى او چيزى بگويى كه در او نيست، بُهتان است. «2»
پیام ها
1- تهمت، پرتاب تير به آبروى مردم است. «يَرْمِ بِهِ»
2- تهمت به بى گناه از هر نژاد و مكتب و در هر سنّ و شرايطى كه باشد، حرام است. «يَرْمِ بِهِ بَرِيئاً»
3- تهمتزننده، بارسنگينى از گناه را به دوش مىكشد. «فَقَدِ احْتَمَلَ» (تنوين در دو كلمه «بُهْتاناً» و «إِثْماً» نشانهى عظمت گناه است.)
«1». سفينة البحار، ماده «بهت»؛ كافى ج 2، باب التهمة.
«2». وسائل، ج 13، ص 286.
@tafsir_qheraati
AUD-20220421-WA0035.
3.66M
تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۱۳
@tafsir_qheraati
وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ وَ ما يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَضُرُّونَكَ مِنْ شَيْءٍ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَ كانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيماً «113»
و اگر فضل و رحمت خداوند بر تو نبود، گروهى از آنان تصميم داشتند كه تو را از مسير حقّ گمراه كنند، امّا جز خودشان را گمراه نمىكنند و به تو هيچ زيانى نمىزنند. و خداوند كتاب و حكمت را بر تو نازل كرد، و آنچه را نمىدانستى به تو آموخت. و فضل خداوند بر تو، بسى بزرگ بوده است.
نکته ها
ممكن است اين آيه، همانند آيه 105، مربوط به ماجراى تهمت سرقت به يك بىگناه و شهادت دادن جمعى به دروغ، بر سرقت باشد، كه پيامبر طبق گواهى آنان، داورى كرد. و ممكن است مربوط به گروهى باشد كه به ديدار پيامبر آمدند و گفتند: با دو شرط حاضريم با تو بيعت كنيم، يكى آنكه بتها را با دست خود نشكنيم و ديگر آنكه تا يك سال ديگر، بت «عُزّى» را پرستش كنيم. آيه نازل شد و اين خواسته را رد كرد.
پیام ها
1- دشمنان، حتّى براى پيامبر و لغزاندن او طرح و برنامه دارند، پس رهبران جامعه بايد به هوش باشند. «يُضِلُّوكَ»
2- تصميم به منحرف ساختن ديگران، در حقيقت تصميم به منحرف كردن خود است. «وَ ما يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ»
3- خداوند، آنگونه كه قرآن را بيمه كرده «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» «1»، پيامبرش را نيز بيمه مىكند. «وَ ما يَضُرُّونَكَ مِنْ شَيْءٍ»
«1». حجر، 9.
جلد 2 - صفحه 160
4- تعليم حكمت و فرستادن كتاب، نمونهى روشن فضل و لطف الهى و رمز عصمت پيامبر صلى الله عليه و آله است. «أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَكَ»
5- خداوند به پيامبرش، علم غيب و اسرار را مىآموزد. «عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ»
6- از نشانههاى حقّانيت پيامبر، اين است كه مىگويد: تو بدون تعليم الهى امكان آگاهى از امورى را نداشتى. آرى، اگر قرآن ساخته پيامبر بود، هرگز به خودش نسبت جهل نمىداد. «عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ»
7- خداوند معلّم پيامبر است، پس هيچ خطا واشتباهى در تعليم، رخ نمىدهد. «عَلَّمَكَ»
8- مدار علم بشر حتّى پيامبر خدا، محدود است. «ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ»
@tafsir_qheraati
AUD-20220422-WA0015.
2.89M
تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۱۴
@tafsir_qheraati
لا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً «114»
در بسيارى از (جلسات و) سخنان درگوشى آنان، خيرى نيست، مگر (سخن) كسى كه به صدقه يا كار نيك يا اصلاح و آشتى ميان مردم فرمان دهد و هر كس براى كسب رضاى خدا چنين كند پس به زودى او را پاداشى بزرگ خواهيم داد.
نکته ها
امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از معروف در آيه، قرضالحسنة دادن است. «1»
امام صادق عليه السلام فرمود: ايجاد خوشبينى و اصلاح ذاتالبين حتّى با دروغ گفتن، عملى پسنديده است. «2»
«1» كافى ج 4 ص 34.
«2» كافى ج 2 ص 341
جلد 2 - صفحه 161
پیام ها
1- نجوا، جز در موارد استثنايى، ناپسند است، چون سبب سوء ظنّ ميان مؤمنان مىشود. «لا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْواهُمْ»
2- در اظهار نظر، بايد منصفانه رفتار كرد. همهى نجواها را زير سؤال نبريم. «فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْواهُمْ»
3- گاهى آشتى دادن ميان مردم، ايجاب مىكند كه با هر يك از طرفين، مخفيانه گفتگو كنيم. «إِصْلاحٍ بَيْنَ النَّاسِ»
4- گاهى امر به معروف يا صدقهى آشكار، سبب شرمندگى و لجاجت طرف مىشود، بايد با نجوا و پنهانى عمل كرد. «أَوْ مَعْرُوفٍ»
5- اهميّت آبروى مردم، تا حدّى است كه نجواى ناپسند، به خاطر حفظ آن پسنديده مىشود وصدقه وامر به معروف مخفيانه، زشتى نجوا را تحت الشعاع قرار مىدهد. إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ ...
6- ارزش كارها به اخلاص است. «ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ»
7- انجام هر كار خير پنهانى و محرمانه، نشان اخلاص نيست، شايد خود تظاهر باشد. «وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ»
8- خدمت به جامعه، دعوت به نيكوكارى و همزيستى مسالمتآميز سبب دريافت اجر عظيم است. «نُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً
@tafsir_qheraati
AUD-20220423-WA0044.
3.76M
تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۱۵
@tafsir_qheraati
وَ مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدى وَ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ ما تَوَلَّى وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً «115»
و هركس پس از آنكه هدايت برايش آشكار شد با پيامبر مخالفت كند و راهى جز راه مؤمنان را پيروى كند، او را بدان سوى كه روى كرده بگردانيم و او را به دوزخ افكنيم كه سرانجام بدى است.
جلد 2 - صفحه 162
نکته ها
اين آيه دربارهى كسانى است كه پس از پذيرش اسلام و رسالت پيامبر، به مخالفتِ آگاهانه با دستورات ايشان مىپردازند و راهِ خود را از راه جماعت مسلمانان جدا مىكنند.
«مُشاقّه رسول» يعنى خودت را يك شِقّ و رسول اكرم صلى الله عليه و آله را شِقّ ديگر قرار دهى. به كارشكنى بپردازى و دست به مخالفت آگاهانه همراه با عداوت بزنى.
شقاق و مخالفت با پيامبر خدا انواع مختلفى دارد، مانند: انكار كل دين، ايمان به بعضى و كفر به بعضى ديگر، تحريف، توجيه و حيلههاى شرعى.
پیام ها
1- علم و شناخت مسئوليّتآور است و كيفر مخالفان پيامبر زمانى است كه حقّانيت پيامبر اكرم را فهميده باشند. وَ مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُ ... نُصْلِهِ جَهَنَّمَ
2- سيرهى عملى مسلمانان به شرطى حجّت است كه با سنّت و راه رسولاللَّه مخالفتى نداشته باشد. مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ .... يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ ... نُصْلِهِ جَهَنَّمَ
3- پيامبر اسلام و مؤمنان در يك جبهه قرار دارند و مخالفت با جامعه اسلامى، مخالفت با پيامبر است. يُشاقِقِ الرَّسُولَ ... وَ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ
4- تسليم بودن در برابر رسول خداوند واجب و مخالفت با او حرام است. «وَ مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ»
5- تفرقهافكنى در صفوف مسلمانان سبب دوزخ است. يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ ... نُصْلِهِ جَهَنَّمَ
6- خداوند، كسى را بدون اتمام حجّت به دوزخ نمىبرد. «بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدى»
7- حساب افراد قاصر و مستضعف كه صداى حقّ را نمىشنوند، يا قدرت تشخيص ندارند، از حساب افراد آگاه ولجوج، جداست. «بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدى»
8- مقدّمات سقوط انسان، به دست خود اوست. مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ ... نُصْلِهِ جَهَنَّمَ
9- هر راهى جز راه مؤمنان واقعى، به دوزخ منتهى مىشود. يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ ... نُصْلِهِ جَهَنَّمَ
جلد 2 - صفحه 163
10- نتيجهى مخالفت با رسول خدا و امّت اسلامى، تحت ولايت غير خدا در آمدن و سقوط در جهنّم است. «نُوَلِّهِ ما تَوَلَّى»
11- خداوند، نعمتهاى خود را از منحرفان قطع نمىكند و هر كس را در مسيرى كه خودش انتخاب كرده است، يارى مىدهد. «نُوَلِّهِ ما تَوَلَّى
»@tafsir_qheraati
AUD-20220424-WA0015.
1.77M
تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۱۶
@tafsir_qheraati
إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً «116»
همانا خداوند از اينكه به او شرك ورزيده شود (بدون توبه) درنمى گذرد ولى پائينتر و كمتر از آن را براى هر كس كه بخواهد (و شايسته بداند) مىبخشد. و هركس به خداوند شرك ورزد حتماً گمراه شده است، گمراهى دور و دراز.
تفسير نور(10جلدى) ج2، 163
نکته ها
اين آيه با اندك تفاوتى در آيهى 48 همين سوره گذشت. آرى، در هدايت و تربيت تكرار لازم است.
تا ريشهى شرك كه يك مرض روحى عميق است قطع نشود، اخلاق و اعمال صالح سودى ندارد. توبه، درمان شرك است و مشرك بايد از مدار شرك بيرون آيد تا عفو و رحمت الهى شامل او شود.
اين آيه، اميدبخشترين آيات قرآن است. «1»
پیام ها
1- مخالفت با رسول خدا و شكستن وحدت مسلمانان (كه در آيه قبل آمده بود) نوعى شرك است. وَ مَنْ يُشاقِقِ ... يُشْرَكَ بِهِ
«1» تفسير أطيب البيان
جلد 2 - صفحه 164
2- شرك، بزرگترين گناه نابخشودنى است. «لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ»
3- انسان بايد در حالتى بين بيم و اميد نسبت به مغفرت الهى باشد. «لِمَنْ يَشاءُ»
4- شرك، مايه گمراهى و دورى از هرگونه كمال است. «ضَلالًا بَعِيداً»
@tafsir_qheraati
AUD-20220425-WA0029.
2.24M
تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۱۷
@tafsir_qheraati
إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِناثاً وَ إِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطاناً مَرِيداً «117»
(مشركان) به جاى خدا، جز معبودانى مؤنث (كه نام زن بر آنها نهادهاند مانند لات و مناة وعُزّى) نمىخوانند وجز شيطان سركش وطغيانگر را نمىخوانند.
نکته ها
آيهى قبل، مشركان را در ضلالت و گمراهى دانست، اين آيه، علّت آن را پرستش بتها و پيروى از شيطان مىداند.
مراد از معبودانِ مؤنث در آيه «إِناثاً»، يا بتهايى استكه مشركان نامهاى مؤنث چون لات و مناة و عُزّى بر آنها مىگذاشتند و يا فرشتگان كه به عقيدهى مشركان دختران خدا بودند. شايد هم مراد از «اناث» در آيه، موجود تأثيرپذير و ضعيف است و لذا صلاحيّت پرستش را ندارد.
پیام ها
1- معبودهاى غير الهى، يا ضعيفند يا طيغانگر. إِلَّا إِناثاً ... إِلَّا شَيْطاناً مَرِيداً
2- فرار از معبود حقّ، راهى جز پناه به معبودهاى باطل و شيطان ندارد. إِلَّا إِناثاً ... إِلَّا شَيْطاناً مَرِيداً
3- همهى راههاى انحرافى، به يك راه- پيروى از شيطان- منتهى مىشود. «إِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطاناً مَرِيداً»
4- پرستش هر معبودى جز خداوند در حقيقت شيطانپرستى است. يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ ... شَيْطاناً مَرِيداً
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 165
https://chat.whatsapp.com/FviKLwiaejbCN1k3yQK2Ax
AUD-20220426-WA0005.
4.02M
تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۱۸ و ۱۱۹
@tafsir_qheraati
لَعَنَهُ اللَّهُ وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ نَصِيباً مَفْرُوضاً «118»
خداوند لعنتش كند وقتى كه گفت: من حتماً از بندگان تو سهمى معيّن خواهم گرفت (و گروهى را منحرف خواهم كرد).
وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِيناً «119»
و حتماً آنان را گمراه مىكنم و قطعاً به آرزوها سرگرمشان مىسازم و دستورشان مىدهم كه گوش چهارپايان را بشكافند (تا علامت باشد كه اين حيوان سهم بتهاست) و به آنان فرمان مىدهم كه آفرينش خدا را دگرگون سازند. و هر كس به جاى خدا، شيطان را دوست و سرپرست خود بگيرد، بىگمان زيان كرده است، زيانى آشكار.
نکته ها
جمله «لَأُمَنِّيَنَّهُمْ» به معناى القاى آرزوهاى پوچ و بيجا است.
شكافتن گوش حيوان، از برنامههاى خرافى جاهليّت بود كه پس از آن، سوار شدن و ذبح و هر استفادهاى را از آن حيوان حرام مىپنداشتند.
تأكيدهاى بسيار شيطان بر گمراه ساختن مردم، كه در اين دو آيه آمده، هشدارى بر صاحبان ايمان است.
عبارت «مِنْ عِبادِكَ نَصِيباً مَفْرُوضاً» را دو گونه مىتوان معنا كرد:
الف: بعضى از بندگان را گمراه مىكند.
ب: از هر بندهاى لحظاتى را شيطانى مىكند.
در روايتى مىخوانيم: جمله «فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ» تغيير دين خدا را نيز شامل مىشود. «1»
«1». تفسير برهان و عيّاشى.
جلد 2 - صفحه 166
اسلام، اجازهى بىمصرف ماندن يك حيوان را نمىدهد تا چه رسد به بىمصرف ماندن انسانها. «فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ»
پیام ها
1- شركورزيدن در دام شيطان قرار گرفتن است. إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِناثاً ... لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ
2- شيطان، دشمن ديرين انسان است، به هوش باشيم در دام او نيفتيم. «لَأَتَّخِذَنَّ»
3- شيطان براى گمراهى انسان، آخرين تلاش خود را مىكند. (تمام آيهى 119)
4- شيطان، همه را نمىتواند گمراه كند. «لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ»
5- شيطان، خالقيّت خدا را قبول دارد. «عِبادِكَ»
6- خطر وسوسهها، جدّى و دائمى است، دشمن خود را بشناسيم. (حرف لام كه بر سر تمام افعال آمده است نشانه جدّى بودن خطر است). لَأَتَّخِذَنَ ...
7- شيطان، هر كس را به نحوى گمراه مىكند. بدعت در دين، تغيير در آفرينش. «لَأُمَنِّيَنَّهُمْ، فَلَيُبَتِّكُنَّ، فَلَيُغَيِّرُنَّ»
8- آرزوهاى طولانى از القائات شيطان است. «لَأُمَنِّيَنَّهُمْ»
9- شيطان، ابتدا در فكر و روح انسان اثر مىگذارد، سپس او را تسليم خود مىگرداند. (جملهى گمراه كردن و آرزوى طولانى ابتدا مطرح شده، سپس فرمان دادن) «لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ»
10- انسان فطرتاً در مسير حقّ است. كلمه «اضلال» در جايى بكار مىرود كه قبلًا مسير حقّ باشد. «لَأُضِلَّنَّهُمْ»
11- شيطان مردم را به حرام كردن حلالهاى الهى دعوت مىكند. «فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ»
12- آرزوها زمينه اطاعتپذيرى از شيطان است. «لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ»
13- خرافات، از القائات شيطانى است. «فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ»
14- تغيير مخلوقات (نظير زن را به مرد و مرد را به زن تبديل كردن) كارى حرام و
جلد 2 - صفحه 167
شيطانى است. «فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ» امام صادق فرمود: يعنى دستورات و دين خدا را تغيير مىدهند.
15- اطاعت از شيطان در حقيقت پذيرش ولايت اوست. «يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا»
16- تنها خداوند شايسته ولايت بر انسان است. «وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِيناً»
https://chat.whatsapp.com/FviKLwiaejbCN1k3yQK2Ax
يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً «120»
(شيطان) به آنان وعده مىدهد و ايشان را در آرزو مىافكند و شيطان جز فريب، وعدهاى به آنان نمىدهد.
أُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ لا يَجِدُونَ عَنْها مَحِيصاً «121»
آنانند كه جايگاهشان دوزخ است و از آن راه گريزى نيابند.
نکته ها
«محيص» از «حيص» به معناى عدول و صرف نظر كردن است.
وقتى آيهى 135 آلعمران در مورد بخشايش گناهان از سوى خداوند نازل شد ابليس با فريادى يارانش را جمع كرد و گفت: با توبهى انسان، همهى زحمات ما ناكام مىشود. هر يك سخنى گفتند. يكى از شياطين گفت: هر گاه كسى تصميم به توبه گرفت، او را گرفتار آرزوها و وعدهها مىكنم تا توبه را به تأخير اندازد. ابليس راضى شد. «1»
هم خدا و هم شيطان وعده دادهاند، ولى وعدهى الهى راست «وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ» «2» و وعدههاى شيطان جز دروغ و فريب چيز ديگرى نيست. «وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً»
نشانهى وعدههاى شيطان، دعوت به تنگ نظرى و فساد است. در آيهى ديگر مىخوانيم: «الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ» «3»
«1». تفسير صافى.
«2». حج، 47.
«3» بقره 268.
جلد 2 - صفحه 168
پیام ها
1- دلبستگى به آرزوها، افتادن در دام فريب شيطان است. «يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ»
2- آنان كه به ديگران- حتّى به كودكان- وعدهى دروغ مىدهند، كارى شيطانى مىكنند. «وَ ما يَعِدُهُمُ ...»
3- دوزخ، براى گروهى جايگاه ابدى و خلود است. «مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ...»
4- تهديد به كيفر، يكى از شيوههاى جلوگيرى از فساد است. «مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ»
5- از همهى ناگوارىهاى دنيا مىتوان گريخت، ولى از عذاب آخرت هرگز! «لا يَجِدُونَ عَنْها مَحِيصاً»
6- در آخرت، برگشت امكان ندارد، پس تا از دنيا نرفتهايم از بدىها برگرديم. «لا يَجِدُونَ ...»
https://chat.whatsapp.com/FviKLwiaejbCN1k3yQK2Ax
AUD-20220427-WA0036.
3.88M
تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۲۰و۱۲۱
@tafsir_qheraati
AUD-20220428-WA0020.
2.02M
تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۲۲
https://chat.whatsapp.com/FviKLwiaejbCN1k3yQK2Ax
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا «122»
و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، به زودى آنان را در باغهايى كه از زير (درختان) آنها جوىها روان است وارد مىكنيم. هميشه در آن جاودانند. وعدهى الهى حقّ است. و چه كسى در سخن از خداوند، راستگوتر است؟
پیام ها
1- ايمان از عمل جدا نيست. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا»
2- اگر همهى اعمال صالح بود، كارساز خواهد گشت. كلمه «الصَّالِحاتِ» با الف و لام نشانه همه كارهاى نيك است.
3- تشويق در كنار تهديد، از شيوههاى تربيتى قرآن است. (آيهى قبل تهديد بود،
جلد 2 - صفحه 169
اينجا تشويق است). مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ ... سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ
4- لذّتهاى دنيا، نگرانى از دست دادن دارد، امّا نعمتهاى بهشت، جاودانه است. «خالِدِينَ فِيها»
5- با مقايسهى وعدههاى دروغ شيطان و وعدههاى راست خدا، به وعدهى الهى دل ببنديم. «وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا
https://chat.whatsapp.com/FviKLwiaejbCN1k3yQK2Ax
AUD-20220429-WA0023.
3.12M
تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۲۳
https://chat.whatsapp.com/FviKLwiaejbCN1k3yQK2Ax
لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً يُجْزَ بِهِ وَ لا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً «123»
(پاداش و عقاب و برترى) به آرزوهاى شما و آرزوهاى اهل كتاب نيست! هر كه بدى كند بدان كيفر داده مىشود و جز خدا، براى خويش سرپرست و ياورى نيابد.
نکته ها
مسلمانان به خاتميّت پيامبر اسلام واينكه بهترين امّتند افتخار مىكردند. «1» و اهلكتاب نيز به سابقهى خود مىباليدند و مىگفتند: جز ايّام معدودى در آتش نخواهيم بود. «2» اين آيه در تصحيح پندار هر دو گروه، ملاك را «عمل» قرار داد.
در دو آيهى قبل، امانىّ و آرزوها را از شيطان دانست، در اين آيه آرزوهاى باطل را ردّ مىكند.
تعبير «يُجْزَ بِهِ» شامل جزاى دنيوى، يا اخروى يا هر دو مىباشد. روايات، جزاى خلافكارى مؤمن را گرفتارىها و سختىهاى دنيا و برزخ معرّفى كرده است.«3»
برخى مسلمانان انتظار داشتند كه پيامبر صلى الله عليه و آله در مشاجره آنها با اهلكتاب، از مسلمانان جانبدارى كند، در حالى كه اصل بر عدالت است، نه حمايت. «4»
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در پاسخ كسى كه از جملهى «من يعمل سوء يجز به» به وحشت افتاده بود،
«1». آلعمران، 110.
«2». بقره، 80.
«3». تفسير اطيبالبيان.
«4». تفسير الميزان.
جلد 2 - صفحه 170
فرمود: امراض جسمى و گرفتارىها، نوعى كيفر اعمال انسان است. «1»
پیام ها
1- از خيالها و آرزوهاى بىاساس بپرهيزيد، كه كارآيى ندارد. «لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ»
2- در هر گروه و قشرى افراد پر توقّع و امتيازطلب پيدا مىشود. «لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ، أَهْلِ الْكِتابِ»
3- در گفتار و داورى منصفانه عمل كنيد و اگر انتقاد مىكنيد از ضعف همه بگوييد. «لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتابِ»
4- در انتقاد يا رفع عيب، از خودتان شروع كنيد. جمله «لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ» قبل از جمله «أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتابِ» است.
5- قاطعيّت بجا و ايستادگى در مقابل اميتازطلبىهاى پوچ، از بهترين شيوههاى تربيت است. «لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ»
6- اسلام بر واقعيّات استوار است، نه بر خيالات يا تمايلات افراد. لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ ...
7- خداوند عادل است و پاداش و كيفرش بر اساس عمل است. «مَنْ يَعْمَلْ»
8- در مكتب وحى، همه در برابر قانون برابرند. «مَنْ يَعْمَلْ» (سوء استفاده و امتياز طلبى از نام و آرم ممنوع است)
9- اصل، عمل است نه شعار، ضابطه است نه رابطه! «مَنْ يَعْمَلْ»
https://chat.whatsapp.com/FviKLwiaejbCN1k3yQK2Ax
AUD-20220430-WA0014.
2.79M
تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۲۴
@tafsir_qheraati
وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ نَقِيراً «124»
و هر فردى كه كارهاى شايسته انجام دهد، چه مرد باشد و چه زن، در حالى كه مؤمن باشد، پس آنان به بهشت وارد مىشوند و كمترين ستمى به آنان نمىشود.
نکته ها
كلمهى «نقير» از نوكزدن گرفته شده و به گودى هستهى خرما كه گويا نوك خورده است، گفته مىشود.
در آيهى قبل «مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً» بود، اينجا «يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ»، يعنى كيفر و پاداش، هر دو بر پايهى «عمل» است.
در اين آيه بهشت، و در آيهى 97 سورهى نحل، علاوه بر آن «حيات طيّبه» بيان شده است: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»
پیام ها
1- عامل ورود به بهشت، ايمان و عمل صالح است، نه نژاد و ادّعا و آرزو. آيهى قبل و لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ ... مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ ...
2- همهى نژادها، رنگها، ملل و طبقات، در بهرهگيرى از لطف خدا يكسانند. «مَنْ يَعْمَلْ»
3- با انجام برخى كارهاى صالح، به بهشت اميد داشته باشيد. چون كمال بىنهايت است و قدرت كسب انسان محدود. «مِنَ الصَّالِحاتِ»
4- زن و مرد، در رسيدن به كمالات معنوى برابرند. «مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى» بر خلاف اعتقادات گروهى از يهود و مسيحيان. «1»
5- ايمان، شرط قبولى اعمال است و خدمات انسانهاى بى ايمان، در همين دنيا جبران مىشود و ارزش اخروى ندارد. «2» مَنْ يَعْمَلْ ... وَ هُوَ مُؤْمِنٌ
6- جزاى مؤمنِ نيكوكار بهشت است. «فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ»
7- كارهاى نيك، گرچه اندك باشد ارزش دارد. «وَ لا يُظْلَمُونَ نَقِيراً»
@tafsir_qheraati
AUD-20220501-WA0012.
2.12M
تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۲۵
@tafsir_qheraati
وَ مَنْ أَحْسَنُ دِيناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا «125»
و دين و آيين چه كسى بهتر از آن كس است كه خود را تسليم خدا كرده، در حالى كه نيكوكار است و از آيين ابراهيمِ حقگرا پيروى كرده است؟ و خداوند، ابراهيم را به دوستى خود برگزيد.
نکته ها
در دو آيهى قبل، اصل را بر «عمل» دانست، نه انتساب به اسلام يا مسيحيّت. اين آيه براى جلوگيرى از آن است كه تصور نشود همه اديان وعقايد يكسانند.
مخفى نماند كه تسليم خدا بودن، از رضا به قضاى او بالاتر است. چون در مقام رضا، انسانِ راضى خود را كسى مىداند ولى در تسليم، انسان براى خود ارزشى در برابر خدا قائل نيست. «1»
«حَنيف» يعنى كسى كه از راه انحرافى به حقّ گرويده است، بر عكس «جنيف» كه كسى را گويند كه از حقّ به باطل گرويده است.
«خَليل» يا از ريشهى «خُلَّت» به معناى دوستى است، يا از «خَلَّت» به معناى نياز است، ولى معناى اوّل مناسبتر است.
طبق روايات، مقام خليل اللّهى ابراهيم، به خاطر سجدههاى بسيار، اطعام مساكين، نماز شب، رد نكردن سائل و مهمان نوازى او بوده است. «2»
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله تابع آيين حضرت ابراهيم عليه السلام است. «أَوْحَيْنا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً» «3»
ابراهيم، «خليل اللّه» است و محمّد، «حبيب اللّه». «4»
كسانى كه وجههى خود را الهى كنند، برندهاند. چون «كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» «5» جز وجه الهى، همه چيز فانى است.
«1». تفسير اطيبالبيان.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». نحل، 123.
«4». درّالمنثور، ج 2 ص 230.
«5». قصص، 88.
جلد 2 - صفحه 173
پیام ها
1- برترين آيين، پيروى از دين ابراهيم است. «وَ مَنْ أَحْسَنُ دِيناً»
2- تسليم در برابر خداوند واحسان به مردم از اصول اديان الهى است. أَسْلَمَ ... وَ هُوَ مُحْسِنٌ
3- مكتب، بر پايهى ايمان و عمل، هر دو استوار است و هر كدام بدون ديگرى ناقص است. أَسْلَمَ ... وَ هُوَ مُحْسِنٌ
4- بهترين الگوهاى مردم كسانى هستند كه خداوند آنان را براى خود برگزيده است. «وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا»
5- هر كس از باطل روى گرداند خود را آماده مقام خليل اللّهى مىكند. «حَنِيفاً وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا»
@tafsir_qheraati