"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «88»
آن هدايت خداست، هر كس از بندگانش را كه بخواهد به آن هدايت مىكند و اگر شرك ورزند، قطعاً آنچه انجام دادهاند از دستشان خواهد رفت.
پیام ها
1- هدايت واقعى، هدايت خداوند است. هدايتهاى ديگر، سراب است. «ذلِكَ هُدَى اللَّهِ»
2- هدايت، كار خداست. حتّى پيامبران، از خود راه هدايتى ندارند. «يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ»
جلد 2 - صفحه 505
3- شرك، عامل محو و باطل شدن كارهاست. «لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ»
4- در سنّت الهى، تبعيض نيست. حتّى اگر پيامبران شرك ورزند، تنبيه مىشوند، چون اصالت با حقّ است، نه اشخاص. (با توجّه به اينكه آيات قبل مربوط به انبياست). «وَ لَوْ أَشْرَكُوا»
5- انبيا، معصومند و غبار شرك هرگز بر دامانشان نمىنشيند. در آيه، فرضِ شرك به عنوان فرض محال آمده است. «لَوْ»
6- در جهانبينى الهى، ارزش كارها در اخلاص آنهاست. اگر اخلاص نباشد، چيزى باقى نمىماند. «وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ»"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۸۸_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا
06.Anaam.88.mp3
3.59M
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۸۸_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أُولئِكَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ «89»
آنان كسانى بودند كه كتاب آسمانى و حكومت و قضاوت و مقام نبوّت به آنان داديم. پس اگر اين مشركان به آنها كفر ورزند و نپذيرند (ناراحت نباش، چرا كه) ما گروهى ديگر را كه به آن كافر نيستند مىگماريم.
نکته ها
كلمهى «حكم»، هم به معناى حكومت وزمامدارى است، هم به معناى قضاوت و داورى و هم به معناى درك و عقل. در مفرداتراغب، معناى اصلى آن منع وجلوگيرى ذكر شده و چون عقل وقضاوت وحكومتِ صحيح مانع اشتباه وخلافند، به آنها حُكم اطلاق شده است.
در تفسير المنار و روح المعانى از مفسّران نقل شده كه مراد از قومى كه كفر نمىورزند و حقّ را پذيرفته و حمايت مىكنند ايرانيانند. «1»
امام صادق عليه السلام فرمود: اصحاب صاحب اين امر، محفوظ هستند، اگر همهى مردم از او دور
«1». تفسير نمونه.
جلد 2 - صفحه 506
شوند، خداوند اصحاب او را مىآورد. آنان همان كسانى هستند كه خداوند دربارهى آنان فرمود: فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا ... «1»
پیام ها
1- پيامبران، حقّ حكومت و قضاوت دارند. «آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ»
2- نيكوكارى، صلاح پيشگى و راه يافتن به راه مستقيم، از اوصاف انبياست. نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ .... كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ .... هَدَيْناهُمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ ... .. آتَيْناهُمُ الْكِتابَ
3- هر مكتب طرفداران ومخالفانى دارد و ميان آنان نيز هم ريزش است و هم رويش. گاهى طرفدار، مخالف و يا مخالف، طرفدار مىشود. مسلمان، مرتدّ و كافر، مسلمان مىشود. «فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً»
4- با كفر گروهى، مكتب حقّ بىطرفدار نمىماند. وقتى راه، حقّ و الهى باشد، آمد و رفت افراد نبايد در انسان اثر كند. «فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً»
«1». غيبت نعمانى، ص 316."
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۸۹_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا
06.Anaam.89.mp3
1.56M
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۸۹_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أُولئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرى لِلْعالَمِينَ «90»
آنان كسانىاند كه خداوند هدايتشان كرده، پس به هدايت آنان اقتدا كن. (اى پيامبر! به مردم) بگو: من بر اين (رسالت ودعوت) از شما مزدى طلب نمىكنم، اين قرآن جز تذكّرى براى جهانيان نيست. (و خواست من جز پندگرفتن اهل عالم نيست).
نکته ها
حرف «ه» در «اقْتَدِهْ»، ضمير نيست، بلكه «هاء» سَكت است و براى وقف به كار مىرود.
نام و ياد و راه اولياى خدا بايد زنده بماند و نوآورىها نبايد ارزشهاى پيشين را از ياد ببرد. «فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ»
جلد 2 - صفحه 507
پیام ها
1- پيروى از هدايت پيامبران، اقتدا به هدايت الهى است. «هَدَى اللَّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ»
2- ارزش انسان به خط فكرى و سيرهى عملى اوست. (فرمود: «فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ»، و نفرموده: «بهم اقتَدِه»).
3- نسخ اديان گذشته، به معناى بطلان اصول و كليّات آنها نيست، خط كلّى انبيا بايد تداوم يابد. «فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ»
4- موفّقترين انسان بايد از كمالات و اخلاق نيك و روش استوار پيشينيان بهرهمند شود. «فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ»
5- اهداف تمام انبيا، يكى است. (زيرا اقتدا به انبيايى كه اهداف متضادّى دارند ممكن نيست). «فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ»
6- دليل و نتيجهى پيروى، بايد هدايت يافتگى باشد. «هَدَى اللَّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ»
7- مبلّغ نبايد به دنياطلبى، گرايش داشته و به آن متّهم شود. «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ»
8- يكى از تفاوتهاى پيامبران با ديگر مدّعيان آن است كه هدف پيامبران، مادّيات نيست. «لا أَسْئَلُكُمْ»
9- انبيا، مايهى يادآورى انسانهاى فراموشكار و غافلند. «ذِكْرى»
10- اسلام، دين جهانى است. «ذِكْرى لِلْعالَمِينَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 508"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۹۰_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا
06.Anaam.90.mp3
3.17M
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۹۰_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
تفسير نور(10جلدى) ج2 508
أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتابَ الَّذِي جاءَ بِهِ مُوسى نُوراً وَ هُدىً لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَراطِيسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ كَثِيراً وَ عُلِّمْتُمْ ما لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَ لا آباؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ «91»
خداوند را آنگونه كه شايستهى اوست نشناختند، چرا كه گفتند: خداوند بر هيچ بشرى، چيزى نازل نكرده است. بگو: كتابى را كه موسى آورد و نور و هدايت براى مردم بود، چه كسى نازل كرد؟ كتابى كه آن را ورق ورق كرده (و به دلخواه خود) بخشى را آشكار و بسيارى را پنهان مىسازيد، و آنچه را شما و پدرانتان نمىدانستيد، (از طريق همان كتاب آسمانى تورات،) به شما آموخته شد. (اى پيامبر!) بگو: خدا (بود كه آنها را نازل كرد)، سپس رهايشان كن تا در ياوهگويىهاى خود غوطهور باشند.
نکته ها
گروهى از يهود با اينكه به نزول وحى بر حضرت موسى عقيده داشتند، امّا از سر لجاجت مىگفتند: خداوند بر هيچ پيامبرى كتابى نازل نكرده است.
اين آيه مىفرمايد: حرف شما با عقيده شما تناقض دارد. اگر خداوند بر هيچكس وحى نمىفرستد، پس تورات را كه به آن عقيده داريد چه كسى نازل كرده است؟
پیام ها
1- فرستادن پيامبران و كتب آسمانى، لطفى از سوى خدا به بندگان است. كسانى كه آنان را انكار مىكنند، در واقع منكر لطف، رحمت و حكمت الهىاند. ما قَدَرُوا اللَّهَ ...
2- به شبهاتى كه القا مىشود، بايد پاسخ داد. قالُوا ... قُلْ
جلد 2 - صفحه 509
3- تورات اصلى، نور و هدايت بوده است. «نُوراً وَ هُدىً»
4- در تورات مطالبى بوده كه علماى يهود آنها را كتمان كردهاند. «تُخْفُونَ كَثِيراً»
5- مبلّغان دينى بايد بدون مصلحتانديشى بىمورد، معارف و حقايق مكتب را براى مردم بيان كنند. ما قَدَرُوا اللَّهَ ... تُخْفُونَ كَثِيراً
6- بدون وحى، دست انسان از معارف بسيارى كوتاه است. عُلِّمْتُمْ ما لَمْ تَعْلَمُوا ...
7- وظيفهى انبيا، ابلاغ است، نه اجبار. «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ»
8- احتجاج بايد به قدر ضرورت باشد نه بيشتر. اين آيه كه خود نوعى احتجاج است مىفرمايد: اكنون كه نمىپذيرند آنان را رها كن. «ذَرْهُمْ»"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۹۱_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ «92»
و اين مبارك كتابى است كه نازل كردهايم، تصديق كننده آنچه (از كتب آسمانى) كه پيش از آن آمده است، (تا مردم را به پاداشهاى الهى مژده دهى) و اهل مكّه و كسانى را كه اطراف آن هستند هشدار دهى و (البتّه) آنان كه به آخرت ايمان دارند به آن (قرآن) نيز ايمان خواهند آورد و همانها بر نمازهاى خود محافظت دارند.
نکته ها
در اين آيه، «لِتُنْذِرَ» همراه با واو آمده است، «وَ لِتُنْذِرَ» شايد اشاره به اين باشد كه قرآن، غير از انذار، هدفهاى ديگرى نيز دارد.
پیام ها
1- قرآن، در بردارندهى همه بركات است. (همچون: هدايت، عبرت، شفا، رشد، عزّت) «مُبارَكٌ»
جلد 2 - صفحه 510
2- قرآن، هماهنگ با كتابهاى آسمانى ديگر و تصديق كننده آنهاست و اين نشانهى وحدت هدف و الهى بودن آنهاست. «مُصَدِّقُ»
3- در تبليغ بايد از امّالقرى و مراكز مهم شروع كرد و سپس به اطراف پرداخت. «لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها»
4- عقيده به قرآن و قيامت، در كنار هم است. «يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ»
5- روشنترين مظهر ايمان، نماز است. «عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ»
6- ايمان به آخرت، از عوامل مراقبت بر نماز است. يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ ... عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۹۲_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا
هدایت شده از درس اخلاق
✅ اگر #زنها با #قرآن مأنوس بشوند، بسیاری از مشکلات جامعه حل خواهد شد.
❤️ #مقام_معظم_رهبری (حفظه الله)❤️
═══✼🍃💖🍃✼══
🌹کــانال درس اخلاق🌹
✨✨✨✨
🆔 @dars_akhlaq
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ قالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَ لَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَ مَنْ قالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِكَةُ باسِطُوا أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَ كُنْتُمْ عَنْ آياتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ «93»
و كيست ظالمتر از آنكه بر خدا دروغى بست و يا گفت: به من وحى شده، در حالى كه چيزى به او وحى نشده است. و نيز آن كس كه گفت: به زودى من هم مثل آنچه خدا نازل كرده نازل مىكنم. و (اى پيامبر!) اگر ببينى زمانى را كه ستمگران در سكرات مرگ قرار گرفته و فرشتگان (براى قبض روح آنان) دستهاى (قدرت) خويش را گشوده و فرمان جان دادن مىدهند (و مىگويند:) امروز به خاطر نسبتهاى ناروا كه به خداوند مىداديد و از آيات او سرپيچى مىكرديد، به عذاب خواركننده كيفر داده خواهيد شد.
جلد 2 - صفحه 511
نکته ها
در شأن نزول اين آيه چنين آمده است: شخصى به نام «عبدبن سعد» از نويسندگان وحى بود. رسول خدا صلى الله عليه و آله او را به خاطر خيانتى طرد كرد. او هم مردم را جمع كرده و مىگفت: من نيز مىتوانم آياتى مثل قرآن بياورم.
بعضى هم شأن نزول آيه را ادّعاى پيامبرى «مسيلمه كذّاب» دانستهاند كه در اواخر عصر پيامبر صلى الله عليه و آله پيش آمد و آيه را مدنى پنداشتهاند كه به امر پيامبر در اينجا گنجانده شده است.
«غَمَراتِ» از «غمره»، بهمعناى شدايد لحظهى مرگ است كه انسان را در كام خود فرومىبرد.
برخى از مدّعيان پيامبرى عبارت بودند از: مسيلمه در يمن، أسود عنسى در يمن، طليحه اسدى در بنىاسد. «1»
امام صادق عليه السلام فرمود: «مراد از عذاب هون، مرگ در حال تشنگى است». «2»
امام باقر عليه السلام كسانى را كه بىجهت ادّعاى امامت كنند، از مصاديق اين آيه دانستهاند. «3»
پیام ها
1- افترا به خداوند ظلم فرهنگى است و ادّعاى رهبرى از سوى نااهلان، بزرگترين ظلم است. وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى ... أَوْ قالَ أُوحِيَ إِلَيَ
2- دشمن حقّ، يا حقّ را پايين مىآورد، يا خود را بالا مىبرد. ابتدا مىگويد: قرآن افسانه است، اگر موفّق نشد، مىگويد: من هم مىتوانم مثل قرآن حرفهاى جالب بزنم. «سَأُنْزِلُ مِثْلَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ» در جاى ديگر مىخوانيم: «لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا» «4»
3- مدّعيان ناأهل ودروغگويان مناصب دينى، سخت جان مىدهند. «وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ ...»
«1». تفسير مراغى.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». تفسير عيّاشى.
«4». انفال، 31.
جلد 2 - صفحه 512
4- كيفرهاى اخروى از لحظهى مرگ شروع مىشود، به كافران مىگويند: جان بده، بمير، «أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ» كه همراه با نوعى تحقير است.
5- روح انسان از جسم او مجرّد و مستقلّ است. «أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ»
6- كيفر توهين بهوحى و دين، عذاب مهين و خواركننده است. «تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ»"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۹۳_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ وَ ما نَرى مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ «94»
به راستى همان گونه كه نخستين بار شما را آفريديم، اكنون نيز (به هنگام مرگ يا قيامت) تك و تنها نزد ما آمديد و همهى اموالى را كه به شما داديم پشت سر گذاشتيد و آن شفيعانى را كه در (تعيين سرنوشت) خودتان شريكان خدا مىپنداشتيد، همراه شما نمىبينيم. به راستى (پيوندهاى) ميان شما گسسته و آنچه (از شريكان و شفيعان كه به نفع خود) مىپنداشتيد از (دست) شما رفت.
نکته ها
اين خطاب، در لحظهى مرگ يا هنگام قيامت، با مشركان صورت مىگيرد.
«خَوَّلنا» از «خَوَل»، به معناى چيزى است كه نياز به سرپرست دارد و معمولًا به اموال گفته مىشود. «خَوَّلْناكُمْ» به معناى تمليك و اعطاست.
پیام ها
1- در قيامت، انسان، تنهاست. «جِئْتُمُونا فُرادى»
2- معاد، جسمانى است. «كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ»
جلد 2 - صفحه 513
3- مشركان به چهار چيز تكيه داشتند: قوم و قبيله، مال و دارايى، بزرگان و اربابان و بتها و معبودان.
اين آيه، بىثمرى هر چهار تكيهگاه را در قيامت مطرح مىكند:
«فُرادى» بدون قوم و قبيله.
«تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ» بدون مال و ثروت و دارايى.
«ما نَرى مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ» بدون يار و ياور.
«ضَلَّ عَنْكُمْ» محو تمام قدرتهاى خيالى.
4- گمانهاى بىپايه، اساس بسيارى از گمراهىهاست. «شُفَعاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ»
5- در قيامت، حقايق ظاهر و سرابها، محو مىشوند. «ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ»"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۹۴_جز۷
@tafsir_qheraati ایتا