eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
102 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى‌ وَ مَنْ حَوْلَها وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلى‌ صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ «92» و اين مبارك كتابى است كه نازل كرده‌ايم، تصديق كننده آنچه (از كتب آسمانى) كه پيش از آن آمده است، (تا مردم را به پاداش‌هاى الهى مژده دهى) و اهل مكّه و كسانى را كه اطراف آن هستند هشدار دهى و (البتّه) آنان كه به آخرت ايمان دارند به آن (قرآن) نيز ايمان خواهند آورد و همانها بر نمازهاى خود محافظت دارند. نکته ها در اين آيه، «لِتُنْذِرَ» همراه با واو آمده است، «وَ لِتُنْذِرَ» شايد اشاره به اين باشد كه قرآن، غير از انذار، هدف‌هاى ديگرى نيز دارد. پیام ها 1- قرآن، در بردارنده‌ى همه بركات است. (همچون: هدايت، عبرت، شفا، رشد، عزّت) «مُبارَكٌ» جلد 2 - صفحه 510 2- قرآن، هماهنگ با كتاب‌هاى آسمانى ديگر و تصديق كننده آنهاست و اين نشانه‌ى وحدت هدف و الهى بودن آنهاست. «مُصَدِّقُ» 3- در تبليغ بايد از امّ‌القرى و مراكز مهم شروع كرد و سپس به اطراف پرداخت. «لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى‌ وَ مَنْ حَوْلَها» 4- عقيده به قرآن و قيامت، در كنار هم است. «يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ» 5- روشن‌ترين مظهر ايمان، نماز است. «عَلى‌ صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ» 6- ايمان به آخرت، از عوامل مراقبت بر نماز است. يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ ... عَلى‌ صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ‌" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از درس اخلاق
اگر با مأنوس بشوند، بسیاری از مشکلات جامعه حل خواهد شد. ❤️ (حفظه الله)❤️ ═══✼🍃💖🍃✼══ 🌹کــانال درس اخلاق🌹 ✨✨✨✨ 🆔 @dars_akhlaq
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ قالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَ لَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْ‌ءٌ وَ مَنْ قالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لَوْ تَرى‌ إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِكَةُ باسِطُوا أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَ كُنْتُمْ عَنْ آياتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ «93» و كيست ظالم‌تر از آنكه بر خدا دروغى بست و يا گفت: به من وحى شده، در حالى كه چيزى به او وحى نشده است. و نيز آن كس كه گفت: به زودى من هم مثل آنچه خدا نازل كرده نازل مى‌كنم. و (اى پيامبر!) اگر ببينى زمانى را كه ستمگران در سكرات مرگ قرار گرفته و فرشتگان (براى قبض روح آنان) دست‌هاى (قدرت) خويش را گشوده و فرمان جان دادن مى‌دهند (و مى‌گويند:) امروز به خاطر نسبت‌هاى ناروا كه به خداوند مى‌داديد و از آيات او سرپيچى مى‌كرديد، به عذاب خواركننده كيفر داده خواهيد شد. جلد 2 - صفحه 511 نکته ها در شأن نزول اين آيه چنين آمده است: شخصى به نام «عبدبن سعد» از نويسندگان وحى بود. رسول خدا صلى الله عليه و آله او را به خاطر خيانتى طرد كرد. او هم مردم را جمع كرده و مى‌گفت: من نيز مى‌توانم آياتى مثل قرآن بياورم. بعضى هم شأن نزول آيه را ادّعاى پيامبرى «مسيلمه كذّاب» دانسته‌اند كه در اواخر عصر پيامبر صلى الله عليه و آله پيش آمد و آيه را مدنى پنداشته‌اند كه به امر پيامبر در اينجا گنجانده شده است. «غَمَراتِ» از «غمره»، به‌معناى شدايد لحظه‌ى مرگ است كه انسان را در كام خود فرومى‌برد. برخى از مدّعيان پيامبرى عبارت بودند از: مسيلمه در يمن، أسود عنسى در يمن، طليحه اسدى در بنى‌اسد. «1» امام صادق عليه السلام فرمود: «مراد از عذاب هون، مرگ در حال تشنگى است». «2» امام باقر عليه السلام كسانى را كه بى‌جهت ادّعاى امامت كنند، از مصاديق اين آيه دانسته‌اند. «3» پیام ها 1- افترا به خداوند ظلم فرهنگى است و ادّعاى رهبرى از سوى نااهلان، بزرگ‌ترين ظلم است. وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‌ ... أَوْ قالَ أُوحِيَ إِلَيَ‌ 2- دشمن حقّ، يا حقّ را پايين مى‌آورد، يا خود را بالا مى‌برد. ابتدا مى‌گويد: قرآن افسانه است، اگر موفّق نشد، مى‌گويد: من هم مى‌توانم مثل قرآن حرف‌هاى جالب بزنم. «سَأُنْزِلُ مِثْلَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ» در جاى ديگر مى‌خوانيم: «لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا» «4» 3- مدّعيان ناأهل ودروغگويان مناصب دينى، سخت جان مى‌دهند. «وَ لَوْ تَرى‌ إِذِ الظَّالِمُونَ ...» «1». تفسير مراغى. «2». تفسير نورالثقلين. «3». تفسير عيّاشى. «4». انفال، 31. جلد 2 - صفحه 512 4- كيفرهاى اخروى از لحظه‌ى مرگ شروع مى‌شود، به كافران مى‌گويند: جان بده، بمير، «أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ» كه همراه با نوعى تحقير است. 5- روح انسان از جسم او مجرّد و مستقلّ است. «أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ» 6- كيفر توهين به‌وحى و دين، عذاب مهين و خواركننده است. «تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى‌ كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ وَ ما نَرى‌ مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ «94» به راستى همان گونه كه نخستين بار شما را آفريديم، اكنون نيز (به هنگام مرگ يا قيامت) تك و تنها نزد ما آمديد و همه‌ى اموالى را كه به شما داديم پشت سر گذاشتيد و آن شفيعانى را كه در (تعيين سرنوشت) خودتان شريكان خدا مى‌پنداشتيد، همراه شما نمى‌بينيم. به راستى (پيوندهاى) ميان شما گسسته و آنچه (از شريكان و شفيعان كه به نفع خود) مى‌پنداشتيد از (دست) شما رفت. نکته ها اين خطاب، در لحظه‌ى مرگ يا هنگام قيامت، با مشركان صورت مى‌گيرد. «خَوَّلنا» از «خَوَل»، به معناى چيزى است كه نياز به سرپرست دارد و معمولًا به اموال گفته مى‌شود. «خَوَّلْناكُمْ» به معناى تمليك و اعطاست. پیام ها 1- در قيامت، انسان، تنهاست. «جِئْتُمُونا فُرادى‌» 2- معاد، جسمانى است. «كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ» جلد 2 - صفحه 513 3- مشركان به چهار چيز تكيه داشتند: قوم و قبيله، مال و دارايى، بزرگان و اربابان و بت‌ها و معبودان. اين آيه، بى‌ثمرى هر چهار تكيه‌گاه را در قيامت مطرح مى‌كند: «فُرادى‌» بدون قوم و قبيله. «تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ» بدون مال و ثروت و دارايى. «ما نَرى‌ مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ» بدون يار و ياور. «ضَلَّ عَنْكُمْ» محو تمام قدرت‌هاى خيالى. 4- گمان‌هاى بى‌پايه، اساس بسيارى از گمراهى‌هاست. «شُفَعاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ» 5- در قيامت، حقايق ظاهر و سراب‌ها، محو مى‌شوند. «ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) إِنَّ اللَّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى‌ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ذلِكُمُ اللَّهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ «95» همانا خداوند، شكافنده‌ى دانه و هسته است، زنده را از مرده بيرون مى‌آورد و بيرون آورنده‌ى مرده از زنده است. آن است خداوند شما، پس چگونه (از حقّ) منحرف مى‌شويد؟ نکته ها «فالِقُ» از «فلق» به معناى شكافتن است. «حب» و «حبه»، به دانه‌هاى خوراكى و غذايى مثل گندم و جو گفته مى‌شود. «نوى» به معناى هسته است. از علف بى‌جان، حيوان جاندار و از حيوان جاندار، شير بى‌جان پديد مى‌آيد. از هسته بى‌جان، درخت زنده، و از درخت رشديافته، هسته‌ى بى‌جان خارج مى‌شود. يكى از مصاديق آيه به گفته روايات آن است كه گاهى از انسان‌هاى بى‌ايمان، افراد مؤمن‌ جلد 2 - صفحه 514 پديد مى‌آيد و از انسان‌هاى با ايمان، گاهى فرزندان كافر به وجود مى‌آيد. «1» «يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ» پیام ها 1- كاشتن دانه و هسته، كار انسان است، ولى شكافتن و روياندن، كار خداست. «إِنَّ اللَّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى‌» 2- دقّت در آثار طبيعى، از بهترين راه‌هاى خداشناسى است. فالِقُ الْحَبِ‌ ... مُخْرِجُ الْمَيِّتِ‌ ... ذلِكُمُ اللَّهُ‌ 3- رزق و روزى انسان، از راه همين دانه‌ها و بذرهاست كه خداوند رويانيده است، پس به سراغ چه كسى مى‌رويم؟ «فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ» «1». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 2، ص 5" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فالِقُ الْإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ «96» (خداوند،) شكافنده‌ى سپيده دم است، و شب را مايه‌ى آرامش قرار داد و خورشيد و ماه را اسباب شمارش (ايّام). اين است اندازه‌گيرى خداوند قدرتمند دانا. نکته ها «اصباح» هم به معناى صبح است، هم به معناى سپرى كردن شب و وارد صبح شدن، امّا در اينجا مراد، هنگام دميدن سپيده‌ى صبح است. جلد 2 - صفحه 515 در آيه‌ى قبل، سه نشانه از قدرت خداوند در زمين مطرح شد، در اين آيه نشانه‌هايى از قدرت الهى در آسمان‌ها آمده است. شب و روز دو نشانه از قدرت الهى است كه به واسطه‌ى گردش منظّم خورشيد و ماه پديد مى‌آيند. شب، براى استراحت است و از كار و تلاش و سفر در شب، نكوهش شده است. «1» (از اينكه در اين آيه، شب عامل سكون و آرامش شمرده شده، معلوم مى‌شود صبح براى كار و تلاش است.) امام رضا عليه السلام فرمود: «ازدواج را در شب قرار دهيد، چون شب و همسر، هر دو وسيله‌ى سكون و آرامش انسانند». «2» پیام ها 1- پيدايش شب و روز، نياز به وجودى صاحب قدرت و دانش دارد كه اين كار را با تقدير و اندازه‌گيرى دقيق انجام دهد. فالِقُ الْإِصْباحِ‌ ... تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ‌ 2- خورشيد و ماه، وسيله‌ى نظم و حسابرسى و برنامه‌ريزى است. «3» «حُسْباناً» 3- برنامه‌ريزى دقيق واجراى كامل، نياز به علم وقدرت دارد. «تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ» 4- تفكّر در نظم دقيق كرات آسمانى، راه خداشناسى است. فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ‌ ... فالِقُ الْإِصْباحِ‌ ... «1». تفسير نورالثقلين. «2». تفسير نورالثقلين. «3». شايد از اينكه ماه و خورشيد، وسيله‌ى حساب در اين آيه شمرده شده، بتوان استفاده كرد كه هم سال شمسى معتبر است، هم سال قمرى. و شايد رمز حساب ونظم دقيق يك‌پارچه باشد، نظير «زيد عدل» كه زيد را به تمامه عادل مى‌داند." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فِي ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «97» و اوست كسى كه ستارگان را براى شما قرار داد تا در تاريكى‌هاى خشكى و دريا، به وسيله آنها راه را يابيد. قطعاً ما نشانه‌ها را براى قومى كه آگاه و دانايند به تفصيل روشن ساختيم. جلد 2 - صفحه 516 نکته ها علم هيئت، از قديمى‌ترين علوم بشرى است و انسان از ستارگان در سفرهاى صحرايى و دريايى بهره مى‌برده است. اين وسيله ابزارى مطمئن، هميشگى، دست نخورده، طبيعى، عمومى و بى هزينه است. اسلام به مظاهر طبيعت، توجّه خاصّى دارد. نام برخى سوره‌ها از اشياى طبيعى است. عبادات اسلامى نيز با طبيعيات گره خورده است، همچون: وقت شناسى، قبله شناسى، خسوف و كسوف و نماز آيات، اوّل ماه و هلال. اينها سبب آشنايى مسلمانان با علم هيئت و ايجاد رصدخانه‌هايى در بغداد، دمشق، قاهره، مراغه و اندلس و نگارش كتاب‌هايى در اين زمينه به دست مسلمانان شد. خداوند براى سفرهاى دريايى و صحرايى كه در عمر انسان‌ها به ندرت پيش مى‌آيد، راهنما قرار داده است، آيا مى‌توان پذيرفت كه براى حركت دائمى انسان‌ها و گم نشدنشان در مسير حق، راهنما قرار نداده باشد؟ و اين بيانگر لزوم رسالت و امامت براى هدايت بشر مى‌باشد. در احاديث مراد از ستارگان هدايت‌كننده، رهبران معصوم و اولياى خدا بيان شده است. «1» پیام ها 1- ستارگان، مخلوق خدا و وسيله‌ى راهيابى‌اند، (نه آنگونه كه برخى پنداشتند خالق و مدبّرند). «جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها» 2- نظام ستارگانِ آسمان چنان دقيق است كه مى‌توان راه‌هاى زمينى را با آن پيدا كرد. «لِتَهْتَدُوا بِها» 3- شناخت وزن و حجم و ميزان فاصله و سرعت حركت و مدار ستارگان و در كل علم ستاره‌شناسى و نجوم، به تنهايى انسان را به خدا نمى‌رساند، بايد «1». تفسير كنزالدقائق. جلد 2 - صفحه 517 انسان اراده كند و بخواهد كه از اين راه، خدا را بشناسد. «لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ» (آرى، تنها نگاه به آيينه براى اصلاح سر وصورت كافى نيست، بلكه اراده و تصميم و اقدام براى اصلاح نيز لازم است، چه بسيارند آيينه فروشانى كه دائماً به آيينه نگاه مى‌كنند، ولى حتّى يقه‌ى خود را صاف نمى‌كنند.)" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ «98» و اوست كسى كه شما را از يك نفْس آفريد، پس برخى قرار يافته (و به دنيا آمده‌اند) و برخى (در پشت پدرها و رحم مادرها) به امانت گذاشته شده‌اند. ما آيات خويش را براى گروهى كه مى‌فهمند به تفصيل بيان كرديم. نکته ها در تعبير «أنشأ» دو نكته نهفته است: 1- ابتكار 2- تربيت مستمر. در آفرينش انسان هم نوآورى و ابتكار است، هم تربيت مستمر. آرى، آفريدن تقليدى يا آفريدن و رها كردن، چندان ارزشى ندارد. در باره‌ى تعبير مستقر و مستودع، معانى ديگرى هم گفته شده است، از جمله: شما داراى روح پايدار و جسم ناپايداريد، شما داراى ايمان پايدار و يا ناپايداريد، شما از نطفه‌ى زن كه در رحم پايدار است و نطفه‌ى مرد كه ناپايدار است پديد آمده‌ايد، مستقر در زمين و وديعه‌ى در قبر تا روز قيامت هستيد، نعمت‌ها گاهى پايدار است و گاهى ناپايدار. در دعايى از امام صادق عليه السلام نقل شده كه پس از نماز عيد غدير، از خدا خواسته شود نعمت‌هايش را براى ما مستدام بدارد، چون خود فرموده است: فمستقر و مستودع. «1» «1». تفسير نورالثقلين. جلد 2 - صفحه 518 پیام ها 1- اصل و ريشه‌ى همه‌ى شما يكى است، پس اين همه اختلاف و برترى‌طلبى و تبعيض چرا؟ «مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ» 2- اين همه تنوّع و نوآورى در خلقت انسان‌ها تنها از يك نفْس، نشانه‌ى عظمت خداوند است. «وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ» 3- همه‌ى داده‌ها پايدار نيست. تا نعمت و امكانات هست، بهترين استفاده و بهره را ببريم. «فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ» 4- انسان تا اهل «فهم» نباشد، از معارف بهره نمى‌برد. «قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَيْ‌ءٍ فَأَخْرَجْنا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَراكِباً وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِيَةٌ وَ جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُشْتَبِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ انْظُرُوا إِلى‌ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ يَنْعِهِ إِنَّ فِي ذلِكُمْ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «99» و او كسى است كه از آسمان، آبى نازل كرد، پس به وسيله‌ى آن، هر گونه گياه برآورديم و از آن سبزه‌ها خارج ساختيم. از آن (سبزه‌ها) دانه‌هاى برهم نشسته و چيده شده بيرون آوريم. و از شكوفه‌ى خرما خوشه‌هايى نزديك بهم (پديد آوريم) و نيز باغ‌هايى از (انواع) انگورها و زيتون و انار (پرورش دهيم) كه برخى شبيه به هم و برخى غير متشابهند. به ميوه‌ى آن، آنگاه كه بار دهد و آنگاه كه ميوه مى‌رسد بنگريد. همانا در آن، نشانه‌هايى براى گروه با ايمان است. جلد 2 - صفحه 519 نکته ها در آيه‌ى قبل فرمود: همه‌ى انسان‌ها از نفْسِ واحدند، در اين آيه مى‌فرمايد: همه‌ى گياهان و درختان و ميوه‌ها نيز از يك سرچشمه‌اند وآن آب باران است. «متراكب» از ريشه‌ى «ركوب»، ميوه‌هاى سوار بر هم و دانه‌هاى درهم فشرده است. «طلع» خوشه‌ى سربسته خرماست و «قِنْوانٌ»، رشته‌هاى باريك كه بعداً خوشه‌هاى خرما را تشكيل مى‌دهد. «دانِيَةٌ»، خوشه‌هاى به هم نزديك و يا نزديك به زمين، به خاطر سنگينى بار آن است. مراد از «مُتَشابِهٍ»، يا درختانى است كه شباهت ظاهرى به هم دارند مثل زيتون و انار و يا ميوه‌هايى است كه شبيه به يكديگرند. در اين آيه و دو آيه‌ى قبل سه تعبير پى‌درپى آمده است: «لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»، «لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ» و «لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ» كه رمز آن در پيام 4، بيان گرديده است. پیام ها 1- مايه‌ى رويش همه‌ى گياهان ونباتات، آب باران است. «مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَيْ‌ءٍ» 2- هم نزول باران، هم روياندن گياه و ميوه، كار خداست. أَنْزَلَ‌ ... نُخْرِجُ‌ 3- رابطه‌ى انسان با ميوه‌ها فقط رابطه‌ى مادّى و غذايى نباشد، بلكه رابطه‌ى فكرى و توحيدى هم باشد. انْظُرُوا إِلى‌ ثَمَرِهِ‌ ... فِي ذلِكُمْ لَآياتٍ‌ 4- بهره‌گيرى از ستارگان، علم و كارشناسى لازم دارد. «لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»، درك اين‌كه كاروان بشرى همه از يك نفس است و اين كاروان، به صورت پايدار و ناپايدار در جريان است درك عميق مى‌طلبد. «لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ»، درك اينكه از گياه و باران و ميوه بايد بهره‌ى معنوى برد و از انتساب همه‌ى هستى به خدا نبايد غافل بود، ايمان مى‌طلبد. «لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 520" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكاءَ الْجِنَّ وَ خَلَقَهُمْ وَ خَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَ بَناتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‌ عَمَّا يَصِفُونَ «100» و آنان براى خدا شريكانى از جنّ قرار دادند، در حالى كه آنان را نيز خدا آفريده است و از روى نادانى براى خداوند، پسران و دخترانى ساخته و پرداختند. خداوند برتر و منزّه است از آنچه آنان درباره‌ى او وصف مى‌كنند. نکته ها «خلق»، ايجاد چيزى از روى حساب است و «خرق»، پاره‌كردن چيزى بى‌رويّه و بى‌حساب. «خَرَقُوا» يعنى بدون دقّت و مطالعه مطلبى را اظهار كردن، يا بدون حساب ساختن و بى دليل ادّعا كردن است. «1» به گفته‌ى قرآن، مسيحيان، حضرت عيسى را و يهوديان حضرت عُزَير را پسر خدا مى‌دانستند. «2» جمعى هم ملائكه را فرزندان خدا مى‌پنداشتند. زردشتيان، اهريمن را كه از جنّ بود رقيب خدا قرار داده و همه‌ى بدى‌ها را به او منسوب مى‌كردند، برخى عرب‌ها هم ميان خدا و جنّ، نسبتى فاميلى معتقد بودند. «جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً» «3» اين آيه همه آن گمان‌ها را باطل شمرده و مى‌فرمايد: خداوند از همه‌ى اين اوصاف، منزّه و برتر است. پیام ها 1- جهل، ريشه‌ى خرافه گرايى است. خَرَقُوا ... بِغَيْرِ عِلْمٍ‌ (عقائد انسان نسبت به خداوند بايد بر اساس علم باشد.) 2- چگونه مخلوق، شريك خالق مى‌شود؟ شُرَكاءَ ... وَ خَلَقَهُمْ‌ 3- ازدواج و فرزند آورى، تأمين يك كمبود و نقص است و خداوند از اين عيب‌ها، منزّه است. «سُبْحانَهُ» «1». تفسير نمونه. «2». توبه، 30. «3». صافّات، 158. تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 521" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا