"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا وَ يَغْفِرْ لَنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ «149»
و چون (ارزش گوسالهپرستى) در نزدشان سقوط كرد (و پشيمان شدند) و ديدند كه قطعاً گمراه شدهاند، گفتند: البتّه اگر پروردگارمان به ما رحمنكند و ما را نبخشايد، ما از زيانكاران خواهيم بود.
«1». تفسير الميزان.
جلد 3 - صفحه 177
نکته ها
چون معمولا انسان به هنگام ندامت و پشيمانى، چانهى خود را بر دستانش قرار مىدهد و فكر مىكند، چنانكه گويا در دست خود فرو افتاده است، لذا قرآن مىفرمايد: «سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ» «1» وشايد كنايه از اين باشد كه گوساله در جلو آنان ساقط شد واز بين رفت، چنانكه مىخوانيم: «وَ انْظُرْ إِلى إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عاكِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً» «2»
پیام ها
1- برخى انسانها تا نتيجهى عملكرد خود را نبينند، متوجّه خطاى خود نمىشوند. لَمَّا سُقِطَ ...
2- حتّى با سابقه گوسالهپرستى، از رحمت خدا مأيوس نباشيم. «لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا»
3- انسان، بدون رحمت و مغفرت الهى در زيان است. «الْخاسِرِينَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۴۹_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسى إِلى قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ بِئْسَما خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَ أَلْقَى الْأَلْواحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْداءَ وَ لا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ «150»
و همين كه موسى (از كوه طور) به سوى قوم خود برگشت (و گوسالهپرستى آنان را ديد)، به حال خشم و تأسّف گفت: پس از من بد جانشينانى برايم بوديد، آيا بر فرمان پروردگارتان (كه ده شب ماندن مرا تمديد كرد)، پيشى گرفتيد؟ (و صبر نكرديد تا از كوه طور برگردم.) آنگاه الواح (تورات) را (به كنارى) افكند و (از شدّت غضب، موى) سر برادرش را
«1». تفسير راهنما.
«2». طه، 97.
جلد 3 - صفحه 178
گرفت و به سوى خود كشيد. (هارون) گفت: اى فرزند مادرم! حقيقت اين است كه اين گروه مرا در ضعف قرار داده (به حرفم گوش ندادند) ونزديك بود مرا بكشند. پس (من بىگناهم و) كارى نكن كه دشمنان را به شماتتم برخيزانى (و شاد شوند) و مرا با ستمگران قرار مده!
نکته ها
پس از مخالفتهايى كه با حضرت على عليه السلام صورت گرفت، روزى آن حضرت خطاب به مردم فرمود: سيره و الگوى من انبيا هستند ... امّا الگوى من از برادرم هارون اين است كه هارون به برادرش فرمود: «ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي»، حال اگر بگوييد او را به استضعاف نكشيدند و خوار نكردند و براى قتل او هيچ اقدامى نكردند، منكر قرآن شدهايد و اگر همان باشد و شما آن را پذيرفتيد، پس هارون معذور بوده و سكوتش لازم بوده است. «1»
چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله نيز به آن حضرت فرمودند: يا علىّ ... فانّك منّى بمنزلة هارون من موسى و لك بهارون اسوة اذ استضعفه قومه و كادوا يقتلونه پس تو نيز در برابر دشمنى قريش صبر پيشه كن. «2»
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: حضرت موسى براى نشان دادن نهايت ناراحتى خود، هنگامى كه به ميان مردم رسيد، آن رفتار توبيخ آميز را با هارون نمود وگرنه خداوند به موسى در كوه طور گوسالهپرستى قومش را خبر داده بود. «3»
امام صادق عليه السلام فرمود: هارون با آن همه اذيّت و آزارى كه از قومش ديد، باز در ميان آنان ماند، زيرا اگر آنان را ترك مىكرد و به سوى موسى مىرفت، قطعاً عذاب الهى بر آنان نازل مىشد. «اذا فارقهم ينزّل بهم العذاب». «4»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». تفسير فرقان.
«3». تفسير فرقان.
«4». تفاسير نورالثقلين، فرقان و اثنىعشرى.
جلد 3 - صفحه 179
پیام ها
1- در برابر انحرافهاى فكرى، بايد غيرت دينى نشان داد. «غَضْبانَ أَسِفاً» (مانند برخورد امام خمينى قدس سره با توطئهى آيات شيطانى سلمان رشدى مرتد)
2- حتّى غضب اولياى خدا، از روى تأسّف بر حال مردم است. «غَضْبانَ أَسِفاً»
3- از آفات هر انقلاب و حركت اصلاحى، ارتداد و ارتجاع مىباشد. «بِئْسَما خَلَفْتُمُونِي» (پس رهبر بايد آن را پيشبينى كرده و پيشگيرى كند.)
4- در جامعهىفاسد و منحرف، گاهى تلاش انبيا هم بىنتيجه مىماند. «بِئْسَما خَلَفْتُمُونِي»
5- نبايد بر امر و فرمان الهى پيشى گرفت. «أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ»
6- تأخير موسى و تمديد مدّت حضور در كوه طور، فرمان الهى بود، نه خواستِ موسى و البتّه جنبهى تربيتى داشت. «أَمْرَ رَبِّكُمْ»
7- هرگاه اصول در خطر افتد، فروع را بايد رها كرد. «أَلْقَى الْأَلْواحَ» هنگامى كه موسى ديد مردم مشرك شده ودست از اصل خداپرستى برداشتهاند، الواح تورات را كه يك سرى دستورات و قوانين الهى بود، به كنارى گذارد و پيگير اصل مهمتر شد.
8- براى ايجاد شوك در جامعه منحرف، بايد حركت توبيخى چشمگير و به ياد ماندنى كرد. «أَلْقَى الْأَلْواحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ» چنانكه در نهجالبلاغه مىخوانيم: حضرت على عليه السلام براى ايجاد تحرّك در شنوندگان بىتفاوت، گاهى سيلى به صورت مبارك خود مىزد. «ثمّ ضرب على لحيته الكريمة» «1»
9- به خاطر مقام و موقعيّت و خويشاوندى، از لغزش ديگران چشمپوشى نكنيم.
«أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ» گاهى توبيخ به موقع نزديكان و در ميان جمع، براى نشان دادن اهميّت مطلب و هشدار و زهر چشم گرفتن از بيگانگان است. «أَخَذَ
«1». نهجالبلاغه، خطبه 182.
جلد 3 - صفحه 180
بِرَأْسِ أَخِيهِ» چنانكه خداوند پيامبرش را چنين مورد خطاب قرار داده است.
«لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ» «1» در حالى كه هدف، هشدار به ديگران است.
10- در برابر فرد عصبانى بايد برخوردى عاطفى داشت. «ابْنَ أُمَّ» (با اين كه موسى و هارون عليهما السلام از يك پدر ومادر بودند، امّا هارون، موسى را فرزند مادر خطاب كرد.)
11- مستضعفان ديروز كه به دست موسى از فرعون نجات يافتند، امروز عاملِ استض
عاف رهبران خود شدهاند. «اسْتَضْعَفُونِي»
12- سقوط اخلاقى انسان تا آنجاست كه به خاطر هوا و هوس و گوساله پرستى، ولىنعمت خود را تهديد به قتل مىكند. «وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي»
13- همهى اصحاب انبيا عادل نبودهاند، بعضى از آنها مرتد هم شدهاند. «وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي» چنانكه بعضى گوسالهپرست شدند.
14- هنگام توبيخ دوستان، بايد مواظب بود كه دشمن از آن سوء استفاده نكند.
«فَلا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْداءَ»
15- سكوت و بىتفاوتى نسبت به ظلم و انحراف، انسان را همسنگ ظالم قرارمىدهد. «لا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ» هارون سكوت را ظلم مىدانست، لذا فرمود: من سكوت نكردم، بلكه مرا مجبور به سكوت و تهديد به قتل كردند."
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه_۱۵٠_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِأَخِي وَ أَدْخِلْنا فِي رَحْمَتِكَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ «151»
(چون خشم موسى فرو نشست) گفت: پروردگارا! من و برادرم را بيامرز و ما را در رحمت خويش وارد كن و تو مهربانترين مهربانانى.
«1». زمر، 61.
جلد 3 - صفحه 181
نکته ها
آمرزش خواهى حضرت موسى يا براى درس دادن به ديگران است يا به خاطر آنكه در ميان مردم به هارون پرخاش كرده است. «رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِأَخِي»
البته حضرت موسى با بيان اين جمله، برخورد عاطفى هارون را كه گفت: «ابْنَ أُمَّ» پاسخ بهترى داد.
پیام ها
1- به برادران وهمكاران خود نيز دعا كنيم. «رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِأَخِي»
2- در طوفان انحرافهاى جامعه، رهبران به دعا و لطف الهى بيش از ديگران نيازمندند. «وَ أَدْخِلْنا فِي رَحْمَتِكَ»
3- بخشودگى، مقدّمهى ورود در رحمت الهى است. اغْفِرْ ... أَدْخِلْنا
4- در دعا، از الطاف و صفات خدا ياد كنيم. «أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۵۱_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ «152»
قطعاً كسانى كه گوساله را (به پرستش) گرفتند، به زودى خشمى از سوى پروردگارشان و ذلّتى در زندگى دنيا به آنان خواهد رسيد و اين گونه دروغپردازان را كيفر مىدهيم.
نکته ها
از آيهى 149 بر مىآمد كه بنىاسرائيل از كردهى خود پشيمان شدند. اين آيه نشان مىدهد كه توبهى آنان پذيرفته نشد، مگر به نحوى كه در آيهى 54 سورهى بقره بيان شد كه براى توبه بايد يكديگر را بكشند. «إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ» آرى، توبهى ارتداد و گوسالهپرستى پس از حقّپرستى، گفتن «اسْتَغْفِرِ اللَّهَ» نيست، بلكه بايد همديگر را با دست خود اعدام كنند تا اين حركت در روش مبارزه با شرك
جلد 3 - صفحه 182
فرهنگ شده و در نسلها بماند.
امام باقر عليه السلام ذيل آيه فرمودند: هركس در دين الهى بدعت گذارد، در همين دنيا ذليل و خوار مىشود. «1»
پیام ها
1- انسان در انتخاب دين آزاد است، گرچه گاهى به چيزى گرايش پيدا مىكند كه باعث سقوط او مىشود. «إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ»
2- افراد مرتد، مغضوب خدا هستند. «إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ»
3- غضب اولياى خدا، غضب خداست. «غَضْبانَ أَسِفاً- غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ»
4- آنان كه به جاى ايمان، سراغ بتهاى پر زرق و برق و پر سرو صدا بروند، در همين دنيا هم خوار خواهند شد. «ذِلَّةٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا»
5- غضب الهى، مخصوص بنىاسرائيل نيست، بلكه سنّت الهى است و نسبت به اقوامِ مرتدّ ديگر هم بوده و خواهد بود. «كَذلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه_۱۵۲_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
هدایت شده از تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
🌹🌹 گروه الذاکربن حسینی از وات ساپ به ایتا پبوست🌹💫💫💫
👇👇https://eitaa.com/joinchat/1561264506C4a51756dad
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئاتِ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِها وَ آمَنُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ «153»
و كسانى كه مرتكب بدىها وگناهان شده وپس از آن توبه كرده و ايمان آورند، پس از آن توبه، بىگمان پروردگارت آمرزنده و مهربان است.
پیام ها
1- راه توبه هميشه باز است، گرچه پس از مدّتى باشد. «ثُمَّ تابُوا» ( «ثُمَّ» براى فاصله زمانى است)
2- توبهى هر خلافى، جبران همان است، توبهى گوسالهپرستى، بازگشت به ايمان واقعى به خداست. «آمَنُوا»
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 183
3- براى دعوت به توبه بايد زمينهاى را فراهم آورد. ثُمَّ تابُوا ... إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ
4- خداوند نسبت به توبهكنندگان واقعى علاوه بر بخشش، رحمت خود را هم شامل آنان مىسازد. «لَغَفُورٌ رَحِيمٌ» آرى، اسما و صفات الهى، جلوههاى حكيمانه دارند."
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۵۳_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْواحَ وَ فِي نُسْخَتِها هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ «154»
و چون خشم موسى فرو نشست، الواح را (از زمين) برگرفت و در نوشتههاى آن براى كسانى كه از پروردگارشان بيم دارند، هدايت و رحمتى است.
پیام ها
1- قانون آسمانى، رحمت الهى است و هدايت همراه رحمت، شامل انسانهاى خداترس مىشود. هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ ... يَرْهَبُونَ
2- تورات تحريف نشده، در زمان خود وسيلهى هدايتِ پرواپيشهگان است.
هُدىً ... يَرْهَبُونَ
3- خوف از خداوند، درهاى رحمت را به روى انسان مىگشايد. رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ ... يَرْهَبُونَ
4- هيچ مقامى جز خداوند شايسته نيست كه آدمى در برابرش خائف و خاضع باشد. «لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 184"
#تفسیر_سوره_اعراف_۱۵۴_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اخْتارَ مُوسى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقاتِنا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِيَّايَ أَ تُهْلِكُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِها مَنْ تَشاءُ وَ تَهْدِي مَنْ تَشاءُ أَنْتَ وَلِيُّنا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْغافِرِينَ «155»
و موسى براى (آمدن به) ميعادگاه ما، از قوم خود هفتاد مرد را برگزيد. پس همين كه (در پى درخواست ديدن خدا) زمين لرزه آنان را فرا گرفت گفت: پروردگارا! اگر مىخواستى، مىتوانستى آنها و مرا پيش از اين (آمدن به طور) بميرانى، آيا مارا به خاطر كارهاى بىخردان ما هلاك مىكنى؟ اين صحنه جز آزمايشى از جانب تو نيست كه با آن، هر كه را (سزاوار بدانى و) بخواهى گمراه مىكنى و هر كه را بخواهى (و لايق بدانى) هدايت مىكنى، تو ولىّ و سرپرست مايى، پس ما را ببخشاى و بر ما رحم كن، كه تو بهترين آمرزندگانى.
نکته ها
در اين كه حضرت موسى عليه السلام يك ميقات يا چند ميقات داشته و مرگ و هلاكت در ميقات، به خاطر تقاضاى ديدار خدا بوده يا گوسالهپرستى مردم، گفتگوهايى است كه در فهم آيه نقشى ندارد و از آن چشم مىپوشيم.
ياران موسى عليه السلام با ديدن آن همه معجزات، باز هم تقاضاى ديدن خدا يا شنيدن صداى خدا را داشتند، درحالى كه آن هفتاد نفر، برگزيدهى از ميان هفتصد نفر بودند كه به كوه طور رفته و گرفتار قهر الهى شدند، زيرا كسى كه معجزهاى ديد، نبايد بهانه بياورد.
در عدد «هفتاد» نيز مانند عدد «چهل»، راز و رمزى نهفته است.
وقتى برگزيدگان پيامبرى همچون موسى عليه السلام چنين از كار درآيند، چگونه مىتوان گفت:
مردم عادّى، امام را برگزينند؟! حضرت مهدى عليه السلام در پاسخ كسى كه پرسيد چرا مردم حقّ انتخاب امام را ندارند؟ فرمودند: حضرت موسى كه هفتاد نفر را انتخاب كرد معلوم شد لايق نبودند، پس وقتى انتخاب شدگان پيامبرى مثل موسى منحرف شدند، انتخابشدگان مردم
جلد 3 - صفحه 185
چه وضعى خواهند داشت. «1»
پیام ها
1- براى حضور در مراكز مهم و مسائل حسّاس، بايد گزينش انجام شود و افرادى انتخاب شوند، نه هر كس و در هر سطحى حاضر شود. «وَ اخْتارَ مُوسى»
2- مردن، از تحمّل حرف مردم آسانتر است. «لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِيَّايَ» (اى كاش! قبل از آمدن مردم به كوه طور، جان ما را مىگرفتى كه تحمّل اينكه بگويند: تو بهترينها را برگزيدى و به قتلگاه بردى و آنان را نابود كردى و ...
سختتر است.)
3- پيامبران در اعمال و رفتار خود، به ظاهر عمل مىكنند نه به علم غيب. از اين رو گاهى برگزيدگان انبيا نيز نالايق در مىآيند. «بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنَّا»
4- گاهى آتش قهر الهى چنان فراگير است كه خشك و تر را با هم مىسوزاند.
«أَ تُهْلِكُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ» (خوبان را به خاطر سكوت و بىتفاوتى)
5- بلاها و حوادث، گاهى آزمايش الهى است، إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ ... كه در آن افراد شناخته شد و انسانها از هم جدا مىشود. تُضِلُ ... تَهْدِي
6- ستايش خداوند پيش از دعا، از آداب دعاست. «أَنْتَ وَلِيُّنا فَاغْفِرْ لَنا»
7- تا روح از آلودگى گناه پاك نشود، رحمت الهى نمىآيد. «فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا»
8- آمرزش و عفو الهى، (بر خلاف بخشش مردم كه يا با تأخير است، يا همراه با منّت و تحقير،) بهترين بخشايشهاست. «خَيْرُ الْغافِرِينَ»
«1». تفسير نورالثقلين.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 186"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۵۵_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا