"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ «46»
(خداوند در پاسخ) فرمود: اى نوح! او (در واقع) از خاندان تو (و نبوّت) نيست، او (داراى) عمل ناشايستى است، پس چيزى را كه به آن علم ندارى از من مخواه، همانا من تو را موعظه مىكنم كه (مبادا) از جاهلان باشى.
نکته ها
مراد از «فَلا تَسْئَلْنِ» در مورد پيامبر معصوم، آن نيست كه سؤالى واقع شده بود، زيرا حضرت نوح در آيهى بعد مىفرمايد: «إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ»، بلكه منظور آن است كه مبادا سؤال كنى! البتّه مطلبى كه براى نوح پيش آمد، اين بود كه خيال مىكرد فرزندش اهل است و خداوند به او فرمود: او از اهل تو نيست.
روايات بسيارى از پيامبر و ائمه عليهم السلام به ما رسيده است كه با اين عبارت آغاز مىشود: «ليس منّا» يعنى از ما نيست، كه به نمونهاى از آنها اشاره مىشود: «1»
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «مَن غَشّ مسلماً فليس منّا» هركس به مسلمانى خيانت كند، از ما نيست.
در روايت ديگرى فرمودند: «مَن اكرمه الناس اتّقاء شرّه فليس منّى» آن كس كه مردم او را از روى ترس احترام بگذارند، از من نيست.
«1». غالب اين روايات در سفينةالبحار، جلد دوّم، صفحهى 318 و 691 آمده است.
جلد 4 - صفحه 66
در حديثى ديگر آن حضرت فرمودند: «مَن اصبح و لم يهتمّ بامور المسلمين فليس بِمسلم» هر كس كه هر صبح در فكر خدمت به مسلمين نباشد، مسلمان نيست.
سؤال: در آيهى 10 سورهى تحريم در مورد همسر نوح و لوط مىخوانيم: «خانتا» خيانت كردند، و در اينجا خداوند مى فرمايد: اى نوح! فرزند تو از اهل تو نيست، آيا از اين دو آيه، زنازاده بودن فرزند نوح استفاده نمىشود؟
پاسخ: اوّلًا: مراد از خيانتِ زن نوح، افشاى اسرار و كمك به كفّار است، نه امر ديگر.
ثانياً: اين آيه دليل اهل نبودنِ پسر نوح را عملِ غير صالحِ فرزند مىداند، نه چيز ديگر.
پیام ها
1- پيوند مكتبى، حاكم بر پيوند خانوادگى وخويشاوندى است. «1» «إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ» (دليل نجات گروهى از غرق شدن، ايمانشان بهنوح بود، نه چيز ديگر)
2- گاهى انسان در كار خير يا شرّ چنان غوطهور مىشود كه گويا يكپارچه آن عمل مىشود. «إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِحٍ»
3- پيامبران نيز به موعظه الهى نياز دارند. «إِنِّي أَعِظُكَ» (خداوند پيامبران خود را در لحظههاى حسّاس، هشدار داده و حفظ مىكند)
4- از كارهاى جاهلانه بايد پرهيز كرد. «مِنَ الْجاهِلِينَ» (تقاضاى كارى از خداوند اگر با حكمت نباشد، تقاضاى جاهلانه است)
«1». لذا سلمان از اهل بيت پيامبر مىشود، امّا بر ابولهب عموى پيامبر، نفرين نثار مىشود."
#تفسیر_سوره_هود_آیه_۴۶جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَ إِلَّا تَغْفِرْ لِي وَ تَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخاسِرِينَ «47»
(نوح) گفت: پروردگارا! به تو پناه مىبرم از اينكه چيزى را كه به (خير و شرّ) آن آگاهى ندارم، از تو درخواست كنم و اگر تو (اين خواسته را) بر من نبخشايى و بر من ترحّم ننمايى، از زيانكاران خواهم بود.
جلد 4 - صفحه 67
پیام ها
1- پيامبران بىدرنگ تسليم خداوند هستند. فَلا تَسْئَلْنِ ... قالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ
2- در دعاها از كلمهى «رَبِّ» غفلت نكنيم. رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ ...
3- استعاذه و پناهبردن به خداوند، بهترين راه بيمهى انسان در گرفتارىهاست. «رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ»
4- در برابر مواعظ الهى، ادب و تواضع كنيم. إِنِّي أَعِظُكَ ... رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ
5- هركجا علم به مصلحت نداريم، درخواست نكنيم. «إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ»
6- هر گونه سؤال بيجا و كلام بيجا، نياز به توبه دارد. «وَ إِلَّا تَغْفِرْ لِي» (اگر پيامبران از تقاضاى بيجا به خداوند پناه مىبرند، پس تكليف ما كه دائماً براى خداوند تعيين تكليف مىكنيم چگونه است؟)
7- اوّل آمرزش و سپس دريافت رحمت. «وَ إِلَّا تَغْفِرْ لِي وَ تَرْحَمْنِي»
8- خسارت واقعى، بخشيده نشدن است. وَ إِلَّا تَغْفِرْ لِي ... أَكُنْ مِنَ الْخاسِرِينَ
9- انسانها حتّى انبيا، بدون لطف خداوند به مقصد نمىرسند و آن كس كه از مغفرت الهى محروم شد، خاسر و زيانكار است. «أَكُنْ مِنَ الْخاسِرِينَ»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۴۷جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قِيلَ يا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَكاتٍ عَلَيْكَ وَ عَلى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَ أُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلِيمٌ «48»
به نوح خطاب شد: (اينك) با سلامى از جانب ما و بركاتى برتو و بر تمام امّتهايى كه با تو هستند، فرود آى، و بزودى امّتهايى (از نسل همين نجات يافتگان) را از نعمتها برخوردار خواهيم ساخت، (امّا) سپس (به خاطر غفلت و كفر و گناه،) عذابى دردناك از طرف ما به آنان خواهد رسيد.
نکته ها
دستور «هبوط»، هم دربارهى حضرت آدم عليه السلام و هم در مورد حضرت نوح عليه السلام آمده و به
جلد 4 - صفحه 68
دنبال آن، مردم به دو دستهى مؤمن و كافر تقسيم شدهاند.
منظور از «امّتهايى» كه با نوح بودند، يا هر نفر از همراهان آن حضرت است كه بعدها سر سلسله قبيلهاى شدند و يا اينكه مراد، هر كدام از مؤمنانى است كه سوار كشتى شده و از يك قبيلهاى بودند.
پیام ها
1- زندگانى پس از آن سيلفراگير، با دوخطر عمده روبرو بود، يكى آلودگىها و تلاقىبودن زمين كه با كلمهى «بِسَلامٍ» و وعدهى سلامتى بر طرف شد و ديگر نابودى انواع گياهان كه با وعده بركات تأمين گرديد. «بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَكاتٍ عَلَيْكَ»
2- اگر چه خداوند در مواردى موعظه مىكند، هشدار مىدهد و يا حتّى فرزند بىدين را در مقابل چشمان پدر غرق مىسازد، امّا در جاى خود، سلام و بركات خويش را نيز نثار مىكند. «بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَكاتٍ عَلَيْكَ»
3- آنچه مؤمن از نعمتهاى الهى دريافت مىكند، سلامت و بركت است، ولى دريافت كافر از نعمتها جنبهى متاع بودن آن است، پس هر متاع و كاميابى، نعمت و بركت نيست، بلكه نعمت، آن دريافتى است كه عاقبت خوب هم داشته باشد. «بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَكاتٍ»
4- خداوند متاع دنيا را از كفّار دريغ نمىكند. «سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ»
5- اين سنّت خداوندى است كه ابتدا نعمت و مهلت مىدهد، سپس به پاداش يا كيفر مىرساند. «سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ»
6- مهر و قهر، هر دو از اوست. بِسَلامٍ مِنَّا ... يَمَسُّهُمْ مِنَّا
7- خداوند نوح را به پديد آمدن جامعهها و امّتهايى كافر، از نسل مؤمنانى كه سوار كشتى شدند، خبر داد. «وَ أُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلِيمٌ»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 69"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۴۸جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ «49»
(اى پيامبر!) اينها از اخبار غيبى است كه ما آنها را به تو وحى مىكنيم (و) پيش از اين نه تو و نه قوم تو از آنها خبرى نداشتيد، پس (تو نيز مانند نوح) صبر كن كه همانا عاقبت (پيروزى)، براى متّقين است.
نکته ها
داستان حضرت نوح عليه السلام در 6 سوره از قرآن كريم آمده است، اعراف، هود، مؤمنون، شعرا، قمر، نوح كه مفصّلترين آنها در همين سوره (هود) است.
سيماى نوح عليه السلام در قرآن: «1»
با اينكه نام حضرت نوح عليه السلام 40 مرتبه در قرآن آمده، امّا از محلّ تولّد، مسكن، شغل، وفات و محل دفن او چيزى نيامده است. زيرا آنچه براى ما درس و بهره است، همان رفتار و برخوردهاى اوست.
او اوّلين پيامبر اولوالعزم است كه رسالت جهانى و كتاب و شريعت داشت.
بعثت اين پيامبر اولوالعزم، بعد از حضرت آدم و به هنگام شيوع شرك و بتپرستى و ظلم بوده و برنامهى او را توحيد، نماز، امر به معروف و نهى از منكر، عدالت و صدق و وفا تشكيل مىداده است.
مدّت رسالت آن حضرت، 950 سال بوده است، وقتى در پايان، خداوند به او فرمود: كسى به رسالت تو ايمان نخواهد آورد، مأيوس شد و نفرين كرد و در نتيجه، حتّى زن و فرزندش كه در راه او نبودند، به همراه كفّار غرق شدند.
حضرت نوح عليه السلام، كه به پدر دوّم بشر شهرت گرفته، خداوند او را به پيامبرى برگزيده، إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً ... عَلَى الْعالَمِينَ «2» و در ميان جهانيان بر او سلام فرستاده است. «سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ» «3»
«1». تفسير الميزان.
«2». آلعمران، 33.
«3». صافّات، 79.
جلد 4 - صفحه 70
داستان حضرت نوح عليه السلام با تفاوتهايى در تورات نيز آمده است. كتبِ كلدانيان، هنديان، چينىها، يونانيان و پارسيان، طوفان نوح را قهر خداوند به سبب ظلم و فساد مردم دانستهاند. در اوستا، كتاب مقدّس زردشتيان نيز خطر طوفانى عالمگير كه به واسطه آن همهى مردم غرق مىشوند مطرح است، بدين صورت كه به جمشيد وحى مىشود كه حائطى عظيم بساز و همهى مردان و زنان صالح و از هر حيوان يك جفت را در آن قرار بده.
رسالت حضرت نوح عليه السلام جهانى بوده است، چون زمين بدون حجّت نمىشود و غرق شدن همهى كفّار با نفرين حضرت نوح عليه السلام كه فرمود: «رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً» «1» شاهد بر آن است و از طرفى اگر رسالت آن حضرت منطقهاى و سيل هم در همان محدوده بوده، ديگر به سوار كردن يك جفت از هر حيوانى نيازى نبوده است، در حالى كه اين كار براى حفظ نسل حيوانات در كرهى زمين انجام گرديده است. «2»
سرگذشت حضرت نوح عليه السلام؛ تاريخى هزار سالهاست، كه داستان يك سيل عالمگير، ماجراى انقراض يك نسل و آغاز جامعهاى نوين، تابلويى از پيروزى حقّ بر باطل، جلوهاى از مستجاب شدن نفرين پيامبر، نمونهاى از قطع رابطهى پدر و پسر به خاطر مكتب، آيتى از تسليم هستى در برابر فرمان خداوند، حفظ نسل حيوانات و كشتى سازى دور از دريا را در خود جاى داده است.
اين داستان نشان مىدهد كه گاه انسان به حدّى سقوط مىكند كه موعظهى انبيا عليهم السلام هم در او كارساز نمىشود، بلكه به پيروان آنها نسبتِ اراذل مىدهد و در برابر قهر الهى به كوه پناه مىبرد!
پیام ها
1- قرآن بهترين منبع براى آشنايى با تاريخ بشر است. تِلْكَ ...
2- بسيارى از بخشهاى تاريخ، براى انسان پنهان مانده كه يكى از آنها تاريخ حضرت نوح است. «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ»
«1». نوح، 26.
«2». تفسير المنار مدّعى است كه رسالت حضرت نوح منطقهاى بوده، امّا تفسير الميزان به شدّت آن را ردّ مىكند.
جلد 4 - صفحه 71
3- پيامبر اسلام ومردم، جز از طريق وحى راهى براى آشنايى با تاريخ نوح عليه السلام نداشتند. «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ»
4- سالمترين و مفيدترين اخبار تاريخى را بايد از طريق وحى دريافت كرد، زيرا از سرچشمهى علمِ بىنهايتى است كه هيچ گونه حادثه، فشار و غفلتى در ناقل آن وجود ندارد. «أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ»
5- ميزان علم غيب انبيا عليهم السلام به همان مقدارى است كه خداوند در اختيار آنان قرار داده است. «أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ»
6- تاريخ وسرگذشت انبياى قبل، بهترين تسلّى براى رهبران بعد است. «فَاصْبِرْ»
7- صبر و تقوى هر دو لازم و شرط پيروزى است. «فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ،» به جاى «فاصبر انّ العاقبة للصابرين»
8- سر انجام، حقّ پيروز و باطل رفتنى است. «إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۴۹جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
هدایت شده از تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
Quran_-_Joze_17.mp3
6.32M