"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ «90»
همانا خداوند (مردم را) به عدل و احسان و دادن (حق) خويشاوندان، فرمان مىدهد و از كارهاى زشت و ناپسند و تجاوز، نهى مىفرمايد او شما را موعظه مىكند باشد كه متذكّر شويد.
نکته ها
اين آيه منشور جهانى اسلام است كه امام باقر عليه السلام آنرا در خطبههاى نماز جمعه مىخواندند. و به گفته فيض كاشانى در تفسير صافى؛ اگر در قرآن همين يك آيه بود، كافى بود كه بگوييم: قرآن، «تبيان كل شى» است، اوامر و نواهى اين آيه در همه اديان بوده و هرگز نسخ نشده است.
وليدبنمغيره، چنان جذب اين آيه شد كه گفت: شيرينى، زيبايى، محتواى آن، چنان است كه نمىتواند كلام بشر باشد. «1» و عثمان بن مظعون مىگويد با شنيدن اين آيه، اسلام به عمق جانم نفوذ كرد و به دلم نشست.
«عدل» درباره چيزى است كه تساوى آن با بصيرت درك شود و «عدل» در مورد چيزى است كه تساوى آن با حسّ درك شود. «عدل» مساوات در جزاء است ولى «احسان» زياد كردن پاداش است. «2»
«عَدل» دورى از افراط و تفريط است كه هم در عقايد مطرح است و هم در رفتار شخصى و جامعه و سفارش اين آيه هم به فرد است و هم به حكومتها.
«عَدل» در نظام آفرينش، رمز پايدارى آن است. «بالعدل قامت السماوات و الارض» و در نظام تشريع سرلوحهى دعوت همه انبياست. «احسان» كلمهى مباركى است كه شامل خدمات مالى، فكرى، فرهنگى، عاطفى، مىشود.
و «فحشا» به گناهى گفته مىشود كه بزرگ و رسوا باشد و «منكر» به كارى گويند
«1». تفسير كبير.
«2». مفردات راغب.
جلد 4 - صفحه 571
كه عقل وفطرت و شرع آن را انكار كند.
به گفته تفسير فى ظلال، هرگاه طاغوتها با تبليغات فاسد، زشتى گناه را در ديدهى مردم اندك و حسّاسيّت مردم را نسبت به گناه كم كنند، ملاك معروف و منكر، شرع خواهد بود.
پیام ها
1- آيا خداوندى كه انسانها را به عدل و احسان دعوت مىكند، مىشود كه خود عادل نباشد! «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ»
2- عدل واحسان در كنار هم جاذبه دارد، وگرنه مقرّرات خشك، دلها را التيام نمىدهد. «يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» (عدل، مقدار واجب واحسان، مقدار مستحبّ است)
3- اوّلين آمر به معروف وناهى از منكر، خود خداوندست. إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ ... وَ يَنْهى
4- در احسان، رسيدگى به بستگان و صلهرحم اولويّت دارد. «الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى»
5- امر به معروف، بر نهى از منكر مقدّم است و عدل، بر احسان. يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ ... وَ يَنْهى
6- امر به معروف و نهى از منكر بايد در فضاى صفا و محبّت و در قالب موعظه و خيرخواهى باشد. يَأْمُرُ ... يَنْهى ... يَعِظُكُمْ
7- آمرين به معروف نبايد از مردم انتظار پذيرش صددرصد داشته باشند. «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»
8- مردم فطرتاً به عدل واحسان گرايش دارند واز فحشا ومنكر متنفرّند، ليكن وسوسهها و غرايز موجب غفلت او مىباشند كه بايد با تذكّر آنان را متذكّر نمود. «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»
9- در نهى از منكر بايد ابتدا گناهان رسوا را جلوگيرى كرد، همان گونه كه در امر به معروف بايد ابتدا به واجبات سفارش كرد. يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ ... يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ
10- سفارش به عدل و نهى از فحشا، سنّت ابدى خداوند است. يَأْمُرُ ... يَنْهى ...
جلد 4 - صفحه 572
يَعِظُكُمْ (فعل مضارع نشانه استمرار است)"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۹۰جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ وَ لا تَنْقُضُوا الْأَيْمانَ بَعْدَ تَوْكِيدِها وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ «91»
و به عهد خدا آنگاه كه پيمان بستيد وفادار باشيد و سوگندها را پس از استوار ساختنش نشكنيد، زيرا كه خدا را بر خودتان كفيل (وگواه وضامن) قرار دادهايد. همانا خداوند آنچه انجام مىدهيد مىداند.
نکته ها
در روايات، پيمان در آيه را، پيمان مردم با رهبران الهى دانستهاند. «1»
اگر مردم به پيمانهاى خود وفادار باشند، خداوند به الطافى كه وعده داده، لباس عمل مىپوشاند. «أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ» «2»
پیام ها
1- وفادارى به پيمانها و سوگندهاى الهى، لازم است. أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ...
2- عمل به سوگند و عهدى لازم است كه قصد جدّى در كار باشد. «بَعْدَ تَوْكِيدِها» چنانكه در آيهى 89 سوره مائده مىخوانيم: خداوند شما را به خاطر سوگندهاى لغو مؤاخذه نمىكند. «لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمانِكُمْ»
3- پيمان شكنىِ شما را خدا مىداند و كيفر مىدهد، خواه مردم بفهمند يا نفهمند. «إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ»
«1». تفاسير صافى و درّالمنثور.
«2». بقره، 40."
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۹۱جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّما يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ ما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ «92»
جلد 4 - صفحه 573
و مانند آن زن نباشيد كه بافتهى خويش را پس از محكم بافتن، رشته رشته مىكرد، سوگندهاى خود را دستاويز (فريب و خيانت) ميان خودتان مىگيريد به خيال آنكه گروهى از گروه ديگرى بيشتر است، (وپيمانى را كه با گروه ضعيف بستهايد مىشكنيد) جز اين نيست كه خداوند شما را با آن سوگندها، آزمايش مىكند و حتماً آنچه را كه در آن اختلاف مىكرديد در قيامت برايتان روشن خواهد ساخت.
نکته ها
در تاريخ آمده كه زن بىخردى در نيمى از روز پنبه وپشمى را مىبافت و در نيمِ ديگر بافته خود را وامىتابيد، كار او يك ضربالمثل شد كه قرآن نيز براى كسانى كه زحمات خود را هدر، و پيمانهاى خود را مىشكنند بكار برده است.
فاطمه زهرا عليها السلام در مسجد مدينه در خطبهاى كه عليه حاكمان وقت ايراد فرمود، اين آيه را تلاوت كرد كه مثال شما به خاطر پيمان شكنى نسبت به بيعتى كه در غديرخم با على عليه السلام داشتيد، مثال همان زنى است كه مىبافت و سپس بافته خود را پنبه مىكرد. «1»
مثالها و ضربالمثلهاى قرآن به نحوى است كه در همهى مكانها و زمانها تازگى و روشنى و طبيعى بودن خود را حفظ مىكند و از كودك دبستانى تا فيلسوف را اشباع مىكند.
جملهى «أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبى مِنْ أُمَّةٍ» را دو گونه مىتوان تفسير كرد:
الف: شما بخاطر قدرت و كثرت گروهى، پيمانى را كه با گروه كوچكتر بستهايد نشكنيد.
ب: شما بخاطر آنكه ابرقدرت شدهايد، پيمان خود را با گروههاى كوچك نشكنيد.
پیام ها
1- پيمان شكنى، هدر دادن زحمات گذشته است. «نَقَضَتْ غَزْلَها»
2- هرچه پيمان محكمتر بسته شود، شكستن آن زشتتر است. «مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ»
3- پيمان شكنى پىدرپى، ننگ بيشترى دارد. («أَنْكاثاً» جمع «نكث»)
«1». تفسير فرقان.
جلد 4 - صفحه 574
4- با مقدّسات بازى نكنيم. (مقدّسات را دستاويز و وسيلهى خدعه قرار ندهيم) «تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلًا»
5- قدرت و تعداد و هياهوهاى سياسى و اقتصادى، زمينهى پيمان شكنى است. «أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبى مِنْ أُمَّةٍ»
6- يكى از ابزار آزمايش، وفاى به تعهدات است. «يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ»
7- ياد معاد، عامل تقوا و مراعات پيمانها است. «وَ لَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۹۲جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
هدایت شده از گالری گلنرگس🌸🌿
💠 ولادت باقر العلوم، امام محمد باقر علیه السلام مبارک باد🌺
🆔@golenargesgallery313
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لكِنْ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «93»
و اگر خداوند خواسته بود (همه شما را به طور اكراه و اجبار) يك امّت (مؤمن و) متحد قرار داده بود، (تا ميان شما هيچ اختلافى نباشد، ولى اين اجبار و اكراه خلاف سنّت و برنامه اوست و لذا) هر كه را بخواهد گمراه مىكند (و به حال خودش وامىگذارد) و هر كه را بخواهد (و استحقاق هدايت دارد) هدايت مىكند و قطعاً شما از آنچه انجام مىداديد بازخواست خواهيد شد.
نکته ها
خداوند همهى مردم را به طور فطرى هدايت مىفرمايد، ليكن مردم بر اساس اختيار و آزادى كه دارند دو گروه مىشوند؛ گروهى بر خلاف عقل و فطرت راه خلاف را انتخاب مىكنند و توبه نمىكنند، خداوند نيز آنان را به حال خود رها و گمراه مىكند، ولى گروهى همان راه فطرت و اطاعت را انتخاب مىكنند، وخداوند آنان را كمك و هدايت مىكند.
بنابراين مراد از هدايت و گمراه كردن خداوند مرحلهى بعد از انتخاب انسان است. مثلًا هدف معلّم در روز اول تدريس آموزش دادن به همه شاگردان است، ليكن گروهى كه براى فهميدن تلاش مىكنند معلّم وقت خصوصى نيز به آنان مىدهد، ولى شاگرد بازىگوش را به حال خود رها مىكند. راستى اگر هدايت و گمراه شدن انسان اختيارى نبود، در پايان آيه خداوند نمىفرمود: شما بازخواست مىشويد! پس سؤال خداوند نشانهى آزادى ماست. زيرا
جلد 4 - صفحه 575
انسان مجبور مورد بازخواست قرار نمىگيرد.
پیام ها
1- دست خداوند در اجبار مردم باز است، ليكن سنّت و برنامه او آزاد گذاشتن مردم است. «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ»
2- انسان در انتخاب عقيده و راه آزاد است. «لَتُسْئَلُنَّ»
3- سؤال و جواب در قيامت را جدّى بگيريم. «وَ لَتُسْئَلُنَّ»
4- سؤال و بازخواست از همهى كارهاى انسان است. «عَمَّا كُنْتُمْ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۹۳جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا تَتَّخِذُوا أَيْمانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِما صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ لَكُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ «94»
وسوگندهايتان را مايهى فريب ميان خودتان قرار ندهيد، تا مبادا گامى بعد از استوارىاش بلغزد، (كه در اين صورت حُرمت وقداست سوگند وپيمان و اطمينان شكسته مىشود) و بخاطر بازداشتن (مردم) از راه خدا بدى را خواهيد چشيد و براى شما عذابى بزرگ است.
نکته ها
«صَدَدْتُمْ» به گفته راغب هم به معناى بازماندن است و هم بازداشتن ديگران. و «دخل» بر وزن و معناى «دغل» است.
پیام ها
1- هرگاه خطر شايع و جدّى بود، سفارشات و نهى خود را تكرار كنيد. (در آيه 91 نيز از سوءاستفاده از سوگند نهى شده بود) «لا تَتَّخِذُوا أَيْمانَكُمْ دَخَلًا»
2- پيمان شكنى وسوءاستفاده از مقدّسات، سبب بدعاقبتى است. «فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها»
3- گاهى يك گناه، زمينه و بستر گناهان ديگران مىشود. (پيمانشكنى، مقدّمهى بدعاقبتى و آن نيز مقدّمهى بازماندن و بازداشتن ديگران از راه خدا مىشود). «صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ»
جلد 4 - صفحه 576"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۹۴جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام