"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ «87»
در چنين روزى به پيشگاه خدا سرِ تسليم افكنند و آنچه را به دروغ مىبافتند، از آنان محو شود.
پیام ها
1- اگر امروز تسليم نشويم، فردا در قيامت تسليم خواهيم شد، ولى چه سود؟
«وَ أَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ»
2- تمام خيالبافىها در قيامت، محو مىشود. (آرزوى شفاعت و تقّرب و اميد عزّت و نصرت از غير خدا، خيالى بيش نيست.) «ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۸۷جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ زِدْناهُمْ عَذاباً فَوْقَ الْعَذابِ بِما كانُوا يُفْسِدُونَ «88»
كسانىكه كافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، به سزاى فساد مداومشان عذابى بر عذابشان افزوديم.
نکته ها
عكسالعمل مردم در برابر راه خدا متفاوت، گاهى مثبت و گاهى منفى است و هركدام داراى درجات و مراحلى مىباشد؛
الف: برخوردهاى مثبت:
- گروهى در انتظار فهم راه خدا وپيمودن آنهستند. «عَسى رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَواءَ السَّبِيلِ» «1»
- گروهى به خاطر خدا هجرت مىكنند. «وَ مَنْ يُهاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» «2»
- گروهى به خاطر در راه خدا بودن محاصره مىشوند. «أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ» «3»
«1». قصص، 22.
«2». نساء، 100.
«3». بقره، 273.
جلد 4 - صفحه 567
- گروهى در راه خدا آزار را تحمّل مىكنند. «أُوذُوا فِي سَبِيلِي» «1»
- گروهى منادى دعوت ديگران به راه خدا مىشوند. «ادْعُ إِلى سَبِيلِ رَبِّكَ» «2»
- گروهى در راه خدا هرگز سست نمىشوند. «فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» «3»
- گروهى در راه خدا مىجنگند. «يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» «4»
- گروهى كشته مىشوند. «قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ» «5»
ب: برخوردهاى منفى:
- گروهى خيال مىكنند در راه خدا هستند. «يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ» «6»
- گروهى راه خدا را كج مىخواهند. «يَبْغُونَها عِوَجاً» «7» گروهى راه خدا را بر ديگران مىبندند. «يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ» «8»
- گروهى براى بستن راه خدا پولها خرج مىكنند. «يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ» «9»
پیام ها
1- كفر مقدّمهى فساد است. كَفَرُوا وَ صَدُّوا ... يُفْسِدُونَ همان گونه كه ايمان مقدّمه عمل صالح است. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»* (كه در آيات متعدّد آمده است)
2- حساب رهبران كفر كه با قلم و بيان و امكانات، راه خدا را مىبندند، از حساب افراد عادّى جداست. «زِدْناهُمْ عَذاباً فَوْقَ الْعَذابِ»
3- مفسد فىالارض تنها كسانى كه امنيّت جامعه را بهم مىزنند نيستند، بلكه هر فرد يا گروهى كه به هر شكلى، مانع رشد معنوى جامعه شود، مفسد است. الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا ... بِما كانُوا يُفْسِدُونَ
«1». آلعمران، 195.
«2». نحل، 125.
«3». آلعمران، 146.
«4». نساء، 76.
«5». آلعمران، 169.
«6». اعراف، 30.
«7». اعراف، 45.
«8». اعراف، 45.
«9». انفال، 36.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 568"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۸۸جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهِيداً عَلى هؤُلاءِ وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمِينَ «89»
و (ياد كن) روزى را كه در هر امّتى، شاهدى بر آنان از خودشان برانگيزيم و تو را بر آنان گواه آوريم و بر تو اين كتاب را نازل كرديم كه روشنگر هر چيز است و مايهى هدايت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است.
نکته ها
در پنج آيه قبل نيز به مسأله گواه بر امّتها اشاره شد و اين جزء عقايد قطعى ماست كه در قيامت، هر امّتى شاهد و گواهى دارند و پيامبر اسلام شاهد بر اين امّت و گواهان ساير امّتهاست. نكته مهم آن است كه گواهى اولياى خدا بايد از روى حسّ و ديدن و علم باشد و آنها از هرگونه خطا و كذب معصوم باشند تا گواهى آنها در آن روز حسّاس بر همهى مردم، يك نوع اتمام حجّت باشد. و ناگفته پيداست كسى كه بر اعمال حاضر و غايب و ظاهر و باطن مردم، آگاه باشد و سخن او در قيامت مورد پذيرش امّت و خداوند باشد، جز انبيا و امامان معصوم، كه با امدادهاى غيبى، بر رفتار و كردار و گفتار و نيّات مردم، آگاهند، كس ديگرى نخواهد بود.
در تفسير صافى از امام صادق عليه السلام نقل شده كه آن حضرت فرمود: بخدا قسم ما هر چه را در آسمانها و زمين و آنچه را ميان آنهاست و هر چه در بهشت و دوزخ است، مىدانيم. سپس امام اين آيه را سه بار پىدرپى تلاوت فرمودند.
امام باقر عليه السلام فرمود: هر چه را كه امّت به آن نياز داشته، در قرآن آمده است و هر سخنى كه از من شنيديد اگر سند قرآنىاش را بخواهيد، خواهم گفت.
حضرت على عليه السلام فرمود: خبر شما و تاريخ گذشتگان و آيندگان و آسمان و زمين در قرآن آمده است. «1»
«1». تفسير كنزالدقائق.
جلد 4 - صفحه 569
امام رضا عليه السلام در جلسهاى به رؤساى اديان فرمود: از معجزات پيامبر اسلام آن است كه يتيمى فقير و چوپانى درس نخوانده، كتابى داشته باشد كه «تبيان كل شى» باشد و اخبار گذشته و آينده تا قيامت در آن ثبت شده باشد.
امام صادق عليه السلام فرمود: هر مسألهاى كه مورد اختلاف دو نفر باشد در كتاب خدا، اصلى كه آنرا حلّ كند وجود دارد، گرچه عقل مردم به آن نرسد. «1»
قرآن بيان هر چيز است، امّا هر كس نمىفهمد چنانكه حضرت على عليه السلام مىفرمايد: در قرآن، براى عوام عبارتِ ظاهرى، براى خواص اشاراتِ رمزى، براى اولياى خدا، لطائف الهى و براى انبيا، حقايق است. «2»
تبيان همه چيز بودن، يا مستقيم است يا بواسطهى آياتى كه در آن اصولى مطرح شده و آن اصول براى ما كارساز است. نظير آيه؛ «ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» «3» آنچه را پيامبر براى شما آورده بگيريد و از آنچه شما را نهى كرده دور شويد و نظير آيه؛ «لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ» «4»
پیام ها
1- نظارت دائمى اولياى خدا بر اعمال ما، يكى از مسلّمات قرآنى است. «شَهِيداً عَلَيْهِمْ»
2- گواهان در قيامت، سلسله مراتب دارند. براى هر امّتى، امامِ آن شاهد است و پيامبر اسلام، شاهد بر همهى گواهان است. «جِئْنا بِكَ عَلى هؤُلاءِ شَهِيداً»
3- هم پيامبر اسلام بر همه پيامبران شاهد است و هم كتابش، تبيان كلّ شىء است. «نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ»
4- قرآن كتابى جامع براى بيان همه نيازهاى جامعه است. «تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ» 5- تسليم بودن، لازمه دريافت هدايت، رحمت و بشارت الهى است. «هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمِينَ»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». تفسير فرقان.
«3». حشر، 7.
«4». نحل، 44.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 570"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۸۹جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ «90»
همانا خداوند (مردم را) به عدل و احسان و دادن (حق) خويشاوندان، فرمان مىدهد و از كارهاى زشت و ناپسند و تجاوز، نهى مىفرمايد او شما را موعظه مىكند باشد كه متذكّر شويد.
نکته ها
اين آيه منشور جهانى اسلام است كه امام باقر عليه السلام آنرا در خطبههاى نماز جمعه مىخواندند. و به گفته فيض كاشانى در تفسير صافى؛ اگر در قرآن همين يك آيه بود، كافى بود كه بگوييم: قرآن، «تبيان كل شى» است، اوامر و نواهى اين آيه در همه اديان بوده و هرگز نسخ نشده است.
وليدبنمغيره، چنان جذب اين آيه شد كه گفت: شيرينى، زيبايى، محتواى آن، چنان است كه نمىتواند كلام بشر باشد. «1» و عثمان بن مظعون مىگويد با شنيدن اين آيه، اسلام به عمق جانم نفوذ كرد و به دلم نشست.
«عدل» درباره چيزى است كه تساوى آن با بصيرت درك شود و «عدل» در مورد چيزى است كه تساوى آن با حسّ درك شود. «عدل» مساوات در جزاء است ولى «احسان» زياد كردن پاداش است. «2»
«عَدل» دورى از افراط و تفريط است كه هم در عقايد مطرح است و هم در رفتار شخصى و جامعه و سفارش اين آيه هم به فرد است و هم به حكومتها.
«عَدل» در نظام آفرينش، رمز پايدارى آن است. «بالعدل قامت السماوات و الارض» و در نظام تشريع سرلوحهى دعوت همه انبياست. «احسان» كلمهى مباركى است كه شامل خدمات مالى، فكرى، فرهنگى، عاطفى، مىشود.
و «فحشا» به گناهى گفته مىشود كه بزرگ و رسوا باشد و «منكر» به كارى گويند
«1». تفسير كبير.
«2». مفردات راغب.
جلد 4 - صفحه 571
كه عقل وفطرت و شرع آن را انكار كند.
به گفته تفسير فى ظلال، هرگاه طاغوتها با تبليغات فاسد، زشتى گناه را در ديدهى مردم اندك و حسّاسيّت مردم را نسبت به گناه كم كنند، ملاك معروف و منكر، شرع خواهد بود.
پیام ها
1- آيا خداوندى كه انسانها را به عدل و احسان دعوت مىكند، مىشود كه خود عادل نباشد! «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ»
2- عدل واحسان در كنار هم جاذبه دارد، وگرنه مقرّرات خشك، دلها را التيام نمىدهد. «يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» (عدل، مقدار واجب واحسان، مقدار مستحبّ است)
3- اوّلين آمر به معروف وناهى از منكر، خود خداوندست. إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ ... وَ يَنْهى
4- در احسان، رسيدگى به بستگان و صلهرحم اولويّت دارد. «الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى»
5- امر به معروف، بر نهى از منكر مقدّم است و عدل، بر احسان. يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ ... وَ يَنْهى
6- امر به معروف و نهى از منكر بايد در فضاى صفا و محبّت و در قالب موعظه و خيرخواهى باشد. يَأْمُرُ ... يَنْهى ... يَعِظُكُمْ
7- آمرين به معروف نبايد از مردم انتظار پذيرش صددرصد داشته باشند. «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»
8- مردم فطرتاً به عدل واحسان گرايش دارند واز فحشا ومنكر متنفرّند، ليكن وسوسهها و غرايز موجب غفلت او مىباشند كه بايد با تذكّر آنان را متذكّر نمود. «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»
9- در نهى از منكر بايد ابتدا گناهان رسوا را جلوگيرى كرد، همان گونه كه در امر به معروف بايد ابتدا به واجبات سفارش كرد. يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ ... يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ
10- سفارش به عدل و نهى از فحشا، سنّت ابدى خداوند است. يَأْمُرُ ... يَنْهى ...
جلد 4 - صفحه 572
يَعِظُكُمْ (فعل مضارع نشانه استمرار است)"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۹۰جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ وَ لا تَنْقُضُوا الْأَيْمانَ بَعْدَ تَوْكِيدِها وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ «91»
و به عهد خدا آنگاه كه پيمان بستيد وفادار باشيد و سوگندها را پس از استوار ساختنش نشكنيد، زيرا كه خدا را بر خودتان كفيل (وگواه وضامن) قرار دادهايد. همانا خداوند آنچه انجام مىدهيد مىداند.
نکته ها
در روايات، پيمان در آيه را، پيمان مردم با رهبران الهى دانستهاند. «1»
اگر مردم به پيمانهاى خود وفادار باشند، خداوند به الطافى كه وعده داده، لباس عمل مىپوشاند. «أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ» «2»
پیام ها
1- وفادارى به پيمانها و سوگندهاى الهى، لازم است. أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ...
2- عمل به سوگند و عهدى لازم است كه قصد جدّى در كار باشد. «بَعْدَ تَوْكِيدِها» چنانكه در آيهى 89 سوره مائده مىخوانيم: خداوند شما را به خاطر سوگندهاى لغو مؤاخذه نمىكند. «لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمانِكُمْ»
3- پيمان شكنىِ شما را خدا مىداند و كيفر مىدهد، خواه مردم بفهمند يا نفهمند. «إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ»
«1». تفاسير صافى و درّالمنثور.
«2». بقره، 40."
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۹۱جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّما يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ ما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ «92»
جلد 4 - صفحه 573
و مانند آن زن نباشيد كه بافتهى خويش را پس از محكم بافتن، رشته رشته مىكرد، سوگندهاى خود را دستاويز (فريب و خيانت) ميان خودتان مىگيريد به خيال آنكه گروهى از گروه ديگرى بيشتر است، (وپيمانى را كه با گروه ضعيف بستهايد مىشكنيد) جز اين نيست كه خداوند شما را با آن سوگندها، آزمايش مىكند و حتماً آنچه را كه در آن اختلاف مىكرديد در قيامت برايتان روشن خواهد ساخت.
نکته ها
در تاريخ آمده كه زن بىخردى در نيمى از روز پنبه وپشمى را مىبافت و در نيمِ ديگر بافته خود را وامىتابيد، كار او يك ضربالمثل شد كه قرآن نيز براى كسانى كه زحمات خود را هدر، و پيمانهاى خود را مىشكنند بكار برده است.
فاطمه زهرا عليها السلام در مسجد مدينه در خطبهاى كه عليه حاكمان وقت ايراد فرمود، اين آيه را تلاوت كرد كه مثال شما به خاطر پيمان شكنى نسبت به بيعتى كه در غديرخم با على عليه السلام داشتيد، مثال همان زنى است كه مىبافت و سپس بافته خود را پنبه مىكرد. «1»
مثالها و ضربالمثلهاى قرآن به نحوى است كه در همهى مكانها و زمانها تازگى و روشنى و طبيعى بودن خود را حفظ مىكند و از كودك دبستانى تا فيلسوف را اشباع مىكند.
جملهى «أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبى مِنْ أُمَّةٍ» را دو گونه مىتوان تفسير كرد:
الف: شما بخاطر قدرت و كثرت گروهى، پيمانى را كه با گروه كوچكتر بستهايد نشكنيد.
ب: شما بخاطر آنكه ابرقدرت شدهايد، پيمان خود را با گروههاى كوچك نشكنيد.
پیام ها
1- پيمان شكنى، هدر دادن زحمات گذشته است. «نَقَضَتْ غَزْلَها»
2- هرچه پيمان محكمتر بسته شود، شكستن آن زشتتر است. «مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ»
3- پيمان شكنى پىدرپى، ننگ بيشترى دارد. («أَنْكاثاً» جمع «نكث»)
«1». تفسير فرقان.
جلد 4 - صفحه 574
4- با مقدّسات بازى نكنيم. (مقدّسات را دستاويز و وسيلهى خدعه قرار ندهيم) «تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلًا»
5- قدرت و تعداد و هياهوهاى سياسى و اقتصادى، زمينهى پيمان شكنى است. «أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبى مِنْ أُمَّةٍ»
6- يكى از ابزار آزمايش، وفاى به تعهدات است. «يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ»
7- ياد معاد، عامل تقوا و مراعات پيمانها است. «وَ لَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۹۲جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام