eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
103 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِذا رَأَى الَّذِينَ أَشْرَكُوا شُرَكاءَهُمْ قالُوا رَبَّنا هؤُلاءِ شُرَكاؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُوا مِنْ دُونِكَ فَأَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكاذِبُونَ «86» وچون كسانى كه شرك ورزيدند، شركاى (پندارى) خود را (در قيامت) ببينند، گويند پروردگارا اينان شريكان (خيالى) ما بودند كه ما به جاى تو مى‌خوانديم (ولى شركا به سخن آمده) حرف آنان را به خودشان برگردانده (وپاسخشان دهند) كه شما بدون شك دروغگوييد. جلد 4 - صفحه 565 نکته ها بر طبق روايات، در قيامت، مواقف مختلفى است؛ در بعضى مواقف مُهر بر لب خورده و دست و پا گواهى مى‌دهند. در موقفى ديگر، ناله‌ها و استمدادها بلند است. در موقفى ديگر، انسان به دنبال آن است كه گناه خود را به گردن ديگران بيندازد. مثلًا به شيطان مى‌گويد: تو مرا به كفر و شرك وادار كردى، و شيطان در پاسخ مى‌گويد: من از روز اوّل با شرك شما مخالف بودم. «إِنِّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ» «1» گاهى مقصّر را بت‌ها مى‌داند، ولى آنها نيز تبرّى مى‌جويند. «وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ» «2» حتّى خداوند به حضرت عيسى خطاب مى‌كند: آيا تو به مردم گفتى كه تو و مادرت را معبود قرار دهند؟ و عيسى در پاسخ مى‌گويد: تو از هر شريكى منزّهى، ... اين مردم به سراغ جنّ رفتند و هرگز من كسى را به سوى غير تو دعوت نكرده‌ام. «قالَ سُبْحانَكَ ما يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لِي بِحَقٍّ» «3» ودر آيه مورد بحث نيز، موجوداتى كه شركاى خدا قرار گرفته شده‌اند، از مشركان تبّرى مى‌جويند و آنها را تكذيب مى‌كنند. پیام ها 1- خداوند شريك ندارد، مشركان براى او شريك مى‌پندارند. «شُرَكاؤُنَا» و نفرمود: «شركاء الله» 2- وحشت قيامت باعث مى‌شود كه انسان براى رهايى خود، بار را به دوش ديگران بيندازد. «هؤُلاءِ شُرَكاؤُنَا» 3- معبودهاى ساختگى نيز در قيامت، محشور مى‌شوند. «هؤُلاءِ شُرَكاؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُوا» 4- در قيامت، براى دفاع از خود، بت‌ها نيز به سخن در آيند. فَأَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ‌ ... 5- بت‌ها لياقت خود را براى پرستش تكذيب مى‌كنند وبه بت‌پرستان مى‌گويند: «1». ابراهيم، 22. «2». فاطر، 14. «3». مائده، 116. جلد 4 - صفحه 566 شما در واقع خيالات خود را پرستش مى‌كرديد. «فَأَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكاذِبُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ أَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ «87» در چنين روزى به پيشگاه خدا سرِ تسليم افكنند و آنچه را به دروغ مى‌بافتند، از آنان محو شود. پیام ها 1- اگر امروز تسليم نشويم، فردا در قيامت تسليم خواهيم شد، ولى چه سود؟ «وَ أَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ» 2- تمام خيال‌بافى‌ها در قيامت، محو مى‌شود. (آرزوى شفاعت و تقّرب و اميد عزّت و نصرت از غير خدا، خيالى بيش نيست.) «ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ زِدْناهُمْ عَذاباً فَوْقَ الْعَذابِ بِما كانُوا يُفْسِدُونَ «88» كسانى‌كه كافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، به سزاى فساد مداومشان عذابى بر عذابشان افزوديم. نکته ها عكس‌العمل مردم در برابر راه خدا متفاوت، گاهى مثبت و گاهى منفى است و هركدام داراى درجات و مراحلى مى‌باشد؛ الف: برخوردهاى مثبت: - گروهى در انتظار فهم راه خدا وپيمودن آن‌هستند. «عَسى‌ رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَواءَ السَّبِيلِ» «1» - گروهى به خاطر خدا هجرت مى‌كنند. «وَ مَنْ يُهاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» «2» - گروهى به خاطر در راه خدا بودن محاصره مى‌شوند. «أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ» «3» «1». قصص، 22. «2». نساء، 100. «3». بقره، 273. جلد 4 - صفحه 567 - گروهى در راه خدا آزار را تحمّل مى‌كنند. «أُوذُوا فِي سَبِيلِي» «1» - گروهى منادى دعوت ديگران به راه خدا مى‌شوند. «ادْعُ إِلى‌ سَبِيلِ رَبِّكَ» «2» - گروهى در راه خدا هرگز سست نمى‌شوند. «فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» «3» - گروهى در راه خدا مى‌جنگند. «يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» «4» - گروهى كشته مى‌شوند. «قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ» «5» ب: برخوردهاى منفى: - گروهى خيال مى‌كنند در راه خدا هستند. «يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ» «6» - گروهى راه خدا را كج مى‌خواهند. «يَبْغُونَها عِوَجاً» «7» گروهى راه خدا را بر ديگران مى‌بندند. «يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ» «8» - گروهى براى بستن راه خدا پولها خرج مى‌كنند. «يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ» «9» پیام ها 1- كفر مقدّمه‌ى فساد است. كَفَرُوا وَ صَدُّوا ... يُفْسِدُونَ‌ همان گونه كه ايمان مقدّمه عمل صالح است. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»* (كه در آيات متعدّد آمده است) 2- حساب رهبران كفر كه با قلم و بيان و امكانات، راه خدا را مى‌بندند، از حساب افراد عادّى جداست. «زِدْناهُمْ عَذاباً فَوْقَ الْعَذابِ» 3- مفسد فى‌الارض تنها كسانى كه امنيّت جامعه را بهم مى‌زنند نيستند، بلكه هر فرد يا گروهى كه به هر شكلى، مانع رشد معنوى جامعه شود، مفسد است. الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا ... بِما كانُوا يُفْسِدُونَ‌ «1». آل‌عمران، 195. «2». نحل، 125. «3». آل‌عمران، 146. «4». نساء، 76. «5». آل‌عمران، 169. «6». اعراف، 30. «7». اعراف، 45. «8». اعراف، 45. «9». انفال، 36. تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 568" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ يَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهِيداً عَلى‌ هؤُلاءِ وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‌ لِلْمُسْلِمِينَ «89» و (ياد كن) روزى را كه در هر امّتى، شاهدى بر آنان از خودشان برانگيزيم و تو را بر آنان گواه آوريم و بر تو اين كتاب را نازل كرديم كه روشنگر هر چيز است و مايه‌ى هدايت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است. نکته ها در پنج آيه قبل نيز به مسأله گواه بر امّت‌ها اشاره شد و اين جزء عقايد قطعى ماست كه در قيامت، هر امّتى شاهد و گواهى دارند و پيامبر اسلام شاهد بر اين امّت و گواهان ساير امّت‌هاست. نكته مهم آن است كه گواهى اولياى خدا بايد از روى حسّ و ديدن و علم باشد و آنها از هرگونه خطا و كذب معصوم باشند تا گواهى آنها در آن روز حسّاس بر همه‌ى مردم، يك نوع اتمام حجّت باشد. و ناگفته پيداست كسى كه بر اعمال حاضر و غايب و ظاهر و باطن مردم، آگاه باشد و سخن او در قيامت مورد پذيرش امّت و خداوند باشد، جز انبيا و امامان معصوم، كه با امدادهاى غيبى، بر رفتار و كردار و گفتار و نيّات مردم، آگاهند، كس ديگرى نخواهد بود. در تفسير صافى از امام صادق عليه السلام نقل شده كه آن حضرت فرمود: بخدا قسم ما هر چه را در آسمان‌ها و زمين و آنچه را ميان آنهاست و هر چه در بهشت و دوزخ است، مى‌دانيم. سپس امام اين آيه را سه بار پى‌درپى تلاوت فرمودند. امام باقر عليه السلام فرمود: هر چه را كه امّت به آن نياز داشته، در قرآن آمده است و هر سخنى كه از من شنيديد اگر سند قرآنى‌اش را بخواهيد، خواهم گفت. حضرت على عليه السلام فرمود: خبر شما و تاريخ گذشتگان و آيندگان و آسمان و زمين در قرآن آمده است. «1» «1». تفسير كنزالدقائق. جلد 4 - صفحه 569 امام رضا عليه السلام در جلسه‌اى به رؤساى اديان فرمود: از معجزات پيامبر اسلام آن است كه يتيمى فقير و چوپانى درس نخوانده، كتابى داشته باشد كه «تبيان كل شى» باشد و اخبار گذشته و آينده تا قيامت در آن ثبت شده باشد. امام صادق عليه السلام فرمود: هر مسأله‌اى كه مورد اختلاف دو نفر باشد در كتاب خدا، اصلى كه آنرا حلّ كند وجود دارد، گرچه عقل مردم به آن نرسد. «1» قرآن بيان هر چيز است، امّا هر كس نمى‌فهمد چنانكه حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: در قرآن، براى عوام عبارتِ ظاهرى، براى خواص اشاراتِ رمزى، براى اولياى خدا، لطائف الهى و براى انبيا، حقايق است. «2» تبيان همه چيز بودن، يا مستقيم است يا بواسطه‌ى آياتى كه در آن اصولى مطرح شده و آن اصول براى ما كارساز است. نظير آيه؛ «ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» «3» آنچه را پيامبر براى شما آورده بگيريد و از آنچه شما را نهى كرده دور شويد و نظير آيه؛ «لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ» «4» پیام ها 1- نظارت دائمى اولياى خدا بر اعمال ما، يكى از مسلّمات قرآنى است. «شَهِيداً عَلَيْهِمْ» 2- گواهان در قيامت، سلسله مراتب دارند. براى هر امّتى، امامِ آن شاهد است و پيامبر اسلام، شاهد بر همه‌ى گواهان است. «جِئْنا بِكَ عَلى‌ هؤُلاءِ شَهِيداً» 3- هم پيامبر اسلام بر همه پيامبران شاهد است و هم كتابش، تبيان كلّ شى‌ء است. «نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ» 4- قرآن كتابى جامع براى بيان همه نيازهاى جامعه است. «تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ» 5- تسليم بودن، لازمه دريافت هدايت، رحمت و بشارت الهى است. «هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‌ لِلْمُسْلِمِينَ» «1». تفسير نورالثقلين. «2». تفسير فرقان. «3». حشر، 7. «4». نحل، 44. تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 570" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‌ وَ يَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ «90» همانا خداوند (مردم را) به عدل و احسان و دادن (حق) خويشاوندان، فرمان مى‌دهد و از كارهاى زشت و ناپسند و تجاوز، نهى مى‌فرمايد او شما را موعظه مى‌كند باشد كه متذكّر شويد. نکته ها اين آيه منشور جهانى اسلام است كه امام باقر عليه السلام آنرا در خطبه‌هاى نماز جمعه مى‌خواندند. و به گفته فيض كاشانى در تفسير صافى؛ اگر در قرآن همين يك آيه بود، كافى بود كه بگوييم: قرآن، «تبيان كل شى» است، اوامر و نواهى اين آيه در همه اديان بوده و هرگز نسخ نشده است. وليدبن‌مغيره، چنان جذب اين آيه شد كه گفت: شيرينى، زيبايى، محتواى آن، چنان است كه نمى‌تواند كلام بشر باشد. «1» و عثمان بن مظعون مى‌گويد با شنيدن اين آيه، اسلام به عمق جانم نفوذ كرد و به دلم نشست. «عدل» درباره چيزى است كه تساوى آن با بصيرت درك شود و «عدل» در مورد چيزى است كه تساوى آن با حسّ درك شود. «عدل» مساوات در جزاء است ولى «احسان» زياد كردن پاداش است. «2» «عَدل» دورى از افراط و تفريط است كه هم در عقايد مطرح است و هم در رفتار شخصى و جامعه و سفارش اين آيه هم به فرد است و هم به حكومت‌ها. «عَدل» در نظام آفرينش، رمز پايدارى آن است. «بالعدل قامت السماوات و الارض» و در نظام تشريع سرلوحه‌ى دعوت همه انبياست. «احسان» كلمه‌ى مباركى است كه شامل خدمات مالى، فكرى، فرهنگى، عاطفى، مى‌شود. و «فحشا» به گناهى گفته مى‌شود كه بزرگ و رسوا باشد و «منكر» به كارى گويند «1». تفسير كبير. «2». مفردات راغب. جلد 4 - صفحه 571 كه عقل وفطرت و شرع آن را انكار كند. به گفته تفسير فى ظلال، هرگاه طاغوت‌ها با تبليغات فاسد، زشتى گناه را در ديده‌ى مردم اندك و حسّاسيّت مردم را نسبت به گناه كم كنند، ملاك معروف و منكر، شرع خواهد بود. پیام ها 1- آيا خداوندى كه انسان‌ها را به عدل و احسان دعوت مى‌كند، مى‌شود كه خود عادل نباشد! «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» 2- عدل واحسان در كنار هم جاذبه دارد، وگرنه مقرّرات خشك، دلها را التيام نمى‌دهد. «يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» (عدل، مقدار واجب واحسان، مقدار مستحبّ است) 3- اوّلين آمر به معروف وناهى از منكر، خود خداوندست. إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ ... وَ يَنْهى‌ 4- در احسان، رسيدگى به بستگان و صله‌رحم اولويّت دارد. «الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‌» 5- امر به معروف، بر نهى از منكر مقدّم است و عدل، بر احسان. يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ‌ ... وَ يَنْهى‌ 6- امر به معروف و نهى از منكر بايد در فضاى صفا و محبّت و در قالب موعظه و خيرخواهى باشد. يَأْمُرُ ... يَنْهى‌ ... يَعِظُكُمْ‌ 7- آمرين به معروف نبايد از مردم انتظار پذيرش صددرصد داشته باشند. «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» 8- مردم فطرتاً به عدل واحسان گرايش دارند واز فحشا ومنكر متنفرّند، ليكن وسوسه‌ها و غرايز موجب غفلت او مى‌باشند كه بايد با تذكّر آنان را متذكّر نمود. «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» 9- در نهى از منكر بايد ابتدا گناهان رسوا را جلوگيرى كرد، همان گونه كه در امر به معروف بايد ابتدا به واجبات سفارش كرد. يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ‌ ... يَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشاءِ 10- سفارش به عدل و نهى از فحشا، سنّت ابدى خداوند است. يَأْمُرُ ... يَنْهى‌ ... جلد 4 - صفحه 572 يَعِظُكُمْ‌ (فعل مضارع نشانه استمرار است)" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ وَ لا تَنْقُضُوا الْأَيْمانَ بَعْدَ تَوْكِيدِها وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ «91» و به عهد خدا آنگاه كه پيمان بستيد وفادار باشيد و سوگندها را پس از استوار ساختنش نشكنيد، زيرا كه خدا را بر خودتان كفيل (وگواه وضامن) قرار داده‌ايد. همانا خداوند آنچه انجام مى‌دهيد مى‌داند. نکته ها در روايات، پيمان در آيه را، پيمان مردم با رهبران الهى دانسته‌اند. «1» اگر مردم به پيمان‌هاى خود وفادار باشند، خداوند به الطافى كه وعده داده، لباس عمل مى‌پوشاند. «أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ» «2» پیام ها 1- وفادارى به پيمان‌ها و سوگندهاى الهى، لازم است. أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ‌ ... 2- عمل به سوگند و عهدى لازم است كه قصد جدّى در كار باشد. «بَعْدَ تَوْكِيدِها» چنانكه در آيه‌ى 89 سوره مائده مى‌خوانيم: خداوند شما را به خاطر سوگندهاى لغو مؤاخذه نمى‌كند. «لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمانِكُمْ» 3- پيمان شكنىِ شما را خدا مى‌داند و كيفر مى‌دهد، خواه مردم بفهمند يا نفهمند. «إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ» «1». تفاسير صافى و درّالمنثور. «2». بقره، 40." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبى‌ مِنْ أُمَّةٍ إِنَّما يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ ما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ «92» جلد 4 - صفحه 573 و مانند آن زن نباشيد كه بافته‌ى خويش را پس از محكم بافتن، رشته رشته مى‌كرد، سوگندهاى خود را دستاويز (فريب و خيانت) ميان خودتان مى‌گيريد به خيال آنكه گروهى از گروه ديگرى بيشتر است، (وپيمانى را كه با گروه ضعيف بسته‌ايد مى‌شكنيد) جز اين نيست كه خداوند شما را با آن سوگندها، آزمايش مى‌كند و حتماً آنچه را كه در آن اختلاف مى‌كرديد در قيامت برايتان روشن خواهد ساخت. نکته ها در تاريخ آمده كه زن بى‌خردى در نيمى از روز پنبه وپشمى را مى‌بافت و در نيمِ ديگر بافته خود را وامى‌تابيد، كار او يك ضرب‌المثل شد كه قرآن نيز براى كسانى كه زحمات خود را هدر، و پيمان‌هاى خود را مى‌شكنند بكار برده است. فاطمه زهرا عليها السلام در مسجد مدينه در خطبه‌اى كه عليه حاكمان وقت ايراد فرمود، اين آيه را تلاوت كرد كه مثال شما به خاطر پيمان شكنى نسبت به بيعتى كه در غديرخم با على عليه السلام داشتيد، مثال همان زنى است كه مى‌بافت و سپس بافته خود را پنبه مى‌كرد. «1» مثال‌ها و ضرب‌المثل‌هاى قرآن به نحوى است كه در همه‌ى مكان‌ها و زمان‌ها تازگى و روشنى و طبيعى بودن خود را حفظ مى‌كند و از كودك دبستانى تا فيلسوف را اشباع مى‌كند. جمله‌ى‌ «أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبى‌ مِنْ أُمَّةٍ» را دو گونه مى‌توان تفسير كرد: الف: شما بخاطر قدرت و كثرت گروهى، پيمانى را كه با گروه كوچك‌تر بسته‌ايد نشكنيد. ب: شما بخاطر آنكه ابرقدرت شده‌ايد، پيمان خود را با گروه‌هاى كوچك نشكنيد. پیام ها 1- پيمان شكنى، هدر دادن زحمات گذشته است. «نَقَضَتْ غَزْلَها» 2- هرچه پيمان محكم‌تر بسته شود، شكستن آن زشت‌تر است. «مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ» 3- پيمان شكنى پى‌درپى، ننگ بيشترى دارد. («أَنْكاثاً» جمع «نكث») «1». تفسير فرقان. جلد 4 - صفحه 574 4- با مقدّسات بازى نكنيم. (مقدّسات را دستاويز و وسيله‌ى خدعه قرار ندهيم) «تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلًا» 5- قدرت و تعداد و هياهوهاى سياسى و اقتصادى، زمينه‌ى پيمان شكنى است. «أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبى‌ مِنْ أُمَّةٍ» 6- يكى از ابزار آزمايش، وفاى به تعهدات است. «يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ» 7- ياد معاد، عامل تقوا و مراعات پيمان‌ها است. «وَ لَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لكِنْ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «93» و اگر خداوند خواسته بود (همه شما را به طور اكراه و اجبار) يك امّت (مؤمن و) متحد قرار داده بود، (تا ميان شما هيچ اختلافى نباشد، ولى اين اجبار و اكراه خلاف سنّت و برنامه اوست و لذا) هر كه را بخواهد گمراه مى‌كند (و به حال خودش وامى‌گذارد) و هر كه را بخواهد (و استحقاق هدايت دارد) هدايت مى‌كند و قطعاً شما از آنچه انجام مى‌داديد بازخواست خواهيد شد. نکته ها خداوند همه‌ى مردم را به طور فطرى هدايت مى‌فرمايد، ليكن مردم بر اساس اختيار و آزادى كه دارند دو گروه مى‌شوند؛ گروهى بر خلاف عقل و فطرت راه خلاف را انتخاب مى‌كنند و توبه نمى‌كنند، خداوند نيز آنان را به حال خود رها و گمراه مى‌كند، ولى گروهى همان راه فطرت و اطاعت را انتخاب مى‌كنند، وخداوند آنان را كمك و هدايت مى‌كند. بنابراين مراد از هدايت و گمراه كردن خداوند مرحله‌ى بعد از انتخاب انسان است. مثلًا هدف معلّم در روز اول تدريس آموزش دادن به همه شاگردان است، ليكن گروهى كه براى فهميدن تلاش مى‌كنند معلّم وقت خصوصى نيز به آنان مى‌دهد، ولى شاگرد بازى‌گوش را به حال خود رها مى‌كند. راستى اگر هدايت و گمراه شدن انسان اختيارى نبود، در پايان آيه خداوند نمى‌فرمود: شما بازخواست مى‌شويد! پس سؤال خداوند نشانه‌ى آزادى ماست. زيرا جلد 4 - صفحه 575 انسان مجبور مورد بازخواست قرار نمى‌گيرد. پیام ها 1- دست خداوند در اجبار مردم باز است، ليكن سنّت و برنامه او آزاد گذاشتن مردم است. «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ» 2- انسان در انتخاب عقيده و راه آزاد است. «لَتُسْئَلُنَّ» 3- سؤال و جواب در قيامت را جدّى بگيريم. «وَ لَتُسْئَلُنَّ» 4- سؤال و بازخواست از همه‌ى كارهاى انسان است. «عَمَّا كُنْتُمْ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لا تَتَّخِذُوا أَيْمانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِما صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ لَكُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ «94» وسوگندهايتان را مايه‌ى فريب ميان خودتان قرار ندهيد، تا مبادا گامى بعد از استوارى‌اش بلغزد، (كه در اين صورت حُرمت وقداست سوگند وپيمان و اطمينان شكسته مى‌شود) و بخاطر بازداشتن (مردم) از راه خدا بدى را خواهيد چشيد و براى شما عذابى بزرگ است. نکته ها «صَدَدْتُمْ» به گفته راغب هم به معناى بازماندن است و هم بازداشتن ديگران. و «دخل» بر وزن و معناى «دغل» است. پیام ها 1- هرگاه خطر شايع و جدّى بود، سفارشات و نهى خود را تكرار كنيد. (در آيه 91 نيز از سوءاستفاده از سوگند نهى شده بود) «لا تَتَّخِذُوا أَيْمانَكُمْ دَخَلًا» 2- پيمان شكنى وسوءاستفاده از مقدّسات، سبب بدعاقبتى است. «فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها» 3- گاهى يك گناه، زمينه و بستر گناهان ديگران مى‌شود. (پيمان‌شكنى، مقدّمه‌ى بدعاقبتى و آن نيز مقدّمه‌ى بازماندن و بازداشتن ديگران از راه خدا مى‌شود). «صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ» جلد 4 - صفحه 576" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلًا إِنَّما عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «95» وپيمان خدا را با بهاى كمى معامله نكنيد، زيرا اگر بدانيد، آنچه نزد خداست همان براى شما بهتر است. نکته ها از آيه 91 تا 95 براى پيمان‌شكنى وعقوبت آن چند تعبير مهم به چشم مى‌خورد كه خود نشانه‌ى خطر اين گناه است؛ كثرت جمعيّت و قدرت شما يا ديگران، زمينه ودستاويز پيمان‌شكنى نيست، «أُمَّةٌ هِيَ أَرْبى‌» خدا شما را آزمايش مى‌كند، «إِنَّما يَبْلُوكُمُ اللَّهُ» در قيامت شما را بازخواست خواهد كرد، «لَتُسْئَلُنَّ» پيمان‌شكنى استوارى شما را محو مى‌كند، «فَتَزِلَّ قَدَمٌ» در اين آيه نيز مى‌فرمايد: بخاطر بهاى كم، پيمان الهى را نشكنيد. پیام ها 1- انگيزه پيمان‌شكنى، رسيدن به دنياست. «لا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلًا» 2- با هرچه معامله كنيد، باز هم نسبت به پيمان‌شكنى كم است. «ثَمَناً قَلِيلًا» 3- از دست دادن الطاف الهى وپيمان‌شكنى براى بدست آوردن كاميابى، يك ساده‌نگرى است. «هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «96» آنچه نزد شماست به پايان مى‌رسد، وآنچه نزد خداست باقى وپايدار است، و كسانى‌كه صبر پيشه كردند، همانا مزدشان را بر پايه نيكوترين كارى كه مى‌كردند، پاداش خواهيم داد. جلد 4 - صفحه 577 پیام ها 1- جز خدا، هيچ‌كس و هيچ چيز باقى نيست. ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ ... 2- دل كندن از ماديات و پيوسته به خدا و پايدارى بر تعهدات و وفاى به عهد، نياز به صبر و مخالفت با هواى نفس دارد. «وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا» 3- دل كندن از دنيا، محروميّت نيست كاميابى است. «وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا» 4- هيچ مشترى بهتر از خدا نيست، چون جنس معمولى يا پست را هم به قيمت گران مى‌خرد. «بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «97» هر كس از مرد يا زن كه مؤمن باشد و كار شايسته كند، حتماً به زندگى پاك وپسنديده‌اى زنده‌اش مى‌داريم وقطعاً مزدشان را نيكوتر از آنچه انجام داده‌اند، پاداش خواهيم داد. نکته ها «حيات طيبه» آن است كه انسان دلى آرام و روحى مؤمن داشته باشد، مؤمن به نور خدا مى‌بيند، مشمول دعاى فرشتگان است، مشمول تأييدات الهى است، اين‌گونه افراد خوف و حزنى ندارند. پیام ها 1- ملاك پاداش، سنّ، نژاد، جنسيّت، موقعيّت اجتماعى، سياسى و ... نيست. «مَنْ عَمِلَ» 2- زن و مرد در كسب كمالات معنوى يكسانند. «مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌» 3- شرط قبولى عمل صالح، ايمان است. «وَ هُوَ مُؤْمِنٌ» 4- حتّى يك عمل صالح، بى‌پاسخ نمى‌ماند. «مَنْ عَمِلَ صالِحاً» جلد 4 - صفحه 578 5- هر كجا تفكّر جاهلى مبنى بر تحقير زن در كار باشد، بايد نام و مقام زن را با صراحت برد. «مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌» 6- كار خوب به تنهايى كافى نيست، خود انسان هم بايد خوب باشد. مَنْ عَمِلَ صالِحاً ... وَ هُوَ مُؤْمِنٌ‌ 7- انسانِ بدون ايمان و عمل صالح، گويى مرده است. «فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ «98» پس هرگاه خواستى قرآن بخوانى، از (شر) شيطان رانده شده به خداوند پناه ببر. إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ «99» البتّه شيطان را بر كسانى كه ايمان آورده و بر پروردگارشان توكّل مى‌كنند، غلبه و سلطه‌اى نيست. نکته ها هر كار خوبى ممكن است آفاتى داشته باشد، همان گونه كه عزّت، آفتى دارد مثل تكّبر و خدمت به مردم، آفتى دارد مثل منت گذاشتن، قرائت قرآن نيز ممكن است آفاتى از قبيل خودنمايى، كسب درآمد، رقابت‌هاى منفى، فريب مردم، فهم غلط، تفسير به راى و ... داشته باشد كه انسان بايد هنگام تلاوت قرآن از شرّ همه‌ى آفات، به خداوند پناه ببرد. امام صادق عليه السلام فرمود: تلاوت نياز به سه چيز دارد: قلب خاشع و بدن فارغ و موضع خالى. يعنى حالتى كه در آن پيش داورى نباشد. «1» قرآن اگر همراه با تفسير و نظرات امامان معصوم عليهم السلام باشد، «كتاب الله و عترتى لن يفترقا» وبر دل‌هاى پاك وارد شود، «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» سبب هدايت ورشد و زياد شدن ايمان وعلم مى‌گردد. چنانكه قرآن مى‌فرمايد: اى پيامبر هرگاه قرآن تلاوت مى‌كنى ما ميان تو و كسانى كه ايمان به آخرت ندارند مانعى قرار مى‌دهيم‌ «2» «1». تفسير فرقان. «2». اسراء، 45. جلد 4 - صفحه 579 در روايات مى‌خوانيم: پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله هنگام تلاوت قرآن جمله‌ «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» را مى‌خواندند. «1» پیام ها 1- از خطر نفوذ شيطان در بهترين افراد و مقدّس‌ترين كار غافل نباشيد. (تلاوت قرآن از شخصى مثل پيامبر اكرم هم نياز به استعاذه دارد) 2- شيطان به سراغ همه مى‌آيد، امّا در همه تأثيرگزار نيست. «لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا» 3- ايمان و توكّل، قلعه‌اى است كه انسان را از آسيب‌پذيرى حفظ مى‌كند. «لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا» 4- پناه بردن به خداوند، نشانه‌ى ايمان به او و توكّل بر اوست. فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ‌ ... آمَنُوا وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ‌ 5- پناه بردن شما همراه پناه دادن اوست. (پس پناه ببريد، «فَاسْتَعِذْ» تا او شما را پناه دهد و اگر او پناه ندهد، پناهندگى ما بيهوده است.) 6- جز پناهندگى به او راه ديگرى نيست. «فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ» «1». تفسير كنزالدقائق." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ «100» غلبه وسلطه‌ى شيطان تنها بر كسانى است كه (با پيروى از او) سلطه و ولايت او را مى‌پذيرند، و (بر) كسانى است كه آنان (به واسطه فريب شيطان) به خدا شرك آورده‌اند. نکته ها شيطان به عزّت خداوند سوگند ياد كرده كه با استمداد از حزب و قبيله‌اش و از راه زينت دادن، وعده‌ها، تبليغات، وسوسه‌ها و افراد منحرف، از هرسو انسان را شكار كند. ومردم در جلد 4 - صفحه 580 برابر اين سوء قصد به چند گروه تقسيم مى‌شوند از جمله: 1. انبيا كه شيطان در آروزها و اهداف آن بزرگواران مانع تراشى مى‌كند، ولى در خود آنان نقشى ندارد. «أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ» يعنى شيطان در اهداف و آرزوهاى پيامبر چيزى را القا مى‌كند، ولى خداوند توطئه‌اش را خنثى مى‌نمايد. «1» 2. مؤمنان كه شيطان با آنان تماس مى‌گيرد، ولى آنها متذكّر شده ونجات مى‌يابند. «إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا» «2» 3. مردم عادّى كه شيطان در روح آنان فرو رفته و وسوسه مى‌كند. «يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ» «3» 4. افراد فاسق، كه شيطان در عمق جانشان رفته و بيرون نمى‌آيد و بر فكر و دل و اعضاى آنان تسلّط مى‌يابد. «فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ» «4» پیام ها 1- مقدّمات سلطه‌ى شيطان را خودمان فراهم مى‌كنيم. «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ» (تا مردم ولايت منحرفان را نپذيرند آنان كارى از پيش نمى‌برند) 2- موحّدان واقعى بيمه هستند، ليكن هركس به سراغ غير او رفت نفوذ پذير مى‌شود. إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ‌ ... «1». حج، 52. «2». اعراف، 201. «3». ناس، 5. «4». زخرف، 36. جلد 4 - صفحه 581" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِذا بَدَّلْنا آيَةً مَكانَ آيَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُنَزِّلُ قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ «101» وهرگاه آيه‌اى را جايگزين آيه‌اى كنيم، در حالى كه خداوند به آنچه نازل مى‌كند داناتر است، (و مى‌داند در چه شرايطى چه دستورى دهد) مخالفان گويند: همانا تو دروغ بافى، (چنين نيست) بلكه بيشترشان نمى‌دانند (كه تغيير قانون بخاطر هوس، پشيمانى و ضعف و سردرگمى نيست، بلكه بر اساس مصلحت است). نکته ها گاهى پزشك بخاطر تغيير حال بيمار، نسخه را تغيير مى‌دهد و اين نوع تغيير در آيات و احكام نيز هست كه به آن نسخ مى‌گويند. مخالفان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله همين كه مى‌ديدند دستورى عوض شد مى‌گفتند: تو يارانت را مسخره كرده‌اى و هرروز قانون و دستورى را به دروغ مى‌بافى و قانون قبل را لغو مى‌كنى. پیام ها 1- دين دو نوع قانون دارد؛ ثابت ومتغير و تغيير آن بدست خداست. «بَدَّلْنا» 2- همه قوانين الهى در زمان و شرايط خودش ارزش دارد. «آيَةً مَكانَ آيَةٍ» 3- مردم اسرارِ قوانين الهى را نمى‌دانند. وَ اللَّهُ أَعْلَمُ‌ ... أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ‌ 4- تغيير قانون الهى، نشانه شك، پشيمانى، رشد علمى و تجربى يا ضعف قانون‌گذارى نيست، بلكه نشانه تدبير، حكمت وتوجّه به شرايط است. إِذا بَدَّلْنا ... وَ اللَّهُ أَعْلَمُ‌ 5- دشمن از هر فرصتى سوءاستفاده كرده و هر چيزى را دستاويز قرار مى‌دهد. بَدَّلْنا آيَةً مَكانَ آيَةٍ قالُوا ... 6- ريشه‌ى بعضى انتقادات و تهمت‌ها جهل است. «بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُدىً وَ بُشْرى‌ لِلْمُسْلِمِينَ «102» بگو آن (قرآن) را روح‌القدس (جبرئيل) از جانب پروردگارت به حقّ نازل كرده است، تا كسانى را كه ايمان آورده‌اند ثابت قدم و استوار گرداند و براى مسلمانان (مايه‌ى) هدايت و بشارت باشد. نکته ها مراد از «رُوحُ الْقُدُسِ» همان روح‌الامين و جبرئيل است كه بخاطر پاكى از خطا و انحراف، جلد 4 - صفحه 582 روح‌القدس ناميده شده است. پیام ها 1- تهمت‌ها را بايد پاسخ داد. «قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ» (پاسخ افتراى آيه قبل است) 2- آيات الهى به تدريج نازل شده است. «نَزَّلَهُ» درباره نزول قرآن، هم جمله‌ «أَنْزَلْنا»* بكار رفته است، نظير آيه‌ «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» و هم جمله‌ «نَزَّلَهُ»* و اين بخاطر آن است كه قرآن دو نزول دارد؛ يك بار دفعةً بر قلب پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در شب قدر نازل شده است و يكبار به تدريج در مدّت بيست و سه سال. 3- تمام محتواى قرآن و تغيير هر قانونى در شرائط خاص خود، حقّ است. «بِالْحَقِّ» 4- نزول وحى از شئون ربوبيّت و لازمه تربيت الهى است. نَزَّلَهُ‌ ... مِنْ رَبِّكَ‌ 5- نزول وحى در پايدارى مسلمانان مؤثر است. «نَزَّلَهُ‌، لِيُثَبِّتَ» 6- توفيق پايدارى و ابزار آن را از خدا بخواهيم. نَزَّلَهُ‌ ... لِيُثَبِّتَ‌ 7- آنچه به ايمان ارزش مى‌دهد پايدارى بر آن است. «لِيُثَبِّتَ» 8- شرط دريافت هدايت‌ها وبشارت‌ها، سلامت روحيّه وتسليم بودن است. «لِلْمُسْلِمِينَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام