eitaa logo
تلخیص الکتب.
1.7هزار دنبال‌کننده
58 عکس
13 ویدیو
3 فایل
خلاصه کُتُب نحوی با روشی ساده و قابل درک.
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام خدمت عزیزان همراه،لطفا نظرات خود را در خصوص این کانال به آی دی زیر بفرستید. @Maisam81 باتشکر از همه شما سروران عزیز.
بسم الله الرحمن الرحیم. الـــــــنحو الـــــوافی. زیادة و تفصیل. الف.با اصطلاحات زیر بیشتر آشنا شویم 1.فتحة و ضمة و کسرة و سکون 2.نصب و رفع و جر و جزم ردیف اولی در مبنی ها به کار برده میشود و ردیف دومی در معرب ها استعمال میشود. مثلا در مثال الرجلُ قائمٌ گویم الرجلُ فاعل و مرفوع علامت رفع ضمه و در مثال یا زیدُ زیدُ مبنی بر ضم محلا منصوب و نمیگویم زید مبنی بر رفع. ب.در بعضی لهجه ها،قلب میشود الف مقصوره به یاء البته وقتی اضافه شود به یا متکلم و نهایتا در یا متکلم ادغام میشود. مثل هدًی زمانی اضافه شود به یاء متکلم، میشود هدَیُّ ج.گاه آخر کلمه حرکتی دارد،که نه اعراب است نه بنا و این حرکت فقط به خاطر هم شکلی با ماقبل داده شده است. مثل یا ایُها النَفسُ المُطمَئِنَةُ حرکت النفسُ نه حرکت اعرابی هست و نه اعرابی ولی چون النفسُ همسایه ایُها شده این حرکت را گرفته یا مثل اصطلاحات خودمان که میگویم حَسَنٌ پَسَنٌ حرکت آخر پسنٌ نه اعرابی است نه بنایی. نکته مهم پَسَنٌ،از ماقبل تبعیت کرده و او را اتباع گویند،ولی جز توابع معروفه نیست. منظور از توابع معروفه،نعت،عطف بیان،عطف نسق،تاکید و بدل است خلاصه صفحه ۹۲ تا اول ۹۴ @talcheslkotob
بسم الله الرحمن الرحیم. الـــــــنحو الـــــوافی. اولین موضع،از مواضع اعراب نیابتی،اسماء سته است. به اَب،اَخ،حَم،فَم،هَن و ذُو اسما سته گویند. این اسما با شرایطی،در حالت رفع واو،در حالت نصب،الف و در حالت جر یا میگیرند. مانند ذهب ابوک رایتُ اباک مررتُ بابیک به چه شرایطی این اسماء ، اعراب نیابتی میگیرند. 1.مفرد باشند،چون اگر مثنی یا جمع باشند اعراب مثنی و جمع میگیرند.مانند،جاء ابوانِ جاء الآءُ.(ابوان اعراب مثنی و الآباء اعراب اصلی گرفته). 2.مکبر باشند،یعنی همین شکل صیغه آنها باقی بماند و مصغر نباشد،چون اگر مصغر باشند اعراب اصلی میگیرند نه نیابتی،مانند هذا اُبَیُّک،انَّ اُبَیَّک،مررتُ باُبَیِّک 3.مضاف باشند،و اگر مضاف نباشند باز هم اعراب اصلی میگیرند نه نیابتی مانند حَبَّ الوالدُ اباً ذهب الاَبُ مررت بالابِ 4.اضافه شوند به غیر یاء متکلم،چون اگر مضاف شوند به یا متکلم اعراب آنها تقدیری میشود. توجه## منظور از اعراب اصلی، َ ِ ُ است،چه با تنوین چه بدون تنوین. خلاصه صفحه 94 @talcheslkotob
بسم الله الرحمن الرحیم. الـــــــنحو الـــــوافی. شروط اختصاصی کلمه فم برای گرفتن اعراب نیابتی،این است که مـــیـــم از آخر آن حذف شود مثل یَنطِقُ فوک اِنَّ فاک تَجرِی کلمةُ الحقِ علی فیک. ###### اگر میم از آخر کلمه فم حذف نشود اعراب اصلی میگیرد. شروط اختصاصی کلمه ذو برای گرفتن اعراب نیابتی این است که،اضافه شود به اسم ظاهری که دلالت کند بر جنس(منظور از جنس چیزی است که وضع شده است برای معنایِ کلی ای مثل،علم،فضل،رجل،و...) #### نیست اضافه شود ذو،به ضمیر،اسم مشتق،و جمله،پس ذو ه،ذو ضاربٍ و ذو تَضربُ صحیح نیستند. هن،اکثر و احسن در خصوص هن این است که اعراب اصلی میگیرد نه نیابتی. توجه## کلمه اب و اخ و حم،سه اعراب میگیرند که به ترتیب شهرت چنین هستند. ۱.اعراب نیابتی میگیرند. ۲.قصر یعنی در هر سه حالت الف مقصور میگیرند و اعرابشان تقدیری است. ۳.نقص،یعنی اعراب اصلی میگیرند. مثل اِنَّ اَبَک و. خلاصه صفحه ۹۵ تا ۹۸ @talcheslkotob
بسم الله الرحمن الرحیم. الـــــــنحو الـــــوافی. زیادة و تفصیل. ۱.عرف عرب جریان دارد به نامگذاری کردن اشخاص به اسماء سته مثل،ابوالفضل و ذی النون. #علم منقول از این اسما دو حالت دارد. الف.معرب شود به حروف یا معرب شود به هر اعرابی که آن اسماء معرب میشدند دقیقا مثل قبل از علمیت. ب.این اسم علم به همان حالتی که علم شده است باقی بماند و اعراب صدرشان تقدیری است. مثل کان ابوالفضل رفیقَ الحسین علیه السلام و اخاه. اِنَّ ابوالفضل من اعظم اصحاب الحسینِ. اثنی علی علیه السلام علی ابوالفضلِ خیرَ الثناء اعراب ابوالفضل در هر سه مثال تقدیری است گرچه در مثالی که اسم کان شده بگویم علامت رفع واو است بهتر است. ۲.زمانی که اسماء سته معرب شوند به حروف و بعد از آنها ساکنی بیاید مثل جاء ابو المکارم،رایت ابا المکارم،قصدت الی ابی المکارم، علامت اعرابی(واو،الف،یاء) در لفظ ساقط میشود و آنها معرب میشوند به اعراب تقدیری،یعنی در مثال جاء ابو المکارم،میگویم ابو مرفوع است به واو مقدره.(همزه المکارم در وسط کلام خوانده نمیشود چون همزه وصل است) توجه،این اعراب تقدیری به حسب مراعات نطق است نه مراعات کتابت،چون در مراعات کتابت واو موجود است و تقدیری نیست. خلاصه صفحه ۹۹ تا اوائل صفحه۱۰۰. @talcheslkotob
بسم الله الرحمن الرحیم.  رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:  هو شَهْرٌ اَولُه رحمةُ و اَوسَطُهُ مغفرة و آخِرُه عِتقُ من النار. (بحار الانوار، ج 93، ص 342) الـــــــنــــــحو الـــــــوافـــی سوال# لا ابا له چیست.##. جـــــــــــــواب ها مخــــــــــتــــــــلـــف است. ۱.عباس حسن:بهترین ترکیب این است که ابا اسم لا و غیر مضاف،و مبنی است بر الف،و ابا بنا بر همان لغتی است که گفته شد،در تمام حالات الف مقصور میگیرند. ۲.بعض از نحویون:ابا مبنی بر فتحه مقدر است،که الف مانع از آن شده است. ۳.بعض دیگر از نحوین:ابا اسم لا و منصوب و اضافه شده است به ضمیر بعد از لام،و لام زائده است منتها جر داده است به ضمیر. توجه## مثال ما،بعد از لام ضمیر مفرد مذکر غایب (هُ )آمده است،ممکن است در جای دیگر به جای ضمیر اسم ظاهر بیاید. نکته مهم،در این ترکیب آخر ابا که مضاف است در مضاف الیه(هُ)،عمل نکرده است بلکه لام زائده در او عمل کرده است. خلاصه اول صفحه ۱۰۰تا آخر صفحه ۱۰۱ @talcheslkotob
بِسم الله الرحمن الرحیم. الـــــــنَحو الـــــوافی. دومین موضع از مواضع نیابتی اسم مثنی است، مثنی اسمی است که دلالت میکند بر دو لفظ که این دو لفظ در حروف،حرکات،و معنا مثل هم هستند مانند زیدان. توجه# سبب زیادت در اسم مثنی بی نیاز از عطف شده ایم،یعنی به جای اینکه بگویم،زید و زید میگویم زیدان. زیادت در اسم مثنی،بستگی به نقش او دارد،مثلا اگر مثنی مرفوع باشد زیادت،الف و نون مکسور است،و در غیر رفع آخرش یا و نون مکسور است. توجه# زیر مثنی نیستند. 1.اسم مفرد مثل نجم. 2.اسمی که بر بیش از دو دلالت دارد مثل نجوم. 3.اسمی که دلالت بر دو دارد،ولی در لفظ با هم اختلاف دارند،مثل الابوین که برای الاب و الام آمده،یا مختلفند در حرکات،مثل العُمَرَینِ برای عُمَر و عَمرٌ یا مختلف اند در معنا مثل عَیْنَینِ برای عین به معنا چشم و عین به معنا چمشه آمده. توجه:ردیف بالا ملحق به مثنی هستند. 4.چیزی که به روش عطف بر مثنی دلالت دارد مثل جاء زید و زید. 5.چیزی که به خاطر وضعش دلالت بر دو دارد مثل زوج. حکم مثنی:در حالت رفعی الف،در حالت نصب و جر یاء میگیرد. مثل جاء الزیدانِ مررت بالزَیدَینِ رایت الزَیدَینِ موارد زیر نیز ملحق به مثنی هستند. اثنین اثنتین کلا و کلتا اگر این دو به ضمیر اضافه شوند خلاصه،صفحه آخر ۱۰۱ تااوائل ۱۰۵ @talcheslkotob
بـــــســـم الله الـــرحمن الــــرحیم. الــــــــنحــــــو الــــــــــوافـــــــــی. سابقا گفته شد،که اگر کلا و کلتا اضافه شوند به ضمیر،اعراب مثنی میگیرند(رفع به الف،نصب و جر به یاء) مانند جاء کلاهما،مررت بکلیهما،رایتُ کلیهما اما اگر کلا و کلاتا اضافه شوند به اسم ظاهر،اعرابشان در تمام حالات تقدیری است مانند جا کلا رَجُلَینَ،مررت بِکلا رجلَین،رایت کلا رجلَین،اعراب هر سه مثال تقدیری است. توجه# مضاف الیه و علامت جر آن یا است. خلاصه اوائل صفحه،۱۰۵ تا آخر صفحه ۱۰۶ @talcheslkotob
سلام محضر عزیزانی که تازه به جمع ما پیوستند،لطفا🙏 پیام ها رو از اول مطالعه بفرمایید. @talcheslkotob
بسم الله الرحمن الرحیم. الـــــــنحو الـــــوافی. به مثالهای زیر توجه بفرمایید. ۱.جاء الضیفان کلاهما،نقش کلاهما فقط تاکید است. ۲.النجمان کلاهما مضئٌ،کلاهما فقط مبتدا است و تاکید نیست،مضئٌ خبر است برای کلاهما،و این جمله خبر است برای النجمان. ۳.النجمان کلاهما مضئیان کلاهما دو نقش دارد،تاکید برای نجمان و مضئان خبر است برای النجمان، یا مبتدا است و مضئیان خبر است برای کلاهما . خلاصه آخر صفحه ۱۰۶ تا آخر صفحه ۱۰۷ @talcheslkotob
❤️❤️میلاد خجسته کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام) را محضر شما سربازان خوش نام امام عصر(عج) تبریک عرض میکنیم❤️❤️❤️ @talcheslkotob
بسم الله الرحمن الرحیم. الـــــــنحو الـــــوافی. انواع اعداب مثنی. ۱.رفع به الف نصب و جر به یاء(این لغت مشهور و پر کاربرد در اعراب مثنی و ملحقات مثنی است) ۲.مثنی و ملحقاتش غیر کلا و کلتا،الف بگیرند و در تمام حالات اعرابشان تقدیری است بر روی الف، مثل:عندی کتابان(کتابان مبتدای موخر و مرفوع علامت رفع ضمه مقدر بر الف مثنی) اشتریت کتابان(کتابان مفعول به و علامت نصب آن فتحه مقدر بر الف است) مررت بکتابان،علامت جر کسره مقدر بر الف کتابان است ۳.مثنی در تمام حالتش الف و نون میگیرد و اعراب ظاهری بر نون می افتد مثل عندی کتابانٌ اشتریت کتاباناً مررت بکتابانٍ توجه## و کلتا لفظشان مفرد مذکر است ولی معنایشان تثنیه است از این جهت جایز است در ضمیری که به این دو بر میگردد یا در اسم اشاره ای که به این ها اشاره میکند مـــــــــفــــــرد یا مــــــــثثــــــــنــــــی آمدن مثل کلا رجلین ذهــــــــب یا ذهـــــــبا نکته مهم#### نحوی ها## در تمام حالات به کلا و کلتا اعراب تقدیری میدهند هر چند که اضافه به ضمیر شوند و بعضی در تمام حالات اعراب مثنی میدهند هر چند اضافه به اسم ظاهر شوند. قول حق، اگر کلا و کلتا اضافه به ضمیر شوند اعراب مثنی میگیرند ولی اگر اضافه به اسم ظاهر شدند اعرابشان تقدیری است خلاصه صفحه ۱۰۷ تا اوائل ۱۰۹ @talcheslkotob