eitaa logo
تلخیص الکتب.
1.7هزار دنبال‌کننده
58 عکس
13 ویدیو
3 فایل
خلاصه کُتُب نحوی با روشی ساده و قابل درک.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تلخیص الکتب.
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. . 🔹گذشت که موصول بر دو قسم بود،اسمی و حرفی🔹 اسمی مورد بحث قرار گرفته شد اکنون بحث از موصول حرفی است. 🔸موصول حرفی بر پنج قسم است،أنْ،أنَّ،ما،کَی و لَو🔸 توجه:هر دو قسم موصول، مبنی و نیازمند "صله" اند و هرگز جایز نیست "صله" یا "قسمتی" از صله مقدم شود بر موصول. 🔻فرق بین موصول "اسمی" و "موصول" حرفی🔻 ۱.موصولات "اسمی"،در محل رفع،نصب یا جر است اما موصول "حرفی" محلی از اعراب ندارند. ۲.صله در موصول اسمی مشتمل بر "عائد" است اما صله در موصول حرفی نیازی به "عائد" ندارد. ۳.موصول "حرفی" با مابعدش تاویل به مصدر میرود ولی موصل اسمی چنین نیست. ۴.موصول اسمی غیر "ال"جایز است حذف آن اما موصول حرفی حذف نمیشود الا "أن" که جزیات بحثش ان شالله گفته میشود. صفحه ۳۳۷ تا ۳۳۸ @talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. . 🔻موصول حرف🔻 🔹بررسی أنْ🔹 أنْ:صله ی این موصول "حرفی"،جمله ی فعلیه است که فعل آن کاملا "متصرف" است،أنْ و صله ی آن تاویل برده میشوند به مصدر،و مجموعشان در محل رفع یا نصب یا جر است. "أنْ" سد مَسد "دو مفعول" واقع میشود،که در این صورت فقط بر مضارع وارد میشود،وزمان مضارع را خالص در استقبال میکند. مثل اِعْلَمْ أنْ یَذهَبَ بکرٌ. زمانی "أنْ با اسم و خبرش" یا مضارع محض است یا ماضی محض و دلالت بر حال ندارد. نکته:أنْ در موارد زیر مخففه از أنَّ (مشدَّده) است و از قسم أنْ مورد بالا نیست، عَلِمتُ اَن محمدٌ لقائمٌ اِعتَقِدْ أن لیس الظالمُ بِسعیدٍ. پس هر وقت بعد از "أن"ْ جمله "اسمیه" یا فعل "جامد" بیاید قطعا مخففه از مشدده است. صفحه ۳۸۸ تا۳۴۰ @talcheslkotob
سال "رونق تولید"رو محضر همه شما سربازان امام عصر تبریک عرض میکنم.
انقلاب سال ۱۳۹۸ را سال، "رونق تولید" نام گذاری کرد. ❤️سال نو مبارک❤️
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. . 🔻موصول حرفی🔻 🔹بررسی أنَّ🔹 ی این موصول حرفی،از "اسم" و 'خبرش" تشکیل شده است،و به جای أنَّ و صله اش"مصدری"درست میکنیم، اَعْجَبَنِی اَنَّ زیدا ذاهِبٌ که تقدیرش میشود،اَعْجَبَنِی ذهابُه. نکته:اَنَّ با اسم و خبرش در محل های مختلفی مثل فاعل،مبتدا،مفعول به،قرار میگیرد و حتی گاه سد مَسد دو مفعول واقع میشود که بحث آن خواهد آمد ان شاء الله. ،اَنَّ گاهی نونش مشدد نیست،در این حالت همیشه اسم آن "ضمیری" محذوف است،و خبرش جمله است. 🔹موصول حرفی بعدی "کَی" است،که صله آن فقط فعل مضارع است و فعل مضارع را منصوب میکند البته کی و مابعد آن محلا مجرور هستند توسط لام حرف جر. صفحه ۳۴۰ تا ۳۴۱ @talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. . 🔻موصول حرفی🔻 🔹بررسی "ما"🔹 ،حرفِ مصدری است که گاه همراه زمان می آید مثل،أَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ "مَا" دُمْتُ حَيًّا،تقدیرِ ما مصدری زمانی،مُدَّة دوامِی حََیَّا،میباشد(تا زمانی من زنده ام سفارشم کن به نماز و زکات) "ما"مصدریه،خالی از زمان است، مثل،ضَاقَت عَلَیْهمُ الْارضُ بِما رَحُبَتْ،تقدیر ما مصدریه "بِرُحْبِها"است. ی این ما،میتواند جمله فعلیه ماضی یا مضارع،یا جمله اسمیه باشد. توجه:فَصل بین "ما" و "صله ی" آن،هر چند خیلی کم است اما صحیح است. حرف مصدری"لو"است،که صله ی،آن هم به صورت فعل ماضی،و هم به صورت فعل مضارع می آید،و حتما این صله باید،فعلِ تامِ متصرف باشد. مثل:ودِدْتُ لو رایتک یا أوَدُّ لو رایتُک صفحه ۳۴۱ تا ۳۴۳ @talcheslkotob
در کنار مردم سیل زده،درود بر شرفتون. @talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. . 🔹زیادةٌ و تفصیلٌ🔹 ★۱.بعضی،همزه تسویه را،جز "حروف مصدریه" می نامند. تسویه،همزه ایست که بعد از کلمه "سواء" می آید و بعد از این همزه دو جمله می آید مثل، إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُون سَوَاءٌ،خبر إِنَّ،"أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ"،فاعلِ سَوَاءٌ به تقدیر،إٍنذارُک و عدمُه علیهم. :همزه،حرف مصدریه نیست،و در این موارد،جمله تاویل به مصدر رفته،بدون حرف مصدری. ★۲.نحوی استخراج "مصدر" از حروف مصدری. اگر حرف مصدری،أَنَّ،باشد،مصدرِ خبر را گرفته اضافه به اسمِ إِنَّ میکنیم. مثال:شاعَ أَنَّ الفواکةَ کثیرُ،مصدرِ کثیرُ،"کَثْرَة" است که این مصدر را اضافه به "الفواکة" میکنیم و تقدیر مثال میشود،شاع کَثْرَةُ الفواکةِ. اگر حرف مصدری "أَن"ْ،باشد،مصدر را از "فعل"میگیریم،اضافه به فاعل میکنیم. مثال:شاع أَن تَکثُرَ الفواکة که تقدیر مثال میشود،شاع کَثْرَةُ الفواکةِ. ی بحث در پیام های بعد. صفحه ۳۴۳ تا ۳۴۴. @talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. . 🔹زیادةٌ و تفصیلٌ🔹 مبحث قبل. ★۳.اگر فاعلِ فعل،ضمیرِ"مرفوعی" باشد،در تاویل به مصدر، "مجروری "میگردد. مثال:اَعْجَبَنِی اَنْ تَضْرِبَ زیداً تاویلش میشود:اَعْجَبَنِی "ضَرْبُک"زیداً و گفته نمیشود"ضَرْبُ انت". ★۴.اگر خبر اَنَّ،اسم "جامدی" بود،در تاویل به مصدر دو روش هست،الف:از لفظ"کَوْن"استفاده میکنیم مثال عَرَفْتُ اَنَّک اَسدٌ،که تاویلش میشود عَرَفْتُ کونَک اسداً. ب:بر آخرِ خبرِ "جامد"،یاء "مشدد همراه تاء"اضافه میکنیم،مثال عَرَفْتُ اَسَدِیَّتَک. ★۵.اگر خبر اَنَّ،ظرف یا جار و مجرور بود،در تاویل به مصدر،از استقرار یا وجود استفاده میکنیم. مثل،عَرَفْتُ اَنَّک فوقَ الطیارةِ که تاویلش میشود،عَرَفْتُ استقرارَک فوقَ الطیارةِ. ★.۶اگر فعل جامد بعد از اَنْ مصدری بیاید،چون خودش مصدر ندارد از معنای او مصدری اخذ میکنیم مثل شاعَ اَنْ عسی الکَربُ اَنْ یَزولَ که تاویلش میشود شاعَ رجاءُ زوالِ الکربِ. :عسی خودش مصدر ندارد ولی اگه داشت به معنای رجاء(امید داشتن) بود. ★۷.در تاویل به مصدری که کلام منفی باشد، برای رساندن معنای نفی از واژه‌ای که مفید نفی باشد همچون "عدم" استفاده می‌شود. مثال: عرفتُ ان لا تضربَ زیداً که تاویلش میشود عرفتُ عدمَ ضربک زیدا. ★۸.گاه کلام هم منفی است و هم فعلش جامد مثل"اَنْ لَیسَ للاِنسانِ اِلّا ما سَعیٰ" که تاویلش میشود،عدم کون شیئٍ للاِنسانِ الا سَعیُه صفحه ۳۴۴تا ۳۴۵ @talcheslkotob
5.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام خمینی(رحمت الله علیه):همه ی ما و همه ی امت باید سپاهی باشند.
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. . 🔹زیادةٌ و تفصیلٌ🔹 🔸در استعمالات عرب بارها از حرف مصدری و صله ی آن(مصدر موول)استفاده شده است،سپس آن را تاویل به مصدر برده اند🔸 :چرا همان اول مصدر صریح را به کار نبرده اند.؟ جواب ها متعددی داده شده است از جمله ی آنها، 🔹۱.دلالت بر زمان فعل،مثلا الشائعُ اَنْ حَضرتَ، یا الشائعُ اَن تحضرَ،اگر از اول میگفت الشائعُ حضورُک ،زمانِ "حضور" مشخص نمیشد،چون مصدر "صریح" زمان ندارد. 🔹۲.دلالت بر اینکه "حکم" فقط به خاطر این مصدر است،مثلا "اَعَجَبنِی اَن اَکَلت"َ،تعجب فقط به خاطر "اکل"بوده است و امری خارج از "اکل"،مثل کَثرت،قِلت،سُرعت یا آهسته خوردن،و...معتبر نبوده است،ولی اگر میگفت،اَعَجَبنِی اکلُک،بعضی از این امور(کَثرت،قِلت،سُرعت،و..) محتمل میشد. 🔹۳.دلالت بر اینکه حصول فعل،جایز بوده است نه واجب مثلا،ظَهرَ اَنْ یُسافر ابراهیمُ،که نشان میدهد سفر جایز است،اما اگر میگفت ظَهرَ سفرُ ابراهیم جایز بود که بعضی از اذهان سفر را واجب بدانند. صفحه ۳۴۵ تا ۳۴۶ @talcheslkotob
شاد ای شهید، ای عزیز دل ما.. به راستی به کدامین گناه کشته شدی.؟؟ آه و صد آه از جهل یزید صفتان.. @talcheslkotob