eitaa logo
تلخیص الکتب.
1.7هزار دنبال‌کننده
58 عکس
13 ویدیو
3 فایل
خلاصه کُتُب نحوی با روشی ساده و قابل درک.
مشاهده در ایتا
دانلود
بــســم الله الرحـــمن الـــرحــیم. الـــــنحـــو الـــــــوافـــــــــی. توجه# در عرب،برای اسم یک شخص یا یک قبیله از مثنی استفاده میکنند. هدف از این گونه نامگذاری کردن،مدح یا ذم یا اغراض دیگر،مثل فال نیک زدن است. مثنایی که علم بشود سه اعراب دارد. 1⃣.اعرابش به حروف یعنی دقیقا مثل اعراب مثنی است. مثال ذَهَبَ بَدرانِ،مررت بِبَدرَیْن،رایتُ بَدرَیْن. 2⃣.در تمام حالات به او الف و نون اضافه میکنیم و اعرابش،اعراب غیر منصرف میشود به جهت علمیّت و الف و نون زائد. مثل ذهب عمرانُ مررت بعمرانَ رایت عمرانَ 3⃣.به هر صورت که علم شده،همان حالتش را حفظ میکنیم مثلا اگر به صورت یاء و نون(زیدَین) علم شده یا به صورت الف و نون(زیدان) علم شده تغییرش نمیدهیم،و اعراب را در آخرش ایجاد میکنیم و اگر شرایط ایجاد شد اعراب او را غیر منصرف میکنیم. این اعراب بالا مختار مصنف است به دلیل اینکه اشتباهی رخ نمیدهد و مخالف با اصول لغت نیست. نکته تمام این سه حالت،وقتی اسم اضافه شد نون حذف نمیشود. خلاصه اواخر صفحه ۱۰۹ تا اول ۱۱۱ @talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. الوافی. ▪️ادامه حالات اسم اشاره با مشاره الیه▪️ ▪️١.اگر مشاره الیه،مکان قریبی باشد از لفظ "هُنا"استفاده میکنیم که اسم اشاره و ظرف مکان هست▪️ ،بر او "ها"تنبیه وارد میشود،و میشود "ها هُنا" و گاه بعد او "کاف" می آید و میشود "ها هُناک" وگاه با" لام"استعمال میشود البته بدون"ها" مثل "هُنالک". ▪️٢.اگر مشاره الیه مکان بعیدی باشد از لفظ "ثَمَّ"استفاده میشود▪️ اسماء اشاره مبنی هستند،جز اسماء اشاره مثنی(ذان-تان) که اعراب مثنی میگیرند. "تمام اسماء اشاره مختص به مکان مثل"هُنا" و "ثَمَّ" و غیر این دو ظرف و منصوب هستند. مانند "ها"تنبیه "کاف" خطاب "لام" بعد مبنی هستند و محلی از اعراب ندارند. # "ها" مبنی بر سکون،"کاف" مبنی بر فتحه و "لام" مبنی بر کسر در مثل ذلِک و مبنی بر سکون در مثل تِلْکَ. صفحه ٢٧٩ تا ٢٨٠ @talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. الوافی. ▪️ بحث پایانی اسم اشاره▪️ ▪️١.گاه یکی از موارد زیر بین "ها" و "ذا" فاصل میشود،الف:ضمیر مثل ها انت ذا تعمل الخیرَ ب:قسم مثل ها-والله- ذا الرجل مُحبٌ لوطنِه ج:اِنْ شرطیه مثل ها-اِنْ-ذی حَسنَةٌ تتکررْ یُضاعفْ ثوابها "ها" برای تاکید تکرار میشود،مثل ها انتم هولا تحبون العملَ النافعَ. ▪️٢.در ترکیب"ها اَنا ذا" اَنا مبتدا و ذا خبر و "ها" برای تنبیه است ضمن اینکه "هذا انا" نیز جایز است ولی احسن "ها اَنا ذا" است. ▪️٣.هُنالک،هنالک،هَنَّا اسم اشاره برای زمان هستند و مفعول فیه هستند.▪️ ▪️۴.اسم اشاره و اسم موصول را "مبهمات" گویند،چون بر هر چیزی واقع میشوند،به همین خاطر کثیرا بعد از اسم اشاره،صفت یا بدل یا عطف بیان می آید.▪️ بعد از اسم اشاره مشتق بیاید نقش او صفت مثل "جاء الضاربُ" و در غیر این صورت نقش او "بدل"یا "عطف بیان" است. صفحه ٢٨٠ تا ص ٢٨٣ @talcheslkotob‌
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. . 🔹صِلَه موصول و رابِط🔹 🔻تمام "مصولات" چه اسمی و چه حرفی "مبهم"هستند و برای رفع"ابهام" نیاز به "صله" دارند🔻 بر دو قسم است "جمله"(چه اسمیه چه فعلیه) و "شبه جمله" مثال:ادفع بِالَّتِی هِـیَ احسنُ،اَلّذِی قام ابوه،اَلّذِی فی الدار. جمله "صله" ★۱.جمله لفظا و معنیً"خبری" باشد و برای "تعجب" نباشد. در خصوص موصول حرفی "اَنْ" صحیح است که "صله" آن به صورت جمله "طلبی" باشد، مثل"کَتَبْتُ لاخِی باَن داوِم علیٰ اداءِ واجبِک" ★۲.معنای"صله" نزد "مخاطب" مشخص باشد،یا معنای آن نزد مخاطب مثلِ مشخص باشد. 🔻مثال اول،اکرمت الذی قابَلَک صباحاً(اکرام کن اون شخصی که صبح مهمانت هست) زمانی که مهمان نزد مخاطب معین باشد.🔻 🔻مثال دوم،فَاَوحیٰ الیٰ عبدِه ما اَوْحیٰ(منظور علم و حکمت زیادی به او وحی کردیم).🔻 ★۳."صله"برای موصلات"اسمی" مشتمل برضمیری باشد که بر میگردد به موصول. موصول "مختص" باشد،ضمیرعائد دقیقا مطابق با موصول می آید ولی اگر موصول "مشترک" باشد "ضمیر"به دو صورت میتواند بیاید،"مراعات لفظ و مراعات معنی" اسم ظاهر در محل ضمیر می آید،در این صورت بی نیازیم از ضمیر عائد مثل "أشکر علیاً الذی نَفَعَک علمُ علیٍ(علمُه) " صفحه ۳۰۹ تا ۳۱۳ @talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. . 🔹حذف رابط(عائد)🔹 🔻حذف رابطی که از نوعِ "مجروری"است🔻 "مَجروری" یا مَجرور توسط "مضاف" است،یا مَجرور توسط"حرف جر" است. ★.مجرور توسط "مضاف" جایز است حذف آن،اگر مضاف "اسم فاعل"، یا "اسم مفعول" باشد،و هر دو برای "حال" و "استقبال"باشند. مثل:یُفرَّحُ الذِی انا مکرمٌ الآن او غَداً،که تقدیرش، مکرمُهُ الآن یُفَرِّحُنِی الذِی زیدٌ مَضروبٌ غداً که مَضروبُه بوده. ★ضمیر مجرور توسط "حرف جر" حذفش جایز است،به شرط اینکه اسم موصول مجرور شود به حرفی شبیه حرف جر محذوف مثل سَلَّمْتُ علی الذِی سَلَّمْت،که در اصل سَلَّمْتَ علیه بوده است حرف جر بر "موصوف" اسمِ موصول واقع شده است،مثل سِرْتُ فی الحَدیقة التی سِرْتَ که در اصل سِرْتَ فیها بوده است. "موصوف" وـ"التی" صفت آن. ص ۳۳۰تا ۳۳۲ @talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. . 🔻موصول حرف🔻 🔹بررسی أنْ🔹 أنْ:صله ی این موصول "حرفی"،جمله ی فعلیه است که فعل آن کاملا "متصرف" است،أنْ و صله ی آن تاویل برده میشوند به مصدر،و مجموعشان در محل رفع یا نصب یا جر است. "أنْ" سد مَسد "دو مفعول" واقع میشود،که در این صورت فقط بر مضارع وارد میشود،وزمان مضارع را خالص در استقبال میکند. مثل اِعْلَمْ أنْ یَذهَبَ بکرٌ. زمانی "أنْ با اسم و خبرش" یا مضارع محض است یا ماضی محض و دلالت بر حال ندارد. نکته:أنْ در موارد زیر مخففه از أنَّ (مشدَّده) است و از قسم أنْ مورد بالا نیست، عَلِمتُ اَن محمدٌ لقائمٌ اِعتَقِدْ أن لیس الظالمُ بِسعیدٍ. پس هر وقت بعد از "أن"ْ جمله "اسمیه" یا فعل "جامد" بیاید قطعا مخففه از مشدده است. صفحه ۳۸۸ تا۳۴۰ @talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. . 🔻موصول حرفی🔻 🔹بررسی "ما"🔹 ،حرفِ مصدری است که گاه همراه زمان می آید مثل،أَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ "مَا" دُمْتُ حَيًّا،تقدیرِ ما مصدری زمانی،مُدَّة دوامِی حََیَّا،میباشد(تا زمانی من زنده ام سفارشم کن به نماز و زکات) "ما"مصدریه،خالی از زمان است، مثل،ضَاقَت عَلَیْهمُ الْارضُ بِما رَحُبَتْ،تقدیر ما مصدریه "بِرُحْبِها"است. ی این ما،میتواند جمله فعلیه ماضی یا مضارع،یا جمله اسمیه باشد. توجه:فَصل بین "ما" و "صله ی" آن،هر چند خیلی کم است اما صحیح است. حرف مصدری"لو"است،که صله ی،آن هم به صورت فعل ماضی،و هم به صورت فعل مضارع می آید،و حتما این صله باید،فعلِ تامِ متصرف باشد. مثل:ودِدْتُ لو رایتک یا أوَدُّ لو رایتُک صفحه ۳۴۱ تا ۳۴۳ @talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. . 🔹المسألةُ ۳۲،العلم بالغَلَبة🔹 معرفه شده توسط "أل" عَهد،یا توسط "مضاف" میتوند، افراد متفاوتی داشته باشد،مثل ألْرسول که منطبق میشود بر هر انسالی که به جهتی فرستاده شده،یا مثل إبن عباسٍ،که منطبق بر همه فرزندان عباس میشود. 💥گاه،به خاطر غلبه کلمات بالا در یک شئ ،فقط بر یک مسمی دلالت میکنند و مثل علم شخص میشوند مثل استعمال الرسول،در نَبیُّنا محمد (علیه السلام)،که مخاطب از شنیدن الرسول،همان را متوجه می شود که از محمد (علیه السلام)،متوجه میشُد یا استعمال ابن عباس،در عبد الله بن عباس بن عبد المطلب،که مخاطب از از شنیدن نام ابن عباس،فقط عبدالله ابن عباس به ذهنش می آید.💥 ⚡️نکته مهم،علم بالغَلَبة،یا أل دارد،یا مضاف است،ألْ در علمِ بالغَلَبة،زائده لازم است،اما،با وجود اینکه "زائده لازمه" است،در "نداء" و در حالت "مضاف" واقع شدن،أل حذف میشود، مثل" یا رسولُ قد بَلَغتَ رسالتِک" و مثل" هذا رسولُ اللهِ"⚡️ علم بالغَلَبة،از نوع مضاف،هرگز مضاف بودن،از او جدا نمیشود،چه در "نداء" و چه در غیر نداء. مثل"یا بنَ عباسٍ قُمْ" و"أنتَ إبنُ عباسِنا العادلُ" صفحه ۳۵۹ تا ۳۶۳ @talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. . 🔹زیادةٌ و تفصیلٌ🔹 ⚡️أ:عوامل لفظی "غیر اصلی"(زائد و شبه زائد)،بر مبتدا داخل میشوند. مثل ۱ "هَلْ مِنْ خالِقٍ غیرُ اللهِ" مثال۲"رُبَّ رَجُلٍ کریمٍ لَقَیْتُهُ" ،حرف جر "زائد"و رُبَّ حرف جر "شبیه زائد" است. ⚡️ب:وصف در مبتدای وصفی،شاملِ "اسم فاعل"،"اسم مفعول"،صفت مشبه" و "اسم تفضیل' است،و این امور شرایط مبتدای وصفی را دارند. ،اسماء جامدی داریم،که ملحق به مبتدای وصفی میشوند و دقیقا مثل مبتدای وصفی عمل میکنند،مثلِ ✨أ أسدٌ الرجلانِ به تاویل أشجاعٌ الرجلانِ ✨أ عربیٌّ الشاعرانِ به تاویل أ منسوبٌ الشاعرانِ للعربِ ✨أ ذوعلمٍ القادمانِ به تاویل أصاحبُ علمٍ القادمانِ ✨أ صُخَیرٌ المرتفعانِ به تاویل أ صخر صغیرٌ ⚡️ج:گفتیم که مبتدای وصفی،غالبا مقدم میشود بر او نَفْی یا استفهام، و نَفْی گاه،حرف است مثل "ماغائبٌ الشاهدان"ِ و گاه فعل است مثلِ"لَیسَ مضروبٌ الزیدانِ" و گاه اسم است مثل "غیرُ نافعٍ مالٌ حرامٌ" لَیسَ،مضروبٌ است، الزیدانِ نائب فاعل برای مضروبٌ و لیس احتیاجی به خبر ندارد،غیرُ مبتدا و مضاف شده به نافعٍ،مالٌ فاعل و بی نیاز کننده از خبر. نفی مختص به فعل،مثل لَم،لمّا،لَنْ بر مبتدای وصفی،داخل نمیشوند. و استفهام "مقدم" بر وصف گاه،حرف است،مثل "أ حافظٌ الصدیقانِ العَهدَ" و گاه اسم است مثلِ "کیفَ جالسٌ الضیوفُ"،یا 'مَنْ مُکرمٌ الآباءُ"،"مَتیٰ قادمٌ الشائحون" حال مقدم از الضیوفُ است،مَنْ مفعول به برای مُکرِم،متیٰ ظرف متعلق به قادِمٌ. استفهام در تقدیر است مثل واقِفٌ الرجلانِ أم قاعدان.؟ وجود أم که برای تعیین است،بر استفهامِ مقدری،دلالت دارد. صفحه ۳۷۱ تا ۳۷۳ @talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. . 🔹المسألةُ ۳۵،اقسام الخبر🔹 💥:قسم دوم از اقسام خبر،خبری است که به صورت جمله(چه اسمیه،چه فعلیه)،می آید، مثلِ"زیدٌ ضُرِب"َ یا زیدٌ هو قائمٌ. ⚡️دارا بودن "رابط" به مبتدا شرط است در "جمله ای" که خبر واقع شده است،مگر اینکه،جمله هم معنای،مبتدا باشد. رابط به مبتدا،واجب و "ضروری" است،زیرا اگر این "رابط" نباشد،جمله "خَبریه"بی گانه میشود به مبتدا،و معنیٰ بی ربط میشود، مثل محمدٌ یَذْهَبُ علیُّ(جمله ی بی معنایست). 💥انواع "رابط" در جمله خبریه، ⚡️۱.ضمیر،که اصلِ روابط است،چه "محذوف" باشد،مثل الفاکهةُ "أقةٌ بعشرةِ قروشٍ" که تقدیرش چنین بوده،أقةٌ منها ‌و چه محذوف نباشد،مثلِ هندُ "ذهبت"(هِی،مستتر است در ذهبت) و مثلِ الزراعُ "فضلهُ کبیرٌ" ،جمله ی معطوف علیه،خالی از ضمیر است ولی جمله معطوف،که عاطف "واو"،"فا"و ثُم بوده،دارای ضمیر است مثل القمرُ طلعتِ الشمسُ ثم اختفیٰ نوره(جمله،طلعتِ الشمسُ ضمیر ندارد ولی جمله بعدش،ضمیر دارد) نیز، بعد از جمله ی خبریِّه که خالی از ضمیر است،ادات شرطی واقع شده،که جوابش به قرینه ی،جمله خبریه،حذف شده است،و فعل شرط ضمیری به مبتدا دارد‌،مثلِ علیُّ یَذْ هَبَ زیدٌ إنْ ذَهَبَ(هو،عائد به زید است) ⚡️۲.اشاره به مبتدای سابق،مثلِ وَ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها "أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ"(الَّذينَ،مبتدا،و جمله ی أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ خبر این مبتدا) ⚡️۳.تکرارِ لفظ مبتدا،یا معنای مبتدا مثلِ الحریَّةُ ما الحریَّةُ،الأسدُ ما الغَضَنفرُ ⚡️۴.جمله خبریه،لفظ عامی داشته باشد،که شامل مبتدا و غیر مبتدا میشود،مثلِ "إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا" ( الَّذِينَ،مبتدا و جمله"إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا"خبر، مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا،لفظ عام) جمله،نفس مبتدا باشد،جمله خالی از ضمیراست مثل،قَولِی لا الهَ الا الله صفحه ۳۸۴ تا ۳۸۸ @talcheslkotob