تنها علاج
از کعبه تا نجف خدا خیر بدهد به این نکته بینی و ظرافت و لطافت دوست عزیز و اندیشمندم آسید محمدرضا یعقو
تحولات اخیر ایوان نجف
از باب «مَا لَا یُدْرَک کُلّه لَا یُتْرَک کُلّه» یا «آب دریا را اگر نتوان کشید...»
به همت دوستان بزرگوار ستاد بازسازی اشعار فارسی که در گذشته بر روی ایوان نجف بوده و در زمان صدام محو شده بود، به زیبایی هر چه تمامتر روی ایوان کار شد.
سمت مزار علامه حلی:
«زائران درگهت را بر در خلدبرین
میدهند آواز طبتم فادخلوها خالدین»
سمت مزار مقدس اردبیلی:
«تا نجف شد آفتاب دین و دولت را مقام
خاک آن دارد شرف بر زمزم و بیتالحرام»
**
این بار که مشرف شدید، به چشم خریدار نگاه کنید!
🔻فصل "طلبه دانشجو در مدار نجف"
📚 از کتاب: "دلبری برگزیدهام که مپرس" (خاطرات، خطورات و مخاطرات یک خادم)
#در_دست_انتشار
#حجت_الاسلام_علوی
#نجف
#عیدانه
@tanhaelaj
تنها علاج
تحولات اخیر ایوان نجف از باب «مَا لَا یُدْرَک کُلّه لَا یُتْرَک کُلّه» یا «آب دریا را اگر نتوان کشید
اجازه تنفس
چه قشنگ فرمود حضرت حاج آقای ثمری عزیز:
«عجیبه! اینجا به انسان اجازه تنفس میدهد»
به صبحهای متنفّس نجف سوگند!
🔰
https://eitaa.com/joinchat/4249878544C60d904c969
#معرفی_کتاب
🔰داستان «دعوا سر اولویت...» از غدیر شروع شد
🔹خلاصه غدیر این بود:
پیغمبر فرمود: من اولی بر شما نیستم؟ (أَیهَا النَّاسُ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَوْلَای وَ أَنَا مَوْلَى الْمُؤْمِنِینَ وَ أَنَا أَوْلَى بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ قَالُوا بَلَى یا رسولالله)
جان سؤال این بود: «اولویت» با شماست یا من؟ و همه گفتند: شما، یا رسولالله!
آنگاه فرمود: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا وَلِی اللَّهِ عَلِیبنأَبِی طَالِبٍ مَوْلَاه.
🔹هرکس این اولویت را فهمیده، (أَ لَسْتُ أَوْلَى بِكُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ قَالُوا بَلَى یا رسولالله) پسازاین، همین فرمول را برای علی به کار ببرد. پسازاین علی بر شما همین ولایت و اولویت را دارد.
🔹آنها که این اولویت را شناختند، به درک غدیر نائل شدند و آنها که غدیر را فهمیدند، کربلایی شدند. فهم غدیر پیشنیاز لازم فهم کربلاست.
برخی از راویان غدیر در کربلا شرف حضور یافتند تا کربلا دوباره یاد غدیر را زنده کند. رحمت خدا بر راوی غدیر و شهید کربلا: عبدالرحمنبنعبد رب انصاری خزرجی
🖇خرید:
https://b2n.ir/p17111
#دعوا_سر_اولویت_است
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_سدید
@tanhaelaj
تنها علاج
اجازه تنفس چه قشنگ فرمود حضرت حاج آقای ثمری عزیز: «عجیبه! اینجا به انسان اجازه تنفس میدهد» به صبح
اندر سختیهای نجف: ما و مادحان و امینالله و صبحهای سرد نجف
نجف هست و سختیهایش: تابستانهایی به غایت گرم و زمستانهایی به شدت سرد و استخوانسوز.
اکنون این حرم همیشه بهاری، در ظاهر پاییز خنکی را تجربه میکند؛ اما گاه در باطن بعضی مراسم، سردتر هم میشود!
خاصه در پای منبر بعضی مادحان ناشی اهل بیت که با هنرمندی تمام، جلسه را از نجف به قطب شمال یا جنوب هدایت میکنند...
حتی در بسیاری از مواقع، جوّ حرم از مداحی بعضی عزیزان چنان سرد میشود که سردی پاییزی نیز با آن قابل مقایسه نیست و گاهی احتمال داده میشود پنگوئنها هم در سرمای آن سینهپهلو کنند!
مسابقه:
بیشترین تعداد اشتباه (سوتی اصطلاحاً) یک مداح در امینالله چند تا میتواند باشد؟!
راستی! شما در یک زیارت امینالله چند اشتباه و غلط فاحش میتوانید داشته باشید؟!
به بیشترین تعداد جایزهای داده میشود. (ولی یقیناً آمار کمتر از 25 عدد به علت وجود بعضی رقبا از دور مسابقه حذف خواهد شد!)
رونوشت به بعضی مادحان عزیز: فتأمل!
🔻فصل "طلبه دانشجو در مدار نجف"
📚 از کتاب: "دلبری برگزیدهام که مپرس" (خاطرات، خطورات و مخاطرات یک خادم)
#در_دست_انتشار
#حجت_الاسلام_علوی
#نجف
#عیدانه
@tanhaelaj
تنها علاج
اندر سختیهای نجف: ما و مادحان و امینالله و صبحهای سرد نجف نجف هست و سختیهایش: تابستانهایی به غا
دستنوشتهها را ورق میزنم و از کنار برخی مطالب نوشته و حتی نانوشته رد میشوم؛ برخی برخوردها، سوتیها، موضعگیریها و...
چه باید کرد با مصلحت؟!
«جز راست نباید گفت»، اما «هر راست نشاید گفت»
فقط این بخشی از «موضوعاتی» است که میتوان به آن فکر کرد و «مهارت»هایی است که در این مدت میتوان کسب نمود:
فهم ذائقه زائر، مداح، مسئولان حج و زیارت و بعثه
شیوه اداره مراسم و مدیریت زمان
درک بلندای برخی مسئولان نهادهای متولی زیارت به زیارت، حتی برخی روحانیان و مداحان
شیوههای مختلف برخورد مسئولان با ارباب رجوع
مردمشناسی مردم نجف، زوار ایرانی در نجف، علمای نجف، علمای ایران در نجف و...
شناخت علل برخی تعارضات به ظاهر پیچیده و به قول علمای مدیریت اثر پروانهای!
فهم بهتر مباحث مدیریت مثل چالشهای صف و ستاد
و...
🔻فصل "طلبه دانشجو در مدار نجف"
📚 از کتاب: "دلبری برگزیدهام که مپرس" (خاطرات، خطورات و مخاطرات یک خادم)
#در_دست_انتشار
#حجت_الاسلام_علوی
#نجف
#عیدانه
@tanhaelaj
تنها علاج
دستنوشتهها را ورق میزنم و از کنار برخی مطالب نوشته و حتی نانوشته رد میشوم؛ برخی برخوردها، سوتیه
در حوالی شهر علم: گذری بر کتابخانه علامه قَرَشی
اثر مطالعه در حوزه اهل بیت در زندگی روزمره بعضی بهعینه قابل مشاهده است. آقازاده علامه قرشی (آشیخ مهدی) که در تدوین و تألیف کتابهای پدر با او همکار بوده است، از این نمونههای نادر روزگار است.
دیدار از این کتابخانه محملی است برای رسیدن به یک نوع سبک زندگی علمی به پشتوانه معنوی اهل بیت.
اهل بیتی که به تعبیر علامه قرشی «تکنسخه»اند.
کتابهای علامه هم برای نمایش هم برای فروش در ابتدای ورودی کتابخانه، انسان را به سمت خود میکشاند، اما طبقههای دوم و سوم را هم نباید از دست داد: هم برای دیدن مخزن کتب، کتبی که بعضاً خطی و تکنسخهاند و هم دیدن دستنویس کتابهای علامه که در معرض دید عموم است. کتابهایی که اکثراً بدون کوچکترین خطخوردگی، حاصل مطالعات و اندیشههای علامه قرشی است. جالبتر از همه بخشهایی از بعضی کتابهاست که در زمان صدام برای چاپ خط زدهاند و نیز دیدنیهایی از این جنس.
به تعبیر علامه قرشی -بعد 70 سال مطالعه-، خدا در عوض همه مصائبی که اهل بیت کشیدند، ایرانیها را به جای آن به اهل بیت عنایت کرد.
حرف و حدیث در این کتابخانه زیاد است اما از باب «ما لا یدرک کله لا یترک کله» نشانی پایگاه مجازی کتابخانه علامه قرشی پلی است برای ارتباط با این مجموعه و هدیهای از دیار دانش و دانایی، نجف:
http://hassanlib.com/ARABIC
🔻فصل "طلبه دانشجو در مدار نجف"
📚 از کتاب: "دلبری برگزیدهام که مپرس" (خاطرات، خطورات و مخاطرات یک خادم)
#در_دست_انتشار
#حجت_الاسلام_علوی
#نجف
#عیدانه
@tanhaelaj
تنها علاج
در حوالی شهر علم: گذری بر کتابخانه علامه قَرَشی اثر مطالعه در حوزه اهل بیت در زندگی روزمره بعضی به
باب زیارت کربلا خصوصاً در موسم اربعین دارد بیش از پیش باز میشود و برخی در این وادی اهل سبقتاند. حاج آقای واحدی از آن پیشقراولانی هستند که برای تمهید مکانی برای طلاب مدرسهشان یک تنه به میدان آمدند. در معیتشان دو جا را سری زدیم؛ اول صافی صفای یمانی و دوم کتابخانه علامه قَرَشی.
یکی از یادگارهای نفیس این تفرّج، چند خطّی بود که ابومُهَنَّد برای مولایش امام حسین علیهالسلام میخواند و چه زیبا میخواند برایمان:
«عَشِیرَتُنَا الحُسَین بِهَا نُفَاخِر
فَلَا غَیرَ الحُسینِ لَنَا عَشِیره
تَزُولُ عَشَائِرِ الدُّنیَا وَ یَبقَی
حَسینٌ خَالِدٌ وَ هُوَ الذَّخِیره
أمِیرِی سَیِّدُالشُّهَداء حَقّاً
ألَا طُوبَی لِمَن هُوَ ذَا أمِیرَه»
خاندان ما حسین است و این افتخار ماست
و نه خویشی جز حسین ما را سزاست
هر آن قبیله که به دنیاست رفتنی است
جاوید توشه ما حسین است و او را بقاست
سید شهیدان عالم است حقّا امیر من
خوشا کسی که امیرش هموست و از غیر او رهاست.
🔻فصل "طلبه دانشجو در مدار نجف"
📚 از کتاب: "دلبری برگزیدهام که مپرس" (خاطرات، خطورات و مخاطرات یک خادم)
#در_دست_انتشار
#حجت_الاسلام_علوی
#نجف
#عیدانه
@tanhaelaj
به مناسبت غدیر...
🔻این مثال نبود، درس اخلاق بود
🔹کاش در کنار مثال قدیمی و متداول «أکْرِمِ الْعُلَمَاء» و «لَا تُکْرِمِ الْفُسَّاقَ مِنْهُمْ» با خودمان خلوتی میکردیم...
اصول، ناخواسته به ما درسهایی فراتر از اصول را در این مثال ساده و روان میداد و ما حواسمان نبود با زبان بیزبانی داشت به ما هشدار میداد. به ما! و چه درس اخلاق ساده خوبی بود این مثال!
هشدار اول اینکه اهل اکرام عالم باشیم، قدردان علم و عالم باشیم و شاید به این بهانه، خودمان هم در این وادی قدمی بزنیم...
اما هشدار دومش مهمتر بود: اگر تو هم روزگاری در زمره عالمان درآمدی، بهوش باش که فاسقان از این دسته خارجاند، آنها را با این گروه سنخیتی نیست: «لَا تُکْرِمِ الْفُسَّاقَ مِنْهُمْ»
چه مثال خوبی بود «أکْرِمِ الْعُلَمَاء» و چه تذکر لطیف و به جایی بود «لَا تُکْرِمِ الْفُسَّاقَ مِنْهُمْ»!
این مثال نبود، درس اخلاق بود!
🔹آری اینها مثال نبود. فضیلت حضرت امیر بود. از ابتدا به ما گفتند «ضرب زیدٌ عمرواً» و ما نپرسیدیم آخر این زید کیست؟ و به ما گفتند این زید یعنی #امیرالمؤمنین علیهالسلام. شیخ صدوق برایمان گفت یکی نامهای امیرالمؤمنین زید است و اگر تصادفی هم باشد چه تصادفی! ضرب زیدٌ... درس «نحو» که انسان را به یاد شجاعت #علی علیهالسلام بیندازد چه نحوی است و چه نحوه نگاهی (ر.ک: الأمالي( للصدوق)، ص 603)
📚 زندگی اصول، صص۸۰_۸۱
#حجت_الاسلام_علوی
#اصول_فقه
@tanhaelaj
تنها علاج
به مناسبت غدیر... 🔻این مثال نبود، درس اخلاق بود 🔹کاش در کنار مثال قدیمی و متداول «أکْرِمِ الْعُلَم
👆
🔸«عَنِ الْحَسَنِ الْبَصْرِيِّ قَالَ: صَعِدَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (ع) مِنْبَرَ الْبَصْرَةِ فَقَالَ:
أَيُّهَا النَّاسُ! انْسُبُونِي فَمَنْ عَرَفَنِي فَلْيَنْسُبْنِي وَ إِلَّا فَأَنَا أَنْسُبُ نَفْسِي. أَنَا زَيْدُ بْنُ عَبْدِمَنَافِ بْنِ عَامِرِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْمُغِيرَةِ بْنِ زَيْدِ بْنِ كِلَابٍ.
فَقَامَ إِلَيْهِ ابْنُ الْكَوَّاءِ فَقَالَ يَا هَذَا! مَا نَعْرِفُ لَكَ نَسَباً غَيْرَ أَنَّكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبِ بْنِ عَبْدِالْمُطَّلِبِ بْنِ هَاشِمِ بْنِ عَبْدِمَنَافِ بْنِ قُصَيِّ بْنِ كِلَابٍ.
فَقَالَ لَهُ: يَا لُكَعُ إِنَّ أَبِي سَمَّانِي زَيْداً بِاسْمِ جَدِّهِ قُصَيٍّ وَ إِنَّ اسْمَ أَبِي عَبْدُمَنَافٍ فَغَلَبَتِ الْكُنْيَةُ عَلَى الِاسْمِ وَ إِنَّ اسْمَ عَبْدِالْمُطَّلِبِ عَامِرٌ فَغَلَبَ اللَّقَبُ عَلَى الِاسْمِ وَ اسْمُ هَاشِمٍ عَمْرٌو فَغَلَبَ اللَّقَبُ عَلَى الِاسْمِ وَ اسْمُ عَبْدِمَنَافٍ الْمُغِيرَةُ فَغَلَبَ اللَّقَبُ عَلَى الِاسْمِ وَ إِنَّ اسْمَ قُصَيٍّ زَيْدٌ فَسَمَّتْهُ الْعَرَبُ مُجَمِّعاً لِجَمْعِهِ إِيَّاهَا مِنَ الْبَلَدِ الْأَقْصَى إِلَى مَكَّةَ فَغَلَبَ اللَّقَبُ عَلَى الِاسْمِ.» (الأمالي( للصدوق)، النص، ص 603)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+ چجوری مرجع علمی میشن؟🤔
- اینجوری
پ.ن: حین اینکه مشغول زحمت و تلاش برای برپایی باشکوه تر جشن بزرگ #عیدغدیر هستید، بزرگانی که عمر خودشون رو گذاشتند تا این میراث عظیم به دست ما برسه رو هم فراموش نکنید.
@hayatkhalvat
@tanhaelaj
تنها علاج
باب زیارت کربلا خصوصاً در موسم اربعین دارد بیش از پیش باز میشود و برخی در این وادی اهل سبقتاند. حا
گدای پولدار!
از برکت مولا اینجا گداهاش هم پولدارند!
طرف داشت پولدرشتهاش را با پولهای خرد یک گدا عوض میکرد،
یک دفعه جا خوردم، چهقدر درآمد داشت!
جانم به آقایی که گداهاش هم مشکلگشا هستند...
خوش به حال گداهات یا امیرالمؤمنین!
«به غلامان تو اعجاز مسیحا دادند
تا بدانند همه شأن غلام تو کجاست»
مابعدالتحریر:
یادم آمد همیشه حوالی ساعت سه بامداد که حرم مشرف میشدم، گدایی سر شیفتش بود!
الآن هم که در حال بازنویسی این خاطرات هستم، وقتی یاد آن سحرها و آن صحنه میافتم، به حال توفیق سحرخیزی آنها غبطه میخورم!
«صبح علیالطلوع گدا بر تو میگذشت
نزدیک ظهر بود که عالیجناب شد»
🔻فصل "طلبه دانشجو در مدار نجف"
📚 از کتاب: "دلبری برگزیدهام که مپرس" (خاطرات، خطورات و مخاطرات یک خادم)
#در_دست_انتشار
#حجت_الاسلام_علوی
#نجف
#عیدانه
@tanhaelaj
تنها علاج
گدای پولدار! از برکت مولا اینجا گداهاش هم پولدارند! طرف داشت پولدرشتهاش را با پولهای خرد یک گدا
مدتی است نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشا را خدمت دوستان ستاد بازسازی عتبات در «خباطه» هستم.
خوبانی که از جاهای مختلف کشور آمدهاند تا در صحنی که به نام همسر مولا مزین شده، در گمنامی خشتی بر خشتی نهند، تا شاید سالها بعد محبّی در گوشه آن صحن به یاد غربت مولا و همسرش اشکی ریزد و ایشان را هم سهمی و حظی باشد... اقامه نماز و صحبت کوتاه بعد از نماز برای این جمع نورانی توفیقی است.
خدایا! این توفیقها را از ما نگیر!
🔰
https://eitaa.com/joinchat/4249878544C60d904c969
تنها علاج
مدتی است نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشا را خدمت دوستان ستاد بازسازی عتبات در «خباطه» هستم. خوبانی که
خدایا! سلیقه بده!
میگفت: به یکی از شاگردان آیتالله حکیمِ بزرگ گفتم: در زمان حیات ایشان توصیه چشمگیری شنیدی؟
جواب داد: حرم امام حسین کنار ششگوشه بودم، از ایشان پرسیدم: اینجا که تحت قبه است و دعا مستجاب، منِ آخوند چی بخواهم از آقا؟
فرمود: «توی آخوند از امام حسین علیهالسلام بخواه بهت سلیقه بدهد!»
ما بعدالتحریر:
مثلاً روز عید مثل بعضی مادحان در حرم مولا دم نگیریم: «وای علی کشته شد!» دمی که فقط برای ایام شهادت است -و حتی ایام دیگر نیز خوانده نمیشود- بیاوریم روز عید در صحن مولا اجرا کنیم!
🔻فصل "طلبه دانشجو در مدار نجف"
📚 از کتاب: "دلبری برگزیدهام که مپرس" (خاطرات، خطورات و مخاطرات یک خادم)
#در_دست_انتشار
#حجت_الاسلام_علوی
#نجف
#عیدانه
@tanhaelaj
تنها علاج
خدایا! سلیقه بده! میگفت: به یکی از شاگردان آیتالله حکیمِ بزرگ گفتم: در زمان حیات ایشان توصیه چشمگ
عرفانیترین مقام مسجد سهله به روایتی دیگر!
مقام حضرت امام صادق، مقام حضرت ابراهیم، مقام حضرت ادریس، مقام حضرت خضر...
همه و همه این مقامها مقدمهای میشود برای درک اصلیترین مقام مسجد سهله: مقام امام زمان.
مقامی که اوج عرفان این مسجد است، مسجدی که جمکران شعاعی از جلوه آن است.
در وسط این احساس ملکوتی بود که ناگهان...
یکی به مداح کاروان گفت: «حاجی! بلندتر بخون تا روی کاروان بغلی را کم کنیم!»
🔰
https://eitaa.com/joinchat/4249878544C60d904c969
تنها علاج
عرفانیترین مقام مسجد سهله به روایتی دیگر! مقام حضرت امام صادق، مقام حضرت ابراهیم، مقام حضرت ادریس،
علیکم ب«الغدیر»!
دعوتی برای خوانش الغدیر
خواندن «الغدیر» علامه شیخ عبدالحسین امینی در این ایام توفیقی بزرگ بود.
در شهر طلایهدار غدیر و در کنار مضجع حضرت امیر و نیز حوالی خانه و مزار و کتابخانه مؤلف الغدیر، مطالعه این کتاب گرانسنگ چیزی بود از جنس اکسیر، کبریت احمر یا غنیمتی وصفناشدنی...
کتاب کسی که از روی گریههایش میشد فهمید او به حرم مشرف شده،
کسی که در وسط گریههایش همهروضهاش همین یک جمله بود: «علی مظلوم است...علی غریب است...»
و کتابی که به تعبیر خود علامه امینی:
«من برای نوشتن الغدیر 10 هزار کتاب را (که ممکن است هر کتاب در چندین مجلد باشد) از بای بسمالله تا تای تمت) خواندهام و به 100 هزار کتاب مراجعات مکرر داشتهام.» {تذکری برای جهاد علمی طلبه-دانشجوها}
باز هم سپاس امیر مؤمنان را که اجازه داد در حریمش باشیم و لیاقتی بیابیم در شهر رؤیایی نجف این کتاب را بخوانیم و نیز پای صحبتهای فرزندش (شیخ احمد امینی) و در کنار مزار پدرش بنشینیم.
یک ایده، یک پیشنهاد:
خواندن این کتاب یا لااقل گزیدهجامع از الغدیر علامه شیخ عبدالحسین امینی را که به کوشش مؤسسه میراث نبوت در 1320 صفحه کار شده است، از دست ندهید!
مدیران، روحانیان و مادحان محترم نیز میتوانند از این کتاب به عنوان رهتوشهای برای زائران استفاده کنند.
🔻فصل "طلبه دانشجو در مدار نجف"
📚 از کتاب: "دلبری برگزیدهام که مپرس" (خاطرات، خطورات و مخاطرات یک خادم)
#در_دست_انتشار
#حجت_الاسلام_علوی
#نجف
#عیدانه
@tanhaelaj
تنها علاج
علیکم ب«الغدیر»! دعوتی برای خوانش الغدیر خواندن «الغدیر» علامه شیخ عبدالحسین امینی در این ایام توفیق
یک هفته در لذت فهم «الزناد القادح»
ایدهای برای زیارت: بررسی فقهالحدیثی کلمات زیارتنامهها
میگفت: در زیارت مطلقه امیرالمؤمنین به این فراز رسیدم: «وَ الزِّنَادِ الْقَادِحِ»
السَّلَامُ عَلَى أَبِي الْأَئِمَّةِ وَ خَلِيلِ النُّبُوَّةِ الْمَخْصُوصِ بِالْأُخُوَّةِ السَّلَامُ عَلَى يَعْسُوبِ الدِّينِ وَ الْإِيمَانِ وَ كَلِمَةِ الرَّحْمَنِ السَّلَامُ عَلَى مِيزَانِ الْأَعْمَالِ وَ مُقَلِّبِ الْأَحْوَالِ وَ سَيْفِ ذِي الْجَلَالِ وَ سَاقِي السَّلْسَبِيلِ الزُّلَالِ السَّلَامُ عَلَى صَالِحِ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثِ عِلْمِ النَّبِيِّينَ وَ الْحَاكِمِ يَوْمَ الدِّينِ السَّلَامُ عَلَى شَجَرَةِ التَّقْوَى وَ سَامِعِ السِّرِّ وَ النَّجْوَى السَّلَامُ عَلَى حُجَّةِ اللَّهِ الْبَالِغَةِ وَ نِعْمَتِهِ السَّابِغَةِ وَ نِقْمَتِهِ الدَّامِغَةِ السَّلَامُ عَلَى الصِّرَاطِ الْوَاضِحِ وَ النَّجْمِ اللَّائِحِ وَ الْإِمَامِ النَّاصِحِ وَ الزِّنَادِ الْقَادِحِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.
از هر کسی پرسیدم، نمیدانست... یکی گفت: الله العالم!
تا اینکه در این میان یک عرب به داد من رسید و گفت: «زناد» یعنی آتشدان، امروزه فندک را زناد میگویند!
خب! حالا «قادح» یعنی چه؟!
باز هم پیگیر شدم. یکی گفت: یعنی جرقه، آتشی که میپرد، همان آتش اولیهای که فندک را روشن میکند.
نهایتاً فهمیدم «و الزناد القادح» یعنی کانون روشنایی و نور.
یک هفته در لذت فهم این معنا بودم، علی یعنی آغازکننده روشنایی.
**
نکته 1:
هم باید همتی برای کشف ناشناختههایی از این دست داشت.
نکته 2:
و هم باید مفاتیحی به همین سبک داشت: مفاتیحی با حاشیهای از تعابیر و مصطلحات (تقریباً شبیه قرآن با ترجمه جناب آقای بهرامپور)
نکته3:
برای همین علی علیهالسلام باب علم است، علمی که آن هم نور است (العلم نور) و علی که آغازگر روشنایی است: روشنایی که طفیلیاش علم هم هست.
🔻فصل "طلبه دانشجو در مدار نجف"
📚 از کتاب: "دلبری برگزیدهام که مپرس" (خاطرات، خطورات و مخاطرات یک خادم)
#در_دست_انتشار
#حجت_الاسلام_علوی
#نجف
#عیدانه
@tanhaelaj
تنها علاج
سلام و نور و سرور اسعدالله ایامکم🌸 به مناسبت دهه ولایت و امامت از عید قربان تا عید غدیر، به امید خد
سلام و نظر
سیر مباحث این فصل از کتاب تا حالا چطور بوده؟ پیشنهادی؟ انتقادی؟ نظری؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای عمامه سیاهی که در غدیر پیامبر اکرم (ص) بر سر امام علی علیه السلام بستند چه بود؟
━━💠🍃🌸🍃💠🍃🌸🍃💠━
@tanhaelaj
━━💠🍃🌸🍃💠🍃🌸🍃💠━