eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
62 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️به بهانه‌ی درگذشت همسر مکرمه 🔸آیت‌الله حاج : 🔹ما یک خانه نقلی و کوچک گرفتیم و تازه حاج خانم را به قم آورده بودیم. یکی از روزهای آخر ماه که جیبم هم خالی بود آمدم به درس بروم، حاج خانم فرمودند: آقا هر وقت از درس می‌آیید چهار تا تخم مرغ و مقداری هم روغن بگیرید و به منزل بیاورید. هیچ چیزی در خانه نداریم. تا این را ایشان گفت مثل اینکه دنیا را بر سرم خراب کردند. نه اهل نسیه خریدن بودم و نه اهل پول قرض گرفتن. چیزی نگفتم و رفتم. دو جا درس می دادم و بعدش هم درس خارج داشتم ولی همه جا شیطان دنبالم بود. حتی یک جا یک مرتبه از خود بیخود شدم و گفتم چرا دست از سرم برنمی‌داری؟ پس از درس به منزل آمدم تا وضو بگیرم و برای نماز ظهر به حرم بروم. خانم فرمودند: آقا گرفتی؟ گفتم: آمده‌ام تطهیر کنم به نماز بروم و در برگشت بگیرم؛ ولی دلم مثل سیر و سرکه میجوشید. چهار تا تخم مرغ و روغن مگر چقدر بود! مدام میگفتم خدایا آبرویم را جلوی این تازه عروس نبر. 🔸 قبا را پوشیده و عبا را می‌اندازند؛ وقتی می‌خواهند بروند یک مرتبه صدای در می‌آید. در را که باز می‌کنند می‌بینند که یک دوچرخه سوار است. می‌گوید: احمد مجتهدی؟ _بله؛ _بیا اینجا را امضا کن؛ یک پاکت به حاج آقا می‌دهد و می‌رود. حاج آقا پشت پاکت را که نگاه می‌کند می‌بیند که نوشته: فرستنده باقر حبیبی؛ مرحوم دایی بعد از ۵ سال این ۱۵تومان را پست کرده بود. آن زمان ۱۵ تومان برای ایشان خیلی پول بود. 📚 حاج آقا مجتهدی ص۱۱۱ و ۱۱۲ 🔹راوی: آقای محمود مجتهدی 📷 آیت‌الله مجتهدی در کنار شاگرد خود حاج شیخ محسن حبیبی @tarikh_hawzah_tehran
✍️ برای دیدن بعضی بناهای تاریخی تهران در میانه بازار قدم میزدم تا رسیدم به در یکی دو تا عکس از تیمچه گرفتم که صاحب یکی از حجره‌ها به شوخی گفت از ما هم عکس بگیر! با بگو و بخند رفتم داخل حجره و سر صحبت باز شد: پدرش مرحوم از بازاریان متدین و از شاگردان مرحوم بود. عکسی هم زیر میز کارش بود؛ جوانی‌های حاج آقای مجتهدی در جمع طلاب؛ پدرش آقا جواد هم در ردیف دوم نشسته بود. ✨پدرش بیش از همه متأثر از عالم ربانی آیت‌الله بود و امیر آقای اطمینان خاطرات زیادی از پدرش حاج آقا جواد، حاج شیخ ابوالفضل، آقا سید هاشم حسینی داماد شیخ ابوالفضل و از اعضای فدائیان اسلام و... گفت. از روابط پدرش با برخی بزرگان اهل معنا خاطراتی گفت، از جمله این حکایت: پدرم تصمیم داشت برای بهره‌های معنوی، چله ترک حیوانی بگیرد و این مطلب را به هیچ‌کس نگفته بود. تصمیم داشت دیگر ظهر هم به غذاخوری نرود. همان روز در وسط بازار عارف عظیم‌الشأن آقا را می‌بینید و مرحوم دربندی به آقا جواد می‌گوید: «اگر قرار باشد کسی به جایی برسد، اینطور نیست که با نرفتن به مغازه‌ی مرشد به جایی برسد.» به این معنا که برای لوازم سیر و سلوک معنوی چیزهای دیگری است نه اینها. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 نمایی از حرکت آیت‌الله حاج شیخ یحیی نوری و مردم از «مدرسه‌الشهدا» به سوی میدان شهدا برای بزرگداشت حماسه ۱۷ شهریور (سال۵۸) 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷 نمایی از حرکت آیت‌الله حاج شیخ یحیی نوری و مردم از «مدرسه‌الشهدا» به سوی میدان شهدا برای بزرگداشت
✍ در روز پنجشنبه ۱۶ شهریور، تظاهراتی عظیم و آرام که از قبل توسط آیت‌الله حاج و دوستانشان طراحی شده بود صورت گرفت. اواخر راهپیمایی، مردم این شعار را تکرار می‌‌کردند: «فردا صبح، ۸ صبح، میدان ژاله» درحالی که چنین چیزی از سوی علامه نوری برنامه‌ریزی نشده بود و قرار بود طبق روال در مدرسه ایشان جنب جلسه صبح جمعه برگزار شود. 🔹حاج شیخ یحیی نوری در اینباره می‌گوید: «به بنده ساعت6:30 صبح جمعه 17 شهریور، با تلفن خبر دادند که در دوازده شهر حکومت نظامی اعلام شده است و من بی‌درنگ، انتظامات و افراد خود را بسیج کردم؛ چون جلسات صبح جمعه ما 8:30 شروع می‌شد و مردم ساعت 7 جمع می‌شدند. از طرف من اعلامیه‌ای تهیه شد به این مضمون: «دولت غیرقانونی برای دوازده شهر حکومت نظامی اعلام کرده و دولت در نظر دارد توطئه‌ای را پیاده کند و امروز تا اطلاع ثانوی، جلسه جمعه‌ها برقرار نیست و مردم متفرق شوند» و این امر تا ساعت 10 صبح مرتب اعلام می‌شد. بااین‌همه گروه‌های انبوه مردم از اطراف، به سوی میدان شهدا در حرکت بودند و اطراف خانه و مدرسه من، از طرف نیروهای نظامی محاصره شده بود و بیرون رفتن من به‌هیچ‌وجه میسر نبود. در ساعت 8:30 صبح بود که عده‌ای به میدان شهدا رسیدند و در همین لحظه نیروهای نظامی از اطراف آنها را محاصره کردند. آنها در این یورش، کلیه مقدمات یک کشتار را فراهم کرده بودند و حتی سربازان اسرائیلی نیز در کشتار حضور داشتند. افراد ما سربازانی را دیده بودند که به زبان انگلیسی و زبانهای خارجی صحبت می‌کردند.» 🔹آیت‌الله نوری معتقد بودند سخن «فردا صبح، ۸ صبح، میدان ژاله» توسط نفوذی‌های رژیم در بین مردم پخش شد تا برنامه جنایت خود را عملی سازند. 🌐 منبع: مصاحبه موسسه مطالعات تاریخ معاصر با آیت‌الله شیخ یحیی نوری 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 آیت‌الله طالقانی درحال اهدای قرآن به پهلوان تختی/سال ۱۳۳۶؛مسجد هدایت ✍ سید محمود طالقانی در دهه ۲۰ چون هدفش کار برای خدا و تبلیغ دین بود، در آن فضای دین گریزی که محصول سالها سلطنت رضاخان بود، به دنبال مسجدی برای تعلیم و تربیت می‌گشت، اما نه در مناطق خوش آب و هوای بالای شهر و نه در برخی محلات متدین‌تر؛ بلکه جایی که بیش از همه به فساد و فحشاء شهرت داشت. گشت و گشت تا در خیابانی که امروز جمهوری اش می‌خوانیم، در کوچه‌ای به اسم پارک که انتهایش یک سینما بود و سینما هم در آن روزگار یعنی یکی از مراکز مهم فساد، یک مسجد کوچک پیدا کرد به نام . هرچه فعالیت مسجد هدایت بیشتر می‌شد، فیلمهای سینمای انتهای کوچه مبتذل‌تر می‌شد اما سید محمود طالقانی از پا ننشست. کار فرهنگی و تبلیغی او در مسجد به اندازه‌ای بود که مسجد هدایت به یکی از مساجد پیشران و مشهور در سطح ملی با برنامه‌های اثرگذار تبدیل شد و آوردگاه چهره‌های متنوعی از فعالان و مبارزین گردید. 🔹سید محمود طالقانی عالمی باسواد، باصلابت، مردمی، دوست داشتنی، صریح و مبارز بود و شخصیت پدرانه‌اش را از آغاز تا پایان با خود داشت و این رمز درخشش بود. او روز نخست بود، اما دیدیم که پس از انقلاب در سنگر نماز جمعه، امام دوست داشتنی شهر بود. 🔸امروز در مساجدمان طالقانی می‌خواهیم؛ در مناسبات اجتماعی‌مان طالقانی می‌خواهیم؛ در ریش‌سفیدی‌‌ هایمان طالقانی می‌خواهیم؛ در محیط‌های کم برخوردار از فرهنگ اسلامی طالقانی می‌خواهیم. نه اینکه چنین خصوصیات و شخصیت‌هایی دیگر وجود ندارد؛ هست اما سر جای خودش نیست! 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍در دوران حکومت پهلوی، تشکل‌ها و حزب‌هایی توسط علما پدید می‌آمد تا ضمن ایجاد یکپارچگی، بتواند در حوادث سیاسی و اجتماعی، به تصمیم واحدی برسد. 🔹 هیأت علمیه تهران: در دهۀ ۱۳۲۰ خصوصاً‌ اواخر دهه، روحانیون و علمای بسیاری از شهرها برای موضع‌گیری واحد و مشاوره در امور مهم، تجمعی را به نام هیأت علمیه یا جامعۀ علمیه تشکیل دادند که در جریان جنبش‌ ملی شدن صنعت نفت در پیروی و حمایت از آیت‌الله تلاش زیادی را از خود بروز دادند. فعال‌ترین این تجمع‌ها، بود‌ در چگونگی شکل‌گیری هیأت علمیۀ تهران روایات مختلفی است. 🔸به گزارش شهربانی، آیت‌الله کاشانی یک هیأتی به وجود آورده به نام هیأت علمیه که اشخاص زیر با آنها در این هیأت همکاری می‌کنند. ۱. آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۲. آیت‌الله ، ۳. آیت‌الله اصفهانی (؟)، ۴. داماد بهبهانی. 🔹روایت دیگری در مورد هیأت علمیه تهران می‌گوید این گروه هیأتی از علمای تهران بود که شخصیت‌هایی هم چون حاج سید صدرالدین رضوی‌قمی، شیخ محمدباقر رسولی، حاج سید رضا زنجانی، سید احمد شهرستانی، آقابزرگ نوری، سید محی‌الدین طالقانی، سید محمد نبوی، شیخ عباس مشکوری نجفی، حاج سید رضا تنکابنی، آقا ضیاء استرآبادی و ابوالحسن مدرسی تهرانی در آن عضویت داشتند و به مناسبت‌های گوناگون سیاسی،‌ اجتماعی، دینی اعلامیه می‌دادند. 📚برگرفته از: مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد۱ ص۵۸ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
✍در دوران حکومت پهلوی، تشکل‌ها و حزب‌هایی توسط علما پدید می‌آمد تا ضمن ایجاد یکپارچگی، بتواند در حوا
✍ در سالهای پس از انقلاب، تصدی‌گری برخی نهادهای حوزوی در امور سیاسی، فرهنگی و حوزوی، موجب فراغت جمع گسترده‌ای از طلاب و روحانیون از آسیب‌شناسی و راهبری فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شده است؛ در حالیکه خلأ آن به شدت احساس می‌شود. در سالهای اخیر تعدادی تشکیلات طلبگی به صورت خودجوش در تهران شکل گرفته است تا بتواند گامی در حل این بحران‌ها بردارد. تشکل‌هایی در سطح طلاب برخی مدارس، تشکل‌هایی فرا مدرسه‌ای، و تشکل‌هایی متعلق به وعاظ. با این حال جای تشکیلاتی در سطح علما و روحانیون شهر خالی است. تشکیلاتی جدا از نهادی چون شورای عالی حوزه علمیه تهران، و متشکل از مجموعه‌ای از علمای شهر که بتواند نقش ناظر و راهبر در مسائل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، علمی و... در سطح تهران بلکه کشور ایفا کند. قطعا چنین تشکیلاتی با تنوع افکار و سلایق، قدرتمند و اثرگذار خواهد بود و می‌تواند جایگاهی مطالبه‌گر نسبت به مرکز مدیریت حوزه علمیه تهران، شورای عالی، امور مساجد، سازمان تبلیغات، اوقاف و... داشته باشد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
ارسالی از دوستان: 📷 مقبره حضرت آیت‌الله حاج آقا رضی شیرازی رضوان الله تعالی علیه مقبره خانوادگی آل شیرازی باب شیخ طوسی حرم حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💠به مناسبت درگذشت جهانگیر خان قشقایی در ۲۶ شهریور ۱۲۸۹ش ✍از حکیم بزرگ از حکمای زمان در اصفهان نقل شده که در آن تاریخ دو هزار طلبه علوم معقول در اصفهان تحصیل میکردند که چهارصد نفرشان در درس وی حضور می‌یافتند. با انتقال به تهران، جمعیت بزرگی از اساتید و طلاب معقول از فلسفه و عرفان در تهران به تعلیم و تعلم اشتغال یافتند و تهران دار الهجره جویندگان علم بود. از این جمله است که به شوق استفاده از درس حکمت متعالیه و عرفان عملیِ از اصفهان به تهران آمد. (دکتر صدوقی سها هم در کتاب تاریخ حکما و عرفا استفاده جهانگیر خان از آقا محمدرضا را در مدرسه صدر تهران دانسته‌اند) او خود حکایت دیدارش با را چنین بیان می‌دارد: «همان شب اول خود را به محضر او رساندم. وضع لباس‌های او علمایی نبود، به کرباس فروش‌های سِدِهْ می‌ماند. حاجت خود را بدو گفتم. گفت: میعاد من و تو فردا در خرابات. خرابات محلی بود در خارج خندق قدیم تهران. در آن‌جا قهوه خانه‌ای بود که درویشی آن را اداره می‌کرد. روز بعد اسفار ملاصدرا را با خود بردم. او را در خلوتگاهی دیدم که بر حصیری نشسته بود. اسفار را گشودم. او آن را از بر می‌خواند. سپس به تحقیق مطلب پرداخت. مرا آن‌چنان به وجد آورد که از خود بی خود شدم، می‌خواستم دیوانه شوم. حالت مرا دریافت. گفت: آری! قوّت می، بشکند ابریق را». 📚خدمات متقابل اسلام و ایران، ص ۵۲۳ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍روز گذشته توفیق یافتم در مقبره آیت‌الله حضور یابم. 🔸ایشان نوه جناب صاحب فصول بود. در کربلا متولد شد و پس از دوره‌ای تحصیلات در کربلا، نجف، اصفهان، در سال ۱۳۵۴ق در تهران سکونت یافت. شیخ عبدالرحیم در تهران با دختر از رهبران ازدواج کرد. 🔹پس از سلطه آل سعود بر حرمین شریفین و تخریب قبور ائمه بقیع علیهم‌السلام، شیخ عبدالرحیم حائری همراه با هزار نفر به حج رفت و با عبدالعزیز دیدار کرد. وی در این سفر توانست با موافقت آل سعود، قبور امامان مدفون در قبرستان بقیع را سنگ چینی و مشخص نماید که تاکنون نیز باقی است. ▪️ایشان در سال ۱۳۲۷ش دار فانی را وداع گفت و در قطعه زمینی واقع در خیابان هاشمی تقاطع خیابان کارون، که ملک شخصی‌اش بود به خاک سپرده شد و کنار آن مسجدی بنا کردند که اکنون مسجد حائری نامیده می‌شود. مقبره و مسجد علامه حائری فضایی دلنشین و چشیدنی دارد و مشهور است که از برکات زیارت این قبر، برآورده شدن حاجت زائر است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📖 روایتی از مکانهای فراموش شده جنبش مشروطه در تهران ✍نوشته: حمیدرضا حسینی 🔸در این کتاب با شیوه «مکان_روایت»، ضمن معرفی مکانهایی در تهران که در نهضت مشروطه نقش داشته‌اند، روایت روانی از مشروطیت را مرور می‌کنیم. نقش علما، طلاب و مدارس علمیه حوزه تهران، بخشی از روایتهای کتاب را تشکیل می‌دهد. 📚 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا