eitaa logo
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
4هزار دنبال‌کننده
410 عکس
91 ویدیو
1 فایل
🔖 تاریخ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قم را اینجا بخوانید. . 🔗در تلگرام: t.me/tarikhqom1 . 📩 ارتباط با مدیر کانال: @adminn1402
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀اختلافات حاج محمد عرب با وکیلی (شهردار قم)- بخش چهارم 🎙حاج محمد عرب: 🔹️وکیلی در محیط کار با خود از مقامات پایین تا مقام بالا، رفتار خاصی داشت. زمین و خانه و خوبی هم به آنها می داد. به همین دلیل همه ی آنها او بودند و این باعث میشد که این آدمها برای زیردستانشان مثل یک عمل کنند. 🔸️آقای مدیرکل بنیاد جانبازان و ایثارگران بود. من خیلی تلاش کردم که ایشان را به بیاورم ولی ایشان به من گفت که آقای وکیلی عادت دارد به معاونانش بدهد؛ خیلی بد با معاونش صحبت می‌کند من تحمل این رفتار او را ندارم و قبول کنم. 🔸️ یکی از مشکلات مدیریتی ایشان این بود که وقتی چیزی را به او می‌گفتیم ایشان می کرد ولی به آن نمی‌کرد بلکه هر طور که خودش فکر می‌کرد، عمل می‌کرد. 🔹️ یکی از اعضای خانواده محترم شهدا تعریف میکرد زمانی ما مشکلی داشتیم. نامه ای از بنیاد نزد آقای وکیلی بردیم ایشان تا نامه را دید و متوجه شد که مربوط به خانواده ی شهداست نامه را کرد و بسیار بد صحبت کرد. 🔸️اختلاف شورا و آقای وکیلی شهردار هر روز شدت می یافت. آقای آتش زر از زبان آقای تکیه‌ای نقل میکرد تا زمانی که وکیلی شهردار است من حاضر نیستم به شورا بیایم زیرا جز جنگ و چیز دیگری نداریم. خود آقای هم به من گفت: به این دلیل که شما بودی دیگر نیازی ندیدم من هم باشم. ادامه دارد... 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
🌀اختلافات حاج محمد عرب با وکیلی (شهردار قم)- بخش چهارم 🎙حاج محمد عرب: 🔹️وکیلی در محیط کار با #کارم
🌀اختلافات حاج محمد عرب با وکیلی (شهردار قم)- بخش آخر 🎙حاج محمد عرب: 🔸️در روز ۲۶ اسفند ۱۳۸۳ تصمیم گرفتیم که ایشان [وکیلی] را کنیم. از ده روز قبل هم سؤالات را به ایشان دادیم ولی ایشان در روز تعیین شده نیامد و به تهران رفت. دوباره ایشان را کردیم ولی نیامد. 🔸️شورا هم با اکثریت آراء (شش رأی موافق و یک رأی ممتنع) ایشان را استیضاح و از وی به خاطر کارهایش کرد. در نتیجه قصد کنار گذاشتن وی را در جلساتی مطرح کردیم و تصمیم نهایی عزل وی را گرفتیم. البته قم در مجلس (آقایان میرمحمدی‌، بنایی و آشتیانی) نسبت به تصمیم من نشان داده و از شورا خواستند تا وی را بر کنار ننماییم. 🔹️آنها از ما به قم و حتی به آقای شکایت بردند. حاج آقا ، معاون اول قوه قضائیه، مأمور رسیدگی به اختلافات ما شد. او خیلی جدی و دلسوزانه پیگیر حل این مشکل بود؛ حتی دو روز در قم شد و با همه ی گروه ها جداگانه جلسه گذاشت. 🔸️بعد از آن آقایان میرمحمدی و بنایی از کمیسیون اصل مجلس و همچنین از یکی از شعب دادگستری نامه و حکمی برای ابقای وی تهیه کرده و آوردند ولی من و دیگر اعضا زیر بار نرفتیم و خیلی محکم روی رأیمان . 🔹️آقای جلسه ای در تهران برای رسیدگی مجدد گذاشته و من و آقای تفتی در جلسه حاضر شدیم و با آقایان وکیلی، آشتیانی، میر محمدی و بنایی دور یک میز نشستیم. 🔸️آقای رئیسی خواست تا انجام انتخابات ، آقای وکیلی بر سمت خود باقی بمانند. من خیلی شدم صندلی را عقب کشیده بلند شدم گفتم: اگر قرار این است ما میرویم. ! هر کاری می‌خواهید انجام دهید. 🔹️ آقای رئیسی با ناراحتی گفت: حاج آقا عرب! از شما است چرا ناراحت می‌شوید؟ گفتم چون ما حرف ها را زدیم و برای اثبات حقمان اینجا آمدیم. ایشان مرا آرام کرد و نشاند و در نهایت نظر ما را تأیید کرد تا آقای وکیلی از شهرداری گذاشته شود. 📚منبع: کتاب شیخ‌المعاونین ما کجاست؟ (خاطرات محمد عرب)؛ انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🗞 یک شعر طنز قمی از بایگانی روزنامه قم امروز ✏️دکتر علیرضا فولادی: 🔹️ با مرور ستون (آسمون‌غُرِّه) روزنامه ، شعر زیر را یافتم که فروردین ۱۳۷۷  به چاپ رسیده است: بسکی جِز زدم در نَمی‌آد دیگه صِدام،هی! آی بابای بابام هی! این جِز زدنا شد مایه‌ی درد و بلام،هی! آی بابای بابام هی! هی داد می‌زنم با این و اون، اینجی و اونجی؛ کس نَم‌شه میونجی کار پیش نَمی‌ره حتّی با این داد زدنام، هی! آی بابای بابام هی! من نَم‌دونم اینجی قمه یا دورقوزَباده! مشکلیش زیاده همساختکی موندم که بگم بچّه کجام، هی! آی بابای بابام هی! استان شده، اَم هر چی خیابون داره تنگه؛ کاراش همه لنگه آخِر به تو این چال‌چولاهاش می‌شکَنه پام، هی! آی بابای بابام هی! می‌گن بُرو تیرون! من و تیرون؟ باریکلًا! مَگ قم چِشِه بابا! قربون حرمیش! من که همین جی خوبه جام، هی! آی بابای بابام هی! جونی داشَلی بزن به طبلی بی‌خیالی، تا نشی مَلالی! دیم دام دا را رام دام دا را رام دام دا را رام هی! آی بابای بابام هی! 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸سینما 📍قم؛ خیابان شاه (امام خمینی کنونی) - دهه پنجاه 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀اولین سینمای قم- بخش اول 🔸️۲۹ آذر سال ۱۳۴۸ نخستين سینما در شهر قم به نام "" در خیابان [امام خمینی] افتتاح شد و نخستين فيلمي كه در آن به نمايش عمومی درآمد، فيلم «» ساخته ابوالقاسم رضايی و جلال مقدم بود يك فيلم مذهبی بود و مناسك را به صورت مستند نشان می‌داد. 🔹️نمايش اين فيلم در روزهای نخست از استقبال خوبی برخوردار شد اما با گذشت زمان و راهيابی فيلم‌هايی كه با محيط و فضای شهر قم همخوانی نداشت از همان آغاز سينمای دوازه طلايی را با مشكلات متعددی روبرو گرديد. 🔸️ از جمله آنها مي توان به نامه اي اشاره كرد كه سوم بهمن ۱۳۴۸ به دست علی ، مدير سينما، رسيد و از او خواست سينمای خود را كند و الّا يك گروه شش نفره به دنبال فرصتی هستند تا او و سينمای او را از بين ببرند. 🔹️به دنبال اين نامه بشارتيان نامه ای به ساواك قم نوشت و از آنها خواست كه يك قبضه كوچك كمری در اختيار او بگذارند تا بتواند برای دفاع از خود در بين راه قم و تهران كه مدام در رفت‌وآمد است، همراه داشته باشد. 🔸️معلوم نيست كه به خواسته او پاسخ مثبت داد يا نه، اما چنين اقدامی دلالت بر اين دارد كه او از ادامه كار سينما در قم بود. 🔹️در نيمه شب ۳۱ ارديبهشت سال ۱۳۵۴ تنها سینمای قم دچار می‌شود که به تعطيلی كامل آن منجر شد. بشارتيان، مدير سينما، در پاسخ به نامه قم بخشي از آتش سوزی را ناشی از بی‌تجربگی ماموران آتش نشانی دانسته است. ادامه دارد... 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
🌀اولین سینمای قم- بخش اول 🔸️۲۹ آذر سال ۱۳۴۸ نخستين سینما در شهر قم به نام "#دروازه_طلایی" در خیابان
🌀اولین سینمای قم - بخش دوم 🔸️به رغم تلاش‌های زياد مدير سينمای قم و استمدادی که از ، وزارت فرهنگ و هنر، شركتهای و مراكز ذيربط انجام داد اما نتوانست بار ديگر سينمايش به راه اندازد. تلاش و نامه‌نگاري‌های او به جایی نرسيد و سينما دروازه طلايی به همان حالت تعطيل گرديد. 🔹️تا اينكه در اواسط اسفند ۱۳۵۴ خود به منزل آيت‌الله نجفی رفت و با اطلاعي كه از رغبت آيت‌الله برای خريد سينما به او رسيده بود، از ايشان خواهش كرد كه برای نجاتش ساختمان سينما را كند. 🔸️آيت الله مرعشي نيز به منظور تبديل سينما به مدرسه علوم ديني، آن را به قيمت سه ميليون ريال از وی خريد و به‌رغم عكس‌العملهای مختلف از سوي ساواك، موجب بسياری از اهالی قم گرديد. 🔹️تلاشهای ساواك برای از فروش سينما به آيت‌الله مرعشی نجفی بی‌تأثير ماند و خبر خريد آن توسط ایشان درنشريه‌های متعدد انعكاس يافت. 🔸️روزنامه در اين باره نوشت: "تنها سينماي قم توسط آيت‌الله سيد شهاب‌الدين مرعشی نجفی به قيمت ۳ ميليون ريال خريداری شد. قرار است اين سينما به مكان عام‌المنفعه تبديل شود." 🔹️آيت الله مرعشی نجفی، پس از انجام معامله، محل سينما را به مدرسه علوم ديني به نام «» تبديل كرد كه امروز درخيابان امام خمينی جنب سازمان ، به نام «مدرسه طلاب علوم دينيه شهابیه» شهرت دارد. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
🌀اولین سینمای قم - بخش دوم 🔸️به رغم تلاش‌های زياد مدير سينمای قم و استمدادی که از #ساواك، وزارت فره
⁉️چه کسی سینمای قم را آتش زد؟ 🔹️در زمان رژیم پهلوی تنها سینمای قم در خیابان (مدرسه در خیابان امام خمینی) توسط عده ای از مبارزان منفجر شد. درباره‌ی مسببین این انفجار گمانه‌زنی‌های متعددی وجود دارد: 🔸️عده ای آن را کار شهیدان و می‌دانند و آیت‌الله نیز معتقد بود به دستور سیداحمد خمینی صورت گرفته است 🔹️در حالیکه در مصاحبه با روزنامه اطلاعات در سال ۶۱ گفته است: 🔸️یکی از دوستان در مصاحبه‌اش گفته بود سینمای قم را من و یا گروه ما کرده است. در حالیکه با واقعیت تطبیق نمی‌کند. شبی را در منزل ما گذراند که مدعی بود این کار را در همان روز انجام داده است. 📚(منبع: کتاب مشاور امین، ص ۹۰، مرکز اسناد انقلاب اسلامی) 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸تصویری از بازار قم 📍دهه پنجاه شمسی 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀چرا به چهارمردان می‌گویند: چهارمردان؟ 🎙دکتر سید حسن قریشی: 🔹️محله یکی از ده محله بزرگ قم با ساختاری کامل در امتداد شمال و جنوبی قم بنا شده بود که با احداث خیابان چهارمردان یا در امتداد شرقی و غربی، بخش زیادی از این محله از بین رفته یا در دو سوی خیابان انقلاب هنوز وجود دارد. 🔸️محله چهارمردان از جنوب با و (که هم‌اکنون هتل صفا و مجتمع ناشران در آن بنا شده) شروع می‌شد و با گذر از محله های کوچک‌تر مثل ، ، ، کوچه ، ، کوچه ، ، ، و در انتهای شمالی‌ترین قسمت به محله و و ختم می‌شد. 🔹️از کوچه‌ها و محله‌های کوچک‌تر در این محله بزرگ می‌توان به محله ، ، ، ، کوچه ، ، ، ، ، ، ، ، و محلات دیگر اشاره کرد. 🔸️ گزارشات متعدد و مختلفی در تاریخ شفاهی از وجه تسمیه محله چهار مردان وجود دارد که بخش عمده آن مربوط به تقسیم آب بر قنات ساخته شده در سال ۱۲۶۳ است. 🔹️یکی اینکه چهار عدد قوی مراقب این تقسیم‌نامه آب بوده‌اند. و یا گفته‌اند چهار بند گیر یا در مسیر این آب، منشاء این نامگذاری بوده است. 🔸️و یا اینکه وجود چهار یا چهار مرد موسوم به شاه حمزه، شاه زید، سلطان محمد شریف و پنجعلی دلیل این نام گذاری است. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸تصویر گنبد حرم حضرت معصومه (س) و میدان 📍دهه پنجاه شمسی 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸چنار ۱۵۰۰ ساله‌ی روستای آمره 🔹️روستای در بخش خلجستان قم و در فاصله ۸۶ کیلومتری قم و در ۸ کیلومتری قرار دارد. 🔸️از جمله اسنادی که بر قدمت این روستا دلالت می‌کند، کتاب تاریخ قم است که در قرن چهارم هجری نوشته شده و در آن آمده است :«آمُره کیخسره () ملک آن را برای خاصه خود بنا کرده و آتشکده او بوده است». 🔹️به غیر از این مورد نام روستای آمُره فقط در سفرنامه های دوره آمده است. تنها چیزی که مسلم است این است که تاریخ بنای روستا به قرن چهارم پیش از اسلام باز می گردد. 🔸️وجود قبرستان در شمال غربی روستا، وجود پایه های قلعه قدیمی ، کشف اشیای قدیمی و سکه های طلا ، وجود حمام قدیمی با قدمت بیش از ۸۰۰ سال، رواج گویشی که باقی مانده زبان پهلوی است و بالاخص وجود درخت ۱۵۰۰ ساله در میانه روستا، دلایل محکمی برای این ادعا هستند. 🔹️گفته می‌شود در قدیم زوار کربلا در آن استراحت می‌کردند. این درخت چنار در ارتفاع ۲۰۵۰ متری از سطح دریا و در مرکز روستا در کنار حمام، مسجد و حسینیه روستا و در کنار میدانگاهی اصلی قرار دارد. 🔸️درخت زنده و سالم است ولی داخل آن شده و زادآوری طبیعی هم ندارد. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸سوهان فروش قمی 📍دهه پنجاه شمسی 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
47.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 یک فیلم خاطره انگیز از زائران و مسافران به قم در برنامه 🔸️یکی از صحنه های عادی و جالب آن زمان ها تجمع مردم جلوی صدا و سیما در حین تهیه بود. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 منارۀ میدان کهنه 🔹️این مناره جزو معدود مناره‌های ایران با دو راه‌پلۀ مارپیچ است. 📍فیلم: مرتضی خدمتی 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 بخشی از مستند شرح شیخ کاشان (زندگی استاد محسن قرائتی) 🔹️فیلمبردار می‌خواهد از وضو گرفتن حاج‌آقا تصویر بگیرد، اما آقای با جدیت می‌گوید: قبل از وضو دارم، اونجا هم می‌خوای بیای؟ 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀شیخ‌فضل‌الله نوری- بخش اول 🗓به مناسبت نهم مرداد- سالروز شهادت ایشان 🔹️بعد از فتح تهران، مخالفان شیخ فضل‌الله فرصت را غنیمت شمرده، واهمه خود از روشنگری‌های شیخ را در میان حاکم مطرح ساختند. تا اینکه نهایتا در سیزدهم رجب سال ۱۳۲۷ قمری، شیخ را برای محاکمه به عمارت بردند و در تالار آن، شیخ ابراهیم شروع به محاکمه کرد. 🔸️وقتی محاكمه صورت می‌گرفت، در بیرون مشغول آماده سازی جایگاه وی بودند. هنگامی كه می‌خواستند او را برای اعدام ببرند، اجازه خواندن نماز عصر را به وی ندادند و ایشان را به سوی جایگاه اعدام راهنمایی كردند. 🔹️وقتی به در نظمیه رسید رو به آسمان كرد و گفت: افوّض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد. وقتی به پایه ی دار نزدیك شد، برگشت و مستخدم خود را صدا زد و خود را به او داد تا خرد كند، مبادا بعد از او به دست دشمنانش بیفتد و برای او كنند. 🔸️پس از آن عصا و عبایش را به میان جمعیت انداخت و روی رفت و قریب ده دقیقه برای مردم صحبت كرد. در آستانه ی اعدام یكی از وقت با عجله برای او پیغام آورد كه شما این را امضا كنید و خود را از كشتن برهانید و او در جواب فرمود: 🔹️دیشب را در خواب دیدم، فرمودند: فردا شب مهمان منی. من چنین امضایی نخواهم كرد. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀شیخ فضل‌الله نوری- بخش دوم 🔸️طناب دار به وی انداخته شد و لحظاتی بعد پیكر بی‌جانش برفراز دار باقی ماند. دسته شروع به نواختن كرد و مردم از جمله پسر شیخ كف می‌زدند و می‌کردند و چه بی‌احترامی هایی كه به جنازه شیخ نكردند. 🔸️ شنیدم که بعضی ها می گفتند: "شیخ فضله به درک رفت!" از بالای ایوان نظمیه یک کسی فریاد کشید و به مردم گفت: "همچنین دست بزنید که صدایش توی به گوشش برسه!" یعنی به گوش محمدعلی شاه. 🔹️در اثر تلاطم و طوفان که دائماً جسد را بالای دار تکان می داد، یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و گُرپی به زمین افتاد! جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه. همه می‌خواستند خود را به جنازه برسانند؛ دور نعش را گرفتند؛ آن قدر با تفنگ و لگد به نعش آقا زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهانش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد. 🔸️هر که هرچه در دست داشت می‌زد؛ آنهایی که دستشان به نعش نمی‌رسید، می انداختند. یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین، مرد تنومند و چهارشانه‌ای بود، وارد حیاط شد. جلو آمد و بالای جنازه ایستاد، این بی‌حیا هنوز نرسیده، جلوی همه دگمه‌های شلوارش را بازکرد و روبروی این همه چشم شرُ شُر به سر و صورت آقا ... . 🔹️سپس مردی با لباس وارد شد، عصا به دست، مقابل سر آقا ایستاد؛ با عصا را از روی آقا پس زد و همین طور که تماشا می‌کرد به ترکی فحش نثار آقا می کرد. این شخص شارژدافر سفارت بود؛ او هم رفت! 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀شیخ‌ فضل‌الله نوری- بخش سوم 🔸️خانواده ی وی، جنازه شیخ را به منزل بردند و در اتاقی در حالی كه و شده بود گذاشتند و آن را تیغه كردند و برای این كه كسی بویی نبرد مراسمی ظاهری گرفتند و جنازه ای را در قبرستان دفن كردند و صورت قبری برای آن ساختند. 🔹️پس از هیجده ماه كه مردم كم كم با خبر شده بودند، می آمدند و پشت دیوار می خواندند و می رفتند. جنازه شیخ را بدون آن كه كم ترین دیده باشد از آن اتاق در آورده و مخفیانه به انتقال دادند. 🔸️سپس در مقبره‌ای كه قبلاً در صحن مطهر تدارك دیده بود، دفن كردند. 🔹️عكس فوق مربوط به مزار ايشان در صحن حرم حضرت معصومه (س) است. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸نمایی از حضرت معصومه (س) 🗓مردادماه ١٣٠۶ 🔹️عکاس: فردریک گادمر 🔸️منبع: مجموعۀ آلبرکان 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🗞 انفجار تروریستی در ایستگاه راه‌آهن قم 🗓دوم تیرماه ۱۳۶۰ 🔹️ساعت ۱۶:۲۰ روز دوم تیر سال ۱۳۶۰ حادثه از سوی مجاهدین خلق در ایستگاه قم اتفاق افتاد. 🔸️جنایتی که بنا بر اطلاعیه شرکت راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران، موجب شهادت ۲ بچه، یک و یک و همچنین شدن حدود ۵۰ نفر منجر شد که بنا بر اعلام روزنامه کیهان یکی از این کودکان دختری هشت سال و دیگری نیز پسری ۱۱ ساله بود. 🔹️ بمب منفجر شده در این حادثه تروریستی از نوع و بوده و هنگام انفجار، شعله‌های رنگین ایجاد کرده است؛ این انفجار درحالی صورت گرفت که مردم در ایستگاه راه‌آهن منتظر قطار تهران به بودند، قطاری که تعدادی از رزمندگان نیز مسافر آن بودند تا به جبهه اعزام شوند. 🔸️زمان انفجار این بمب مصادف با توقف یکی از قطار‌های شهرستان‌ها در ایستگاه صورت می‌گیرد که در این لحظه مسافرین قطار در حال پیاده شدن و رفتن به داخل سالن ایستگاه بودند». این گزارش افزوده است: «بمب در داخل زباله در سالن انتظار ایستگاه راه آهن جاسازی شده بود». 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽فیلم کمیابی از 📍سال ۱۳۵۲ 🔹️حال و هوای مسیر تهران به قم، شترها، قهوه‌خانه‌های بین‌راهی، حرم، میدان آستانه و مغازه‌های شهر 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸تصویری کمتر دیده شده از حرم حضرت معصومه (س) 🗓سال ۱۳۱۸ شمسی 🔹️کارت پستالی که با تمبر شاهی ارسال شده است. 🔸️این عکس مربوط به زاویه‌ای است که بعدها نام گرفت و هم اکنون به یکی از درهای امام خمینی تبدیل شده است. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸 بیست‌ویک گرم طلا: ۲۴۵هزارتومان 🗓مردادماه ۱۳۸۴ 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🪧 گزینه‌های آیت‌الله خامنه‌ای برای وزارت اطلاعاتِ خاتمی ✏️ در خاطرات، ۲۷ سال پیش در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۳۷۶ خود نوشته است: 🔸️به دفتر رهبری برای ملاقات آقای با ایشان رفتم. قبل از آمدن حافظ اسد نتیجه مذاکرات را گفتم. 🔹️درباره مساله بازداشت مدیران تهران که تبدیل به یک مساله سیاسی و تفرقه انگیز شده تذکری دادم. در ملاقات صحبت‌های دو طرف کلی و دوستانه بود و تایید یکدیگر. 🔸️سپس با هم به رفتیم‌. پس از نماز، ناهار خصوصی دو نفری با هم صرف کردیم ضمن ناهار درباره همکاری های صنایع مذاکره شد. 🔹️به خانه آمدم خاطرات عقب مانده را نوشتم‌. پیش از ظهر علی اخوی زاده آمد و گفت تمام افرادی که از سوی آقای خاتمی برای وزارت مطرح شده‌اند از سوی رهبری شده و رهبری گفته اند از میان آقایان محمد محمدی ، ابراهیم ، علی و علی یکی را برگزیند. گویا آقای خاتمی با این روش مشکل دارد. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom