eitaa logo
سیر و سلوک و طهارت نفس
176 دنبال‌کننده
239 عکس
253 ویدیو
1 فایل
طهارت نفس: یعنی ترک صفات رذیله ودوری از مصاحبت و همنشینی با افراد ناصالح و همنشینی باانسانهای پاک سرشت{شرح گروه}: 1 کسب اطلاع از واقعیات زندگی 2 تفکر در سرانجام مسیر انسان 3 یاد مرگ ، شناخت مبدا، معاد و قیامت @Alavi_09173413229
مشاهده در ایتا
دانلود
کنترل قوه خیال : سالک باید از هر امرى که موجب تشویش بال و تفرّق خاطر است، زائد بر قدر ضرورت، اجتناب نماید و در مواقع نماز و ذکر چند دقیقه قبل از شروع به عبادت دست از امور روزمره کشیده و قلب خود را از خواطر تفریغ‌نماید و سپس در توجّه به پروردگار متمرکز گشته و بعد از آن توجّهش را به پروردگار تثبیت‌نموده و آنگاه وارد نماز یا ذکر گردد. باید براى عبادت خود مکانى مناسب و آرام و خالى از امورى که نفس را به خود مشغول‌ مى‌نماید فراهم کند، و ساعت خاصّى را براى عبادت و فکر خود معیّن کند، بلکه بهترین ساعات خود را براى ارتباط و انس با حضرت‌حقّ قراردهد. علامه طهرانی کتاب نور مجرد سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل چهاردهم :نفی خواطر (قسمت دوم ) ادامه... تعریف اصطلاحی خواطر: خواطر در معنای عرفانی اندیشه و خطابی است که بی اختیار بر ضمیر انسان می گذرد و زمینه اندیشه و عمل اختیاری را پدید می آورد. به عبارتی دیگر«خطابی که بر قلب وارد می شود یا واردی بر قلب که عمل عبد دخالتی در آن ندارد و بی اختیار است  .» صاحب مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه مراد خویش را از خواطر این گونه بیان می دارد: « خواطر ، واردی است که بر دل گذر کند در صورت خطابی یا  تعریفی یا طلبی. و وارد از خاطر عامتر است؛ زیرا در مجموع می توان گفت که :  هر خاطری وارد است ولی هر واردی خاطر نیست ، مانند:  حزن و سرور و قبض و بسط ،که اینها با وجودی که بر قلب انسان وارد شده اند و جز "واردات " محسوب می شوند ،ولی جز خواطر نیستند . محی الدین خاطر را افکاری می داند که در بخش ادراکات نفس  عارض می شود و بر انگیزاننده اراده و مبدأ افعال است: "اگر گویی: خاطر چیست؟ گوییم: چیزی است که بر قلب و ضمیر از خطاب- خواه ربانی باشد و خواه غیر ربانی – وارد می شود، بدون اقامت و درنگ، پس اگر (در قلب و یا ضمیر) اقامت و درنگ کرد، آن حدیث نَفس است و در آن صورت صاحبش نیاز به  جهاد و مبارزه و تزکیه نفس به منظور طرد و نفی آن خواطر را دارد." از نظر ابن عربی، خاطر، عبارت از خطابی است که به ضمیر و قلب وارد می شود، اعم از اینکه زبانی باشد، ملکی، نفسانی یا شیطانی، بدون اینکه در قلب اقامت نماید  وگاهی عبارت از واردی است که بدون سابقه تفکر ظاهر می شود . پس با این تفاسیر در تعریف نفی  خواطر می توان گفت : "نفی خواطر عبارتست از تسخیر قلب و حکومت بر آن تا سخنی نگوید و عملی انجام ندهد و تصور و خاطره ای بر او وارد نشود مگر به اذن و اختیار صاحب آن ". ادامه دارد ... سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل چهاردهم :نفی خواطر (قسمت سوم ) انواع خواطر: خواطر بر چهار دسته­ اند: 1) خواطر ربّانی (حقّانی): از طرف خداوند متعال است که بی­واسطه بر دل اهل قرب گذرد. 2) خواطر مَلَکی: از طرف مَلَک و موکّلی باشد و انسان را بر واجب و مستحب ترغیب کند و به این نوع خواطر «الهام» هم می­گویند. 3) خواطر نفسانی: که حظوظ نفسانی در آن دخیل است و «هاجس» نام دارد و نفس سماجت می­کند تا به خواهش خود برسد و آدمی را بر شهوات ترغیب دارد. 4) خواطر شیطانی: با اوامر و نواهی مخالفت دارد و آدمی را امر کند تا به آن­چه خداوند امر فرموده مخالفت می­کند و آن­را تکذیب نماید. خاطر شیطانی را «وسوسه» گویند.   خواطری که بر دل و نفس سالک آید یا الهی است یا روحانی و یا شیطانی و یا نفسانی. علامت خواطر الهی آن است که متضمّن علوم و معارف و حقایق و اسرار علمی و شهودی باشد و حاصلش تجلّیات الهی غیبی است. علامت خواطر روحی و ملَکی آن است که مضمون همه، امر به تحصیل فضایل و اکتساب کمالات و اجتناب از رذایل باشد. علامت خواطر شیطانی آن است که مضمون همه، امر به ارتکاب مناهی و انس به معاصی و تفریق و غم دنیا و طلب زیادی و شک در امور دینی و حقایق است. علامت خواطر نفسانی آن است که مضمون همه، میل به زینت و تفاخر جاه و راحتی و مأکول و منکوح و لذّات باشد.   بدان که آدمی از فکر و خیال خالی نمی­باشد و پیوسته محلّ خطور و ورود خیالات و افکار است. هرچند گاهی او به آن­چه که در خواطرش می­گذرد ملتفت نیست. درانـدرون مـن خـستـه­ دل ندانـم کیـست که من خموشم و اودرفغان ودرغوغاست (حافظ) خواطر دو قسم ­اند: بعضی رسل غیب و فعل حق که؛ خواطر مثبت مظهر لطف حق و خواطر منفی مظهر قهر حق باشد. و بعضی احادیث نفس است که دل را به آن مشغول می­دارد، چنان­چه دایه طفل را به افسانه مشغول کند. و هر دو نوع به هم ممزوجند. خطورات و وارداتی که بر نفس وارد می­شود، آن­چه الهی است ممدوح و نور است و آن­چه اشتغال فکری می­آورد منفی بوده و بر نفس ضرر وارد می­کند و بیرون کردن و محو آن کار آسانی نیست. سالکین در دفع، یکسان نیستند. چه بسا در کسی، مثل کشتی که در جایی لنگر می­ اندازد، در نفس او جای گرفته و نتواند آن­را به زودی بیرون کند. و چه بسا سالکی به ساعت و زمانی کوتاه آن­را بیرون کند. پس جدول خاصّی برای دفع خطورات همگان نیست. چون مراتب و درجات سالکین در معرفت و مراقبت نفس مختلف است لذا بیرون کردن این مطرب دغل هم از نظر زمانی مختلف است.  منبع  :استاد علی اکبر صداقت _الفبای سلوک ادامه دارد ... سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
پاك كردن ذهن از خاطرات  : پراكنده نفس خواطر و صاف كردن ذهن و فكر از اغيار و تمركز قلب و روح در ياد حبيب كه همان خدا ـ جل جلاله ـ باشد از مهم ترين امور سالك است. اكثر شكاياتي كه در مراجعه ي سالكين به ما مي شود راجع به همين موضوع است. براي علاج مؤثراين معضل توصيه مي كنيم كه هيچ گاه جانب مراقبه را از دست ندهند و دائما در تمام حالات، اعمال شب و روز، در منزل و مسافرت و تنهايي و جمع به ياد خدا باشند. چرا كه تلقيتات و تذكرات دراحساس قلب به حضور كم كم ياد او ملكه ي ذهن مي شود و غفلت الهي را كاهش مي دهد. وبدين ترتيب سالك با غلبه ي جنبه ي محبت و عشق الهي بر روح، از خاطرات سوء و ذهنيات بدخلاصي پيدا مي كند.در پايان اين مطلب سالكين را هشدار مي دهيم كه در اين راه شتاب زدگي به خرج ندهند و يأس روحي را از خود دور كنند چرا كه هر امري هميشه در وقت خودش حاصل مي شود. استاد محمد صالح کمیلی مطالب السلوکیه نفی_خواطر سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
گرفتاری دل  : گرفتاری مردم زمانه از پریشانی است و این پریشانی مربوط به پریشانی دل است و پریشانی دل مربوط به پریشانی دلبرها، دلبری زن،دلبری شوهر، دلبری فرزند، دلبری خانه، دلبری اتومبیل، دلبری پست و مقام و دلبری پول. نگویی که در میان دلبران اسم خدا را نیاوردی. این چه دلبری است که اگر دربیست و چهار ساعت هفده دقیقه آن سهم این دلبر شد ، دلبران دیگر نگذارند تا تو بااین محبوب ازلی سر وسرّی داشته باشی. برگرفته شده از کتاب عبادت عاشقانه اثر استاد کریم محمود حقیقی سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل چهاردهم :نفی خواطر (قسمت چهارم ) ادامه... راههای تشخیص انواع خواطر از یکدیگر: عارف و سالک از ابتدای سیر و سلوک تا آخرین مرحله منازل تهذیب نفسانی و پذیرش انوار و تجلیات الهی ملزم به کوشش در باره شناخت و نفی خواطر است. البته کار این شناخت بسیار دشوار و پیچیده است. و از عهده هر کسی بر نمی آید. به همین دلیل سید حیدر آملی کار تشخیص خواطر را در حیطه عارف کامل و امام معصوم و پیامبر(ص) می داند که به باطن و حقیقت اشیاء و قابلیت موجودات آگاه اند. با این همه عرفا برای برون رفت از این مشکل راه هایی را توصیه کرده اند که به مهمترین آنها اشاره می شود. بر اساس یک ملاک کلی، هر خاطری که موجب خیر شود، با ارامش همراه باشد، زود زوال پذیرد و توجه تمام به حق و لذت و رغبت در عبادت را در پی داشته باشد، ملکی و رحمانی است و هر آنچه غیر از آن باشد ، در زمره خواطر شیطانی به شمار می آید. نکته اساسی این است که خاطر شیطانی محدود به حرام و مکروه نیست. از آنجا که هدف از خلقت شیطان امتحان بندگان است، خداوند به او انواع علوم اغواء و گمراهی مردم را تعلیم داده است تا بتواند وسوسه هایش را با کمک نفس به قلب بندگان وارد کند . بنابر این ، با توجه به اقتضاءات و مراتب افراد و از طریق ترغیب یا منع از همه احکام شرعی پنجگانه بر ضمیر آنان ورود پیدا می کند به همین خاطر ظرافت کار بیشتر است و در تشخیص مکر شیطانی باید بسیار مراقب بود و هشیارانه عمل کرد. معيار و ميزان، و فرق بين خواطر و القائات و واردات در كتب اهل سلوك و رياضت و متأدبين بآداب و شريعت اسلامى مسطور است. القائات را تقسيم بالقاء صحيح و فاسد نمود‏اند. القائات صحيحه قابل وثوق و اعتماد است بر خلاف القائات فاسد. آنچه مربوط بعلوم و معارف باشد، القاء ربانى و آنچه كه سالك را به طاعت خداوند و بجا آوردن واجبات و مستحبات، و بالجمله آنچه كه در صلاح سالك باشد، القاء ملكى است؛ و يكى از انواع الهام نيز بشمار مى‏رود. القائات فاسد، منقسم بالقاء شيطانى و نفسانى مى‏شود. القاء شيطانى موجب تمايل انسان بمعاصى مى‏شود. القاء نفسانى موجب رغبت انسان به امورى كه موجب التذاذ و حظوظ نفسانى است مى‏گردد. ادامه دارد... سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
پرهیز کردن از افکار سوء :  در مثل، فكر مانند شير درنده است و دلها به مانند بيشه زاران است. پس از انديشه‏ ها بايد پرهيز كردن تا قلب از فكرهاى وحشى حفظ شود. مادام كه بيشه دل، از خواطر پريشان خالى نباشد، به خاطر هجوم شيران درنده ،از جوشش معارف خبرى نباشد. پرهيز كردن از دوا دادن بهتر است، چه آن كه جاى زخم بيشتر خارانده شود بيمارى اش وخيم‏تر مى‏ گردد. مانع گذاشتن براى نيامدن خواطر مزاحم بهتر از آنست كه خواطر سوء بيايد، و بعد بخواهد دفع كند. احتماها بر دواها سرور است ز آنكه خاريدن، فزونى گر است  پرهيز ريشه هر علاجى است بعد از آن خوب قوت روحى خود را ببين. احتما اصل دوا آمد يقين احتما كن قوه جان را ببين احتما(از ریشه محو به معنی  محو کردن ،پرهيز كردن) از اين جاست كه رسول خدا(ص) فرمود: پرهيز كردن سرچشمه هر درمان مى‏ باشد. (الحمية رأس الدواء) و بالاترين رياضت نگاه داشتن دل از خواطر سوء و افكار خراب است. گلستان کشمیری استاد علی اکبر صداقت سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل چهاردهم :نفی خواطر (قسمت پنجم ) نفی خواطر و مراتب آن : نفي خواطردر عرفان عملي يا سير وسلوك كاربرد دارد و مشارطه ومراقبه و محاسبه در بين علماي اخلاق درتزكيه نفوس بكار ميرود. امانفي خواطر از مهمّات وصول به مقصد در سلوک الي الله است، و اكثر افرادى كه از راه بازمانده و نتوانسته‏ اند به مقصد برسند، در اين مرحله توقف كرده­ اند. خطرات اين منازل عبارت است از عبادت اصنام و اوثان و كواكب و آتش و گاه زندقه و فرعونيت و دعواى حلول و اتّحاد و نفى تكليف و اباحه و امثال آن. حلول و اتّحاد كه از خطرات مهمّ است، از صاف نمودن ذهن به وسيله نفى خواطر براى سالك پيدا مي­شود. چون سالك هنوز از وادى اسم و رسم بيرون نرفته است، از اين رو ممكن است در اثر تجلّى صفاتيه يا اسمائيه چنين تخيل كند كه الله با خوديت و شخصيت او متّحد است، و اين همان معناى حلول و اتّحادى است كه كفر و شرك است و حال آن­كه معناى وحدت وجود به كلّى معناى تعدّد و تغاير را نفى مى‏كند و در برابر وجود مقدّس حضرت احديت تمام وجودات را جزء موهومات مى‏شمرد و همه را سايه مى‏شمرد. سالك به واسطه ارتقاء به اين مقام تمام هستى خود را از دست مى‏دهد و فانى مى‏شود و غير از ذات مقدّس او در عالم وجود ذى وجودى را ادراك و ذوق نمى‏نمايد. نفى خواطر عبارت است از تسخير قلب و حكومت بر آن، تا سخنى نگويد و عملى انجام ندهد و تصوّرى بر او وارد نشود، مگر به اذن و اختيار صاحب آن. و تحصيل اين حال بسى دشوار است. چون سالك در مقام نفى خاطر مى‏افتد ناگهان متوجّه مى‏شود كه سيل بنيادكن خواطر و اوهام و خيالات او را فرا مى‏گيرد و حتّى خاطراتى كه باور نمى‏كرد به خاطرش خطور كند از وقايع كهنه گذشته يا خيالات غير قابل وقوع بر او راه مى‏يابند و پيوسته او را مشغول به خود مى‏كنند. سالك بايد در اين مقام ثابت بايستد و هر خاطرى كه پيدا شود و زحمت دهد او را با شمشير ذكر هلاك كند. و مراد از ذكر در اين­جا همان اسماء الهيه است كه بايد سالك در وقت خطور خاطره به يكى از آن اسماء توجّه كند و توجّه خود را بر آن مستدام بدارد تا آن خاطر از خانه دل بيرون رود.اين مرحله حتما بايد با ولي يااستاد خاص همراه گردد وگرنه به ظلمات منتهي خواهد شد. طريقه مرحوم ملاحسين­قلي همداني در نفي خواطر مرحوم آخوند ملا حسين قلى همدانى و شاگردان وي هرگز نفى خواطر بدون ذكر عملى نداشته ‏اند، بلكه رويه ايشان التزام در امر مراقبه و اهتمام به مراتب آن بوده است. مراتب مراقبه اوّل درجه مراقبه اين است كه سالك از محرّمات اجتناب كند و تمام واجبات را به جاي آورد، و در اين دو امر به هيچ وجه مسامحه نورزد. دوّم درجه، آن است كه مراقبه را شديد نمايد و بكوشد هر چه مى‏كند براى رضاى خدا باشد و از امورى كه لهو و لعب ناميده مى‏شود، اجتناب نمايد. چون در اين مرتبه اهتمام نمود براى او تمكّن پيدا مى‏شود كه ديگر خود را نبازد و اين خوددارى در او به سر حدّ ملكه برسد. سوّم درجه، آن است كه پروردگار جهان را پيوسته ناظر خود ببيند، و كم‏كم اعتراف مى‏نمايد كه خداى متعال در همه جا حاضر و ناظر و نگران همه مخلوقات است. و اين مراقبه در تمام حالات و در همه اوقات بايد رعايت شود. چهارم درجه، اين است كه خودش خداى را حاضر و ناظر ببيند و به طور اجمال مشاهده جمال الهى نمايد. وصيت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله به ابى­ذرّ غفارى اشاره به اين دو مرتبه اخير از مراقبه است: «خداى را چنان عبادت كن مثل آنكه گوئى تو او را مى‏بينى و اگر نمى‏توانى او را ببينى او را طورى عبادت كن كه بدانى او ترا مى‏بيند». بنابراين عبادت در مرحله‏اى كه خدا او را مى‏بيند پائين‏تر است از مرتبه‏اى كه او خدا را مى‏بيند. چون سالك بدين مرتبه رسد براى آن­كه بتواند به كلّى اغيار را از ذهن خود خارج كند بايد نفى خاطر را در ضمن يكى از اعمال عباديه به جاى آورد. ادامه دارد... منبع: سيد محمد حسين حسینی تهرانی  رساله لب اللباب. سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل چهاردهم :نفی خواطر (قسمت ششم ) نفی خواطر پنجره ای به سوی نیستی و فنا : اگر برای سالک ،نفی خواطر به خوبی صورت گیرد ،بلاخره وی را به عالم نیستی می رساند که هستی محض است؛بطوریکه دیگر نه تنها خاطره ای بر او وارد نمی شود،بلکه ممکن نیست که وارد بشود ،و سالک چنان در عالم توحید مستغرق می شود که مجال نزول به کثرات را پیدا نمیکند و خاطره ای بر او نمی گذرد ،تو گویی که میان او و میان خواطر سد سکندر کشیده اند که به هیچوجه قابل رخنه و شکاف نمی باشد. در این حال خاطرات با اجازه وی و با اذن نفسانی وی وارد می شوند ،یعنی اگر اجازه داد، خاطره ای بر ذهنش عبور میکند و الا فلا. بنابراین حال سالک در این حال با حال قبلی او در دو جهت عکس قرار میگیرد : در وهله اول خواطر بدون اذن و رخصت او هجوم می آوردند و زوایای قلب را تصرف می کردند و بقول ما کودتایی در دل او حاصل می شد که باید سالک با رنج و تعب مدتها زحمت بکشد تا بتواند حضور قلب پیدا کند و خواطر را بالمره دفع نماید ،ولیکن در این وهله سالک پیوسته با خدا و در حرم خداست و خاطره ای حق ورود ندارد . ممکن است روز ها و ماهها بگذرد و خاطره ای بر ذهنش مرور ننماید مگر خاطرات نیک و بدون ضرر که لازمه معیشت است ،مثل لزوم آب آشامیدن در موقع عطش و پاسخ سلام دادن و امثال ذالک... علامه طهرانی روح مجرد نفی_خواطر سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
در آن ساعت که تنها نشستی و در بر خود بستی و از اغیار رستی ،نه تصور کنی که از همه رمیدی که بسا غوغای نفس در همان خلوت سرا از غوغای بیرون بیشتر بود؛ لازم است در انجا که نشستی فقط به خود نگری و هیچ خیال نه خوب و نه بد بر اندیسه نگذرانی که خلوت حقیقی وحدت بود و چون با همین علم حضوری به درون نگری ،هر چه از ان سوی رسد جز نور نباشد. حضرت استاد کریم محمود حقیقی ساغر سحر ص 181 سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
    نفی خواطر و مبتدیان : در رساله ی سیر و سلوک منسوب بحرالعلوم ، تعداد منازل سلوک، از یک دیدگاه ،به بیست و پنج منزل تقسیم شده و منزل بیست و سوم، نفی خواطر قرار داده شده  . بنابراین نفی خواطر تقریبا جز  منازل  پایانی  سلوک می باشد  و مبتدیان نباید متوقع  باشند که از همان  ابتدا بتوانند نفی خواطر کنند و انتظار  برداشتن گام های بلند در این وادی را داشته باشند ،   بلکه هرکس باید ببیند در کدام منزل قرار دارد و آداب و تکالیف همان منزل را انجام دهد تا به منزل بعدی صعود نماید. تا دل و جان سالک در کوره سلوک گداخته نشود، آمادگی رهایی کامل از افکار و خواطر دنیوی را نخواهد داشت  ، موفقیت نهایی در این وادی مستلزمه بکار بستن کلیه دستورات سلوکی در  عرض سالیانی دراز می باشد. بقول شاعر : "گر حفظ مراتب نکنی زندیقی"   منازل بیست و پنج  گانه به شرح زیر است: أوّل‌ :  ترك‌ عادات‌• دوّم‌ :  عزم• سيّم‌ : رفق‌ و مدار• چهارم‌ : وفا .• پنجم‌ :  ثبات‌ و دوام‌• ششم‌ : مراقبه• هفتم‌ : محاسبه• هشتم‌ :  مؤاخذه‌• نهم‌ :  مُسارعت‌• دهم‌ : ارادت• يازدهم‌ : ادب‌ نگاهداشتن‌ نسبت‌ به‌ جناب‌ مقدّس‌ باري‌ و رسول‌ و خلفاي‌ او• دوازدهم‌ : نيّت• سيزدهم‌ : صَمْت‌• چهاردهم‌ : جوع‌ و كم‌ خوري• پانزدهم‌ :خلوت• شانزدهم‌ : سَهَر• هفدهم‌ : دوام‌ طهارت‌• هيجدهم‌ : مبالغه‌ در تضرّع‌ و ذلّت‌ و مسكنت‌ و خاكساري‌ در درگاه‌ ربّ العزّه‌• نوزدهم‌ : احتراز از مشتهيات‌ به‌ قدر استطاعت‌• بيستم‌ : كتمان‌ سرّ• بيست‌ و يكم‌ : شيخ‌ و اوستاد • بيست‌ و دوّم‌ : ورد• بيست‌ و سوّم:‌ نفی خواطر.   بيست‌ و چهارم‌ : فکر. بيست‌ و پنجم‌:  ذکر. سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل چهاردهم : نفی خواطر (قسمت هفتم ) ادامه... روشهای نفی خواطر  : بزرگان عرفان  برای نفی خواطر  روشهایی را بیان داشته اند که به مهمترین آنها اشاره می شود: 1_ محاسبه انفس محاسبه انفس به اين صورت بوده است كه اهل طريق هر روز گفتار و كردارشان را در دفترى مى ‏نوشتند و شب پس از نماز عشاء در خانه‏هايشان به خلوت مى‏نشستند و به دفترهايشان مى‏نگريستند و هر عمل و قولى را به آنچه شايسته آن بود مقابله مى‏كردند، اگر شايسته توبه بود توبه مى‏كردند و اگر سزاوار شكر بود شكر تا از محاسبه آنچه در آن روز از آنان سر زده بود آسوده مى‏شدند و بعد مى‏خوابيدند و اين را محاسبه اقوال و افعال مى‏گفتند. ابن عربى تقييد و محاسبه خواطر را نيز بر آن افزوده است و او علاوه بر اقوال و افعال آنچه را كه بر خاطر مى‏گذشته و نفس قصد آن را مى‏كرده مى‏نوشته و در همان وقت شب به محاسبه جمع اقوال و افعال و خواطر مى‏پرداخته است. 2_تقویت روح از راه ذکر و عبادت این روش برای اهل زهد و ذکر و عبادت است که در اثر کمال  مراقبت و اشتغال به ذکر و به دست آوردن روحانیت و نورانیت و قدرت  روحی ، پیشرفت در سلطه روحی برای محدود ساختن و نفی خواطر پدید می آید. 3_ تمرکز و تقویت ذهن و فکر سالک با سیر مراحل طبیعی و توسل به مقدمات عادی خارجی به جلوگیری و محدود ساختن تهاجم خواطر پرداخته و در نتیجه خواطر را در تسلط و اختیار خود در می آورد. که بدینگونه که به یکی از محسوسات چشم می دوزد و با تمام قوای ظاهر و باطن به آن متوجه می شود و این عمل را حداقل اربعینی مواظب می دارد و در تمام این مدت تعلیم استاد به اوراد و اذکار ی می پردازد تا به نفی خواطر نایل آید. این روشی است همگانی که هر کسی می تواند از آن برای تمرکز فکر و نفی خواطر بهره جوید. ادامه دارد... سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
مراقبه، نفی خواطر  ،ذکر : تکرار اذکار و حتی تداوم بر آنها چندان دشوار نیست ،آنچه مفید است تمرکز فکر و حضور قلب نسبت به معبود و نفی خواطر است و این امری است بسیار دشوار ،زیرا در حین ذکر انواع افکار و خواطر گوناگون بر انسان هجوم می آورند و او را از یاد خدا غافل میکند، بنابر این تا نفی خواطر نشود نفس لیاقت پذیرش افاضات  و اشراقات الهی را پیدا نمی کند، قلبی  می تواند محل تابش انوار الهی قرار گیرد که از اغیار خالی باشد. نفی خواطر نیاز به عزم و تصمیم جدی و جهاد و مراقبت و پایداری دارند، چنان نیست که یک مرتبه به بدون تمرین و ممارست امکان پذیر باشد . خودسازی ابراهیم امینی سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و معرفت الهی عامل چهاردهم : نفی خواطر (قسمت هشتم ) ادامه... روشهای نفی خواطر: تمرین تمرکز فکر و نفی خواطر از علامه طباطبایی ره : "در مکان‏ خلوتى‏ که هیچ مشغولى‏ آور و بازدارنده‏ اى همچون نور، صدا، اثاث و مانند آن نباشد مى‏نشینى، به طورى که به هیچ کارى مشغول نباشى و هیچ کارى از تو صورت نگیرد و چشم‏هایت را بسته نگه مى‏ دارى. سپس صورتى را مثلا صورت «ا»(= الف) در خیال مجسم ساخته تمام توجهت را روى آن متمرکز مى‏سازى، و مى‏ کوشى که هیچ صورت دیگرى را به ذهنت وارد نسازى و تنها به همان صورت «ا» توجه داشته باشى. در آغاز امر مى‏ بینى که صورت‏هاى خیالى و وهمى دیگرى مزاحم ذهنت شده آن را تاریک و مشوش مى‏ سازند؛ صورت‏هایى که بسیارى از آنها قابل تشخیص از یکدیگر نیستند، صورت‏هایى که مربوط به افکار روزانه و شبانه و خواسته‏ها و هدف‏هاى تو است که مثلا پس از یک ساعت دیگر تو در فلان جا و با فلان شخص دیدار کرده یا مشغول به انجام فلان کار خواهى بود. این در حالى است که تو در خیال خود تنها به صورت «ا» نظر دارى و متوجه آن هستى و این تشویش فکر و بى‏نظمى ذهنى تا مدتى دوام خواهد داشت و با تو خواهد بود. سپس اگر چند روزى کوشش را در خالى ساختن ذهن از صورت‏هاى مزاحم و غیر مورد نظر ادامه بدهى، خواهى دید که پس از مدتى خواطر و اوهام رو به کاهش گذاشته و رفته رفته کم مى‏شود و قوه خیال نورانیتى به دست مى‏آورد، به طورى که هرچه را که به قلبت خطور مى‏کند چنان روشن و صاف است که گویى دارى آن را با چشم حسّى مى‏بینى. سپس همین‏طور روز به روز این خواطر کاهش یافته و تا آنجا پیش مى‏رود که متوجه مى‏ شوى هیچ صورت دیگرى جز همان صورت «ا» در ذهنت پدیدار نمى‏گردد." منبع :رساله الولایه  از مرحوم علامه طباطبایی سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
توضیح دستورالعمل نفی خواطر از مرحو م علّامه طباطبایی : این تمرین توجه به نقطه « الف» را برای نمونه آورده اند. شاید منظور ایشان از الف همان الف الله و یا اشاره به احدیّت است. تمرکز به نقطه «الف» دستور کلّی برای تمرکز است. از این رو، برخی از علّامه نقل می کنند که در ابتدا به الله تمرکز کنید. در دستورات دیگران است که به اسمآء الله یا کعبه(شاید تصویر کعبه؟) تمرکز کنید. این روش تمرکز مقدّمه ای است به روش علّامه طباطبایی و استادشان و دیگر بزرگان مکتب تربیتی ملاحسین قلی همدانی برای نفی خواطر و آمادگی ورود به وادی معرفت نفس عمل به دستور نفی خواطر، با التزام به مراقبه آثار سلوکی و روحی فراوانی دارد؛ از جمله این که با نفی خواطر، سالک مراقب، مراقبه اش شدیدتر و ذهنش صافتر و برای پیمودن مراحل نفس آماده تر می شود. دستور دیگر علّامه برای نفی خواطر: هنگام هجوم خواطر، اسم جلاله الله الله الله را پشت سر هم چنان بگویید که گویا شیطان را با این ذکر می رانید. یا لا اله الا الله یا لا حول و لا قوة الا بالله زیاد بگویید. منبع : http://eshraqkherad.parsiblog.com سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و معرفت الهی عامل چهاردهم :نفی خواطر (قسمت نهم ) ادامه ... روشهای نفی خواطر : این روش و  برنامه  بر اساس چهار اصل مهم سلوکی بنا گردیده است  : اول : دوری از گناه دوم : مراقبه سوم: تفکر چهارم :استقامت  طریقه انجام آن بدین شکل است که : هر شب و هر سحر (در دو موقع ازشبانه روز ) ،قبل یا بعد از انجام واجبات ،در خلوت بنشینید و بدون اینکه کاری انجام دهید  فقط به خودتان نگاه کنید. به افکار نگاه کنید و اونا رو دنبال کنید. در برنامه ی ورد و ذکر انسان به نوعی با افکار می جنگد و  خودش را به زحمت می اندازد که به هر قیمتی که شده از ورود افکار جلوگیری کند، ولی در اینجا نیازی نیست با افکار بجنگید ،بلکه برعکس از افکار با روی باز استقبال میکنید و تجزیه و تحلیل می کنید که هر فکری ریشه اش از کجاست. خودتان رو با افکار درگیر نکنید ،از این موضوع ناراحت نباشید که چرا اینقدر جان و دل شما را افکار دنیوی و خصوصا دیگران به خودش مشغول کرده ، از ذهن شلوغ و پر از سر و صدا مایوس نشوید، بلکه فقط از اون  آگاه باشید.  اگر بر این برنامه مداومت کردید ، اولا خواهید دانست که شما جز فکر و خیال چیز دیگری نیستید و ثانیا اگر  خوب این افکار را  تجزیه و تحلیل  کردید، خواهید دانست که ریشه هر فکر و خیالی در یک گناهی است که در گذشته و یا در  طول روز انجام داده اید و منشاء همگی آنان هم  بر می گردد به یکی از رذائل نفسانی ، و یا حب و توجه به دنیا ، مثلا : نگاه و توجه به نامحرم حسادت دروغ حرف لغو ریا شرک خودنمایی عجب و غیره... اینها همه شب و در هنگام مراقبه در قالب فکر و خیال  بر شما ظهور  می کنه و روح و  جان شما رو به خود مشغول میکنه ، جان همه روزه لگد کوب خیال وز زوال وز زیان و خوف مال نی صفا میماندش نی بال و پر نی به سوی آسمان راه سفر کافیه به این افکار توجه  کنید و همون جا آگاه شوید که چگونه فلان گناه شما، اول شد فکر ، بعد شد هستی ذهنی و مجازی شما، بعد شد "من"شما و این" من " شد حجاب بین شما و خدا . و به تدریج بر خود شناخت پیدا میکنید و از گناهان یکی پس ازدیگری توبه می کنید تا جایی که هیچ فکری باقی نماند. از درون خود این آوازها ترک کن تا کشف گردد رازها و... حضرت علی ع  چه جالب می فرماید: محو الموهوم... یعنی هستی مجازی و اعتباری خود رو محو کن . و در حدیث دیگری : "عرفت الله تعالی به ترک الافکار" یعنی خداوند را با ترک کردن  افکار شناختم . به تدریج که این برنامه رو انجام دادید، افکار یکی پس از دیگری محو میشوند ، و جای این افکار دنیوی ،مشهودات غیبی و ملکوتی را خواهند گرفت : عجائب نقش ها بینی خلاف رومی و چینی اگر با دوست بنشینی ز دنیا و آخرت غافل و بلاخره کار به جایی میرسه که نه تنها در سحر و در نماز، بلکه هنگامی هم که در جمع هستید جای دیگری هستید و   در ملکوت سیر می کنید. هرگز در میان غائب و حاضر شنیده اید من خودم اینجا و دلم جای دیگریست. منبع :تهیه شده در این کانال سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راه علاج نفی خواطر  ترک علائق دنیوی : پس علاج در دفع وساوس شیطانیه و خواطر نفسانی نیست مگر قطع علایق ظاهریه و باطنیه و ترک جاه و مال و اهل و عیال و فرار از یار و رفیق و دوست و شفیق و در کنج تنهایی نشستن و در بر روی آشنا و بیگانه بستن و همه هموم را یکی کردن; و تازه همین هم کفایت نمی کند و باید سالک خود را مشغول سازد ،بعد از قطع علائق و گوشه نشینی به اوراد و اذکار و مناجات با پروردگار و نماز و دعا و عبادت و تلاوت قرآن با حضور قلب ،زیرا که ذکر ظاهری را  بی حضور  قلب در دل اثری نیست. معراج السعاده ملا احمد نراقی سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل چهاردهم: نفی خواطر (قسمت دهم ) ادامه... استقامت شرط موفقیت در نفی خواطر :      نفي خواطر موضوعي بسيار حساس و مورد نياز سالكين است، كه خيلي از أهل سير و سلوك در اين باره ناراحت هستند و گله مي‌كنند، كه ما سال‌ها است در اين راه هستيم و هنوز موفق نشديم كه به نفي خواطر برسيم و این ما را آزار مي‌دهد.      (اهل سلوک می‌گویند) وقتی مي‌خواهيم ساعتي با خداي خودمان خلوت كنيم، دعايي بخوانيم، قرآنی بخوانیم و یا نمازي بخوانيم، مي‌بينيم كه خواطر از همه سو به ما حمله کرده و هجوم مي آورند؛ لذا افکار و خواطر متشتت، ما را خيلي اذيت و آزار مي‌دهد و نمي‌گذارد در آن ساعتي كه ما برنامه ريزي كرده ايم با محبوب خودمان خلوت كنيم و گفتگوي روحي و مناجاتي معنوي انجام دهيم و از گفتگوي با معبود و معشوق خودمان لذت ببريم؛ (چون) مي بينيم در ذهن مان يكسري مسائل مادي، شيطاني، جنسي و غير جنسي وارد مي شود و خلاصه آن ساعت ما را به کثافات فكري آلوده مي‌كند. (سوال می‌شود) چه كار كنيم كه خود را از دست اين همه خواطر و اين همه افكار پراكنده نجات دهیم و رها شویم؟ در پاسخ گفته  می شود : اگر بخواهيم مسأله نفي خواطر را به صورت كامل به آن برسيم، (باید بدانیم که) اين موضوعی پیش پا افتاده كه در دسترس همه باشد نيست، اين موضوع و مطلبي مهم است كه به راحتي و به زودي به دست نمي آيد و تا رسيدن به آن راه زيادي هست، ولي به صورت تدريجي امكان دارد.       يك سالك باید خودش را مایوس نكند و به تدريج با اربعين ها، با رياضت‌ها، با دستورات، اين راه (رسیدن به نفی خواطر) را طی کند؛ اما اين كه از اول بگوید ما بهش نمي‌رسيم و یا ما اين را در خودمان نمي بينيم و ما نمي‌توانيم و… را باید از دل پاک کند؛ (و یا سوال می‌شود که) ما هر چقدر (خواطر را) پاك كنيم، باز هم يك مقدار تهش مي‌ماند و بالاخره ما با اين اوصاف چكار كنيم؟ (در پاسخ باید بگوییم) آن‌هايي كه اين راه را رفتند مي گويند امكانش هست و انسان مي تواند برسد و شما نباید آیه یاس بخوانید؛ حتي انسان می‌تواند به جايي برسد كه دل را به تسخير خودش در بياورد، يعني دل را خاموش كند از هر چه فكر غير خداست، مي‌تواند در ذهنش هيچ چيز راه ندهد. (سالکین  می‌گویند) من نمي‌توانم، خيلي كار كرده ام خیلی زحمت کشیده ام، خيلي نماز شب و سجده های طویل كرده ام، اربعينات و دستورات انجام داده ام و خیلی سال است در این راه هستم؛ ولی در پاسخ گفته میشود : مثلا یک چهارم راه را رفته اند و حتي ممكن است در بعضي حالات (خواطر) تشديد شود؛ چون قلب به معنای تقلب است، یعنی منقلب می‌شود، (لذا ممکن است بعد از سال‌ها) منقلب شود، معکوس شود و ممکن است برگردد به حالت‌هاي اولیه و شما خیال کنید به طور کل خالي شدید و هیچ چیز در کار نیست! اين عوارضی است كه امكان دارد پيش بيايد؛ لذا ما این (موضوع) را داریم و به شما می‌گوییم و قبلا هم گفته‌ایم، الآن هم تکرار می‌کنیم که اين چيزها لوازم اين راه است، پس سالکین از اين راه دست نكشند. لوازم اين راه فراز و نشيب ها و بالا و پايين شدن ها است؛ يك وقت شما را مي برند پايين ته ته! دستتان را خالي مي كنند، مي گويند هيچ چيز نيست و گاهي دستتان را آن‌قدر پُر مي‌كنند كه از همه جا سرازير مي‌شود، آب از همه جا سربالا و پس می‌ریزد! و شما در شادي و انبساط بزرگي هستيد و همه دنيا در دست شما مثل یک تخم مرغ است؛ لذا تا زماني كه به آن ثبات و مقیميت (و مقام) نرسد، اسمش «حال» است، حال يعني تحول و «مقام» يعني اقامتگاه. بنابراين نبايد هيچ وهمي و خوفي به خودمان راه دهيم (و مشغول این سوالات شویم) که چرا ما در راه نیستیم؟ چرا ما اين همه تو راه بوديم و هيچ استفاده ايي نكرديم، آيا مشكل من هستم، استادم هست يا راهي كه دارم ميرم، مشكل غذا و يا لقمه شبهه ناكي هست كه مي خورم، مشكل حقوقي هست كه دارم مي‌گیرم، مشكل محيطي هست كه دارم در آن زندگي مي‌كنم، مشکل خانواده من است؟ مشكل نفوس خبيثه ای است كه من زير بارش هستم! (یعنی) توي محل كار که می‌روم با نفوس خبيثه برخورد مي‌كنم و يا با نفوس خبيثه ايي مثل جن كافر و فاسق هست از راه غيبيات،  من را عاصي كرده‌اند و… امثال اين سوالات براي سالك پيش مي آيد، به شما اطمینان داده میشود ؛ هرچند که این افکار برای شما پیش می‌آید، شما باید استقامت كنيد، كه مهمترین شرط اين راه استقامت است. «إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا…»؛ استقامت می‌خواهد . استاد محمد صالح کمیلی منبع : www.komeily.com سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و معرفت الهی عامل چهاردهم :نفی خواطر (قسمت یازدهم ) ادامه...  نکاتی پیرامون نفی خواطر در سیر و سلوک الی الله ۱. از ابتدای سلوک، سالک باید در نفی خواطر بکوشد، اما آنچه در این بحث روی آن تأکید شده، نفی خواطر کلی است که با رسیدن به مقام توحید ملازم است. ۲. یکی از خطرات «ادعای حلول و اتحاد» است، از آنجا که سالک هنوز از وادی اسم و رسم بیرون نرفته، ممکن است در اثر تجلی صفاتی یا اسمائی چنین تخیل کند که: الله با خودیت و شخصیت او متحد است که البته این ادعا کفر و شرک است و خلط کردن میان این حالت و «وحدت وجود» و نوشتن یکی به جای دیگری ظلمی عظیم است. ۳. «توجه به نفس» از مصادیق ذکر به حساب می‌آید و معرفت نفس باب معرفت رب است و به همین دلیل «انفع المعارف» است. ۴. بسیاری از عادات فردی و اجتماعی ما جز ایجاد خاطره و صد چندان مشکل‌تر ساختن عمل نفی خواطر نتیجه‌ای به دنبال ندارد. از این قبیل است نشستن در جلسات لغو، آموختن دانش‌های غیرمفید، خواندن کتاب‌های بی‌محتوا، رفتن به سفرهای غیر ضروری. 5. گاهی افرادی به سلوک می‌پردازند که در گذشته به گناهانی آلوده بودند و در اثر تحولی که برایشان رخ داده در این مسیر قرار گرفته‌اند، پس از عمل توبه و احساس آمرزش و آرامش حاصل از آن، سالک حق ندارد تصاویری از گناهان لذت بخش گذشته را به یاد آورد بلکه، باید همۀ آنها را دفن کند. رساله سیر و سلوک ایت اله حاج  شیخ علی رضایی سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و معرفت الهی عامل چهاردهم: نفی خواطر (قسمت دوازدهم) ادامه... پرسش و پاسخ در خصوص نفی خواطر: پاسخ دهنده  (علامه سید محمد محسن   طهرانی )  سؤال: با عرض سلام؛ اينجانب به لطف خدا پس از تلاشي يك ساله در امر نفي خواطر (جز ياد خدا) توانسته ام تسلط بيشتري را پيدا كنم طوري كه مدتي رقّت قلب قابل توجهي پيدا ميكنم، ولي با گذشت چند روزي از دست مي دهم.حال ميخواستم بدانم كه چگونه اين مورد را هميشگي كنم و پس از اين مورد وارد چه مرحله جديدي مي شوم؟ پاسخ :  بايد مراقبه را پيوسته داشته باشيد.  در اولين مرتبه آن به معناي زدودن هر گونه خطور و تصور ذهني و خالي نمودن ذهن از صفات و ملکات و صور روزمره است .البته مراتب ديگري نيز دارد . و طبعاً بايد چشمها بسته باشد تا نتيجه بهتر حاصل شود.  در توجه به نفس انسان دفع خواطر مي کند و درون خود را جستجو مي کند،دروني که عاري از افکار و تصوّرات و توهمات و صفات مي باشد بدون هيچ گونه تعلّق و ارتباط با مبدأ و مکاني امّا توجه به عدم يعني انسان خود و همه مخلوقات را فاني و نيست ببيند و فقط ذات پروردگار را موجود و حيّ فرض کند.   سؤال: سلام عليکم با آرزوي توفيقات روز افزون شما و علو درجات مرحوم علامه تهراني، از علامه طباطبائي ره نقل شده که اسرع طرق نفي خواطر توجه به نفس مي باشد . اينجانب رساله الولايه علامه و رساله لب اللّباب ايشان و ... را هم مطالعه نموده ام لکن روش ، کيفيت و کميت ، آن را نفهميده ام خواهشمندم مرا در اين خصوص راهنمائي فرمائيد  پاسخ : در مسئله توجّه به نفس زدودن تخيّلات وخطورات در زماني خاصّ است وبه طور کلّي هر فکر و ذکري را از ذهن دور نمودن و پس از اين به عمق حقيقت نفس غور نمودن و خود را در آنجا يافتن است.        آيه شريفه: إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا یعنی: مؤمنين زماني که گروه شيطان بخواهند با آنان تماس حاصل کنند متنبّه و متوجّه مي شوند، انسان بايد در اين موارد فوري ذهن خود را برگرداند و حضور پروردگار را در فضاي موجود ايجاد نمايد. و بر همين اساس مسئله وسواس حل خواهد شد. منبع :سایت آیت اله محمد محسن طهرانی ادامه دارد... سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل چهاردهم :نفی خواطر (قسمت سیزدهم ) ادامه ... پرسش و پاسخ در خصوص نفی خوطر سؤال: سلام عليکم الف)براي رفع خواطر چه بايد کرد؟ ب)اينجانب نمي توانم در آيات الهي ومسئله نفس تفکر کنم و اصلا تمرکز ندارم چه عملي بايد انجام دهم؟ واساسا انسان در چه زماني و چه مواردي تفکر کندبهتراست؟ پاسخ : خطوراتي که براي انسان عارض مي شود ناشي از فعاليّت قوّه وهميّه ومتخيّله است وآن حاصل دو نکته مي باشد: اول ضعف ونقصان قوّه عاقله.  دوم حوادث وجريانات روز مره که صورت مثالي آن در نفس باقي مي ماند .براي رفع نقصان عقلي مطالعه و تفکّر در مطالب بجاي مانده از علماي الهي و عرفاءبالله همراه با انجام برنامه سلوکي وتهذيب وتربيت نفس ضروري است و براي مسئله دوّم عدم پرداختن به اخبار و وقايعي است که هيچ نفعي براي انسان ندارد. و به طور کلي هر چه قوه متخيّله انسان را تقويت کند بايد از آن دوري کرد .مثل مشاهده فيلمهاي بيهوده وشنيدن اخبار و حوادث و صحبت از وقايع روزمره خارجي وغيره و بايد توجه داشت که از بدترين ومخرب ترين کارها در مسئله خطورات  گناهان است که موجب تضعيف قوه عاقله و تقويت قواي واهمه ومتخيّله مي شود و بزرگان براي تقويت نفس در مقابله با خطورات دستور توجه نفس را مي دادند . يعني انسان حداقل در شبانه روز بيست دقيقه ذهن خود را از صورتي پاک گرداند و نگذارد خطوري براي او حاصل شود . البته در اين زمينه مطالب ديگري هم هست و براين اساس پاسخ سوال دوم نيز روشن شد . بهترين وقت براي تفکّر در نفس نيم ساعت قبل از طلوع فجر است. از اموري که موجب تحريکِ قواي شهواني و ايجاد تخيلات است اجتناب شود. منبع سایت ایت اله سید  محمد محسن  طهرانی سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
مراقبه ،عبور از سد قضاوت دیگران : ذهن ما در هر ارتباطی با دیگران ،به راحتی در دام قضاوت دیگران به اسارت در می آید.پس از پایان هر ارتباطی ، در لفظ اونا رو به خدا می سپاریم ،اما حقیقتش این است که در عمل ، اونا را به ذهن می سپاریم نه به خدا... ما خود را وادار کرده ایم که ساعت ها و بلکه روزها ، بر روی شخصی هرچند بی اهمیت فکر کنیم و در ذهن آن را بالا و پایین کنیم تا ببینیم در مورد ما چه فکر یا  قضاوتی می کند ،و هنوز در مورد شخص اول به نتیجه ای نرسیده ایم که در مواجهه با شخص بعدی قرار می گیریم و ذهن بدون اینکه از شخص اول نتیجه ای بگیرد ،شروع به بررسی قضاوت های شخص دوم در مورد خودش می کند و این سیر هم چنان ادامه دارد. چهل یا پنجاه سال می گذرد و ذهن هم چنان از این شخص به اون شخص به  دنبال نتیجه ای برای پیدا کردن و شناسایی خود در دیگران است  اما بی نتیجه... چون دیگران هیچگاه ما را تایید نخواهند کرد. مراقبه این فرصت را به شما می دهد که پی به این چرخه ی احمقانه ببرید و خود را از این چرخه خارج و دیگران را از ذهن بیرون نمایید. سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و معرفت الهی عامل چهاردهم :نفی خواطر (قسمت چهاردم) ادامه... پرسش و پاسخ در خصوص نفی خواطر: سلام بنده  حدود 7 سال است که تمرین سکوت ذهن و نفی خواطر میکنم.اما نهایتا 10 15 ثانیه بیشتر نمی توانم ذهنم را کنترل کنم.در این حال حالتی چون شناور شدن به من دست میدهد که دیگر برایم عادی شده.چرا در این مدت نتوانستم بر ذهنم غلبه کنم؟ پاسخ از استاد حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی علیکم السلام هو العلیم. باید روی نفس خود کار کنید منشأ تمام خطورات و تشویش های ذهنی، نفس است؛ کارکردن بر روی ذهن نتیجه اش همین است که می گویید. بزرگان سیر و سلوک و معرفت برای نفی خواطر در وهله‌ی اول، توجه به نفس را دستور می‌داده‌اند بدین طریق که سالک برای نفی خواطر باید مقدار ربع ساعت یا بیشتر را در هر شبانه روز معین نموده و در آن وقت توجه به نفس خود بنماید در اثر این توجه رفته رفته تقویت پیدا نموده، و خواطر از او نفی خواهد شد و رفته رفته معرفت نفس برای او حاصل شده و به وطن مقصود خواهد رسید ان شاء الله برای این منظور به دو امر بسیار توجه داشته و اهتمام ورزید اول تلاوت قرآن مجید به طور منظم در هر روز و بهتر آن است که صبح و بین الطلوعین باشد و البته در حین تلاوت التفات داشته باشید که قاری قرآن خداست جل جلاله. دوم توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام که خوب است. قرآن و سیره اهل بیت علیهم السلام برای این منظور راه تهذیب و تزکیه نفس را معرفی می کنند، عرفان و سیر و سلوک الی الله برای همین است باید خنجر را بر نفس زد تا دل گردد آزاد؛ ذهن و سایر اعضاء همگی فرمانبر نفسند پرداختن به اعضاء و ذهن و غیره راه اخلاق است که بقول سیدنا الاستاد چندصد سال طول می کشد تا انسان به نتیجه برسد بخلاف راه عرفان که راه میانبر است که البته لازمه اش تبعیت محض از دستورات سلوکی و داشتن استاد است. مرحوم حداد می فرمودند: بدون استاد محال است سالک الی الله از نفس عبور کند این استاد است که شاگرد را از نفس عبور می دهد کسی که در نفس است نمی تواند خودش را عبور دهد باید شخصی الهی وی را از این مرحله عبور دهد. منبع: goharemaerefat.ir سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل چهاردهم :نفی خواطر (قسمت پانزدهم ) ادامه ... داستانی عبرت آموز از مثنوی : چینیان و رومیان هر دو ملتی باستانی اند که همواره در صورتگری و مجسمه سازی در درجه بالایی قرارداشتند به طوری که در ادبیات ایرانی چین به نام سرزمین زیباییها و نگاره ها و روم سرزمین عظمت بناها سنگ تراشی ها و مجسمه ها معرفی شده است. در زمان یکی از پادشاهان(پادشاه فرضی) چینیانی که درخدمت بودندگفتند: ما در هنر نقاشی از همه برتریم! رومیان هم گفتند : ما در نقاشی بر شما فزون داریم! پادشاه در پی آزمون برآمد.دو خانه بزرگ که درهای آنها رو به روی یکدیگر باز می شد در اختیار آنان گذارد تا چینیان در یک خانه به کار پردازند و رومیان در خانه دیگر چینیان رنگهای فراوان خواستند تا نقاشی کنند و شاه هم هرچه خواستند در اختیارشان نهاد. چینیان با تلاش بسیار به رنگ آمیزی ونقاشی پرداختند رومیان هیچ نقشه و رنگی نخواستند در خانه بستند و به صیقل زدن دیوارها مشغول شدند. تا اینکه چینیان از کار فارغ شدند و با شادی و شعف تمام گزارش اتمام کار را دادند . شاه برای دیدار از آن نقاشیها به آن خانه شتافت خانه ای دید پر از نقشهای زیبا که عقل در آن خیره میماند پس از تحسین گویی به خانه مقابل که آن رومیان بود وارد شد پرده راکنار زد.        عکس آن تصویر و آن کردارها زد بر این صافی شده دیوارها. هرچه آنجا بود اینجا به نمود دیده را از دیده خانه میربود. رومیان چون فقط به صیقل زدن دیوار همت گذارده بودند ، با تابش نور ،همه آنچه چینیان نقاشی کرده بودند در دیوار رومیان به درخشش افتاد . شاه دیدکه این تصاویر منعکس در پرده رومیان بس زیباتر وشگفت اورتراست.   رومیان آن عارفانند ای پدر نی ز تکرار و کتاب و نی هنر لیک صیقل کرده اند آن سینه ها. پاک از آز و حرص و بخل وکینه ها.  کس نیابد بردل ایشان ظفر. بر صدف آید ضرر نی بر گهر. گرچه نحو و فقه را بگذاشتند. لیک محو و فقر را برداشتند.   تا نقوش هشت جنت تافته است. لوح دلشان را پذیرا یافته است در این داستان منظور از چینیان و نقاشی آنان ،اشاره به کسانی است که به جای زدودن دل از پلیدی ها دائم به فکر انباشتن علوم غیر مفید  ،درس و بحث و افکار زائد  در صفحه دل هستند ولی برعکس، رومیان با تزکیه ، نفی خواطر و صیقل زدن دل از تیرگی ها ،باعث شدند  که عکس هشت بهشت در صفحه دل آنان نقش بندد. عارفان صافی که دلها را صفا داده اند عکس حقایق هستی دردلشان میتابد.این اشراقات پیاپی چنان دلهایشان را منورکرده که نقش هشت بهشت درایشان منقش است.آنان ازعرش وکرسی برترند و بلکه درپیشگاه حق آرمیده اند و در عین الیقین محو دیدارند . پس خوشا به حال عارفان صافی نشان که خدایشان این چنین عزیز داشته است. پیامهای مثنوی سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
طهارت ذهن از افکار مضر و علوم  غیر مفید : ...و  در این راه پرهیز از هر علمی که در آن تو را نفعی نباشد ضروری است که پیامبر بر آن فرد که  انساب جاهلیت طوایف عرب را می شمرد گذشت و به او فرمود :  از این دانش بگذر که تو را در آن سودی نباشد و بسیاری از  دانش های امروز بر این روال است. تو را چه سود که طول رود خانه آمازون چند کیلومتر و ارتفاع جبال آند چند متر است ؟ خوراک مارمولک  چیست و پرستو سالی چند تخم می گذارد ؟ ،پرندگان مدیترانه در چه فصلی کوچ می کنند و خواب زمستانی خزندگان چند ماه طول می کشد؟ صحیح است که هیچ علمی دانستنش زیانی ندارد ولی ما که نمی توانیم همه دانشها را فرا گیریم پس چرا در میان آنها گل چینی نکنیم و به دانش مفید قانع نباشیم که این قناعت را همه عمر  کافی نیست. استاد کریم محمود حقیقی تجلی ص 50 علم_مفید_غیر_مفید سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل پانزدهم :اخلاص (قسمت اول ) حقیقت اخلاص : «اخلاص» در لغت به معناى پاک و خالص گردانیدن و با کسى دوستى بى‏ ریا داشتن و عبادت بى ‏ریا کردن است. و در اصطلاح عرفا و متصوفه، اخلاص آن است که از غیر، مبرى آید و روى دل با حق داشته باشد و هر کار که کند و هر سخنى که گوید، قطع نظر از خلق کند و به مدح و ذم ایشان التفات ننماید و ترک ریا کند در طاعات. اخلاص عبارت است از رهایى و تنزیه دل از هرگونه شایبه و کدورتى که صفاى آن را مشوب دارد و مکدّر نماید. و تحقق در آن چنان است که تمام چیزها را چیز دیگرى که غیر او است، مشوب و مکدّر مى‏نماید؛ چون از این شایبه ‏ها و کدورت‏ها رها شد و صفا یافت، آن را خالص نامند. و اما اخلاص در اصطلاح اهل سیر و سلوک آن است که براى عمل خود، شاهد دیگرى جز خدا نطلبى. و گفته‏ اند: اخلاص، تصفیه اعمال است از جمیع غش‏ها و کدورت‏ها. و نیز گفته ‏اند: اخلاص امرى است سخت پوشیده و پنهان، که نه فرشته را از آن خبرى است تا نویسد، و نه شیطان را که در آن فساد کند، و نه هوا و هوس را که دگرگونش نماید. اقسام اخلاص : در یک تقسیم، اخلاص را به دو قسم  تقسیم نموده اند : اخلاص و اخلاص اخلاص قسم اول ـ یعنى اخلاص ـ خود بر چهار قسم است: اخلاص در گفتار؛ اخلاص در کردار که در همه اعمال رضاى حق طلبد؛ اخلاص در اعمال و عبادات شرعى؛ و اخلاص در احوال و واردات قلبى. اما قسم دوم ـ یعنى اخلاص اخلاص ـ آن است که سالک، عمل خود را به هیچ وجه من الوجوه نبیند، بلکه همه اعمال را از آنِ خداى تعالى داند، بنابراین مخلص (به کسر لام) واقعى، خدا است نه او. مستند اهل سیر و سلوک در این کلمه، قرآن مجید است؛ و اغلب به آیه شریفه «وَ مَا اُمِرُوا إلاَّ لِیَعْبُدُوا اللّه‏َ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ »استناد نموده‏اند و در تعریف آن آورده‏اند: حقیقت اخلاص در سلامت سالک است از دو وصف ریا و هوا. و اصل در اخلاص، نیت است؛ از این جهت است که گفته‏ اند: اخلاص بدون عمل، بهتر از عمل بدون اخلاص است و نیت، اصل و اساس اخلاص است که «نیة المرء خیرٌ مِن عمله». سوره «قل هو اللّه‏» را از آن رو اخلاص خواندند که آن، خالص در ذکر صفات خداى تعالى است و با ذکر بهشت و دوزخ، وعده و وعید، و امر و نهى آمیخته نشده است. در اسرار التوحید آمده است: یکى پرسید: یا شیخ! اخلاص چیست؟ گفت: رسول صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله گفته است که «اخلاص سرّى است از اسرار حق، در دل و جان بنده، که نظر پاک او بر آن سرّ است و موحد که موحد است، بدان سرّ است...» شیخ ما گفت: هر کس که به نفس زنده است، به مرگ بمیرد و هر که به اخلاص و صدق زنده است، هرگز نمیرد؛ از سرایى به سرایى نقل کند. ادامه دارد ... سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
۰۰ ۰۰: کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»: 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 (۱) ▪️۱. هر روز صبح، ، یعنی دعای «اَللّـٰهُمَّ‏ رَبَّ النُّورِ الْعَظِيمِ ...» را بخواند. اشاره کردم که در روایت این دعا آمده است، اگر کسی روز آن را بخواند، از یاران بقیّة‌الله‌الاعظم ارواحنا‌فداه خواهد بود و اگر قبل از ظهور از دنیا برود، خدا او را برای اینکه در رکاب و محضر حضرت باشد، به دنیا برمی‌گرداند. ▪️۲. هر روز مرتبه ذکر را بگوید. ▪️۳. بعد از گرفتن بخواند؛ برای اهل قبور هم این آیه را بخواند؛ و یا خواندن آن را بعد از نمازهای ، ترک نکند. ▪️۴. گفتن اذکاری در این چهل روز توصیه شده است؛ مانند ذکر «یا باقِی»، روزی ١١٣ بار؛ ذکر «یا رَبُّ یا اََللهُ»، روزی ٢٠٤ بار؛ ذکر «یا صَمَدُ»، روزی ١٣٤ بار؛ ذکر «یا عَلِیُّ»، روزی ١١٠ بار و ذکر «یا باسِطَ الْیَدَینِ بِالرَّحْمَةِ»، ٤٠ مرتبه بعد از نماز . ▪️۵. در روزهای و چهل مرتبه سوره‌ی تکاثر: «اَلْهیـٰـكُمُ التَّكاثُرُ» را بخواند. ▪️۶. در طول این چهلّه، هر روز را بخواند.) ▪️۷. در طول روز با و با باشد و هنگام رفتن به بستر هم با باشد و با وضو به خواب برود. ▪️۸. در ایّام چهلّه حتماً هر روز نمازهای خود را اوّل وقت بخواند و مداومت بر خواندن نماز اوّل وقت داشته باشد. ▪️۹. اگر توانست در ، صد بار نماید. این استغفار را هم ممکن است در قنوت نماز وِتر (وَتر) به زبان جاری کند و یا جدای از نماز، در کنار نماز خود صد مرتبه استغفار کند. اگر در موفّق نشد و برای این کار فرصت کم آورد؛ در این چهل روز حدّاقل صد مرتبه استغفار در طول روز را ترک نکند.# ▪️۱۰. در طول این چهل روز، هیچ روزی را بدون تلاوت و یا گوش سپردن به آن از دست ندهد. ▪️۱۱. در این ایّام بر ذکر و یاد خدا مداومت داشته باشد. همیشه خود را در محضر و منظر الهی ببیند و حسّ حضور را کاملاً حفظ کند. ▪️۱۲. بر نفی مداومت داشته باشد. خطوراتی که ذهن و دل او را مشغول می‌کند، از دل بیرون براند. در این زمینه از ذکر «لا ‌اِلـٰـهَ‌ اِلاَّ ‌اللهُ» به خوبی می‌تواند استفاده کند. بیرون راندن همه‌ی افکار و تخیّلات از ذهن و دل، یعنی اینکه من فقط خدا را می‌خواهم؛ جز خدا هیچ چیز نمی‌خواهم و فقط می‌خواهم مشغول به محبوب خودم باشم. ▪️۱۳. یکی از آداب چهلّه‌ نشینی را ترک گفته‌اند؛ چون اغلب ما علیٰ‌رغم تدیّن و تقدسّمان نسبت‌به شرایطی که خدا در زندگی برای ما پیش آورده است، چه در جنبه‌های مادّی و بعضاً حتّی در جنبه‌های روحی و معنوی، به‌خدا اعتراض داریم؛ از خدا گله‌مندیم؛ با خدا دعوا داریم و ساخط و غضبناک بر خدا هستیم. [اینها تعابیری است که در احادیث وجود دارد و به آنها اشاره کرده‌ایم.] در این چهلّه انسان اعتراض به خداوند را ترک کند؛ خدا و پذیرای آنچه که خداوند برای او مقدّر کرده است، باشد؛ با خدا دعوا نداشته باشد؛ از خدا گله‌مند نباشد؛ خاطر او از خدا مکدّر نباشد و از خدا دلخور نباشد. ☑️در این زمینه دو جنبه وجود دارد: جنبه‌ی ، یعنی آنچه که خدا با ما کرده است و جنبه‌ی ، یعنی آنچه که به ما دستور داده که انجام دهیم. نسبت‌به هیچ‌یک از این دو مورد، یعنی آنچه خدا با ما کرده، یا آنچه خداوند به ما امر کرده است که انجام دهیم، معترض، دلخور، ناراضی و ناخرسند نباشیم. ▪️۱۴. یکی دیگر از آدابی که برای چهلّه‌نشینی ذکر شده، و کم‌خوردن است. البتّه نه به این معنا که به‌قدری کم بخورد که رمقی برای او نماند و به‌خاطر ضعف، از حال برود. بلکه شکم‌چرانی و پرخوری نکند و دنبال لذّت‌جویی از راه طعام نباشد. به حدّاقل ضروری اکتفا کند. از حدّاقل کمتر هم استفاده نکند؛ چون توان او را برای عبادت و طاعت در چهلّه می‌گیرد؛ امّا بیش از آن حد هم به خوردن نپردازد. ▪️تا جایی که می‌تواند در طول این چهلّه بگیرد و اگر همه‌ی این چهل روز را نمی‌تواند، حدّاقل روزهای و را روزه داشته باشد. اگر در این مدّت، روزه‌ی روزهای خاصّی هم مستحب است، آنها را هم از دست ندهد. ▪️۱۵. نکته ی دیگر در آداب چهلّه‌نشینی، پرهیز از خوردن است که باعث سنگینی انسان می‌شود؛ نوعی رخوت، سستی و خواب‌آلودگی در فرد ایجاد می‌کند؛ شادابی، پرتوانی و سرزندگی برای عبادت را از انسان می‌گیرد و کسالت را بر او حاکم می‌کند. غذاهای سنگین، غذاهایی که ادویه‌جات فراوانی در آن به‌کار رفته است، غذاهای بسیار چرب و امثال اینها، چنین خواصّ منفی‌یی دارند.
▪️۱۶. ❗️احتیاط کردن در ؛ یعنی انسان هر‌چیز که پیش آمد، نخورد. چیزهایی که به بودن آنها دارد؛ چه به اعتبار خود شیء خوراکی و چه به اعتبار منبع درآمدی که به تهیّه‌ی آن مواد غذایی یا شیء ‌خوراکی منجر شده است، از هر دو منظر حلال باشد. در این ایّام بیشتر دقّت کند؛ هر‌کس هر‌چه داد، نگیرد و نخورد و تا به حلال بودن آن پیدا نکرده است، حتّی‌المقدور استفاده نکند. ▪️البتّه اینها که گفتیم، برای اوایل راه است. در بحث مفصّل گفته‌ایم که هنگامی‌که فرد در سلوک به مرتبه‌ای از رشد رسید، خدا ولایت او را در دست می‌گیرد. وقتی به آنجا رسید، خدا اجازه نمی‌دهد کسی چیزی را که مشکل دارد، به او تعارف کند؛ که او استفاده کند. شخص در آن مرحله، در حریم امن الهی قرار می‌گیرد؛ خدا حریمی ایجاد می کند و او را محفوظ می‌دارد؛ در معرض آن چیزها قرار نمی‌دهد و نمی‌گذارد آن چیزها به‌سمت او بیاید؛ ولی در اوایل یا اواسط راه که هنوز این ویژگی در فرد ایجاد نشده است، باید مراقبت کند و در خوردن هرچه به او تعارف کردند و یا هرچیز خوشمزه‌ای که جلوی او گذاشتند و می‌تواند آن را بردارد و بخورد، احتیاط کند؛ تا با اطمینان بیشتری، خورده باشد. ▪️۱۷.خوراکی‌هایی را هم که مال افراد بخیل، پست، بی‌‌بند‌و‌بار و غیر متدیّن است، نخورد و در این چهل روز سعی کند سر سفره‌ی این گونه افراد ننشیند و این گونه افراد را نخورد. ▪️۱۸. سعی کند از هر پولی یا در هر منزلی، چیزی نخورد. خیلی کند حتماً پول او باشد و مطمئن باشد که اهل منزلی که می‌خواهد مهمانشان شود، هم در حلال بودن کسبشان، هم در پرداخت وجوهات شرعیّه‌شان و هم در پاکی و آنچه که می‌خواهند با آن غذا بپزند، مقیّد هستند. این دقّت‌ها را داشته باشد. تا جایی که می‌تواند، از هر فروشنده‌ مواد غذایی تهیّه نکند. حتّی‌المقدور غذای بیرون، مثل فست فودها، رستوران ها، چلوکبابی‌ها و امثال اینها را نخورد و تا جایی که می‌تواند، خودش را تهیّه و آماده کند. ▪️۱۹. در ایّام چهلّه‌نشینی توصیه شده است، انسان و بخورد. در این ایّام خوردن اینها برای حالات فرد، مفید است. نکته‌ای درباره‌ی اینکه چرا به این دو مورد اشاره شده است، در ذهنم وجود دارد؛ ولی زمان نداریم اشاره کنم. ▪️۲۰. ❗️ نکته‌ی دیگر اینکه کمتر با دیگران شود؛ کمتر مشغول دیگران شود و با آنها نشست‌ و ‌برخاست کند؛ تا جایی که می‌تواند، به حداقّل ضرورت اکتفا کند و بیش از آن، برای نشستن و حرف زدن با دیگران و نشست و برخاست با آنها وقت نگذارد. ▪️۲۱. در طول این چهل روز گوش ندهد؛ حتّی مارش، سرود یا موسیقی‌یی که اوّل اخبار رسانه‌ها پخش می‌شود. یعنی به‌طور کامل از موسیقی مصون بماند. علّت آن را هم گفتم و به روایت آن اشاره کردم، که اگر چهل روز در خانه‌ای موسیقی نواخته شود، غیرت و حیا از آن خانه رخت می‌بندد. ▪️۲۲. ❗#️چشم خود را از افتادن به غیرِ آنچه نظر بر آن واجب یا مستحب است، باز دارد و آن را کنترل کند؛ یعنی فقط به چیزهایی که دیدن آنها واجب یا مستحب است و ثواب دارد، کند. حتّی به نگاه به مباحات‌ نپردازد؛ چه برسد به مکروهات و محرّمات. ▪️۲۳. ❗️ خود را کنترل کند و آن را از گفتن جز چیزهایی که گفتن آنها بر او واجب یا مستحب است، باز بدارد. حرف‌هایی را هم که مباح است، نگوید؛ چه برسد به حرف‌های مکروه یا خدای نکرده حرام. ▪️۲۴. ❗️حتّی‌المقدور سعی کند جایی باشد که اگر می‌خواهد مشغول عبادت، تفکّر یا ذکری شود، سر‌و‌صدای دیگران نیاید. چه سر‌و‌صدای خود افراد و چه صدای رادیو، تلوزیون و امثال اینها؛ چون همه‌ی این صداها ذهن ما را به فکر کردن به آن اشخاص و یا محتوای آن صحبت‌ها مشغول می‌سازند و فکر و فراغت‌خاطر لازم برای اشتغال به ذکر خدا را از انسان سلب می‌کند ▪️اینها نکاتی بود که بزرگان سیر و سلوک در آداب چهلّه‌نشینی، به استناد روایات، توصیه کرده‌اند؛ که انسان به توفیق الهی و با امداد اهل‌بیت معصومین علیهم السلام لااقّل به مقداری که در این چهلّه مقدور و میسور است و در حدّی که در توان او باشد، عمل کند. ◾️استاد مهدی طيب ۹۲/۰۶/۱۴ ◾️