eitaa logo
تریبون مستضعفین
1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
52 فایل
کانال رسمی پایگاه اطلاع رسانی تریبون مستضعفین Www.teribon.ir تریبونی برای آنان که رسانه‌ای ندارند
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ آسیب شناسی و اولویت ناشناسی نو حجتیه ای 1️⃣ به تعبیر اغلب ذاتا ضد ارزش نیستند بلکه انحراف یا و در یک ارزش هستند. از منظر نظریه حد وسط نیز هر فضیلت یا اخلاق (شجاعت، سخاوت، تواضع و ...) یك حد معین دارد كه كمتر یا بیشتر از آن است و خود آن حد معین فضیلت است. طبیعتا هم از این امر مستثنی نیست؛ همان طور که بقیه ارزش های دینی یا اخلاقی نیز در معرض چنین آسیبی هستند. 2️⃣ مسئله امام با و جریان حاکم بر حوزه در دوران نهضت بر محور این شکل گرفت که چگونه در شرایطی که بر تمام شئون کشور حاکم شده، شما اولویت و ظرفیت جوانان انقلابی و مذهبی را به سمت مبارزه با میل می دهید. آفت مبتلابه جریان متحجر در ما معمولا همین اولویت نشناسی بوده است. عدم همراهی با امام در دوران نهضت اسلامی با این تشخیص که اولویت جامعه آن روز ایران نه مقابله با آمریکا که مبارزه با است و را که در برابر مارکسیسم ایستاده نباید تضعیف کرد، نمونه این اولویت ناشناسی است. 3️⃣ امام تعبیر «مارهای خوش خط و خال حوزوی» را در جلد 21 صحیفه که در واقع جمع بندی امام از دوران نهضت و تجربه 8 سال زعامت جامعه شیعه است؛ برای کسانی به کار برد که به تعبیر ایشان «هر کس را که بخواهد برای فقرا و مستمندان کار کند فورا و می خوانند» و «هر حرکتی را به متهم به یا بودن می کردند». 4️⃣ جریان نوحجتیه نیز در شرایطی که بخش مهمی از شئونات کشور را لیبرال در اختیار گرفته و در عین سکوت یا همراهی این جریان یکایک به دنبال جلو بردن پروژه های خود در حوزه های ، ، ، و ... است؛ اولویت را در ذره بین به دست گرفتن و کشف انحراف و رگه های مارکسیسم در جوانان مطالبه گر تشخیص داده اند. آن هم مارکسیسمی که به تعبیر رهبری در سخنرانی اخیر در دنیا نیز « ندارد؛ ... و هم از لحاظ ؛ ــ واز لحاظ دچار فقر شدیدند ــ واقعاً ضعیفند و حرف گفتنی‌ای ندارند»؛ چه رسد به جامعه اسلامی و دینی ایران. این جریان هیچ فهمی نسبت به این مسئله ندارد که اگر امروز برخی دانشگاه های کشور شاهد ظهور برخی گروه های است، این مسئله بیش از قدرت مارکسیسم یا جذابیت آن، حاصل بی توجهی به مسئله در برخی نهادهای جمهوری اسلامی از یک طرف و سکوت و محافظه کاری برخی جریانات منتسب به انقلاب در برابر این بی عدالتی ها است. 5️⃣ آیا هشدار امام نسبت به جریان حجتیه و حوزوی به مفهوم تایید یا یا انکار ضرورت نفی آن ها است؟ مسلما خیر. نقد امام به کج روی در اصلی و فرعی و اهم مهم کردن موضوعات بود. اگر دوستان ممحض در عدالتخواهی ما نیز ادعای ولایتمداری دارند خوب است تحلیلی بر مضمون بیانات رهبری در باب و کنند که چقدر از محتوای آن مربوط به تاکید بر ضرورت عدالتخواهی و مطالبه گری است و چه میزان در نقد یا آسیب شناسی آن. 6️⃣ مسلما نقد روش های غلط و ظالمانه ای که به نام انجام می گیرد، لازم است. اولین نقد به برخی جریانات و افرادی که به نام و ... از روش های ظالمانه ای استفاده می کردند توسط جریان اصیل عدالتخواهی شکل گرفت. سخنرانی وحید جلیلی با عنوان «عدالتخواهی اجتماعی یا فردی؛ نقدی بر عدالتخواهی های ظالمانه» و «ایران در هجوم دیمنتورها» در همان دوره ابتدایی رشد این جریانات انجام و جزوه آن نیز منتشر شد و همه این ها در حالی بود که هم زمان و بسیاری از رسانه های مروج این جریان نوظهور بودند. 7️⃣ تا زمانی که صدرالساداتی (با همان روش غلط) مشغول نقد دولت و وابستگان جریان مقابلشان بود، یکصدا مبلغش بودند به طوری که پربیننده ترین بخش خبری صدا و سیما (بیست و سی) به شکل مستمر فعالیت های وی را پوشش می داد ولی از وقتی که وی پا به اصولگرایی و همان سبک از افشاگری غلط علیه برخی شخصیت ها و نهادهای اصولگرا گذاشت تبدیل شد به نماد انحرافی بودن کل جریان عدالتخواه در ایران! 8️⃣ مسئله در نقد برخی اعمال نادرست به نام مطالبه گری نیست که همان طور که گفته شد جریان اصیل عدالتخواه خود در این زمینه پیشتاز بوده است. اختلاف در اولویت دادن به این مسئله در نظام موضوعات، سیاسی کردن نقدها،تعریف خط قرمزهای برای عدالت (به جای مرزهای و ) و تبدیل آن به دعوای حیدری-نعمتی برای به محاق بردن اصل عدالتخواهی و مطالبه گری از یک سو و سکوت در برابر انحراف در بقیه ارزش های دینی مانند تحجر، تکفیر و اشرافیگری به نام دین و انقلاب از سوی دیگر است. ✍️ http://Eitaa.com/teribon_ir
⭕رد پای انگلوفیل ها در یزد 🔺بعد از جنگ بین الملل دوم انگلوفیل های یزد، چون سیدضیاء طباطبایی و رضا صراف زاده به بهانه صنعتی سازی یزد پای انگلیس ها و مستشارانشان را به یزد باز کردند. ماحصل این کار هم جان گرفتن بهاییت و یهودیت در دارالعباده بود. 🔺البته یهودی های یزد پس از امضای قرارداد بالفور، با پیگیری سیدضیا به دنبال لقمه چرب فلسطین راهی قدس شدند و موسی قصاب یزدی در آنجا شد موشه کاتساو رئیس دولت اسرائیل. بساط بهاییت را هم صدوقی بزرگ و جوانان یزد در آستانه انقلاب ۵۷ برچیدند. 🔺حالا بعد از گذشت بیش از نیم قرن، انگار دوباره انگلوفیل های یزد هوس کرده اند به بهانه جهانی شدن یزد پای انگلیس ها را به دارالعباده باز کنند و این یعنی دوباره خبرهایی در راه است. ✍ علی اصغر مرتضایی راد http://Eitaa.com/teribon_ir