eitaa logo
تریبون مستضعفین
1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
52 فایل
کانال رسمی پایگاه اطلاع رسانی تریبون مستضعفین Www.teribon.ir تریبونی برای آنان که رسانه‌ای ندارند
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️چپ کردن چپ های دیروز: حزب توده کاپیتالیسم! 🔺 دیروز، امروز منورالفکر و شده‌اند. وضعیت تراژدیک چپ‌گرایی باعث شد تا افراد زیادی از آن ببرند. بریده‌های چپ‌گرای دیروز، امروز و از منتها الیه یک تراژدی، به اصلی‌ترین کاراکترهای یک کمدی تبدیل شده‌اند. 🔺 پروژه هم در سطح کنش‌گران ذهنی و هم در سطح عاملیت‌های عینی‌اش بر این بریده‌ها استوار است. تفکر نظری این پروژه از جانب کسانی امثال تقویت می‌شود که روزی مروج چپ آلتوسری بودند. در سطح تحلیلی چهره هایی همچون نمونه‌ی کاملی از یک چپ غیرمذهبی و بریده‌ی سابق است‌. در سطح ترویجی اما روزنامه نویسانی همچون مشتی است از خروارها بریده از چپ‌‌گرایی مذهبی. 🔻 در سطح عاملیت‌های بروکراتیک، مدافعان امروز با ته ریش‌هایی در چهره، اغلب کسانی هستند که دیروز با انبوهی از محاسن از محاسن ایده‌های چپ اقتصادی می‌گفتند و دفاع می کردند. کسانی که امروز کوشش زیادی برای برکشیدن حجابی از دین بر روی مفاهیم سرمایه‌داری می‌کند، روزگاری متأثر از فضای دهه چهل، چپ گرایی را پیشه کرده و بعدها با آشکار شدن افول ستاره چپ است که راست می‌شوند. 🔻 آن‌ها در واقع علیه سابقه‌ی خود شوریده‌اند. این ویژگی انسان‌های بریده‌ است که در وضع جدید خود همواره و در همه جا، به مدد تحلیل‌هایی آمیخته با هراس، نشانه‌ای از سابق می جویند. آن‌ها که روزی عالم و آدم را به خاطر ناباوری به کیش چپ‌گرایانه‌ی خود سرزنش می‌کردند، امروز خاطرات سابق خود را چونان کابوسی مرور می‌کنند و همواره حامل سطحی از توهم توطئه هستند و همه چیز را ساخته‌ی چپی‌ها می‌دانند. 🔻 آن‌ها دن‌کیشوت‌وار به جنگ صورتک‌های چپ‌گرایی می‌روند و  همه چیز را مرده‌ریگ حزب توده می‌نامند. غافل از این که هم اینان، التقاط را به مثابه اصلی‌ترین میراث و منشأ حزب توده به ارث برده‌اند. این کار آن‌ها علاوه بر ، از آن‌جا ناشی می‌شود که برای بازتولید خود نیازمند یک دگری رادیکال است. 🔻 به هر روی کسانی که دیروز در منتهای الیه چپ تراژدی می‌آفریدند، امروز در منتها الیه راست بازیگران کمدی هستند اما برای این‌که کار کمدی‌شان بیشتر به چشم بیاید، می‌کوشند تصویری از تراژدی دیروز را همواره پیش چشم قرار بدهند. 🔻 پیش از این خبرنگاری از غنی‌نژاد پرسیده بود: «شما در دوره انقلاب کجای جهان ایستاده بودید؟» و جواب شنیده بود که «این اهمیتی ندارد که من در آن زمان کجا ایستاده بودم»؛ وقتی اصرار کرده بود که «چرا مهم است. موسی غنی‌نژاد در برهه انقلاب 57 چه اندیشه‌ای داشت؟» غنی‌نژاد پاسخ می‌دهد «من، مثل بقیه ضد امپریالیست بودم، اما بعد فهمیدم که اشتباه کرده‌ام.» غنی‌نژاد، «چپ‌گرایی که لیبرال شد»، در دهه‌ی 40 و 50 یک تمام عیار بوده؛ وی درباره‌ی گرایش چپ‌گرایانه‌اش به محمد قوچانی که از او می‌پرسد: «در چپ چه گرایشی داشتید؟ چپ اروپایی؟» پاسخ می‌دهد «نه، نمی‌توانم بگویم. بیشتر چپ مارکسیستی بود. نوعی چپ به اصطلاح که به شوروی و حزب توده متمایل بود.» 🔻 روشنفکری چپ‌گرا در آخرین دوران خود به «دلالی» می‌رسد و به متأخر(کاپیتالیسم) خدمت می‌کند: « که در اثر پیروزی انقلاب به شدت منفعل و مبهوت شده بود، فروپاشی بلوک شرق نیز به حیرت و سردرگمی آن پایان داد، و به دنبال آن، با بازگشت به بستر اصلی روشنفکری، یعنی روشنگری قرن هجدهم، در خدمت و پروژه‌ی ناتمام آن قرار گرفت.» (انواع و ادوار روشنفکری؛ حمید پارسانیا) 🔹امروز خبری از حزب توده‌ی کمونیستی نیست و این کاپیتالیسم است که در ایران، حزب توده‌‌ای وابسته بناکرده است. بازیگران این حزب توده‌ی جدید، همان بازیگران سابقی هستند که در تراژدیِ حزبِ توده‌ی کمونیسم بازی می‌کردند و امروز در کمدیِ کارگردانی می‌کنند. ✍ 🔹 http://sapp.ir/teribon_ir 🔸 Eitaa.com/teribon_ir 🔺 @teribon
⭕️ توقف در مرز ارزش‌های خوب! 🔺یکی از مهم‌ترین نیازهای امروز نظریه انقلاب در زمینه عدالت این است که نسبت‌ میان عدالت و دیگر ارزش‌ها را مشخص کند. اینکه بین عدالت و ارزش‌های مثبت دیگری که وجود دارد چه نسبتی برقرار است؟ نسبت عدالت با دین، معنویت، سیاست، امنیت، معرفت، آزادی و مفاهیمی از این دست چیست؟ مرز عدالت با بی‌عدالتی به نحو فطری روشن است. مرز این مفاهیم مثبت با عدالت چیست؟ این آنجایی است که به نظر می‌رسد حرکت عدالت‌خواهانه متوقف شده است. 🔺برای حرکت عدالت‌خواهانه مواجهه با تکاثر پیچیدگی نظری چندانی ندارد. آن چیزی که ما را زمین‌گیر کرده این است که تکاثر باواسطه و بی‌واسطه در برابر حرکت عدالت‌خواهانه ارزش‌های دیگری قرار بدهد. 🔺 تفوق امنیت بر عدالت یا تفوق معرفت بر عدالت که به بازتولید محافظه‌کاری امنیتی یا محافظه‌کاری ذهن‌زده منتهی شده است، از دل این مرزهای مبهم برخاسته است. 🔺 اینجاست که ارزش سنت فکری شیعی در برابر اشعری‌گری خود را نشان می‌دهد. سنت فکری‌ای که در آن حکمایی همچون خواجه‌نصیرالدین طوسی حضور دارند که بر برترین ارزش بودن عدالت تأکید دارند. همین‌طور ایده‌ ارزش مطلق بودن عدالت که بارها مورد تأکید رهبر انقلاب بوده، در این مرزگذاری است که خوانش انقلاب اسلامی از سنت فکری شیعه ارزش خود را نشان می‌دهد. 🔺رهبر انقلاب چندین بار این اصل مطلق بودن عدالت را مطرح کردند. اینکه در نظام فکری ما همه ارزش‌ها به یک معنا نسبی هستند و ارزش عدالت مطلق است. مطلق بودن ارزش عدالت به معنای برتری ارزش عدالت در مقایسه با هر ارزش دیگری، یکی از اصلی‌ترین و بنیانی‌ترین اصول تفکر عقلانی شیعه است. در نظام فکری ما حق تقدم همیشه با عدالت است. 🔺مطلق بودن عدالت به این معنا نیست که هیچ ارزش دیگری را ما نیاز نداریم، یا هیچ ارزش دیگری ارزش ندارد. بلکه به این معناست که آن ارزشی که به بقیه ارزش‌ها ارزش می‌دهد و امکان این را به وجود می‌آورد که امنیت امنیت باشد، نه امکانی در دست سواستفاده‌چی‌ها، عدالت است. آن ارزشی که این امکان را به وجود می‌آورد که اخلاق اخلاق باشد، معنویت معنویت باشد، عدالت است. این از اولیات تفکر انقلاب اسلامی است که به دلیل اشعری‌گری‌های سرایت یافته در ذهن و زبانمان به‌درستی درک نشده است. ✍ 🔹 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir 🔹 t.me/teribon
⭕️«سیاست‌زدگی» و «یک‌درصدی شدن» رسانه‌ها 🔺فکر می‌کنم دو مفهوم «سیاست‌زدگی» و «یک‌درصدی شدن» بتواند این وضعیت رسانه‌ها را توضیح بدهد: 🔺 به این دلیل که اغلب رسانه‌های ما، از یک کانال طنز تلگرامی گرفته تا ژورنال‌های فکری و صدا و سیما، خیلی سیاست‌زده هستند. یعنی رو به قبله‌ی سیاست می‌خوابند و آمد و شد آدم‌ها در منصب‌ها را زیادتر از اندازه‌ای که هست مهم می‌پندارند. همه حواس‌‌ها به سیاست است. این بلیه‌ای عامی که فضای فکری دو جناح کلان کشور را در نوردیده باعث شده به مسائل «اجتماعی» به معنای واقعی کلمه بی‌توجهی شود و همین سر منشأ آسیب‌های حاد کنونی شود. 🔺 از طرف دیگر هم یک عده‌ آدمی پیدا شوند که به جز سیاست‌ورزی حرفه‌ای، به جز لابی و فیگور تبلیغاتی و شگرد تخریبی، هیچ هنر دیگری ندارند. آن‌قدر این آدم‌ها در فضای رسانه‌ها بازنمایی و تیتر می‌شوند، که جایی برای مسئله‌های یک کشاورز و یک کارگر و یک راننده باقی نمی‌ماند. از همین‌جا وارد مفهوم «یک‌درصدی شدن» می‌شویم. وضعیت کم‌کم به گونه‌ای شده که رسانه‌ها وقتی می‌خواهند به مسائل اجتماعی هم بپردازند اغلب به سراغ بازنمایی مسائل همین سیاست‌ورزان حرفه‌ای می‌روند. این سیاست‌ورزان حرفه‌ای البته به نحوی صوری احزاب متکثری را شکل داده‌اند و ادای تکثر را در می آورند اما به لحاظ ماهوی یک‌سانند و فرق چندانی ندارند. در نتیجه رسانه‌ها علی‌رغم تکثرها و تفاوت‌ها و حتی تضادها، در نهایت و در سطحی کلان به مثابه یک سناریویی هستند که بازیگران نقش اصلی‌اش یک صدر بالایی جامعه هستند؛ یعنی حدود یک میلیون نفری که تنها آن‌ها در رسانه‌ها روایت می‌شوند. ✍ 🔹 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir 🔹 t.me/teribon
4_5787474530213561430.pdf
417.9K
⭕️ جزوه ای مهم ، ماندگار و خواندنی از حجه الاسلام ✅عضویت در تریبون مستضعفین: 🔹 t.me/teribon 🔺 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir
4_5992354490391464534.pdf
2.82M
⭕️درباره سیاست فرهنگی، مهار قدرت و جامعه چرا؛ سرمایه‌داری مستغلاتی و کنشگری خیابانی 🔻تحلیل اجتماعی استاد از ماجرای ، پیرزنی در گودی بیل لودز سرفصل‌ها: 🔶️ معنای گرامیداشت امام خمینی در حاشیه شهر؛ پرسشی درمورد سیاست فرهنگی 🔻قصه قلدرها و لودر‌ها؛ قدرت مهار نشده و جامعه چرا 🔶️ درباره سرمایه‌داری مستغلاتی 🔻 سیاست خیابانی و پس گرفتن خیابان‌ها http://Eitaa.com/teribon_ir
⭕️ این یک اعلام جنگ است! 🔻 در معنای «جنگ» فقر و غنا 🔺 سه دهه از طرح می‌گذرد. سه دهه پیش با صراحت تمام از جنگ فقر و غنا گفت؛ در برابر یکی از آخرین و مهم‌ترین ایده‌های امام خمینی رسانه‌ها و نخبگان چه کار کردند؟ تقریبا هیچ؛ نوعی طرد و انکار. 🔺جنگ فقر و غنا در مجموع تفکر امام خمینی، مفهومی مهم و تعیین کننده است. این تعیین‌کنندگی عمدتا خود را در سه سطح نشان می‌دهد. 🔺 یکی این که امام خمینی این دوگانه را چارچوب کلان حاکم بر تحلیل مسیر طی شده انقلاب اسلامی می‌دانند؛ از نظر امام خمینی، هم (صحیفه امام ، ج۲۰ ، ص۳۳۳) و هم «جنگ ما [دفاع مقدس] جنگ فقر و غنا بود» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۸۴) 🔺 دیگر آن‌که امام این مفهوم را چارچوبی برای درک آینده‌ انقلاب می‌دانند و استدلال می‌کنند که «امروز [و پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸] جنگ فقر و غنا شروع شده»(صحیفه امام، ج۲۱، ص۸۵). 🔺 دست آخر این‌که امام خمینی جنگ فقر و غنا را یک عنوان می‌کنند و در این‌باره تعبیر «نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا» (صحیفه امام ، ج۲۰ ، ص۳۳۳) را به کار می‌برند. 🔺 به راستی اما این جنگ فقر و غنا چیست که همه چیز تحلیل اجتماعی از منظر امام خمینی را شکل می‌دهد؟ جنگ فقر و غنا چیست که هم گذشته ما بوده و هم آینده ماست و هم امری مقدس است؟ 🔺 برای یک جامعه، مهم‌تر و مهلک‌تر از وجود فقر و نابرابری، تحلیل‌ها و تصویرهای نادرستی است که در درک این پدیده رایج است. 🔺 اگر در جامعه‌ای این باور وجود داشته باشد که وجود و طبیعی و گریز‌ناپذیر است؛ اگر به مثابه یک مسئله فرعی، که به سادگی قابل حل است، تصویر کرد؛ یا اگر گمان شود با خدمت به و اصلاح برخی قوانین و رویه‌ها، می‌توان راه درمان ناعدالتی‌ها را پیمود؛ بی‌شک رواج یک چنین درک‌ها و تفسیرهایی از نابرابری در اذهان عمومی یک جامعه، از مهم‌ترین محرک‌ها و است و به مراتب از خودِ نابرابری خطرناک‌تر است. 🔺 «جنگ فقر و غنا» به مثابه یک نظریه و چارچوب مفهومی، تعریفِ منحصر به فرد انقلاب اسلامی از نابرابری اجتماعی را بازتاب می‌دهد. 🔹 دو عنصر در این تعریف، در تعیین غیریت‌های ایده‌ی جنگ فقر و غنا اهمیتی بنیادین دارند: 🔺 یکی این‌که بر واقعیتِ تعارض‌های عینی و اجتماعی تأکید می‌شود؛ ما با «جنگ» فقر و غنا مواجهیم. تأکید بر این قید است که به مرزگذاری تفکر انقلاب اسلامی با و می‌انجامد. چه آن‌که در اولی منفعت مادی و در دومی عزلت معنوی، مانع دیدن و اصالت بخشیدن به جنگ فقر و غنا می‌شود. 🔺 عنصر و قید دیگر اما به تمایز مراد جنگ فقر و غنا از رویکردهای چپ‌گرایانه می‌انجامد: از نظر انقلاب اسلامی جنگ فقر و غنا در دامن و ادامه بوده و نهضتی مقدس است. 🔹 بنابراین مفهوم جنگ فقر و غنا، آن‌چه متجددین دست چپی، متجددین دست راستی و متحجرین مقدس‌مآب در تحلیل جامعه می‌گویند را نمی‌گوید؛ اما به واقع جنگ فقر و غنا چه می‌گوید؟ 🔹 جنگ فقر و غنا به ما می‌گوید در تحلیل انقلاب اسلامی، به ویژه در دوران پس از جنگ که تاریخ آغاز این درگیری اجتماعی است، ما با یک «» (رهبر انقلاب، ۷۶/۴/۲۵) مواجهیم. طبقه‌ای که در بالادست جامعه به وجود آمده و یکسره می‌کوشد وضع موجود را حفظ و آن را به نفع خود بسط دهد. ابزارهای طبقه مرفه جدید برای این امر، سیاست‌گذاری‌های اجتماعی، اقدامات و یا عدم اقدام‌های اجرایی، تقنین‌ و دیگر اقدامات پارلمانی و نیز بازتولید خود در عرصه‌های غیررسمی، همچون رسانه، فرهنگ، دین و جامعه است. 🔹 طبقه مرفه جدید امروزه و سه دهه پس از آغاز آرام و انکارشده‌ جنگ فقر و غنا، توفیق‌های بسیار در بسط منافع خود داشته است. سلامت، ، بازار پولی، نفت، ، صندوق‌ها و شرکت‌های (نیمه)دولتی، رسانه و تا حدود قابل توجهی مذهب، از جمله عرصه‌های حیات اجتماعی ماست که تمامی یا بخش قابل توجهی از آن به خدمت منافع این طبقه درآمده است. 🔹 هر اقدام یا تحلیل اجتماعی، اگر با این طبقه و منافعش درگیری صریح و آشکار (جنگ) نداشته باشد، هر چند جای خود عملی نیکو باشد هم گامی در مسیر جنگ فقر و غنا نیست و چه بسا در شمار مهم‌ترین خدمت‌ها به طبقه مرفه جدید باشد. http://Eitaa.com/teribon_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی عده‌ای به نام امنیت، را ذبح می‌کنند! 📌 حجت‌الاسلام : در جبهه با احتمال هم باید برخورد کرد، نه به نام عدالت را سر برید. http://Eitaa.com/teribon_ir
تریبون مستضعفین
⭕️نجات عدالت 🔸«عدالت» یا «عقب ماندگی در عدالت»؟ 🔸در زمانه تبدیل عدالت به برگ «برنده انتخابات»، نجات عدالت اولویت اول ماست. لازم است به فکر کنیم و نه تنها . . 🔻احزاب و گروه های سیاسیِ متفاوت و متضات، کم و بیش به این نتیجه مشترک رسیده‌اند که ایده‌های عدالت‌خواهانه آن‌ها برای کسب قدرت در کارزار انتخاباتی پیش رو در سال ۱۴۰۰ است. . 🔻این باور باعث خواهد شد بانیان خلق و تصویب تبعیض کنونی و وضعیت موجود در زمینه توزیع درآمد، ثروت، سیاست‌های بانکی، خصوصی‌سازی، سلامت، آموزش و غیره نیز، تبدیل به منتقدان صوری این تبعیض ها بشوند. حال آن که الیت چپ و راست و احزاب این دو بلوک، اساساً برکشیده تبعیض در توزیع ثروت و به تبع آن قدرت بوده و موقعیت خود را نیز مدیون این تبعیض‌ها هستند. . 🔻طرح عدالت به مثابه ، موقعیتی کم و بیش استثنائی برای عدالت است. استثنایی به معنای بدیع و نه لزوماً خوب؛ و شاید هم بد. در این موقعیت عدالت بیش از هر زمان دیگر در معرض است و این نگرانی کمی نیست. اشرافیتی که با زبان الکن‌شان دیگر مفاهیم مهم انقلاب را به ابتذال کشیده و «ارزش‌ها»، «آزادی»، «امید» و مانند آن را به مقولاتی کلیشه‌ای و حتی مشمئز کننده‌ای برای عموم مردم تبدیل کرده‌اند، چرا نتوانند همین کار را با عدالت بکنند؟ . 🔻در این شرایط مهم ترین کنش سیاسی عدالت‌خواهانه، از تبدیل شدن به یک شعار و انتخاباتی است. به مثابه یک واقعیت و یا مهم ترین واقعیت جامعه ما از آسمان بر سرمان نازل نشده؛ بلکه محصول عملکرد، تصویب و تایید همین نیروهای رسمی و تکراریِ میدان سیاست است. برنامه‌ها، بودجه‌ها، طرح‌ها، لوایح، تصویب ها، تاییدها و سیاست‌های متعددی از همین نیروها باعث این وضعیت شده و حالا که جان جامعه را به لب رسانده، می خواهند را به مثابه مصرف کنند. باید فکری کرد. . 🔻یکی از مهم ترین راهکارهای مقابله با این وضعیت، تاکید بر بُعد غیاب و منفی مسئله است. در ایبن راهبرد باید تأکید کنیم مسئله ما است نه عدالت؛مسئله ما در عدالت است نه و عاملیت‌ها و نگرش‌های شکل‌دهنده نابرابری نمی‌توانند، راه‌حل باشند. عدالت مهم‌تر از آن است که انتخاباتی احزاب و لابی‌های رسمی میدان باشد. https://www.instagram.com/p/CLJSwq2BlGS/?igshid=ui8p0e4v6kl4 http://Eitaa.com/teribon_ir
⭕ یک رشتو درباره و تأملی اجتماعی و تاریخی درباره آن ۱. تدبیر در میانه‌ی انقلاب و تحول امکان‌پذیر است. این را الهیات نوروز به ما می‌گوید. ۲. توحیدِ نوروز، توحیدی مبتنی بر تغییر است. خدای نوروز مقلّبِ جان‌ها و نگرش‌ها و محوّل حال انسان‌ها و احوال جوامع انسانی است و به همین دلیل و در میان این دو اسم است که مدّبرِ تاریخ است. ۳. الهیات نوروز می‌کوشد تغییر در جهان طبیعت را به جهان انسانی و اجتماعی بکشاند. ۴. پیوند ناگسستنی و روزافزون انسان ایرانی و نوروز به این خاطر است که کمالِ مطلوب و خدای مطلوب خود را در این آینه‌ی این آیین می‌یابد. ۵. همین تاریخ معاصر را نگاه کنیم؛ از مشروطه تا نهضت نفت تا انقلاب۵۷ و تا انتخابات‌های پس از آن: انسان ایرانی سرشار از میل به تغییر است. انسان ایرانی، صورت بشریِ اراده‌ی معطوف به تغییرِ خداوند بر روی زمین است و نوروز آن زمانی است که این انسان، خدایِ دوست‌داشتنیِ خود را پیدا می‌یابد. ۶. نظم جوامع البته مهم است و ممهد امنیت؛ اما تغییر است که به جوامع امکانِ قسط می‌دهد. جوهره تغییرخواهی انسان ایرانی فهم همین اولویت است، همچنان‌که جوهره انقلاب بر هم زدن «جزیره ثبات» به امید رسیدن به عدالت است. ۷. انقلاب ما درست در لحظه‌ای متولد/بازتولید می‌شود که امر انقلابی، امر اسلامی و امر ایرانی به نقطه‌ای مشترک برسند و پرسشِ «انقلاب/اسلام/ایران چیست؟» پاسخی یک‌سان ‌یابد: جستجوی تغییر از درون توحید. نوروز در معنای اخیر خود گرامی‌داشتن این لحظه و روز مشترک است. ۸. ما امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند نگاه الهیاتی، تاریخی و اجتماعی به نوروز هستیم. نگاهی که بتواند معنای فردی نوروز را از یک شادی و عید فردی به سمت یک امر اجتماعی بسط بدهد. ۹. کلیه منتفعان از نابرابری‌هایِ وضعیت های موجود، مثلا رسانه مسلطِ موسوم به ملی و پدیده/طبقه مرفه جدیدِ موسوم به نئولیبرالیسم، تلاش می‌کنند برای جامعه‌زدایی و معنازدایی از نوروز. تلاش می‌کنند شادی‌های عید و آرزوهای آن از مرزهای فردی فراتر نرود. جهت کوشش ما باید دقیقاً بر عکس باشد. ۱۰. نوروز نماد امر اجتماعی ماست. ما به ناگزیر باید به جامعه‌زدایی، سیاست‌زدایی و معنازدایی از نوروز فکر کنیم؛ و به مقابله با آن. @teribon_ir
🔸درباره عدالت و سیاست: کلمه و معنای واقعی آن؛ مسئله «کلمه» است 🔻برای اصحابِ احزاب دست گرفته‌اند که تا دیروز از عدالت‌خواری و پایان دوران عدالت‌خواهی می‌گفتید و الآن که رهبری گفته‌اند نامزد ریاست جمهوری باید عدالت‌خواه باشد، شروع می‌کنید به بستن عنوان عدالت‌خواه پشت چهره‌های محبوب‌تان. به نظرم خیلی هم این جور نخواهد بود. 🔻شاید دهه هفتاد احزاب و لابی‌های سیاسی و مذهبی چنین کارکردی داشتند که حدس بزنند که نظر مقام معظم رهبری به نامزد مورد اجماع خودشان است اما امروز اوضاع فرق کرده است. در وضعیت کنونی آن‌ها و یا جانشین‌های جوان‌ترشان این توانایی را پیدا کرده‌اند که اصل معیاربودن عدالت در سیاست و غیر سیاست را به کلی فاقد معنا کنند. 🔻 این معنازادیی هم معمولاً هم یک قصه تکراری دارد: ابتدا از موضع واعظ اخلاق برمی‌آیند که «عدالت‌خواهی حزب نیست؛ پنجه کشیدن در چهره اخلاق نیست؛ ناسزا گفتن به این و آن نیست؛ بدگویی به مسئولان نظام نیست؛ منحصر در یک گروه نیست؛ نفی دیگران نیست؛ ناامیدی و حجتیه‌ای و خوارج بودن نیست و ...»؛ آن‌گاه زمینه فراهم است: عدالت‌خواهی که چیزهای مختلفی نیست، هیچ چیزی نیست و هیچ وجه معیاری‌گونه‌ای ندارد. 🔻یک نمونه نزدیک از این روند را به یاد بیاوریم: ۱۸ بهمن ۹۸ رهبر انقلاب در سخنرانی خود در تبیین چه کسی را انتخاب کنیم گفتند: «به معنی واقعی کلمه طرف‌دار عدالت باشند. کشور ما به عدالت احتیاج دارد ... نگذاریم که این پرچم بخوابد ... هم عدالت اقتصادی، هم عدالت حقوقی، هم عدالت سیاسی؛ در همه‌ی زمینه‌ها». 🔻۳۰ بهمن، ۱۲ روز پس از سخنرانی و دو روز مانده به انتخابات ۲ اسفند، جمعی از واعظان و دیگران بیانیه‌ای صادر کردند در تأیید لیست احزاب و گروه‌های یک جناح سیاسی. در این بیانیه که بعدها و البته پس از مرگ سهراب، برخی از امضاکنندگان آن اظهار «شرمندگی» کردند، به نام سردار شهید، به «کارآمدی» و به «مجلس قوی» اشاره شده بود اما هیچ اشاره‌ و حتی هیچ اشاره‌ای نشده بود به این که «به معنی واقعی کلمه طرف‌دار عدالت باشند». مخاطبان این خطبا هم، هنگامی که به هر سی نفر و تاکید می‌کنم به تمامی افراد لیستِ این احزاب رای می‌دادند؛ و حتی به کسانی رأی می‌دادن که هرگز آن‌ها را نمی‌شناختند، هیچ‌گاه به خاطر عدالت‌خواه بودن به این افراد رای نمی‌دادند. امروز هم قصه همان قصه است. 🔻از طبقه مرفه جدید و طبقه ویژه سیاسی که بگذریم، مسیر تبدیل‌شدن عدالت به یک معیار و سنجه در میدان سیاست، موانع و حتی مخالفان مقدسی دارد؛ یک تاریخ از نوعی تفکر دینی و انبوهی از آموزه‌های کلامی و فلسفی و مذهبیِ فاقدِ وجوه عدالت‌خواهانه را پشت خود دارد؛ حتی یک عالمه جهل مقدس به نام «مصلحت»، «مذهب»، «اخلاق»، «حفظ نظام» را در پشتیبانی خود دارد؛ با یک، ده، ده و حتی ده‌ها بار گفتن رهبر هم چیزی عوض نشده و نخواهد شد؛ باز هم ایام انتخابات و باز هم همان همیشگی‌ها. محافظه‌کاری تا عمیق استخوان ما نفوذ کرده و به راحتی‌ها در برابر عدالت‌خواهی عقب نخواهد نشست. 🔻ما در میدان سیاست افرادی را می‌خواهیم که «به معنی واقعی کلمه طرف‌دار عدالت باشند»؛ ولی مسئله ما فقط سیاست‌مداران موجود نیستند که طرفدار عدالت نیستند. ما در پیشانی وضع موجود با کسانی مواجهیم که مفاهیم را از «معنی واقعی کلمه» تهی کرده‌اند و از طریق کلمه‌های بی‌معنا، به این سیاست‌مداران سرویس می‌دهند. البته مسئله ما همین افراد دسته دوم، که چه بسا نیت خیر دارند هم نیستند. مسئله ما خودِ کلمه است و معنای واقعی کلمه. مدت‌هاست به این فکر می‌کنم که مسیر فرارفتن از امتناع کنونی، از جایی بیرون از میدان سیاست می‌گذرد. @teribon_ir
🔸خیرالموجودین‌ها و وضعیت موجود 🔻سال‌هاست یک جریان سیاسی، منطقِ انتخاب حزب‌الله را به مقوله «خیرالموجودین» فروکاسته‌ است. با فهرستی از اقدامات، از رسانه‌ای تا امنیتی، اجازه برآمدن هیچ رقیب بالقوه‌ای در میان باورمندان به انقلاب را نمی‌دهند. صحنه را به گونه‌ای می‌چینند که همواره خودشان تنها موجودین باشند؛ حتی اگر لازمه این کار معدوم کردن دیگر موجودات باشد! در نتیجه سال‌های سال است فقط این تکراری‌ها در صحنه انقلاب موجود هستند. شاید تغییرات ژنتیکی رخ دهد و افراد نو شوند اما اصولگرایی همان اصولگرایی است و نواصولگرایی و کهنه اصولگرایی تفاوت چندانی ندارد. 🔻الغرض سال‌هاست منطق خیرالموجودین را به ما حقنه می‌کنند غافل از آن که خیرال‍«موجود»ین، بخشی از وضع موجود هستند نه تغییر دهنده آن. 🔻اگر در مورد اکنون سخن بگوییم به صراحت می‌توان گفت وضع موجود بر شانه‌های دو نیروی اجتماعی استوار است: عاملان ایجاد و عاملان بقا. خیرال‍«موجود»ین‌ها عاملان بقای این وضعیت هستند. @teribon_ir
تریبون مستضعفین
⭕️کدام علی (علیه السلام)؟ 🔻امروز، روز شهادت علی ع بیشتر دل‌آشوب تولد علی ع هستم. تولد مجدد تصویری از علی ع که در آن فضائل و ارزش‌های علی ع محور است اما این فضیلت‌ها هیچ نسبتی با عدالت ندارد. دوگانه شیعه/ سنی را تشدید می‌کند و به دوگانه‌های نهج‌البلاغه علی ع، به جنگ فقر و غنا کاری ندارد. اصلاً به هم کاری ندارد و با برجسته کردن اختلافات تاریخی و اعتقادی، از نقش علی ع در اختلاف طبقاتی و مسائل اجتماعی می‌کاهد. . 🔻این طرز فکر البته مسئله جدیدی نیست. این‌ها مشخصات همان تصویری از علی ع و ولایت است که اسلامِ انقلاب بر آن شورید. مسئله جدید و جدی این است که امروز این اسلام به اسم انقلاب و به عنوان زیرساخت مذهبی تفکر انقلابی ترویج می‌شود. 🔻نتیجه؟ علی‌ای که در فضیلت و ارزش‌های او عدالت محور نیست یا به کلی غائب است، نظام ارزشی می‌سازد که در آن عدالت اهمیت چندانی ندارد. نیروهای ارزشی‌ای می‌سازد که ... تفکر دینی زمانه ما بد طوری به تحجر دچار شده است و مسئله امروز ما این است: ع؟ . 🔻چاره چیست. در کنار انبوهی از منبرهای تلویزیونی و تریبون‌های تصویرگران فضیلت منهای عدالت و بازتولیدکنندگان دوگانه شیعه/ سنی، تفسیرِ اسلام انقلاب از علی را در کتاب‌ها بخوانیم. اگر قرار بر معرفی ده کتاب باشد، الآن این ده کتاب دم دستم بود. اگر قرار بر معرفی یک کتاب باشد، همان کتاب اول نهج‌البلاغه و بس. @teribon_ir