eitaa logo
تُراب باش
5.8هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
113 فایل
تُراب باش، فرزندِ أبوتراب باش گروه تحلیل مباحث قرآنی و آخرالزمانی صرفاً جهت اطاعت از امر ولیّ امر ارتباط با ادمین👇 @Abuo_Torab
مشاهده در ایتا
دانلود
✡️ چرا به‌عنوان شاخه‌ی انسانیِ جبهه‌ی انتخاب شد!؟ 📚 اگر شناخت یهود را بخواهیم متکی به تاریخ‏شان دنبال کنیم؛ دستاوردی نخواهیم داشت، چراکه تاریخ‏شان را خودشان نوشتند و چیزهایی که به نفع‏شان بود را مکتوب کردند، بلکه کل تاریخشان را از دیدگاه و منظر خودشان نوشتند. لکن خداوند در چه می‏فرماید؟ مثلاً یک جمله را ببینید خداوند دارد آن‌ها را محاکمه می‏کند؛ «فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِیاءَ اللهِ» یا «وَ قَتْلَهُمُ الْأَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ» یا «وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ» چرا را به ناحق کشتید؟ ببینید یهودیان هیچ‌وقت این قتل‌ها را در تاریخی که خودشان نوشتند؛ نمی‏آورند، بعضی جاها خداوند دارد می‏کند؛ این نحوه کلام خدا در قرآن، نوعی از صحنه محاکمه است، یعنی شما یک زیرساخت فکری دارید؛ یک زیرساخت فرهنگی دارید که تبعه‏اش این است که افراد خدایی را بکشید، این توی وجودتان است، بعد خدا توضیح می‏دهد؛ چرا یهودیان این‌طور هستند؟! 💥 خداوند در آیه ۷۹ سوره بقره می‌فرماید: شما یهودیان دنبال این هستید که خودتان به اصلاح آسمانی بنویسید و بگویید از جانب خداست، وقتی اینطور هستید؛ حالا یکی هم بیاید بگوید که من نبیّ خدا هستیم؛ من رسول خدا هستیم؛ شما اصلاً به حرفش کاری ندارید می‏گویید وای! این آمد. مثل چه می‏ماند؟! مانند اینکه یک کسی با لباس پلیس بیاید و بگوید که من هستم؛ اینجا اینکار را بکنید؛ آنجا آن کار را بکنید، اینقدر باید به من پول بدهید؛ ناگهان در حین رفتارهایش ببیند که یک آمد، اولین کاری که می‏کند این است که یک به یک بهانه‏ای او را دستگیر کنند و از صحنه خارج کنند، چون می‏دانند پلیس واقعی آمد؛ و الآن است که از او سؤال می‏کند که شما از کدام یگان هستید؟ اینجا که حیطه من است؛ ماجرای شما چیست؟ چه کسی شمار را مأمور کرده؟! ⚔️یعنی علت ‏کُشی و ‏کُشی یهودیان را خدا اینطوری توضیح می‏دهد و خودشان هم توضیح می‏دهند؛ در کدام کتاب‏شان توضیح می‏دهند که نبی الهی کشتند یا رسول الهی کشتند و اصلاً چرا کشتند؛ مگر خودشان این حرف‏ها را می‏زنند؟ در کتاب‌های تاریخشان که توضیح نداده‌اند!! اما خداوند در پرده از برمی‌دارد و می‌فرماید که این قوم، این هستند؛ پس معیار چیزی است که خدا در قرآن می‏فرماید؛ نه چیزی که خودشان در تاریخ می‏نویسند. چرا یهودیان را قبول نکردند؟ اینها که به شدت مشتاق رسول‏الله (ص) بودند چرا قبول نکردند؟ قبلش عیسی (ع) را چرا قبول نکردند؟ چرا با صراحت شدید می‏گویند: «إِنّا قَتَلْنَا الْمَسیحَ عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللهِ»[نساء: ۱۵۷] ما همان مسیحی که عیسی بن مریم است، رسول خدا هم هست، این را ما کشتیم؟ یک موقع به عنوان فعلِ به این ماجرا نگاه می‏کنیم، یک موقع هم از این منظر نگاه می‌کنیم که چه زیرساختی در یهودیان بود که به اینجا منتهی شد؟ چرا رسول خدا را قبول نکردند؟ اینها با توجه به همین ماجرا می‏گویند ما منتظر هستیم، ماشیح همان مسیح است. به زبان امروز می‏شود مسیح، ما منتظر هستیم. شما که مسیح را کشتید. می‏گویند نه آن مسیح بود. منتظرید که مسیح اصلی بیاید؟ بله! خب مسیح اصلی بیاید؛ شما باز هم قبول نمی‏کنید؛ باز همان رفتار را می‏خواهید انجام دهید؛ دوباره می‏خواهید او را بکشید، همان کسی که منتظرش هستید؛ وقتی بیاید؛ چون شما را نمی‌کند؛ چون شما را قبول نمی‏کند؛ می‏خواهید بکشیدش. این رفتار را در قبال عیسی (ع) داشتید، در قبال رسول‏الله (ص) داشتید، در قبال مسیح موعودتان هم خواهید داشت. پس زیرساخت رفتاری یهود که آن‌ها را تبدیل به پیاده‌نظام ابلیس لعین کرد؛ و کتب دروغینی بود که نوشتند و به خدا نسبت دادند؛ و از همین طریق جامعه یهود را گرفتار بدترین کردند. 🔻 ... @torab_bash
🌤️: أنصار اللهِ عیسایی 2️⃣ أنصار الله در سوره‌ی آل‌عمران (۶) 🌅 نورِ علیّ و ولایتِ امیرالمؤمنین (ع)، ابزار أنصار اللهی و برپایی ظهور!! ✍️... مشابهتِ در ماجرای عیسی (ع) با أنصار اللهِ محمّدی در سوره صف، هم در نوعِ رفتار خداست که عیسی (ع) را تأیید کرد، هم در نوع ابزاری است که به کار گرفت! چه ابزاری؟! همان‌طور که گفتیم در ماجرای عیسی (ع) تأییدِ عیسی، روحُ القُدُس بود که طبق حدیث گفتیم: نورِ مادرِ مهربان، فاطمه زهراء سلام الله علیها است؛ و در أنصار اللهِ محمّدی منشأِ تأیید، نورُاللهی است که خدا در آیه‌ی ۸ صف از آن سخن می‌گوید. البته در حقیقت هر دو ماجرا با یک عنصر انجام می‌شود؛ یعنی هر دو، با نورِ خداوند است؛ در ماجرای عیسی (ع) است؛ یعنی باطن است؛ اما در ماجرای أنصار اللهِ محمّدی، نورُ الله، است؛ یعنی ظاهر است؛ که هر دو مصداق، در اصل، یک نور است؛ یعنی هر دو، نورِ الله است؛ چرا که در حدیث می‌فرماید: «کُلُّهُم نورٌ واحدٌ» همه‌ی این بزرگواران یک نورِ واحد هستند؛ نوری که مُتصّف به است؛ به عبارت دیگر، نورِ خداست و واحد است، اما گاهی است؛ یعنی جلوه‌ی فاطمی دارد و گاهی است؛ یعنی جلوه‌ی علوی دارد؛ اینجاست که به دلیلِ حساسیتِ بحث، باید مطلب را با حدیثی عجیب از امام کاظم علیه‌السلام ادامه دهیم. ▪️عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی‌الْحَسَنِ (ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عزّوجلّ یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ؟! محمّدبن‌فضیل می‌گوید: از امام کاظم (ع) درباره‌ی آیه ۸ سوره صف پرسیدم: اینکه آن‌ها اراده کردند که را با دهانشان خاموش کنند یعنی چه؟! «قَالَ: یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا وَلَایَهًَْ أَمِیرِ‌الْمُؤْمِنِینَ (ع) بِأَفْوَاهِهِمْ» امام (ع) فرمود: آن‌ها می‌خواهند (ع) را با دهانِ خود خاموش سازند. قُلْتُ: وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ؟! گفتم: اینکه خدا نورش را تامّ می‌کند؛ معنایش چیست؟! «قَالَ (ع): وَ اللَّهُ مُتِمُّ الْإِمَامَهًِْ لِقَوْلِهِ عزّوجلّ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا وَ النُّورُ هُوَ الْإِمَامُ» ایشان فرمود: یعنی خداوند، را در دنیا تامّ و تمام می‌کند، همان‌طور که در آیه ۸ تغابن فرمود: به خداوند و رسولِ او و که نازل کرده‌ایم؛ ایمان بیاورید. منظور از این ، همان (ع) است. ▪️قُلْتُ هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ؟! گفتم: اینکه خدا در آیه ۹ صف فرمود: او رسولش را با اَلْهُدیٰ و دینِ حقّ فرستاد یعنی چه؟! «قَالَ هُوَ الَّذِی أَمَرَ اللَّهُ رَسُولَهُ (ص) بِالْوَلَایَهًِْ لِوَصِیِّهِ وَ الْوَلَایَهًُْ هِیَ دِینُ الْحَقِّ» ایشان فرمود: یعنی او کسی است که رسولش را به وصیِّ خود دستور داد؛ و ولایت، همان است. قُلْتُ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ؟! گفتم: اینکه دینش را بر تمامِ ادیان غلبه و ظهور می‌دهد؛ به چه معناست؟! «قَالَ: لِیُظْهِرَهُ عَلَی الْأَدْیَانِ عِنْدَ قِیَامِ الْقَائِمِ (عج) لِقَوْلِ اللَّهِ عزّوجلّ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ بِوَلَایَهًِْ الْقَائِمِ (عج)» امام کاظم (ع) فرمود: در زمان ، خداوند این دین را بر تمامی ادیان برتری میبخشد و غلبه میدهد؛ چنانچه خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: به (ع) یعنی خدا نورش را به‌وسیله‌ی ما در دنیا تمام می‌کند؛ «وَ لَوْ‌کَرِهَ الْکافِرُونَ بِوَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (ع)» اگرچه نسبت به به شدت از ظهورِ ولایتِ او، به صورت ظهور مهدی عج، کراهت داشته باشند!! بعد راوی می‌گوید من گفتم: این کلام، است؟! ایشان فرمود: «بله، این کلمات، جزءِ قرآن است، امّا غیر از آن، هم وجود دارد. 📎: در جریانِ أنصار الله شدن، عیسی (ع) و به تبعِ ایشان، أنصار اللهِ عیسایی با تأیید شد؛ لکن منشأِ تأییدِ أنصار اللهِ محمّدی، مولا علیّ امیرالمؤمنین علیه‌السلام است! به عبارت دیگر طبقِ حدیثِ صحیحِ فوق، کلّ با ولایَةُ علیّ برپا می‌شود؛ یعنی تمامِ مهدویت و یاوریِ مهدی عج، بندِ به ولایتِ امیرالمؤمنین علیه‌السلام است! والحمدلله ربّ العالمین! ... 📚 تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۲۴ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۱۸/ الکافی، ج۱، ص۴۳۲/ الکافی، ج۱، ص۱۹۵؛ «بتفاوت»/ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۳۶/ بحارالأنوار، ج۵۱، ص۶۰/ نورالثقلین/ البرهان. @Torab_bash https://eitaa.com/torab_bash
🔴 دوستان! شام اربعین و است؛ در برزخ کربلا مجلسی برپاست؛ مجلس فرماندهی توسط مولایمان امام حسین علیه‌السلام، لذا از خداوند درخواست کنیم که: 🤲خدایا! زمانه‌ی ما را زمانه‌ی آستانه‌ی قرار بده؛ و همه ما را با نورِ ضمیرِ «نا» کن و با سلاحِ نور روانه‌ی مهدویت‌مان کن، دشمن نادیده را برای ما آشکار کن و همه‌ی ما را برای مواجهه‌ی با این دشمنِ و پیروزی بر آن، تربیت و آماده فرما. https://eitaa.com/torab_bash
⏰مقطعِ سرکوبیِ اولِ فسادِ اسرائیلیان [۱۹] ‼️مقدماتِ أنصارالله و الَّذینَ آمَنوا ✍️... در ادامه، اینکه عیسی (ع) فرمود: «بَرًّا بِوالِدَتی» من باید به صورت‏های مختلف به مادرم خوبی کنم؛ این در زمانه‌ی ما چگونه می‌شود؟ آیا فقط باید نسبت به مادران نیکی کرد؟ چون در آیه فرمود مادرم! پس پدر چه؟ یا همسر و فرزندان چه؟ اینکه بگوییم نه، نسبت به پدر، همسر و فرزندان گفته نشده؛ بلکه فقط به مادر باید نیکی کرد؛ این عقلانی نیست، یعنی چه فقط به مادرت خوبی کن و به بقیه کاری نداشته باش؟ ببینید، در ماجرای عیسی (ع)، تنها فردِ خانواده‏ی ایشان مادرِ بزرگوارشان مریم (س) بود! زمانی که ایشان به دنیا آمد؛ نه پدر داشت؛ نه همسر داشت؛ و نه فرزند، خانواده‌ی ایشان فقط مادرش بود، لذا اینکه می‏فرماید: «بَرًّا بِوالِدَتي»، منظور کلاً نیکی به خانواده است. به‏ازای «بَرًّا بِوالِدَتی» برای عیسی (ع)، چند آیه قبل در آیه ۱۴ سوره مریم خدا برای یحیی (ع) می‏فرماید: «وَ بَرًّا بِوالِدَیهِ» در قبال پدر و مادرت برّ داشته باش! چرا «والِدَیهِ»؟ خانواده‏اش سه نفره بود؛ یعنی خودش، پدرش و مادرش. 🔸پس همان عیسایی که بعدها قرار است شود و از روحُ القدس برای ناصراللّهی استفاده کند و دیگران را هم دعوت کند که شما هم بیایید شوید؛ یکی از مقدماتِ رفتاری‌اش که خیلی هم مهم است؛ مفهوم نسبت به خانواده است. 📌ایشان ضمن اینکه فرمود: «إِنّی عَبدُ الله» یک تعداد رفتار هم انجام داد؛ ما هم باید عبدِ الله باشیم؛ سپس همان رفتارها را انجام دهیم؛ مثلاً اینکه ایشان فرمود «و جَعَلَنی مُبارکًا أَینَما کُنتُ» من هرجا باشم؛ مبارک هستم! ما هم سعی کنیم مبارک باشیم! مثال می‌گویم: چندتا دوست می‏خواهیم دورِ هم جمع شویم که درباره قرآن صحبت کنیم؛ چکار کنیم که دورِهمی‌مان دل‏نشین‏تر برگزار شود؟ مثلاً یک عصرانه‏ای آماده کردیم؛ و سعی می‌کنیم با کیف و شادی جلسه معارفی داشته باشیم. سعی کنیم لبخند هم روی صورتمان باشد؛ یا رفتارِ آدم حاکی از لبخند و شادی باشد؛ به این صورت می‌شود در جمع عاملِ برکت بود. 🔰به‌هرحال آن قسمتی که در ماجرای عیسی (ع) خیلی مدّنظر ماست؛ «بَرًّا بوالِدَتی» است؛ یعنی در منزل، اگر می‏خواهیم جزو مؤمنانِ به أنصارالله باشیم بدانیم که چه ناصرالله، چه أنصارالله، چه مؤمنانِ به أنصارالله این مقدمات را باید طی کنند. این‌ها یک مجموعه رفتار است که به میزان اهتمام در آن، یکی می‏شود جزو مؤمنان به أنصارالله و یکی می‏شود جزو أنصارالله. 🟢پس نیکی به خیلی مهم است؛ بلکه مقدمه أنصاراللّهی است. آیا می‏خواهیم خدا را در برنامه‏هایش نصرت کنیم؟ خب اگر در منزل‌مان خدا را با نیکی به اهلِ منزل نصرت نکنیم؛ دیگر چطور می‏توانیم در فضای بزرگ‏تر وارد شویم و خدا را نصرت کنیم؟ محیط خانه را به هیچ وجه نباید کدر و خشن کنیم؛ نباید نسبت به خانواده «جَبّارًا شَقیًّا» باشیم؛ بلکه تا می‏شود خوبی کنیم، به صورت‏های مختلف مهر و محبت داشته باشیم و اهلِ منزل را کنیم، به خانواده شخصیت بدهیم. اهتمام داشته باشیم که من باید یک کاری کنم که خانواده‌ی من در شرایطِ رشد قرار بگیرند. کلی فکر کنیم و کلی مشورت بگیریم تا شرایطی ایجاد کنیم که خانواده‏مان در مسیر رشد قرار بگیرند. کسی که خودش دارد می‏کند، اما در رشدِ اعضای خانواده‏اش اهتمام ندارد؛ او «بَرًّا بِوالِدَتی» ندارد؛ اینها خیلی مهم باشد. 🔴در این زمانه اگر می‏خواهیم واقعاً داشته باشیم؛ سلوک‏مان باید در راستای «الَّذینَ آمَنوا» شدن در جمله آخر سوره صفّ باشد، تمرکز را روی این باید بگذاریم. اینکه شخص بگوید نه، من می‏خواهم أنصارالله شوم؛ آقا! اول بیا جزو مؤمنانِ به أنصارالله بشو، به همین ان‏شاءالله فرد رشد کند تا به أنصاراللّهی برسد. 🟡چه یحیی (ع)، چه عیسی (ع) برای هدفی به دنیا آورده شدند، آورده شدند تا را انجام دهند؛ لذا از همان کودکی باید یک‌سری مقدمات را جلو بیایند تا به زمانی برسند که می‌خواهند مأموریت‏شان را انجام دهند؛ و جالب است مقدمات‏شان شباهت‏های زیادی بهم دارد. وقتی عیسی (ع) می‏خواهد ناصرالله شودـ وقتی قرار است که از طریق بوسیله ضمیرِ «نا» کارهای معجزه‌گونه در دنیا انجام دهد و معجزاتی در راستای مهدویت داشته باشد. برای اینکه به این هدف برسد و وارد دورانِ مأموریتش بشود؛ یک‌سری مقدمات دارد که بخشی از آن را مطرح کردیم. 🔹در آیه ۱۴ سوره صفّ هم خداوند دارد ماها را به مقدماتِ عیسایی (ع) ارجاع می‏دهد؛ وگرنه خدا می‏توانست سوره صفّ را بدون (ع) جلو ببرد، لکن چرا ارجاع می‌دهد؟ یعنی ای مؤمنین! ببینید ایشان چطور جلو آمد؛ سپس أنصارالله و بعد مؤمنانِ به أنصارالله در زمانه‌ی ایشان چطور جلو آمدند! شما هم همان‌طور رفتار کنید تا أنصارالله شوید. @Torab_bash https://eitaa.com/torab_bash