eitaa logo
طوبای عفاف
665 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.8هزار ویدیو
458 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
ت؟ به آنها گفته مى‌شود: خداوند، نه چيزى را كم و نه چيزى را فراموش مى‌كند، بلكه كارهاى خوب شما به خاطر غيبتى كه كرده‌ايد از بين رفته است. در مقابل افراد ديگرى، كارهاى نيك فراوانى در نامه‌ى عمل خود مى‌بينند و گمان مى‌كنند كه اين پرونده از آنان نيست، به آنها مى‌گويند: به‌واسطه‌ى غيبت‌شدن، نيكى‌هاى كسى كه شما را غيبت كرده، براى شما ثبت شده است. (بحار، ج 72، ص 259) سؤال: چرا در روايات كيفر يك لحظه غيبت كردن، محور نابودى عبادات چند ساله‌ى انسان بيان شده است؟ آيا اين نوع كيفر عادلانه است؟ پاسخ: همان گونه كه غيبت كننده در يك لحظه، آبرويى را كه مؤمن سال‌ها به دست آمده مى‌ريزد، خداوند هم عباداتى را كه او سال‌ها بدست آورده از بين مى‌برد. بنابراين محو عبادات چندساله، يك كيفر عادلانه است. صلى الله عليه و آله در آخرين سفر خود به مكّه فرمودند: خون و مال و آبروى مسلمان، محترم است، همان گونه كه اين ماه ذى‌الحجة و اين ايام حج محترم است. (شرح ، ابن‌ابى‌الحديد، ج 9، ص 62.) در روايات، نام غيبت كننده در كنار كسى آمده كه دائماً شراب مى‌خورد. «تحرم الجنة على المغتاب و مدمن الخمر» (بحار، ج 72، ص 260 ) كسى كه غيبت مى‌كند و شراب مى‌نوشد، از بهشت محروم است. بر اساس روايات، كسى كه عيوب برادر دينى خود را پى‌گيرى (و براى ديگران نقل) كند، خداوند زشتى‌هاى او را آشكار مى‌كند. (محجّة البيضاء، ج 5، ص 252 از سنن ابى‌داود ج 2، ص 568) پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: يك درهم ربا، از سى و شش زنا بدتر است و بزرگ‌ترين ربا، معامله با آبروى مسلمان است. (بحار، ج 72، ص 222) در حديث مى‌خوانيم: نشستن در مسجد به انتظار نمازِ جماعت، عبادت است البتّه مادامى كه منجر به غيبت نشود. (كافى، ج 2، ص 357) پيامبر صلى الله عليه و آله در آخرين خطبه خود در مدينه فرمودند: اگر كسى غيبت كند، روزه‌ى او باطل است. (محجّةالبيضاء، ج 5، ص 254) يعنى از بركات وآثار معنويى كه يك روزه‌دار برخوردار است، محروم مى‌شود. اگر از بدن انسان زنده قطعه‌اى جدا شود، امكان پر شدن جاى آن هست، ولى اگر از مرده چيزى كنده شود، جاى آن همچنان خالى مى‌ماند. غيبت، بردن آبروى مردم است و آبرو كه رفت ديگر جبران نمى‌شود. «لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً» جبران غيبت‌ براى جبران غيبت‌هايى كه در گذشته مرتكب شده‌ايم، در صورتى كه غيبت‌شونده زنده و در قيد حيات است؛ اگر به او بگوييم كه ما غيبت تو را كرده‌ايم ناراحت مى‌شود، به گفته بعضى مراجع تقليد(از حضرت آيةاللَّه گلپايگانى قدس سره پرسيدم: آيا لازم است به ديگران بگوييم كه ما غيبت شما راكرده‌ايم تا ما را حلال كنند؟ فرمود: نه، زيرا او ناراحت مى‌شود و ناراحت كردن مسلمان، خود گناه ديگرى است. پس جبران غيبت، استغفار است و حلاليّت خواستن در همه جا لازم نيست)، نبايد به او گفت، بلكه بايد بين خود و خداوند توبه كرد و اگر امكان دسترسى‌ به شنوندگان غيبت است، به گونه‌اى با ذكر خير و تكريم آن فرد، تحقير گذشته را جبران كنيم و اگر غيبت‌شونده ناراحت نمى‌شود، از خود او حلاليّت بخواهيم؛ اما اگر غيبت شونده از دنيا رفته است، بايد توبه كرده و از درگاه خداوند عذرخواهى كنيم كه البتّه خداوند توبه‌پذير و بخشنده است. در شرح تجريد، بر اساس حديثى از پيامبر صلى الله عليه و آله مى‌فرمايد: اگر غيبت شونده، غيبت را شنيده است، جبران آن به اين است كه نزد او برويم و عذرخواهى كرده و حلاليّت بخواهيم، امّا اگر نشنيده است، بايد هرگاه يادى از غيبت شونده كرديم، براى او استغفار نماييم. «ان كفارة الغيبة أن تستغفر لمن اغتبته كلما ذكرته» (وسائل، ج 8، ص 605) موارد جواز غيبت‌: در مواردى، غيبت كردن جايز است كه به بعضى از آنها اشاره مى‌كنيم: 1. در مقام مشورت در كارهاى مهم؛ يعنى اگر شخصى درباره‌ى ديگرى در مورد ازدواج و گزينش و مسئوليت دادن و ... مشورت خواست، ما مى‌توانيم عيب‌هاى آن فرد را به مشورت كننده بگوييم. 2. براى ردّ سخن و عقيده‌ى باطلِ اشخاصى كه داراى چنين اعتقاداتى هستند، نقل سخن و عيب سخن آنها جايز است، تا مبادا مردم دنباله‌رو آنها شوند. 3. براى گواهى دادن نزد قاضى، بايد حقيقت را گفت گرچه غيبت باشد. 4. براى اظهار مظلوميّت، بيان كردن ظلم ظالم مانعى ندارد. 5. كسى‌كه بدون حيا و آشكارا گناه مى‌كند، غيبت او مانعى ندارد ندارد. 6. براى ردّ ادعاهاى پوچ، غيبت مانعى ندارد. كسى كه مى‌گويد: من مجتهدم، دكترم، سيّدم، و ما مى‌دانيم كه او اهل اين صفات نيست، جايز است به مردم آگاهى دهيم تا فريب نخورند. شنيدن غيبت‌: وظيفه شنونده، گوش ندادن به غيبت ودفاع از مؤمن است. در حديث مى‌خوانيم: «الساكت شريك القائل» (غررالحكم) كسى كه غيبت را بشنود و سكوت كند، شريكِ جرم گوينده است. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس غيبتى را بشنود و آن را ردّ كند، خداوند هزار باب شرّ را در دنيا و آخرت بر او مى‌بندد، ول
دانستنی هایی درباره در این سال‌ها علما و اولیای الهی برای زیارت (علیه السلام) در روز اهمیت و جایگاه والایی قائل بودند و با پای پیاده از اشرف به سوی رهسپار می‌شدند، بی‌شک جابر بن عبدالله، نخستین زائر کربلای معلی در روز اربعین سال ۶۱ هجری است، این سنت حسنه نیز در سال‌های حضور ائمه معصومین(علیهم السلام) با وجود حکومت سفاک و خونریز اموی و عباسی انجام شده است. مناسک پیاده‌روی اربعین یکی از مهم‌ترین اجتماعات شیعیان است که معمولاً از سمت شهر به شهر پیاده به راه‌پیمایی دست می‌زنند. اما در این بین یکی از مهم‌ترین سؤالات که ذهن مخاطب امروزی را می‌تواند درگیر کند این است که مناسک راه‌پیمایی اربعین در آثار متقدم و سنت شیعی چه ریشه و جایگاهی دارد؟ آنچه‌که در ادامه می‌خوانید بخش‌هایی از کتاب «تأملی در نهضت عاشورا» از استاد رسول جعفریان است که بدین موضوع به شکل موجز اما خوب پرداخته است. مهم‌ترین روایت اربعینی اعتبار اربعین از قدیم‌الایام، میان شیعیان و در تقویم تاریخی وفاداران به (علیه السلام) شناخته شده است. کتاب مصباح‌المتهجد شیخ طوسی که حاصل گزینش دقیق و انتخاب معقول از روایات فراوان درباره تقویم مورد نظر شیعه درباره ایام سوگ‌ و شادی و دعا و روزه و عبادت است، ذیل ماه صفر می‌نویسد: «نخستین روز این ماه روز کشته شدن زید بن علی است. روز سوم این ماه، روزی است که مسلم بن عقبه پرده کعبه را آتش زد و به دیوارهای آن سنگ پرتاب کرد. در روز ۲۰ صفر ـ یعنی اربعین ـ زمانی است که حرم (علیه السلام) یعنی کاروان اسرا، از شام به مدینه مراجعت کردند و روزی است که انصاری صحابی حضرت صلی الله علیه و آله از مدینه به کربلا رسید تا به قبر امام حسین(علیه السلام) بشتابد و او نخستین کسی از مردمان است که قبر آن حضرت را زیارت کرد. در این روز، زیارت (علیه السلام) مستحب است و این زیارت، همانا خواندن زیارت اربعین است که از (علیه السلام) روایت شده: علامات مؤمن پنج‌تاست: خواندن ۵۱ رکعت نماز در شبانه روز، به دست کردن انگشتر در دست راست، برآمدن پیشانی از سجده، بلند خواندن «بسم‌الله الرحمن الرحیم» در نماز ظهر و عصر و زیارت اربعین.» سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از (علیه السلام) آورده است. این مطلبی است که شیخ طوسی، عالم فرهیخته و معتبر شیعه در قرن ۵ درباره اربعین آورده است. طبعاً براساس اعتباری که این روز میان شیعیان داشته است از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین می‌خواندند و اگر می‌توانستند مانند جابر بر مزار امام گرد آمده و زیارت می‌کردند. چنان که گذشت، مهم‌ترین نکته درباره اربعین، روایت (علیه السلام) است. این حدیث تنها مدرک معتبری است که جدای از خود زیارت اربعین که در منابع دعایی آمده است، به اربعین امام حسین(علیه السلام) و بزرگداشت آن روز تصریح کرده است. منشأ اربعین چیست؟ اما اینکه منشأ اربعین چیست، باید گفت، در منابع به این روز به دو اعتبار نگریسته شده: ۱ـ روزی که اسرای کربلا از شام به مدینه مراجعت کردند. ۲ـ روزی که جابربن‌عبدالله انصاری، صحابی پیامبر خدا از مدینه به کربلا وارد شد تا قبر (علیه السلام) را زیارت کند. شیخ مفید در کتاب «مسارالشیعه» که در ایام موالید و وفیات ائمه اطهار است، اشاره به روز اربعین کرده و نوشته: این روزی است که حرم (علیه السلام) از شام به سوی مدینه مراجعت کردند. نیز روزی است که جابر بن عبدالله برای زیارت امام حسین(علیه السلام) وارد کربلا شد. از شام به مدینه یا از شام به کربلا؟ کهن‌ترین کتاب دعایی مفصل موجود، کتاب مصباح المتهجد که از شاگردان است؛ ایشان هم همین مطلب را آورده است که بالاتر به آن اشاره شد. خلاصه اینکه از زیارت‌های مورد وثوق (علیه السلام) است که از لحاظ معنا و مفهوم قابل توجه است و در متون نسبتاً قدیمی مانند و مثیر الاحزان آمده است که مربوط به زمان بازگشت اسرا از شام به کربلاست. https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
دانستنی هایی درباره در این سال‌ها علما و اولیای الهی برای زیارت (علیه السلام) در روز اهمیت و جایگاه والایی قائل بودند و با پای پیاده از اشرف به سوی رهسپار می‌شدند، بی‌شک جابر بن عبدالله، نخستین زائر کربلای معلی در روز اربعین سال ۶۱ هجری است، این سنت حسنه نیز در سال‌های حضور ائمه معصومین(علیهم السلام) با وجود حکومت سفاک و خونریز اموی و عباسی انجام شده است. مناسک پیاده‌روی اربعین یکی از مهم‌ترین اجتماعات شیعیان است که معمولاً از سمت شهر به شهر پیاده به راه‌پیمایی دست می‌زنند. اما در این بین یکی از مهم‌ترین سؤالات که ذهن مخاطب امروزی را می‌تواند درگیر کند این است که مناسک راه‌پیمایی اربعین در آثار متقدم و سنت شیعی چه ریشه و جایگاهی دارد؟ آنچه‌که در ادامه می‌خوانید بخش‌هایی از کتاب «تأملی در نهضت عاشورا» از استاد رسول جعفریان است که بدین موضوع به شکل موجز اما خوب پرداخته است. مهم‌ترین روایت اربعینی اعتبار اربعین از قدیم‌الایام، میان شیعیان و در تقویم تاریخی وفاداران به (علیه السلام) شناخته شده است. کتاب مصباح‌المتهجد شیخ طوسی که حاصل گزینش دقیق و انتخاب معقول از روایات فراوان درباره تقویم مورد نظر شیعه درباره ایام سوگ‌ و شادی و دعا و روزه و عبادت است، ذیل ماه صفر می‌نویسد: «نخستین روز این ماه روز کشته شدن زید بن علی است. روز سوم این ماه، روزی است که مسلم بن عقبه پرده کعبه را آتش زد و به دیوارهای آن سنگ پرتاب کرد. در روز ۲۰ صفر ـ یعنی اربعین ـ زمانی است که حرم (علیه السلام) یعنی کاروان اسرا، از شام به مدینه مراجعت کردند و روزی است که انصاری صحابی حضرت صلی الله علیه و آله از مدینه به کربلا رسید تا به قبر امام حسین(علیه السلام) بشتابد و او نخستین کسی از مردمان است که قبر آن حضرت را زیارت کرد. در این روز، زیارت (علیه السلام) مستحب است و این زیارت، همانا خواندن زیارت اربعین است که از (علیه السلام) روایت شده: علامات مؤمن پنج‌تاست: خواندن ۵۱ رکعت نماز در شبانه روز، به دست کردن انگشتر در دست راست، برآمدن پیشانی از سجده، بلند خواندن «بسم‌الله الرحمن الرحیم» در نماز ظهر و عصر و زیارت اربعین.» سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از (علیه السلام) آورده است. این مطلبی است که شیخ طوسی، عالم فرهیخته و معتبر شیعه در قرن ۵ درباره اربعین آورده است. طبعاً براساس اعتباری که این روز میان شیعیان داشته است از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین می‌خواندند و اگر می‌توانستند مانند جابر بر مزار امام گرد آمده و زیارت می‌کردند. چنان که گذشت، مهم‌ترین نکته درباره اربعین، روایت (علیه السلام) است. این حدیث تنها مدرک معتبری است که جدای از خود زیارت اربعین که در منابع دعایی آمده است، به اربعین امام حسین(علیه السلام) و بزرگداشت آن روز تصریح کرده است. منشأ اربعین چیست؟ اما اینکه منشأ اربعین چیست، باید گفت، در منابع به این روز به دو اعتبار نگریسته شده: ۱ـ روزی که اسرای کربلا از شام به مدینه مراجعت کردند. ۲ـ روزی که جابربن‌عبدالله انصاری، صحابی پیامبر خدا از مدینه به کربلا وارد شد تا قبر (علیه السلام) را زیارت کند. شیخ مفید در کتاب «مسارالشیعه» که در ایام موالید و وفیات ائمه اطهار است، اشاره به روز اربعین کرده و نوشته: این روزی است که حرم (علیه السلام) از شام به سوی مدینه مراجعت کردند. نیز روزی است که جابر بن عبدالله برای زیارت امام حسین(علیه السلام) وارد کربلا شد. از شام به مدینه یا از شام به کربلا؟ کهن‌ترین کتاب دعایی مفصل موجود، کتاب مصباح المتهجد که از شاگردان است؛ ایشان هم همین مطلب را آورده است که بالاتر به آن اشاره شد. خلاصه اینکه از زیارت‌های مورد وثوق (علیه السلام) است که از لحاظ معنا و مفهوم قابل توجه است و در متون نسبتاً قدیمی مانند و مثیر الاحزان آمده است که مربوط به زمان بازگشت اسرا از شام به کربلاست. https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
نزدیکترین فرد به رسول الله.pdf
447.6K
💠 نزدیکترین فرد در روز به صلی الله علیه و آله علیه السلام از پدرش از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کردند: «نزدیکترین شما به من در قیامت، آن کسی است که راستگوتر باشد، آن کسی که بیشتر از همه اداء امانت میکند، به پیمانها و عهدهایش پایبندتر باشد و خوش اخلاق تر باشد و مردمی تر باشد.» امالی ره، مجلس هشتم، ص ۲۲۹ شرح حدیث توسط ↪️ @fishemenbar ↩️ talabeyar.ir @toubaefaf
از علیه السلام روایت کرده که: «هنگام ورود علیه السلام به کوفه، ایشان شروع می کنند به سخنرانی، مردم از شدّتِ اشتیاق به آن حضرت آنگونه گریه می کنند که سخنان علیه السلام شنیــده نمی شود.» 📚الغیبه طوسی، صفحه ۴۶۸ الّلهُـــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَج همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی... @toubaefaf
  ❁﷽❁ اين روايت باید با آب طلا نوشته شود عليه السلام فرمودند: نفس كشيدن كسى كه براى ما اندوهگين است همانند سبحان الله گفتن است و همت گماشتنش براى امر ما، عبادت و پنهان کردن راز ما، جهاد در راه خداست. سپس علیه السلام فرمودند: اين روايت باید با آب طلا نوشته شود. أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ اَلنُّعْمَانِ (رَحِمَهُ اَلله)، قَالَ: أَخْبَرَنِي أَبُو اَلْقَاسِمِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَيْهِ، عَنْ أَبِيهِ ، عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اَلله، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اَلله اَلْبَرْقِيِّ، قَالَ: حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ بْنُ مُسْلِمٍ اَلْكِنْدِيُّ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدِ بْنِ غَزْوَانَ، عَنْ عِيسَى بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ، عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اَلله جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ)، قَالَ: نَفَسُ اَلْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِيحٌ، وَ هَمُّهُ لَنَا عِبَادَةٌ، وَ كِتْمَانُ سِرِّنَا جِهَادٌ فِي سَبِيلِ اَلله؛ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَلله (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ): يَجِبُ أَنْ يُكْتَبَ هَذَا اَلْحَدِيثُ بِالذَّهَبِ. امالی ره،ج۱، ص۱۱۵ @toubaefaf
با کاروان علیه السلام (۲۲) چون خبر شهادت عليه السلام و فرزندان عبدالله بن جعفر در مدينه انتشار يافت گروهی براي تسليت به نزد او آمدند و يكی از نزديكان او كه گويا ابواللسلاس بود گفت: اين داغها براي خاطر ابی عبدالله الحسين به ما رسيد! عبدالله سخت از اين سخن برآشفت و كفش خود را بسوی او پرتاب كرد و گفت: يابن اللخناء! (نوعی سب و لقبی که به دشمن می دهند) آيا درباره عليه السلام چنين سخن مي گويی؟ بخدا سوگند كه اگر من نيز با او بودم دوست داشتم كه از وي جدا نگردم تا با او كشته شوم و الله كه از صميم قلب شهادت فرزندان را ناخوشايند نمی دانم و تحمل داغ آنان برای من آسان است، چرا كه در ركاب برادر و پسر عمويم عليه السلام كشته شده اند. آنگاه روی به حاضران كرد و گفت: شهادت بر من سخت گران و دشوار است و خدای را سپاس می گويم- اگر چه خودم همراهي و جانبازی نكردم- فرزندان من در راه او از جان خود گذشتند. تاريخ طبری، ج۵، ص۲۳۵ ره روايت كرده است كه: چون خبر شهادت عليه السلام به مدينه رسيد، دختر با گروهی از زنان و خويشان از خانه خود بيرون آمد و چون به نزديكی قبر صلی الله عليه وآله و سلم رسيد فريادی كشيد و رو بسوی مهاجران انصار كرد و گفت: «ماذا تقولون اذ قال النبي لكم يوم الحساب و صدق القول مسموع خذلتم عترتي او كنتم غيبا و الحق عند ولي الامر مجموع اسلمتموهم بايدي الظالمين فما منكم له اليوم عند الله مشفوع ما كان عند غداة الطف اذ حضروا تلك المنايا و لا عنهن مدفوع ترجمه شعر: «چه خواهيد گفت در روز قيامت که فقط گفتار صدق پذيرفته می شود چون پيامبر شما را گويد: عترتم را مخذول ساختهيا مگر شما غايب بوديد و حق نزد صاحب امر گرد آيد؛ شما آنان را بدست ستمگران سپرديد پس امروز برای شما نزد خدا چيزی براي شفاعت نيست؛ هنگامي که آنان ديروز در طف نزد کشتگان حضور داشتند و از عترت پيامبر دفاع نشد». امالي شيخ‏ طوسی ره، ج۱، ص۸۸ نک: قصه کربلا، ص۴۵۷ @toubaefaf
با سلسلۀ اسنادش از وجود مقدّس (علیه السلام)روایت کرده است که خطاب به یکی از سادات، عریضی فرمودند: هنگامی که مادر بزرگ خود، حضرت فاطمه(علیها السلام)رفتی بگو: 🌷یا امتحنکِ اللهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبلَ أن یَخلُقکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امتَحَنَکِ صابِرَةً..🌷 ای آزموده شده! آزمودت خدایی که تو را آفرید، پیش از آنکه تو را بیافریند، پس به آنچه آزمودت، تو را شکیبا یافت... . در این بیانِ امام جواد(ع)، از حضرت فاطمه(س)با نام تعبیر شده، که به معنای«امتحان شده» است و تصریح شده که این آزمون الهی، پیش از خلقت آن حضرت بوده، و « نورانیِ» آن حضرت را بیان می کند. جملۀ «فَوَجَدَکِ لِمَا امتَحَنَکِ صابِرَةً»، که حضرت زهرا(س)را با عنوان معرفی می کند، مدال افتخار آن حضرت می باشد که در عالم خلقت نورانی، از الهی پیروزمندانه بیرون آمد. و البته تاریخ شاهد این است که آن حضرت (س) در تمام ابعاد زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی الگوی جاودانه صبر و شکیبایی بوده است. ج6، ص10 نکتۀ قابل توجّه در رابطه با این زیارتنامه: 🌺 از میان ده زیارتنامه که برای حضرت فاطمه(س)موجود است،فقط این زیارت از معصوم(امام جواد علیه السلام)رسیده است. 🌺 واژۀ«امتحان» به معنای آزمودن طلا و نقره به وسیلۀ آتش می باشد که ذوب و خالص گردد. واژۀ «مُمتَحَنَه» ظهورش در مورد امتحان در عالم «» (عالمِ«اَلَست»، عالمِ«میثاق») است؛ که در قرآن کریم به صراحت آمده و ده ها حدیث پیرامون آن از معصومین (ع) رسیده است.
با کاروان علیه السلام (۲۳) چون خبر شهادت عليه السلام و فرزندان عبدالله بن جعفر در مدينه انتشار يافت گروهی براي تسليت به نزد او آمدند و يكی از نزديكان او كه گويا ابواللسلاس بود گفت: اين داغها براي خاطر ابی عبدالله الحسين به ما رسيد! عبدالله سخت از اين سخن برآشفت و كفش خود را بسوی او پرتاب كرد و گفت: يابن اللخناء! (نوعی سب و لقبی که به دشمن می دهند) آيا درباره عليه السلام چنين سخن مي گويی؟ بخدا سوگند كه اگر من نيز با او بودم دوست داشتم كه از وي جدا نگردم تا با او كشته شوم و الله كه از صميم قلب شهادت فرزندان را ناخوشايند نمی دانم و تحمل داغ آنان برای من آسان است، چرا كه در ركاب برادر و پسر عمويم عليه السلام كشته شده اند. آنگاه روی به حاضران كرد و گفت: شهادت بر من سخت گران و دشوار است و خدای را سپاس می گويم- اگر چه خودم همراهي و جانبازی نكردم- فرزندان من در راه او از جان خود گذشتند. تاريخ طبری، ج۵، ص۲۳۵ ره روايت كرده است كه: چون خبر شهادت عليه السلام به مدينه رسيد، دختر با گروهی از زنان و خويشان از خانه خود بيرون آمد و چون به نزديكی قبر صلی الله عليه وآله و سلم رسيد فريادی كشيد و رو بسوی مهاجران انصار كرد و گفت: «ماذا تقولون اذ قال النبي لكم يوم الحساب و صدق القول مسموع خذلتم عترتي او كنتم غيبا و الحق عند ولي الامر مجموع اسلمتموهم بايدي الظالمين فما منكم له اليوم عند الله مشفوع ما كان عند غداة الطف اذ حضروا تلك المنايا و لا عنهن مدفوع ترجمه شعر: «چه خواهيد گفت در روز قيامت که فقط گفتار صدق پذيرفته می شود چون پيامبر شما را گويد: عترتم را مخذول ساختهيا مگر شما غايب بوديد و حق نزد صاحب امر گرد آيد؛ شما آنان را بدست ستمگران سپرديد پس امروز برای شما نزد خدا چيزی براي شفاعت نيست؛ هنگامي که آنان ديروز در طف نزد کشتگان حضور داشتند و از عترت پيامبر دفاع نشد». امالي شيخ‏ طوسی ره، ج۱، ص۸۸ نک: قصه کربلا، ص۴۵۷ @toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• یک نکته از هزاران... 💠 ملّا محسن فیض کاشانی، آن عارف بالله، صاحب کتاب کلمات­ مکنونه و کتب عرفانی و اخلاقی و علمی دیگر، در عالم رؤیا یا مکاشفه، شیخ الطائفه، شیخ طوسی را می­‌بیند و به ره عرضه می­‌دارد که آقا! آن­جا چه خبر است؟ شیخ طوسی می­‌فرماید: آن­جا چه خبر است؟ این­جا خبری نیست، خبرها آن­جاست. تعجّب می­‌کند و می­‌گوید من عرض کردم: آقا! خبر آن‌ طرف است، این‌ طرف که خبری نیست. ره می­‌گوید: خیر، اتّفاقاً بر عکس متوجّه شدید، خبر آن­جاست و این‌ طرف، خبری نیست، هر چه این‌ طرف هست از آن­جا آمده است. فقط به تو بگویم: ای محسن! بدان، هر چه هست در دنیاست و من امروز مغموم هستم و افسوس می­‌خورم که می­‌توانستم کار بیشتری انجام بدهم و انجام ندادم، تعبیر عجیبی دارد. می­‌فرماید: اگر می­‌دانستید که این­جا، فقط یک ذکر صلی الله علیه وآله چقدر ارزش دارد، آن‌ وقت می­‌فهمیدید، چرا در ماه مبارک رمضان، اوّ‌لین دعا، این است «اَللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلی اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُور» https://ble.ir/toubaefaf https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5