eitaa logo
تاریخ تفکر تمدن
158 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
122 فایل
مطالب تاریخی، فرهنگی و اجتماعی آدرس کانال : @ttt1400 تبلیغ و تبادل نداریم. ارتباط با ادمین: @mohammaddostmr جیمیل : @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">mohammaddostmr@gmail.com کانال های دیگر ما: @sss1400 @ggg1400
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 حضرت سلام الله علیها و امام سجاد علیه السلام در چه سالی به کربلا آمدند؟ ... طبق برخی شواهد، در ماه سال ۶۱، یعنی ۴۰ روز بعد از به رسیده است. برخی از و محدثان همانند، بیرونی، ابن نمای حلی، سیدبن طاووس، هروی و ، تصریح کرده اند: حضور اهل بیت امام حسین علیه السلام در ، روز بیستم سال۶۱ بوده است.( اول) افزون بر این گزارشها، شواهد دیگری برای اثبات این امر وجود دارد که می توان به آنها استناد کرد. از جمله: 1⃣بنا به تصریح شیخ و ابن فتال نیشابوری، الحاق سر امام علیه السلام به بدن ایشان توسط امام علیه السلام در روز همان سال بوده باشد؛ زیرا الحاق سر در یک سال بعد، معقول نبوده و بعید به نظر می رسد. 2⃣همچنین هیچ گزارشی مبنی بر حضور امام علیه السلام در در غیر این سال نیست. ◀️سید محسن امین نیز ذکر می کند که از شام تا کربلا را با همان شرایط کاروان اسرای کربلا حرکت کردم، روز اربعین به کربلا رسیدم. 📚صدوق، امالی، ص۲۳۱، 📚ابن فتال، روضه الواعضین، ص۱۹۲، 📚ابوریحان بیرونی، آثارالباقیه، ص۳۳۱. به نظر می‌توان برای اثبات اربعین اول، بر اسناد و منابع تاریخی اطمینان بخش تکیه کرد. 1️⃣ کتاب «تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيد الشهدا (ع)» قوی ترین اثر در این زمینه است که به خامه پرمایه آیت الله شهيد قاضي طباطبائي (ره) صورت بسته است. از نگاه تاریخنگار خبیر، استاد علی ابوالحسنی (منذر) این کتاب، مهمترین اثر پژوهشی است؛ چنانچه نظر استاد منذر نیز به اربعین اول بود. 2️⃣ پژوهشی در اربعین حسینی(علیه السلام) | اثر دکتر محسن رنجبر 3️⃣ تحقیق درباره اربعین حسینی | آیت الله عندلیب همدانی 4⃣ اسناد و شواهد زیارت اربعین | جواهری, محمدرضا 5⃣ اربعین حسینی در اثار و انظار علما | غلامرضا گلی زواره 6⃣ منبع شناسی و ماخذشناسی اربعین | اباذر نصر پ.ن: در اربعین دو حادثه یاد می‌کنند که یکی از این دو حادثه اصل درستی ندارد و دیگری اصل بسیار درستی دارد و اتفاقاً آن که میان ما معلوم است و اربعین را به آن نام می‌شناسیم همان نادرستش است که اهل بیت در بیستم صفر به کربلا آمده باشند. این نه با منطق جور درمی‌آید و نه با تاریخ معتبر، برای اینکه اولاً هیچ تاریخی نگفته است که اهل بیت از شام آمدند به عراق و کربلا، از این جا رفتند مدینه؛ بلکه رفتند شام و از همان خود شام رفتند مدینه، دیگر برنگشتند کربلا. فرضاً اگر برمی‌گشتند، به این زودی میسر نبود، برای اینکه اینها را در دوازدهم محرم برده‌اند به کوفه. مدتی در کوفه بوده‌اند، ابن زیاد پیک فرستاده به شام و از یزید کسب دستور کرده. بعد پیک برگشته و یزید دستور داده اینها به شام بیایند. اینها بعد از مدتی که در کوفه بوده‌اند رفته‌اند به دمشق و شام. حالا مطابق بعضی از نقلها ممکن است همین جور هم باشد و کارها خیلی به سرعت صورت گرفته باشد. [ولی بعید است چون] در دوم ماه صفر اینها وارد شام شده‌اند. دوم ماه صفر، هجده روز می‌ماند تا اربعین. توقفشان در شام زیاد بوده [و بعید است تا اربعین به کربلا رفته باشند.]  و اما آنچه که به اربعین ارزش می‌دهد مسئله زیارتی بودن اربعین است و دیگر مسئله اولین زائر امام حسین است که جناب جابر بن عبدالله انصاری باشد. 📕 استاد مطهری: فطرت و تربیت، ص۴۹
شهادت امام حسن (۲۸صفر یا ۷صفر؟) قول مشهور و معتبر، شهادت آن حضرت در #۲۸صفر است. چند نکته قابل بررسی است: ✅بررسی اقوال: ◀️بسیاری از محدثان و مورخان قدیم و جدید شیعه، ۲۸ را ماه شهادت امام معرفی کرده اند. ◀️برای اولین بار مکی عاملی( معروف به شهید اول) از علمای قرن ۸ نظریه #۷صفر را مطرح کرده است. در سند این روایت کسی وجود نداشته و عبارت قیل آمده است؛ ◀️گزارش دیگری که مستند آنان است، از کتابی با عنوان تواریخ الائمه الاثنی عشر، به یکی از علمای (۴ امامی) به نام بن ابراهیم رسی از علمای قرن۳ است. ◀️در بررسی های انجام شده، انتساب این روایت و این کتاب مختصر با عنوان موجز به قاسم درست نیست و ایشان قول خود را بدون سند آورده است. ◀️لازم به ذکر است که رسی متوفی 246قمری است. جالب آنکه قاسم، شهادت امام علیه السلام را در سال 260 بیان کرده است. اما وی در این تاریخ(260ق) زنده نبوده است تا امام را گزارش کند، پس چگونه تاریخ شهادت امام (ع) را نوشته است؟ ◀️لازم به ذکر است که بخش انتهایی کتاب یعنی زندگانی اهل بیت(ع) در نسخه قدیمی نیست و این بخش بعدها اضافه شده است. ◀️هیچ یک از علمای بزرگ شیعه همانند شیخ ، ، و دیگران گزارش 7 صفر را نقل نکرده اند و گویا چنین گزارشی نبوده یا اعتبار آن را نپذیرفته اند. بلکه همگی بر۲۸ صفر اتفاق دارند. ◀️گزارش نیز بر فرض پذیرش، بدون سند و است. یعنی گوینده آن مشخص نیست. لذا قابل اعتماد نیست. ◀️در منابع متقدم و معاصرشیعه، اخبار شهادت امام حسن(ع) ۲۸ صفر، مورد توجه بوده است چنانکه و قمی ۲۸ صفر را صحيح و معتبر می دانند. ◀️نکته دیگر آنکه منابعی چون اگرچه گزارش ۷ صفر را از شهید اول نقل کرده اند، اما گزارش ۲۸صفر را پذیرفته اند. 📌اما جالب آنکه در تعدادی از منابع تاربخی و حدیثی همانند: طبرسی در اعلام الوری، فتال نیشابوری در روضه الواعضین، فاضل حموی در انیس المومنين و شیهد اول در الدروس الشرعیه و شیخ عباس قمی در وقایع الایام، ۷صفر را روز امام علیه السلام نقل کرده اند. البته این روایت نیز بدون و است. 📌حال چگونه برخی روایت۷صفر درباره شهادت را از می پذیرند، ولی روایت ولادت در ۷صفر را از او نمی پذیرند و می گویند شاه دستور داده که روایت ولادت جعل شود، اما این روایت مال قبل از عصر ناصرالدین شاه است. در بررسی نقل ها، گزارش ها، به یک مطلب تکیه دارند و آن، شهادت آن گرامی در چهارشنبه یا پنجشنبه ۲۸ صفر است؛ چرا که رویکرد منابع یاد شده در این خصوص، روزهای آخر صفر است و نگارندگان برخی از آنها، روز دقیق آن را مشخص نکرده و به تعبیر کلی «آخر صفر» بسنده کرده اند که سعد بن عبدالله اشعری، نوبختی، کلینی، ابن خزاز، طبری امامی و فتال نیشابوری در این ردیف جای دارند، لیکن جمعی دیگر روز دقیق آن را مشخص کرده و بر ۲۸ صفر تأکید کرده اند که مفید، شیخ طوسی در مصباح، این شهر آشوب با منابع فراوانی که در اختیار داشته، اربلی علامه حلی، شیعی سبزواری، کفعمی در بلد الامین و حایری کرکی از این گروه هستند که در حقیقت مقصود گروه نخست را معین کرده اند. هرچند مرحوم مفید در ارشاد و مقنعه تنها از ماه صفر نام برده، لیکن در مسارالشیعه بر دو شب باقی مانده از ماه صفر تأکید کرده است. 💠 : به نظر می رسد ۷صفر شهادت امام حسن نبوده و همان ۲۸ صفر صحیح بوده و میلاد امام کاظم(ع) نیز در ماه ذی الحجه است. 📚ر.ک. بررسی و نقد گزارشهاي تاریخ شهادت امام مجتبی علیه السلام، فصلنامه تاریخ اسلام، شماره ۳و۴، . 👈 کلیک کنید (http://www.mehrnews.com/news/4739774)
آیا ماه صفر است؟ ✅معنای چیست؟ «صفر» به معنی تهی و خالی است. دلیل نامگذاری آن این است که چون این ماه پس از ماه محرم است و مردم دوران جاهلیت در ماه محرم - به دلیل اینکه از ماههای حرام بود- از جنگ دست می‌کشیدند، با فرارسیدن ماه صفر به جنگ روی می‌آوردند و خانه‌ها خالی می‌ماند؛ از این رو به آن صفر گفته‌اند. ✅ در مورد ماه صفر ، بنا بر آن چه به غلط معروف گشته، ماه صفر «نحس» است؛ به خصوص روز آخرین آن ماه را که به نحس‏ بودن بیشتر معروف شده است و در این باره روایت مخصوصى از ائمه دین(ع) نرسیده و در منابع روایی ما از اهل بیت در مورد بودن این ما سخنی وجود ندارد. ✅تکمیلی بین مردم مشهور شده است که ماه صفر ماه نحسی است و برای رفع نحوست آن باید ادعیه ای خواند یا صدقه داد و ... اما جالب توجه است وقتی به منابع روایی رجوع می کنیم حدیثی در مجامع روایی دال بر نحوست ماه صفر نمی یابیم. حدیثی را به پیغمبر اکرم نسبت می‌دهند که ایشان فرمودند: «من بشرنی بخروج صفر فله الجنة». و از این استفاده کرده‌اند که پس ماه صفر نحس است که پیامبر بهشت را برای کسی قرار داده که به خروج از این ماه بشارت دهد. اما صحیح آن «من بشرنی بخروج آذار» هست و این تحریف شده است به «من بشرنی بخروج صفر». «آذار» از ماه‌های رومی است. جریان این حدیث این است که اهل قبا به پیامبر پیشنهاد داده بودند که روزهای شنبه را به آنها سر بزند و این حدیث مربوط به همین دیدارهاست. پیامبر برای اینکه نشانه‌ای به مؤمنان بدهد تا در نزاع‌های پس از او (در اینجا نزاع ابوذر با خلیفۀ سوم) حق را گم نکنند در مسجد قبا به اصحابش فرمود: «اولین کسی که هم اکنون بر شما وارد می‌شود مردی از اهل بهشت است». کسانی که این مطلب را شنیدند از یک در مسجد خارج شدند تا از در دیگر وارد شوند تا مصداق این حدیث باشند. پیامبر که از این موضوع آگاه بودند به اصحاب داخل مسجد فرمود: «انه سیدخل علیکم جماعة یستبقون فمن بشرنی بخروج آذار فله الجنة؛ هم اکنون عدۀ زیادی وارد می‌شوند و کسی که مرا به پایان ماه آذار خبر دهد از اهل بهشت است». ابوذر در بین کسانی بود که وارد مسجد شده بودند. پیامبر از آنان پرسید اکنون در کدام یک از ماه‌های رومی قرار داریم؟ فقط ابوذر بود که گفت یا رسول الله از ماه آذار خارج شده‌ایم. و این گفتۀ پیامبر به خاطر این بود که مردم به محق بودن ابوذر پی ببرند و اصلاً ربطی به ماه صفر و نحوست آن ندارد. ✅مرحوم شیخ عباسی قمی ره صاحب مفاتیح الجنان نیز در ابتدا اعمال ماه صفر می گوید: بدان که این ماه به نحوست معروف است. یعنی ایشان نیز صرفاً شهرت این امر را بیان می کنند و روایتی دال بر این مطلب نمی آورند. ✅حتی دعایی هم که برای رفع این نحوست ایشان در کتابش به نقل از فیض کاشانی ره و ... آورده است؛ در هیچ یک از مجامع روائی ما طبق جستجوهای انجام شده. حتی در آثار چاپی خود فیض کاشانی ره نیز این دعا به چشم نمی خورد. حتی در مجامع روائی و کتب عامه نیز چنین دعایی به چشم نمی خورد. ✅اما علامه مجلسی ره در کتاب «زادالمعاد» خویش که کتابی شبیه مفاتیح است در ابتدای بحث ماه صفر می نویسد: ترجمه: این ماه مشهور به نحوست و شومی است و این مطلب به دو معنی می تواند باشد: اول آنکه طبق قول علمای امامیه رسول الله(ص) در این ماه وفات یافتند. و معنی دوم اینکه چون این ماه پس از ماهایی است که قتال در آنها حرام است[یعنی ماههای ذی القعدة، ذی الحجة و محرم الحرام]؛ و این ماه که ماه شروع قتال است شوم باشد. و من در احادیث امامیه چیزی که دلالت بر نحوست این ماه داشته باشد؛ ندیده ام. و صرفاً در برخی روایات غیر معتبر عامه این مطلب آمده است. وقتی حدیث شناس مبرزی چون علامه مجلسی(ره) این حرف را بزند؛ واقعاً تردید بسیار جدی در نحوست این ماه به وجود می آید؛ اگر نگوئیم قطع به نحس نبودن این ماه پیدا می کنیم. درباب چهارشنبه ماه صفر و خصوصا چهارشنبه آخر ماه صفر نیز ایشان می گوید: ترجمه: پس بدان که نحوست چهارشنبه آخر ماه صفر بین عوام و بلکه بین خواص [یعنی حتی بین علما] مشهور است. و به دست من روایتی که دلالت بر این مطلب داشته باشد؛ نرسیده است. چه روایات عامه و چه روایات امامیه معتبر. و البته روایاتی در باب نحوست روز چهارشنبه به نحو مطلق و چهارشنبه آخر هر ماه به نحو خاص داریم. ❇️ عده‌ای از علمای ما مخصوصاً علمای اخلاق ما از جمله مرحوم نراقی پدر و پسر اعتقاد به نحوست و سعد ایام را جز شرک خفی دانسته‌اند. یعنی اگر کسی معتقد باشد خود این روزها و ماه‌ها مؤثر در سعد و نحس زمان باشد مرتکب شرک خفی شده است. اما آنچه در قرآن آمده است به خاطر این است که در بعضی روزها عذاب الهی نازل شده است، نه اینکه چون آن روز نحس بوده است عذاب الهی نازل شده است، بلکه چون در آن روز عذاب نازل شده تعبیر به نحس بودن داریم.
آیا ماه صفر است؟ ✅معنای چیست؟ «صفر» به معنی تهی و خالی است. دلیل نامگذاری آن این است که چون این ماه پس از ماه محرم است و مردم دوران جاهلیت در ماه محرم - به دلیل اینکه از ماههای حرام بود- از جنگ دست می‌کشیدند، با فرارسیدن ماه صفر به جنگ روی می‌آوردند و خانه‌ها خالی می‌ماند؛ از این رو به آن صفر گفته‌اند. ✅ در مورد ماه صفر ، بنا بر آن چه به غلط معروف گشته، ماه صفر «نحس» است؛ به خصوص روز آخرین آن ماه را که به نحس‏ بودن بیشتر معروف شده است و در این باره روایت مخصوصى از ائمه دین(ع) نرسیده و در منابع روایی ما از اهل بیت در مورد بودن این ما سخنی وجود ندارد. ✅تکمیلی بین مردم مشهور شده است که ماه صفر ماه نحسی است و برای رفع نحوست آن باید ادعیه ای خواند یا صدقه داد و ... اما جالب توجه است وقتی به منابع روایی رجوع می کنیم حدیثی در مجامع روایی دال بر نحوست ماه صفر نمی یابیم. حدیثی را به پیغمبر اکرم نسبت می‌دهند که ایشان فرمودند: «من بشرنی بخروج صفر فله الجنة». و از این استفاده کرده‌اند که پس ماه صفر نحس است که پیامبر بهشت را برای کسی قرار داده که به خروج از این ماه بشارت دهد. اما صحیح آن «من بشرنی بخروج آذار» هست و این تحریف شده است به «من بشرنی بخروج صفر». «آذار» از ماه‌های رومی است. جریان این حدیث این است که اهل قبا به پیامبر پیشنهاد داده بودند که روزهای شنبه را به آنها سر بزند و این حدیث مربوط به همین دیدارهاست. پیامبر برای اینکه نشانه‌ای به مؤمنان بدهد تا در نزاع‌های پس از او (در اینجا نزاع ابوذر با خلیفۀ سوم) حق را گم نکنند در مسجد قبا به اصحابش فرمود: «اولین کسی که هم اکنون بر شما وارد می‌شود مردی از اهل بهشت است». کسانی که این مطلب را شنیدند از یک در مسجد خارج شدند تا از در دیگر وارد شوند تا مصداق این حدیث باشند. پیامبر که از این موضوع آگاه بودند به اصحاب داخل مسجد فرمود: «انه سیدخل علیکم جماعة یستبقون فمن بشرنی بخروج آذار فله الجنة؛ هم اکنون عدۀ زیادی وارد می‌شوند و کسی که مرا به پایان ماه آذار خبر دهد از اهل بهشت است». ابوذر در بین کسانی بود که وارد مسجد شده بودند. پیامبر از آنان پرسید اکنون در کدام یک از ماه‌های رومی قرار داریم؟ فقط ابوذر بود که گفت یا رسول الله از ماه آذار خارج شده‌ایم. و این گفتۀ پیامبر به خاطر این بود که مردم به محق بودن ابوذر پی ببرند و اصلاً ربطی به ماه صفر و نحوست آن ندارد. ✅مرحوم شیخ عباسی قمی ره صاحب مفاتیح الجنان نیز در ابتدا اعمال ماه صفر می گوید: بدان که این ماه به نحوست معروف است. یعنی ایشان نیز صرفاً شهرت این امر را بیان می کنند و روایتی دال بر این مطلب نمی آورند. ✅حتی دعایی هم که برای رفع این نحوست ایشان در کتابش به نقل از فیض کاشانی ره و ... آورده است؛ در هیچ یک از مجامع روائی ما طبق جستجوهای انجام شده. حتی در آثار چاپی خود فیض کاشانی ره نیز این دعا به چشم نمی خورد. حتی در مجامع روائی و کتب عامه نیز چنین دعایی به چشم نمی خورد. ✅اما علامه مجلسی ره در کتاب «زادالمعاد» خویش که کتابی شبیه مفاتیح است در ابتدای بحث ماه صفر می نویسد: ترجمه: این ماه مشهور به نحوست و شومی است و این مطلب به دو معنی می تواند باشد: اول آنکه طبق قول علمای امامیه رسول الله(ص) در این ماه وفات یافتند. و معنی دوم اینکه چون این ماه پس از ماهایی است که قتال در آنها حرام است[یعنی ماههای ذی القعدة، ذی الحجة و محرم الحرام]؛ و این ماه که ماه شروع قتال است شوم باشد. و من در احادیث امامیه چیزی که دلالت بر نحوست این ماه داشته باشد؛ ندیده ام. و صرفاً در برخی روایات غیر معتبر عامه این مطلب آمده است. وقتی حدیث شناس مبرزی چون علامه مجلسی(ره) این حرف را بزند؛ واقعاً تردید بسیار جدی در نحوست این ماه به وجود می آید؛ اگر نگوئیم قطع به نحس نبودن این ماه پیدا می کنیم. درباب چهارشنبه ماه صفر و خصوصا چهارشنبه آخر ماه صفر نیز ایشان می گوید: ترجمه: پس بدان که نحوست چهارشنبه آخر ماه صفر بین عوام و بلکه بین خواص [یعنی حتی بین علما] مشهور است. و به دست من روایتی که دلالت بر این مطلب داشته باشد؛ نرسیده است. چه روایات عامه و چه روایات امامیه معتبر. و البته روایاتی در باب نحوست روز چهارشنبه به نحو مطلق و چهارشنبه آخر هر ماه به نحو خاص داریم. ❇️ عده‌ای از علمای ما مخصوصاً علمای اخلاق ما از جمله مرحوم نراقی پدر و پسر اعتقاد به نحوست و سعد ایام را جز شرک خفی دانسته‌اند. یعنی اگر کسی معتقد باشد خود این روزها و ماه‌ها مؤثر در سعد و نحس زمان باشد مرتکب شرک خفی شده است. اما آنچه در قرآن آمده است به خاطر این است که در بعضی روزها عذاب الهی نازل شده است، نه اینکه چون آن روز نحس بوده است عذاب الهی نازل شده است، بلکه چون در آن روز عذاب نازل شده تعبیر به نحس بودن داریم.