نخستوزیر اسبق صهیونیست: قدرت از بین بردن توان هستهای ایران را نداریم
🔹ایهود اولمرت در مقالهای در روزنامه هاآرتص اذعان کرد ادعای مقامات این رژیم مبنی بر قریبالوقوع بودن دستیابی ایران به بمب اتمی درست نیست و تلآویو هم توان از بین بردن صنعت هستهای ایران را ندارد.
🔸اعتراف ایهود اولمرت به عدم توانایی این رژیم در از بین بردن توان هستهای ایران، در حالیست که پیش از او فرماندهان صهیونیستی بسیاری گفته بودند که ارتش این رژیم توانایی جنگ فراگیر را هم ندارد.
@Farsna
📢 ۴۲درصد مردم اخبار روز را از صداوسیما پیگیری میکنند
◀️ موسسه افکارسنجی دانشجویان ایران، ایسپا، میگوید اواخر شهریور در یک نظرسنجی پرسیده: «شما اخبار روز جامعه را بیشتر از چه طریقی پیگیری می کنید؟» پاسخگویان میگویند؛ «۴۲.۱ درصد پاسخگویان گفتهاندصداوسیما؛ ۴۱.۴درصد فضای مجازی (رسانههای اجتماعی و سایتهای خبری)؛ ۵.۱ درصد شبکههای ماهوارهای؛ دو درصد دوستان و آشنایان؛ ۰.۲ درصد روزنامهها و ۶.۹ درصد موارد دیگر را انتخاب کردهاند. ۲.۳ درصد نیز به این سوال پاسخ ندادند.
◀️ این موسسه نظرسنجی افزوده:«مقایسه این نتایج با یافتههای پیشین ایسپا نشان میدهد پیگیری اخبار روز از طریق صداوسیما در شهریورماه ۱۴۰۰ نسبت به اسفند ۱۳۹۷، ۱۵.۶ درصد کمتر شده. در مقابل استفاده از فضای مجازی به عنوان منبع کسب خبر در این بازه زمانی بیش از ۱۵ درصد افزایش داشته است.
۷۹ درصد مردم تلویزیون میبینند/ افرا در صدر
🔹نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما در شهریور امسال نشان میدهد ۷۸.۹ درصد مردم بیننده برنامههای سیما بودهاند و مجموعه تلویزیونی «افرا» با ۴۳.۸ درصد مخاطب در صدر سریالهای تلویزیون قرار دارد.
@Farsna
دوچرخه سواری؛ مرگ آرام اقتصاد جهانی
مدیر کل بانک exim اقتصاددانان را به فکر فرو برد زمانی که این جملات را بر زبان اورد : یک دوچرخه سوار برای اقتصاد کشور فاجعه بار است. زیرا او ماشین نمیخرد و برای خرید ماشین وام نمیگیرد.
پولی برای بیمه پرداخت نمیکند و سوخت هم نمیخرد. برای نگهداری و تعمیرات دوچرخه هزینه ای پرداخت نمی کند، و پولی صرف پارکینگ نمی کند و منجر به تصادفات شدید هم نمیشود. او به بزرگ راه های چند لاینه نیاز ندارد. به باشگاه ورزشی و داروهای لاغری نیاز ندارد زیرا چاق نمیشود .
افراد سالم برای اقتصاد فایده ای نداشته و لازم نیستند زیرا انها پولی برای خرید دارو نخواهند پرداخت همچنین به بیمارستان و دکتر نیاز ندارند.
دوچرخه سواران هیچ چیز به تولید خالص ملی نخواهند افزود!
در نقطه مقابل هر رستوران مک دونالد علاوه بر افرادی که بطور مستقیم در رستوران کار می کنند، حداقل 30 شغل ایجاد میکند؛ 10 متخصص قلب 10 دندانپزشک و 10 متخصص تغذیه میباشد. این مساله ای است که ارزش درنظر گرفته شدن دارد!
ضمیمه : پیاده روی از آن هم بدتر است زیرا افراد پیاده حتی همان دوچرخه را هم نمیخرند!
نایل گرین در بخشی از مقدمه کتابش «عشق غریبهها» با عنوان فرعی «سرگذشت شش محصل ایرانی در انگلستان جین آستین» درباره انگیزه نوشتن این کتاب مینویسد: «میخواهم نشان بدهم که مسلمانان تا حد بسیار زیادی، خود، بخشی از گذشته اروپا هستند و دست کم برخی از آنها، مشتاق به دانش، خرد و مدارایی بودهاند که بیتردید بخش بزرگترِ تمدن مدرن اروپاست، و حتی در آن سهم دوسویهای هم ایفا کردهاند. اینکه امروز مسلمانان تا چه حد میخواهند در این تمدن همچنان سهم ایفا کنند، از ابعاد حکایتی است که در اینجا نقل خواهد شد، فراتر خواهد رفت. ولی نکته در این است که چون پیشتر این کار را کردهاند، باز هم میتوانند.»
ادوارد اسنودن، افشاگر بزرگ اسناد محرمانه آمریکا :
«در یک روز درخشان، فیس بوک و اینستاگرام به صورت اسرارآمیزی به حالت آفلاین در آمدند و جهان به مکان سالمتری تبدیل شده است».
شهادت امام حسن (۲۸صفر یا ۷صفر؟)
قول مشهور و معتبر، شهادت آن حضرت در #۲۸صفر است.
چند نکته قابل بررسی است:
✅بررسی اقوال:
◀️بسیاری از محدثان و مورخان قدیم و جدید شیعه، ۲۸ #صفر را ماه شهادت امام معرفی کرده اند.
◀️برای اولین بار #محمدبن مکی عاملی( معروف به شهید اول) از علمای قرن ۸ نظریه #۷صفر را مطرح کرده است.
در سند این روایت کسی وجود نداشته و عبارت قیل آمده است؛
◀️گزارش دیگری که مستند آنان است، از کتابی با عنوان #موجز تواریخ الائمه الاثنی عشر، #منتسب به یکی از علمای #زیدی_مذهب(۴ امامی) به نام #قاسم بن ابراهیم رسی از علمای قرن۳ است.
◀️در بررسی های انجام شده، انتساب این روایت و این کتاب مختصر با عنوان موجز به قاسم درست نیست و ایشان قول خود را بدون سند آورده است.
◀️لازم به ذکر است که #قاسم رسی متوفی 246قمری است. جالب آنکه قاسم، شهادت امام #عسکری علیه السلام را در سال 260 بیان کرده است. اما وی در این تاریخ(260ق) زنده نبوده است تا #شهادت امام را گزارش کند، پس چگونه تاریخ شهادت امام #عسکری(ع) را نوشته است؟
◀️لازم به ذکر است که بخش انتهایی کتاب یعنی زندگانی اهل بیت(ع) در نسخه قدیمی نیست و این بخش بعدها اضافه شده است.
◀️هیچ یک از علمای بزرگ شیعه همانند شیخ #صدوق، #مفید، #طوسی و دیگران گزارش 7 صفر را نقل نکرده اند و گویا چنین گزارشی نبوده یا اعتبار آن را نپذیرفته اند. بلکه همگی بر۲۸ صفر اتفاق دارند.
◀️گزارش #قاسم نیز بر فرض پذیرش، بدون سند و #مرسل است. یعنی گوینده آن مشخص نیست. لذا قابل اعتماد نیست.
◀️در منابع متقدم و معاصرشیعه، اخبار شهادت امام حسن(ع) ۲۸ صفر، مورد توجه بوده است چنانکه #ابن_خزاز و #شیخ_عباس قمی ۲۸ صفر را صحيح و معتبر می دانند.
◀️نکته دیگر آنکه منابعی چون #کفعمی اگرچه گزارش ۷ صفر را از شهید اول نقل کرده اند، اما گزارش ۲۸صفر را پذیرفته اند.
📌اما جالب آنکه در تعدادی از منابع تاربخی و حدیثی همانند:
طبرسی در اعلام الوری، فتال نیشابوری در روضه الواعضین، فاضل حموی در انیس المومنين و شیهد اول در الدروس الشرعیه و شیخ عباس قمی در وقایع الایام، ۷صفر را روز #میلاد امام #کاظم علیه السلام نقل کرده اند.
البته این روایت نیز بدون #سند و #ضعیف است.
📌حال چگونه برخی روایت۷صفر درباره شهادت را از #شهیداول می پذیرند، ولی روایت ولادت در ۷صفر را از او نمی پذیرند و می گویند #ناصرالدین شاه دستور داده که روایت ولادت جعل شود، اما این روایت مال قبل از عصر ناصرالدین شاه است.
در بررسی نقل ها، گزارش ها، به یک مطلب تکیه دارند و آن، شهادت آن گرامی در چهارشنبه یا پنجشنبه ۲۸ صفر است؛ چرا که رویکرد منابع یاد شده در این خصوص، روزهای آخر صفر است و نگارندگان برخی از آنها، روز دقیق آن را مشخص نکرده و به تعبیر کلی «آخر صفر» بسنده کرده اند که سعد بن عبدالله اشعری، نوبختی، کلینی، ابن خزاز، طبری امامی و فتال نیشابوری در این ردیف جای دارند، لیکن جمعی دیگر روز دقیق آن را مشخص کرده و بر ۲۸ صفر تأکید کرده اند که مفید، شیخ طوسی در مصباح، این شهر آشوب با منابع فراوانی که در اختیار داشته، اربلی علامه حلی، شیعی سبزواری، کفعمی در بلد الامین و حایری کرکی از این گروه هستند که در حقیقت مقصود گروه نخست را معین کرده اند. هرچند مرحوم مفید در ارشاد و مقنعه تنها از ماه صفر نام برده، لیکن در مسارالشیعه بر دو شب باقی مانده از ماه صفر تأکید کرده است.
💠 #جمع_بندی:
به نظر می رسد ۷صفر شهادت امام حسن نبوده و همان ۲۸ صفر صحیح بوده و میلاد امام کاظم(ع) نیز در ماه ذی الحجه است.
📚ر.ک. بررسی و نقد گزارشهاي تاریخ شهادت امام #حسن مجتبی علیه السلام، فصلنامه تاریخ اسلام، شماره ۳و۴، #يدالله_مقدسی.
👈 کلیک کنید (http://www.mehrnews.com/news/4739774)
👓 اهل سنت کتاب های حدیثی زیادی دارند ولی دو کتاب حدیثی برایشان خیلی اهمیت دارد :
۱-صحیح بخاری
۲-صحیح مسلم
سوال این است مگر خلیفه دوم کنار بستر مبارک پیامبر نگفت :
حَسبُنا کتاب الله ؟
کتاب خدا برای ما کافی ست.
خلیفه نادرست گفته یا شما مخالف حرف خلیفه عمل کرده اید؟
💬 سیدجعفرحسینی
تاریخ تفکر تمدن
👓 اهل سنت کتاب های حدیثی زیادی دارند ولی دو کتاب حدیثی برایشان خیلی اهمیت دارد : ۱-صحیح بخاری ۲-صحی
ماجرای دوات و قلم
ماجرای دوات و قلم یا دَوات و قِرْطاس، اشاره است به قلم و دوات خواستن پیامبر(ص) در بستر بیماری، برای نوشتن وصیتی به مسلمانان که پس از وی گمراه نشوند. بنابر روایات، این درخواست پیامبر، با مخالفت عمر بن خطاب مواجه شده که با گفتن جمله «این مرد هذیان میگوید، «عِنْدَکمُ الْقُرْآنُ، حَسْبُنَا کتَابُ اللَّه؛ قرآن نزد شماست و کتاب خدا ما را بس است». دیگران در مورد نظر عمر بن خطاب دچار اختلاف شدند؛ برخی معتقد بودند باید به دستور پیامبر عمل کنند، اما برخی دیگر مخالفت کردند. پس از زیاد شدن اختلاف، پیامبر دستور داد رهایش کرده و از آنجا بروند.»، به هر حال ممانعت عمر از نوشتن سفارش پیامبر توسط خلیفه دوم را بر خلاف برخی از آیات قرآن دانسته شده و انتقاد برخی از نویسندگان مسلمان را در پی داشته است.
این واقعه -که از آن به مصیبت بزرگ یا فاجعه روز پنجشنبه یاد شده- در منابع روایی و تاریخی شیعه و سنی نقل شده است. از نظر شیعیان، پیامبر(ص) اراده داشت بر جانشینی امام علی(ع) پس از خود تأکید کند.
بنابر منابع تاریخی و روایی، هنگامی که پیامبر اسلام در آخرین روزهای حیات خود(در ۲۵ صفر سال ۱۱ هجری) در بستر بیماری بود قلم و دواتی خواست تا سفارشی بنویسد که مانع گمراهی مسلمانان پس از خود شود.[ائتونی بدواة و کتف أکتب لکم کتابا لا تضلّوا بعده أبدا؛ دوات و استخوان کتفی بیاورید تا نوشتهای برایتان بنویسم که پس از آن هرگز گمراه نشوید.(مفید، الارشاد، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۱۸۴؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۶۶؛ مسلم، صحیح مسلم، دارالفکر، ج۵، ص۷۶.)
هلُمّ اکتب لکم کتابا لا تضلون بعده؛ بیایید تا نوشتهای برایتان بنویسم که پس از آن گمراه نشوید.(مسلم، صحیح مسلم، دارالفکر، ج۵، ص۷۶.)
ائتونی بدواة وصحیفة أکتب لکم کتابا لا تضلوا بعده أبدا؛ دوات و صحیفهای بیاورید تا نوشتهای برایتان بنویسم که پس از آن هرگز گمراه نشوید.(ابن سعد، الطبقات الکبری، دارالصادر، ج۲، ص۲۴۲.)
ائتونی بالکتف والدواة أکتب لکم کتابا لا تضلوا بعده أبدا.(ابن سعد، الطبقات الکبری، دارالصادر، ج۲، ص۲۴۳.)] این خواسته، با مخالفت یکی از حاضران مواجه شد و وصیت پیامبر ناگفته ماند. یکی از حاضران گفت: پیامبر هذیان میگوید و کتاب خدا ما را بس است. [إن نبی الله لیهجر؛ پیامبر خدا هذیان میگوید.(ابن سعد، الطبقات الکبری، دارالصادر، ج۲، ص۱۸۷.)
إن رسول الله یهجر؛ رسول خدا هذیان میگوید.(مسلم، صحیح مسلم، دارالفکر، ج۵، ص۷۶.)
ان الرجل لیهجر؛ این مرد هذیان میگوید.(اربلی، کشف الغمة، الشریف الرضی، ج۱، ص۴۰۲؛ ابن تیمیه، منهاج السنة، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۱۹.)
أهجر رسول الله؟؛ آیا رسول خدا هذیان گفت؟(ابن تیمیه، منهاج السنة، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۲۴.)
ما شأنه؟ أهجر؟ استفهموه؛ او را چه شده؟ آیا هذیان گفت؟ از او بپرسید.(رک: بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹؛ نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص ۹۳.)
إنّ النّبی قد غلب علیه (غلبه) الوجع و عندکم القرآن حسبنا کتاب الله؛ درد بر رسول خدا غالب شده، قرآن نزد شماست و کتاب خدا ما را بس است.(رک:بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹، ج۷، ص۱۲۰؛ نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۹۰.)] سپس میان اصحاب اختلاف افتاد. پیامبر با مشاهده اختلاف اصحاب از آنان خواست از نزد او بروند. بیشتر منابع شخص مخالفتکننده با پیامبر را، خلیفه دوم معرفی کردهاند[۱] اما برخی منابع به نام وی اشاره نکردهاند.[۲]
بنابر نظر علمای شیعه، پیامبر(ص) میخواست با حدیث دوات بر جانشینی امام علی(ع) پس از خود تأکید کند. اما برخی از حاضران به این امر پی بردند و مانع آن شدند.[۳] خلیفه دوم نیز در گفتوگویی که میان او و ابن عباس نقل شده، تصریح میکند که: پیامبر(ص) در بیماریاش میخواسته نام علی(ع) را برای خلافت پس از خویش به زبان بیاورد ولی من از روی دلسوزی نسبت به اسلام و حفظ آن، مانع شدم.[۴]
بر اساس نقل ابن عباس که در صحیح بخاری آمده است این واقعه در روز پنجشنبه رخ داده است [۵] و به همین مناسبت آن را رزیه یوم الخمیس یا فاجعه روز پنجشنبه می خوانند.
منابع
این ماجرا با جزئیات و عبارات متفاوتی در منابع روایی و تاریخی شیعه و سنی آمده شده است. کتابهای صحیح بخاری،[۶] صحیح مسلم،[۷] مسند احمد،[۸] سنن بیهقی[۹] و طبقات ابن سعد[۱۰] از منابع اهل سنت، الارشاد[۱۱] و اوائل المقالات[۱۲] الغیبة نعمانی[۱۳] و المناقب ابن شهر آشوب[۱۴] از منابع شیعی آمده است.
تاریخ تفکر تمدن
👓 اهل سنت کتاب های حدیثی زیادی دارند ولی دو کتاب حدیثی برایشان خیلی اهمیت دارد : ۱-صحیح بخاری ۲-صحی
موضعگیریها
موضع شیعه
علمای شیعه این ماجرا را از مصیبتهای بزرگ دانستهاند، زیرا مانع از آن شد که وصیت پیامبر برای جلوگیری از گمراهی مسلمانان نوشته شود.[۱۵] در برخی از نقلهای روایت در منابع اهل سنت نیز آمده است که ابن عباس جلوگیری از نوشتن وصیت پیامبر را مصیبتی بزرگ میخواند.[۱۶] در متون عربی از این واقعه به رزیه یوم الخمیس (ماجرای روز پنج شنبه) یاد میشود.
شرف الدین عاملی در المراجعات، با توجه به آیات قرآن کریم، چند ایراد بر عمر بن خطاب در این ماجرا وارد کرده است از جمله:[۱۷]
پیروی نکردن از دستور رسول خدا(ص) و مخالفت با او.
اظهار اینکه گویا عمر از پیامبر(ص) نسبت به خواص قرآن و فواید آن داناتر است.
نسبت دادن هذیانگویی به پیامبر(ص).
از نظر شیعه، این برخورد عمر بن خطاب، بر خلاف بسیاری از آیات قرآن است؛ از جمله:
وَمَا آتَاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکمْ عَنْهُ فَانتَهُوا (ترجمه: و آنچه را فرستاده [او] به شما داد، آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت، بازایستید)[ سوره حشر–۷]
مَا ضَلَّ صَاحِبُکمْ وَمَا غَوَیٰ ﴿۲﴾ وَمَا ینطِقُ عَنِ الْهَوَیٰ ﴿۳﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْی یوحَیٰ ﴿۴﴾ (ترجمه: [که] یار شما نه گمراه شده و نه در نادانی مانده(۲) و از سر هوس سخن نمیگوید.(۳) این سخن به جزوحیی که وحی میشود نیست.(۴))[ سوره نجم–۲-۵]
همچنین سید عبدالحسین شرف الدین آورده است که عبارت «قد غلب علیه الوجع»، تصرف محدثان اهل سنت برای تهذیب عبارت است تا زشتی عبارت را کم کرده باشند.[۱۸]
موضع اهل سنت
عدهای از علمای اهل سنت درصدد توجیه این ماجرا برآمدهاند از جمله:
بعضی این روایت را ضعیف و غیر معتبر دانستهاند در حالی که در صحیح بخاری و مسلم آمده است.[۱۹]
برخی، عبارت «هجر» را به معنای ترک کردن گرفته و گفتهاند منظور عمر این بوده که پیامبر ما را ترک میکند.[۲۰]
سخن عمر، استفهام انکاری بوده یعنی پیامبر هذیان نمیگوید.[۲۱]
سخن عمر درباره کافی بودن قرآن (و بینیازی از وصیت پیامبر)، نشانه دقتنظر اوست.[۲۲]
در برخی نقلها، گوینده عبارت مشخص نیست و به صورت جمع بیان شده است.[۲۳]
در هر هر صورت برخی از اهل سنت، کلام خلیفه دوم را درست دانسته و آنرا توجیه میکنند. اما محققان معتقدند این کلام خلیفه دوم، مخالف عصمت پیامبر اسلام بوده و سنت پیامبر را هم فاقد اعتبار دانسته است. تعدادی نیز معتقدند تعبیر «حسبنا کتاب الله» فساد بسیاری را به همراه داشته است.
سبب انصراف پیامبر از نگارش
به باور برخی از عالمان شیعه، دلیل اینکه پیامبر(ص) از نگارش وصیت منصرف شد، همان سخنی بوده که در مقابلش گفته شد؛ زیرا دیگر اثری برای نوشتن آن نامه باقی نمیماند، جز اختلاف پس از درگذشت پیامبر(ص). بر این اساس، اگر پیامبر توصیه مذکور را مکتوب میکرد، ممکن بود باز هم گفته شود که این نوشته هذیان است.[۲۴]
1. بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۳۷، ج۴، ص۶۶، ج۵، ص۱۳۷-۱۳۸، ج۷، ص۹؛ مسلم، صحیح مسلم، دارالفکر، ج۵، ص۷۵-۷۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، دارالصادر، ج۲، ص۲۴۲-۲۴۵.
2. ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ۲۰۰۸م، ج۲، ص۴۵؛ بیهقی، السنن الکبری، دارالفکر، ج۹، ص۲۰۷.
3. شرف الدین، المراجعات، المجمع العالمی لاهل البیت، ص۵۲۷.
4. ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۸ق، ج۱۲، ص ۲۰-۲۱.
5. بخاری، صحیح بخاری، نشر دار طوق النجاه، ج۴، ص۶۹، حدیث ۳۰۵۳
6. بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۳۷، ج۴، ص۶۶، ج۵، ص۱۳۷-۱۳۸، ج۷، ص۹.
7. مسلم، صحیح مسلم، دارالفکر، ج۵، ص۷۵-۷۶.
8. ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ۲۰۰۸م، ج۲، ص۴۵.
9. بیهقی، السنن الکبری، دارالفکر، ج۹، ص۲۰۷.
10. ابن سعد، الطبقات الکبری، دارالصادر، ج۲، ص۲۴۲-۲۴۵.
11. شیخ مفید، الإرشاد، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۱۸۴.
12. شیخ مفید، اوائل المقالات، الموتمر العالمی، ص۴۰۶.
13. نعمانی، الغیبة، ۱۳۹۹ق، ص۸۱-۸۲.
14. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، علامه، ج۱، ص۲۳۶.
15. جوهری، مقتضب الأثر، مکتبة الطباطبائی، ص۳.
16. بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۳۷-۱۳۸؛مسلم، صحیح مسلم، دارالفکر، ج۵، ص۷۶.
17. شرف الدین، المراجعات، المجمع العالمی لاهل البیت، ص ۵۲۶.
18. شرف الدین، المراجعات، المجمع العالمی لاهل البیت، ص۵۲۰-۵۲۱.
19. ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۱۰۵.
20. قرطبی، المفهم لما اشکل من تخلیص کتاب مسلم، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۵۶۰.
21. ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ۱۳۹۷ق، ج۸، ص۱۳۳.
22. بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۱۸۳.
23. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، دار الکتب، ج۳، ص۳۲۰.
24. شرف الدین، المراجعات، المجمع العالمی لاهل البیت، ص۵۲۷.
خلاصه پرسش
برخی، سلمان فارسی را خائن به ملت ایران میدانند، زیرا با دادن اطلاعات سرّی به مسلمانان باعث شکست ساسانیان، سوزاندهشدن کتابهای فارسی، تبدیل ایرانیان به کنیزها و بردههای اعراب و نابودی تمدن اصیل ایرانی شد. نظر شما چیست؟
پرسش
«ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ»: ﭘﺲ ﺍﺯ فوت محمد، ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﻤﺮ ﺑﻦﺧﻄﺎﺏ ﺍﻭ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﯼ ﻟﺸﮕﺮ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺗﺪﺍﺭﮎ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﯼ ﯾﮏ ﺟﻨﮓ ﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻃﺮﺡ ﺭﯾﺰﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻧﻘﺎﻁ ﺿﻌﻒ ﻭ ﺣﺴﺎﺱ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻃﻼﻉ ﺧﻠﯿﻔﻪ ﻋﻤﺮ ﺭﺳﺎﻧﯿﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻮﺩ ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ ﻭﯾﮋﻩ ﻧﺰﺩ ﻋﻤﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺗﯿﺴﻔﻮﻥ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺑﺮ ﺩﮊ ﻭ ﺧﻨﺪﻗﻬﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﺗﯿﺴﻔﻮﻥ ﻓﺎﺋﻖ ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﻭ ﺑﺎﺯﮔﺸﻮﺩﻥ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪﻫﺎ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﻋﻤﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺤﺘﻮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺘﺎﺑﻬﺎ ﺁﮔﺎﻩ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﻤﺮ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺑﻪ ﺩﻓﻌﺎﺕ ﺍﺯ ﺁﻥ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ، ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ: ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺑﻬﺎﺳﺖ ﯾﺎ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺎﺯﯼ به ﺁﻥ ﻧﯿﺴﺖ، ﯾﺎ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﻔﺮ ﻣﺤﺾ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺑﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﯿﺪ. ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺘﺪﻻﻝ ﻭ ﻣﻨﻄﻖ ﯾﮏ ﻋﺮﺏ ﺑﺎﺩﯾﻪ ﻧﺸﯿﻦ ﻭ ﺟﺎﻫﻞ ﺗﻮأﻡ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺑﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻧﺴﻞ ﺗﻼﺵ ﻭ ﺯﺣﻤﺖ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﻮﺩ ﺑﺴﺎﺩﮔﯽ ﺑﻪ ﺗﻠﯽ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮔﺮﺩﺩ. ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻃﺒﺮﯼ، ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺟﻨﮕﻬﺎﯼ ﻗﺎﺩﺳﯿﻪ ﻭ ﻧﻬﺎﻭﻧﺪ ﻭ ﻓﺘﺢ ﺗﯿﺴﻔﻮﻥ ﻭ ﻣﺪﺍﺋﻦ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻘﺎﻁ ﺿﻌﻒ ﻭ ﻗﻮﺕ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﻃﻼﻉ ﺩﺍﺷﺖ. ﺍﻋﺮﺍﺏ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻥ ﻓﯿﻞ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻭﺣﺸﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺑﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺿﻌﻒ ﻓﯿﻠﻬﺎ ﺯﯾﺮ ﺷﮑﻢ ﻭ ﺧﺮﻃﻮﻡ ﺁﻧﻬﺎ اﺳﺖ ﺑﺎ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﻓﯿﻠﻬﺎﯼ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺳﺮﻧﮕﻮﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ ... ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺘﺢ ﻣﺪﺍﺋﻦ ﺍﻭ ﺩﺭﻓﺶ ﮐﺎﻭﯾﺎﻧﯽ ﻭ ﻓﺮﺵ ﺑﻬﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻓﺮﺵ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﺧﺴﺮﻭ ﭘﺮﻭﯾﺰ ﮐﻪ ﺗﺎﺭ ﻭ ﭘﻮﺩﯼ ﺍﺯ ﺍﺑﺮﯾﺸﻢ ﻭ ﻃﻼ ﻭ ﻧﻘﺮﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﺰﯾﻦ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﻫﺮﺍﺕ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎ ﻭ ﺗﺎﺟﻬﺎﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﻣﻬﺎﺟﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩ. ﺻﺪﻣﺎﺕ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﻪ ﯾﻐﻤﺎ ﺭﻓﺘﻦ ﻣﯿﺮﺍﺙ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺩﻭﺩﻣﺎﻥﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺵ ﺭﻓﺘﻦ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﮐﻨﯿﺰ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﺮﺩﻩ ﻓﺮﻭﺷﺎﻥ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺣﺠﺎﺯ ﯾﻌﻨﯽ ﺣﻘﺎﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﺩﻭﺭﺍﻧﯽ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﻫﻤﻪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﮐﯿﻨﻪ ﺗﻮﺯﯼ ﻭ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺑﻣﯿﻬﻦ ﺧﻮﯾﺵ بود ﻭ ﺑﺲ ﻭ ﮔﺮﻧﻪ ﺗﺎﺯﯾﺎﻥ ﻫﺮﮔﺰ ﺧﻮﺍﺏ ﻓﺘﺢ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺪﯾﺪﻧﺪ. ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺻﻠﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﻋﻠﻞ ﺣﻤﻠﻪ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭ ﻭ ﺣﮑﻮﻣﺘﯿﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺿﻌﯿﻒ ﺷﺪﻥ ﻗﻠﺐ ﺳﭙﺎﻩ ﺑﺪﻟﯿﻞ ﺟﻨﮓ 27 ﺳﺎﻟﻪ ﺑﺎ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﯿﺰﺍﻧﺲ ﯾﻮﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻬﻢ ﺗﻮﺳﻂ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻃﻼﻉ ﺧﻠﯿﻔﻪ ﻣﺴﻠﻤﯿﻦ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻭ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﺳﻠﻤﺎﻥ: ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺮﻭﮐﺶ ﮐﺮﺩﻥ ﺟﻨﮓ ﻃﺒﻖ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺯ ﭘﯿﺶ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﺪﻩ، ﺳﻠﻤﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﯽ(ﺭﻭزبه) ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺧﻮﺵ ﺧﺪﻣﺘﯽ ﺑﻪ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺗﯿﺴﻔﻮﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻗﺼﺪﺵ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﻨﻬﺎ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺑﻮﺩ...ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺟﻨﺎﯾﺎﺕ ﻓﺠﯿﻊ ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩﺍﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻭ ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎﯼ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻭﯼ ﺩﺭ ﺣﻖ ﻫﻤﻮﻃﻨﺎﻥ ﺑﯽ ﮔﻨﺎﻫﺶ ﮐﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﮐﯿﻨﻪ ﺗﻮﺯﯼ ﺍﻭ ﺑﺎ ﺩﺭﺑﺎﺭ ﺑﻮﺩ ﺍﻧﺪﻭﻫﻨﺎﮎ ﮔﺸﺖ ﻭ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﺑﺮﺁﻣﺪ ﻭﻟﯽﺩﯾﮕﺮ ﺩﯾﺮ ﺧﯿﻠﯽﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻭﯼ ﺗﺎ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻋﻤﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺳﭙﺮﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻭﺻﯿﺖﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺟﺴﺪﺵ ﺭﺍﺩﺭ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺗﯿﺴﻔﻮﻥ ﮐﻪ ﻣﺤﻞ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﺑﻮﺩ ﺩﻓﻦ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﮔﺬﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻗﺒﺮﺵ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﺮﺳﺪ ﻭ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﺧﯿﺎﻧﺘﺶ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ.. یاری از دو کتاب دو قرن سکوت و تاریخ طبری. لطفاً به این شبهه پاسخ مستند بدهید.
پاسخ اجمالی
پاسخ به داستان سراییهایی که بر علیه افتخار ایرانیان جناب سلمان فارسی و برای ایجاد رویارویی دروغین بین ملت ایران و مکتب اسلام مطرح میشود، تنها یک عبارت است:
با فرض پذیرش صحت تاریخی تمام آنچه گفته شد(که صحیح نیست)، حکومت پهناوری که تنها با فرار یکی از میلیونها شهروندش، اینگونه شیرازههایش از هم پاشیده و با حمله جمعیت بسیار کوچکتری از خود، تماماً متلاشی شود و اثری از آن حتی در گوشهای از این امپراطوری وسیع، باقی نماند، به قطع و یقین، حکومتی نبوده که حمایت حتی بخش کوچکی از ملتش را پشت سر داشته باشد؛ از اینرو سرنگون شدنش، حسرتی را نه برای آن ملت و نه برای تاریخ به دنبال نخواهد داشت.
اهمیت هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه تا آنجا بوده که مبداء تاریخ مسلمانان قرار گرفته است. در اینکه چه کسی آن را مبداء تاریخ قرار داد دو قول است:
قول اول معتقد است که به دستور پیامبر(ص)، هجرت مبداء تاریخ قرار گرفته است. طبری نویسنده کتاب تاریخ الامم و الملوک، تصریح دارد که پیامبر(ص) هنگام ورود به مدینه دستور به کتابت تاریخ داد و نامههایی از پیامبر(ص) موجود است که به دستور پیامبر(ص) با تاریخ هجری ثبت شدهاست.
قول دوم معتقد است که به دستور عمر بن خطاب و به پیشنهاد حضرت علی(ع)، هجرت مبداء تاریخ قرار گرفته است. خلیفه دوم شورایی تشکیل داد تا آغازی را برای تاریخ اسلام مشخص کنند. در این شورا نظرات مختلفی ارائه شد که در نهایت حضرت علی(ع) پیشنهاد دادند هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه مبدا تاریخ اسلام قرار گیرد که عمر آن را پذیرفت و به صورت بخشنامه به سراسر شهرها اعلام شد.
✳ هجرت یعنی خروج از ولایت طاغوت و ورود به ولایت الله
🔻 اگر یک جایی وجود ما و هستی ما و همهی نیروها و نشاطهای ما تحت فرمان #ولایت_الهی نبود، بلکه تحت فرمان #ولایت_طاغوتی و شیطانی بود، #تعهد_الهی ما این است که ما خودمان را از قیدوبند ولایت #طاغوت رها کنیم و نجات بدهیم و آزاد کنیم و برویم تحت سایهی پرمیمنت ولایت #الله.
✅ خارجشدن از آن ولایت ظالم و واردشدن به آن ولایت عادل، اسمش #هجرت است.
👤 #مقام_معظم_رهبری
📚 برگرفته از کتاب «طرح کلی اندیشهی اسلامی در قرآن»
📖 صفحه ۴۹۲
شهری که خیابانهای آن رنگ جاروب به خود ندیدهاند!
بارون فیودورکوف، جهانگرد روسی که همزمان با مرگ فتحعلیشاه قاجار و به قدرت رسیدن محمدمیرزا و سقوط قائم مقام به ایران سفر کرد، در سفرنامه خود توضیح مفصلی درباره تهران آن عصر میدهد. او که از دیدن چهره آشفته تهران تعجب کرده، خیابانهای شهر را چنین توصیف میکند و مینویسد:
«خیابانهای تهران از روزی که این شهر را ساختهاند، برای یکبار هم که شده، جاروب نخورده است! تاکنون هیچکس نسبت به این کار احساس نیاز نکرده است و کسانیکه علاقهمند باشند میتوانند علم کالبدشناسی تمام جانوران را در این خیابانها بیاموزد! بقایای اجساد شترها، الاغها، قاطرها، اسبان، سگان و گربهها تا زمانی که سگهای گرسنه آنها را نخورند، در خیابانها افتاده است، اما حتی گذشت زمان نیز قادر نیست استخوانها را از بین ببرد. آبوهوای تهران هم به این بیمبالاتی و بیتوجهی نابخشودنی مساعدت میکند: در جای دیگری از جهان به خاطر وجود این کثافات مهلک ممکن بود نیمی از سکنه تلف شوند، ولی در اینجا خشکی هوا بهقدری شدید است که اجساد قبل از اینکه بپوسند، غالباً خشک میشوند. این را هم باید بگویم که انتخاب مکان برای بنا نهادن شهر تهران زیاد مناسب نبوده است.
شهری که از هر سو بهوسیله کوهها و تپههای نسبتاً دور و نزدیک احاطه شده است، کاملاً در گودی قرار دارد. بهطوری که اگر به هر طرف شهر روی آورید و به اندازه پنج یا شش روستا دور شوید، خود را با اوج درختانی که در شهر روییده است، همسطح خواهید یافت. بهخاطر وجود همین کوهها است که نسیمهایی که به هوا لطافت میبخشد، نصیب شهر نمیشود، ولی طوفانهای شدید برای مدتی طولانی تهران را در برمیگیرد. در طول روز خیابانهای تهران پُر از گداست، از هر قوم و ملتی که در آسیا زندگی میکنند و در هر هیئت و لباسی. در شهرهای بزرگ عالم در همهجا از حمله و هجوم طبقه ژندهپوش که نماینده مردمی فقیر و تنبل هستند، احتیاط و پاسداری میکنند، ولی در هیچ کجای عالم این طبقه بدبخت وضعی چنین نفرتانگیز و حقیرانه، بهسان پایتخت ایران، ندارد.»
👓 واکسیناسیون اجباری در اندیشه شهید مطهری!
❗️ جلوتر بودن شهید از زمان خودش!!
🔹 وقتی دولت احساس خطر میکند که یک بیماری شیوع پیدا میکند #بالاجبار به مردم واکسن میزند!
نمیگوید آیا اجازه میدهی به شما واکسن بزنم؟
این عمل منطقی است و بحث سلیقه نیست!
❗️❗️ تاریخ میگوید اولین بار که واکسن #آبله کشف شد بلوایی شد! مردم انگلستان در برابر واکسن مقاومت کردند، ولی آیا فهمیدهها باید تابع این #جهالت عمومی باشند؟!
📕استاد مطهری، ۱۵گفتار ص۲۳۷
﷽
سقوط بی سابقه نرخ رشد جمعیت
💠 خانم اعظم کریمی مدیر کل دفترتوسعه اجتماعی جوانان در وزارت ورزش گفت:
رشد جمعیت کشور درحال حاضر بهشدت کاهنده است. اگر بتوان در همین حد آن را تثبیت کرد میتوانیم شاهد افزایش جمعیت در حد معقولی باشیم.
👈 اما نکته اینجاست که با توجه به اینکه نرخ باروری زیر حد جایگزینی است و روند آن نیز در چند سال اخیر کاهشی شده، نرخ رشد جمعیت در همین حد ثابت نمیماند و خیلی دور نیست که نرخهای رشد صفر و منفی را تجربه کنیم.
🔸 متعاقب آن با عدم تعادل ساختاری جمعیت و سالخوردگی جمعیت و کاهش افراد در سن کار مواجه خواهیم شد.
👈 به عبارت دیگر اگر این وضعیت تغییر نکند این نرخ موالید نه تنها در طولانی مدت برای حفظ رشد جمعیت فعلی کشور کافی نیست بلکه در درازمدت به کاهش جمعیت ایران میانجامد.
🔸 دانشمندان بزرگ جمعیت شناس دنیا از این وضعیت ایران با عنوان «کاهش سریع و شدید» نام میبرند. در حالی که در سه دهه گذشته کشورهای جهان کاهش جمعیت حدود ۳۳ درصدی را در نرخ باروری شاهد بودهاند، کشور ما هم بالاترین سرعت کاهش نرخ باروری را تجربه کرده است.
🔺 در سال ۱۳۹۸ نرخ رشد جمعیت کشور ما حدود ۰.۹۵ درصد بود و در سال ۱۳۹۹ به نرخ رشد جمعیت ۰.۶ درصد سقوط کردیم.
#جمعیت
#خانواده