در اواخر جلسه پنج و اوائل جلسه ششم از سلسله جلسات متنخوانی کتاب "درباره غرب" بحثی مطرح شد تحت عنوان اشتباه حجاب و محجوب در غرب.
این بحث را دکتر داوری در تبیین بیان فردید که گفته بود "غرب مغرب حقیقت است" طرح میکنند. بسیاری از افراد وقتی این جمله فردید را میشنوند آن را به ذم غرب و دور بودن آن از حقیقت و عین هوا و هوس بودنش تأویل میبرند درحالی که نگاه دکتر داوری بسیار جامع و تاریخی است و همچون عرفا که به همه هستی حتی امور به ظاهر شر نگاه توحیدی دارند، غرب را سایه حق دانسته و سایه را داده حق.
در آن جلسات به نظر من رسید که شاید بتوان این حرف دکتر داوری را با مثال آینه در عرفان توضیح داد. بشر یونانی در ابتدای تاریخ غرب، زیرچشمی به حق تعرض میکند و چیزی مییابد ولی حجاب را با محجوب اشتباه میگیرد (اشتباهی که دکتر داوری تاکید میکند از سنخ اشتباهات فردی رایج نیست بلکه مقدم بر آن است. من اسم آن را اشتباه تاریخی میگذارم هرچند نهایتا کلمه اشتباه بار منفی دارد و باید کلمهای دیگر یافت که مقصود را بهتر برساند و از امور شخصی متمایز کند) در عرفان هم میگویند عارف گاهی به خلق نگاه میکند و حق را میبیند (یعنی خلق را آینه میگیرد) و گاهی حق آینه میشود تا خلق را بنگرد.
این مثال را در کنار حرف مرحوم یعقوبی قائنی در کتاب سفینه الصادقین (توحید نفس) در جلسات "درباره غرب" عرض کردم و دیگر اینجا تکرار نمیکنم.
امروز متنی از مرحوم استاد فردید دیدم که همین حرف را با مساله قرب نوافل و قرب فرائض تبیین میکنند:
لینک مطلب در سایت وارستگی:
https://varastegi.ir/2970
✍🏻 #ادمین_کانال
๛ وارستگی ๛
در اواخر جلسه پنج و اوائل جلسه ششم از سلسله جلسات متنخوانی کتاب "درباره غرب" بحثی مطرح شد تحت عنوان
💠 قرب نوافل بودن غرب در کلام فردید
🔍 https://varastegi.ir/2970
🔸 استاد فردید: من یک سوال دارم : بگوئید ببینم معنای Die Kehre چیست ؟
آقای میبدی: چون میدانم شما آنرا به "#گشت" برگردانده اید من هم میگویم " گشت" .
فردید – بله ، من با توجه به معنی این لفظ در نظر هیدگر آنرا به گشت ترجمه کرده ام . گشت از نحوی از " قرب به حق " به " قرب دیگر به حق".
میبدی – یا به تعبیر دیگر شما : گشت از بیش از دوهزار سال حوالت تاریخی به حوالت تاریخی دیگری که فراروی ما قرار دارد ؟
فردید – احسنت ، کاملا درست است . همین " گشت فکری هیدگر" است که کسانی چون #کارل_گرنیکی همکار #گوستاو_یونگ در تفسیر #میتولوژی آنرا به عنوان بزرگترین حادثه در تاریخ تفکر غرب تلقی کرده اند و تفسیر معنی این گشت از جانب این حقیر با توجه به همسخنی با هیدگر این است : گشت از #قرب_نوافل به #قرب_فرائض که از اصطلاحات #حکمت_معنوی اسلام است .
حالا ببینیم قرب نوافل و قرب فرائض کدام است ؟
گفته اند انسان " وقتی" روی به خلق دارد و پشت به حق و وقتی روی به حق دارد و پشت به خلق.
ادامه دارد...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
๛ وارستگی ๛
💠 قرب نوافل بودن غرب در کلام فردید 🔍 https://varastegi.ir/2970 🔸 استاد فردید: من یک سوال دارم :
ادامه مطلب قبل...
🔸 میبدی: ومنظور شما این است که روی به حق داشتن و پشت به خلق همان قرب فرائض است .
🔹 فردید: احسنت... و اما روی به خلق داشتن و پشت به حق داشتن هم قرب نوافل. البته قرب نوافل و فرائض به تعبیرات دیگری هم بیان شده مانند :
مشاهده "#کثرت_در_وحدت " و "#وحدت_در_کثرت " .
🔸 میبدی – همین جا یک نتیجه گیری میکنیم که فلسفه یونان و بدنبال آن تاریخ فلسفه #غرب چیزی جز قرب نوافل نیست . یعنی حق همواره غائب و خلق ظاهر بوده است.
🔹 فردید – بله از #افلاطون تا #هگل . از هگل تا #مارکس . از مارکس تا #سارتر....وقتی ما در قرب نوافل هستیم معنایش این است که خلق را در حق می بینیم . پس حق آینه میشود و "صورت" منعکس در آینه، " خلق" است .
در قرب فرائض "خلق" آینه میشود و صورت حق در این آینه مشهود و معلوم میگردد . یعنی خلق غائب میشود ، پنهان میشود و حق ظاهر و آشکار میگردد....
🔸 میبدی – پس به تعبیر شما در قرب نوافل حق حکم آلت و وسیله را دارد و در قرب فرائض برعکس خلق است که حکم آلت و وسیله را پیدا میکند.
🔹 فردید - ....پس ملاحظه میفرمائید که این "#آزادی" که پس از هگل مورد بحث قرار گرفت و سپس از جانب مارکس و مارکسیستها و همینطور از طرف #ژان_پل_سارتر در فلسفه #اگزیستانسسیالیسم ، از طرف #لوئی_استروس در #استروکتورالیسم و از طرف #رودلف_کارناب در مذهب نو تحصلی(#نئوپوزیتیویسم) و از جانب #هورکهایمر . #مارکوزه و #آدورنو ، و #هابرماس در #حوزه_فرانکفورت و از سوی دست چپی های نوخاسته مطرح گردید همه و همه به قرب نوافل تعلق دارد..... آنهم با غفلت تام و تمام از قرب فرائض .
آزادی بدان معنی که امروزجهان ما کم و بیش از آن دفاع میکند چیزی جز اصرار در قرب نوافل نیست و قرب نوافل یعنی پشت کردن به حق ، دفاع از #فرعونیت مطلق .
🔸 بنده در گفتگوی قبلی از #بایزید_بسطامی نقل قولی کردم . عرض کردم بایزید گفته است من سی سال خود را در حق میدیدم. اینک حق را در خودم می بینم. معنی این جمله این است که من سی سال در قرب نوافل بودم و #حق اینه بود، یعنی غائب بود. یعنی نهان بود. یعنی حضور نداشت و من که از خلق بودم، خودم را در این آینه مشاهده میکردم: یعنی در حق میدیدم:
《فکر خود و رای خود در مذهب رندان نیست / کفر است در این مذهب خودبینی و خودرائی》
اکنون پس از سی سال " گشت " عظیمی برای من دست داده است که خود را درحق می بینم . من آینه شدم. پنهان شدم و حق بدون واسطه برای من ظهور کرد.
🔹 در سیر تفکر غرب اینک قرب نوافل به حد نهائی خود رسیده است. اگزیستانسیالیسم ژان پل سارتر نمونه بارز آن است با فقدان #خود_آگاهی و ذکر و فکر. بنده با ساحت دوم یعنی ساحت خودآگاهی فلسفی است که از قرب فرائض دفاع میکنم ، آنهم بنام ساحت سوم یعنی #دل_آگاهی.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
🔍 https://varastegi.ir/2970
🎧 #برش_کوتاه
💠 طلب حضور و وجود در تفکر آمادهگر
🎙 حجتالاسلام نجات بخش
(خوانشی از مقاله "وقت چیست و چگونه تلف میشود" دکتر داوری اردکانی)
📥 دانلود از سایت وارستگی:
🔍 https://varastegi.ir/2979
๛ وارستگی ๛
🎧 #برش_کوتاه 💠 طلب حضور و وجود در تفکر آمادهگر 🎙 حجتالاسلام نجات بخش (خوانشی از مقاله "وقت چیست
طلب حضور و وجود در تفکر آمادهگر.mp3
8.79M
🎧 #برش_کوتاه
💠 طلب حضور و وجود در تفکر آمادهگر
🎙 حجتالاسلام نجات بخش
(خوانشی از مقاله "وقت چیست و چگونه تلف میشود" دکتر داوری اردکانی)
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
🔍 https://varastegi.ir/2979
سلام دوستان اپلیکیشن طاقچه تخفیفهای خیلی خوبی (بعضا تا ۹۰ درصد) روی کتابهاش گذاشته
نشرهای معروفی مثل چشمه و علمیفرهنگی و معرفت و... شامل این تخفیف شدهاند
اگر خواستید از این فرصت استفاده کنید