eitaa logo
ویرگول (منبرکوتاه)
11.9هزار دنبال‌کننده
411 عکس
224 ویدیو
86 فایل
شرح مختصر روایات #سخنرانی #کلاس #معنویت #تدریس ⚠️نظرات و پیشنهادات، تاثیر مطالب را به ما ارسال کنید. استاد سطح عالی حوزه #استاد دانشگاه فرهنگیان مبلغ و فعال فرهنگی دکتر سیدحسین فاطمی @Seyedhosein_fatemi
مشاهده در ایتا
دانلود
ویرگول (منبرکوتاه)
#نکاتی_از_شهید_بهشتی (۱) به برادران طلبه ام و خواهرانی که در حوزه هستند می گویم، که درس باید خوان
2⃣ ما که نمی خواهیم مچ گیری کنیم! ✍خاطره‌ای از احسان طبری نقل شده که در مناظره‌ای با شهید بهشتی در خواندن آیه‌ای از قرآن اشتباه می‌کند و شهید بهشتی در یک کاغذ صحیحِ آیه را می‌نویسد و به طبری می‌دهد و او هم اصلاح می‌کند. طبری بعد از مناظره به بهشتی می‌گوید: اگر تو یکی از جملات مارکس یا انگلس را اشتباه می‌گفتی، من همان جلسه وصلش می‌کردم به بی‌سوادی شماها!(ولی شما اشتباه مرا اینگونه آبرومندانه اصلاح کردی) بهشتی جواب می‌دهد ما برای رسیدن به حق و حقیقت مناظره می‌کنیم نه اثبات درستی خودمان و مچ‌گیری از شما. کانالمون  ⇩ @virgoolll https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 گروه احکام (پاسخگو) ⇩ https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
ویرگول (منبرکوتاه)
#نکاتی_از_شهید_بهشتی 2⃣ ما که نمی خواهیم مچ گیری کنیم! ✍خاطره‌ای از احسان طبری نقل شده که در مناظره
3⃣ ما که نمی خواهیم مچ گیری کنیم! ✍خاطره‌ای از احسان طبری نقل شده که در مناظره‌ای با شهید بهشتی در خواندن آیه‌ای از قرآن اشتباه می‌کند و شهید بهشتی در یک کاغذ صحیحِ آیه را می‌نویسد و به طبری می‌دهد و او هم اصلاح می‌کند. طبری بعد از مناظره به بهشتی می‌گوید: اگر تو یکی از جملات مارکس یا انگلس را اشتباه می‌گفتی، من همان جلسه وصلش می‌کردم به بی‌سوادی شماها!(ولی شما اشتباه مرا اینگونه آبرومندانه اصلاح کردی) بهشتی جواب می‌دهد ما برای رسیدن به حق و حقیقت مناظره می‌کنیم نه اثبات درستی خودمان و مچ‌گیری از شما. کانالمون  ⇩ @virgoolll https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 گروه احکام (پاسخگو) ⇩ https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
بر جناب حمزه گریه می کردند!!! 😢 رسول خدا (ص) بعد از جنگ احد از کنار خانه‌هایی از انصارعبور می‌کردند که صدای بکاء و نوحه بر کشته‌گان خودشان را شنیدند. چشمان رسول خدا (ص) پر از اشک شد و فرمود: عمویم حمزه گریه کن ندارد. و چون سعد بن معاذ و اسید بن حضیر به خانه‌های بنی‌عبدالاشهل بازگشتند زنانشان را امر کردند تا غم و‌اندوه خود را در سینه‌ها حبس کنند و ابتدا برای عموی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عزاداری کنند.  😢از آن به بعد کسانی که سخن پیامبر را شنیده بودند قبل از گریه بر هر شهیدی اوّل برای حمزه عزاداری می‌کردند: فلم تبک امراه من الانصار علی میّت بعد قول رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) لکنّ حمزه لابواکی له الی الیوم الّا بدات البکاء علی حمزه. هیچ زنی از انصار بعد از شنیدن فرمایش رسول خدا که عمویم حمزه گریه کن ندارد، بر مرده‌ای گریه نمی‌کرد، مگر این که اوّل برای حمزه عزاداری می‌کرد.  سیره ابن هشام کانالمون  ⇩ @virgoolll گروه احکام (پاسخگو) ⇩ https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
یک وکیل چاه خود را به معلم فروخت؛ دو روز بعد وکیل اومد پیش معلم گفت آقا چاه رو فروختم ولی آب داخلش را نفروخته‌ام، اگر می‌خواهی از آبش استفاده کنی باید هزینه‌اش را پرداخت نمایی! معلم لبخندی زد و گفت: بلی می‌خواستم پیش شما بیایم و بگویم آب خود را از چاه من بردار وگرنه از فردا باید برای وجود آب در چاه من حق کرایه خانه بپردازی! 😊 وکیل با شنیدن این حرف عصبی شد و گفت: من فقط شوخی کردم! معلم خندید و گفت یادت باشد: امثال من به امثال تو درس داده‌اند که وکیل شوی، یعنی تو هنوز در برابر معلم‌ها بچه‌ای بیش نیستی…. بمناسبت شروع هفته معلم درود بر معلمان شریف وآزاده کانالمون  ⇩ @virgoolll گروه احکام (پاسخگو) ⇩ https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
متن کامل روایت 👇👇 عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: أَوْحَی‌ اَللَّهُ تَعَالَی‌ إِلَی‌ مُوسَی‌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَحْبِبْنِي وَ حَبِّبْنِي إِلَی‌ خَلْقِي قَالَ مُوسَی‌ يَا رَبِّ إِنَّكَ لَتَعْلَمُ أَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ أَحَبَّ إِلَيَّ مِنْكَ فَكَيْفَ لِي بِقُلُوبِ اَلْعِبَادِ فَأَوْحَی‌ اَللَّهُ إِلَيْهِ فَذَكِّرْهُمْ نِعْمَتِي وَ آلاَئِي فَإِنَّهُمْ لاَ يَذْكُرُونَ مِنِّي إِلاَّ خَيْراً. خداوند به موسی‌ بن عمران وحی‌ كرد كه دوست داشته باش مرا و دوستی‌ مرا در دل مردم ايجاد كن موسی‌ عرضه داشت پروردگارا ميدانی‌ كه هيچ كس در نظر من محبوب‌تر از تو نيست ولی‌ دلهای‌ مردم را چگونه بدوستی‌ تو متوجه نمايم خطاب رسيد كه آنها را بياد نعمتهای‌ من بياور چون آنان از طرف من بجز نعمت و لطف چيزی‌ بياد ندارند. بحار الانوار ج ۶۷ ص ۲۱ ✍پ.ن: در مورد نظام مقدس جمهوری اسلامی هم حرف همین است. اگر افرادی ناآگاهانه مخالفت میکنند یا مبتلا به خود تحقیری شده اند. بایستی برای آنان خدمات و پیشرفت ها و برکات نظام را با زبانی نرم تبیین کرد. در مورد روابط خانواده ها و روابط رفاقتی هم باز از همین روش میشود استفاده کرد تا فصل ها تبدیل به وصل شود. ✅این داستان هم زیاد بی ربط نیست 👇👇 روزی کفاشی در حال تعمیر کفشی بود ، ناگهان سوزن کفاشی در انگشتش فرو رفت . از شدت درد فریادی زد !! و سوزن را چند متر دورتر پرت کرد.!! مردی حکیم که از آن مسیر عبور می‌کرد ماجرا را دید سوزن را آورد به کفاش تحویل داد و شعری را زمزمه کرد: درختی که پیوسته بارش خوری تحمل کن انگه که خارش خوری حکیم به کفاش گفت : این سوزن منبع درآمد توست. این همه از آن فایده حاصل کردی یک روز که از آن دردی برایت آمد آن را دور می‌اندازی!  نتیجه اینکه اگر از کسی رنجیدیم خوبی هایی که از جانب آن شخص به ما رسیده را به یاد آوریم، آن وقت ضمن اینکه نمک نشناس نبوده ایم تحمل آن رنج نیز آسان‌تر می شود. کانالمون  ⇩ @virgoolll گروه احکام (پاسخگو) ⇩ https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
شمشیر زبان!! ✍علی بن عباس معروف به ابن الرومی شاعر معروف هجوگو و مدیحه سرای دوره ی عباسی در نیمه ی قرن سوم هجری در مجلس وزیر المعتضد عباسی به نام قاسم بن عبید الله نشسته و سرگرم بود. او همیشه به قدرت منطق و شمشیر زبان خویش، مغرور بود. قاسم بن عبید الله از زخم زبان ابن الرومی خیلی می‌ترسید و نگران بود؛ ولی ناراحتی و خشم خود را ظاهر نمی کرد. بر عکس طوری رفتار می‌کرد که ابن الرومی با همه بد دلیها، وسواس‌ها و احتیاط‌هایی که داشت و به هر چیزی فال بد میزد، از معاشرت با او پرهیز نمی کرد.. قاسم محرمانه دستور داد در غذای ابن الرومی زهر بریزند. ابن الرومی پس از آن که غذای مسموم را خورد، متوجه شد. فورا از جا برخاست که برود. قاسم گفت: کجا می‌روی؟ ابن الرومی گفت: به همان جا که من را فرستادی. قاسم گفت: پس سلام من را به پدر و مادرم برسان. ابن الرومی گفت: من از راه جهنم نمی روم!!😂😂 کانالمون  ⇩ @virgoolll گروه احکام (پاسخگو) ⇩ https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
گربه مسکین! ✍مردی در حال راه رفتن بود که فضله ی پرنده ای که در آسمان پرواز می‌کرد بر سر و صورت و لباس هایش ریخت، مرد گفت: الحمد لله (خدا را شکر). گفتند: این که دیگر شکر ندارد، سر و صورت و لباس هایت کثیف شده اند. مرد گفت: باز هم باید خدا را شکر کرد، چون اگر گاوها در آسمان پرواز می‌کردند، آن وقت چه خاکی باید بر سرمان می‌ریختیم. گربه ی مسکین اگر پر داشتی تخم گنجشک از زمین برداشتی آن دو شاخ گاو اگر خر داشتی آدمی را بر زمین نگذاشتی کانالمون  ⇩ @virgoolll گروه احکام (پاسخگو) ⇩ https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
استخدام توکل انسان را کم می کند😳 آیت الله حائری شیرازی رحمه الله: ✍کسی که ماهیانه، حقوق یا شهریه می‌گیرد و خودش را به دولت می‌فروشد و با آن ارتزاق می‌کند، چشمش به دست دولت است، نه خدا. این فرد چطور می‌تواند با تمام وجود، چشمش به دست خدا باشد؟ اما هنگامی که ثمرۀ کار خودش را دید، از خدا می‌خواهد که به او توفیق کار بیشتر بدهد. می‌گوید من تلاش می‌کنم این نخواست، یکی دیگر. اما کسی که می‌گوید اگر دولت نخواست برای او کار بکنم، بعد چه می‌شود؟ چنین فردی از نظر اعتقادات تحلیل می‌رود. یک فردی در جملۀ اول وصیت‌نامه‌اش نوشت: «پسرانم را توصیه می‌کنم که در شغل نوکری وارد نشوند!» نوکری یعنی استخدام دولت شدن! جوری باش اگر یک روز خواستند با تو تسویه‌ حساب کنند، نترسی! می‌گوید روزیِ خودت را دست کسی نده که هر روز بلرزی که بیرونم می‌کنند یا چه کسی در رأس کار هست و چه کسی نیست؟ روزیِ کم با حفظ استقلال، به انسان شخصیت و عزت می‌دهد. روزی فراوان ولی مصرفی بودن، وابستگی انسان را سنگین می‌کند. کانالمون  ⇩ @virgoolll گروه احکام (پاسخگو) ⇩ https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
🙌هو المالک للمالک و المملوک: ✍در صفحه اول همه کتب دوران طلبگی شهید مطهری، عبارت «هو المالِکُ لِلمالِکِ والمَملوک» (مالک هر مالک و مملوکی خداست) به خط ایشان نقش بسته است. در بسیاری از این کتب، محل خرید کتاب و قیمت آن نیز درج شده است. شیخ مرتضی در دوران طلبگی چند بار به دلیل فقر مالی شدید ناچار شد برخی کتابهای خود را بفروشد. به نقل برادر استاد که مدتی در قم همراه ایشان بود، با از دست دادن هر کتاب اندوه شدیدی او را فرا می گرفت. فقر دوران طلبگی شیخ مرتضی به حدی بود که گاهی پول کافی برای خریدن کشک را هم نداشت. در یکی از مکاتبات به جای مانده استاد با پدر در آن دوران، از ایشان می خواهد که از فریمان برایشان مقداری کشک فرستاده شود. کانالمون  ⇩ @virgoolll گروه احکام (پاسخگو) ⇩ https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
🔻شهید مطهری و تسبیحات حضرت زهرا (س)🔻 🔹یک سال قبل از انقلاب، زمانی که دانشجوی دانشگاه تهران بودم، در جلسات تفسیر شهید مطهری که در منزل افراد مختلف در تهران برگزار می شد شرکت می کردم. بعد از اقامه نماز عشا محضرشان رفتم تا سؤالی بپرسم. 🔹ایشان مشغول ذکر تسبیحات حضرت فاطمه زهرا (س) بودند. منتظر ماندم و حالت ذکر گفتن ایشان را تماشا کردم. نکته آموزنده برای من این بود که استاد این تسبیحات را با مکث و تأنی بسیار می گفتند و هر کدام را به طور کامل ادا می کردند. احساسم این بود که چشمهایشان هم بسته بود. 🔹از خاطرات حجت الاسلام پورسیدآقایی. کانالمون  ⇩ @virgoolll گروه احکام (پاسخگو) ⇩ https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
معنای مردمی بودن!!! مقام معظم رهبری حفظه الله: ☑️اینکه ما این قدر میگوییم و میشنویم که باید مردمی باشیم، یعنی این. مردمی بودن به ادّعاکردن نیست. با مردم، با زندگیِ مردم کنار بیاییم، مثل مردم زندگی کنیم، با طبقات مختلف مردم انس بگیریم. این، معنای مردمی بودن است. بعضی از ماها که حالا معمّم هستیم، اگر مثلاً یک آدم ذی‌شأنی، آدم محترمی باشد، خب، سلام علیک میکنیم، گرم میگیریم، اگر کاری با ما داشته باشد گوش میکنیم، آقا! یک استخاره‌ای بکنید، قرآن را درمی‌آوریم و یک استخاره‌ای برایش [میگیریم]. اگر یک آدم فرودستی باشد، یک آدم مثلاً [سطح] پائینی باشد؛ نه، اعتنا و اهتمامی نمیکنیم! این، خلاف سیره‌ی رسول اللّه است. سیره‌ی پیغمبر این است که با فقرا و با ضعفا و مانند اینها کنار می‌آمد. به شئون ظاهری و آن چیزهایی که به حسب ظاهر موجب جلال و شوکت و این چیزها است، اهمّیّتی نمیداد.  کانالمون  ⇩ @virgoolll گروه احکام (پاسخگو) ⇩ https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
🔴به من بابا نگویید😢 📖حجت الاسلام عادل علوی( شاگرد آیت الله مرعشی)، در کتاب قبسات من حیاة سیدنا الاستاد آیت الله العظمی السید شهاب الدین المرعشی النجفی نقل کرده است که: روزی پیرمردی به نزد ایشان آمد و پس از احوالپرسی گفت آقا من کارگر حمام هستم. داستانی از شما به خاطر دارم؛ در زمانی که جوان بودید و به حمام عمومی می آمدید، روزی با کودکانتان آمدید و چند کودک را در حمام مشاهده کردید، درباره آنها از من پرسیدید و زمانی که گفتم اینها یتیم اند، بلافاصله به فرزندان خود گفتید در حضور آنان به من" بابا" نگویید. سپس مبلغی به من دادید و گفتید برایشان دفتر و قلم و دیگر وسایل مدرسه خریداری کنم. آری: چو بینی یتیمی سر افکنده پیش مزن بوسه بر روی فرزند خویش. 📕کتاب بر ستیغ نور صفحه۶۰ کانالمون  ⇩ @virgoolll گروه احکام (پاسخگو) ⇩ https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید