eitaa logo
466 دنبال‌کننده
155 عکس
44 ویدیو
1 فایل
/ «کلمات را برایِ انحرافی به‌نام "عشق" هدر نمی‌دهم. می‌نویسم، حروف را پشت‌ سرهم ردیف می‌کنم، برای که؟ چه؟ شاید امید، شاید نور. » https://abzarek.ir/service-p/msg/2218224
مشاهده در ایتا
دانلود
همه‌ی این دوستایی که بهت میگن " وقتی ناراحت بودی بیا پیش خودم/ من به همه‌ی حرفات گوش میدم/ باهم درستش میکنیم/ من کنارتم و .. " ؛ حتی حوصله‌یِ خودشونم ندارن، اینا همش احساساتِ لحظه‌ایه، هیچکس حوصله‌ی غر زدن‌و دردِدل کردن‌و گله‌کردنای تورو نداره، هیچکس.
‏یک نامه نوشتم به تو با این مضمون: «من عاشقم و گواه من این دل خون!» تو ساده و بی تفاوت امّا گفتی: «از این که به من علاقه داری ممنون!»
حالا میفهمم، زورم به همه‌چی میرسه، اِلا دلم.
شیرودوستان.
Willi
‏یک نامه نوشتم به تو با این مضمون: «من عاشقم و گواه من این دل خون!» تو ساده و بی تفاوت امّا گفتی: «ا
‏مثلِ کوهِ برف در بهمن نباید سُست بود، دل فقط باید بریزد با صدای یک نفر!
Willi
‏مثلِ کوهِ برف در بهمن نباید سُست بود، دل فقط باید بریزد با صدای یک نفر!
تا حواس ِهمه‌ی شهر به برف است بیا؛ گرم کن این بغل ِ سرد ِ زمستانی را ..
[1402/11/13]
چه عاشقانه‌ای بنویسم که دلتان برایم بلرزد؟ وقتی نه دستانش را گرفته‌ام، نه در آغوشش کشیده‌ام و نه حتی او را بوسیده‌ام. من فقط از دور، او را در خویش گریسته‌ام، عشقِ میانِ‌ما معصوم‌ترین عشقِ تاریخِ جهان بود.
Willi
چه عاشقانه‌ای بنویسم که دلتان برایم بلرزد؟ وقتی نه دستانش را گرفته‌ام، نه در آغوشش کشیده‌ام و نه حتی
بیم آن دارم که زیاد با تو سخن بگویم مبادا خسته شوی و بیم آن دارم که سکوت کنم، مبادا گمان کنی که دیگر برایم مهم نیستی ..
Willi
بیم آن دارم که زیاد با تو سخن بگویم مبادا خسته شوی و بیم آن دارم که سکوت کنم، مبادا گمان کنی که دیگر
برای شکستن من آن‌همه آسِمان ریسمان نیاز نبود که جانم، من با کوچک ترین نسیمِ بی‌مهری‌ات، قلبم هزار تکه می‌شد.
اینجوریه که یه‌عالمه غم نشسته رو دلت، میگی خب بزار برم پی‌ویِ فلانی حرف بزنم، خالی شم، شاید تونست یکم آرومم کنه، همدردم بشه. ولی می‌گردی، می‌گردی .. میبینی هیشکی دیگه واست نمونده. تک‌به‌تک همه‌رو رد میکنی، آخرشم مجبوری نت‌و خاموش کنی‌و با غمای تلنبار شده‌ی رو دلت، بخوابی.