بانوان برتر کاشان
🌷 #دختر_شینا68 💥فردای آن روز با هواپیما برگشتیم تهران. توی فرودگاه یک پیکان صفر منتظرمان بود. آنوق
🌷 #دختر_شینا
💥زمستان سال 1364 بود. بار آخری که به مرخصی آمد، گفتم: « صمد! اینبار دیگر باید باشی. به قول خودت این آخری استها » قول داد. اما تا آن روز که ماه آخر بارداریام بود نیامده بود. شام بچهها را که دادم، طفلیها خوابیدند. اما نمیدانم چرا خوابم نمیبرد. رفتم خانهی همسایهمان، خانم دارابی، خیلی با هم عیاق بودیم، چون شوهر او هم در جبهه بود، راحتتر با هم رفتوآمد میکردیم. اغلب شبها یا او خانهی ما بود یا من به خانهی آنها میرفتم. اتفاقاً آن شب مهمان داشت و خواهرشوهرش پیشش بود. یکدفعه خانم دارابی گفت: «فکر کنم امشب بچهات به دنیا میآید. حالت خوب است؟! » گفتم:«خوبم. خبری نیست» گفت:« میخواهی با هم برویم بیمارستان؟! » به خنده گفتم: « نه... این دفعه تا صمد نیاید، بچه دنیا نمیآید» ساعت دوازده بود که برگشتم خانهی خودمان. با خودم گفتم: «نکند خانم دارابی راست بگوید و بچه امشب دنیا بیاید» به همین خاطر همان نصفشبی خانه را تمیز کردم. لباس و وسایل بچه را آماده گذاشتم. بعد رفتم بخوابم. اما مگر خوابم میبرد. کمی توی جا غلت زدم که صدای در بلند شد.
💥خوشحال شدم. گفتم حتماً صمد است. اما صمد کلید داشت. رفتم و در را باز کردم. خانم دارابی بود. گفت: «صدای آژیر آمبولانس شنیدم، فکر کردم دردت گرفته، دنبالت آمدهاند. » گفتم: « نه، فعلاً که خبری نیست» خانم دارابی گفت: « دلم شور میزند. امشب پیشت میمانم» هنوز نیمساعتی نگذشته بود که حس کردم واقعاً درد دارد سراغم میآید. یک ساعت بعد حالم بدتر شد. طوری که خانم دارابی رفت خواهرشوهرش را از خواب بیدار کرد، آورد پیش بچهها گذاشت. ماشینی خبر کرد و مرا برد بیمارستان. همین که معاینهام کردند، مرا فرستادند اتاق زایمان و یکی دو ساعت بعد بچه به دنیا آمد.
@women_kashan
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
بسم الله الرحمن الرحيم
ذکر روز پنجشنبه:صدبار
لا اله الا الله الملک الحق المبین
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
السلام علیک یا ابا صالح المهدي ادرکنی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام بر بانوان سربلند و نمونه
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
بانوان برتر کاشان
مطالب بهترین زوج جلسه 206 معامله با خدا ⭕ آهای خانم بزرگوار! شما چیکار داری به لیاقت اون، شما این
مطالب بهترین زوج #جلسه207
وظایف متفاوت
🔷 البته یه نکتۀ مهم رو هم باید اینجا عرض کنیم و اونم اینه که وظایف زن و مرد مساوی و مثل هم نیست!
🔵 به آقایون سفارشاتی شده که به خانم ها نشده و بر عکس!
✅ مثلاً به خانم ها سفارش شده از حرف شوهرشون اطاعت کنن
⭕ اما خانم ها نباید انتظار داشته باشن که تا از شوهرشون اطاعت کردن، شوهرشون هم از این خانم اطاعت کنه!
💢 و به آقایون سفاش شده که به خانمشون محبت کنن. این باعث نشه که مردها هم توقع محبت داشته باشن از خانمشون.
@women_kashan
بانوان برتر کاشان
🌷 #دختر_شینا 💥زمستان سال 1364 بود. بار آخری که به مرخصی آمد، گفتم: « صمد! اینبار دیگر باید باشی.
🌷 #دختر_شینا70
💥فردا صبح همسایهها آمدند بیمارستان و آوردندم خانه. یکی اتاق را تمیز میکرد، یکی به بچهها میرسید، یکی غذا میپخت و چند نفری هم مراقب خودم بودند. خانم دارابی کسی را فرستاد سراغ شینا و حاجآقایم. عصر بود که حاجآقا تنهایی آمد. مرا که توی رختخواب دید، ناراحت شد. به ترکی گفت: « دختر عزیز و گرامی بابا! چرا اینطور به غریبی افتادی. عزیزکردهی بابا! تو که بیکس و کار نبودی»
💥بعد آمد و کنارم نشست و پیشانی سردم را بوسید و گفت: « چرا نگفتی بچهات به دنیا آمده. گفتند مریضی! شینا هم حالش خوش نبود نتوانست بیاید» همان شب حاجآقایم رفت دنبال برادرشوهرم، آقا شمساللّه که با خانمش همدان زندگی میکردند. خانم او را آورد پیشم. بعد کسی را فرستاد دنبال شینا و خودش هم کارهای خرید بیرون را انجام داد. یک هفتهای گذشته بود. شینا حالش خوش نبود. نمیتوانست کمکم کند. مینشست بالای سرم و هی خودش را نفرین میکرد که چرا کاری از دستش برنمیآید. حاجآقایم این وضع را که دید، شینا را فرستاد قایش. خواهرها هم دو سه روز اول ماندند و رفتند سر خانه و زندگیشان. فقط خانم آقاشمساللّه پیشم بود، که یکی از همسایهها آمد و گفت: «حاجآقایتان پشت تلفن است. با شما کار دارد» معصومه، زن آقاشمساللّه، کمکم کرد و لباس گرمی تنم پوشاند و چادرم را روی سرم انداخت. دستم را گرفت و رفتیم خانهی همسایه.
@women_kashan
همایش شیرخوارگان حسینی
جمعه 23شهریور
همزمان با 🚩چهارم محرم🚩
ساعت# 7صبح
همراه با #قرائت دعای ندبه📖
✅سخنرانی
✅مداحی
آدرس⬅️پارک بانوان مهربانو، جنب پارک آیت الله مدنی
@women_kashan
🌠🌠🌠🌠
جلسه عزاداری و سخنرانی
باحضور
✅سرکار خانم حسامی
زمان⬅️اول تا یازدهم محرم
ساعت⬅️۸:۳۰ تا ۱۱ صبح
مکان⬅️خ بهشتی، کوچه تقدیسی ، منزل محمودپور
🌠🌠🌠🌠
زمان ⬅️از اول تا دوازدهم محرم
ساعت ⬅️ 6 تا 8 عصر
ادرس ⬅️خ سهیل، منزل شریعت
@women_kashan
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
بسم الله الرحمن الرحيم
ذکر روز جمعه:صدبار
اللهم صل علی محمد و آل محمد
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
السلام علیک یا ابا صالح المهدي ادرکنی
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
سلام برشما منتظران
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
بانوان برتر کاشان
🌷 #دختر_شینا70 💥فردا صبح همسایهها آمدند بیمارستان و آوردندم خانه. یکی اتاق را تمیز میکرد، یکی به
🌷 #دختر_شینا71
💥گوشی تلفن را که برداشتم، نفسم بالا نمیآمد. صمد از آنطرف خط گفت: « قدم جان تویی؟! » گفتم: « سلام» تا صدایم را شنید، مثل همیشه شروع کرد به احوالپرسی؛ میخواست بداند بچه به دنیا آمده یا نه؛ اما انگار کسی پیشش بود و خجالت میکشید. به همین خاطر پشت سر هم میگفت: « تو خوبی، سالمی، حالت خوب است؟! » من هم از او بدتر چون زن همسایه و معصومه کنارم نشسته بودند، خجالت میکشیدم بگویم: « آره. بچه به دنیا آمده» میگفتم: «من حالم خوب است. تو چطوری؟! خوبی؟! سالمی؟! » معصومه با ایما و اشاره میگفت: « بگو بچه به دنیا آمد، بگو» از همسایه خجالت میکشیدم. معصومه که از دستم کفری شده بود، گوشی را گرفت و بعد از سلام و احوالپرسی گفت: «حاجآقا! مژده بده. بچه به دنیا آمد. قدم راحت شد»
💥صمد آنقدر ذوقزده شده بود که یادش رفت بپرسد حالا بچه دختر است یا پسر. گفته بود: « خودم را فردا میرسانم» از فردا صبح چشمم به در بود. تا صدای تقهی در میآمد، به هول از جا بلند میشدم و میگفتم حتماً صمد است. آن روز که نیامد، هیچ. هفتهی بعد هم نیامد. دو هفته گذشت. از صمد خبری نشد. همه رفته بودند و دستتنها مانده بودم؛ با پنج تا بچه و کلی کار و خرید و پخت و پز و رُفت و روب. خانم دارابی تنها کسی بود که وقت و بیوقت به کمکم میآمد. اما او هم گرفتار شوهرش بود که به تازگی مجروح شده بود. صبح زود بندهی خدا میآمد کمی به من کمک میکرد. بعد میرفت سراغ کارهای خودش. گاهی هم میایستاد پیش بچهها تا به خرید بروم.
@women_kashan
🔴چرا گاهی بی دلیل دلمان میگیرد؟
✅جابر جُعفي مي گويد: در محضر امام باقر (علیه السلام) بودم، ناگهان دلم گرفته شد، از امام باقر(علیه السلام) پرسيدم:
🔆یابن رسول الله! گاهي بدون مقدمه و بی دلیل اندوهگين مي شوم، به گونه اي كه اثرش در چهره ام آشكار مي گردد، بي آنكه مصيبتي به من برسد يا چيز ناراحت كننده اي به سراغم آيد
❓رازش چيست؟
🌹امام باقر (علیه السلام) فرمود:
آري اي جابر! خداوند انسانهاي با ايمان را از سرشت بهشتي بيافريد و نسيم روح خويش را در بين آنها جاري نمود.
✳️به همين خاطر مؤمن برادر مؤمن است، روي اين اساس، اگر در شهري به يكي از ارواح مؤمنان آسيبي برسد، روح ديگر نيز اندوهگين مي شود، زيرا بين روح هاي مؤمنان، ارتباطي وجود دارد..
💐امام باقر علیه السلام با اين بيان، آموخت كه اگر انسان از ناراحتي مؤمنان ديگر، ناراحت نشود، در ايمان او نقص و نارسائي وجود دارد، پس مؤمنان بايد به گونه اي باشند كه از ناراحتي هم با خبر شده و در رفع آن بكوشند.
📌پیوست:
🌘یکی از دلایل دلگیر بودن غروب جمعه هم همین است،چون نامه اعمال مومنین به اقا امام زمان عج عرضه میشود و حضرت از اعمال ناشایست و گناهان مومنین اندوهگین و غصه دار میشوند. ناراحتی و اندوه حضرت بر دل مومنین هم اثر میگذارد و بدون آنکه بدانند چرا،غروب جمعه دلشان میگیرد..
🔸آقا تقصیر گریه های غریبانه ی شماست
دنیا غروب جمعه چه دلگیر میشود...
📘اصول کافی، باب اخوة المؤمنين …
@women_kashan
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
بسم الله الرحمن الرحيم
ذکر روز شنبه:صدبار
یا رب العالمین
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
السلام علیک یا ابا صالح المهدي ادرکنی
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
سلام علیکم و رحمت الله
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
بانوان برتر کاشان
مطالب بهترین زوج #جلسه207 وظایف متفاوت 🔷 البته یه نکتۀ مهم رو هم باید اینجا عرض کنیم و اونم اینه که
مطالب بهترین زوج #جلسه208
💞 آشپزی یکی از کلیدهای رفع #دلخوری است
🔹یه خانم با سیاست می تونه از آشپزی یه سلاح بسازه برای رفع و رجوع کردن دلخوری ها 😎
✅ وقتی میبینید یه مدته زندگیتون بی روحه و همه چی یه نواخته
✅ وقتی اشتباهی کردید که نمیخواید مستقیما عذرخواهی کنید یا عذرخواهی کردید ولی هنوز جو سنگینه
✅ وقتی آقا اشتباهی کرده و از شما هم عذرخواهی کرده ولی هنوز ناراحته
و خیلی موقعیت های این چنینی دیگه..
⚜ اینجور وقت هاست که باید آستین بالا بزنی و با یه سفره خوش آب و رنگ همه چی رو برگردونی.
⚜ فقط کافیه سفرتون مثل همیشه نباشه. یه پیش غذای اضافه داشته باشه، یا تزئینات خاص داشته باشه یا ....
اون وقت میبینید همین سفره ی رنگین چه طور معجزه به زندگیتون میاره 😍
یه بار امتحان کنید! 👌
@women_kashan