🌺🌺🌺🌺🌺🌺
بسم الله الرحمن الرحيم
ذکر روز جمعه:صدبار
اللهم صل علی محمد و آل محمد
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
السلام علیک یا ابا صالح المهدي ادرکنی
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
سلام برشما منتظران
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
بانوان برتر کاشان
🌷 #دختر_شینا70 💥فردا صبح همسایهها آمدند بیمارستان و آوردندم خانه. یکی اتاق را تمیز میکرد، یکی به
🌷 #دختر_شینا71
💥گوشی تلفن را که برداشتم، نفسم بالا نمیآمد. صمد از آنطرف خط گفت: « قدم جان تویی؟! » گفتم: « سلام» تا صدایم را شنید، مثل همیشه شروع کرد به احوالپرسی؛ میخواست بداند بچه به دنیا آمده یا نه؛ اما انگار کسی پیشش بود و خجالت میکشید. به همین خاطر پشت سر هم میگفت: « تو خوبی، سالمی، حالت خوب است؟! » من هم از او بدتر چون زن همسایه و معصومه کنارم نشسته بودند، خجالت میکشیدم بگویم: « آره. بچه به دنیا آمده» میگفتم: «من حالم خوب است. تو چطوری؟! خوبی؟! سالمی؟! » معصومه با ایما و اشاره میگفت: « بگو بچه به دنیا آمد، بگو» از همسایه خجالت میکشیدم. معصومه که از دستم کفری شده بود، گوشی را گرفت و بعد از سلام و احوالپرسی گفت: «حاجآقا! مژده بده. بچه به دنیا آمد. قدم راحت شد»
💥صمد آنقدر ذوقزده شده بود که یادش رفت بپرسد حالا بچه دختر است یا پسر. گفته بود: « خودم را فردا میرسانم» از فردا صبح چشمم به در بود. تا صدای تقهی در میآمد، به هول از جا بلند میشدم و میگفتم حتماً صمد است. آن روز که نیامد، هیچ. هفتهی بعد هم نیامد. دو هفته گذشت. از صمد خبری نشد. همه رفته بودند و دستتنها مانده بودم؛ با پنج تا بچه و کلی کار و خرید و پخت و پز و رُفت و روب. خانم دارابی تنها کسی بود که وقت و بیوقت به کمکم میآمد. اما او هم گرفتار شوهرش بود که به تازگی مجروح شده بود. صبح زود بندهی خدا میآمد کمی به من کمک میکرد. بعد میرفت سراغ کارهای خودش. گاهی هم میایستاد پیش بچهها تا به خرید بروم.
@women_kashan
🔴چرا گاهی بی دلیل دلمان میگیرد؟
✅جابر جُعفي مي گويد: در محضر امام باقر (علیه السلام) بودم، ناگهان دلم گرفته شد، از امام باقر(علیه السلام) پرسيدم:
🔆یابن رسول الله! گاهي بدون مقدمه و بی دلیل اندوهگين مي شوم، به گونه اي كه اثرش در چهره ام آشكار مي گردد، بي آنكه مصيبتي به من برسد يا چيز ناراحت كننده اي به سراغم آيد
❓رازش چيست؟
🌹امام باقر (علیه السلام) فرمود:
آري اي جابر! خداوند انسانهاي با ايمان را از سرشت بهشتي بيافريد و نسيم روح خويش را در بين آنها جاري نمود.
✳️به همين خاطر مؤمن برادر مؤمن است، روي اين اساس، اگر در شهري به يكي از ارواح مؤمنان آسيبي برسد، روح ديگر نيز اندوهگين مي شود، زيرا بين روح هاي مؤمنان، ارتباطي وجود دارد..
💐امام باقر علیه السلام با اين بيان، آموخت كه اگر انسان از ناراحتي مؤمنان ديگر، ناراحت نشود، در ايمان او نقص و نارسائي وجود دارد، پس مؤمنان بايد به گونه اي باشند كه از ناراحتي هم با خبر شده و در رفع آن بكوشند.
📌پیوست:
🌘یکی از دلایل دلگیر بودن غروب جمعه هم همین است،چون نامه اعمال مومنین به اقا امام زمان عج عرضه میشود و حضرت از اعمال ناشایست و گناهان مومنین اندوهگین و غصه دار میشوند. ناراحتی و اندوه حضرت بر دل مومنین هم اثر میگذارد و بدون آنکه بدانند چرا،غروب جمعه دلشان میگیرد..
🔸آقا تقصیر گریه های غریبانه ی شماست
دنیا غروب جمعه چه دلگیر میشود...
📘اصول کافی، باب اخوة المؤمنين …
@women_kashan
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
بسم الله الرحمن الرحيم
ذکر روز شنبه:صدبار
یا رب العالمین
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
السلام علیک یا ابا صالح المهدي ادرکنی
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
سلام علیکم و رحمت الله
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
بانوان برتر کاشان
مطالب بهترین زوج #جلسه207 وظایف متفاوت 🔷 البته یه نکتۀ مهم رو هم باید اینجا عرض کنیم و اونم اینه که
مطالب بهترین زوج #جلسه208
💞 آشپزی یکی از کلیدهای رفع #دلخوری است
🔹یه خانم با سیاست می تونه از آشپزی یه سلاح بسازه برای رفع و رجوع کردن دلخوری ها 😎
✅ وقتی میبینید یه مدته زندگیتون بی روحه و همه چی یه نواخته
✅ وقتی اشتباهی کردید که نمیخواید مستقیما عذرخواهی کنید یا عذرخواهی کردید ولی هنوز جو سنگینه
✅ وقتی آقا اشتباهی کرده و از شما هم عذرخواهی کرده ولی هنوز ناراحته
و خیلی موقعیت های این چنینی دیگه..
⚜ اینجور وقت هاست که باید آستین بالا بزنی و با یه سفره خوش آب و رنگ همه چی رو برگردونی.
⚜ فقط کافیه سفرتون مثل همیشه نباشه. یه پیش غذای اضافه داشته باشه، یا تزئینات خاص داشته باشه یا ....
اون وقت میبینید همین سفره ی رنگین چه طور معجزه به زندگیتون میاره 😍
یه بار امتحان کنید! 👌
@women_kashan
🌸مهد و پیش دبستانی های مهد قران کریم کاشان🌸
🌺 دارای رتبه برتر
🌺 رتبه های ممتاز در مسابقات فرهنگی،هنری و قرآنی
🌸آموزش قرآن و مفاهیم اخلاقی و دینی
🌸اموزش مهدویت در 24 کاربرگ بطور غیر مستقیم که در آخر آموزش به وجود نازنین امام اگاهی پیدا میکنند
🌸 بیش از 25 سال تجربه آموزش
🌸برگزاری کارگاه های خلاقیت، هوش، ریاضی، سفالگری، آشپزی، علوم و آزمایشگاه و...
🎊 برگزاری جشن ها و مراسم ویژه جهت گرامیداشت ایام ا... و مناسبت ها
آدرس: بلوار مطهری، روبروی رستوران جوان، پیش دبستانی و مهد قرآن کریم کاشان 55577880
09900750965
✅ آیا_می_دانید که⁉️
فعالیت های جسمانی، مسیرهای عصبی را ایجاد می کنند. ارتباطات، اطلاعات را در سر تا سر مغز انتقال می دهند و کودکی که مسیر های عصبی بیشتری دارد، قادر به یادگیری آسان تر خواهد بود. این مساله حیاتی است که ما به کودکانمان کمک کنیم تا مهارت های ادراکی_حرکتی خود را رشد و توسعه دهند.
اهداف:
🕐 تقویت دقت و تمرکز
🕑 تقویت ادراک دیداری و شنیداری
🕒 هماهنگی چشم و دست و پا
🕓 تعادل پویا و ایستا
🕓 تقویت رشد اجتماعی مانند برقراری ارتباط با همسالان، مشارکت در انجام فعالیت ها
🕕 تقویت رشد عاطفی همانند، افزایش اعتماد بنفس، همدردی و خودکارآمدی
کودکان از طریق بازی، مفاهیم را عمیق تر یاد می گیرند.
👌بهترین و کاملترین آموزش ها با هزینه بسیار مناسب🎁🎁
ادرس کانال پیش دبستانی مهد قران کریم کاشان⬇️⬇️
@nooramuzan
بانوان برتر کاشان
🌷 #دختر_شینا71 💥گوشی تلفن را که برداشتم، نفسم بالا نمیآمد. صمد از آنطرف خط گفت: « قدم جان تویی؟!
🌷 #دختر_شینا72
💥آن روز صبح، خانم دارابی مثل همیشه آمده بود کمکم. داشتم به بچهها میرسیدم. آمد، نشست کنارم و کمی درددل کرد. شوهرش به سختی مجروح شده بود. از طرفی خیلی هم برایش مهمان میآمد. دستتنها مانده بود و داشت از پا درمیآمد. گرم تعریف بودیم که یکدفعه در باز شد و برادرم آمد توی اتاق. من و خانم دارابی از ترس تکانی خوردیم.برادرم که دید زن غریبه توی خانه هست، در را بست و رفت بیرون. بلند شدم و رفتم جلوی در. صمد و برادرم ایستاده بودند پایین پلهها. خانم دارابی صدای سلام و احوالپرسی ما را که شنید، از اتاق بیرون آمد و رفت. برادرم خندید و گفت: « حاجی! ما را باش. فکر میکردیم به اینها خیلی سخت میگذرد. بابا اینها که خیلی خوشاند. نیمساعت است پشت دریم. آنقدر گرم تعریفاند که صدای در را نشنیدند» صمد گفت: « راست میگوید. نمیدانم چرا کلید توی قفل نمیچرخید. خیلی در زدیم. بالاخره در را باز کردیم» همین که توی اتاق آمدند، صمد رفت سراغ قنداقهی بچه. آن را برداشت و گفت: « سلام! خانمی یا آقا؟! من باباییام. مرا میشناسی؟! بابای بیمعرفت که میگویند، منم»
💥 بعد به من نگاه کرد. چشمکی زد و گفت: « قدم جان! ببخشید. مثل همیشه بدقول و بیمعرفت و هر چه تو بگویی» فقط خندیدم. چیزی نمیتوانستم پیش برادرم بگویم. به برادرم نگاه کرد و گفت: « سفارش ما را پیش خواهرت بکن» برادرم به خنده گفت: « دعوایش نکنی. گناه دارد» بچهها که صمد را دیده بودند، مثل همیشه دورهاش کرده بودند. همانطور که بچهها را میبوسید و دستی روی سرشان میکشید، گفت: « اسمش را چی گذاشتید؟! » گفتم: « زهرا» تازه آن وقت بود که فهمید بچهی پنجمش دختر است. گفت: « چه اسم خوبی، یا زهرا! »
@women_kashan
بانوان برتر کاشان
مطالب بهترین زوج #جلسه208 💞 آشپزی یکی از کلیدهای رفع #دلخوری است 🔹یه خانم با سیاست می تونه از آشپ
مطالب بهترین زوج #جلسه209
#خانومها_بخونن
💞 مردها نیاز دارن که ازشون قدر دانی و تشکر بشه
✅خانومها دو جا اینکار رو نمیکنن
1-جایی که کار کوچک است
2-وقتی وظیفشون رو انجام دادن
مثلا اقا چایی خورده استکانش رو برده تو اشپزخونه خانوم میگه برای چی تشکر کنم تخم دو زرده که نزاشته استکان رو برده فقط.
وقتی کار کوچک است خانومها تشکر نمیکنن
مثلا اقا رفته نون خریده برای شام اینم چون وظیفه مرد است خانوم تشکر نمیکنه
خانومها اقایون محتاج تشکر هستند. نیازمند و تشنه ی تشکر هستن دائم از اقایان تشکر کنید. برای کارهای کوچک و بزرگ تشکر کنید از مرد
@women_kashan
بانوان برتر کاشان
🌷 #دختر_شینا72 💥آن روز صبح، خانم دارابی مثل همیشه آمده بود کمکم. داشتم به بچهها میرسیدم. آمد، نشس
🌷 #دختر_شینا73
💥سال 1365 سال سختی بود. در بیستوچهار سالگی، مادر پنج تا بچهی قد و نیمقد بودم. دستتنها از پس همهی کارهایم برنمیآمدم. اوضاع جنگ به جاهای بحرانی رسیده بود. صمد درگیر جنگ و عملیاتهای پیدرپی بود. خدیجه به کلاس دوم میرفت. معصومه کلاس اولی بود. به خاطر درس و مدرسهی بچهها کمتر میتوانستم به قایش بروم.
💥پدرم به خاطر مریضی شینا دیگر نمیتوانست به ما سر بزند. خواهرهایم سخت سرگرم زندگی خودشان و مشکلات بچههایشان بودند. برادرهایم مثل برادرهای صمد درگیر جنگ شده بودند. اغلب وقتها صبح که از خواب بیدار میشدم، تا ساعت ده یازده شب سر پا بودم. به همین خاطر کمحوصله، کمطاقت و همیشه خسته بودم. دیماه آن سال عملیات کربلای 4 شروع شد. از برادرهایم شنیده بودم صمد در این عملیات شرکت دارد و فرماندهی میکند. برای هیچ عملیاتی اینقدر بیتاب نبودم و دلشوره نداشتم. از صبح که از خواب بیدار میشدم، بیهدف از این اتاق به آن اتاق میرفتم. گاهی ساعتها تسبیح به دست روی سجاده به دعا مینشستم. رادیو هم از صبح تا شب روی طاقچهی اتاق روشن بود و اخبار عملیات را گزارش میکرد. چند روزی بود مادرشوهرم آمده بود پیش ما. او هم مثل من بیتاب و نگران بود. بندهی خدا از صبح تا شب نُقل زبانش یا صمد و یا ستار بود.
@women_kashan
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
بسم الله الرحمن الرحيم
ذکر روز دوشنبه :صدبار
یا قاضی الحاجات
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
السلام علیک یا ابا صالح المهدي ادرکنی
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
سلام بر همه بانوان نمونه
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
📣📣کلاس طراحی سیاه قلم
✅ بهترین مربی
همراه با اموزش طراحی چهره😎
جهت ثبت نام با شماره 09900750965 تماس بگیرید
👌هزینه بسیار مناسب