eitaa logo
بانوان برتر کاشان
11.8هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
877 ویدیو
38 فایل
🌸اولین و بزرگترین کانال رسمی بانوان کاشان کانال اطلاع رسانی جلسات عمومی بانوان معرفی کلاسهای هنری و دوره های تربیت مربی هواشناسی اخبار مهم، مفید و بانشاط کاشان 😊 بزرگواران خوش آمدید 💚 اخبار و پیشنهادات @baanovan_bartar ❤️تبلیغات
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️همایش شیرخوارگان حسینی ▪️با حضور سرکارخانم نصیری @women_kashan
بانوان برتر کاشان
مطالب بهترین زوج جلسه 206 معامله با خدا ⭕ آهای خانم بزرگوار! شما چیکار داری به لیاقت اون، شما این
مطالب بهترین زوج وظایف متفاوت 🔷 البته یه نکتۀ مهم رو هم باید اینجا عرض کنیم و اونم اینه که وظایف زن و مرد مساوی و مثل هم نیست! 🔵 به آقایون سفارشاتی شده که به خانم ها نشده و بر عکس! ✅ مثلاً به خانم ها سفارش شده از حرف شوهرشون اطاعت کنن ⭕ اما خانم ها نباید انتظار داشته باشن که تا از شوهرشون اطاعت کردن، شوهرشون هم از این خانم اطاعت کنه! 💢 و به آقایون سفاش شده که به خانمشون محبت کنن. این باعث نشه که مردها هم توقع محبت داشته باشن از خانمشون. @women_kashan
بانوان برتر کاشان
🌷 #دختر_شینا 💥زمستان سال 1364 بود. بار آخری که به مرخصی آمد، گفتم: « صمد! این‌بار دیگر باید باشی.
🌷 💥فردا صبح همسایه‌ها آمدند بیمارستان و آوردندم خانه. یکی اتاق را تمیز می‌کرد، یکی به بچه‌ها می‌رسید، یکی غذا می‌پخت و چند نفری هم مراقب خودم بودند. خانم دارابی کسی را فرستاد سراغ شینا و حاج‌آقایم. عصر بود که حاج‌آقا تنهایی آمد. مرا که توی رختخواب دید، ناراحت شد. به ترکی گفت: « دختر عزیز و گرامی بابا! چرا این‌طور به غریبی افتادی. عزیز‌کرده‌ی بابا! تو که بی‌کس و کار نبودی» 💥بعد آمد و کنارم نشست و پیشانی سردم را بوسید و گفت: « چرا نگفتی بچه‌ات به دنیا آمده. گفتند مریضی! شینا هم حالش خوش نبود نتوانست بیاید» همان شب حاج‌آقایم رفت دنبال برادرشوهرم، آقا شمس‌اللّه که با خانمش همدان زندگی می‌کردند. خانم او را آورد پیشم. بعد کسی را فرستاد دنبال شینا و خودش هم کارهای خرید بیرون را انجام داد. یک هفته‌ای گذشته بود. شینا حالش خوش نبود. نمی‌توانست کمکم کند. می‌نشست بالای سرم و هی خودش را نفرین می‌کرد که چرا کاری از دستش برنمی‌آید. حاج‌آقایم این وضع را که دید، شینا را فرستاد قایش. خواهرها هم دو سه روز اول ماندند و رفتند سر خانه و زندگی‌شان. فقط خانم آقا‌شمس‌اللّه پیشم بود، که یکی از همسایه‌ها آمد و گفت: «حاج‌آقایتان پشت تلفن است. با شما کار دارد» معصومه، زن آقا‌شمس‌اللّه، کمکم کرد و لباس گرمی تنم پوشاند و چادرم را روی سرم انداخت. دستم را گرفت و رفتیم خانه‌ی همسایه. @women_kashan
همایش شیرخوارگان حسینی جمعه 23شهریور همزمان با 🚩چهارم محرم🚩 ساعت# 7صبح همراه با دعای ندبه📖 ✅سخنرانی ✅مداحی آدرس⬅️پارک بانوان مهربانو، جنب پارک آیت الله مدنی @women_kashan
🌠🌠🌠🌠 جلسه عزاداری و سخنرانی باحضور ✅سرکار خانم حسامی زمان⬅️اول تا یازدهم محرم ساعت⬅️۸:۳۰ تا ۱۱ صبح مکان⬅️خ بهشتی، کوچه تقدیسی ، منزل محمودپور 🌠🌠🌠🌠 زمان ⬅️از اول تا دوازدهم محرم ساعت ⬅️ 6 تا 8 عصر ادرس ⬅️خ سهیل، منزل شریعت @women_kashan
🌺🌺🌺🌺🌺🌺 بسم الله الرحمن الرحيم ذکر روز جمعه:صدبار اللهم صل علی محمد و آل محمد 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 السلام علیک یا ابا صالح المهدي ادرکنی 🌼🌼🌼🌼🌼🌼 سلام برشما منتظران 🍀🍀🍀🍀🍀🍀
بانوان برتر کاشان
🌷 #دختر_شینا70 💥فردا صبح همسایه‌ها آمدند بیمارستان و آوردندم خانه. یکی اتاق را تمیز می‌کرد، یکی به
🌷 💥گوشی تلفن را که برداشتم، نفسم بالا نمی‌آمد. صمد از آن‌طرف خط گفت: « قدم جان تویی؟! » گفتم: « سلام» تا صدایم را شنید، مثل همیشه شروع کرد به احوال‌پرسی؛ می‌خواست بداند بچه به دنیا آمده یا نه؛ اما انگار کسی پیشش بود و خجالت می‌کشید. به همین خاطر پشت سر هم می‌گفت: « تو خوبی، سالمی، حالت خوب است؟! » من هم از او بدتر چون زن همسایه و معصومه کنارم نشسته بودند، خجالت می‌کشیدم بگویم: « آره. بچه به دنیا آمده» می‌گفتم: «من حالم خوب است. تو چطوری؟! خوبی؟! سالمی؟! » معصومه با ایما و اشاره می‌گفت: « بگو بچه به دنیا آمد، بگو» از همسایه خجالت می‌کشیدم. معصومه که از دستم کفری شده بود، گوشی را گرفت و بعد از سلام و احوال‌پرسی گفت: «حاج‌آقا! مژده بده. بچه به دنیا آمد. قدم راحت شد» 💥صمد آن‌قدر ذوق‌زده شده بود که یادش رفت بپرسد حالا بچه دختر است یا پسر. گفته بود: « خودم را فردا می‌رسانم» از فردا صبح چشمم به در بود. تا صدای تقه‌ی در می‌آمد، به هول از جا بلند می‌شدم و می‌گفتم حتماً صمد است. آن روز که نیامد، هیچ. هفته‌ی بعد هم نیامد. دو هفته گذشت. از صمد خبری نشد. همه رفته بودند و دست‌تنها مانده بودم؛ با پنج تا بچه و کلی کار و خرید و پخت و پز و رُفت و روب. خانم دارابی تنها کسی بود که وقت و بی‌وقت به کمکم می‌آمد. اما او هم گرفتار شوهرش بود که به تازگی مجروح شده بود. صبح زود بنده‌ی خدا می‌آمد کمی به من کمک می‌کرد. بعد می‌رفت سراغ کارهای خودش. گاهی هم می‌ایستاد پیش بچه‌ها تا به خرید بروم. @women_kashan
🔴چرا گاهی بی دلیل دلمان میگیرد؟ ✅جابر جُعفي مي گويد: در محضر امام باقر (علیه السلام) بودم، ناگهان دلم گرفته شد، از امام باقر(علیه السلام) پرسيدم: 🔆یابن رسول الله! گاهي بدون مقدمه و بی دلیل اندوهگين مي شوم، به گونه اي كه اثرش در چهره ام آشكار مي گردد، بي آنكه مصيبتي به من برسد يا چيز ناراحت كننده اي به سراغم آيد ❓رازش چيست؟ 🌹امام باقر (علیه السلام) فرمود: آري اي جابر! خداوند انسانهاي با ايمان را از سرشت بهشتي بيافريد و نسيم روح خويش را در بين آنها جاري نمود. ✳️به همين خاطر مؤمن برادر مؤمن است، روي اين اساس، اگر در شهري به يكي از ارواح مؤمنان آسيبي برسد، روح ديگر نيز اندوهگين مي شود، زيرا بين روح هاي مؤمنان، ارتباطي وجود دارد.. 💐امام باقر علیه السلام با اين بيان، آموخت كه اگر انسان از ناراحتي مؤمنان ديگر، ناراحت نشود، در ايمان او نقص و نارسائي وجود دارد، پس مؤمنان بايد به گونه اي باشند كه از ناراحتي هم با خبر شده و در رفع آن بكوشند. 📌پیوست: 🌘یکی از دلایل دلگیر بودن غروب جمعه هم همین است،چون نامه اعمال مومنین به اقا امام زمان عج عرضه میشود و حضرت از اعمال ناشایست و گناهان مومنین اندوهگین و غصه دار میشوند. ناراحتی و اندوه حضرت بر دل مومنین هم اثر می‌گذارد و بدون آنکه بدانند چرا،غروب جمعه دلشان میگیرد.. 🔸آقا تقصیر گریه های غریبانه ی شماست دنیا غروب جمعه چه دلگیر میشود... 📘اصول کافی، باب اخوة المؤمنين … @women_kashan
🌺🌺🌺🌺🌺🌺 بسم الله الرحمن الرحيم ذکر روز شنبه:صدبار یا رب العالمین 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 السلام علیک یا ابا صالح المهدي ادرکنی 🌼🌼🌼🌼🌼🌼 سلام علیکم و رحمت الله 🍀🍀🍀🍀🍀🍀
بانوان برتر کاشان
مطالب بهترین زوج #جلسه207 وظایف متفاوت 🔷 البته یه نکتۀ مهم رو هم باید اینجا عرض کنیم و اونم اینه که
مطالب بهترین زوج 💞 آشپزی یکی از کلیدهای رفع است 🔹یه خانم با سیاست می تونه از آشپزی یه سلاح بسازه برای رفع و رجوع کردن دلخوری ها 😎 ✅ وقتی میبینید یه مدته زندگیتون بی روحه و همه چی یه نواخته ✅ وقتی اشتباهی کردید که نمیخواید مستقیما عذرخواهی کنید یا عذرخواهی کردید ولی هنوز جو سنگینه ✅ وقتی آقا اشتباهی کرده و از شما هم عذرخواهی کرده ولی هنوز ناراحته و خیلی موقعیت های این چنینی دیگه.. ⚜ اینجور وقت هاست که باید آستین بالا بزنی و با یه سفره خوش آب و رنگ همه چی رو برگردونی. ⚜ فقط کافیه سفرتون مثل همیشه نباشه. یه پیش غذای اضافه داشته باشه، یا تزئینات خاص داشته باشه یا .... اون وقت میبینید همین سفره ی رنگین چه طور معجزه به زندگیتون میاره 😍 یه بار امتحان کنید! 👌 @women_kashan
🌸مهد و پیش دبستانی های مهد قران کریم کاشان🌸 🌺 دارای رتبه برتر 🌺 رتبه های ممتاز در مسابقات فرهنگی،هنری و قرآنی 🌸آموزش قرآن و مفاهیم اخلاقی و دینی 🌸اموزش مهدویت در 24 کاربرگ بطور غیر مستقیم که در آخر آموزش به وجود نازنین امام اگاهی پیدا میکنند 🌸 بیش از 25 سال تجربه آموزش 🌸برگزاری کارگاه های خلاقیت، هوش، ریاضی، سفالگری، آشپزی، علوم و آزمایشگاه و... 🎊 برگزاری جشن ها و مراسم ویژه جهت گرامیداشت ایام ا... و مناسبت ها آدرس: بلوار مطهری، روبروی رستوران جوان، پیش دبستانی و مهد قرآن کریم کاشان 55577880 09900750965 ✅ آیا_می_دانید که⁉️ فعالیت های جسمانی، مسیرهای عصبی را ایجاد می کنند. ارتباطات، اطلاعات را در سر تا سر مغز انتقال می دهند و کودکی که مسیر های عصبی بیشتری دارد، قادر به یادگیری آسان تر خواهد بود. این مساله حیاتی است که ما به کودکانمان کمک کنیم تا مهارت های ادراکی_حرکتی خود را رشد و توسعه دهند. اهداف: 🕐 تقویت دقت و تمرکز 🕑 تقویت ادراک دیداری و شنیداری 🕒 هماهنگی چشم و دست و پا 🕓 تعادل پویا و ایستا 🕓 تقویت رشد اجتماعی مانند برقراری ارتباط با همسالان، مشارکت در انجام فعالیت ها 🕕 تقویت رشد عاطفی همانند، افزایش اعتماد بنفس، همدردی و خودکارآمدی کودکان از طریق بازی، مفاهیم را عمیق تر یاد می گیرند. 👌بهترین و کاملترین آموزش ها با هزینه بسیار مناسب🎁🎁 ادرس کانال پیش دبستانی مهد قران کریم کاشان⬇️⬇️ @nooramuzan
#کاشان ◾️پایتخت محرم ایران 🇮🇷میزبان پیکر شهید گمنام 🇮🇷 مراسم وداع #امشب 🕚 ساعت ۲۳ 📭میدان قاضی اسدالله، حسینیه اعظم کاشان @women_kashan
بانوان برتر کاشان
🌷 #دختر_شینا71 💥گوشی تلفن را که برداشتم، نفسم بالا نمی‌آمد. صمد از آن‌طرف خط گفت: « قدم جان تویی؟!
🌷 💥آن روز صبح، خانم دارابی مثل همیشه آمده بود کمکم. داشتم به بچه‌ها می‌رسیدم. آمد، نشست کنارم و کمی درددل کرد. شوهرش به سختی مجروح شده بود. از طرفی خیلی هم برایش مهمان می‌آمد. دست‌تنها مانده بود و داشت از پا درمی‌آمد. گرم تعریف بودیم که یک‌دفعه در باز شد و برادرم آمد توی اتاق. من و خانم دارابی از ترس تکانی خوردیم.برادرم که دید زن غریبه توی خانه هست، در را بست و رفت بیرون. بلند شدم و رفتم جلوی در. صمد و برادرم ایستاده بودند پایین پله‌ها. خانم دارابی صدای سلام و احوال‌پرسی ما را که شنید، از اتاق بیرون آمد و رفت. برادرم خندید و گفت: « حاجی! ما را باش. فکر می‌کردیم به این‌ها خیلی سخت می‌گذرد. بابا این‌ها که خیلی خوش‌اند. نیم‌ساعت است پشت دریم. آن‌قدر گرم تعریف‌اند که صدای در را نشنیدند» صمد گفت: « راست می‌گوید. نمی‌دانم چرا کلید توی قفل نمی‌چرخید. خیلی در زدیم. بالاخره در را باز کردیم» همین که توی اتاق آمدند، صمد رفت سراغ قنداقه‌ی بچه. آن را برداشت و گفت: « سلام! خانمی یا آقا؟! من بابایی‌ام. مرا می‌شناسی؟! بابای بی‌معرفت که می‌گویند، منم» 💥 بعد به من نگاه کرد. چشمکی زد و گفت: « قدم جان! ببخشید. مثل همیشه بدقول و بی‌معرفت و هر چه تو بگویی» فقط خندیدم. چیزی نمی‌توانستم پیش برادرم بگویم. به برادرم نگاه کرد و گفت: « سفارش ما را پیش خواهرت بکن» برادرم به خنده گفت: « دعوایش نکنی. گناه دارد» بچه‌ها که صمد را دیده بودند، مثل همیشه دوره‌اش کرده بودند. همان‌طور که بچه‌ها را می‌بوسید و دستی روی سرشان می‌کشید، گفت: « اسمش را چی گذاشتید؟! » گفتم: « زهرا» تازه آن وقت بود که فهمید بچه‌ی پنجمش دختر است. گفت: « چه اسم خوبی، یا زهرا! » @women_kashan
بانوان برتر کاشان
مطالب بهترین زوج #جلسه208 💞 آشپزی یکی از کلیدهای رفع #دلخوری است 🔹یه خانم با سیاست می تونه از آشپ
مطالب بهترین زوج 💞 مردها نیاز دارن که ازشون قدر دانی و تشکر بشه ✅خانومها دو جا اینکار رو نمیکنن 1-جایی که کار کوچک است 2-وقتی وظیفشون رو انجام دادن مثلا اقا چایی خورده استکانش رو برده تو اشپزخونه خانوم میگه برای چی تشکر کنم تخم دو زرده که نزاشته استکان رو برده فقط. وقتی کار کوچک است خانومها تشکر نمیکنن مثلا اقا رفته نون خریده برای شام اینم چون وظیفه مرد است خانوم تشکر نمیکنه خانومها اقایون محتاج تشکر هستند. نیازمند و تشنه ی تشکر هستن دائم از اقایان تشکر کنید. برای کارهای کوچک و بزرگ تشکر کنید از مرد @women_kashan
بانوان برتر کاشان
🌷 #دختر_شینا72 💥آن روز صبح، خانم دارابی مثل همیشه آمده بود کمکم. داشتم به بچه‌ها می‌رسیدم. آمد، نشس
🌷 💥سال 1365 سال سختی بود. در بیست‌وچهار سالگی، مادر پنج تا بچه‌ی قد و نیم‌قد بودم. دست‌تنها از پس همه‌ی کارهایم برنمی‌آمدم. اوضاع جنگ به جاهای بحرانی رسیده بود. صمد درگیر جنگ و عملیات‌های پی‌در‌پی بود. خدیجه به کلاس دوم می‌رفت. معصومه کلاس اولی بود. به خاطر درس و مدرسه‌ی بچه‌ها کمتر می‌توانستم به قایش بروم. 💥پدرم به خاطر مریضی شینا دیگر نمی‌توانست به ما سر بزند. خواهرهایم سخت سرگرم زندگی خودشان و مشکلات بچه‌هایشان بودند. برادرهایم مثل برادرهای صمد درگیر جنگ شده بودند. اغلب وقت‌ها صبح که از خواب بیدار می‌شدم، تا ساعت ده یازده شب سر پا بودم. به همین خاطر کم‌حوصله، کم‌طاقت و همیشه خسته بودم. دی‌ماه آن سال عملیات کربلای 4 شروع شد. از برادرهایم شنیده بودم صمد در این عملیات شرکت دارد و فرماندهی می‌کند. برای هیچ عملیاتی این‌قدر بی‌تاب نبودم و دل‌شوره نداشتم. از صبح که از خواب بیدار می‌شدم، بی‌هدف از این اتاق به آن اتاق می‌رفتم. گاهی ساعت‌ها تسبیح به دست روی سجاده به دعا می‌نشستم. رادیو هم از صبح تا شب روی طاقچه‌ی اتاق روشن بود و اخبار عملیات را گزارش می‌کرد. چند روزی بود مادرشوهرم آمده بود پیش ما. او هم مثل من بی‌تاب و نگران بود. بنده‌ی خدا از صبح تا شب نُقل زبانش یا صمد و یا ستار بود. @women_kashan
🌺🌺🌺🌺🌺🌺 بسم الله الرحمن الرحيم ذکر روز دوشنبه :صدبار یا قاضی الحاجات 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 السلام علیک یا ابا صالح المهدي ادرکنی 🌼🌼🌼🌼🌼🌼 سلام بر همه بانوان نمونه 🍀🍀🍀🍀🍀🍀
📣📣کلاس طراحی سیاه قلم ✅ بهترین مربی همراه با اموزش طراحی چهره😎 جهت ثبت نام با شماره 09900750965 تماس بگیرید 👌هزینه بسیار مناسب
📣📣 توجه توجه امروز دوشنبه عصر برای ساعت 4 تا 7 عصر هستیم کلاس ها از ساعت8 صبح تا 2 ظهر میباشد 🔸بانوان شاغل میتوانند فرزندان با خیال اسوده در محیطی امن و جذاب در مهد قران بیاورند 🔸 🔸 1 🔸 ✅ثبت نام کلاس های 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 صبح ها ویژه پاییز سنین 4 تا 6 سال آدرس⬅️ بلوار مطهری، روبروی رستوران جوان، مهد قرآن کریم کاشان 55577880 09900756220 @women_kashan
بانوان برتر کاشان
🌷 #دختر_شینا73 💥سال 1365 سال سختی بود. در بیست‌وچهار سالگی، مادر پنج تا بچه‌ی قد و نیم‌قد بودم. دست
🌷 💥یک روز عصر همان‌طور که دو نفری ناراحت و بی‌حوصله توی اتاق نشسته بودیم، شنیدیم کسی در می‌زند. بچه‌ها دویدند و در را باز کردند. آقا شمس‌اللّه بود. از جبهه آمده بود؛ اما ناراحت و پکر. فکر کردم حتماً صمد چیزی شده. مادرشوهرم ناله و التماس می‌کرد: «اگر چیزی شده، به ما هم بگو» آقا شمس‌اللّه دور از چشم مادرشوهرم به من اشاره کرد بروم آشپزخانه. به بهانه‌ی درست کردن چای رفتم و او هم دنبالم آمد. طوری که مادرشوهرم نفهمد، آرام و ریزریز گفت: « قدم خانم! ببین چی می‌گویم. نه جیغ و داد کن و نه سر و صدا. مواظب باش مامان نفهمد» دست و پایم یخ کرده بود. تمام تنم می‌لرزید. تکیه‌ام را به یخچال دادم و زیر لب نالیدم: « یا حضرت عباس(ع)! صمد طوری شده؟! » آقا شمس‌اللّه بغض کرده بود. سرخ شد. آرام و شکسته گفت: « ستار شهید شده» 💥آشپزخانه دور سرم چرخید. دستم را روی سرم گذاشتم. نمی‌دانستم باید چه بگویم. لب گزیدم. فقط توانستم بپرسم: « کِی؟! » آقا شمس‌اللّه اشک چشم‌هایش را پاک کرد و گفت: «تو را به خدا کاری نکن مامان بفهمد» بعد گفت: « چند روزی می‌شود. باید هر طور شده مامان را ببریم قایش» بعد، از آشپزخانه بیرون رفت. نمی‌دانستم چه‌کار کنم. به بهانه‌ی چای دم کردن تا توانستم توی آشپزخانه ماندم و گریه کردم. هر کاری می‌کردم، نمی‌توانستم جلوی گریه‌ام را بگیرم. آقا شمس‌اللّه از توی هال صدایم زد. زیر شیر ظرف‌شویی صورتم را شستم و با چادر آن را خشک کردم. چند تا چای ریختم و آمدم توی هال. @women_kashan
📣📣 توجه توجه 🔸 یک نذر فرهنگی به مناسبت ایام محرم 🌸با توجه به مباحث ، و که در پیش دبستانی مهد قرآن کریم کاشان آموزش داده میشود شخصی نذر کرده و تقبل کرده هزینه 300 هزارتومان هزینه مهد و پیش دبستانی ده دانش آموز که مشکل مالی دارند پرداخت کند ✅اولویت با کسانی است که زودتر به ایدی کانال نام دانش اموز بفرستند تا ذخیره شود و فردا صبح برای ثبت نام اقدام کنند ☎️55577880 @women_kashan
🌠🌠🌠🌠 برنامه عزاداری ایام تاسوعا و عاشورا ✅ با حضورسرکار خانم گودرزی زمان⬅️شب‌ چهارشنبه و پنجشنبه مکان⬅️منزل خانم حسینی، خیابان زیارتی جنب آموزش رانندگی مقامی ساعت⬅️بعد از نماز مغرب و عشا 🌠🌠🌠🌠 زمان⬅️چهارشنبه صبح مکان⬅️ خیابان آیت الله کاشانی، روبروی بانک ملی، کوچه شهید موسویان، منزل مس فروش ساعت ⬅️9 صبح 🌠🌠🌠🌠 زمان⬅️چهارشنبه عصر مکان⬅️کانون شهید مطهری خیابان امیرکبیر ابتدای دیزچه ساعت⬅️ 17:30 تا 19:30 🌠🌠🌠🌠 زمان⬅️ جمعه صبح دعای ندبه مکان⬅️بلوار مطهری، کوچه بعد از مسجد قائم تا انتها تشریف بیاورید بعد سمت چپ بپیچید به سه راهی رسیدید سمت راست بپیچید (کوچه مالک اشتر) بعد دومین کوچه سمت چپ(کوچه سایه) منزل آقای رسول نیا ساعت⬅️ 7 صبح @women_kashan
🌺🌺🌺🌺🌺🌺 بسم الله الرحمن الرحيم ذکر روز چهارشنبه:صدبار یا حی و یاقیوم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 السلام علیک یا ابا صالح المهدي ادرکنی 🌼🌼🌼🌼🌼🌼 سلام بر شما مهربانان 🍀🍀🍀🍀🍀🍀
👈 چرا انقدر بر مراسمات تاکید میشه؟ ✅ چرا فرمودن که اگه کسی "گریه کنه" یا "بگریونه" یا حتی "خودش رو شبیه گریه کنان بر حسین علیه السلام قرار بده" بهشت براش واجب میشه؟ 💞 برای اینکه این "لذت عمیق اما دم دستی " باید به همه مردم عالم برسه تا هر کسی ذره ای انسانیت داشته باشه، با این اشک ها و عزاداری ها حتما منقلب بشه و بیاد سمت خدا... دیگه اگه کسی با روضه ها هم نیاد طرف خدا، اون دیگه آدم شدنی نیست...😒 خداوند متعالی برای این بخش دین خیلی هزینه کرده.. "بیشتر از هر جای دیگه..." ☑️ برای همینم بیش از هر جای دیگه، این بخش دین یعنی روضه ها میتونه در جذب انسان ها به حق، موثر باشه... @women_kashan
🌠🌠🌠🌠 جلسه عزاداری محرم ویژه بانوان با حضور ✅سخنرانی سرکار خانم نصیری استاد حوزه و دانشگاه ساعت⬅️ 16 عصر تاریخ⬅️ روز تاسوعا آدرس ⬅ نیاسر، حسینیه حضرت علی اکبر 🌠🌠🌠🌠 ساعت⬅️ 18 عصر تاریخ⬅️ عصر عاشورا آدرس ⬅ انتهای خیابان شاهد، کوی شهید مهدوی، منزل قریشی @women_kashan
🌠🌠🌠🌠 جلسه عزاداری ایام محرم با حضور ✅سخنرانی سرکار خانم رسول زاده ساعت⬅️ 9 الی 11 صبح زمان⬅️ روز عاشورا آدرس ⬅ خیابان بهشتی، سالن سپاه پاسداران @women_kashan