🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_اول
#بخش_بیست_و_سوم
#چگونه به #وضع یکدیگر #رسیدگی میکنید؟ 🔹◾️◾️◾️
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:
- ای عاصم! چگونه به یکدیگر رسیدگی و به هم کمک میکنید؟
عرض کرد:
- به بهترین وجه ی که ممکن است مردم به حال یکدیگر برسند.
فرمود:
- اگر یکی از شما تنگدست شود و بیاید خانه برادر مؤمنش و او در منزل نباشد، آیا میتواند بدون اعتراض کسی دستور دهد کیسه پول ایشان را بیاورند و سر کیسه را باز کند و هر چه لازم داشت بردارد؟
عرض کرد:
- نه! این طور نیست.
فرمود:
- پس آن طور که من دوست دارم شما هنگام فقر و تنگدستی به هم رسیدگی و کمک نمی کنید. [۱]
#انفاق نان #بدون نمک 🔹◾️◾️◾️
در یکی از شبهای بارانی، امام صادق علیه السلام از تاریکی شب استفاده کردند و تنها از منزل بیرون آمده، به طرف (ظله بنی ساعده) [۱] رفتند. معلی بن خنیس با خود فکر کرد که خوب است امام را در این تاریکی تنها نگذارم. با چند قدم فاصله آهسته به دنبال امام روانه شد.
ناگاه! متوجه شدم چیزی از دوش امام به زمین افتاد. در آن لحظه، آهسته صدای امام را شنیدم که فرمود: (خدایا! آنچه را که بر زمین افتاد به من بازگردان. )
جلو رفتم و سلام کردم. امام از صدایم، مرا شناخت و فرمود:
- معلی تو هستی؟
- بلی معلی هستم.
من پس از آنکه پاسخ امام علیه السلام را دادم، دقت کردم تا ببیند چه چیز بود که به زمین افتاد. دیدم مقداری نان برروی زمین ریخته است. امام علیه السلام فرمود:
- معلی اینها را از روی زمین جمع کن و به من بده!
معلی نان هارا از روی زمین جمع کرد و به امام داد. انبان بزرگی پر از نان بود طوری که یک نفر به سختی میتوانست آن را به دوش بکشد. معلی گفت:
اجازه بده این کیسه را به دوش بگیرم.
- خودم به این کار از تو سزاوارترم.
امام انبان نان را به دوش کشید و دو نفری راه افتادند، تا به ظله بنی ساعده رسیدند. آنجا مجمع فقرا و بیچارگان بود و محل کسانی که از خود منزل و ماوایی نداشتند.
همه به خواب رفته بودند حتی یک نفر هم بیدار نبود. نانها را یکی یکی و دوتا دوتا در زیر جامه ی هرکدامشان میگذاشت به طوری که یک نفر هم باقی نماند. سپس عزم برگشتن نمود.
معلی گفت:
اینان که تو در این دل شب برایشان نان آوردی، آیا شیعه هستند و امامت شما را قبول دارند؟
امام فرمود:
- نه! ایشان معتقد به امامت من نیستند؛ اگر معتقد به امامت بودند نمک هم میآوردم! [۱]
امام #صادق علیه السلام و #ترک مجلس #شراب 🔹◾️◾️◾️
هارون پسر جهم نقل میکند:
هنگامی که حضرت صادق علیه السلام در (حیره) منصور دوانیقی را ملاقات نمود، من در خدمت ایشان بودم.
یکی از سران سپاه منصور پسر خود را ختنه کرده بود. عده ی زیادی از اعیان و اشراف را برای ولیمه دعوت کرد. امام صادق علیه السلام نیز از جمله دعوت شدگان بودند. سفره آماده شد و مهمانان بر سر سفره نشستند و مشغول غذا شدند. در این میان، یکی از مهمانان آب خواست. به عنوان آب، جامی از شراب به دستش دادند. جام که به دست او داده شد، فورا امام صادق علیه السلام نیمه کاره از سر سفره حرکت کرد و از مجلس بیرون رفت. هر چه خواستند امام را دوباره برگردانند، برنگشت.
فرمود:
- این سخن پیامبر خدا صلی الله علیه وآله است که: ( (هر کس بر سر سفره ای بنشیند که در آنجا شراب باشد، لعنت خدا بر او خواهد بود. ) ) [۱]
----------
📚منابع:
[۱]: بحار، ج ۴، ص ۱۱۸
[۱]: سایبانی که مردم روزها برای در امان بودن از گرمای طاقت فرسا به زیر آن جمع میشدند و شب هنگام مکان مناسبی بود برای فقرا و افراد غریب که در آنجا بخوابند.
[۱]: بحار، ج ۴۷، ص ۲۰
[۱]: بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۳۹
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_نهم
#بخش_صد_و_پنجاه_و_دوم
#نجات از مرگ #ناگهانی 🌸🍃
روزی منصور دوانیقی - خلیفه عباسی کسی را به سراغ امام صادق علیه السلام فرستاد. هنگامی که حضرت نزد وی آمد، او را در کنار خود نشانید.
سپس چند بار صدا زد محمد را [۱] پیش من بیاورید! مهدی را نزد من بیاورید! و مرتب تکرار میکرد.
به منصور گفتند:
هم اکنون میآید، وقتی که مهدی آمد منصور رو به امام کرده، گفت:
آن حدیثی را که درباره صله رحم نقل کردی دوباره بگو تا فرزندم مهدی نیز بشنود.
امام فرمود:
آری! پدرم از پدرش از جدش از امیر المؤمنین علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرد که آن حضرت فرمود:
مردی که از عمرش سه سال مانده اگر صله رحم کند خداوند
سی سال مانده قطع رحم کند، خداوند به خاطر قطع رحم عمر سی ساله او را سه ساله میکند.
سپس این آیه را خواند: یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتاب [۱]
منصور: این حدیث نیکو است ولی منظورم این حدیث نیست.
امام: آری! پدرم از پدرش از جدش از امیر المؤمنین علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرد که فرمود:
صله رحم خانهها را آباد میکند و عمرها را فزونی میبخشد، اگر چه به جای آورندگان مردمان خوبی نباشند.
منصور: این هم حدیثی است، لکن منظورم این حدیث نیز نیست.
امام: صله رحم حساب - روز قیامت - را آسان میکند و از مرگ بد، ناگهانی حفظ مینماید.
منصور: آری! منظورم همین حدیث بود. [۲]
هدف منصور این بود که میخواست این حدیث را فرزندش بشنود و نسبت به صله ارحام مواظب رفتار خود گردد.
#شکایت از #مشکلات 🌼🍂
مفضل میگوید:
محضر امام صادق علیه السلام رسیدم و از مشکلات زندگی شکایت کردم. امام علیه السلام به کنیز دستور داد کیسه ای که چهارصد درهم در آن بود، به من داد و فرمود:
با این پول زندگیت را سامان بده.
عرض کردم:
فدایت شوم! منظورم از شرح حال این بود که در حق من دعا کنی!
امام صادق علیه السلام فرمود:
بسیار خوب دعا هم میکنم.
و در آخر فرمود:
مفضل! از بازگو کردن شرح حال خود برای مردم پرهیز کن! [۱]
اگر چنین نکنی نزد مردم ذلیل و خوار میشوی. بنابراین برای دوری از ذلت، درد دلت را هرگز به کسی نگو!
#شرایط قبولی #دعا و #انفاق 🌸🍃
شخصی محضر امام صادق علیه السلام رسید عرض کرد:
دو آیه در قرآن است من هر چه دقت میکنم محتوای آن را نمی فهمم.
امام پرسید: کدام آیه؟
او در جواب گفت:
آیه اول این است که خداوند میفرماید:
(ادعونی استجب لکم): مرا بخوانید تا دعای شما را مستجاب کنم.
من خدا را میخوانم، اما دعایم مستجاب نمی شود!
حضرت فرمود:
آیا گمان میکنی خداوند خلاف وعده کرده؟
گفت: نه.
فرمود: پس علت چیست؟
گفت: نمی دانم.
فرمود:
اکنون من آگاهت میکنم، هر کس خدا را بندگی کند، به
دستورات او عمل نماید، آنگاه دعا کند و شرایط دعا را رعایت کند، خداوند دعای او را اجابت خواهد کرد.
پرسید: شرایط دعا چیست؟
امام فرمود:
نخست حمد خدا را به جای میآوری و نعمتهای او را یادآور میشوی و بعد شکر میکنی، سپس درود بر پیامبر صلی الله علیه و آله میفرستی، آنگاه گناهانت را به خاطر میآوری و اقرار میکنی، از آنها به خدا پناه میبری و توبه مینمایی، این است شرایط قبولی دعا.
پس از آن فرمود:
آیه دیگر کدام است؟
عرض کرد:
این آیه که میفرماید:
(ما انفقتم من شی ء فهو یخلفه و هو خیر الرازقین): [۱]
من در راه خدا انفاق میکنم ولی چیزی جای آن را پر نمی کند!
حضرت پرسید:
آیا فکر میکنی خدا از وعده خود تخلف کرده؟
در جواب گفت: نه.
امام فرمود:
پس علت چیست؟
گفت: نمی دانم.
امام فرمود:
اگر کسی از شما مال حلالی به دست آورد و در راه حلال انفاق کند هیچ درهمی را انفاق نمی کند مگر این که خداوند عوضش را به او میدهد. [۱]
----------
📚منابع:
[۱]: محمد پسر منصور و لقبش مهدی بود.
[۱]: خداوند هر چرا بخواهد محو و هر چه را بخواهد اثبات میکند وام کتاب نزد او است (۲۹ سوره رعد)
[۲]: بحار: ج ۴۷، ص ۱۶۳ و ج، ۷۴ ص ۹۳.
[۱]: ۶۰. بحار: ج ۴۷، ص ۳۴
[۱]: هر چه را انفاق کنید خداوند عوضش را میدهد او بهترین روزی رسان است.
[۱]: بحار: ج ۹۶، ص ۱۴۷.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_هجدهم
#بخش_دویست_و_هفتاد_و_سوم
در #انفاق هم #اندازه نگه دار 🍃🍃
مردی از انصار، شش غلام داشت که همه را پیش از مرگش آزاد نمود برای معاش کودکانش چیزی باقی نماند، حتی برای گذراندن شب اول آنها مردم کمک کردند.
این قضیه به اطلاع پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید، حضرت پرسید:
با جنازه این مرد چه کردید؟
گفتند: دفنش کردیم.
فرمود: اگر قبلا میدانستم، نمی گذاشتم او را در قبرستان مسلمانان دفن کنید. زیرا او مال خود را بدون توجه به کودکانش از دست داده و آنها ر مانند گدایان در میان مردم رها نموده و مردم برایشان گدایی میکنند. [۱]
«آری، چه نیکو است که انسان از راه کسب حلال، در فکر آیند فرزندانش نیز باشد.
#چرا انسان کند #کاری که... 🍂🍂
خوله و اوس زن و شوهر، هر دو مسلمان بودند. روزی اوس زن خوش اندام خود را در سجده ی نماز دید و به او تمایل کرد، صبر کرد تا نماز همسرش تمام شد، خواست با او هم بستر شود، زن که میبایست اطاعت کند، تمکینی نداد، اوس ناراحت شد و تصمیم گرفت همسرش را طلاق بگوید و به رسم جاهلیت گفت: انت علی کظهری امی تو بر من مانند پش مادرم هستی [۱]
کمی گذشت اوس گفت: گمان میکنم تو بر من حرام شده ای. خوله از این پیش آمد سخت ناراحت شد و گفت: این حرف را نگو، این طلاق دوران جاهلیت بود ما اکنون مسلمان شده ایم، برو مسأله را از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بپرس، اوس خجالت کشید مسأله اش را بپرسد. خوله خودش به محض پیامبر گرامی رسید و ماجرا را بیان نمود.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: آری تو بر شوهرت حرام شده ای.
زن خیلی ناراحت شد و گفت: به خدا سوگند شوهرم اسمی از طلاق نبرده، او پدر فرزندان من است و از همه بیشتر دوستش دارم، من دوران
جوانیم را با او سپری کرده ام، تحمل جدایش را ندارم، در این باره اگر را چاره ای هست بیان فرما.
پیامبر فرمود: تو به همسرت حرام شده ای و فعلا دستور تازه در این مورد ندارم.
خوله بارها خدمت پیامبر رسیده و اظهار ناراحتی مینمود و عرض میکرد: خدایا از گرفتاریم به تو شکایت دارم، خداوند راه نجاتم را به وسیله پیامبرت بیان فرما.
مدتی از این قضیه گذشت، زن و شوهر در شکنجه بودند تا اینک خداوند وسیله جبرئیل آیههای اول تا چهارم سوره مجادله را در این زمین بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل کرد که خلاصه اش این است که شوهر باید به عنوا جریمه یا یک بنده آزاد کند یا شصت روز، روزه بگیرد و یا شصت مسکین را طعام دهد و سپس به همسرش رجوع کند...
« در این قضیه هر دو مقصرند، زن چون تمکین نکرد و باعث آن همه ناراحتی گرفتاری گردید و تقصیر مرد هم از این لحاظ است که صبر نکرد و در نتیجه گرفتار گردید و این همه مشکلات را خودشان به وجود آوردند. لذا نباید انسان کاری کند که باز آرد پشیمانی» [۱]
#خطر بد #زبانی 🍃🍃
یکی از بانوان مسلمان، روزها را روزه میگرفت و شبها را در نماز عبادت به سر میبرد. اما بد اخلاق بود و با زبانش همسایگان خود را اذیت میکرد.
شخصی در محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از این بانو تعریف کرد که او اهل نماز و روزه است و تنها یک عیب دارد و آن این است که بد اخلاق است و با زبانش همسایگان را میرنجاند.
رسول خدا فرمود:
« لا خیر فیها هی من أهل النار»: در آن زن هیچ خبری نیست، او اهل جهن است. [۱]
----------
📚منابع:
[۱]: ب: ج ۱۰۳، ص ۱۹۷
[۱]: این عبارت را ظهار میگویند و طلاق مردم جاهلیت بود و اسلام آن را لغو کرد.
[۱]: ب: ج ۲۲، ص ۵۷ و ۷۱ و با تفاوت در ج ۹۳، ص ۷۱ و ج ۱۰۴، ص ۱۶۶.
[۱]: ب: ج ۷۱، ص ۳۹۳.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110💫