eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
448 دنبال‌کننده
131 عکس
97 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   علیه السلام🍃🌸🌸 تعليم «ص» را ب (ع»🔹🍃🍃 (۲) ۲۹۶- خبر داد به ما ابو طالب محمد فرزند عثمان فرزند احمد فرزند فرج ازهرى اينكه ابو بكر احمد فرزند ابراهيم فرزند حسن فرزند شاذان بزار بآنها خبر داده (اذنا) گفت: نقل كرد بما اسماعيل فرزند سعدان كه خبر داد به ما پدرم كه حديث كرد بما عبيد اللَّه فرزند موسى از شيبان از ابو اسحاق از عمرو فرزند حبشى از على (ع) گفت: پيامبر خدا (ص) مرا بر يمن فرستاد، گفتم: اى پيامبر خدا (ص) مرا بسوى ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۲۰۷ گروهى از دانشمندان و بزرگسالان ميفرستى و من مى ترسم كه بهدف نرسم؟ پيامبر خدا (ص) فرمود: بتحقيق خدا زبان ترا استوار نموده و قلب ترا هدايت مى كند. (۱) ۲۹۷- خبر داد بما محمد فرزند احمد فرزند عثمان كه خبر داد به ما ابو حسين محمد فرزند مظفر فرزند موسى فرزند عيسى حافظ (اذنا) كه حديث كرد به ما احمد فرزند فضل قاضى منقرى كه بر ما آمده بود نقل نمود بما ابو كريب محمد فرزند علاء كه نقل كرد بما محمد از معاويه از شيبان از ابو اسحاق از عمرو فرزند حبشى از على (ع) گفت: كه پيامبر خدا (ص) مرا بسوى اهل يمن فرستاد، گفتم: اى پيامبر خدا (ص) مرا بسوى گروهى از دانشمندان و بزرگ سالان مى فرستى مى ترسم كه به هدف نرسم، فرمود: بتحقيق خدا قلبت را هدايت مى كند، و زبانت را استوار مى گرداند. (۲) ۲۹۸- خبر داد بما محمد فرزند احمد فرزند عثمان كه خبر داد بما ابو عمر محمد فرزند عباس فرزند حيويه خزاز (اذنا) كه حديث كرد بما ابو عبيد فرزند حربويه نقل كرد بما حسن فرزند صباح حديث كرد بما ابو معاويه ضرير كه نقل كرد بما اعمش از عمرو فرزند مرة از ابو بخترى از على (ع) فرمود: پيامبر خدا (ص) مرا بسوى يمن فرستاد، تا در ميان آنان قضاوت بنمايم. فرمود: گفتم: اى پيامبر خدا (ص) من به قضاوت آشنا نيستم، دستش را بر سينه‌ام زد، و گفت: خدايا قلب او را راهنمائى فرما، و زبان او را استوار گردان، گفت: ديگر در قضاوت ميان دو نفر شكى و ترديدى بر من عارض نشد تا وقتى كه در اين مكان قضاوت نشسته بودم (۳) ۲۹۹- خبر داد بما محمد فرزند احمد فرزند عثمان كه خبر داد بما ابو حسين محمد فرزند مظفر فرزند موسى فرزند عيسى حافظ (اذنا) كه نقل كرد بما محمد فرزند حسين فرزند حفص حديث كرد بما على فرزند مثنى طهوى كه نقل كرد بما عبد الرحمن فرزند حماد كه حديث گفت بما اسرائيل از ابو اسحاق از عمرو فرزند مرة از ابو بخترى از على (ع) گفت: پيامبر خدا (ص) مرا بسوى يمن فرستاد، گفتم: ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۲۰۸ اى پيامبر خدا مرا بسوى گروه ستم كاران ميفرستى تا ميان آنان حكومت كنم در حالى كه من به قضاوت آشنا نيستم؟ فرمود: با دستش بر سينه‌ام زد، و فرمود: خدا قلبت را هدايت مى كند، و زبانت را ثابت و استوار مى گرداند، گفت: قسم بخدا تا اين ساعت در قضاوت ميان دو نفر شكى نكردم. (۱) ۳۰۰ خبر داد به ما ابو عمر حسن فرزند على فرزند غسان بصرى (اجازة) كه ابو حسن على فرزند قاسم فرزند حسن نجاد بآنان خبر داده گفت: نقل كرد بما ابو حسن على فرزند اسحاق مادرائى كه حديث كرد به ما ابو قلابة عبد الملك فرزند محمد كه نقل نمود به ما ابو غسان كه نقل كرد به ما شريك از سماك از حنش از على كه گفت: پيامبر خدا (ص) فرمود: وقتى كه هر دو خصم نزد تو نشستند، براى اولى قضاوت مكن تا از دومى سخنش را بشنوى، فرمود: در قضاوت ثابت و استوار ماندم. گفتار (ع) كه بر وحى كرد كه براى من بنا كن...🍂🔸🔸 (۲) ۳۰۱- خبر داد به ما احمد فرزند محمد (اجازة) گفت نقل كرد بما عمر فرزند شوذب كه نقل نمود به ما احمد فرزند عيسى فرزند هيثم كه حديث كرد به ما محمد فرزند عثمان فرزند ابو شيبة كه نقل كرد به ما ابراهيم فرزند محمد فرزند ميمون كه نقل نمود به ما على فرزند عياش از حارث فرزند حصيرة از عدى فرزند ثابت گفت: پيامبر خدا (ص) بسوى مسجد در آمد و فرمود: كه خدا بر پيامبر خود موسى وحى كرد كه براى من مسجدى پاك بنا كن كه در آنجا جز موسى و هارون و پسران هارون كسى ننشيند، و خداى بر من وحى كرد كه مسجدى پاكيزه بنا كنم كه جز خودم و على و پسران او كسى نه نشيند. 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۲۰۹ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 توضیح چهارم: مختار 🌸🔹 اشاره بعضی از مورخین در این جا نوشته اند که مختار بن ابی عبیده ثقفی (برادرزاده سعید بن مسعود) به عموی خویش گفت: حالا که حسن (علیه السلام) به اختیار خود به چنگ ما افتاده خوب است او را تحویل معاویه داده و از او حکومت عراق را بگیریم؟ عمویش در جواب گفت: این چه حرف بدی است که می‌زنی آیا مرا دعوت می‌کنی که پسر دختر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) در اختیار فاسق و فاجری همچو معاویه بگذارم در حالی که ما همیشه از طرف این‌ها به خیر رسیده و خود حسن (علیه السلام) و پیش از او پدرش مرا حکومت مداین داده اند. لکن به عقیده نگارنده چون مختار می‌دانست که معاویه به سران لشگر و بزرگان اصحاب امام، وعده کرده است که هر کس حسن (علیه السلام) را در اختیار او بگذارد و یا بکشد جایزه‌های هنگفتی به او بدهد لذا مختار برای آشکار ساختن مکنون خاطر عموی خویش به این حرف متکلم شد در معجم الرجال جلد ۸ ص ۹۷ آقای خوئی (ره) می‌فرماید بعضی از فضلاء بر این مطلب روایتی هم از معصوم (علیه السلام) دیده اند و گرنه کسی که توفیق انتقام کشی خون ناحق ریخته حضرت ابی عبد الله الحسین (علیه السلام) نصیبش شود حتماً ساحت قدس او بالاتر از همه این حرف‌ها خواهد بود، برای به دست آوردن مقام و منزلت مختار در پیش ائمه اطهار، و دانستن عقیده علمای علم رجال در حق او خواننده عزیز را به مطالعه مقاله ای که به قلم نویسنده نگارش یافته و در شماره چهار سال چهارم مجله وزین نور دانش چاپ شده و به اندک تغییری برای سهولت دسترسی در ذیل درج می‌گردد دعوت می‌کنم. مختار ثقفی یا انتقام کشنده از دشمنان امام حسین (علیه السلام) البته بر اهل بصیرت روشن است که هر کسی که به مقامی می‌رسد به اندازه عظمت و خطیر بودن مقامش دارای دشمنان زیادی شده و زبان‌های اشخاص مغرض و افترا گو به سویش دراز می‌شود حتی مخالفینش از دادن هر نوع نسبت ناروا باک نداشته ولو این که آن تهمت به هیچ وجهی تناسب با شخصیت چنین آدمی نداشته باشد. مثلاً علی (علیه السلام) که جان و روح نماز بوده و برای عظمت دین مجاهدت‌های طاقت فرسا نموده و اولین انسانی است که در سن کودکی با پسر عمویش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نماز گذاشته و در حال نماز چنان از خود بی خود می‌شد که تیر از پایش می‌کشیدند متوجه نمی شد، و حتی باریدن تیر دشمن در روز جهاد او را از خواندن نماز در وقت فضیلت باز نمی داشت، چنین کسی را طوری متهم به نخواندن نماز کرده بودند که وقتی که خبر شهادتش به شام می‌رسد و می‌گویند ابن ملجم مرادی در صبح روز نوزدهم ماه مبارک رمضان در مسجد کوفه در محراب عبادت سر نازنینش را با شمشیر زهرآلود در حال نماز شکافته است، مردم تعجب می‌کنند و می‌گویند علی (علیه السلام) نماز می‌خواند؟ خلاصه اکثر رادمردان جهان گرفتار این گونه ناراحتی‌ها شده اند. از جمله اشخاصی که از پیمودن این راه بی نصیب نشده و از کینه وحسد دشمنان دارای سهم بسزایی هستند یکی هم شخصی است که مقصود از تنظیم این مقاله همانا دفع تهمت و رفع شبهه از ساحت قدس اوست، و این شخص رادمرد عظیم المنزله و شخص شخیص مختار بن ابی عبیده ثقفی است یا به عبارت روشن تر شاد کننده اولاد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و انتقام کشنده از کشندگان حضرت حسین (علیه السلام) می‌باشد. مختار پس از آن که دشمنان حضرت حسین (علیه السلام) را به چهار میخ کشید زبان‌های بدگو به سوی او باز شده و از دادن هر نوع تهمت به وی دریغ نکردند شگفتا که حتی نسبت ادعای پیغمبری هم به او دادند البته بنده منکر این معنی نیستم که در کتب تراجم و رجال بعضی حرف‌های دلالت کننده بر بدی او درج نگردیده است ولکن ادعای نگارنده این است که همه این حرف‌ها نسبت‌هایی است که به او داده اند تا بلکه بدین وسیله بتوانند از منزلت او در نظر مردم بکاهند، اما به یاری خدا علمای ما در هر عصری روشن بوده و هستند و حرف صحیح و واقعی را از حرف نادرست و ناروا تشخیص داده و حرف دشمن را ولو این که در قالب حرف دوست ریخته شده باشد (جعل روایت شود) فهمیده و با حربه منطق و استدلال اشخاص سفسطه گو و منافق را می‌کوبند، از این است که حقیقت این مطلب نیز بر آنان مخفی نمانده و پرده از روی آن کنار زده اند، از جمله علمایی که در علم تراجم و رجال تخصصی کامل دارند و حکم برضعیف بودن این دسته از روایات کرده اند از..... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 توضیح چهارم: مختار 🌸🔹 از پیشینیان صاحب معالم در کتاب تحریر طاووسی و از متأخرین علامه مفضال مامقانی صاحب کتاب تنقیح المقال می‌باشد که در کتاب مذکور مفصلاً بحث کرده و جواب‌های دندان شکن از این گونه روایات می‌دهد و می‌گوید: مگر می‌شود که شخصی که حضرت باقر (علیه السلام) در یک مجلس سه دفعه برایش طلب مغفرت می‌کند آدم بد و مرموزی باشد، برای این که ادعای ما بدون دلیل نباشد و علاوه حق مطلب خوب ادا شده باشد به ترجمه چند روایتی که در فضیلت مختار رسیده است اقدام می‌کنم تا خوانندگان گرامی به عظمت ومنزلت او در نزد ائمه هدی (علیه السلام) پی ببرند. روايت : اصبغ می‌گوید: روزی در خدمت مولا امیرالمؤمنین (علیه السلام) مختار را دیدم که آن حضرت دست مبارکش را به سر او می‌کشد و می‌فرماید ای زیرک ای زیرک. روايت : عبد الله ابن شریک می‌گوید: روز عید قربان خدمت حضرت امام باقر (علیه السلام) مشرف شدم ناگاه شخصی از اهل کوفه به حضور امام رسیده و خواست دست آن بزرگوار را ببوسد امام دست خود را کشیده و فرمود: شما کیستید؟ شخص تازه وارد در جواب گفت: بنده ابو محمد الحکم ابن مختار بن ابی عبیده ثقفی هستم آن حضرت به مجرد شنیدن این جواب دست او را گرفته وبه بغل کشید ابو محمد که این محبت را از امام دید عرض کرد یابن رسول الله مردم در حق پدر من بعضی حرف‌ها می‌زنند امام سؤال کرد چه می‌گویند: ابو محمد گفت می‌گویند پدرت کذاب بوده ولیکن شما هر چه بفرمایید بنده آن را قبول دارم، امام فرمود سبحان الله چه طور می‌شود مختار کذاب باشد [۱] در صورتی که پدرم فرمود که مهریه مادر من هم از پول‌هایی بوده که مختار برایش فرستاده بود، مگر مختار همان کسی نیست که خانه‌های مارا آباد کرده و از کشندگان ما انتقام کشید، پس از سه دفعه طلب رحمت و مغفرت، فرمود پدرت هیچ حقی از ما نزد کسی نگذاشت مگر این که طلب کرد. روايت : عمر بن علی بن حسین (علیه السلام) نقل می‌کند وقتی که سر ابن زیاد و عمر سعد را خدمت پدرم آوردند آن حضرت سجده شکر کرده و فرمود حمد می‌کنم بر خدایی که انتقام ما را از دشمنانمان کشید بعد فرمود: خدا به مختار جزای خیر دهد. روايت : حضرت صادق (علیه السلام) می‌فرماید: هیچ زنی از ما شانه به مویش نزده و خضاب نکرد تا این که مختار سرهای کشندگان ما را برای ما فرستاد. روايت : منهال ابن عمرو می‌گوید: وقتی که مختار دست و پای حرمله را برید و آتش بر بدن نحسش زد گفتم سبحان الله مختار چون صدای تسبیح از من شنید گفت: ای منهال تسبیح کردن در هر حالی خوب است ولیکن این تسبیح تو مثل این که علتی دارد بگو ببینم سببش چه بود؟ در جواب گفتم ای امیر در این سفری که از مکه بر می‌گشتم به خدمت حضرت سجاد (علیه السلام) مشرف شدم آن حضرت از من سؤال نمود که حرمله در چه حالی بود؟ عرضه داشتم که در موقع خروج من از کوفه زنده بود امام (علیه السلام) همین که این جواب را از من استماع کرد دست به دعا بلند کرده و عرضه داشت خدایا به حرمله عذاب آهن و آتش بچشان، مختار گفت آیا حتماً این دعا را تو از آن حضرت شنیدی؟ گفتم آری در این حال پیاده شده دو رکعت نماز خوانده و سجده طولانی به جا آورده دوباره سوار شده با هم آمدیم، همین که نزدیک در خانه‌ام رسیدم گفتم امیر بفرمایید در جواب گفت آیا سزاوار است به مثل منی که خداوند متعال چند حاجت از حوائج حضرت سجاد (علیه السلام) را به دست او به جا آورد غذا بخورد؟ به درستی که من به شکرانه این نعمت امروز را قصد کردم که روزه بگیرم، این پنج روایت را ما به عنوان نمونه نقل کردیم کسی که بیش از این را طالب باشد می‌تواند با مراجعه به کتاب ها، خود را بی نیاز کند اما کیفیت انتقام کشیدن او چیزی نیست که در یک مقاله یا دو مقاله بشود بیان کرد. نگارنده گوید مناسب است به این موضوع اضافه شود مطلبی که در معجم الرجال و الغدیر بیان شده است: در جلد ۱۸ معجم الرجال پس از آنچه می‌فرماید روایات مادحه مختار قدس سره به حدّ استفاضه رسیده ولکن ذامّه همه ضعاف هستند، در صفحه ۹۸ پس از دفاع فقیه بزرگوار ابن نما، می‌فرماید: بعضی از اهل سنت مختار رضوان الله علیه را متهم کرده که او مردم را به امامت محمد حنفیه در مقابل امام سجاد (علیه السلام) دعوت می کرد و تابعین او را عوض این که مختاریه گویندکیسانیه لقب داده اند، ردّ می‌کند این حرف را به این که اولاد مرحوم محمد حنفیه کی ادعای امامت کرد که مختار داعی مردم به امامت او شود....... ---------- [۱]: . مقصودشان کذاب بودن او بر امام حسین و امام زین العابدین است ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🍃🌸🌸 🍂🍃🍃 ۱/۱۷۶- الكليني، عَنْ عِدَّهٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: قَالَ أبُو عَبْدِاللهِ عَلَیْهِ السَّلامُ: ﴿إنَّمَا المُؤمِنونَ إخوَهٌ بَنو أبٍ و أُمٍّ، و إذا ضَرَبَ عَلی رَجُلٍ مِنهُم عِرقٌ سَهِرَ لَهُ الآخَرونَ﴾. [۱] امام صادق علیه السلام فرمود: مؤمنان برادران یکدیگر و فرزندان یک پدر و مادرند و اگر رگی از یکی از آنان (به ناراحتی) بجنبد دیگران به خاطر او شب را نمی خوابند. می گویم: راویان در سند همگی ثقه هستند مگر "مفضل بن عمر" که او نیز معتبر می‌باشد و فیض کاشانی در شرح آن گفته مقصود از پدر، همان روح الهی است که در سرشتِ مؤمن دمیده شده؛ و مقصود از «اُمّ» (مادر) آب گوارا و تربت پاکی است که شرح آن دو در ابتدای کتاب ("الوافی" آمده است و به خواست خداوند در همین کتاب در بحث "سرشتِ مؤمن" خواهد آمد) چنان چه از روایات آینده مشخص می‌شود و مقصود حضرت آدم و حوّا که متبادر به اذهان است، نمی باشند و این به دلیل اختصاص نداشتن این انتساب آدم و حوا به ایمان است». [۲] ۲/۱۷۷- الكليني، عَنْ عِدَّهٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ فَضَالَهَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبَانٍ عَنْ جَابِرٍ اَلْجُعْفِیِّ قَالَ: ﴿تَقَبَّضْتُ بَیْنَ یَدَیْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ رُبَّمَا حَزِنْتُ مِنْ غَیْرِ مُصِیبَهٍ تُصِیبُنِی، أَوْ أَمْرٍ یَنْزِلُ بی حَتَّی یَعْرِفَ ذَلِکَ أَهْلِی فِی وَجْهِی وَ صَدِیقِی، فَقَالَ: نَعَمْ یَا جَابِرُ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ اَلْمُؤْمِنِینَ مِنْ طِینَهِ اَلْجِنَانِ، وَ أَجْرَی فِیهِمْ مِنْ رِیحِ رُوحِهِ، وَ لِذَلِکَ اَلْمُؤْمِنُ أَخُو اَلْمُؤْمِنِ لِأَبِیهِ وَ أُمِّهِ فَإِذَا أَصَابَ رُوحاً مِنْ تِلْکَ اَلْأَرْوَاحِ فِی وَلَدٍ مِنَ اَلْوِلْدَانِ حُزْنٌ حَزِنَتْ هَذِهِ لِأَنَّهَا مِنْهَا﴾ [۳] جابر جعفی گوید: در حضور امام باقر علیه السلام بودم که ناگهان دلگیر شدم! به حضرت عرض کردم: گاهی بدون این که مصیبتی یا گرفتاری بر من عارض شود، اندوهگین می‌شوم تا آن جا که خانواده و دوستانم اثرش را در چهره‌ام می‌بینند! فرمود: آری (چنین است). ای جابر خداوند عز و جل مؤمنان را از طینت بهشتی آفرید و از نسیم روح خویش در آن‌ها جاری، ساخت از این رو است که مؤمن برادر تنی مؤمن است، (زیرا طینت به منزله پدر و نسیم به جای مادر است) پس هرگاه به یکی از آن ارواح در شهری اندوهی رسد آن روح دیگر اندوهگین شود، زیرا از جنس اوست. می گویم: روایت از نظر سند صحیحه می‌باشد و مراد از "تقبضت" یعنی برایم گرفتگی و اندوه بوجود آمد، ضمیر در "رُوحه" به خداوند متعال بر می‌گردد. ۳/۱۷۸- الكليني، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ اِبْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَهَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: ﴿المُؤمِنُ أخو المؤمنِ، عَینُهُ و دَلیلُهُ، لا یَخونُهُ، و لا یَظْلِمُهُ، و لا یَغُشُّهُ، و لا یَعِدُهُ عِدَهً فیَخْلِفَهُ﴾. [۱] امام صادق علیه السلام فرمود: مؤمن برادر مؤمن است چشم و راهنمای اوست، به او خیانت و ستم نمی کند و کلاه سرش نمی گذارد و به او وعده ای نمی دهد که بدان عمل نکند. می گویم: روایت از نظر سند صحیحه می‌باشد. ۴/۱۷۹- الكليني، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی وَ عِدَّهٍ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ جَمِیعاً عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: ﴿سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ: اَلْمُؤْمِنُ أَخُو اَلْمُؤْمِنِ کَالْجَسَدِ اَلْوَاحِدِ، إِنِ اِشْتَکَی شَیْئاً مِنْهُ وَجَدَ أَلَمَ ذَلِکَ فِی سَایِرِ جَسَدِهِ، وَ أَرْوَاحُهُمَا مِنْ رُوحٍ وَاحِدَهٍ، وَ إِنَّ رُوحَ اَلْمُؤْمِنِ لَأَشَدُّ اِتِّصَالاً بِرُوحِ اَللَّهِ مِنِ اِتِّصَالِ شُعَاعِ اَلشَّمْسِ بِهَا﴾ [۲]..... ---------- 📚منابع: [۱]: الكافي، ج ۲، ص ۱۶۵. [۲]: الوافي، ج ۵، ص ۵۵۱ [۳]: الكافي، ج ۲، ص ۱۶۶ [۱]: الكافي، ج ۲، ص ۱۶۶ [۲]: الكافي، ج ۲، ص ۱۶۶. ❌ فقط با ذکر به نیت امام ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫