🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_مناقب_الامام_علی_بن_ابی_طالب علیه السلام🍃🌸🌸
#بخش_سی_و_پنجم
#حديث #طاير و #سندهاى آن 🔹🌸
(۱) ۱۸۹- در سال ۴۳۴ خبر داد بما (باين ترتيب كه من بر او قرائت كردم و او اقرار نمود) ابو حسن احمد فرزند مظفر فرزند احمد عطار فقيه شافعى (خدا رحمت كند) باو گفتم: خبر داد، بشما ابو محمد عبد اللَّه فرزند محمد فرزند عثمان مزنى ملقب بابن سقا حافظ واسطى (خدا رحمت كند) گفت: نقل كرد بما ابو حسن على فرزند محمد فرزند صدقه جوهرى واسطى (خدا رحمت كند) در سال ۳۰۳ كه حديث كرد بما محمد فرزند زكريا فرزند دويد عبدى كه نقل كرد بما حميد طويل از انس بن مالك كه گفت: بر پيامبر (ص)
مرغ بريانى هديه شده بود گفت:
خدايا محبوبترين خلق پيش خود و پيامبرت را نزد من بفرست تا با من از اين مرغ بريان بخورد گفت على آمد و گفت: اى انس برايم از پيامبر (ص) اذن بطلب، گفت: گفتم: پيامبر
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۱۵۵
از تو روگردان است، على برگشت؛ ديرى نكشيد مگر اندكى تا برگشت و فرمود:
اى انس برايم از پيامبر خدا (ص) اجازه بگير، گفتم: پيامبر از تو اعراض كرده است، برگشت ديرى نكشيد تا اينكه بار سوم برگشت، و فرمود: اى انس از پيامبر برايم اذن بگير، تصميم گرفتم مانند گفته اول و دوم بگويم و رد كنم، پيامبر (ص) از داخل حجره سخن على را شنيد، و فرمود: اى ابو الحسن بيا چه شما را بتأخير انداخته است؟ گفت: اى پيامبر خدا اين بار سوم است كه آمدهام در همه اينها انس مرا برميگرداند و ميگفت: پيامبر (ص) از تو اعراض نموده است، پيامبر (ص) فرمود:
اى انس چه چيز ترا بر اين كار واداشته است؟ گفتم: اى پيامبر خدا دعاى ترا شنيدم دوست داشتم كه اين مردى از خويشاوندانم باشد، پيامبر (ص) فرمود: اى انس همه مردم خويشان خود را دوست ميدارند.
(۱) ۱۹۰- در سال ۴۴۹ خبر داد بما ابو بكر احمد فرزند محمد فرزند عبد الوهاب فرزند طاوان سمسار باين ترتيب كه من بر او قرائت كردم، باو گفتم: بشما نقل كرده قاضى ابو فرج احمد فرزند على فرزند جعفر فرزند محمد فرزند معلى خيوطى حافظ واسطى، و خبر داد بما قاضى ابو على اسماعيل فرزند محمد فرزند طيب فقيه غرافى واسطى باين ترتيب كه من بر او خواندم و او
قرار نمود، باو گفتم:
بشما خبر داد ابو بكر احمد فرزند عبيد فرزند فضل فرزند سهل فرزند بيرى واسطى و خبر داد بما ابو غالب محمد فرزند احمد فرزند سهل نحوى در سال ۴۵۴ كه نقل كرد بما ابو حسن على فرزند حسن جاذرى طحان گفتند: نقل كرد بما محمد فرزند عثمان فرزند سمعان معدل حافظ واسطى كه حديث كرد بما ابو حسن اسلم فرزند سهل فرزند اسلم رزاز معروف به بحشل واسطى كه نقل نمود بما وهب فرزند بقيه ابو محمد واسطى كه نقل كرد بما اسحاق فرزند يوسف ازرق واسطى از عبد الملك فرزند ابو سليمان از انس بن مالك كه گفت: به حضور محمد فرزند حجاج وارد شدم،
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۱۵۶
گفت: اى ابو حمزه از پيامبر خدا (ص) حديثى براى ما بگو كه ميان تو و او كسى واسطه نباشد، گفتم: گفتگو كنيد زيرا گفتگو كردن داراى اقسامى است كه بعضى از آن بعضى را در مى آورد، انس حديثى را از على بن ابى طالب ذكر كرد، محمد فرزند حجاج گفت: آيا از ابو تراب بر ما حديث ميگوئى؟ ابو تراب را ترك بنما؛ پس انس خشمگين شده و گفت: آيا بر على اين سخن را ميگوئى؟ آگاه باش قسم بخدا چون اين سخن را گفتى بتحقيق حديثى از پيامبر خدا (ص) در باره على نقل كنم كه ميان من و او كسى واسطه نيست: (۱) برسول خدا (ص) مرغهائى هديه آورده شده بود از آن خورد و چيزى از آن با مقدارى نان زياد ماند، وقتى كه صبح شد او را بحضور پيامبر (ص) آوردم، رسول خدا (ص) فرمود:
خدايا محبوبترين خلق
پيش خود را نزد من بفرست تا با من از اين مرغ بخورد، مردى آمد در را زد اميد داشتم مردى از انصار است، در آن هنگام با على روبرو شدم، گفتم: پيامبر (ص) از تو مشغول است برگشت، پيامبر (ص) گفت: خدايا محبوبترين خلق نزد خود را بمن بفرست تا با من از اين مرغ بخورد، مردى آمد و در را كوبيد آنگاه ديدم على است، گفتم: آيا الان نيامدى؟ برگشت، سپس پيامبر خدا گفت: خدايا محبوبترين خلق خود بر من برسان تا با من از اين مرغ بخورد، مردى آمد و در را كوبيد؛ رسول خدا (ص) فرمود: باو اذن دخول بدهيد، پس وقتى كه على را ديد فرمود: خدايا بسوى من بسوى من. 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي ۱۵۶ حديث طاير و سندهاى آن..... ص: ۱۵۴
لم گفته: اين حديث را يوسف فرزند ابراهيم واسطى و اسماعيل فرزند سليمان ازرق و زهرى و اسماعيل سدى و اسحاق فرزند عبد اللَّه فرزند ابو طلحة و ثمامة فرزند عبد اللَّه فرزند انس و سعيد فرزند زربى از انس بن مالك روايت كرده اند. و ابن سمعان گفته:...... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_مناقب_الامام_علی_بن_ابی_طالب علیه السلام🍃🌸🌸
#بخش_سی_و_پنجم
#حديث #طاير و #سندهاى آن 🔹🌸
سعيد بن زربى اين حديث را از ثابت از انس نقل نموده است، و جماعتى از انس روايت كرده كه از آنها سعيد فرزند مسيب و عبد الملك فرزند عمير
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۱۵۷
و مسلم ملائى و سليمان فرزند حجاج طائفى و ابن ابى رجال مدنى و ابو هندى و اسماعيل فرزند عبد اللَّه فرزند جعفر و يغنم فرزند سالم فرزند قنبر و غير آنان مى باشند.
و ابن سمعان گفته: كه ابن اسلم در سخن خود سعيد بن زربى
اشتباه كرده است، زيرا سعيد فرزند زربى از ثابت بنانى از انس اين حديث را روايت كرده است.
(۱) ۱۹۱- خبر داد بما ابو طالب محمد فرزند احمد فرزند عثمان گفتم: خبر داد بشما ابو بكر احمد فرزند ابراهيم فرزند حسن فرزند شاذان بزار بغدادى (اذنا) كه محمد فرزند حسين فرزند حميد فرزند ربيع بآنان نقل كرده گفت: نقل كرد بما جدم كه حديث كرد بما عبيد اللَّه فرزند موسى كه نقل كرد بما اسماعيل فرزند ابو مغيرة از انس بن مالك كه گفت: به پيامبر خدا (ص) مرغهائى هديه آورده شد؛ آنها را ميان زنانش تقسيم كرد، بر هر زنى از آنها سه تا رسيد، نزد بعضى از زنهايش دو مرغ قطا تا صبح مانده بود، آنها را بحضور پيامبر (ص) فرستاد پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله گفت:
خدايا محبوب ترين خلق پيش خود و پيامبرت را به نزد من برسان تا با من از اين طعام بخورد، گفتم: خدايا او را مردى از انصار قرار بده، على (ع) آمد، پيامبر خدا (ص) فرمود: ببين در درب كيست؟ نگاه كردم ديدم على (ع) است، به او گفتم پيامبر خدا (ص) كار دارد.
سپس آمدم پيش پيامبر خدا (ص) ايستادم، على (ع) آمد، رسول خدا (ص) فرمود: نگاه كن در درب كيست؟
نگاه كردم در آن هنگام ديدم على است (تا اينكه اين كار را سه بار انجام داد) در را باز كردم وارد شد، و ميرفت و من پشت سر او مى رفتم، پيامبر خدا (ص) باو فرمود ترا چه نگهداشت؟ فرمود: اين سومين بار است انس مرا بر مى گرداند، و گمان
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۱۵۸
مى كرد كه تو كار
دارى پيامبر خدا (ص) فرمود: چه ترا باين كار واداشته است؟ گفتم:
اى پيامبر خدا دعاى ترا شنيدم، دوست داشتم كه مردى از خويشانم باشد، پيامبر خدا (ص) فرمود: بدرستى كه مرد خويشان خود را دوست مى دارد، و اين سخن را سه بار فرمود.
(۱) ۱۹۲- خبر داد بما محمد فرزند احمد فرزند عثمان اينكه ابو حسين محمد فرزند مظفر فرزند موسى فرزند عيسى حافظ بغدادى خبر داده به آنها (اذنا) كه نقل كرد بما محمد فرزند موسى حضرمى در مصر كه نقل نمود بما محمد فرزند سليمان كه حديث كرد بما احمد فرزند يزيد كه نقل كرد بما زهير كه حديث كرد بما عثمان طويل از انس بن مالك كه گفت: بر پيامبر (ص) مرغى هديه آورده شده بود، از خوردن او خوشش مى آمد.
گفت: خدايا محبوب ترين خلق پيش خود را نزد من برسان تا با من از اين مرغ بخورد؛ على (ع) آمد، از من اذن خواست كه بحضور پيامبر (ص) وارد شود گفتم: اذن نيست، و دوست مى داشتم كه مردى از طائفه انصار باشد، على (ع) رفت بعد برگشت و فرمود: براى من اجازه بگير، پيامبر (ص) سخن او را شنيد، و فرمود:
اى على وارد شو، و سپس فرمود: بسوى من بيا.
(۲) ۱۹۳- خبر داد بما محمد فرزند احمد فرزند عثمان كه خبر داد بما ابو عمر محمد فرزند عباس فرزند حيويه خزاز و ابو بكر احمد فرزند ابراهيم فرزند حسن فرزند شاذان بزار بغداديها (اذنا) كه حسين فرزند محمد بآنها نقل كرده و گفت:
نقل كرد بما حجاج فرزند يوسف فرزند قتيبه اصفهانى كه نقل نمود بما بشر فرزند حسين كه نقل كرد بمن زبير
فرزند عدى از انس كه: گفت برسول خدا (ص) مرغ بريانى هديه آورده شده بود، هنگامى كه پيش او گذاشته شد گفت: خدايا محبوبترين خلق نزد خود را پيش من بفرست تا با من از اين مرغ بخورد، انس
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۱۵۹
گفت: پيش خودم گفتم: خدايا او را مردى از انصار قرار بده، گفت على (ع) آمد، و در را آرام كوبيد، گفتم: اين كيست؟ در را مى كوبد، گفت على است، گفتم پيامبر خدا (ص) كار دارد، برگشت، گفت به پيش رسول خدا (ص) برگشتم، شنيدم بار دوم مى گويد: خدايا محبوبترين خلق خود نزد تو را به پيش من بفرست تا با من از اين مرغ بخورد، پيش خود گفتم خدايا او را مردى از انصار قرار بده، گفت على آمد و در را كوبيد، گفتم آيا بتو نگفتم پيامبر خدا (ص) كار دارد؟ برگشت، من بسوى رسول خدا (ص) برگشتم، شنيدم با رسوم مى گويد: خدايا محبوبترين خلق خود نزد تو بسوى من بفرست تا با من از مرغ بخورد، على (ع) آمد و در را بشدت كوبيد، پيامبر خدا (ص) فرمود باز كن، باز كن، باز كن، گفت وقتى كه رسول خدا (ص) باو نگاه كرد گفت....... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_مناقب_الامام_علی_بن_ابی_طالب علیه السلام🍃🌸🌸
#بخش_سی_و_ششم
#حديث #طاير و #سندهاى آن 🔹🌸
رسول خدا (ص) باو نگاه كرد گفت خدايا بسوى من، خدايا بطرف من، خدايا بسوى من، گفت: على (ع) با پيامبر خدا (ص) نشست و با او از آن مرغ خورد.
(۱) ۱۹۴- خبر داد بما محمد فرزند على (اجازة) اينكه ابو حفص عمر فرزند احمد فرزند شاهين واعظ نقل كرد بآنها و گفت نقل كرد بما محمد فرزند حسين جواربى كه حديث كرد بما ابراهيم فرزند صدقه كه نقل كرد بما يغنم فرزند
سالم كه نقل كرد بما انس و گفت: به پيامبر خدا (ص) مرغى هديه آورده شده بود، و حديث را تا آخر ذكر كرد.
(۲) ۱۹۵- خبر داد بما ابو طالب محمد فرزند احمد فرزند عثمان بغدادى كه در واسط به پيش ما آمده بود باين ترتيب كه من بر او قرائت كردم و او اعتراف نمود، باو گفتم: خبر داد بشما عمر فرزند احمد فرزند شاهين ابو حفص (اذنا) كه نقل كرد بما يحيى فرزند محمد فرزند صاعد كه نقل نمود بما ابراهيم فرزند سعيد جوهرى كه نقل كرد بما حسين فرزند محمد كه نقل كرد بما سليمان فرزند قرم از محمد فرزند شعيب از داود فرزند على فرزند عبد اللَّه فرزند عباس از پدرش از جدش ابن عباس كه گفت به پيش پيامبر (ص) مرغى آورده شد، گفت: خدايا مردى را بنزد من
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۱۶۰
برسان كه خدا و پيامبرش او را دوست ميدارد، على آمد، پيامبر (ص) فرمود: خدايا بسوى من (يعنى نزد من هم محبوب است).
اين حديث غريب است، تنها او را حسين مروزى از سليمان فرزند قرم نقل كرده، و جز ابراهيم فرزند سعيد باو كسى نقل نكرده است.
(۱) ۱۹۶- خبر داد بما ابو طالب محمد فرزند على فرزند فتح حربى بغدادى در آنچه بمن نوشته بود اينكه ابو حفص عمر فرزند احمد فرزند شاهين بآنها نقل كرده گفت: كه نقل كرد بما نصر فرزند قاسم فرضى كه حديث كرد بما عيسى فرزند مساور جوهرى و گفت بمن گفت يغنم فرزند سالم فرزند قنبر- و من او را در سال ۱۹۰ ملاقات كردم، و يغنم فرزند سالم در سال ۱۱۲
بمن گفت كه انس بن مالك بمن گفت به پيش پيامبر خدا (ص) مرغ بريانى هديه شده بود، پيامبر خدا (ص) گفت:
خدايا محبوبترين خلق پيش خود را نزد من برسان (يا كسى را كه دوست ميدارى) - شك از عيسى فرزند مساور جوهرى است- على (ع) آمد او را برگرداندم، سپس آمد باز برگرداندم، بار سوم و يا چهارم داخل شد پيامبر (ص) باو فرمود. چه چيز ترا از من نگاهداشته بود؟ (و يا چه چيز ترا بتأخير انداخته است) اى على؟ گفت آمدم انس مرا برگرداند، بعد آمدم انس مرا رد كرد سپس آمدم انس مرا برگرداند، پيامبر (ص) بمن فرمود: اى انس چه چيز ترا بر اين كار واداشته است؟ آيا اميدوار بودى مردى از انصار باشد؟ گفتم آرى، فرمود: اى انس آيا در طائفه انصار برتر و بهتر از على هست؟ (۲) ۱۹۷- خبر داد بما ابو القاسم عبد الواحد فرزند على فرزند عباس بزار واسطى كه خبر داد بما ابو القاسم عبيد اللَّه فرزند محمد فرزند احمد فرزند اسد بزار كه نقل كرد بما محمد فرزند عباس فرزند احمد ابو مقاتل كه حديث كرد بما عباس كه نقل كرد بما ابو عاصم از ابو هندى از انس كه به پيامبر خدا (ص) مرغى
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۱۶۱
آورده شد، فرمود خدايا محبوبترين خلق نزد خود را بمن برسان با من از اين مرغ بخورد، گفت على بن ابى طالب (ع) آمد، پيامبر (ص) فرمود: خدايا و نزد من، خدايا و نزد من (يعنى على نزد من هم محبوبتر است).
(۱) ۱۹۸- خبر داد بما محمد فرزند احمد فرزند سهل نحوى (خدا رحمت كند) (اذنا)
اينكه ابو نصر احمد فرزند محمد فرزند سهل فرزند مردويه بزار در ماه صفر سال ۴۰۰ بآنان نقل كرده «املاء» گفت نقل كرد بما احمد فرزند عيسى ناقد كه حديث كرد بما صالح فرزند مسمار كه نقل كرد بما ابن ابى فديك كه نقل كرد بما حسن فرزند عبد اللَّه از نافع از انس بن مالك بدرستى كه به پيش پيامبر خدا (ص) مرغى آورده شد، پيامبر (ص) گفت خدايا محبوبترين خلق پيش تو را نزد من برسان از اين مرغ با من بخورد، على بن ابى طالب (ع) آمد، و با او خورد.
(۲) ۱۹۹- حديث كرد بمن ابو غالب محمد فرزند حسين فرزند ابو صالح قارى عدل (خدا رحمت كند) كه نقل كرد بما ابو نصر احمد فرزند محمد فرزند سهل فرزند مردويه بزار كه نقل كرد بما ابو بكر احمد فرزند عيسى ناقد كه نقل كرد بما ابراهيم فرزند محمد فرزند هيثم كه نقل كرد بما عبيد اللَّه فرزند عمر قواريرى كه نقل كرد بما يونس فرزند ارقم كه حديث كرد بما مسلم فرزند كيسان از انس بن مالك كه گفت: بر حضور پيامبر (ص) مرغهائى آورده شد، آنها را پيش خود گذاشت و گفت: خدايا محبوبترين خلق پيش خود را نزد من برسان، گفتم: خدايا اگر بخواهى او را مردى از انصار قرار بده.
فرمود: ...... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_مناقب_الامام_علی_بن_ابی_طالب علیه السلام🍃🌸🌸
#بخش_سی_و_ششم
#حديث #طاير و #سندهاى آن 🔹🌸
فرمود: تو نخستين كسى نيستى كه خويشان خود را دوست داشته باشد، على (ع) آمد، و در را زد، بر او اذن دادم، وقتى كه وارد شد، پيامبر (ص) فرمود:
خدايا و نزد من (توضيح اين جمله گذشت).
(۳) ۲۰۰- خبر داد بما حسن فرزند موسى كه خبر داد بما هلال
فرزند محمد فرزند جعفر فرزند سعدان ابو الفتح كه نقل كرد بما اسماعيل فرزند على فرزند رزين
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۱۶۲
فرزند عثمان فرزند عبد الرحمن فرزند عبد اللَّه فرزند بديل فرزند ورقاء خزاعى بزار در حران كه نقل كرد بما وهب فرزند بقيه از ابو جعفر سباك از انس بن مالك گفت:
برسول خدا (ص) مرغ بريانى هديه شد، و آن را زنى از انصار هديه نمود، پيامبر خدا (ص) وارد شده زن اين مرغ را پيش او گذاشت، پيامبر (ص) گفت: خدايا محبوبترين خلق خود از اولين و آخرين نزد من برسان، با من از اين مرغ بخورد، انس گفت پيش خود را گفتم: پروردگارا او را مردى از انصار از خويشان من قرار بده.
پس على (ع) آمد و در را كوبيد، من او را برگرداندم، و گفتم: پيامبر خدا (ص) مشغول كار است، و پيامبر خدا (ص) از اين كار آگاه نشد، و گفت: خدايا محبوبترين خلق پيش خود را از اولين و آخرين بر من برسان از اين مرغ با من بخورد، گفتم، خدايا او را مردى از انصار از خويشان من قرار بده، و على آمد او را رد كردم هنگامى كه بار سوم آمد، پيامبر خدا «ص» بمن فرمود بپاخيز و در را بروى على باز كن بپا خواستم و در را باز كردم، على آمد با او خورد، و دعا براى او شد.
(۱) ۲۰۱- خبر داد بما ابو حسن على فرزند حسين فرزند طيب صوفى واسطى باين ترتيب كه من بر او خواندم در ماه محرم سال ۴۳۵ باو گفتم: بشما خبر داد ابو القاسم عبيد اللَّه فرزند احمد فرزند
جعفر فرزند محمد صفار گفت: نقل كرد بما قاضى القضاة ابو محمد عبيد اللَّه فرزند احمد فرزند معروف گفت: بر ابو بكر محمد فرزند ابراهيم فرزند نيروز انما طى خواند و من مى شنيدم كه نقل كرد بشما محمد فرزند عمر فرزند نافع كه حديث نمود بما على فرزند حسن كه نقل نمود بما خليد و او فرزند دعلج است از قتاده از انس كه گفت: به پيش پيامبر خدا «ص» مرغ بريانى آوردم، بسم اللَّه گفت و از او خورد.
سپس گفت: خدايا محبوبترين خلق پيش خود و من را نزدم برسان، گفت:
على «ع» آمد و در را زد، گفتم: تو كيستى؟ فرمود: على، گفت: گفتم پيامبر خدا «ص» كار دارد، گفت: بعد لقمه اى از آن خورد، سپس مانند اول دعا كرد،
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۱۶۳
در زده شد، گفتم: تو كيستى؟ فرمود: من على هستم، گفت: گفتم: پيامبر خدا كار داد، گفت: بعد از آن لقمه اى خورد، بعد مانند سخن اول و دوم گفت، باز در زده شد، گفتم: تو كيستى؟ فرمود: على هستم، گفت: گفتم: پيامبر خدا «ص» كار دارد، گفت: بعد لقمه اى از آن خورد بعد مانند گفتار اول و دوم و سوم گفت، گفت: در را زد و صدايش را بلند نمود.
پيامبر خدا «ص» فرمود: اى انس در را باز كن، گفت: على داخل شد وقتى كه ما را ديد لبخند زد، سپس پيامبر «ص» فرمود: سپاس خداى را كه تو آمدى، زيرا من در هر لقمه دعا ميكردم كه خدايا محبوبترين خلق پيش خود و من را بمن برسان، فرمود: تو بودى در را ميزدى؟ گفت: قسم بخدائى كه ترا بحق و
راستى به پيامبرى برانگيخته است بتحقيق من سه بار است كه در را ميزدم و انس مرا برميگرداند، گفت: پيامبر خدا «ص» فرمود: مرد به دوست داشتن خويشان خود سرزنش نمى شود.
(۱) ۲۰۲- خبر داد بما ابو بكر احمد فرزند محمد فرزند عبد الوهاب فرزند طاوان سمسار «اجازة» اينكه ابو احمد عمر فرزند عبد اللَّه فرزند احمد فرزند عمر فرزند شوذب قارى واسطى بآنها خبر داد، گفت: خبر داد بما ابو عبد اللَّه محمد فرزند حسين فرزند سعيد زعفرانى عدل واسطى گفت خبر داد بما ابو احوص محمد فرزند هيثم كه نقل كرد بما يوسف فرزند عدى گفت: كه نقل كرد بما حماد فرزند مختار كه مردى از اهل كوفه است از عبد الملك فرزند عمير از انس...
(۲) ۲۰۳- و خبر داد بما عمر فرزند عبد اللَّه فرزند عمر فرزند شوذب كه نقل كرد بما محمد فرزند حسن فرزند زياد (يعنى نقاش) كه خبر داد بما ابو جارود مسعود فرزند محمد در رمله كه نقل نمود بما عمران فرزند هارون كه حديث كرد بما يغنم كه نقل كرد بما انس...
(۳) ۲۰۴- و خبر داد بما عمر فرزند عبد اللَّه فرزند عمر فرزند شوذب كه نقل
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۱۶۴
كرد بما احمد فرزند عيسى كه نقل كرد بما ابراهيم فرزند محمد فرزند هيثم كه نقل كرد بما عبيد اللَّه فرزند عمر قواريرى كه حديث كرد بما يونس فرزند ارقم كه نقل كرد بما مسلم فرزند كيسان از انس....... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 ?
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_مناقب_الامام_علی_بن_ابی_طالب علیه السلام🍃🌸🌸
#بخش_سی_و_هفتم
#حديث #طاير و #سندهاى آن 🔹🌸
(۱) ۲۰۵- و خبر داد بما عمر فرزند عبد اللَّه گفت: نقل كرد بمن عيسى فرزند محمد فرزند احمد فرزند جريح يعنى طومارى كه نقل كرد بما
محمد فرزند عبد اللَّه فرزند سليمان كه نقل كرد بما حسن فرزند حماد كه نقل كرد بما مسهر فرزند عبد الملك از عيسى فرزند عمر از سدى...
(۲) ۲۰۶- و خبر داد بما عمر فرزند عبد اللَّه كه نقل كرد بما احمد فرزند محمد فرزند عبد اللَّه فرزند زياد كه نقل كرد بما احمد فرزند حسن كه حديث كرد بما حسن فرزند حماد كه نقل كرد بما مسهر فرزند عبد الملك فرزند سلع همدانى از عيسى فرزند عمر از اسماعيل سدى...
(۳) ۲۰۷- و خبر داد بما عمر فرزند عبد اللَّه كه خبر داد بما پدرم «خدا او را رحمت كند» كه حديث كرد بما احمد فرزند عمار كه نقل كرد بما قطن فرزند نسير ذراع ابو عباد كه حديث كرد بما جعفر و او فرزند سليمان ضبعى است كه نقل كرد بما عبد اللَّه فرزند مثنى از عبد اللَّه فرزند انس از انس...
(۴) ۲۰۸- و خبر داد بما (ابو) عبد اللَّه فرزند عمر كه نقل كرد بما محمد فرزند اسحاق سوسى كه حديث كرد بما حسين فرزند اسحاق دقيقى كه نقل كرد بما بشر فرزند هلال كه نقل كرد بما جعفر فرزند سليمان از عبد اللَّه فرزند مثنى فرزند عبد اللَّه از عبد اللَّه فرزند انس گفت: كه انس گفت...
(۵) ۲۰۹- و خبر داد بما عمر فرزند عبد اللَّه كه نقل كرد بما محمد فرزند عثمان فرزند سمعان معدل كه حديث كرد بما اسلم فرزند سهل كه نقل نمود بما وهب فرزند بقية كه خبر داد بما اسحاق فرزند يوسف ازرق از عبد الملك فرزند ابو سليمان از انس بن مالك...
ترجمه
مناقب ابن المغازلي، ص: ۱۶۵
(۱) ۲۱۰- و خبر داد بما عمر فرزند عبد اللَّه كه نقل كرد بما ابراهيم فرزند محمد كه نقل نمود بما صالح فرزند مسمار كه نقل كرد بما ابن ابى فديك از حسن فرزند عبد اللَّه از نافع از انس بن مالك.
(۲) ۲۱۱- و خبر داد بما عمر فرزند عبد اللَّه كه نقل كرد بما محمد فرزند يونس فرزند حسين كه حديث كرد بما ابو جعفر حسن فرزند على فرزند وليد فسوى كه نقل كرد بما ابراهيم فرزند مهدى مصيصى كه نقل كرد بما على فرزند مسهر از مسلم ابو عبد اللَّه از انس بن مالك.
(۳) ۲۱۲- و خبر داد بما عمر فرزند عبد اللَّه كه نقل كرد بما محمد فرزند حسن فرزند زياد كه نقل كرد بما احمد فرزند روح مروزى در مروز كه حديث كرد بما علاء فرزند عمران كه نقل كرد بما خالد فرزند عبيد گفت: انس بن مالك گفت:
در اين ميان روزى درب خانه پيامبر (ص) بودم، آنگاه مردى با طبقى پوشيده آمد و گفت آيا اجازه هست؟
گفتم: آرى، طبق را كه در او مرغ بريانى بود پيش پيامبر (ص) گذاشت، و گفت: اى پيامبر خدا دوست دارم كه شكمت را از اين سير كنى، گفت: او را بپوشان، بعد دستهايش را بلند كرده و گفت: خدايا محبوبترين خلق خود را پيش من بفرست با من در اين غذا نزاع بنمايد.
انس گفت: زمانى كه اينسخن را شنيدم گفتم: خدايا اين دعا را در حق مردى از انصار قرار بده، در آن حال بيرون آمدم و مردى از انصار را جستجو مى كردم، در اين ميان همان طور ميگشتم، كه
ناگاه على (ع) وارد شد و گفت آيا اجازه هست؟
گفتم، نه.
و بجز حسد چيزى مرا بر اين كار وانمى داشت، على برگشت، و من براست و چپ نگاه مى كردم آيا كسى از انصار هست پيدا نكردم، بعد على برگشت و گفت:
آيا اجازه هست؟
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۱۶۶
(۱) گفتم: نه برگرد، باز بطرف راست و چپ مى نگريستم و هيچ كس از انصار نبود، آنگاه على برگشت، و فرمود: آيا اجازه هست؟ آنگاه پيامبر (ص) صدا زد و فرمود: بر او اجازه بده، پس على (ع) وارد شد، با پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در آن غذا منازعه ميكرد، در همان روز محبت و دوستى على در قلب من ثابت شده و جا گرفت.
عمر فرزند عبد اللَّه گفت: اين لفظ نقاش است در حديث مروزى. و در حديث محمد فرزند يونس اين طور است: انس گفت: نزد پيامبر خدا (ص) مرغ بريانى به عنوان هديه آورده شده بود، او را پيش خود گذاشته و فرمود: خدايا كسى را كه تو و من دوست مى داريم بر من برسان، پس على آمد و حديث را تا آخر ذكر نموده است.
(و در نسخه اى كه از روى آن اين نسخه را نقل كردم در ورقه اى كه متصل بدفترچه بود چيزيست كه لفظش اينست (و از آخر كتاب: اين خبر از اخبار طير است باو لاحق كرديم).
ابن مغازلى گفت: خبر داد بما ابو طالب محمد فرزند على فرزند محمد فرزند بيع بغدادى (خدا او را رحمت كند) كه در واسط بر ما وارد شده بود خبر داد بما ابو عبد اللَّه محمد فرزند بكران گفت: حديث كرد بما حسين فرزند اسماعيل محاملى