🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_صد_و_هشتاد_و_چهارم🔹🔸
#پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در روز #خيبر فرمود: به #راستى كه #على عليه السّلام #خدا و #رسول را #دوست مى دارد و #خدا و #رسول هم او را #دوست مى دارند 🌸🌺🌺
مؤلف گويد:📚 اين روايت را «امام احمد» در [مسند ۲/ ۳۸۴] و «ابو داود طيالسى» در [مسند ۱۰/ ۳۲۰] و «ابن سعد» در [طبقات ۲/ قسم ۱/ ۸۰] و «متّقى» در [كنز العمال ۵/ ۲۸۵] و گفته است كه «ابن جرير» اين روايت را آورده است و در [۶/ ۳۹۳] مى گويد: «ابن منده» در «تاريخ اصفهان» به اين حديث اشاره كرده است و «نسائى» در [خصايص ص ۶] با
چهار طريق و «خطيب بغدادى» در [تاريخ ۸/ ۵] به مختصرى از آن اكتفا كرده است.
(۱) [همان كتاب] در كتاب «فضائل الصحابه» در باب بخشى از فضائل على بن ابيطالب عليه السّلام، به سند خود، از «عامر بن سعد بن ابى وقّاص» از پدرش روايت مى كند كه «معاوية» از «سعد»، پرسيد: چرا ابو تراب را سبّ نمى كنى؟ در پاسخ گفت: بخاطر سه خصلت پسنديده اى است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله براى او ذكر كرده است و براى همين است كه من هيچگاه به سبّ او نمى پردازم و اطمينان دارم كه هر گاه داراى يكى از آن خصال بودم، براى من ارزنده تر بود از شتران سرخ مو! هنگامى كه در يكى از جنگها، على عليه السّلام را بجاى خود گذاشت- على عليه السّلام كه چنان انتظارى نداشت- عرض كرد: يا رسول الله! مرا با زنان و كودكان باقى مى گذارى؟! پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: آيا خرسند نيستى از اينكه منزلت تو در پيشگاه من، برابر با منزلت هارون عليه السّلام در پيشگاه موسى عليه السّلام باشد؛ در روز خيبر از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم مى فرمود: بدون شك، پرچم را در اختيار پرچمدارى در مى آورم كه خدا و رسول را دوست مى دارد، و خدا و رسول هم او را دوست مى دارند. ما همه خود را براى اين افتخار آماده كرده بوديم كه بر خلاف انتظار همه ما، دستور داد على عليه السّلام را بحضور بياورند. در آن روز على عليه السّلام به درد چشم مبتلا بود. آب دهان مباركش را در ديدگانش ريخت و پرچم را در اختيار او گذاشت. و خداى تعالى خيبر را به كف با كفايت على عليه السّلام مفتوح ساخت؛ هنگامى كه آيه مباهله نازل شد، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله، على و فاطمه و حسن و حسين- عليهم السّلام- را بحضور طلبيد و همراه آنان به محل مباهله تشريف فرما شد و فرمود: پروردگارا! اينان اهل بيت من اند. مؤلف گويد: حديث مورد بحث را «ترمذى» در 📚[صحيح ۲/ ۳۰۰] در ضمن مناقب حضرت مولا على عليه السّلام، و «نسائى» هم در [خصائص ص ۴] نقل كرده و بجاى آيه مباهله، آيه تطهير را ذكر كرده و در صفحه ۱۶ تقديم و تأخيرى در الفاظ حديث نموده است و «📚امام احمد» در [۱/ ۱۸۵] با اندك اختلافى به ذكر آن پرداخته است
(۱) و «متّقى» در [كنز العمال ۶/ ۴۰۵] و بار ديگر در همان مجلد و در همان صفحه، مختصرى از آنرا متذكر شده است و مى از «سعد» روايت مى كند كه هر گاه ارّه بر سرم بگذارند و مرا به سبّ على عليه السّلام وادارند، هرگز به سبّ آن حضرت اقدام نمى كنم!! و اين بدان جهت است كه ويژگيهاى على عليه السّلام را از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيده ام. اين روايت را «ابن ابى شيبه» و «ابن مخلد» نقل كرده اند.
(۲) 📚[صحيح ترمذى ۱/ ۲۱۸] به سند خود، از «براء» روايت كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله براى از پاى در آوردن دشمنان دو لشكر آماده كرد، فرماندهى يكى از دو لشكر را به عهده على بن ابيطالب عليه السّلام و ديگرى را به عهده «خالد بن وليد» گذاشت و فرمود: هر گاه جنگى اتفاق افتاد، على عليه السّلام فرماندهى همگان را به عهده مى گيرد و هر دو لشكر تحت فرمانش خواهند بود. على عليه السّلام قلعه اى را فتح كرد و از ميان اسيران، كنيزى را براى خود برگزيد. «خالد» نامه شكوه آميزى به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نوشت و آن نامه را به من داد تا به عرض رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تقديم بدارم. نامه را گرفته از لشكرگاه به مدينه رفتم. پس از آنكه مضمون نامه به اطلاع رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رسيد، رنگ از صورت مباركش پريد و فرمود: چه گمان مى برى به مردى كه خدا و رسول را دوست مى دارد، و خدا و رسول هم او را دوست مى دارند. در آن حال گفتم: از غضب خدا و رسول به حق تعالى پناه مى برم. آنگاه پوزش خواستم كه من بى تقصيرم (مأمور و معذورم) رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پاسخى نداد.
«ترمذى» گفته كه در اين رابطه هم حديثى از پسر «عمر» روايت شده است...... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫