✨﷽✨
♥️نادِ عَلیّاً مَظهَرَ العَجائِب تَجِدهُ عَوْناً لَکَ فِی النَّوائِب لی اِلَی اللهِ حاجَتی وَ عَلَیهِ مُعَوَّلی کُلَّما اَمَرتَهُ وَ رَمَیتُ مُنقَضی فی ظِلِّ اللهِ وَ یُضِلِلِ اللهُ لی اَدعُوکَ کُلَّ هَمٍّ وَ غَمٍّ سَیَنجَلی بِعَظَمَتِکَ یا اللهُ بِنُبُوَّتِکَ یا مُحَمَّدُ بِوَلایَتِکَ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ اَدرِکنی بِحَقِّ لُطفِکَ الخَفیِّ اللهُ اَکبَرُ اَنَا مِن شَرِّ اَعدائِکَ بَرِیءٌ اللهُ صَمَدی مِن عِندِکَ مَدَدی وَ عَلَیکَ مُعتَمِدی بِحَقِّ إِیّاکَ نَعبُدُ وَ إِیّاکَ نَستَعینُ یا اَبَا الغَیْثِ اَغِثْنی یا اَبَاالحَسَنَیْنِ اَدْرِکنی یاسَیفَ اللهِ اَدرِکنی یا بابَ اللهِ اَدرِکنی یاحُجَّةَ اللهِ اَدرِکنی یا وَلِیَّ اللهِ اَدرِکنی بِحَقِّ لُطفِکَ الخَفیِّ یا قَهّارُ تَقَهَّرْتَ بِالقَهرِ وَ القَهرُ فی قَهرِ قَهرِکَ یا قَهّارُ یا قاهِرَ العَدُوِّ یا والِیَ الوَلِیِّ یا مَظْهَرَ العَجائِبِ یا مُرتَضی عَلِیٌّ رَمَیْتَ مَن بَغی عَلَیَّ بِسَهمِ اللهِ وَ سَیفِ اللهِ الْقاتِلِ اُفَوِّضُ اَمری اِلَی اللهِ اِنَّ اللهَ بَصَیرٌ بِالْعِبادِ وَ اِلهُکُم اِلهٌ واحِدٌ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحمنُ الرَّحیم اَدرِکنی یا غیاثَ المُستَغیثینَ یا دَلیلَ المُتَحَیِّرِینَ یا اَمانَ الخائِفینَ یا مُعینَ المُتَوَکِّلینَ یا رَاحِمَ المَساکینَ یا اِلهَ العالَمَینَ بِرَحمَتِکَ وَ صَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ الِهِ اَجمَعینَ وَ الحَمدُ للِهِ رَبِّ العالَمینَ.
#اللھمعجللولیکالفرج 🌹
#ختم_نادعلی
🥀 @yaade_shohadaa
"﷽"
سلام امام زمانم♥️
💚تار و پود وجودم با
اکسیر مهر شما عجین شده
و قلبم در هر تپش،
نام و یاد معطرتان را
در رگ های یخ زده ام
به جریان میاندازد
و زنده ام میدارد
🥀 @yaade_shohadaa
🍂بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟!
🥀غنچهی نشکفته شهید "جمیل نجم الدین نجم"
💔 «جمیل نجم الدین نجم» پسر بچه فلسطینی بود که در حمله سه روزه اخیر رژیم صهیونیستی (مردادماه) به نوار غزه به شدت مجروح شد و به شهادت رسید.
♦️تلاوت سوره ی «کوثر» هدیه به غنچهی نشکفته شهید "جمیل نجم الدین نجم"
#شهدای_کودک
#دهمینچلهتوسلبهشهدا
#روز چهلم
🥀 @yaade_shohadaa
#عروج_عاشقانه
🥀« ۲۲ دی ماه»
🌹زندگی زیباست؛ شهادت زیباتر🌹
💔 ایشان دانشجویان نخستین دوره دکترای فیزیک در داخل ایران و نخستین شخصی بود که در ایران دکترای خود را در فیزیک دریافت کرده است.
وی دهها مقاله در «آی اس آی» (ISI) منتشر کرد و یکی از اولین دانشجویان پسادکترا در پژوهشگاه دانشهای بنیادی بود.
در سن ۵۰ سالگی، به هنگام خروج از منزل بر اثر انفجار یک بمب کنترل از راه دور ترور شد و به درجه رفیع شهادت رسید.
♦️هدیه به روح شهید بزرگوار مسعود علیمحمدی «صلوات»
#شهید_ترور
🥀 @yaade_shohadaa
#معرفی_کتاب
📚حکایت زمستان
📖 در کتاب «خط مقدم» ، نوشته فائضه غفار حدادی و محمدحسین پیکانی روایتی داستانی و مستند از تشکیل یگان موشکی ایران با محوریت زندگی شهید حسن طهرانی مقدم میخوانید. این کتاب در هفدهمین دورهٔ انتخاب بهترین کتاب دفاعمقدس، برگزیده شده است.
در این کتاب که نگارش آن بیش از یک سال طول کشیده است، مراحل تشکیل یگان موشکی ایران را از نقطه مبدا تا تشکیل خطهای متعدد آن در جایجای ایران و منطقه خواهید خواند.
شهید حسن طهرانی مقدم یکی از فرماندهان سپاه پاسداران بود که در جنگ ایران و عراق وظایف مهمی را بر عهده داشت. او در سال ۱۳۹۰ بر اثر انفجار زاغه مهمات در پادگان مدرس از دنیا رفت. در این کتاب فائضه حداد مجموعهای از مصاحبهها و اسناد مختلف را جمعآوری کرده تا برشی از زندگی شهید طهرانی مقدم را روایت کند. در این روایت مجموعه اقدامات حسن طهرانی مقدم در سالهای ۶۳ تا ۶۵ برای تشکیل یگان موشکی را میخوانیم.
#شهید_القدس
#کرمان_تسلیت
🥀 @yaade_shohadaa
#برشی_از_یک_کتاب
#خط_مقدم
🥀جمعه جشن تشرین بود. داخل چمن زردشدهٔ زمین فوتبال یک زمین والیبال درست کرده بودند و صندلیهایی که در چندین ردیف دورش چیده بودند، از افراد گروهانها و گردآانهای تیپ ۱۵۵ و ۱۵۶ موشکی سوریه پر شده بود. جایگاه عریض و طویلی هم در قسمت بالای زمین برای سخنرانی درست کرده بودند که با گلهای مصنوعی و عکس حافظ اسد و پرچم سوریه تزیین شده بود. پشت تریبون سخنران، یک ردیف مبل چیده شده بود که جایگاه فرماندهان بود. یک ردیف صندلی هم در پشت ردیف مبل گذاشته بودند که مخصوص مهمانان ویژه بود. حسنآقا بر روی یکی از مبلهای ردیف اول مابین سرتیپ ترکی و سرلشکر عبدالقادر نشسته بود. بچهها هم روی صندلیهای ردیف دوم بودند. فرمانده یکی از گردانهای موشکی پشت تریبون گزارش میداد. حسنآقا کموبیش بعضی کلمهها و موضوع صحبتش را میفهمید، ولی بیشتر حواسش به جمعیت دورتادور زمین و مخصوصاً روسها بود. فقط هفتهشت نفر از روسها در جشن شرکت کرده بودند که در ضلع بالا و گوشهٔ سمت راست زمین نشسته بودند. همگی لباس ارتش سوریه را پوشیده بودند. بدون درجه بودن لباسشان آنها را از بقیهٔ جمعیت متمایز میکرد. رّد نگاهشان هم بیشتر از آنکه به سخنران برسد، روی ردیف دوم صندلیها و بچههای ایرانی بود. هر کسی میتوانست کنجکاوی را توی چهرهشان ببیند.
#جمعه
🥀 @yaade_shohadaa
#معرفی_فیلم
🎥فیلم سینمایی "بزرگمرد کوچک"
🎬اطلاعات فیلم:
سال تولید: ۱۳۹۰
مدتزمان فیلم: ۸۳ دقیقه
ژانر: حادثه ای_دفاع مقدس
کارگردان: صادق صادق دقیقی
نویسندگان: عبدالجبار دلدار و پروانه مرزبان
بازیگران: شبنم قلیخانی، پویا امینی، سوگل طهماسبی، حبیبالله الهیاری، پرهام دلدار و پرهام امینی
✍🏻بهنام محمدی یک نوجوان دلیر آبادانی بوده که به ورزش کشتی علاقه فراوان دارد. خانواده ی بهنام تمایل زیادی دارند که بهنام تحت نظر مربی کشتی خود “صالح” آموزش ببیند. از طرفی بهروز دوست صالح علاقه زیادی به معلم مدرسه خانم حکیمی دارد. اما در یک شب نیروهای متجاوز عراقی شهر آبادان را محاصره می کنند؛
داستان فیلم به اوایل جنگ و حمله عراق به خرمشهر باز میگردد. این فیلم به رشادتهای «شهید بهنام محمدی» اسطورۀ مقاومت ملی میپردازد. این نوجوان تنها به انگیزه دفاع از آب و خاک و ناموس، رشادتهای بسیاری را بروز داده است. او به دست نیروهای عراقی میافتد و مورد ضرب و شتم قرار میگیرد اما...»
🎭جوایز و دستاوردها:
♦️جایزه ویژه جشنواره فیلم کودک
#شهید_القدس
#کرمان_تسلیت
🥀 @yaade_shohadaa
18.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎉🎊🎉🎊🎉🎊
میلاد امام محمدباقر (علیهالسلام)
شکافنده علوم
گشاینده دروازههای دانش و
حلول ماه پر فضیلت رجب
بر شیعیان و ارادتمندان حضرتش خجسته باد☺️😍
#ماه_رجب
🥀 @yaade_shohadaa
🥀 خواندن زیارت عاشورا
💔 خواندن زیارت عاشورا شده بود کار هر روزش...
شلمچه بود که چشماش مجروح شد. کمکم بیناییش رو از دست داد، با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک نشد.
با ضبط صوت هم زیارت عاشورا گوش می داد هم روضه....
توی ماه محرم حالش خراب شد.
پدرش می گفت :
« هرروز می نشستم کنار تخت برایش
زیارت عاشورا می خواندم...اما روز عاشورا یه جور دیگه زیارت عاشورا خواندیم...
10 صبح بود که از من پرسید:
بابا! حرّ چه روزی شهید شد؟
گفتم: روز عاشورا...
گفت: دعاکن من هم امروز حٌرّ امام حسین بشم...
ظهر که شد، گفت: بابا! بی قرارم... بگو مادر بیاد...
بعد هم گفت: برایم سوره ی فجر بخون،
سوره ی امام حسین (علیه السلام)...
شروع کردم به خوندن ...
به آیه «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» که رسیدم، خیلی گریه کرد..
گفت: دوباره بخوان...
۱۳ یا ۱۴ بار براش خواندم...
همین جورگریه می کرد...
هنوز سیر نشده بود، خجالت کشید دوباره اصرار کنه...
گفت: بابا! مادر نیومد؟
گفتم: نه هنوز
گفت: پس خداحافظ
قرآن رو گذاشتم روی میز برگشتم
انگار سالها بود که جون داده...
❤️🔥خاطره ای به یاد شهید محمدتقی شمس
#شهید_القدس
#مادر
🥀 @yaade_shohadaa