eitaa logo
یادِ شهدا
1.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
2 فایل
مقام معظم رهبری: ✍🏻گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست.‌ 💌این یک دعوت از طرف شهداست؛ #شهدا تو رفاقت سنگ تموم می‌ذارن...♥️ ♥️#شهدا مدیون هیچکس نمی‌مونن! ادمین کانال @yade_shoohada
مشاهده در ایتا
دانلود
📚حکایت زمستان 📖 در کتاب «خط مقدم» ، نوشته فائضه غفار حدادی و محمدحسین پیکانی روایتی داستانی و مستند از تشکیل یگان موشکی ایران با محوریت زندگی شهید حسن طهرانی مقدم می‌خوانید. این کتاب در  هفدهمین دورهٔ انتخاب بهترین کتاب دفاع‌مقدس، برگزیده شده است. در این کتاب که نگارش آن بیش از یک سال طول کشیده است، مراحل تشکیل یگان موشکی ایران را از نقطه مبدا تا تشکیل خط‌های متعدد آن در جای‌جای ایران و منطقه خواهید خواند. شهید حسن طهرانی مقدم یکی از فرماندهان سپاه پاسداران بود که در جنگ ایران و عراق وظایف مهمی را بر عهده داشت. او در سال ۱۳۹۰ بر اثر انفجار زاغه مهمات در پادگان مدرس از دنیا رفت. در این کتاب فائضه حداد مجموعه‌ای از مصاحبه‌ها و اسناد مختلف را جمع‌آوری کرده تا برشی از زندگی شهید طهرانی مقدم را روایت کند. در این روایت مجموعه اقدامات حسن طهرانی مقدم در سال‌های ۶۳ تا ۶۵ برای تشکیل یگان موشکی را می‌خوانیم.  🥀 @yaade_shohadaa
🎥فیلم سینمایی "بزرگمرد کوچک" 🎬اطلاعات فیلم: سال تولید: ۱۳۹۰ مدت‌زمان فیلم: ۸۳ دقیقه ژانر: حادثه ای_دفاع مقدس کارگردان: صادق صادق دقیقی نویسندگان: عبدالجبار دلدار و پروانه مرزبان بازیگران: شبنم قلی‌خانی، پویا امینی، سوگل طهماسبی، حبیب‌الله الهیاری، پرهام دلدار و پرهام امینی ✍🏻بهنام محمدی یک نوجوان دلیر آبادانی بوده که به ورزش کشتی علاقه فراوان دارد. خانواده ی بهنام تمایل زیادی دارند که بهنام تحت نظر مربی کشتی خود “صالح” آموزش ببیند. از طرفی بهروز دوست صالح علاقه زیادی به معلم مدرسه خانم حکیمی دارد. اما در یک شب نیروهای متجاوز عراقی شهر آبادان را محاصره می کنند؛ داستان فیلم به اوایل جنگ و حمله عراق به خرمشهر باز می‌گردد. این فیلم به رشادتهای «شهید بهنام محمدی» اسطورۀ مقاومت ملی می‌پردازد. این نوجوان تنها به انگیزه دفاع از آب و خاک و ناموس، رشادت‌‌های بسیاری را بروز داده است. او به دست نیروهای عراقی می‌افتد و مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد اما...» 🎭جوایز و دستاوردها: ♦️جایزه ویژه جشنواره فیلم کودک 🥀 @yaade_shohadaa
🥀 خواندن زیارت عاشورا 💔 خواندن زیارت عاشورا شده بود کار هر روزش... شلمچه بود که چشماش مجروح شد. کم‌کم  بیناییش رو از دست داد، با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک نشد. با ضبط صوت هم زیارت عاشورا گوش می داد هم روضه.... توی ماه محرم حالش خراب شد. پدرش می گفت : « هرروز می نشستم کنار تخت برایش زیارت عاشورا می خواندم...اما روز عاشورا یه جور دیگه زیارت عاشورا خواندیم... 10 صبح بود که از من پرسید: بابا! حرّ چه روزی شهید شد؟ گفتم: روز عاشورا... گفت: دعاکن من هم امروز حٌرّ امام حسین بشم... ظهر که شد، گفت: بابا! بی قرارم... بگو مادر بیاد... بعد هم گفت: برایم سوره ی فجر بخون، سوره ی امام حسین (علیه السلام)... شروع کردم به خوندن ... به آیه «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» که رسیدم، خیلی گریه کرد.. گفت: دوباره بخوان... ۱۳ یا ۱۴ بار براش خواندم... همین جورگریه می کرد... هنوز سیر نشده بود، خجالت کشید دوباره اصرار کنه... گفت: بابا! مادر نیومد؟  گفتم: نه هنوز گفت: پس خداحافظ قرآن رو گذاشتم روی میز برگشتم انگار سالها بود که جون داده... ❤️‍🔥خاطره ای به یاد شهید محمدتقی شمس 🥀 @yaade_shohadaa
🥀 کاش... 💔 ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻧﯿﻤﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺷﺐ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﯿﺌﺖ ﺑﺮمی‌گشتم ﻭ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﺟﺎﻣﻊ ﮔﻮﻫﺮﺩﺷﺖ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺰﺍﺭ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﻓﺎﺗﺤﻪﺍﯼ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ. ﺍﻭﻝ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺭﺏ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ؛ ﺍﻣﺎ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻢ، ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﺪﻡ. دیدم ﻣﺤﺴﻦ ﺗﮏ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ، ﺩﺭ ﺩﻝ ﺷﺐ، ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺰﺍﺭ ﺷﻬﺪﺍ ﺧﻠﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ می‌خواند. ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻼﻡ ﺍﺣﻮﺍﻝﭘﺮﺳﯽ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺰﺍﺣﻤﺶ ﺑﺎﺷﻢ. ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺗﻨﻬﺎﯾﺶ بگذﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﮐﺎﺵ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺪﺍ ﮐﺮﺑﻼﯾﯽ ﺑﺸﯿﻢ. ﮐﺎﺵ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺷﻬﯿﺪ ﺑﺸﯿﻢ. ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﮐﺠﺎ ﻭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﮐﺠﺎ؟» ❤️‍🔥خاطره ای به یاد شهید معزز مدافع حرم محسن کمالی 🥀 @yaade_shohadaa
🥀 رد پای محبت امام هادی (علیه‌السلام) در زندگی شهید مهدی نوروزی 💔 سال هشتاد و هشت پیش دانشگاهی بودم. در بسیج هم فعالیت می کردم. همان سال در ایام شهادت امام هادی (علیه‌السلام) مقاله ای نوشتم. آن مقاله نگاه و حسّم را به این امام عزیز عوض کرد و از آن به بعد در تمام زندگی رد پای امام هادی (علیه‌السلام) را مشاهده می کردم. سال نود و یک بود که مهدی با خواهرش آمدند خانه مان برای دیدار اول. روز شهادت امام هادی (علیه‌السلام) بود. با خودم گفتم: اگر این ازدواج پا گرفت و پسردار شدم، اسمش را می گذارم محمد هادی. مهدی هم به امام هادی خیلی علاقه داشت. به طوری که یک بار قبل از آنکه برود سامرا گفت: «حتما مرا در حرم امام هادی (علیه‌السلام) دفن کنید». دلم را به دریا زدم و گفتم: اگر روزی شهید شدی باید قبری باشد برای آرام کردن ما. که نهایتا به خاطر دل ما کوتاه آمد و قرار شد پیش پدرش دفن شود. آن اواخر که سامرا در محاصره نیروهای تکفیری قرار گرفته بود، شده بود فرمانده عملیات سامرا. آنقدر ماند پای کار سامرا و حرم عسکریین تا شهید شد. بعد از طواف توی حرم ائمه سامرا و کاظمین و کربلا و نجف آوردندش ایران. ❤️‍🔥خاطره ای به یاد شهید معزز مدافع حرم مهدی نوروزی 💔راوی: همسر شهید علیه‌السلام 🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 تفحص پیکر یک شهید با دست‌های بسته 🥀در جریان کشف پیکر شهدای دفاع مقدس، گروههای تفحص کمیته جستجوی مفقودین در ۲۲ دی ماه موفق شدند پیکر یکی از شهدای منطقه عملیاتی شرهانی را تفحص کنند. ❤️‍🔥این شهید دفاع مقدس با دست‌های بسته و با سربند «یا ثارالله» کشف شده و دارای پلاک شناسایی است. رزمندگان دفاع مقدس در منطقه شرهانی عملیات «محرم» اجرا کرده بودند. علیه‌السلام 🥀 @yaade_shohadaa
🥀 من را ببر 💔 در مستند «نامه‌ای به احمد» شهید سردار حاج قاسم سلیمانی در پاسخ به سؤالی مبنی بر این‌که اگر بخواهد به همرزم شهیدش سردار فاتح خرمشهر حاج احمد کاظمی حرف یا نامه‌ای بنویسد چه می‌گوید. این شهید والامقام این‌گونه می‌گوید: «من همیشه به احمد (شهید احمد کاظمی) می‌گفتم «الهی دردت بخوره تو سرم»، اصطلاح من بود نسبت به احمد، دورت بگردم. من دلم می‌خواست واقعاً، آن‌چه مکنونات قلبی من است. از خدا این رو می‌خوام که خدا هر چه سریعتر به او ملحق کند. به او اگر بنویسم، این را خواهم نوشت من را ببر....» ❤️‍🔥خاطره ای به یاد سردار دل‌ها، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و سردار شهید فرمانده حاج احمد کاظمی علیه‌السلام 🥀 @yaade_shohadaa
🥀 آرزوها... 💔 شهدا چه آرزوهای قشنگی می کردن و چقد زیبا اجابت می شد... 💔حاج احمد آرزو کرده بود: "بدست شقی ترین انسانهای روی زمین یعنی اسرائیلی ها کشته بشم" و حالا دست اونهاست... 💔حاج همت از خدا خواسته بود: "مثل مولایم بدون سر وارد بهشت بشم" ترکش خمپاره سرش رو برد... 💔اوستا برونسی همیشه می گفت: "دوست دارم مثل حضرت زهرا گمنام باشم" سالها پیکرش مفقود بود... . 💔آقا مهدی باکری می گفت از خدا خواستم: "بدنم حتی یک وجب از خاک زمین رو اشغال نکنه" آب دجله او رو برای همیشه با خودش برد... 💔حاج آقا ابوترابی در مسیر پیاده روی مشهد می گفت آرزو دارم: "در جاده عشق (مشهد) از دنیا برم" تو همون مسیر خدا بردش و روز شهادت امام رضا در جوار امام رضا دفن شد... ❤️‍🔥اللهم اجعل مماتی شهادة فی سبیلک... 💚اللهم عجل لولیک الفرج ان شاءالله💚 🥀 @yaade_shohadaa
📚تنها گریه کن 📖 در کتاب «تنها گریه کن» ، تصویری کوتاه و مختصر اما پر معنا از یک عمر زندگی و فرمانبری و ولایت‌پذیری زنی را می‌خوانید که فرزندش را فدای پابرجا ماندن و استقلال این سرزمین نمود و خودش نیز در راه اسلام و انقلاب از هر چه در توان داشت فروگذار نکرد. شاید خاطرات مادران شهدا و عاشقانه‌های آنها یکی از جذاب‌ترین و دلنشین‌‌ترین أآثار در حوزه دفاع مقدس باشد. زیرا مربوط به مادرانی است که در جنگی هشت ساله سهم داشتند سهمی که بدون هیچ چشم‌داشتی آن را بخشیدند و سالیان سال بی‌صدا در سوگ عزیزشان گریه کردند. حالا که چهل سال از آن سال‌ها می‌گذرد این خاطرات بازهم خواندنی است. اشرف السادات منتظری مادر شهید محمد معماریان که عاشقانه و خالصانه برای فرزندان این سرزمین از جان و دل مایه می‌گذاشت. بخشی از این کتاب به مبارزات انقلابی خانم منتظر یدر قم و تهران می‌پردازد و نمایی کلی از سیمای زنی مجاهد را نشان می دهد که نقشی پررنگ و ستودنی در پیرزوی انقلاب داشت. بخش دوم کتاب به خاطرات مادر از زمان جنگ اختصاص دارد و شهادت فرزند دلبندش محمد و همچنین فعالیت‌های این مادر برومند پس از جنگ و مشارکت‌های سازنده‌اش در کارهای خیر مردمی و اجتماعی. 🥀 @yaade_shohadaa