🌎 تولد در سائوپائولو
قسمت:1⃣1⃣
🔷وقتی وارد قم شدیم با صحنههای عجیبی روبرو شدم که تا به حال در زندگیام ندیدهبودم.طرز رانندگی ایرانیها خیلی متفاوت بود.انگار دسته جمعی از دست پلیس فرار میکردند.هرچه دنبال کمربند گشتم،پیدا نکردم.میخواستم از ترسم زیر صندلی بروم و کف ماشین بنشینم.🍃
🔹مات و مبهوت موتور سیکلتی را دیدم که پنج نفری روی آن نشستهبودند و هیچ کلاه ایمنی نداشتند.گفتم:یاحسین....🍃
🔹در برزیل دو نفر بیشتر نمیتوانند روی موتور بنشینند.اما آن روز من به مهارت ایرانیها در رانندگی پی بردم.چون با این وضع کسی تصادف نکرده و ما به سلامت به مقصد رسیدیم.🍃
🔷بالاخره توانستم با یک گروه تایلندی که آنها هم انگلیسی بلد بودند،به زیارت بروم.در یکی از صحنها نشستیم.آنها گفتند برو زیارت کن و برگرد همینجا.🍃
🔹با خودم گفتم چطور زیارت کنم؟از کجا باید شروع کنم؟دیدم بقیه از روی یک کتاب میخوانند.من هم یکی از کتابها را برداشتم و زیارت حضرتمعصومه(س) را خواندم و شروع کردم به راه رفتن.🍃
🔹به جایی از حرم رسیدم که خیلی شلوغ بود.رفتم جلو ببینم چه خبر است.آنجا یک پنجره فلزی بود که همه سعی داشتند به آن دست بزنند.از خانمی که کنارم ایستاده بود پرسیدم چه خبر است؟خدا را شکر کمی انگلیسی بلد بود.گفت:این ضریح حضرتمعصومه(س) است یعنی جایی که بدن مطهر ایشان دفن است.🍃
🔹انگشتانم را در پنجرههای ضریح قفل کردم.اشک میریختم و یاد کسانی که آرزو داشتند اینجا باشند افتادم.
از حضرتمعصومه(س) خواستم به من کمک کند در راهی که شروع کردهام موفق باشم.🍃
🔷من در کمال ناباوری ساکن شهر قم در ایران شدم.هروقت در راهرو خوابگاه قدم برمیداشتم و هرگاه مسیر مدرسه را طی میکردم.هروقت گنبد مسجدی میدیدم یا صدای اذانی میشنیدم،وجودم پر از عشق میشد.گاهی فکر میکردم خواب میبینم.🍃
🔹یکروز بعد از ورودم به خوابگاه،اعلام کردند که شب قرار است به مسجد جمکران برویم .بیصبرانه منتظر چنین روزی بودم.تصویر مسجد جمکران را در اینترنت دیدهبودم و دربارهاش خواندهبودم.خوشحالیام به خاطر حضور در ایران با این خبر تکمیل شد.انگاری روی ابرها قدم میزدم.🍃
🔹وقتی اتوبوس وارد خیابانی شد که انتهایش به مسجد جمکران میرسید،بچهها شروع کردند به خواندن دعای فرج.بغض گلویم را گرفتهبود.وقتی با آنها زمزمه میکردم،پلک نمیزدم.نمیخواستم حتی یک لحظه از دیدن تصویر مقابلم محروم شوم.🍃
🔷وارد مسجد که شدم،دست راستم را روی سرم گذاشتم و سلام دادم.بغضم تبدیل به دانههای اشک شدهبود.همه باهم دعای توسل خواندیم.همهجای مسجد را دیدم.🍃
🔹وارد یکی از فروشگاههای اطراف مسجد شدم و یک عکس بزرگ از مسجد جمکران خریدم.آن را کنار تختخوابم در خوابگاه چسباندم که هروقت دلم تنگ شد،نگاهش کنم.🍃
🔹هر پنجشنبه ،بچههای جامعهالمصطفی را به جمکران میبردند،ولی من دوست داشتم بیشتر آنجا بروم.خیلی به حال ساکنان قم غبطه میخوردم.که هر موقع بخواهند به زیارت حضرتمعصومه(س) و مسجد جمکران میروند.🍃
🔷یک هفته از ورودم به ایران گذشت که شروع کردم به یادگیری زبان فارسی.در زبان پرتغالی و همچنین انگلیسی بر خلاف فارسی،فعل اول جمله میآید.قرار دادن فعل در انتهای جمله برایم خیلی سخت بود.بالاخره کمکم توانستم زبان فارسی را یاد بگیرم.🍃
🔹مدتی که گذشت یاد گرفتم به تنهایی حرم حضرتمعصومه(س) بروم.هم آدرسها را تا حدودی میفهمیدم و هم فارسی را خوب یاد گرفتهبودم.ولی هنوز موضوع #تعارفکردن برایم نامفهوم بود.سوار تاکسی شدم.موقع پیاده شدن،قبل از اینکه پول را به راننده بدهم گفت: #قابلیندارد🍃
🔹پول را در کیفم گذاشتم و گفتم: خیلی ممنون و پیاده شدم.راننده گفت: خانم کجا؟ پول را بده!!!
گفتم: مگر نگفتی نمیخواهد؟گفت: من تعارف کردم.از آن روز تعارف کردن را یاد گرفتم و هرچند وقت یکبار با یک اصطلاح جدید تعارف آشنا میشدم.🍃
ادامه دارد...
#من_یک_مسلمانم
🥀 @yaade_shohadaa
🥀 مثل همین پیرزن...
💔وقتی رسیدیم شهر ابوغریب، داعش به آنجا حمله کرده بود.
پیرزنی را مضطرب و نالان دیدم که خطاب به داعشیها میگفت: «بکشید، پسرم قاسم میآید.»
چند دقیقهای نشستیم کنارش و از درد دلهایش پرسیدیم. میخواستیم از پسرش قاسم بپرسیم.
❤️🔥در بین صحبتهایش فهمیدیم منظور، حاج قاسم سلیمانی است.
💔حاج قاسم شیعه بود؛ اما جای خودش را در دل خیلی از عراقیها باز کرده بود. مثل همین پیرزن ابوغریبی سنی مذهب.
🥀خاطره ای به یاد سردار دلها، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
#یحیی_سنوار
#سید_حسن_نصرالله
#وعده_صادق
🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺میلاد زینب کبری (س) مظهر
لطافت و رحمت
قامت سبز ایستادگی
نهال بارور صبر و تحمل
سلالهی عفت و پاکدامنی
سرود زیبای حمایت از امامت
شعر بلند ایمان و یقین
و آیینه صراحت بیان
بر شما همراهان بزرگوار مبارک باد.
#یحیی_سنوار
#سید_حسن_نصرالله
#وعده_صادق
🥀 @yaade_shohadaa
💔من یک خلبان هستم. سالها از بیتالمال برایم هزینه کردهاند تا به اینجا رسیدهام. حال وظیفه دارم که دینم را ادا کنم. مگر نه اینکه همواره آرزو کردهایم که ای کاش در واقعه عاشورا میبودیم و فرزند زهرا (سلاماللهعلیه) را یاری میکردیم؟
✍🏻فرازی از وصیتنامه شهید علیرضا یاسینی
#رفیق_شهید
#وعده_صادق
#ایران
🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚امروز روز ولادت بانویی است که توانست عشق و عقل را به هم پیوند بزند، بیآنکه هیچ یک فدای دیگری شود.
بانویی که برادر را در هیچ شرایطی رها نکرد و عشق خواهرانه را سالها بذل و بخشش نمود.
در انتهای راه عشق را با عقل خویش کامل نمود و با کمک عقل مشعل هدایت را روشن نگاه داشت.
«ولادت عقیله بنی هاشم و زینب کبری بر عاشقان و شیفتگان امامت و ولایت مبارک باد.»
#یحیی_سنوار
#سید_حسن_نصرالله
#وعده_صادق
🥀 @yaade_shohadaa
#عروج_عاشقانه
🥀«۱۷ آبان ماه»
🌹زندگی زیباست؛ شهادت زیباتر🌹
💔 شهید حمید احسانی از مدافعین حرم لشکر فاطمیون در ۱۸ سالگی ازدواج کرد و وقتی دخترش نادیا ۸ ماهه بود به جبهه حق علیه باطل در سوریه اعزام شد.
شهید احسانی از اولین شهدای مدافع حرم حضرت زینب س در سال ۱۳۹۲ در سوریه بود و در اولین جشن تولد دخترش خبر شهادت او به خانواده اش داده شد.
♦️هدیه به روح شهید بزرگوار حمید احسانی «صلوات»
#شهید_مدافع_حرم
🥀 @yaade_shohadaa
🥀شهید سیدحسن نصرالله: ما از این شهید یاد گرفتیم...
❤️🔥شهیده والامقام «معصومه کرباسی»
💔شهیده معصومه کرباسی از مدیران رسانهی رسمی استاد شجاعی در «بخش تایملاین عربی» بوده و در تمام این سالها لحظهای از مجاهدت رسانهای در رصد و تولید و انتشار اخبار و محتوا غافل نشدند.
خصوصاً در جریان طوفانالأقصی و تأسیس کانال جهانخبر (صفحه خبری رسانه منتظر) از پیشگامان رصد اخبار بینالملل در بخش عربی بوده و در آغاز فعالیت این صفحه و انتشار گسترده آن در تایم لاین عربی، نقش بسیار بسیار مؤثری ایفا نمودند.
شهیده معصومه کرباسی، شهروند ایرانی که همراه با همسر لبنانی خود دکتر رضا عواضه فارغ التحصیل دانشگاه تهران و از برترین اساتید حوزه لینوکس در جهان، در شمال بیروت ترور و به شهادت رسید.
ظهر ۲۸ مهرماه، پهپاد ارتش تروریستی اسرائیل در تروری هدفمند سرنشینان یک خودرو در شهر جونیه، شمال بیروت را هدف قرار داد و معصومه کرباسی به همراه همسرش رضا عواضه که شهروند لبنانی بود، به شهادت رسیدند.
پهپاد رژیم صهیونیستی ابتدا موشکی به سمت این خودرو شلیک می کند که به کنار خودرو اصابت میکند، پس از این حمله رضا عواضه، همسرش را از خودرو بیرون می آورد، اما در شلیک دوم پهپاد هر دو نفر به شهادت می رسند.
♦️قرائت «آیتالکرسی» هدیه به روح مطهرش.
#شهید_قدس
#هفدهمینچلهتوسلبهشهدا
#روز دهم
🥀 @yaade_shohadaa
🌎 تولد در سائوپائولو
قسمت: 2⃣1⃣
🔶چند ماه از ورودم به ایران گذشتهبود که خبری شنیدم.بهترین اتفاقی که میتوانست برایم رخ هد دهد.مسئولان خوابگاه اعلام کردند قرار است برای زیارت اربعین به کربلا برویم.اسمم را برای این سفر نوشتم.اما دائم با خودم میگفتم: تا گنبد حرم امامحسین(ع) را ندیدهای باور نکن.اینقدر همهچیز رویایی بود.که سخت میتوانستم باور کنم.این در صورتی بود که من هنوز مشهد نرفته بودم و امامی که در ایران بود را زیارت نکردهبودم.
🔶تا مرز با قطار رفتیم.وارد منطقهای بیابانی شدیم و مقدار کمی پیاده رفتیم.من آنجا حس عجیبی داشتم.انگار همهمهای در فضا پیچیده بود که از یک جنگ در سالهای قبل خبر میداد.جنگی شبیه روز عاشورا.
انگار فرشتهها سالها قبل در این مکان پرواز کردهبودند و هنوز رد بالزدنهایشان در آسمان آنجا دیده میشد.اسم آن منطقه را پرسیدم.گفتند: اینجا #شلمچه هست.
وارد کشور عراق شدیم.من در عراق بیشتر از برزیل که کشور خودم بود،احساس امنیت میکردم و این حس در ایران چندین برابر بود.
🔶باورم نمیشد در یک کشور اسلامی دیگر،آن هم کشوری شیعه هستم.به نخلها نگاه میکردم و به گذشته فکر میکردم.
روزی که آمریکا به عراق حمله کرد.ما در برزیل تصاویر جنگ را میدیدیم و من در دلم حق را به آمریکا،کشور مورد علاقه و رویای زندگیام میدادم.
به پیروزیاش امیدوار بودم و حتی یک درصد هم به بیگناهی مردم عراق فکر نمیکردم.
ایران و عراق را دشمنان آمریکا میدانستیم و بر این اعتقاد بودم که همه دشمنان آمریکا باید نابود شود.
جایی در نزدیکی حرم امامعلی(ع) ایستاده بودم و به راههای طی کرده و راههای پیشرو فکر میکردم.به کشورهایی که روزی آرزوی نابودیشان را داشتم و حالا عاشقشان بودم.به سرنوشت خود که دست خدا آن را نقاشی کرده بود.
🔶قدم در راه کربلا گذاشتیم.من پرچم برزیل را به کولهپشتیام زدهبودم. نه برای اینکه خودنمایی کنم که من برزیلی هستم،نه، میخواستم به مردم ایران و عراق نشان بدهم که پیام امامحسین(ع) با دورترین نقطه از جهان هم رسیدهاست.مردم برزیل هم داستان کربلا را شنیدهاند و نشانههای عاشورا را فهمیدهاند.
من پیادهدوی را به نیت مادرم شروع کردم.به این امید که امامحسین(ع) او را شفا دهد.
🔶دل من تنگ شدهبود.دوست داشتم تمام راه را بدوم.صبح تا شب و شب تا صبح.نمیخواستم حتی یک لحظه را از دست بدهم.میخواستم هرچه زودتر به امامحسین(ع) برسم.به روح زندگیام به کسی که به خاطر او مسلمان شده بودم.
در مسیر پیادهروی احساس میکردم در این راه،گذشته به آینده متصل میشود.ما فقط از نجف تا کربلا نمیرفتیم.بلکه زائران انگار از امامحسین(ع) به امامزمان(عج) میرسیدند.استغاثی که به امید ختم میشد.هرچند کسی را نمیشناختم.اما هیچکس غریبه نبود.هیچکس از بقیه بالاتر یا پایینتر نبود.
🔶وقتی گنبد حرم امامحسین(ع) را دیدم.راه میرفتم و بیاختیار اشک میریختم.دستم را بالا بردم و به اولین امامی که به زیارتش آمدهبودم،سلام دادم.با دو انگشت،محکم بازویم رافشار دادم تا ببینم درد را احساس میکنم یا نه.میخواستم بدانم خوابم یا بیدار.
حرم آنقدر شلوغ بود که از همان اول از همگروهیهایم جدا شدم.ولی هیچ ترسی از گمشدن و تنهایی نداشتم.در کتابی نوشتهبود امامحسین(ع) دوست دارد اول برادرشان را زیارت کنید.
همین کار را کردم و وارد حرم حضرتعباس شدم.
آنجا یک حس عجیبی داشت یک نورانیت و معنویت غیرقابل وصف.بی اختیار گریه میکردم.
ادامه دارد...
#من_یک_مسلمانم
🥀 @yaade_shohadaa
❤️🔥شهیدی که گره گشایی میکند؛
✨به روایت مادر شهید کیومرث نوروزی: حسین وقتی که به جبهه اعزام شد، همسرش باردار بود. گفته بود:«اگر بچهمان پسر شد، اسمش را بگذارید حسین و اگر دختر شد، زینب». او در عملیات «والفجر 8» شهید شد. مدتی بعد از شهادت پسرم، دخترش «زینب» به دنیا آمد.
✨به روایت دختر شهید:
«پدرم در ایام ولادت حضرت زینب (س)، عجیب بذل و بخشش میکند».
زینب نوروزی که شش ماه پس از شهادت پدرش به دنیا آمده، میگوید:«برخی از آشنایان و مردم شهر، ماهها در انتظار شب میلاد حضرت زینب(سلام الله علیه) هستند تا در این روزها عیدی و حاجت خود را از او بگیرند.»
#رفیق_شهید
#حضرت_زینب
#امام_زمان
🥀 @yaade_shohadaa
✨یادبود شهدای مخاطبین
💔 شهید حیدر حسنی
✍🏻شهید حیدر حسنی در اراک متولد شد. او تحصیلات خود را تا مقطع سیکل ادامه داد و بعد به عضویت بسیج درآمد.
این شهید گرانقدر در اردوگاه لشگر جنوب به شهادت رسید.
مزار این شهید در قطعه 40 ردیف 118 شماره 19 بهشت زهرا (س) قرار دارد.
🥀شهید مهدی زین الدین:
هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کنید، آنها شما را نزد اباعبدالله «علیه السلام» یاد می کنند…
«هدیه به شهید بزرگوار شهید حیدر حسنی ذکر فاتحه و شاخه گل صلوات»
#شهدای_مخاطبین
#امام_زمان
🥀 @yaade_shohadaa
یادِ شهدا
✨یادبود شهدای مخاطبین 💔 شهید حیدر حسنی ✍🏻شهید حیدر حسنی در اراک متولد شد. او تحصیلات خود را تا مقط
🌹برای یادبود شهید بزرگوارتان در کانال «یادِ شهدا»، عکس و اطلاعات شهید را به آیدی زیر ارسال کنید.👇🏻
@yade_shoohada
#امام_زمان
🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبزیارتیامامحسین ♥️
❤️🔥دستگیری زِ گدا، گردنِ هر ارباب است؛
کارِ ما دستِ تو آقاست اباعبدالله...
اللهم الرزقنا زيارة الحسين فى الدنيا
و شفاعة الحسين فى الاخرة🤲🏻
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ💚
وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ💚
وعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ💚
وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن💚
❤️برای سلامتی و تعجیل در فرج #امام_زمان (عج) صلوات
#حضرت_زینب
🥀 @yaade_shohadaa
💔آمد به خط فاطمیون؛
شب که شد، گفتیم لابد میرود یک جایی دور از هیاهوی رزمندهها استراحت کند. کفشهایش را گذاشت زیر سرش، گوشهی اتاق دراز کشید.
خودمان خجالت کشیدیم و اتاق را خلوت کردیم که چند ساعت استراحت کند...
❤️🔥به یاد سردار دلها؛ شهید حاج قاسم سلیمانی عزیز...
#فقط_برای_خدا
#حاج_قاسم
#رفیق_شهید
🥀 @yaade_shohadaa
#السلام_علیک_یاصاحب_الزمان(عج)
💔یا صاحبالزمان (عجلالله)
چه خوش است روز جمعه،
زکنار بیت کعبه...
به تمام اهل عالم،
برسد صدای مهدی (عجلالله)...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان
#جمعه
🥀 @yaade_shohadaa