بی هوایت قلمم خواب و لبم بسته و فکرم خاموش
تو نباشی، شب و شعر و قلم و قافیه ای نیست که نیست
#محمدحسنابراهیمی
شب زنده دار باش کزین باغ دلفریب
آن غنچه فیض برد که پیش از سحر شکفت
#صائب_تبریزی
9.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅عالی🤣
تبریک بابت چوب دوانی
پلیس آلبانی به دستورایران
درلونه موش های منافق
👏👏
منافق دسته دسته
منافق پیروخسته
توآلبانی نشسته
توهم زده توهم زده برانداز😂😂
چون قدم رنجه کند دوست به پرسیدن من
خانه تاریک و دلم تنگ، کجا بنشیند؟
#بیدل
سرودهای از دکتر پرویز ناتلِ خانلری
ماه در مرداب
آب آرام و آسمان آرام
دل ز غم فارغ و روان، پدرام
سایهی بید بُن فتاده در آب...
مرغ شبخوان ز دور در آواز
در دل از بانگش اندُهی دلساز
خاطر از یادِ یار مالامال
دل پر از آرزوی دور و دراز
مرغ اندیشه مانده از پرواز...
آسمان چون پَرَندِ مینا رنگ
آب چون آبگینهای بیرنگ
کَرَجیبان مکن شتاب به راه
نکند دل به بازگشت آهنگ
اندکی نرمتر، درنگ، درنگ...
@yad_gah
دل بیتاب تازه رفته به خواب
گَردِ کافور بیخته مهتاب
آب آرام و آسمان آرام
ماه، خوش خُفته در بُنِ مرداب
روی دلدار بیند اندر خواب
آب آرام و آسمان آرام
دل ز غم فارغ و روان، پدرام
سایهی بید بُن فتاده در آب
ای خوشا عاشقی بدین هنگام
لغات: پدرام: شاد.
پرند: حریر.
مینا رنگ: آبی.
آبگینه: شیشه.
کرجیبان: قایقران.
بیخته: الک کرده.
خفته: خوابیده.
بر کران بیکران، ص ۳۱۸ - ۳۲۰.
#ماه
#مرداب
#ناتل_خانلری
کافر به چشمهای تو باور میآورد
آن چشمها که آه مرا بر میآورد
من در پی تو هستم و مردم پی بهشت
ایمان شهر، کفر مرا در میآورد
عطر تو خوشتر است از آن عطرها که باد
از سوی باغهای معطر میآورد
آتش بزن به خاطرههایی که در قفس
پرواز را به یاد کبوتر میآورد
عاشق شدم، که تلخی ایام سرنوشت
بیشور عشق، حوصله را سر میآورد
سجاد سامانی
حکایت
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
شنودم که وقتی صاحب { اسماعیل بن} عباد نان میخورد، با ندیمان و کسان خویش، مردی لقمهٔ از کاسه برداشت، مویی در آن لقمهٔ او بود، صاحب بدید، گفت: آن موی از لقمه بیرون کن. مرد لقمه از دست بنهاد و برخاست و برفت. صاحب فرمود که: باز آریتش. صاحب پرسید که: یا فلان، نان ناخورده از خوان چرا برخاستی؟ مرد گفت: مرا نان آنکس نشاید خورد که موی در لقمهٔ من بربیند. صاحب سخت خجل شد از آنسخن.
📚قابوس نامه _ عنصرالمعالی
10.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شعرخوانی
نسبت عشق به من نسبت جان است به تن