یکی دیگر از مواردی که در مباحث #بینشی لازم است به آن پرداخته شود، مبحث دوره بندی هایی است که برای #فلسفه_اسلامی ارائه گردیده، نقد و بررسی اقوال مطرح شده در این باب باعث می شود که بتوانیم مدل مطلوب خود را انتخاب کرده و با نقشه صحیحی وارد علم شویم.
#کربن
جناب کربن در کتاب تاریخ فلسفه اسلامی خود، فلسفه اسلامی را به سه دوره تقسیم می کند:
. از اوایل اسلام تا جناب #ابن_رشد
. از سه قرن پیش از صفویه تا دورهصفویه، با تمرکز بر عرفا و الهات صوفیانه بخصوص #جناب_ابن_عربی
. از دورهصفویه تا زمان خودشان
از نکات مثبت تفکر ایشان برخلاف عموم مستشرقین دیگر این می باشد که در اندیشه خود به فلسفه ما بعد ابن رشد نیز توجه کرده اند و از لحاظ روشی این دقت را داشته اند که عرفان و شهود چه میزان در فلسفه اسلامی تاثیرگذار بوده است، اما دغدغه ای که ایشان نسبت به فضای مستشرقین داشتند(که در مقدمه و پایان بخش اول به آن اشاره کرده اند) باعث شد که ایشان در طرحشان توجه خاصی به جناب ابن رشد داشته باشند و او را معیار یک دوره لحاظ کنند، در حالی که شاید این امر با فضای واقعی فلسفه اسلامی خیلی همخوانی نداشته باشد، ضمن اینکه نگاه خاص ایشان به حکمت باعث می شود که ایشان مباحث عرفانی را به عنوان یک دوره خاص از حکمت اسلامی مطرح کنند، در حالی که در سنت اسلامی ما این دو علم از هم تفکیک شدهاند.
#تاریخ_فلسفه_اسلامی
#کربن
#دوره_بندی
#تاریخ_فلسفه
#میان_محمد_شریف( تاریخ فلسفه در اسلام)
ایشان #فلسفه_اسلامی را در پنج دوره معرفی می کنند:
. ظهور اسلام تا سقوط بغداد( قرون اولیه)
. رخوت 50ساله
.ابتدای قرن هشتم تا اوایل قرن دوازدهم( شکوفایی دوم)
.سقوط150ساله
. از نیمه قرن سیزدهم تا عصرحاضر( دوره تجدید)
از جمله نکات مثبتی که در کار ایشان مشاهده می شود توجه به نقش #دین، #فرهنگ و علوم دیگر، در #فلسفه_اسلامی است، به طوری که در قسمت ابتدایی و انتهایی کتاب به خوبی به این امور پرداخته اند.
اما شاید بتوان گفت نقطه قوت این طرح موجب #لغزش آن نیز شده است، توجه جدی ایشان به مقوله دین و فرهنگ اسلامی موجب گردیده که عملا معیار دوره بندی خود را دین و فرهنگ اسلامی قرار دهند و با فراز و فرود های دینی، فراز و فرود های فلسفی را هم تبیین کنند، در حالی که این تطبیق در واقعیت صحیح نیست، برای مثال دوره اول رخوت ایشان همزمان است با نهضت فلسفی #خواجه و شاگردانشان که به فلسفه جانی دوباره بخشیدند .
#تاریخ_فلسفه_اسلامی
#میان_محمد_شریف
#دوره_بندی
#استاد_خسروپناه حفظه الله( دروس تاریخ فلسفه اسلامی)
ایشان بر اساس روش فلسفه ورزی فیلسوف، #فلسفه_اسلامی را به چهار دوره تقسیم کرده و برای هر دوره مصادیقی را عنوان نموده اند:
. #فلسفه_تعقلی: (کندی_ ابن رشد): افرادی مثل کندی، رازی، فارابی، ابن سینا، اخوان الصفاء و ابن رشد از فلاسفه شاخص این دوره می باشند.
#فلسفه_شهودی(غزالی_دوانی): شامل افرادی مثل غزالی، سهروردی، خواجه طوسی، علامه حلی، قطب رازی، صدرالدین دشتکی و دوانی می گردد.
#فلسفه_دینی: با میرداماد و مکتب یمانی شروع می شود و در صدرا و حکمت متعالیه به بلوغ می رسد، از جمله فلاسفه این دوره میرداماد، صدرا، فیض کاشانی، لاهیجی و نراقی می باشند.
#فلسفه_معاصر: ویژگی این دوره تطبیق فلسفه اسلامی و فلسفه غرب و توجه به نیاز های اجتماعی می باشد، این دوره با علامه شعرانی و علامه طباطبایی رحمه الله علیهما آغاز می شود و تاکنون و به وسیلهی شاگردان ایشان ادامه دارد.
در کنار توجه کردن به #حیث_روشی_فیلسوف که نقطه قوت این تحقیق می باشد، می توان این اشکال را به آن وارد کرد که جدا از ایرادات مصداقی مثل وارد کردن غزالی در میان فلاسفه، توجهی به روند شکل گیری فلسفه اسلامی و زمینه های رشد و نمو آن نشده است .
#دوره_بندی
#تاریخ_فلسفه_اسلامی
#استاد_خسروپناه
#دکتر_حامد_ناجی (مقدمه شرح قبسات)
ایشان فلسفه اسلامی را در قالب زیر #دوره_بندی می کنند:
. بدو پيدايش در حوزه تفكّر اسلامى تا ابو نصر فارابى و ابن سينا
. ابن سينا تا سهروردى و خواجه نصير الدين طوسى.
. طوسى تا ميرداماد (ظهور مكتب شيراز).
. ميرداماد تا ملاّ على نورى (ظهور مكتب اصفهان).
. ملاّ على نورى تا عصر حاضر (ظهور مكتب تهران).
توجه به ادامه حیات فلسفه در قالب شروح کلامی #مکتب_شیراز از جمله نکات برجسته این دوره بندی می باشد، اما عدم پرداخت به بحث نهضت ترجمه و فلسفه تطبیقی در جهان معاصر را می توان از نقاط ضغف آن در نظر گرفت.
#دوره_بندی
#ناجی
#فلسفه_اسلامی
#دکتر_نصر( فلسفه در سرزمین نبوت)
ایشان مقاطع فلسفه اسلامی را به شکل زیر تقسیم بندی کرده و برای هر قسمت توضیحی کوتاه ارائه می دهند:
#خاستگاه_فلسفه_اسلامی: در اینجا به خوبی به تاثیر قرآن و وحی در مواجهه مسلمانان با فلسفه اشاره می کنند.
#مشاییان_اولیه: تذکر می دهند که فلسفه اسلامی صرفا ترجمه متون یونانی نیست و موسسان آن از جمله فارابی و ابن سینا ابتکارات فراوانی داشته اند.
#فلسفه_اسماعیلی: با اشاره به این مطلب که ایشان به امور باطنی توجه داشته اند و در روش به نوعی نوفیثاغورثی به حساب می آمدند، اجملا به بعضی از فلاسفه آن ها مثل حمیدالدین کرمانی و گروه #اخوان_الصفاء می پردازند.
#فیلسوفان_مستقل_در_قرون_اولیه_اسلامی: در اینجا به شرح حال کوتاهی از افرادی مثل بیرونی و #رازی توجه می کنند.
#متکلمان_بر_علیه_فیلسوفان: به #غزالی و #فخر و فعالیت های آن ها علیه فلاسفه می پردازند و تذکر می دهند که تقریبا از این زمان است که می توان گفت کلام شروع به عقلی شدن می کند.
#فلسفه_اسلامی_در_اسپانیا: با اشاره به فلاسفه ای مثل #ابن_باجه و #ابن_طفیل به این بحث می پردازند که اگر #ابن_رشد را کنار بگذاریم، فلسفه در غرب جهان اسلام گرایش های #شهودی قابل توجه ای دارد.
#سهروردی و مکتب اشراق: در اینجا به ارتقایی که جناب سهروردی در روش فلسفی خود داشتند می پردازند و اشاره می کنند که می توان گفت #حکمت_اسلامی از اینجا کار خودش را آغاز کرده است.
#تلفیق_میان_مکاتب_فکری_مختلف: با پرداخت به #خواجه و #مکتب_شیراز و اشاره به اشخاصی مثل ابن ترکه و #قطب_شیرازی نشان می دهند که چگونه این افراد سعی در جمع فلسفه، کلام و عرفان داشته اند که ثمره آن را به خوبی در مکتب اصفهان می بینیم.
#مکتب_اصفهان و فلسفه در هند و ترکیه عثمانی: اشاره می کنند به مکتب #میرداماد و شاگرد برجسته ایشان جناب #صدرا و اثراتی که این مکتب از خود برجای گذاشت.
#فلسفه_اسلامی_در_جهان_معاصر: با ذکر ظرفیت های #فلسفه_اسلامی به تبیین ارزش های آن در جهان معاصر و مواجهه با چالش های جدید می پردازند.
توجه کردن به بسترهای اسلامی، مکاتب مختلف فلسفی و ظرفیت های معاصر از نقاط تحسین برانگیز این دوره بندی می باشد، اما با در نظر گرفتن این نکته که در یک #دوره_بندی باید به ذکر جریان هایی پرداخت که حداقل بر دوره بعد از خود به صورت جدی تاثیرگذار باشند، ذکر فیلسوفان مستقل، فلسفه اسلامی در اسپانیا و فلسفه اسماعیلی وجهی پیدا نمی کند، ضمن اینکه لازم بود ایشان علاوه بر بحث از ظرفیت های اسلامی، به جریان #ترجمه نیز اشاره ای می کردند.
#دوره_بندی
چه بسا اگر انسان دید #وحدت بین داشت و همه چیز را وابسته به #او می دید، غفلت نکرده و بیش از این به حقیقت خود احترام می گذاشت.
توجه به وحدت از جمله مواردی است که #فلسفه_اسلامی را به دین پیوند داده و فیلسوف اسلامی را به سمت سالک اسلامی شدن پیش میبرد.
#صدرا
#حاجی_سبزواری
#فیض_کاشانی
#علامه_طباطبایی
#ملا_علی_نوری
حتى فلسفه نيز اگرچه در آغاز به عنوان نقل از يونانى به عربى وارد محيط اسلام شد و زمانى تقريباً به شكل يونانى خود در دست مردم بود ولى پس از چندى محكوم طرز تفكر محيط گرديده هم از جهت ماده و هم از جهت صورت تغييراتى پيدا كرده تحول يافت به گواهى اين كه در فلسفهاى كه امروز در ميان مسلمان داير است در معارف الهيه مسئلهاى به چشم نمىخورد مگر اين كه متن آن را و براهين و ادلهاى را كه براى اثبات آن به كار برده شده مىتوان در قرآن و حديث پيدا كرده و از لابهلاى آنها به دست آورد.
قرآن در اسلام، ص۱۲۷و۸
#فلسفه_اسلامی
#علامه