#الگو_برداری_از_شهـــــدا 📢
#طلبه #شهید #میلاد_بدری 🕊🌺
اسم میلاد رو گذاشته بودم آقای روزه!!!😊
📌اصلا حـــــرف نمـــــیزد، یعنی انگار روزه سکـــــوت گرفته بود ولی وقتی ازش یه چیزی سوال میکـــــردی با ارامش و لهجه ی عربی زیباش برامون توضـــــیح میداد بخصوص زمانی که فهمیدم طلبه هستش سوالات شرعی رو ازش میپرسیدم
📌سرش همیشه رو به پایین بود نگاه زمین میکرد معصومیت خاصی داشت
#رسولخداصلیاللهعلیهوآله:
خداوند، سه چیز را #دوست مى دارد:
کـــــم حرفی، کـم خوابى و کـــــم خورى؛
و سه چیز را خداوند #دشمن مى دارد:
پُرحـــــرفی، پُرخـــــوابى و پُرخـــــورى
#متـــــولد۷۴
#شهادت_اربعین۹۴
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
#شهیدانه
▪️طلبه شهید مدافع حرم #میلاد_بدری
اسم میلاد رو گذاشته بودم آقای روزه!!!
اصلا حـــــرف نمـــــیزد، یعنی انگار روزه سکـــــوت گرفته بود ولی وقتی ازش یه چیزی سوال میکـــــردی با ارامش و لهجه ی عربی زیباش برامون توضـــــیح میداد بخصوص زمانی که فهمیدم طلبه هستش سوالات شرعی رو ازش میپرسیدم
سرش همیشه رو به پایین بود نگاه زمین میکرد معصومیت خاصی داشت
#رسولخداصلیاللهعلیهوآله:
خداوند، سه چیز را #دوست مى دارد:
کـــــم حرفی، کـم خوابى و کـــــم خورى؛
و سه چیز را خداوند #دشمن مى دارد:
پُرحـــــرفی، پُرخـــــوابى و پُرخـــــورى
#متـــــولد۷۴
#شهادت_اربعین۹۴
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
همسایهها تا ماشینش را جلوی در میدیدند میفهمیدند #علیرضا از #جبهه آمده و می آمدند دیدنش. گاهی میگفتم: تو را به خدا بدون ماشین بیا.
🍃🌷🍃
علی رغم اینکه با یک دست انجام بعضی از کارها برایش دشوار بود اما اجازه نمی داد کسی کمکش کند. دکمه یا کمربند بستن برایش مشکل بود، جوراب را به سختی پا میکرد ولی حتی به من اجازه نمیداد جلو بروم.😔
🍃🌷🍃
وقتی با هم بودیم زیاد از #شهادت و اینکه ممکن است روزی #شهید شود صحبت میکرد. اعتراض میکردم که لااقل وقتی هستی از این حرفها نزن! اما میگفت: باید برای چنین روزی آماده باشی.😭
🍃🌷🍃
#علیرضا یک #ساک کوچک داشت که همیشه با خودش به #جبهه میبرد. اینبار #ساکش را با خودش نبرد، گفت: نیازش ندارم. هنگام #خداحافظی حس عجیبی داشتم. #علیرضا هر قدم که برمیداشت، برمیگشت و نگاهم میکرد.😭
🍃🌷🍃
چند روز بعد از #اعزام #علیرضا، حس کردم که #باردارم ،باخواهرم به آزمایش رفتم و جواب مثبت بود. #علیرضا خیلی #بچه دوست داشت، منتظر بودم که در اولین فرصت خبر #پدر شدنش را به او بدهم؛ اما شرایطش پیش نیامد.😭😭
🍃🌷🍃
#دخترمون فاطمه بعداز #شهادت #پدرش #متولد شد و #همدیگر رو #ندیدند.😭😭
🍃🌷🍃
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
شهید امنیت کشور #سید_میثم_تراهی ❤️
#شهادت ۱۹ خرداد ۱۳۸۸
#متولد ۱۳۶۷
#محل_شهادت: زاهدان
تازه داماد #یک_ماه_عقد
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
همسایهها تا ماشینش را جلوی در میدیدند میفهمیدند #علیرضا از #جبهه آمده و می آمدند دیدنش. گاهی میگفتم: تو را به خدا بدون ماشین بیا.
🍃🌷🍃
علی رغم اینکه با یک دست انجام بعضی از کارها برایش دشوار بود اما اجازه نمی داد کسی کمکش کند. دکمه یا کمربند بستن برایش مشکل بود، جوراب را به سختی پا میکرد ولی حتی به من اجازه نمیداد جلو بروم.😔
🍃🌷🍃
وقتی با هم بودیم زیاد از #شهادت و اینکه ممکن است روزی #شهید شود صحبت میکرد. اعتراض میکردم که لااقل وقتی هستی از این حرفها نزن! اما میگفت: باید برای چنین روزی آماده باشی.😭
🍃🌷🍃
#علیرضا یک #ساک کوچک داشت که همیشه با خودش به #جبهه میبرد. اینبار #ساکش را با خودش نبرد، گفت: نیازش ندارم. هنگام #خداحافظی حس عجیبی داشتم. #علیرضا هر قدم که برمیداشت، برمیگشت و نگاهم میکرد.😭
🍃🌷🍃
چند روز بعد از #اعزام #علیرضا، حس کردم که #باردارم ،باخواهرم به آزمایش رفتم و جواب مثبت بود. #علیرضا خیلی #بچه دوست داشت، منتظر بودم که در اولین فرصت خبر #پدر شدنش را به او بدهم؛ اما شرایطش پیش نیامد.😭😭
🍃🌷🍃
#دخترمون فاطمه بعداز #شهادت #پدرش #متولد شد و #همدیگر رو #ندیدند.😭😭
🍃🌷🍃
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
💢 #محل_شهادت_هفت_تپه
.
▪️بهش میگفتن : مجید ، بمون و دیپلم بگیر بعد برو جبهه ، میخندید و میگفت:
تحصیل همیشه هست اما جبهه و جنگ شاید روزی به پایان برسد و ما از غافله عقب بمانیم.رفت جبهه و ۱۸ ماه بعنوان بسیجی بود و بشهادت رسید.
.
▪️#شهید مجید رئیسی آستانه_#متولد ۱۳۴۴
اهل روستای #گلبستان از توابع #شهرستان نکا
#شهادت : #هفت_تپه_۱۳۶۶_حین آموزش #مین
.
#سالروز_شهادت
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
💢 #شهید حمید هاشمی ؛ #متولد ۱۳۳۸ #ساری_#شهادت : ۲۷ #دی ۱۳۶۵ #شلمچه :
.
🕊قسمتی از وصیت نامه ی شهید :
خواهران من! می بخشید که از برادر بزرگ بودن خود مغرور می گشتم و در کوچکی شما را اگر اذیت کرده بودم حالا از شما تمنای عفو می نمایم انشاءالله که بخاطر زحمتهایتان از زینب کبری اجرتان را بگیرید.
برادران من! شما هم باید مرا مورد عفو قرار دهید زیرا برادر خوبی برایتان نبودم.
#سالروز_شهادت
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
💢 #شهید سیدیحیی ساداتی _#متولد ۱۳۴۷ روستای بالاده #بهشهر_#شهادت :۱۳ #اسفند ۱۳۶۵ #شلمچه (( تاریخ #تدفین ۱۳۷۴))
.
#خاطره
▪️خواهر شهید : زمانی که کاروان سپاهیان محمد(ص) می خواستند عازم جبهه شودند سیدیحیی دلش می خواست با آن ها برود از آن جا که پدرم به همراه آن کاروان عازم جبهه بود و مادرم کسالت داشت به او گفتند باید تا برگشتن پدرت صبر کنی او نیز برای جلب رضایت والدین صبر کرد هنگامی که کاروان حضرت مهدی (عج) عازم جبهه بود با والدینش رفتنش را مطرح کرد پدرم گفت : من تازه از جبهه آمدم شما برای چه می خواهی به جبهه بروی ؟ ایشان ناراحت شد و به رختخواب رفتند و از چشمانش اشک سرازیر شد تا این که پدر با اشاره مادر به طرفش رفت به او گفت بلند شو پسرم ما باید دشمن را ذلیل و خار کنیم امروز جبهه به شما جوانان نیاز دارد ایشان با شنیدم این حرف از رختخواب بلند شدند و پیشانی و صورت پدر را بوسید و به این طریق رضایت پدرو مادر را برای رفتن جلب کرد .
#سالروز_شهادت
🏴 #انا_لله_و_انا_الیه_راجعون
مادر #شهید والامقام سید اسماعیل حسینی از قائم شهر به #فرزند #شهیدش پیوست.
▪️زهرا فلاح کفشگرکلایی مادر صبور شهید والامقام سید اسماعیل حسینی در بیست و شش ابان ماه ۱۴۰۳ پس از سالها صبر و بردباری، در سن ۹۲ سالگی ندای حق را لبیک گفت و به سوی معبود خویش شتافت.این ضایعه را به جامعه معزز شاهد و ایثارگر، به ویژه خانواده و بستگان مرحومه تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال برای این مادر صبور همنشینی با فرزند شهیدش و برای بازماندگان صبر مسألت نمودند.
.
🌷#شهید والامقام سید اسماعیل حسینی در #تاریخ ۱۳۴۶ #متولد و در تاریخ ۷ ابان ۱۳۶۵ در #باختران #کرمانشاه به فیض #شهادت نائل آمد.