✡ فرانسیس بیکن و انجمن سلطنتی (١)
1⃣ لرد بورلی، وزیر مقتدر الیزابت و بنیانگذار خاندان سیسیل، خواهر زنی داشت که با فردی بهنام نیکلاس بیکن ازدواج کرد. این نیکلاس بیکن که به خانوادهای فقیر تعلق داشت، در دستگاه هنری هشتم برکشیده شد و در مشاغل مهم قضایی منصوب گردید. با صعود الیزابت، بیکن، در سمت لرد مهردار سلطنتی منصوب شد و در زمرهٔ مشاورین ملکه جای گرفت. او با حمایت باجناقش، در جریان مصادره اموال کلیسا و صومعهها سهمی به جیب زد و از این طریق به ثروت رسید. حاصل وصلت نیکلاس بیکن و خواهر زن لرد بورلی، پسری به نام فرانسیس بیکن است.
2⃣ #فرانسیس_بیکن از ١٢سالگی مدت کوتاهی در مدرسه ترینیتی حوزه علمیه کمبریج تحصیل کرد؛ سپس بهمدت ۴سال راهی مأموریت دیپلماتیک در فرانسه شد. در ١٨سالگی بهدلیل مرگ پدر به انگلیس بازگشت و در سِمَتهای قضایی منصوب شد. در ٢٠سالگی به عضویت مجلس عوام درآمد. بیکن برای تحقق آرزوهای بلند مالی و سیاسی خود، نگارش رسالهها و اندرزنامههای اجتماعی و سیاسی را آغاز کرد. در سال ١۵٨٩ اندرزنامهای خطاب به ملکه نوشت ولی راه به جایی نبرد.
3⃣ از سال ١۵٩١ دوستی با #رابرت_دورو (ارل اسکس)، پسرخاله و معشوق مقتدر ملکه، را آغاز کرد و به مشاور سیاسی او بدل شد. ولی حتی اسکس نیز نتوانست بیکن را به آرزویش (مقام مدعیالعمومی انگلیس) برساند. بیکن در سال ١۵٩٨ اسکس را به سرکوب قیام ایرلندیها ترغیب نمود. با سقوط اسکس، به عضویت هیئتی که مأمور رسیدگی به اتهامات او بود منصوب شد. بیکن نقشی فعال در محاکمه و اعدام حامی و دوست سابقش ایفا نمود و کمی بعد، برای جلب عنایت ملکه، رسالهای نوشت و در آن به سبب دوستی گذشته خود با اسکس طلب استغفار نمود.
4⃣ ارتقاء سریع بیکن در هرم جامعه اشرافی انگلیس از زمان #جیمز_استوارت آغاز شد. در سال ١۶٠٣ پسرخالهاش، رابرت سیسیل، نام وی را در فهرست ٣٠٠ نفری جای داد که بهمناسبت تاجگذاری پادشاه جدید به عنوان شهسواری دست یافتند. سِر فرانسیس بیکن در سال بعد در زمرهٔ مشاورین پادشاه جای گرفت و در سال ١۶٠۶ با آلیس برنهام، دختر یکی از کدخدایان محلات لندن، ازدواج کرد. در سال ١۶٠٩ رسالهٔ #خرد_مردم_باستان را نوشت. این رساله به معرفی کاربردهای عملی و معانی پنهان #اسطورههای_باستانی اختصاص داشت. وی احتمالاً از سال ١۶١۴ نگارش رسالهٔ #آتلانتیس_نو را آغاز کرد. این رساله، که مهمترین اثر بیکن انگاشته میشود، پس از مرگ او، در سال ١۶٢٧ منتشر شد.
5⃣ پس از مرگ رابرت سیسیل (١۶١٢)، بیکن تلاش برای جلب توجه پادشاه را شدت بخشید و اندرزنامههای متعدد در زمینه مسائل حکومتی نگاشت. این رسالهها مورد توجه جیمز استوارت قرار گرفت و در سال ١۶١٣ بیکن را در سمت مدعیالعموم گمارد. بیکن در این سِمَت خصومت با کاک، قاضیالقضات، را شدت بخشید و برای تحقق اهداف خود کوشید تا اختیارات قاضی را در برابر نهاد #سلطنت بسیار محدود کند. این رقابت سرانجام به عزل کاک (نوامبر ١۶١۶) انجامید و کمی بعد (مارس ١۶١٧) بیکن ۵۶ساله در سمت لرد مهردار سلطنتی منصوب شد. او در سال بعد به مقام لرد اول خزانهداری (وزیر اعظم) رسید و به #بارون_ورولام ملقب شد.
6⃣ دایرةالمعارف بریتانیکا یکی از علل مهم رشد بیکن در این سالها را پیوند او با #جرج_ولیرز ٢۵ساله، محبوب جدید پادشاه، میداند. مأخذ فوق میافزاید: آشکار است که بیکن شیفتهٔ جرج ولیرز بود و برخی از نامههای او به ولیرز احساسی را به نمایش میگذارد فراتر از چاپلوسی.
✍ استاد عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود
✡ فرانسیس بیکن و انجمن سلطنتی (٣)
1⃣ مهمترین رسالهی #فرانسیس_بیکن در عرصهٔ اندیشهٔ سیاسی #آتلانتیس_نو است. او در این رساله، جزیرهای بهنام «بن سالم» را توصیف میکند که پادشاه آن فردی بهنام #سلیمان است. در این سرزمینِ خیالی نهادی مرکب از خردمندان و دانشمندان وجود دارد که #خانه_سلیمان نامیده میشود. در خانه سلیمان برای تمامی رشتههای علوم آزمایشگاهها و مدارسی وجود دارد و دانشمندان به کار مشغولاند. در این سرزمین باغهای پهناوری است که تمامی انواع حیوانات در آن نگهداری میشود و خانهها انباشته از انواع شگفتیهای طبیعت و آثار هنری است. گروهی خاص از این خردمندان بهطور دائم به سیاحت و جهانگردی مشغولاند و تمامی یافتههای خود در سایر نقاط جهان را به خانه سلیمان منتقل میکنند.
2⃣ در واقع، این جامعهٔ آرمانی لرد بیکن تلفیقی است از افسانهی یونانی #آتلانتیس و #اسطورههای_یهودی با آرزوهای دور و دراز مهاجمان ماوراء بحار آن عصر. (برای تصرف مستعمرات.)
3⃣ منظور بیکن هر چه بود، داستان او بر نخبگان بریتانیای نیمهٔ دوم سدهٔ ١٧ تأثیر فراوان بر جای نهاد و آرمانی قابل تحقق را فراروی اندیشهپردازان سیاسی، دولتمردان و ماجراجویان قرار داد. رؤیای بیکن دال بر حضور نهاد خردمندان در کنار مدیران سیاسی و ادارهی امور بر شالودهٔ دانش و تجربهٔ ایشان، در حوالی نیمهٔ سدهٔ ١٧ به تأسیس #انجمن_سلطنتی انجامید. اسقف اسپرات، نخستین مورّخ انجمن سلطنتی، آرمان این نهاد را چنین توصیف کرده است:
👈 دربارهٔ آنچه به اعضای بنیانگذار انجمن بازمیگردد باید متذکر شد که آنان آزادانه مردانی متعلق به ادیان، کشورها و مشاغل مختلف را برگزیدهاند... زیرا آشکارا اعتراف میکنند که در پی تأسیس یک فلسفهٔ انگلیسی، اسکاتی، ایرلندی، لهستانی یا پروتستان نیستند، بلکه در پی تأسیس یک فلسفه بشری هستند.
4⃣ این آرمان را چندان بشر دوستانه نباید پنداشت زیرا مدعیان آن نهتنها بومیان آمریکا و سیاهان آفریقا بلکه حتی وارثان تمدنهای کهن و نامدار شرقی را در زمرهٔ «بشر» نمیپنداشتند. این کلام نغز در سرلوحهٔ منظومهای بلند جای دارد که بند بند آن با خون هزاران انسان بومی آمریکا و آفریقا و مشرق زمین نگاشته شده؛ و بر زبان کسانی جاری است که خود طراحان و کارگردانان این فاجعه بودند نه منتقدان آن. و تنها این نیست. این سخن در سرآغاز دورانی جای دارد که جزایر بریتانیا را به صحنهٔ کشتارهای موحش و گستردهی کاتولیکها و جاکوبیتها بدل ساخت. اسقف اسپرات مورّخ انجمنی است که کمی بعد برخی از اعضای نامدار آن، بهویژه #اسحاق_نیوتون، مبارزهای شدید را علیه تلاش جیمز دوم برای ورود کاتولیکها به حوزه علمیه کمبریج آغاز کردند.
✍ استاد عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود
✡ فرانسیس بیکن و انجمن سلطنتی (۵)
1⃣ تأسیس #انجمن_سلطنتی لندن سرآغاز تحولی جدی در حوزههای علمیه بریتانیا، بهویژه آکسفورد و کمبریج، است. پیشینهٔ حوزهٔ آکسفورد به سدهٔ ١٢ و حوزهٔ کمبریج به سدهٔ ١٣ میلادی میرسد. معهذا، این دو نهاد تعلیم و تعلّم، بهسان سایر نهادهای مشابه در اروپا، تنها در سدههای ١٧ و ١٨ بهتدریج به کانونهای جدّی علمی بدل شدند و تدریس و تحقیق در شاخههای متنوع علوم را آغاز کردند.
2⃣ برای نمونه، کتابخانه بادلین آکسفورد را، که امروزه بهدلیل انبوه نسخ کهن کمیاب و نایاب آن شهرت جهانی دارد، سِر توماس بادلی، از درباریان الیزابت تودور و جیمز استوارت، در سال ١۶٠٢ بنیان نهاد. معهذا، در سدههای ١٨ و ١٩ و همپای گسترش امپراتوری جهانی بریتانیا بود که سیل نسخ خطی از هر گوشهٔ عالم بهسوی این کتابخانه روان شد. این نیز تحقق یکی دیگر از آرمانهای #فرانسیس_بیکن در رسالهٔ #آتلانتیس_نو بود.
3⃣ برخی محققین، تأسیس #فراماسونری در اوایل سده ١٨ را تحقق آرمانی میدانند که فرانسیس بیکن در رسالهی آتلانتیس نو بیان داشته است. این نهاد نیز، چون #خانه_سلیمان بیکن، مجمعی از نخبگان بود که به کار ساختن دنیای نو مشغول بودند. گروهی از اعضای انجمن سلطنتی لندن در تأسیس این نهاد نقشی مؤثر داشتند.
4⃣ کم و کیف پیوند اولیهٔ فراماسونری با انجمن فوق روشن نیست؛ ولی در این تردید نیست که برخی از اعضای انجمن سلطنتی از بنیانگذاران و اعضای #گراندلژ انگلستان بودند. بیهوده نیست که فراماسونها سِر #رابرت_مورای، یکی از بنیانگذاران و اولین رئیس انجمن سلطنتی (١۶۶۶)، و تعدادی دیگر از اعضای نامدار این انجمن، چون #اسحاق_نیوتون، را از پیشکسوتان فراماسونری میدانند. این در حالی است که در دوران حیات برخی از ایشان، مانند مورای، نهادی بهنام "فراماسونری" وجود نداشت!
✍ استاد عبدالله شهبازی / زرسالاران یهودی و پارسی، جلد٣، صفحات ٣٠۶-٣١٣
✅ اندیشکده مطالعات یهود