eitaa logo
یادداشت های فرا-مرزی
2.3هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
388 ویدیو
68 فایل
دایرکت @YahyaJS ادمین: @jahangiri_amin @Elhamshiri67 تاریخ تولد کانال بهمن ۱۴۰۱ نوشته ها، از آن ِاندیشه خود ِشخصی ام است؛ بدون پیوسته های علمی، اجتماعی، کاری، اداری و ... با این سنجه، ارزیابی و نقد و نقل فرمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
■ کپشن را بخوانید| فلسفه تشریع و تقنین ■ قبایل دینکا و نوئر در سنت عجیبی دارند. آنها بعد از اینکه دندان‌های شیری بچه‌ها می‌ریزد و دندان‌های دائمی‌شان رشد می‌کند، جلویی بچه‌ها را ــ حدود شش دندان پایینی و دو دندان بالایی‌ــ می‌کشند که باعث می‌شود چانه‌شان بیفتد، لبشان پایین‌تر برود، و تکلمشان مختل شود. آنها از زمانی این کار را کردند که شیوع یافته بود و کلید شدن دندان‌ها و قفل‌شدن دهان یکی از علائم کزاز بود. روستایی‌ها هم دندان‌های جلویی بچه‌هایشان را می‌کشیدند تا بتوانند از راه این حفره ایجادشده مایعات به خورد بچه‌ها بدهند. اکنون سال‌ها از شیوع بیماری کزاز و قفل‌شدن دهان می‌گذرد، و همه کزار میزنند. یعنی دیگر نیازی به این سنت نیست‌. اما قبایل دینکا و نوئر همچنان دندان‌های جلویی کودکانشان را می‌کشند. چرا؟ ■ کاش آنها از شان آگاه می شدند و همچنان تاریخ را نمی رفتند. ■ درد اینجاست که برای اشتباهات تاریخی شان، فلسفه هم می سازند و باور دارند این مسیر را همچنان ادامه دهند. ■■ پ.ن: آری انسان ها بجای اینکه آیین ها و سنت های و قوانین خود را برایش و تقنین و می سازند. ■■ این انسان ها بجای اینکه به گذشته برگردند و ت را کشف کنند، همچنان در می روند. ■■ آیا ما ها، نمی خواهیم خطاهای خود را باور کنیم و برایش، توجیه می سازیم؟ الیوت آرونسون، روان‌شناس اجتماعی می‌گوید: خیر! ذهن و مغز ما، ، توجیه گر است. یحیی جهانگیری برگرفته از کتاب : کی بود کی بود؟ @yahyajahangiri
یادداشت های فرا-مرزی
ع نه تفرقه ؛ گنبدی فیروزه ای است که شهر را به دور خود به طواف می آورد. انصاری، مردی که پدرانش سلسله وار، تولیت این آستان را بر دوش کشیدند و می کشند. او چون شروع کند به شعر خواندن در رسای صاحب روضه شریف، دیگر با شور شاعرانه اش، تو را چنان جذب کند که یارای ترک محفلش نخواهی داشت. اینجا روضه است آنهم شریف؛ چنان که از درب ورود، مردم و پای برهنه می آیند. به گفته متولی این مزار، سرّ این دلبری و دلدادگی مردم و این نقطه فیروزه ای شهر در این است که دنیایی از گره ها را در این مزار، گشوده یافته اند و حاجت ها را روا. انصاری می گوید حتی هم نتوانست دست درازی کند این روضه را. روضه، شریف است چون منتسب است به مولا علی ع؛ تابلو ورودی اش چشمانم را متوجه خود می سازد: مزار علی ابن ابی طالب خلیفه چهارم. به مردمانش، ابومسلم خواست پیکر مطهر علی ع را به این منطقه بیاورد. و به ، اینجا مزار علی است. گویند که مرتضی علی درنجف است در بلخ بیا، ببین چه بیت الشرف است گاه باید باورها را در دلها جست نه در اسناد تاریخی. چه زیبا گفت انصاری: چه اینجا مزار واقعی باشد و چه نباشد، حُسن انتسابش به علی ما را کفایت می کند. باز مرا به واداشت. علی کیست؟ که مولای همه است! کیست که از شیعه و سنی تا جرداق مسیحی به او دل دادند. باوردارم علی، برای همه است نه فقط مال من! مولا مرا ببخشا که تو را فقط مال خود کردیم و وسعت بی انتهای تو را فقط برای مذهبی و قومی محصور و محدود‌. باور کنیم علی محور است نه . او ، که است. خواه یکی او را بداند و دیگری ... خواه یکی او را به بخواند و دیگری به ... او فراتر از واژه های و القاب و عناوین ماست. این عناوین فقط برای آن است تا میزان فهم و هضم مان از اقیانوس علی را اندازه کنیم. و ... من از روضه شریف بیرون می آیم. ولی اما دلم پیش علی ماند و مزار شریف علی؛ و منتظر دعوتی دیگر که مرا بخواند: بیا بریم به مزار... سفرنامه افغانستان 🌏 @yahyajahangiri