علی ع با توصیف #خوارج به #برادر و نیز #باغی
اخواننا بغوا علینا
ب ما آموخت در #اسلام_علوی:
نه #باور_دینی، سبب شود پیوند عاطفی قطع گردد
و نه #پیوند_عاطفی، سبب شود تمایز عقیدتی، حذف گردد
عظمت #عدل علی ع، فقط مساوات در توزیع بیت المال نیست
بلکه عدالت در عاطفه و حتی عدالت با عدو است
چه #دوستی ها که فقط بخاطر #تفاوت_باور، ازش دست برداشتیم،
و حتی به #دشمنی تبدیلش کردیم!
و چه #باورها، که فقط بخاطر #حب و دوست داشتن ها، ازش دست شستیم!
و حتی عقیده #رقیب را بخاطر #رفیق، نوشداروی ِ قلب کردیم!
این مسلک ِ جامع ِ عادلانه ِ اضداد ِ #علی است ک او را شگفتانه هستی ساخته است.
#یحیی_جهانگیری
@yahyajahangiri
حکومت اسلامی حتی به #کافر حق ظلم ندارد. نامهای که حضرت امیر برای مالک اشتر نوشت به عنوان بخشنامه، و این نامه در نهج البلاغه است؛ فرمود: مالک! آنجا که می روی، همهشان که مسلمان نیستند، یک عده کافرند. مبادا بگویی اینها که کافرند، من مجازم نسبت به آنها #عدالت را رعایت نکنم.خیر!
فرمود: مردم آن منطقه که تو استاندار آنهایی دوقسمند؛ بعضی مسلماناند، بعضی کافر. بالاخره آنهایی که کافرند، حق انسانی دارند یا ندارند؟! مبادا نسبت به کافر ظلم بکنی! این #علی است، این حکومت اسلامی است. مگر همه مسلمان شده بودند؟ فرمود: تو به عنوان استاندار نسبت به کافر حق ظلم نداری.
جوادی آملی
@ajavadiamoli
✅سوره برائت و اجتهاد #دیپلماسی
یحیی جهانگیری سهروردی
✅روزهای اول #ذی_الحجه، یادآور نزول #تنها ااا #سوره بی بسم الله قرآن است در #سال_نهم.
مهمتر اینکه پیامبر، #فرد_قبلی را به روایت فریقین، برگرداند حتی از #میانه_راه، و #علی ع را به عنوان #دیپلمات خود فرستاد.
✅راز این تغییر را بخوانید! هم در منابع #شیعی و هم سنی؛ خلاصه اش #یک_کلمه است:
دیپلمات، باید #نترس باشد؛ از تهدیدها، نترسد،
✅شاید همین است که محتوای پیام هم بدون رحمانیت و رحمیمیت، آغازیده است.
اویی که در خلوت می هراسد (قصه نزول را بخوانید) چگونه در آوردگاه، میتواند لسان از کام و شمشیر از نیام بیرون کشد.
✅یادداشت های #مکه
@yahyaJAHANGIRI
هدایت شده از یادداشت های فرا-مرزی
علی ع با توصیف #خوارج به #برادر و نیز #باغی
اخواننا بغوا علینا
ب ما آموخت در #اسلام_علوی:
نه #باور_دینی، سبب شود پیوند عاطفی قطع گردد
و نه #پیوند_عاطفی، سبب شود تمایز عقیدتی، حذف گردد
عظمت #عدل علی ع، فقط مساوات در توزیع بیت المال نیست
بلکه عدالت در عاطفه و حتی عدالت با عدو است
چه #دوستی ها که فقط بخاطر #تفاوت_باور، ازش دست برداشتیم،
و حتی به #دشمنی تبدیلش کردیم!
و چه #باورها، که فقط بخاطر #حب و دوست داشتن ها، ازش دست شستیم!
و حتی عقیده #رقیب را بخاطر #رفیق، نوشداروی ِ قلب کردیم!
این مسلک ِ جامع ِ عادلانه ِ اضداد ِ #علی است ک او را شگفتانه هستی ساخته است.
#یحیی_جهانگیری
@yahyajahangiri
نقدی سندی و دلالی حدیث : من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا
به بهانه روز معلم
ذهنیت #تئولوژیک ما، سعی می کند برای هر رفتار و باوری، پیشنیه دینی #بیابد و گاه #بسازد!!
برای تکریم معلمان و استادان، اغلب به سخنی #منسوب به #پیامبر(ص) یا امام #علی(ع) اشاره میشود: این سخن با عبارات مختلفی همچون «من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا»، «من تعلمت منه حرفا صرت له عبدا» یا «أنا عبد منْ علّمنی حرفا واحدا» نقل شده است.
این حدیث از جهتی قابل بررسی است:
1- قدیمی ترین منبع در نقل این حدیث، یک منبع #سنی #حنفی است تا #امامی #شیعی. آنهم در #قرن6 یعنی چند قرن پس از عصر حضور #معصومین ع: کتاب «تعليم المتعلّم فى طريق التعلّم» اثر برهانالدین زرنوجی؛ فقیه حنفیمذهب اهل بخارا باشد که این کتاب را در آخرین دهه قرن #ششم هجری نوشته است
2- شگفت آنکه همین منبع هم این حدیث را #بدون ذکر سند از امام علی نقل کرده است.
3- اولین حضور این حدیث در منابع شیعی، به کتاب «آداب المتعلمین» بر می گردد. که #چند دهه بعد از کتاب قبل تدوین شده است که احتمالا از همان منبع استفاده کرده است.
4- برخی در شیعی بودن این کتاب هم تردید دارند. این کتاب به #خواجه نصیرالدین طوسی نسبت داده شده، اما برخی پژوهشگران معاصر مثل جویا جهانبخش معتقدند که این کتاب را خواجه نصیر #ننوشته و صرفا گزیدهای از کتاب زرنوجی است.
5- همچنانکه گفته شد در قرن 6 این حدیث به امام علی ع منسوب شده اما #پس از 3 قرن به پیامبر ص انتساب یافته است: نقطه عطف دیگر این مضمون را در پایان قرن #نهم هجری در کتاب «عوالی اللئالی» ابن ابی جمهور #اَحسائی میبینیم که او نیز از قضا همانند زرنوجی گرایش به #تصوف داشته و در نقل روایات نیز #سهلانگار بوده است. او این مضمون را به دو شکل متفاوت به #پیامبر اسلام نسبت داده است.
6- نکته اینجاست که این مضمون، #نیم قرن پیش از کتاب ابن ابی جمهور، در تفسیر «غرائب القرآن» نظامالدین قمی #نیشابوری معروف به نظام اعرج، به یکی از #علما نسبت داده شده است نه #پیامبر ص
7- جالبتر آنکه صاحب #غرائب نیز با وجود #شافعیمذهب بودن، همچون زرنوجی و ابن ابیجمهور به #تصوف گرایش داشته است. یعنی منابع نقل این حدیث در همه زمان ها، تفکر #تصوفی داشتند.
8- به هر حال با نقل این روایت در عوالیاللئالی، #مجلسی نیز آن را در بحار میآورد و سپس #نراقی در جامعالسعادات به آن اشاره میکند و در زمان ما نیز ادامه می یابد.
9- کسی که به تفکر #مراد و #مریدی یا به تعبیر دیگر ارباب و برده، آگاه باشد، خوب می داند که این این #منش دانشی، ساخته آن دستگاه فکری است.
10- در دستگاه فکری ای که نقد و توضیح و شرح شاگرد به استاد، یک #ارزش تلقی می شود، و دنبال ایجاد رابطه مراد و مریدی و بردگی نیست، علم رشد می کند.
11- چه #مشهوراتی که قبولش کردیم و پس از #قبول سعی کردیم #مبنایش قرار دهیم و حتی به انتساب به حضرات معصومین سعی کردیم #مقدسش هم پنداریم و خبر نداریم که گاه در زمین دستگاه فکری #دیگر بازی می کنیم.
این یک تامل کوتاه بود قطعا نیاز به تکمیل و تدقیق دارد. از فیسبوک اقای فتحی این یادداشت را الهام گرفتم
■ همیشه در کلاس هایم گفتم. راز تحول و رشد، این است: اتفاقا در #بدیهیات، #شک کنید.
@yahyajahangiri
یادداشت های فرا-مرزی
#علی ع #محور_وحدت نه تفرقه
#روضه_شریف؛ گنبدی فیروزه ای است که شهر #مزار را به دور خود به طواف می آورد.
انصاری، مردی که پدرانش سلسله وار، تولیت این آستان را بر دوش کشیدند و می کشند. او چون شروع کند به شعر خواندن در رسای صاحب روضه شریف، دیگر با شور شاعرانه اش، تو را چنان جذب کند که یارای ترک محفلش نخواهی داشت.
اینجا روضه است آنهم شریف؛ چنان که از درب ورود، مردم #شیعه و #سنی پای برهنه می آیند. به گفته متولی این مزار، سرّ این دلبری و دلدادگی مردم و این نقطه فیروزه ای شهر در این است که دنیایی از گره ها را در این مزار، گشوده یافته اند و حاجت ها را روا. انصاری می گوید حتی #طالبان هم نتوانست دست درازی کند این روضه را.
روضه، شریف است چون منتسب است به مولا علی ع؛ تابلو ورودی اش چشمانم را متوجه خود می سازد: مزار علی ابن ابی طالب خلیفه چهارم.
به #باور مردمانش، ابومسلم خواست پیکر مطهر علی ع را به این منطقه بیاورد. و به #گمانشان، اینجا مزار علی است.
گویند که مرتضی علی درنجف است
در بلخ بیا، ببین چه بیت الشرف است
گاه باید باورها را در دلها جست نه در اسناد تاریخی. چه زیبا گفت انصاری: چه اینجا مزار واقعی باشد و چه نباشد، حُسن انتسابش به علی ما را کفایت می کند.
باز #تالماتم مرا به #تامل واداشت. علی کیست؟ که مولای همه است! کیست که از شیعه و سنی تا جرداق مسیحی به او دل دادند. باوردارم علی، برای همه است نه فقط مال من!
مولا مرا ببخشا که تو را فقط مال خود کردیم و وسعت بی انتهای تو را فقط برای مذهبی و قومی محصور و محدود.
باور کنیم علی محور #وحدت است نه #تفرقه. او #پیشوای_اسلام، که #انسان است. خواه یکی او را #امام_اول بداند و دیگری #خلیفه_چهارم... خواه یکی او را به #علیه_السلام بخواند و دیگری به #رضی_الله_عنه... او فراتر از واژه های و القاب و عناوین ماست. این عناوین فقط برای آن است تا میزان فهم و هضم مان از اقیانوس علی را اندازه کنیم.
و ... من از روضه شریف بیرون می آیم. ولی اما دلم پیش علی ماند و مزار شریف علی؛ و منتظر دعوتی دیگر که مرا بخواند: بیا بریم به مزار...
سفرنامه افغانستان
#یحیی_جهانگیری
#خاطرات_فرامرزی_یک_طلبه
🌏 @yahyajahangiri
هدایت شده از یادداشت های فرا-مرزی
حکومت اسلامی حتی به #کافر حق ظلم ندارد. نامهای که حضرت امیر برای مالک اشتر نوشت به عنوان بخشنامه، و این نامه در نهج البلاغه است؛ فرمود: مالک! آنجا که می روی، همهشان که مسلمان نیستند، یک عده کافرند. مبادا بگویی اینها که کافرند، من مجازم نسبت به آنها #عدالت را رعایت نکنم.خیر!
فرمود: مردم آن منطقه که تو استاندار آنهایی دوقسمند؛ بعضی مسلماناند، بعضی کافر. بالاخره آنهایی که کافرند، حق انسانی دارند یا ندارند؟! مبادا نسبت به کافر ظلم بکنی! این #علی است، این حکومت اسلامی است. مگر همه مسلمان شده بودند؟ فرمود: تو به عنوان استاندار نسبت به کافر حق ظلم نداری.
جوادی آملی
@ajavadiamoli
هدایت شده از یادداشت های فرا-مرزی
✅سوره برائت و اجتهاد #دیپلماسی
یحیی جهانگیری سهروردی
✅روزهای اول #ذی_الحجه، یادآور نزول #تنها ااا #سوره بی بسم الله قرآن است در #سال_نهم.
مهمتر اینکه پیامبر، #فرد_قبلی را به روایت فریقین، برگرداند حتی از #میانه_راه، و #علی ع را به عنوان #دیپلمات خود فرستاد.
✅راز این تغییر را بخوانید! هم در منابع #شیعی و هم سنی؛ خلاصه اش #یک_کلمه است:
دیپلمات، باید #نترس باشد؛ از تهدیدها، نترسد،
✅شاید همین است که محتوای پیام هم بدون رحمانیت و رحمیمیت، آغازیده است.
اویی که در خلوت می هراسد (قصه نزول را بخوانید) چگونه در آوردگاه، میتواند لسان از کام و شمشیر از نیام بیرون کشد.
✅یادداشت های #مکه
@yahyaJAHANGIRI
هدایت شده از یادداشت های فرا-مرزی
نقدی سندی و دلالی حدیث : من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا
به بهانه روز معلم
ذهنیت #تئولوژیک ما، سعی می کند برای هر رفتار و باوری، پیشنیه دینی #بیابد و گاه #بسازد!!
برای تکریم معلمان و استادان، اغلب به سخنی #منسوب به #پیامبر(ص) یا امام #علی(ع) اشاره میشود: این سخن با عبارات مختلفی همچون «من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا»، «من تعلمت منه حرفا صرت له عبدا» یا «أنا عبد منْ علّمنی حرفا واحدا» نقل شده است.
این حدیث از جهتی قابل بررسی است:
1- قدیمی ترین منبع در نقل این حدیث، یک منبع #سنی #حنفی است تا #امامی #شیعی. آنهم در #قرن6 یعنی چند قرن پس از عصر حضور #معصومین ع: کتاب «تعليم المتعلّم فى طريق التعلّم» اثر برهانالدین زرنوجی؛ فقیه حنفیمذهب اهل بخارا باشد که این کتاب را در آخرین دهه قرن #ششم هجری نوشته است
2- شگفت آنکه همین منبع هم این حدیث را #بدون ذکر سند از امام علی نقل کرده است.
3- اولین حضور این حدیث در منابع شیعی، به کتاب «آداب المتعلمین» بر می گردد. که #چند دهه بعد از کتاب قبل تدوین شده است که احتمالا از همان منبع استفاده کرده است.
4- برخی در شیعی بودن این کتاب هم تردید دارند. این کتاب به #خواجه نصیرالدین طوسی نسبت داده شده، اما برخی پژوهشگران معاصر مثل جویا جهانبخش معتقدند که این کتاب را خواجه نصیر #ننوشته و صرفا گزیدهای از کتاب زرنوجی است.
5- همچنانکه گفته شد در قرن 6 این حدیث به امام علی ع منسوب شده اما #پس از 3 قرن به پیامبر ص انتساب یافته است: نقطه عطف دیگر این مضمون را در پایان قرن #نهم هجری در کتاب «عوالی اللئالی» ابن ابی جمهور #اَحسائی میبینیم که او نیز از قضا همانند زرنوجی گرایش به #تصوف داشته و در نقل روایات نیز #سهلانگار بوده است. او این مضمون را به دو شکل متفاوت به #پیامبر اسلام نسبت داده است.
6- نکته اینجاست که این مضمون، #نیم قرن پیش از کتاب ابن ابی جمهور، در تفسیر «غرائب القرآن» نظامالدین قمی #نیشابوری معروف به نظام اعرج، به یکی از #علما نسبت داده شده است نه #پیامبر ص
7- جالبتر آنکه صاحب #غرائب نیز با وجود #شافعیمذهب بودن، همچون زرنوجی و ابن ابیجمهور به #تصوف گرایش داشته است. یعنی منابع نقل این حدیث در همه زمان ها، تفکر #تصوفی داشتند.
8- به هر حال با نقل این روایت در عوالیاللئالی، #مجلسی نیز آن را در بحار میآورد و سپس #نراقی در جامعالسعادات به آن اشاره میکند و در زمان ما نیز ادامه می یابد.
9- کسی که به تفکر #مراد و #مریدی یا به تعبیر دیگر ارباب و برده، آگاه باشد، خوب می داند که این این #منش دانشی، ساخته آن دستگاه فکری است.
10- در دستگاه فکری ای که نقد و توضیح و شرح شاگرد به استاد، یک #ارزش تلقی می شود، و دنبال ایجاد رابطه مراد و مریدی و بردگی نیست، علم رشد می کند.
11- چه #مشهوراتی که قبولش کردیم و پس از #قبول سعی کردیم #مبنایش قرار دهیم و حتی به انتساب به حضرات معصومین سعی کردیم #مقدسش هم پنداریم و خبر نداریم که گاه در زمین دستگاه فکری #دیگر بازی می کنیم.
این یک تامل کوتاه بود قطعا نیاز به تکمیل و تدقیق دارد. از فیسبوک اقای فتحی این یادداشت را الهام گرفتم
■ همیشه در کلاس هایم گفتم. راز تحول و رشد، این است: اتفاقا در #بدیهیات، #شک کنید.
@yahyajahangiri