eitaa logo
یادداشت های فرا-مرزی
2.1هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
303 ویدیو
56 فایل
دایرکت @YahyaJS ادمین: @jahangiri_amin @Elhamshiri67 تاریخ تولد کانال بهمن ۱۴۰۱ نوشته ها، از آن ِاندیشه خود ِشخصی ام است؛ بدون پیوسته های علمی، اجتماعی، کاری، اداری و ... با این سنجه، ارزیابی و نقد و نقل فرمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
12.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این خانم به من گیرداده؛ هی می گوید می تونم یک بپرسم؟ نگران شدم؛ چی میخاد بپرسه؟ بالاخره پرسید: شما هستید؟ گفت: من دانشجو بودم می دیدم شما ها را نمی دانند. چرا شما مسلمان نیستید؟ توضیحاتم جدی شد. بحث جوری داع شد که فردا هم علیرغم اینکه فرد بسیار مهم و سرشلوعی بود، گفت دوست دارم درباره شیعه بشنوم. یک کافه ای وعده گذاشتیم درباره شیعی صحبت کردم. برایش داستان جذاب‌ترین بود. از شب گفتم که یاران حسین، تنهایش نگذاشتند. و از گفتم و و در این مراسم جهانی. همیشه برایم تجربه شده، داستان کربلا، جذاب‌ترین گفتگو با بوده است. واکنش های این خانم به قصه کربلا، دیدنی بود. فیلم را ببینید یاداشت های یک طلبه در ۱۴۰۲ @yahyajahangiri
‏زندگی ‎ ع به ما یاد داد: هر ‎ و ‎ باید هر اپسیلون از رفتار و گفتارش، رویکرد ‎ و ‎ داشته باشد، حتی ‎ ش، شیعه هرگز، حتی ازدواج را نباید نساله شخصی بداند. باید با ازدواجش، بخشی از ‎ را رقم زند. این نگاه است که سبب شد، ‏- ‎ جامعه با یک ‎ -امام ‎، با یک ‎ -از ‎، با یکی از ‎ -این از ‎ او از ‎ ازدواج کند. اصرار دارم انقلاب اسلامی، باید ‎ را جدی بگیرد. گاه ازدواجی، یک ‎ را تغییر می دهد. یحیی جهانگیری سهروردی @yahyajahangiri
همیشه نوشتم و جزو عاداتم هست هر کشوری که می روم با آی پی آن کشور، کلیدواژه‌ی مثل ، ، و.. را جستجو میکنم. همچنانکه می بینید، در جستجوی شیعه، تا جندین مدخل و صفحه، هنوز سایت های حتی مادر و اصلی ما در عرصه بین الملل، دیده نمی شود. این یعنی چه؟ جواب روشن است. ما حتی کارهای بسن المللی مان، با بافتار و ساختار بومی تولید می شود. انگلیسی می‌نویسیم ولی هرگز به دست انگلیسی زبان نمی رسد. عریس تولید می کنیم ولی فقط به دست عرب زبان ساکن قم می رسد. صریحا میگویم: بلندگوی بین الملل ما، همیشه بسوی داخل است تا خارج. هر چه در ایران کاری سر و صدا کرد، گمان می کنیم در بیرون هم چنین است. مثلا قرآن سوزی را محکوم میکنیم با بیانه های فارسی برای خودمان. کجای دنیا، کدام رسانه پر تاثیر دنیا، پژواک صدای ما شد؟ روایت نکنیم در عرصه بین الملل، روایت می‌شویم با دیگران؛ تود اگر تفسیر و تبیین نکنیم، دیگران تحریف می کنند. پست بعدی ام را ببینید یادداشت های فرامرزی یک طلبه. سئول @yahyajahangiri 👍
اینجا یک رستوران آذری است در . برایم یک چیز از آذری ها جذاب است و آن حفظ و تاکید بر هویت زبانی و شیعی شان با افتخار از آذری بودن خود می گویند و از شیعه بودنشان محض ریا، 😊 من هم با افتخار یادداشت های فرامرزی یک طلبه گرجستان @yahyajahangiri 👍
یادداشت نگار چهارشنبه در آئین رونمایی از کتاب الجامع فی التفسیر الاثری شرکت کردم. نکته های ناب گفتند: خلاصه اش: ◀️تفاوت شیعه و سنی در 📎اهل سنت به کلمات قرآن توجه دارند و اما شیعه به 📎 تفسیری اهل سنت؛ به دلیل پذیرش حدیث از غیر معصوم (از صحابه تا تابعین) در مقابل شیعی 📎نگاه اهل سنت به قران در برابر شیعه 📎رویکرد اهل سنت در برابر رویکرد و شیعه 📎 اسرائلیات در اهل سنت در برابر آن در شیعه 📎فروانی و تناقص درون روایات در اهل سنت مثلا چند روایت از ابن عباس زیر یک ایه بخلاف @yahyajahangiri
استانبول از عمر به علی ِ ولی، سلام اسم همسرش، عمر است اسم پسرش اما محمد حسین بهشتی و نیز دخترش زهرا. می زند که شک میکنم باشد و خوند که شک دارم باشد. صبر کردم وقت نماز شود تا یقین کنم شیعه است یا سنی؟ وقتی نماز مغرب که شد، این بانو، کرد و نماز گزارد. قبل از نماز در دفترشان گرم صحبت و مباحثه بودیم گفت و می گفت از عشقش به ، که چگونه در قلبش، شعله گرفت و اینکه این عشق هنوز دلربایی میکند. مگر می شود یک سنی اما این همه عاشق خمینی! وسط حرفش چند نکته گفت که عصاره و خلاصه همه دو ساعت صحبت بود. گفت: روزی یک تو پرواز به من گفت، من ایرانی ام و تو غیر ایرانی. من شیعه ام و تو یک سنی. چطور تو کاتولیک تر از پاپ شدی و از ما داغتر طرفدار خمینی هستی؟؟ گفت گفتم: خمینی نه فقط مال ایرانی هاست و نه فقط از آن ِ شیعه ها. او برای است و 👍 و گفت روزی یکی به من گفت تو که اینجوری، چرا شیعه نمی شی؟ گفت گفتم: شیعه آن است که با علی باشد، نه اینکه خود را به فقط شیعه نام نهد. گفت: گفتم: بگذار بماند روز قیامت ببینیم علی دست من سنی را میگیرد تا تو شیعه را؟؟😉 و بالاخره باز از خاطرات گفت و گفت: روزی خدمت رسیدم. بهشان گفتم: همسرم خیلی دوست داشت بیاد شما را زیارت کند ولی نتوانست. اسمش است. عمر همسرم به شما علی سلام رساند.☺️☺️ آقا هم جواب داده بودند و لبخندی ملیح... در مقابل این حرفا، فکر کردم چه بگم که کم نمیارم، و بالاخره بهش گفتم، اگر شیعه بودن، آن است که تو می نمایی، تو یک شیعه ای. و اگر سنی بودن آن است که تو می گویی، من یک سنی ام. ..... دارم مرکز شان را ترک میکنم و ، سخت می بارد و کف خیابان های سنگ فرش استانبول را می شوید. با خود میگویم کاش و ، هم می بارید تا بشوید از خیابان های تنگ ما، ننگ تفرقه را پیامبر باران❤️، ببار تا گرد و غبار تفرقه و فرقه ها شسته شود خاطرات استانبول یحیی جهانگیری @yahyajahangiri
بودن، به دردم خورد😍 در صف check in هستم تا بارها را بدهم. همیشه در صندلی پرواز. نوبتم رسید، خدا خدا کردم، نیافتم به یک ای که قیافه اش واقعا وحشتناک بود. واقعا دیدمش، ترسیدم. چند با بودند، گفتم خدا کند یکی از آنها نوبتم برسد، التماس کنم در صندلی خوب جا بدهد. تا را برسم. سبحان الله. از شر او دوجنسه راحت شدم، و دعا مستجاب شد،به یک خانم محجبه نوبتم رسید. همین که دید در پاسم، ام. گفت شما هستید؟ گفتم بله گفت چون ماه رمضان شیوخ میاد از ایران برای تبلیغ و من میروم سخنرانی شان. حدس زدم است درباره اختلاف ماه گفت، که چالش خانواده گی شان شده دیگه کردم کاملا شیعه است. تا اینکه گفت من امروز افطار کردم. که فهمیدم هم هست. چون اینجا سه روز عید شد. خلاصه صندلی را گفتم. کلی گشت... تا اینکه گفت: یک ماه همش تبلیغ کردی استراحت نکردی برام یک ردیف صندلی داد😳.. یعنی تو هواپیما صندلی ها را تخت کامل کردم و خوابیدم. داشتم می رفتم. گفت برایم در دعا کن. ما را به اشتراک بگذارید یادداشت های یک طلبه از سیدنی https://t.me/IRANfaramarz/ https://eitaa.com/yahyajahangiri/
12.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این خانم به من گیرداده؛ هی می گوید می تونم یک بپرسم؟ نگران شدم؛ چی میخاد بپرسه؟ بالاخره پرسید: شما هستید؟ گفت: من دانشجو بودم می دیدم شما ها را نمی دانند. چرا شما مسلمان نیستید؟ توضیحاتم جدی شد. بحث جوری داع شد که فردا هم علیرغم اینکه فرد بسیار مهم و سرشلوعی بود، گفت دوست دارم درباره شیعه بشنوم. یک کافه ای وعده گذاشتیم درباره شیعی صحبت کردم. برایش داستان جذاب‌ترین بود. از شب گفتم که یاران حسین، تنهایش نگذاشتند. و از گفتم و و در این مراسم جهانی. همیشه برایم تجربه شده، داستان کربلا، جذاب‌ترین گفتگو با بوده است. واکنش های این خانم به قصه کربلا، دیدنی بود. فیلم را ببینید یاداشت های یک طلبه در ۱۴۰۲ @yahyajahangiri
‏زندگی ‎ ع به ما یاد داد: هر ‎ و ‎ باید هر اپسیلون از رفتار و گفتارش، رویکرد ‎ و ‎ داشته باشد، حتی ‎ ش، شیعه هرگز، حتی ازدواج را نباید نساله شخصی بداند. باید با ازدواجش، بخشی از ‎ را رقم زند. این نگاه است که سبب شد، ‏- ‎ جامعه با یک ‎ -امام ‎، با یک ‎ -از ‎، با یکی از ‎ -این از ‎ او از ‎ ازدواج کند. اصرار دارم انقلاب اسلامی، باید ‎ را جدی بگیرد. گاه ازدواجی، یک ‎ را تغییر می دهد. یحیی جهانگیری سهروردی @yahyajahangiri
یادداشت های فرا-مرزی
ع نه تفرقه ؛ گنبدی فیروزه ای است که شهر را به دور خود به طواف می آورد. انصاری، مردی که پدرانش سلسله وار، تولیت این آستان را بر دوش کشیدند و می کشند. او چون شروع کند به شعر خواندن در رسای صاحب روضه شریف، دیگر با شور شاعرانه اش، تو را چنان جذب کند که یارای ترک محفلش نخواهی داشت. اینجا روضه است آنهم شریف؛ چنان که از درب ورود، مردم و پای برهنه می آیند. به گفته متولی این مزار، سرّ این دلبری و دلدادگی مردم و این نقطه فیروزه ای شهر در این است که دنیایی از گره ها را در این مزار، گشوده یافته اند و حاجت ها را روا. انصاری می گوید حتی هم نتوانست دست درازی کند این روضه را. روضه، شریف است چون منتسب است به مولا علی ع؛ تابلو ورودی اش چشمانم را متوجه خود می سازد: مزار علی ابن ابی طالب خلیفه چهارم. به مردمانش، ابومسلم خواست پیکر مطهر علی ع را به این منطقه بیاورد. و به ، اینجا مزار علی است. گویند که مرتضی علی درنجف است در بلخ بیا، ببین چه بیت الشرف است گاه باید باورها را در دلها جست نه در اسناد تاریخی. چه زیبا گفت انصاری: چه اینجا مزار واقعی باشد و چه نباشد، حُسن انتسابش به علی ما را کفایت می کند. باز مرا به واداشت. علی کیست؟ که مولای همه است! کیست که از شیعه و سنی تا جرداق مسیحی به او دل دادند. باوردارم علی، برای همه است نه فقط مال من! مولا مرا ببخشا که تو را فقط مال خود کردیم و وسعت بی انتهای تو را فقط برای مذهبی و قومی محصور و محدود‌. باور کنیم علی محور است نه . او ، که است. خواه یکی او را بداند و دیگری ... خواه یکی او را به بخواند و دیگری به ... او فراتر از واژه های و القاب و عناوین ماست. این عناوین فقط برای آن است تا میزان فهم و هضم مان از اقیانوس علی را اندازه کنیم. و ... من از روضه شریف بیرون می آیم. ولی اما دلم پیش علی ماند و مزار شریف علی؛ و منتظر دعوتی دیگر که مرا بخواند: بیا بریم به مزار... سفرنامه افغانستان 🌏 @yahyajahangiri
12.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این خانم به من گیرداده؛ هی می گوید می تونم یک بپرسم؟ نگران شدم؛ چی میخاد بپرسه؟ بالاخره پرسید: شما هستید؟ گفت: من دانشجو بودم می دیدم شما ها را نمی دانند. چرا شما مسلمان نیستید؟ توضیحاتم جدی شد. بحث جوری داع شد که فردا هم علیرغم اینکه فرد بسیار مهم و سرشلوعی بود، گفت دوست دارم درباره شیعه بشنوم. یک کافه ای وعده گذاشتیم درباره شیعی صحبت کردم. برایش داستان جذاب‌ترین بود. از شب گفتم که یاران حسین، تنهایش نگذاشتند. و از گفتم و و در این مراسم جهانی. همیشه برایم تجربه شده، داستان کربلا، جذاب‌ترین گفتگو با بوده است. واکنش های این خانم به قصه کربلا، دیدنی بود. فیلم را ببینید یاداشت های یک طلبه در ۱۴۰۲ @yahyajahangiri
🌐 کانالی برای ■ خواندن تلخ و شیرینی یک بین المللی که در فعالیت دارد. ■ شنیدن ها و ها و های درباره چگونگی در ■ هرگاه، برای شنیدن صدای و ، نه فقط و ، اگر در و ها صف کشیدند، باید از بین الملل سخن گفت. ■■ ما را به علاقمندان معرفی کنید https://eitaa.com/yahyajahangiri/