هدایت شده از یادداشت های فرامرزی
#خاطرات_پاکستان
امام حسین محور وحدت
امروز به کنفرانسی دعوت شدیم. همه از #علمای_سنی اند. با گرایش های مختلف، #دیوبندی #بریلوی #ظاهری #صوفی #سلفی و...
■ پیش فرض هایم از #پاکستان، خوف را در جانم انداخته. چگونه با لباس روحانیت #شیعی وارد مجلس شویم. اینجا پاکستان است به وقت #لاهور. اونم در ایام #محرم. که هر سال کلی عملیات انتحاری و ترور، جان #عزاداران را میگیرد.
■ وارد ساختمان کنفرانس می شویم. چشم و گوش هایم را تیز کرده ام. مباد....
■چقدر زود ماها #قضاوت_می_کنیم ! چه پیش داروی ها که فقط از پیش فرض های ما ساخته شده است. کاش می شد، ما همدیگر را از پس پرده ها ارزشگذاری نمیکردیم. ان وقت نه #اختلافی بود و نه #تفرقه ای
■ مرگ بر ناآگاهی #مرگ بر کم آگاهی
همین که وارد سالن شدیم. مدیر جلسه با افتخار خود را #سید خطاب می کند. سید اما سنی. آری چنین است. و این یک حقیقت است که ما نمی دانیم.
و اما ادامه می دهد از خاطراتش. از سفر #اربعین خود میگوید...و هیجان را بیشتر می کند.
■ عالمی دیوبندی شروع کرد به سخن راندن: چنان با حلاوت و حرارت از #حسین گفت که اگر فقط صدا بود اما بی تصویر، می گفتید یک عالم شیعه سخن می گوید. اما نع.. او بود یک دیوبندی.. و میگفت از حسین و کربلا
■ عالمی سنی دیگر اما از مذهبی دیگر، گفت و گفت تا در آخر صحبتش شعری را خواند. اشک هایش بود که روان بر گونه هایش شد و بغض ها بود که اذن صحبتش نمی داد.
■■ باز تالماتم مرا به تامل واداشت. حسین کیست؟ حسین مال همه است از آن هر دلداده اش.چه آن که او را #حضرت_حسین خواند و چه او که او را #امام_حسین
■■ سخنرانان از حسین میگویند، شیعه و سنی؛ و من اما در گوشه برگه هایم می نویسم... پاکستان.. حسین.. وحدت... شیعه..سنی..
دیدم بغل دستی ام گفت این را هم بنویس. پاکستان، #تاسوعا و #عاشورا کلا تعطیل است.
■ تازه فهمیدم این عشق هم همگی است و هم رسمی. هم دیرینه است هم پر جوش...هم پایا است و هم پویا
#خاطرات_فرامرزی_یک_طلبه
🌐 @yahyajahangiri 👌