eitaa logo
چهارشنبه های زهرایی.آتش به اختیار
2.3هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.9هزار ویدیو
99 فایل
|گروه جهادے چهارشنبه های زهرایے✨| -هیئت شهیـ🥀ـده های انقلاب -موسسه راه بهشت اطـ💞ــهر قم المقدسه خادم ڪانال : 09105830377 @yazahraa1397
مشاهده در ایتا
دانلود
مرا پاکیزه بپذیر.mp3
4.82M
💌 🥀 خیلی‌ها بظاهر شدند؛ اما در قلب به مقام نرسیدند! بیاموز در هم شهید شوی! وگرنه جایی میانه‌ی راه می‌مانی... 🔅این مقام را کجا و چگونه می‌دهند؟ @yazahraa_1397
می‌گفت↓ اگه‌طالب باشی!😍 یک‌نگاه حرام‌ممکن‌است سال‌ها؛ تو‌را‌از شهادت دور‌کند‌.‌.😔 و‌گفت من‌حرف‌های‌لغووبیهوده را کمتر از لقمه‌ی حرام نمی‌دانم می‌گفت‌فکر کارباطل‌وحرام حتی‌اگر‌انجام‌هم‌نداده‌باشیم!☹ به‌پای‌مان‌ثبت‌خواهدشد شهدا حلال کنید که حرام کردیم جبهه‌هایِ‌نور اکسیژن است برای‌ما، غرق شدگان نَفَس کم‌ آوردواند...‌ شهدا شرمنده ایم ... که همیشه شرمنده ایم..🥀 @yazahraa_1397
...! نیستم برایت بمانم ! نیستم برایت باشم ! نیستم برایت قلم بزنم ! نیستم که برایت بمیرم ! مرا ببخش😔 با همه نقص هایم ...! با تمام ...! لیاقت ندارم ولی ... دل که دارم ...!!! دلــــم میخواهد ... ڪجایے⁉️ کـــــــــــــم آورده ام.... می دانی ؟😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁﷽❁ خـدایـا... بگیـر از مـن! آن چـه که "" را می گیـرد از مـن...😔😔 این روزهــا عجیب دلم؛ به سیم خـاردار هـای ! گیـــر کرده است... را گفتنـد: یا علـی ما فعلتَ حتی نصیرَ علیـاً ؟! چه کردی که شدی!؟ فرمود: إنّی کنتُ بوابّــــــاً لقلبــی! نگهبـــان بودم... رفیق شهیدت حتی اگـر بـه خط هـم رسیدی! آنجـا بـرای شـروعی مجـدد اســت... سلام علیکم ۳۰مهر @yazahraa_1397
••• نمی دانم شاید لبخندتان، تسبیح ذکر خداوند بود که اینگونه دلنشین مانده است و برق نگاهتان نوری از انوار الهی ... . عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌸 💐🍃  🍂🌺: 🌹امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد کمتر از نیست🌹 @yazahraa1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾 🔸فرقی نمیکند دمشق باشد یا تهران؛ فکه باشد یامکه! فرقی نمیکند محور شلمچه باشد یا خیابان پاسداران چه مدافع ، چه مدافع ، مهم این است که همه شهدا با شجاعت ودلاوری، با قلب های مولایی و با سربند های زهرایی با خون های پاکشان فرش های قرمزی را پهن کرده اند به نام 🥀 تا امروز کشورمان را مدیون آنها و خانواده هایشان باشیم. 👈 پایان ماموریتش است... @yazahraa_1397
‏گفـت: ‌دختر رو چہ‌ بہ‌ ؟!💣 🦋گفتـم‌: شاید ‌توےِ‌ جنگ شهید نشنـ🍃 🦋اما همین ‌بس‌ کہ ‌ بعضے مادرهآ و ‌آوینے‌ و قاسم‌ سُلیمانـے داریم..✌️🏻♥️ ·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•🌸•·•· 🔴 @yazahraa_1397
خدایا..🌸 بگیرازمنـ🌿 انچه که ♥️ رامیگیردازمن...😞 این روزها عجیب دلم؛🦋 به سیم خاردارهای دنیا📌 گیرکرده است...🖇 @yazahraa_1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درخواست دعای از و پاسخ ایشان، ببینید میزان حمایت این از و را 💠 این مادر بزرگوار، سه فرزند شهید و دو فرزند جانباز تقدیم انقلاب کرد و روز گذشته به فرزندان شهیدش پیوست. @yazahraa_1397
چهارشنبه های زهرایی.آتش به اختیار
سلام دوستان #رفیق_شهیده_ام میپرسند عکس پروفایلت کیه؟ وقتی با شهیدی رفیق باشی خودش کمکت میکنه... #شهی
💫آرامش معصومه ها در شهری سنتی و صميمی حدود 60 كيلومتری شهركرد به كتابخانه‌ای زيبا و پربار ميرسی كه بر سينه آن نوشته‌اند : كتابخانه ! می‌پرسی معصومه كيست؟ می‌گويند دختری كه شهيد عفاف خويش شد و مشهد(محل شهادت) او كتابخانه !!! . دختری كه به عشق می‌ورزيد ، شيفته بود و فرصت‌های خويش را پس از كلاس و مدرسه در كتابخانه ميگذارند. يک روز در غرق مطالعه بود و اصلاً متوجه خلوت شدن کتابخانه نشده بود. با پیشنهاد بیشرمانه مسئول کتابخانه در حالیکه فقط او و معصومه در کتابخانه مانده بودند و شراره از او جهنمی متحرک ساخته بود معصومه شروع به جیغ و فریاد میکند ولی صدایش به جایی نمی‌رسد چون کتابخانه در منطقه‌ایست که با مرکز شهر مقداری فاصله دارد... . وقتی مسئول کتابخانه مقاومت معصومه را میبیند چاقویش را در می‌آورد و او را با تهدید به کشتن به حمام زیر کتابخانه میبرد... معصومه به آن نانجیب می‌گوید تمام طلاهایم را به تو می‌دهم دست از این کار کثیف بردار من تا الان دامنم به گناه آلوده نشده است... . مسئول کتابخانه که هواهای شیطانی تمام وجودش را پر کرده است قبول نمی‌کند و وقتی می‌بیند این دختر تن به خواسته گناه آلود او نمی‌دهد با کارد به گلوی معصومه می‌زند و او را به می‌رساند. بعد شروع به مُثله کردن شهیده می‌کند و بدن اِرباً اِربای او را درون کیسه می‌گذارد و در زیر پلی پنهان می‌کند... . چند روز بعد پیکر قطعه قطعه شده‏‌اش که در عفاف‌اش پيچيده شده بود كشف شده و به پزشک قانونی منتقل می‌شود. پزشک قانونی به عفت و پاكی او گواهی می‌دهد. شهر سه روز به حالت تعطيل عمومی درآمده و همگان در شهادت‏ آن عزادار بودند. به لطف الهی ديری نپاييد كه او شناسايی و در برابر ديدگان مردم داغدار آن شهر به دار مجازات آويخته می‌شود... . كارد به حلقوم معصومه نشست و او كه با نهج‌البلاغه انس داشت و شهيد شمشير را می‌شناخت حلقومش را به تيغ سپرد اما تن به گناه و تباهی نداد و وفاداری‌اش را به عقيده‌اش و به پرچمدار مكتب عصمت و عفت "(س)" به اثبات رساند... . پ.ن : سال 1369 ، شهادت معصومانه اين دانش آموز ، تحولی شگرف در منطقه آفريد اما بازتاب و تبليغ كافی نداشت... https://eitaa.com/joinchat/1220804622C852f66096a
. راه‌رشد‌فقط‌از‌سختی‌میگذره و‌منم‌باید‌از‌خودم‌و‌خانواده‌ام که‌دوستشون‌دارم‌بگذرم آدم‌باید‌هیچ‌بشه‌تا‌به‌خدا‌برسہ.. اول‌توپ‌خورد‌زمین‌ بعد‌رفت‌آسمون..:) -شھیدمصطفی‌صدرزادھ'!🌿 . 🥀 ❤️ 🌸|| @yazahraa_1397
•• جانِ جهان فدایِ تو یا حضرت جواد... 🖤 🥀 🖤 🌸 || @yazahraa_1397
در شهری سنتی و صميمی حدود 60 كيلومتری شهركرد به كتابخانه‌ای زيبا و پربار ميرسی كه بر سينه آن نوشته‌اند : كتابخانه ! می‌پرسی معصومه كيست؟ می‌گويند دختری كه شهيد عفاف خويش شد و مشهد(محل شهادت) او كتابخانه !!! . دختری كه به عشق می‌ورزيد ، شيفته بود و فرصت‌های خويش را پس از كلاس و مدرسه در كتابخانه ميگذارند. يک روز در غرق مطالعه بود و اصلاً متوجه خلوت شدن کتابخانه نشده بود. با پیشنهاد بیشرمانه مسئول کتابخانه در حالیکه فقط او و معصومه در کتابخانه مانده بودند و شراره از او جهنمی متحرک ساخته بود معصومه شروع به جیغ و فریاد میکند ولی صدایش به جایی نمی‌رسد چون کتابخانه در منطقه‌ایست که با مرکز شهر مقداری فاصله دارد... . وقتی مسئول کتابخانه مقاومت معصومه را میبیند چاقویش را در می‌آورد و او را با تهدید به کشتن به حمام زیر کتابخانه میبرد... معصومه به آن نانجیب می‌گوید تمام طلاهایم را به تو می‌دهم دست از این کار کثیف بردار من تا الان دامنم به گناه آلوده نشده است... . مسئول کتابخانه که هواهای شیطانی تمام وجودش را پر کرده است قبول نمی‌کند و وقتی می‌بیند این دختر تن به خواسته گناه آلود او نمی‌دهد با کارد به گلوی معصومه می‌زند و او را به می‌رساند. بعد شروع به مُثله کردن شهیده می‌کند و بدن اِرباً اِربای او را درون کیسه می‌گذارد و در زیر پلی پنهان می‌کند... . چند روز بعد پیکر قطعه قطعه شده‏‌اش که در عفاف‌اش پيچيده شده بود كشف شده و به پزشک قانونی منتقل می‌شود. پزشک قانونی به عفت و پاكی او گواهی می‌دهد. شهر سه روز به حالت تعطيل عمومی درآمده و همگان در شهادت‏ آن عزادار بودند. به لطف الهی ديری نپاييد كه او شناسايی و در برابر ديدگان مردم داغدار آن شهر به دار مجازات آويخته می‌شود... . كارد به حلقوم معصومه نشست و او كه با نهج‌البلاغه انس داشت و شهيد شمشير را می‌شناخت حلقومش را به تيغ سپرد اما تن به گناه و تباهی نداد و وفاداری‌اش را به عقيده‌اش و به پرچمدار مكتب عصمت و عفت "(س)" به اثبات رساند... . پ.ن : سال 1369 ، شهادت معصومانه اين دانش آموز ، تحولی شگرف در منطقه آفريد اما بازتاب و تبليغ كافی نداشت... حال پس از قریب سی سال و در آينده‌ای نزديک به تماشای مستند خواهیم نشست! .https://eitaa.com/joinchat/3474784276Ccb7f2b49a6
هدایت شده از بہ سوے سـ⭐ـتاره ها
در شهری سنتی و صميمی حدود 60 كيلومتری شهركرد به كتابخانه‌ای زيبا و پربار ميرسی كه بر سينه آن نوشته‌اند : كتابخانه ! می‌پرسی معصومه كيست؟ می‌گويند دختری كه شهيد عفاف خويش شد و مشهد(محل شهادت) او كتابخانه !!! . دختری كه به عشق می‌ورزيد ، شيفته بود و فرصت‌های خويش را پس از كلاس و مدرسه در كتابخانه ميگذارند. يک روز در غرق مطالعه بود و اصلاً متوجه خلوت شدن کتابخانه نشده بود. با پیشنهاد بیشرمانه مسئول کتابخانه در حالیکه فقط او و معصومه در کتابخانه مانده بودند و شراره از او جهنمی متحرک ساخته بود معصومه شروع به جیغ و فریاد میکند ولی صدایش به جایی نمی‌رسد چون کتابخانه در منطقه‌ایست که با مرکز شهر مقداری فاصله دارد... . وقتی مسئول کتابخانه مقاومت معصومه را میبیند چاقویش را در می‌آورد و او را با تهدید به کشتن به حمام زیر کتابخانه میبرد... معصومه به آن نانجیب می‌گوید تمام طلاهایم را به تو می‌دهم دست از این کار کثیف بردار من تا الان دامنم به گناه آلوده نشده است... . مسئول کتابخانه که هواهای شیطانی تمام وجودش را پر کرده است قبول نمی‌کند و وقتی می‌بیند این دختر تن به خواسته گناه آلود او نمی‌دهد با کارد به گلوی معصومه می‌زند و او را به می‌رساند. بعد شروع به مُثله کردن شهیده می‌کند و بدن اِرباً اِربای او را درون کیسه می‌گذارد و در زیر پلی پنهان می‌کند... . چند روز بعد پیکر قطعه قطعه شده‏‌اش که در عفاف‌اش پيچيده شده بود كشف شده و به پزشک قانونی منتقل می‌شود. پزشک قانونی به عفت و پاكی او گواهی می‌دهد. شهر سه روز به حالت تعطيل عمومی درآمده و همگان در شهادت‏ آن عزادار بودند. به لطف الهی ديری نپاييد كه او شناسايی و در برابر ديدگان مردم داغدار آن شهر به دار مجازات آويخته می‌شود... . كارد به حلقوم معصومه نشست و او كه با نهج‌البلاغه انس داشت و شهيد شمشير را می‌شناخت حلقومش را به تيغ سپرد اما تن به گناه و تباهی نداد و وفاداری‌اش را به عقيده‌اش و به پرچمدار مكتب عصمت و عفت "(س)" به اثبات رساند... . پ.ن : سال 1369 ، شهادت معصومانه اين دانش آموز ، تحولی شگرف در منطقه آفريد اما بازتاب و تبليغ كافی نداشت... حال پس از قریب سی سال و در آينده‌ای نزديک به تماشای مستند خواهیم نشست! .https://eitaa.com/joinchat/3474784276Ccb7f2b49a6
۹ تیر، ورود پیکرهای ۳۲ شهید تازه تفحص شده به کشور 🔹سردار باقرزاده: پیکرهای مطهر ۳۲ شهید تازه تفحص شده مصادف با علیه السلام به کشور وارد می‌شوند.
در شهری سنتی و صميمی حدود 60 كيلومتری شهركرد به كتابخانه‌ای زيبا و پربار ميرسی كه بر سينه آن نوشته‌اند : كتابخانه ! می‌پرسی معصومه كيست؟ می‌گويند دختری كه شهيد عفاف خويش شد و مشهد(محل شهادت) او كتابخانه !!! . دختری كه به عشق می‌ورزيد ، شيفته بود و فرصت‌های خويش را پس از كلاس و مدرسه در كتابخانه ميگذارند. يک روز در غرق مطالعه بود و اصلاً متوجه خلوت شدن کتابخانه نشده بود. با پیشنهاد بیشرمانه مسئول کتابخانه در حالیکه فقط او و معصومه در کتابخانه مانده بودند و شراره از او جهنمی متحرک ساخته بود معصومه شروع به جیغ و فریاد میکند ولی صدایش به جایی نمی‌رسد چون کتابخانه در منطقه‌ایست که با مرکز شهر مقداری فاصله دارد... . وقتی مسئول کتابخانه مقاومت معصومه را میبیند چاقویش را در می‌آورد و او را با تهدید به کشتن به حمام زیر کتابخانه میبرد... معصومه به آن نانجیب می‌گوید تمام طلاهایم را به تو می‌دهم دست از این کار کثیف بردار من تا الان دامنم به گناه آلوده نشده است... . مسئول کتابخانه که هواهای شیطانی تمام وجودش را پر کرده است قبول نمی‌کند و وقتی می‌بیند این دختر تن به خواسته گناه آلود او نمی‌دهد با کارد به گلوی معصومه می‌زند و او را به می‌رساند. بعد شروع به مُثله کردن شهیده می‌کند و بدن اِرباً اِربای او را درون کیسه می‌گذارد و در زیر پلی پنهان می‌کند... . چند روز بعد پیکر قطعه قطعه شده‏‌اش که در عفاف‌اش پيچيده شده بود كشف شده و به پزشک قانونی منتقل می‌شود. پزشک قانونی به عفت و پاكی او گواهی می‌دهد. شهر سه روز به حالت تعطيل عمومی درآمده و همگان در شهادت‏ آن عزادار بودند. به لطف الهی ديری نپاييد كه او شناسايی و در برابر ديدگان مردم داغدار آن شهر به دار مجازات آويخته می‌شود... . كارد به حلقوم معصومه نشست و او كه با نهج‌البلاغه انس داشت و شهيد شمشير را می‌شناخت حلقومش را به تيغ سپرد اما تن به گناه و تباهی نداد و وفاداری‌اش را به عقيده‌اش و به پرچمدار مكتب عصمت و عفت "(س)" به اثبات رساند... . پ.ن : سال 1369 ، شهادت معصومانه اين دانش آموز ، تحولی شگرف در منطقه آفريد اما بازتاب و تبليغ كافی نداشت... حال پس از قریب سی سال و در آينده‌ای نزديک به تماشای مستند خواهیم نشست! .https://eitaa.com/joinchat/3474784276Ccb7f2b49a6
•••🥀 دلـم گرفتھ بـہ وسعتـ آسمان... زندگـۍ دنیایۍ سختـ روحـم را آزرده ؛ دلـم هـ‌واے دارد... شما را جان مادرتـان هوایمـ را داشتہ باشید...🥀 نظری بر این دل خسـَتہ کنید : ) شـهدا‌گاهےنگاهے😔
‼️ در صحنه ی زندگی! اگر مراقب لوکیشن نباشیم؛ قطعا کات میخوره... نه این که کارگردان(خداوند) کات بده! خودمون تو نقش جا نیفتادیم... خودمون! میدونیم! شنیدیم! خوندیم! دیدیم! از شهدا... اما باز کار میکنیم... الهی م را؛ تو کن... برا تنبل ها نیست! برا شاگرد شده ها نیست! .. ✍عاشوری
‌حضرت‌آقاتوۍخونہ‌یڪۍاز شھدابودن‌ڪہ‌یڪۍمیگہ:💔 "هدف‌همہ‌ٔ‌‌بچہ‌هاشھادت‌است!" حضرت‌آقاهم‌فرمود: هدفتان‌شھادت‌نباشد؛هدفتان انجام‌تڪالیف‌فورۍوفوتۍباشد…🌱💕 گاهۍاوقات‌هست‌ڪہ‌اینجورتڪلیفۍ منجربہ‌شھادت‌میشود؛گاهۍهم‌ بہ‌شھادت‌منتھۍنمیشود… : )🌿✨ ➺➺➺➺➺➺➺➺➺➺
فدائیان مرز و امنیت در اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ شهادت پایان نیست،آغاز است! 🕊♥️🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ادمین✍✍✍ 🔴 بزرگواران ابتدا این فیلم 👆 رو کامل و با دقت ببینید و بعد کپشن رو‌بخونین: با دیدن این فیلم خدا میدونه چقدر متاثر شدم و اشک ریختم 😭😭 اون نوجوانی که تیر به پیشانی مبارکش میخوره و تا دست خودشو به سمت صورتش میاره که ببینه چی شده، جان به جان آفرین تقدیم میکنه😔 نمیدونم در اون روزی که این عزیز شد من به دنیا اومده بودم یا نه وقتی میبینم در جامعه به این راحتی گناه میکنند و من و شمایی که میتونیم بدیم ولی از ترس اینکه یوقت بهمون ناسزا نگن یا بقولی تو جمع ضایع نشیم، هیچی نمیگیم، از این پسر بچه دلاور ، از این شیر بچه حیدر کرار که اینگونه پشت لودر نشسته و‌با اینکه میدونه هر لحظه ممکنه تیری بهش بخوره ، باز کار خودشو میکنه تا نهایتا به میرسه ، خجالت میکشم 😭😭 خدایا بما جرات ایجاد اصلاح در امت رسول الله و جرات انجام عطا بفرما