eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
780) 🌺 وَ إِنْ كُلٌّ لَمَّا جَميعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ 🌺 💐 ترجمه و هیچکس نیست جز اینکه همه نزد ما
. 6⃣ «وَ إِنْ كُلٌّ لَمَّا جَميعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ» این آیه را هر گونه تحلیل کنیم، مملو است از تاکیدات؛ اما چرا بر «جمع شدن همگان» در قیامت، این اندازه تاکید شده است؟ 💠بحث تخصصی مهمترین نمود زندگی دنیوی، ابعاد اجتماعی این زندگی و قراردادهایی است که زندگی اجتماعی را معنی‌دار کرده است 🔖(جلسه۱۶۱، تدبر۲ http://yekaye.ir/al-ankabut-029-64/)؛ به نحوی که فردی‌ترین رفتارهای ما در نگاهی عمیق، کاملا در فضایی اجتماعی فهم می‌شود. (دورکیم، جامعه‌شناسی معروف فرانسوی، با نوشتن کتاب «خودکشی» نشان داد که این پدیده بظاهر فردی، چه اندازه پدیده‌ای اجتماعی است.) و اصلا یکی از مهمترین علل بعثت انبیاء و ارسال شریعت‌های الهی، وجود جامعه و پیدایش اختلافات اجتماعی است (بقره/۲۱۳). 🔹جامعه با اثرگذاری متقابل رفتارها و احساسات و باورهای انسانها بر همدیگر شکل می‌گیرد، 🔹و اگر برپایی قیامت برای رسیدن انسانها به تمامی ثمرات کارهای خود ضرورت دارد، پس باید تمام روابطی هم که برقرار شده (حتی نگاهی که به کسی افکنده‌ایم و سخنی که در جایی گفته یا نوشته‌ایم و در ذهن کسی اثری داشته ویا …) محاسبه شود و حقیقت این است که ما نه‌تنها با انسانهای پیرامون خود، بلکه با انسانهای مکان‌های دیگر، و بلکه زمان‌های دیگر در حال تاثیر و تاثر هستیم (از گذشتگان اثر گرفته‌ایم و با آثاری که پدید می‌آوریم در آیندگان اثر خواهیم گذاشت)؛ و زمانی محاسبه و جزای کامل ممکن است که همگان با همه رفتارهای تمام عمرشان احضار شوند؛ لذا اگر در قیامت بخواهد عدالت محقق شود، امکان ندارد مگر اینکه همگی انسانها از اولین و آخرین گرد هم آیند (واقعه/۴۹-۵۰) @yekaye
یک آیه در روز
780) 🌺 وَ إِنْ كُلٌّ لَمَّا جَميعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ 🌺 💐 ترجمه و هیچکس نیست جز اینکه همه نزد ما
. 7⃣ «وَ إِنْ كُلٌّ لَمَّا جَميعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ» تک‌تک افراد را با هم در قیامت حاضر می‌کنند؛ چرا که برای حسابرسی از تک تک افراد، حضور همگان شرط است. 💠نکته تخصصی ما انسانها در زمانها و مکان‌های مختلف زندگی می‌کنیم؛ و گاه گمان می‌کنیم که تاثیرات زندگیمان فقط محدود به کسانی است که در زمان و مکان ما زندگی می‌کنند. امروزه با گسترش ارتباطات، تا حدودی به فهم این واقعیت رسیده‌ایم که زندگی ما با انسانهایی که در مکانهای دیگر زندگی می‌کنند نیز مرتبط است❗️ و با اندکی دقت می‌توان فهمید که زندگی ما با انسانهای زمانهای دیگر هم گره خورده است‼️ چرا که 🔹 هر کسی که هر کاری می‌کند و در دیگران (نزدیک یا دور) اثری می‌گذارد، (حتی اگر این اثر به خاطر اطلاع از اقدام او در هزار سال بعد باشد) این اثر یک ارتباطی بین او و دیگران برقرار می‌کند. 🔹و اگر تاثیرات با واسطه را هم در نظرآوریم – که این تاثیرات هم در نگاه عمیق، مصداقی از تاثیرگذاری‌های ما و اقدامات ما در عالم است – آنگاه من و هر انسان دیگری با همه انساهای عالم مرتبط هستیم. و در عرصه‌ای که قرار است حقیقت هرکس به طور کامل آشکار گردد، باید تمام این تاثیر و تاثرات هم یکجا جمع شود. 💢ظاهرا یکی از علتهای جمع آوردن همه انسانها در یک موقعیت واحد این است که برای حسابرسی دقیق از هرکس، همه باید حاضر باشند. 💢 💠ثمره تخصصی اگر این نکته را جدی بگیریم، در تحلیل ثمرات کارهای خود و دیگران، افق بسیار گسترده‌تری را در نظر می‌گیریم؛ و این یکی از تفاوت‌های تحلیل‌های با تحلیل‌های مکاتب مادی می‌باشد: 🔹ردیابی اثرات کنش‌های یک نفر ویا یک جامعه (و نیز تاثیرپذیری‌شان از دیگران) به اثرگذاری در جامعه خود آنها ویا جوامعی که به طور محسوس اثرگذاری آنها بر همدیگر را می‌توانیم ردیابی کنیم، منحصر نمی‌شود.🔹 بدین ترتیب است که: 🍃الف. یک مومن وقتی به وظیفه خود عمل می‌کند تنها و تنها دغدغه جامعه‌ای را که می‌بیند، ندارد؛ 🍃ب. می‌توان درک کرد که چگونه پیامبران هم کار خود را در راستای قیام حضرت مهدی می‌دیدند؛ و یا چرا مثلا حضرت ابراهیم بر مصیبت امام حسین ع می‌گرید و ... . 🍃ج. ... @yekaye
یک آیه در روز
780) 🌺 وَ إِنْ كُلٌّ لَمَّا جَميعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ 🌺 💐 ترجمه و هیچکس نیست جز اینکه همه نزد ما
. 8⃣ «وَ إِنْ كُلٌّ لَمَّا جَميعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ» تک‌تک افراد را در قیامت حاضر می‌کنند. 💠نکته تخصصی بسیاری از ما، خودآگاه یا ناخودآگاه، انسانها را به دو دسته تقسیم می‌کنیم: 🔺انسانهایی که وجودشان را مهم می‌شماریم (خواه در میان انسانهای خوب، یا انسانهای بد) و در تحلیل‌های تاریخی و اجتماعی‌مان همواره آنان را مد نظر داریم؛ و 🔻انسان‌هایی که به نظرمان بود و نبودشان تفاوت چندانی ندارد، و در تحلیل‌هایمان آنان را چندان به حساب نمی‌آوریم؛ و اگر هم گاهی آنان را در نظر آوریم صرفاً به عنوان سیاهی لشکرِ انسانهای مهم و در طفیلی وجود آنان، از آنان یاد می‌کنیم. ♦️اما در دستگاه الهی چنین نیست: تک‌تک انسان‌ها را در قیامت جمع می‌کنند و احدی را فروگذار نکنند. @yekaye
یک آیه در روز
780) 🌺 وَ إِنْ كُلٌّ لَمَّا جَميعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ 🌺 💐 ترجمه و هیچکس نیست جز اینکه همه نزد ما
. 9⃣ «أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ ... وَ إِنْ كُلٌّ لَمَّا جَميعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ» دو مطلب هست که اگر کسی آن را جدی بگیرد، پیام پیامبران را جدی می‌گیرد: 🔹مرگ؛ و 🔹معاد 💠بحث تخصصی : (نقش توجه به و در ) این آیه، عطف است به جمله «کم اهلکنا ...» در آیه قبل؛ در واقع خداوند انسانها را به خاطر غفلت از دو چیز مذمت می‌کند: ▪️غفلت از مرگ؛ و ▪️غفلت از معاد. و اینها دوچیزند: 🔹مرگ یک پدیده محسوسی است که هیچکس نمی‌تواند انکارش کند؛ 🔹ولی معاد، یک پدیده معقول است که باور به آن، مبتنی بر باور به خدا ویا دست کم، مبتنی بر تحلیل عمیقی از حقیقت انسان است: اینکه انسان با این همه پیچیدگی، امکان ندارد با مرگ نیست و نابود شود. در واقع، توجهی است به پایان داشتن این زندگی؛ و توجهی است به برتر بودن واقعیت انسان از افق این زندگی؛ و هر دوی اینها از مقوله است که از ممیزه‌های انسان است. 💢این از مهمترین ممیزه‌های انسان است که درباره آینده و عاقبت خود می‌تواند بیندیشد و از این رو، مهار زندگی‌اش صرفا به دست غریزه نیست، بلکه دائما برای آینده خود محاسبات پیچیده انجام می‌دهد و برنامه‌ریزی می‌کند؛ و کسانی که انسان را به زیستن در حال، و در افق لذت‌های دنیا، دعوت می‌کنند، در واقع، انسان را به نادیده گرفتن انسان بودنِ خویش دعوت می‌کنند. همچنین، حتی اگر بپذیریم که بسیاری از انسانها – بویژه در دوره غلبه مدرنیته – با غفلت از این دو عرصه زندگی می‌کنند، اما منحصر کردن تمامی تحلیل‌ها از فرد و جامعه در افق این انسان‌های غافل، به معنای نادیده گرفتن مهمترین انسان‌ها در تحلیل‌های و است؛ و از این روست که قطعا این گونه تحلیل‌ها، تحلیل‌های درستی از انسان نخواهد بود. (مانند آن است که کسی بخواهد تمامی رفتارهای موجود زنده را فقط با استفاده از قوانین فیزیکی، و بی‌توجه به پدیده منحصر به فرد حیات تحلیل کند؛ که این گونه نیست که هیچ تحلیلی نتواند ارائه دهد، اما از بسیاری از واقعیات غافل می‌ماند) 📝 و اگر توجه به این دو عنصر (پایان داشتن این زندگی، و فراتر از این زندگی بودن) در نحوه زیست انسان موثر است – که هست – بی‌تردید در مدل‌های محاسباتی انسان، و به تبع آن در علومی که می‌خواهند معانی و قوانین حاکم بر انسان را به دست آورند، یعنی تمامی موثر خواهد بود. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
781) 🌺 وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ 🌺 💐 ترجمه و نشانه‌ای برایشان همین زمین مرده است؛ آن را زنده گرداندیم و از آن دانه‌ای بدر آوردیم که همانا از آن می‌خورند. سوره یس (36) آیه33 1397/4/4 11 شوال 1439 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹آيَةٌ قبلا بیان شد که «آیة» به معنای علامت و نشانه است؛ و درباره اینکه ماده اصلی این کلمه چه بوده، مورد اختلاف است: ▪️برخی آن را از ماده «أیی» گرفته‌اند: ▫️خواه از کلمه «أیُّ» (به معنای: کدامیک) از این ماده است (آیه را از این جهت آیه گفته‌اند که هر چیزی را از چیز دیگر (هرکدام را از دیگری) متمایز می‌کند) ▫️یا از کلمه «تَاَیّی» به معنای «تعمد» (برافراشتن عمود و ستون) و تَثَبّت (ثابت و پابرجاماندن)‌ است از آن جهت که آیه علامتی ثابت است که متعلق خود را همواره نشان می‌دهد؛ ▪️و برخی آن را از ماده «أوی» دانسته‌اند که: ▫️خود همین کلمه را برخی به معنای کنار هم جمع شدن دانسته‌اند (گفته می‌شود «جاء القوم بآیتهم: یعنی آن قوم با همه جماعتشان آمدند») و آنگاه وجه تسمیه «آیه» این است که حروف و کلمات را در کنار هم برای مقصودی واحد جمع می کند؛ ▫️و برخی «أوی» را به معنای قصد کردن به سوی جایگاهی برای استراحت در آن دانسته‌اند و آنگاه «آیه» به معنای وسیله‌ای است که ما را به مقصود می‌رساند. 🔖جلسه 229 http://yekaye.ir/al-baqarah-002-039/ @yekaye
🔹الْأَرْضُ ماده «أرض» در زبان عربی در معانی متعددی به کار رفته است که برخی اینها را به سه معنا برمی‌گردانند که دوتای آنها در قرآن کریم به کار نرفته است (یکی در معنای زکام و سرماخوردگی؛ دیگری در معنای «رعشه و تزلزل»). ▪️ اما معنایی که با آن سر و کار داریم به هر چیزی که در موقعیت پست و پایین قرار گرفته، نقطه مقابل سماء و عُلُو باشد 📚(معجم مقاييس اللغة، ج1، ص80) برخی معتقدند که اصل معنای آن، همین کره زمین در مقابل آسمان بوده و به تَبَعِ آن بر هر چیز پست و پایینی در مقابل بالا اطلاق شده 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص73) ▪️و برخی هم توضیح داده‌اند که هرگاه این کلمه در کنار «سماء» قرار بگیرد کاملا بر همین معنای مقابل «سماء» به کار می‌رود و شامل جمیع موجودات زمینی هم می‌شود؛ اما وقتی که به صورت مطلق به کار می‌رود (وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ، حجر/19؛ أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً، مرسلات/25) غالبا خود کره زمین مورد نظر است؛ هرچند که گاه به قسمت و منطقه معینی از زمین هم اطلاق می‌شود (يا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ، مائده/21؛ وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ، لقمان/34) (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج1، ص75-76) ▪️این کلمه، مونث مجازی است (صفات آن مونث می‌شود مانند همین تعبیر «الأرض المیتة» (یس/33) یا «الأرض المقدّسه» (مائده/21) هرچند جمع آن، علاوه بر «أراضی» به صورت «أَرَضُون» و «أرَضین»‌ هم به کار رفته که تبیین آن معرکه آراء شده است. ▪️به نظر می‌رسد که همین در مقابل «سماء» ‌بودن ظرفیتی را در این کلمه قرار داده که استعمال آن در قرآن لزوما برای اشاره به زمین جسمانی نباشد؛ چنانکه حتی برخی در توضیح آیه «اللَّهُ الَّذي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ» (طلاق/12) و نیز روایاتی که از هفت زمین در قبال هفت آسمان سخن می‌گوید این احتمال را مطرح کرده‌اند که مقصود از هر زمینی، آسمانِ تحت آسمان بالاتر است؛ و بدین ترتیب، هفت آسمان و یک زمین داریم که شش آسمانِ آن، هریک زمینی برای آسمان بالاتر از خود است. 📚 (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج1، ص76-77) در احادیث، این توسعه معنایی «أرض» جدی گرفته شده و تعابیر زمین دل، زمین جان و ... – دست کم به طور استعاری – رایج است؛ و برخی روایات، برخی از تعابیر «أرض» در قرآن را بر همین معانی توسعه‌یافته نیز اطلاق کرده‌اند. کلمه «أرض» و بدون هیچ مشتقی 461 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
🔹الْمَيْتَةُ قبلا بیان شد که ماده «موت» را در اصل به معنای از بین رفتن قوت و توانایی چیزی دانسته اند و به لحاظ معنایی «مَوت» و «ممات» درست نقطه مقابل «حیات» است... وقتی این ماده به باب افعال برود متعدی می شود و به معنای «میراندن» است (وَ أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْيا؛ نجم/۴۴) 🔹أَحْيَيْنا ماده «حیی» (و چه‌بسا «حیو»، كتاب العين، ج۳، ص۳۱۷) در اصل، دست کم بر دو معنا دلالت دارد: یکی حیات و زندگانی، و نقطه مقابل مرگ؛ و دیگری حیا و شرم، و نقطه مقابل وقاحت و بیشرمی؛ البته برخی معنای اصلی را همان معنای اول دانسته و مدعی‌اند که چون بازگشت حیا و شرم به حفظ خویشتن است از ضعف و نقص و دوری از عیب و زشتی، در واقع مشتمل است بر طلب سلامت و حیات و از این جهت حیا هم به همان معنای حیات برمی‌گردد و معنای جامع مفهوم «حیات» را هم تحقق هر چیزی که قوام و بقای شیء در گروی آن است (اعم از اجزای ظاهری و باطنی و نظم آنها و شرایط لازمه) دانسته‌اند؛ وقتی این ماده به باب افعال (إحیاء) می‌رود، متعدی می‌شود (زنده کردن) و استعمال این ماده در باب إفعال در قرآن بسیار زیاد است که آیه حاضر نمونه‌ای از آن است. 🔖جلسه 722 http://yekaye.ir/al-fater-35-22/ ▪️به لحاظ نحوی، جمله «أحییناها» را می‌توان ▪️جمله استینافیه در مقام بیان «أرض» دانست؛ ▫️و یا حال، ▫️ و حتی زمخشری بر این باور است که می‌توان آن را صفت برای «أرض» قلمداد کرد. 📚 (الکشاف، ج4، ص14) که این تحلیل وی بحثهایی را برانگیخته که در این مجال نمی گنجد. @yekaye
🔹 حَبًّا ماده «حبب» در معانی متعددی به کار رفته است؛ دو معنای رایجتر آن، که در قرآن کریم به کار رفته، ▪️ یکی «دوست داشتن» است و ▪️ دیگری «دانه». 🔸برخی اساساً به سه اصل و ریشه مستقل برای این ماده باور دارند: یکی همین معنای «دانه»، دیگری لزوم و ثبات (که محبت و دوست داشتن را به این معنا برمی‌گردانند) و سوم کوتاه بودن (قِصَر) (معجم مقاييس اللغة، ج2، ص26) 🔸اما دیگران همان دو معنا را اساسی دانسته‌اند؛ و در این میان،ب ▪️رخی همه این معانی را به «دوست داشتن» برمی‌گردانند و می‌گویند «دانه» هم از این جهت که محبوب کشاورز است، «حبّ» نامیده شده 📚(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج2، ص178-180) و ▪️برخی هم «دوست داشتن» را به «دانه» برمی‌گردانند با این توضیح که اصل این کلمه برای گندم و جو و سایر دانه‌های خوردنی به کار می‌رفته، سپس تعبیر «حَبَّةُ القلب» از باب تشبیه قلب به شکل دانه به کار رفته؛ و از اینجا تعبیر «حَبَبْتُ فلانا» در اصل به این معنا بوده که «حبه‌ی قلبم به تو اصابت کرد» و بتدریج برای دوست داشتن به کار رفته است. 📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص214) در هر صورت، معنای «دانه» یکی از معانی پرکاربرد این ماده است. ▫️این کلمه، علاوه بر به دو صورت «حَبّ» (إِنَّ اللَّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى، أنعام/95؛ فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِيدِ، ق/9) و «حَبّة» (كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ، بقرة/261؛ وَ لا حَبَّةٍ فِي ظُلُماتِ الْأَرْضِ، أنعام/59) در زبان عربی به صورت «حِبّة» (جمعِ «حِبّ») نیز به کار رفته است؛ برخی گفته‌اند با فتحه برای دانه‌هایی که خودشان خوراکی‌اند (بویژه گندم و جو) به کار می‌رود، اما با کسره برای اشاره به دانه‌هایی که «بذر» گیاهان هستند، می‌باشد؛ و این نیز گفته شده که به دانه‌ی هر چیز دانه‌داری (یعنی حتی عدس و لوبیا و ...) «حِبّ» گفته می‌شود و تنها به دانه‌های گندم و جو «حَبّ» اطلاق می‌گردد 📚(معجم مقاييس اللغة، ج2، ص26) ماده «حبب» جمعاً 94 بار در قرآن کریم به کار رفته است که از این تعداد، 12 مورد در معنای «دانه» و 82 مورد در معانی مربوط به دوست داشتن به کار رفته است. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) از پیامبر اکرم ص روایت شده است که فرمود: همانا خداوند سبحان می‌فرماید: اگر بندگانم مرا اطاعت کنند شبها با باران سیرابشان کنم و در روز خورشید را بر آنان طلوع دهم و دیگر صدای رعد را نشنوند! 📚مجمع البيان، ج6، ص434 وَ رُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ رَبَّكُمْ سُبْحَانَهُ يَقُولُ لَوْ أَنَّ عِبَادِي أَطَاعُونِي لَأَسْقَيْتُهُمُ الْمَطَرَ بِاللَّيْلِ وَ أَطْلَعْتُ عَلَيْهِمُ الشَّمْسَ بِالنَّهَارِ وَ لَمْ أُسْمِعْهُمْ صَوْتَ الرَّعْدِ! @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
781) 🌺 وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْك
. 1⃣ «وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ» در آیه قبل، به مساله معاد اشاره کرد و در این آیه ظاهرا نشانه‌ای بر معاد می‌آورد؛ و آن زنده شدن زمین مرده، و روییدن گیاهان جاندار از دل خاک بی‌جان است. @yekaye
یک آیه در روز
781) 🌺 وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْك
. 2⃣ «وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ» اینکه زمین مرده را زنده می‌کند و از آن دانه‌ای بیرون می‌آورد را نشانه و آیه‌ای «برای آنان» دانسته‌است؛ اما آیه و نشانه‌ای «بر چه چیزی»؟ 🍃الف. بر قدرت بر معاد و زنده کردن تمام کسانی که هلاک شده بودند و کسی امید به بازگشتشان نداشت 📚(مجمع‌البیان، ج8، ص661) (با توجه به دو آیه قبل) 🍃ب. نشانه‌ای برای وابستگی شدید آنان به خداوند، که آنان را به شکرگزاری و پیروی از تعالیم خداوند تشویق کند. (از این جهت که بر «خوردن آنان» تاکید کرد و نیز با توجه به دو آیه بعد، و بویژه آیه35) 🍃ج. اینها نشانه‌هایی از آفرینش و تدبیر است که بر ربوبیت خداوند دلالت می‌کند 📚(المیزان، ج17، ص85) و در واقع، برهانی بر توحید و منزه دانستن خداوند از هرگونه شریک (با توجه به باور مشرکانه‌ای که در آیات قبل، به مخاطبان پیامبر نسبت داد؛ و نیز با توجه به آیه 36 که بر تنزیه خداوند و خالقیت مطلق او تاکید می‌ورزد). 🍃د. ... 💠نکته تخصصی این گونه نیست که یک چیز تنها برای یک امر بتواند نشانه قرار گیرد؛ بلکه یک می‌تواند باشد. مثلا ❌علامت × هم می‌تواند نشانه عمل ضرب در حساب باشد، هم نشانه رد کردن و نپذیرفتن (در مقابل نشانه √) و ... . در مورد آیات الهی هم لزوما این گونه نیست که هر آیه‌ای فقط بر یک امر خاص دلالت داشته باشد؛ 💢بلکه هر چیزی ممکن است از زوایای مختلف برای امور مختلفی آیه باشند؛ به طوری که اگر نگاه آیه‌بین انسان باز شود، هر پدیده‌ای از آفریده‌های خدا و بلکه هر واقعه‌ای که رخ می‌دهد، می‌تواند برای شخص او آیه‌ای باشد که در حالی که حاوی نکاتی عام هست، راه سعادت شخص او را نیز به طور خاص نشان دهد.💢 @yekaye
یک آیه در روز
781) 🌺 وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْك
. 3⃣ «وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ ...» بهترين دليل براى عموم مردم، آن است كه دائمى، عمومى، غير قابل انكار، ساده و همه جايى باشد. 📚(تفسير نور، ج9، ص539) @yekaye
یک آیه در روز
781) 🌺 وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْك
. 4⃣ «وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ» 🔹آیا زمین واقعا آن گونه که ما تصور می‌کنیم موجودی بی‌جان است یا خداوند در او هم حیات جاری کرده است؟ 🔹آیا اینکه دانه از دل زمین می‌روید تنها و تنها به عنصر حیات در دانه اشاره دارد؛ یا باید حیاتی هم در زمین باشد که بتواند به دانه در رویاندنش امداد رساند؟ 🔹واقعا مرز موجود زنده و غیرزنده چیست؟ 🔹ضمنا آیا پاسخ این سوال، پاسخی عقلی و فلسفی باید باشد یا پاسخی حسی و تجربی محض؟ 🔺و اگر پاسخی عقلی و فلسفی است، آیا چنین نیست که رشته زیست‌شناسی، علی‌رغم ظاهر تجربی‌اش، بشدت از پیش‌فرض‌های فلسفی خاصی تغذیه می‌کند؟! @yekaye
✅ با توجه به کثرت احادیث و نکات ناظر به این آیه، ان شاءالله فردا نیز به همین آیه اختصاص خواهد داشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ چنانچه اشاره شد امروز نیز به ادامه بحث از آیه 33 سوره یس اختصاص خواهد داشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️2) از امام سجاد ع روایت شده است: حضرت قائم - عجل الله تعالی فرجه الشریف – از مدینه راه می‌افتند تا به منطقه حفر* می‌رسند و به لحاظ آذوقه بشدت در تنگنا قرار می‌گیرند؛ [همانجا می‌خوابند] آنگاه صبح می‌کنند در حالی که برایشان محصولاتی روییده است؛ از آن می خورند و زاد و توشه برمی‌گیرند و این همان سخن خداوند متعال است که فرمود «و نشانه‌ای برایشان همین زمین مرده است؛ آن را زنده گرداندیم و از آن دانه‌ای بدر آوردیم که همانا از آن می‌خورند.»‌ سپس به مسیر خود ادامه می‌دهند تا به قادسیه می‌رسند در حالی که مردم در کوفه جمع شده و با سفیانی بیعت کرده‌اند! 📚سرور أهل الإيمان في علامات ظهور صاحب الزمان عج، ص100 [و ممّا ننقله من كتاب فضل بن شاذان المقدّم ذكره ما رواه الحسن بن محبوب] يرفعه إلى أبي خالد الكابلي، عن عليّ بن الحسين عليه السّلام، قال: يَقْبلُ الْقَائِمُ ع مِنْ الْمَدِينَةِ حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى الحفرِ وَ تُصِيبُهُمْ مَجَاعَةٌ شَدِيدَةٌ قَالَ فَيَصبحونَ وَ قَدْ نَبَتَتْ لَهُمْ ثَمَرَةٌ فيَأْكُلُونَهَا وَ يَتَزَوَّدُونَ مِنْهَا [وَ هُوَ] قَوْلُ الله تَعَالَى «وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ» ثُمَّ يَسِيرُ حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى الْقَادِسِيَّةِ وَ قَدِ اجْتَمَعَ النَّاسُ بِالْكُوفَةِ وَ بَايَعُوا السُّفْيَانِيَّ. ✳️*پی‌نوشت: منطقه «الحفر» در شمال شرقی عربستان و در مسیر به سمت بصره و کوفه قرار دارد. [در بحارالانوار، ج52، ص387 این کلمه به صورت «أجفر» ثبت شده که آن هم منطقه‌ای نسبتا نزدیک به «الحفر» است و هر دوی اینها را در نقشه گوگل می‌توانید مشاهده کنید] @yekaye