🌸
#برکات_حضور_مهمان
🌺عن النبی صلّیاللهعلیهوآله وسلم:
《الضَّیفُ اذا دَخَلَ بَیتَ المُؤمِنِ دَخَلَ مَعَهُ اَلفُ بَركَةٍ وَ الفُ رحمةٍ وَ یَكْتُبُ اللهُ لِصاحِبِ المَنزِل بِكُلّ لُقمَةٍ یأكُلُها الضَّیفُ حَجةً و عُمرةً》
مهمان هنگامی که وارد خانه مؤمن میشود هزار برکت و هزار رحمت به همراه خود دارد و خداوند به تعداد هر لقمه که مهمان تناول میکند یک حج و یک عمره برای صاحب خانه مینویسد!
لئالیالاخبار، ج٣ص ٦٦
#حدیث_پیامبر_اکرم
@yousof_e_moghavemat
🌷شهید چیت سازیان:
اگربنا بودآمریکا راسجده کنیم انقلاب نمیکردیم،ما بنده خدا هستیم و فقط برای او سجده می کنیم
اگرمارا قطعه قطعه کنند
و زیر تانک ها از بین ببرند
ما قطعه قطعه بدنمان میگوید
مرگ برآمریکا
به مناسبت روز ملی مبارزه با استکبار جهانی
#سیزدهم_آبان
@yousof_e_moghavemat
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران ....
📎وداع #شهید_قاسم_سلیمانی
و همرزمان
در شب عملیات . . .
@yousof_e_moghavemat
شهید ابراهیم معصومی (سمت چپ)معاون تیپ یکم عمارو فرمانده گردان کمیل.ل۲۷
و شهید علیاکبر حاجی پور (سمت راست)فرمانده تیپ یکم عمار ۲۰روز قبل از شهادت...
و این است حکایت دو رفیق حسینی و بی ادعای و لبخند مستانه شان قبل از شهادت ...
به مناسبت #سالروز_شهادت #شهید_علی_اکبر_حاجی_پور
#سیزدهم_آبان_1362
@yousof_e_moghavemat
روزى را نزديك خواهيم نمود كه اسراييل چنان بترسد و در فكر اين باشد كه مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بيرون بيايد. باشد كه ما شبانگاهان بر سرشان بريزيم؛ همچون عقابان تيزپروازى كه شب و روز برايشان معنا ندارد و باشد آنجايى به هم برسيم كه با گرفتن هزاران اسير از صهيونيستها به جهانيان ثابت كنيم ما به اتكا به سلاح ايمانمان میجنگيم.
#جاوید_نشان_احمد_متوسلیان
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
👆عکس کمتر دیده شده از #حاج_احمد_متوسلیان و یارانش
📷نشسته از سمت سمت راست: جاویدالاثر #تقی_رستگار مقدم
نشسته ازسمت چپ(نفر سوم): #احمد_متوسلیان، فرمانده سپاه مریوان، فرمانده و بنیانگذار تیپ ۲۷ محمد رسول الله(ص)
#اللهم_فک_کل_اسیر
#قدس_خرمشهر_دیگر_میشود
@yousof_e_moghavemat
امام على عليه السلام:
الغَفلَةُ أضَرُّ الأَعداءِ
غفلت، زيانبارترين دشمن است
غررالحكم حدیث472
#استوری
#حدیث_امام_علی
@yousof_e_moghavemat
🔰سردار حاج قاسم سلیمانی
🔸مرا در فراق خود بسوزان و بمیران
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
🌹خاطرهای از کودکی شهید چمران
✍️شهید چمران در ابتدایی تحصیل میکرد. روزی دوست همکلاسی کنار تخته در حالی که معلم در تخته سیاه مینوشت، گچی به دیوار پرتاب میکند که به کتف معلم میخورد. معلم عصبانی شده و برگشته میگوید: کدام پدر فلان شده این کار را کرد؟ سریع بیرون بیاید. چمران برخاسته میگوید: من بودم. و معلم با سیلی صورت چمران را سرخ میکند. بعد از چمران پرسیدند: چرا دروغ گفتی من بودم؟ چمران گفت: کسی که گچ را زده بود لاغر بود و معلم عصبی و من مطمئن بودم کتک خواهد زد و اهل بخشش نیست، او طاقت کتک نداشت و دیدم از ترس میلرزد، ولی من درشتتر بودم و طاقتم بیشتر از او بود.
📚نقل از دکتر ابوالفضل بهرامپور
#شهید_دکتر_چمران
#شهید_مصطفی_چمران
@yousof_e_moghavemat