💠 #حاج_احمد_متوسلیان، براساس شناسنامه ۱۵ فروردین ۱۳۳۲، در محله "امامزاده اسماعیل" تهران به دنیا آمده است.
🔸فریده متوسلیان (خواهر حاج احمد):
«تاریخ اصلی تولد حاج احمد آقا، اول بهمن ۱۳۳۱ است که متأسفانه پدر مرحومم این تاریخ را در شناسنامه برادرم اشتباه قید کردهاند. ولی دایی مرحومم اصل تاریخ را در پشت یک قرآن نفیسی که داشتیم به این گونه رقم زدهاند که "تاریخ تولد نور چشمی میرزا احمد متوسلیان در اول بهمن ۱۳۳۱" یزدیها فرزندان پسر خود را که مادرانشان سید و پدرانشان عام هستند، میرزا مینامند.»
✍ پینوشت: به دلیل تاخیر در اخذ شناسنامه تاریخ تولد اصلی حاج احمد ۱۳۳۱/۱۱/۱ میباشد.
#احمد_متوسلیان
#حاج_احمد_متوسلیان
#اول_بهمن_1331
#سالروز_ولادت
@yousof_e_moghavemat
حضرت امام حسین عليه السلام:
اللّهُمَّ يا مَن مَلَكَ فَقَدَرَ ، وقَدَرَ فَقَهَرَ ، وعُصِيَ فَسَتَرَ ، وَاستُغفِرَ فَغَفَرَ ، يا غايَةَ رَغبَةِ الرّاغِبينَ ، ومُنتَهى أمَلِ الرّاجينَ
خداوندا! اى پادشاه قدرتمند! اى آن كه همه چيز ، مقهور قدرت اوست! اى آن كه نافرمانى مى شود و پرده پوشى مى كند، و از او آمرزش مى طلبند و مى آمرزد! اى نهايت آرزوى آرزومندان، و منتهاى اميدِ اميدواران!
#فرازهایی_از_دعای_عرفه
#حدیث_امام_حسین
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین
@yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_مهدوی
#موسس_و_فرمانده_لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
✍🏾 #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
ما همواره به یاد امام زمان زنده بودیم
و با این یــــاد نفـس کشیدیم
و با این یــــاد صحبت کردیم
و به این یاد هستیمون بوده
و به این یــــاد هــــم مُردیــم
#طرح_مهدوی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اول_بهمن_1331
#سالروز_ولادت_حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
سردار #شهید_رحمتالله_اوهانی و ایام فاطمیه
✒️ روز جمعه بود، بعد از دعای ندبه، پیام فرستاده بود که قبل از نماز ظهر بیا ببینمت ....
کارهامو ردیف کردم و قبل از نماز خدمتشان رسیدم ...
چند دقیقه ای برای اذان ظهر مانده بود, با هم رفتیم نماز جماعت....
بعد از نماز، فرمودند: نفری یه پرس غذا برداریم و بریم نخلستان هم باهم نهار بخوریم و هم کمی صحبت کنیم .
از مقر که جدا شدیم، صلوات خاصه حضرت زهرای مرضیه را زمزمه میکرد.
رسیدم کنار نهر کوچکی فرمودند: همین جا خوب است زیاد دور نشویم ....
بازم همون ذکر بر لبانشان جاری بود همراه با اشک .....
نفهمیدم نهار را چطور خوردیم، چون یه ریز اشک چشمانش جاری بود ....
یهو عرض کردم داداش چی شده؟! هنوز یه ماه به ایام فاطمیه مونده ...
فدای اشکات بشم چیزی شده؟
یه نگاه عجیبی کردند و خیلی حزین فرمودند:
« گریه بر مادر پهلو شکسته را خیلی دوست دارم، ایام فاطمیه برام خیلی با ارزش است، ای کاش تمامی روزهای سال را به نام حضرت مادر نام می نهادند ...
شاید امسال فاطمیه نباشم، ولی سال گذشته ایام فاطمیه، به ............ قول داده بودم که باز خدمتشان برسم،
از دیشب خیلی داغونم که چرا برایشان قول دادم .....»
حرفشون رو قطع کردم و گفتم: رحمت جان! این که ناراحتی نداره، ان شاءالله که خودت این ایامو درک میکنی، اگه نباشی و برسی خدمت حضرت مادر، نگرانی نداره، آدرس بده من به نیابت خدمتشان میرسم .....
تا اینو گفتم خوشحال شد ... فرمود: قولِ قول ؟
عرض کردم: قول مردانه
کمی آرام گرفت و فرمود: آدرس را مینویسم شب برات میآورم ....
گفتم: اگر زنده بودم، به روی چشششم .....
لبخندی زد و فرمود: خواهی بود ...
برگشتیم اجاقلو و تو راه باز صلوات خاصه حضرت مادر را زمزمه میکرد ...
🌹 یک هفته بعد، حضرت مادر آمده بود پیشوازش تا با خود ببرد خیمه سالار شهیدان ....
رحمت یک ماه قبل از ایام فاطمیه آسمانی شد
قول اش را عمل کردم ... هر آنچه بود عملی شد .... اما در میان آن خانواده ی عشایر، دختری بود که بیشتر از همه برای شهادت رحمت گریه میکرد ..
و چندین بار با گریه و زاری میگفت: بدون عمو رحمت، مگر میشود زندگی کرد .....
🏴 آری سردار اوهانی، به خاطر حضرت مادر، خیلی اعمال انجام میداد و میگفت: بگذار نام حضرت مادر بر زبانها جاری شود .
#دهه_فاطمیه
#شهید_رحمت_الله_اوهانی
#لشکر_31_عاشورا
@yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره شیرین از شهید سردار سلیمانی در جواب این سوال که در پاسخ به شهادت من چه میکنید؟
#سردار_دلها
#شهید_قاسم_سلیمانی
#سردار_علی_حاجی_زاده
@yousof_e_moghavemat
🍃و اگر اراده خیری برای تو کند، هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد.
🌼وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَآدَّ لِفَضْلِهِ
سوره یونس آیه107
#یک_آیه_قرآن
#استوری
@yousof_e_moghavemat
گفت:
- خیلے دلم مےخواد بیام جبهہ!اما
تڪپسرم؛ پدر و مادرم راضے نمیشن!
گفتم:
+ خدا ڪریمہ!
مدتے بعد در جبهہ دیدمش!
گفتم: چہ طور آمدی؟
گفت:بہ بهانہ مشهد از خانہ زدم بیرون!
گفتم: اگہ شهید شدی چے؟
گفت: دعا ڪن این بار سالم برگردم
انشاالله شهادت براے دفعہ بعد! :)
دفعہ بعد ڪه آمد بہ مهمانے خدا رفت!
راوی همرزم شهید
#شهید_مهدی_ولدان
@yousof_e_moghavemat
یادش بخیر
سفرههای ساده ؛
خندههای معصومانه
صفا و یکرنگی که در
کلام و نگاهشان هویدا بود ...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
نفر دوم از سمت راست
#مردان_بی_ادعا
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
دو شهید...دو رفیق
همه جا معروف شده بودن به باهم بودن
تو جبهه حتی اگه جداشونم میکردن آخرش نا خواسته و تصادفی دوباره برمیگشتن پیش هم
خبر شهادت علیرو که آوردن مادر محمد هم دو دستی تو سرش میزد و میگفت بچم
اول همه فکر میکردن علی رو هم مثل بچش میدونه به خاطر همین داره اینجوری گریه میکنه
بهش گفتن مادر تو الان باید قوی باشی تو هنوز زانوهات محکمه تو باید ننه علی رو دلداری بدی
همونجور که اشک میریخت گفت:
زانوهای محکم کجا بود؟ اگه علی شهید شده مطمئنم محمد منم شهید شده اونا محاله از هم جدا بشن
عهد بستن آخه مادر...
عهد بستن بدون هم پیش "سیدالشهدا" نرن...
مامور سپاهی که خبر آورده بود کنار دیوار مونده بود و به اسمی که روی پاکت بعدی نوشته شده بود خیره شد
#شهید_محمد_رجبی 🌷
سمت راست
@yousof_e_moghavemat
به یمن ذکر « یا زهرا »یشان شد باز معبرها
"که سالک بیخبر نبوَد ز راه و رسم منزلها"
غواصان #لشکر_41_ثار_الله_کرمان
@yousof_e_moghavemat
🔰سهشنبه بود. من به جلسه قرآن رفته بودم. در جلسه قرآن بودم که به من زنگ زدند. پرسیدند خانهای؟ گفتم نه. بعد گفتند بروید خانه🏡 کارتان داریم.
🔰فهمیدم از دوستان هادی هستند و صحبتشان درمورد هادی است، اما نگفتند چه کاری دارند.
🔰من سریع برگشتم. چند نفر از بچه های مسجد🕌 آمدند و گفتند هادی مجروح شده.
🔰من اول حرفشان را باور کردم؛ گفتم حضرت ابوالفضل(ع) و امام حسین(ع) کمک میکنند، عیبی ندارد. اما رفته رفته حرف عوض شد. بعد از دو سه ساعت، همسایهها آمدند و مادر دو تن از شهدای محل🌷 مرا در آغوش گرفتند وگفتند هادی به شهادت رسیده.
به نقل از مادر شهید
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#مدافع_حرم
@yousof_e_moghavemat