#آخرین_روز
🔶 #سعید_قاسمی ؛ در مورد رفتن #حاج_احمد به #بیروت می گوید: .
... با #همت رفتیم پیش حاجی تا بلکه بتوانیم منصرفش کنیم. #حاج_احمد ملبّس به لباس فرم #سپاه بود. گفتم: « حاج آقا، ما کوچک شماییم، بگذار ما به جای شما به این #مأموریت برویم.
#حاج_همت با اینکه خیلی ناراحت بود، سعی می کرد جلوی #حاجی لبخند بزند. او هم #اصرار کرد؛ امّا انگار نه انگار؛ اصلاً به #التماس های ما توجهی نکرد. فقط آن #نگاه عمیق و گیرای خودش را برای آخرین بار به ما هدیه کرد و با لحن شمردۀ همیشگی اش گفت: «حضرت امام به بنده امر کرده اند گزارشی از وضعیت شیعیان جنوب #بیروت را تهیه کنم و برای ایشان ببرم؛ لذا بهتر است خودم به این #مأموریت بروم. بعد در حالی که دستم را می فشرد، گفت: 💘
« برادر سعید، دلتان با خدا باشد. به او #توکل کنید. هرچه #مشیت خداوند باشد، همان می شود. #خداحافظ
.
.
.
📷 این عکس پایین گویای همه چیزه. همه ناراحتن . به چهرۀ #تقی دقت کنید. نگرانی #حاج_احمد هم تو چهره اش مشخصه و نحوۀ ایستادن همرزما و التماسشون به اینکه #حاجی نرو !!! خطرناکه .
.
💘 ...عکس اوج #غربت و #مظلومیت #حاجی رو نشون میده... چی بگیم؟ چیکار کنیم؟ #حاجی رفت که رفت...
http://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat