eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
289 دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
2️⃣ یَـٰۤأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ لَا تُقَدِّمُوا۟ بَیۡنَ یَدَیِ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۖ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمࣱ ﴿١﴾ ای اهل ایمان! بر خدا و پیامبرش [در هیچ امری از امور دین و دنیا و آخرت] پیشی مگیرید و از خدا پروا کنید که خدا شنوا و داناست. (۱) 🔰 آیه‌ی اول این سوره با یَـٰۤأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ شروع می‌شود. در اینجا این سوال مطرح می‌شود که چرا خداوند فقط اهل ایمان را مخاطب قرار می‌دهد؟ برای چرایی این موضوع، به دو مطلب می‌توان اشاره کرد: ۱- چون مومنان [مخاطبین خاص] دارای جایگاه و مقام قابل توجهی هستند، خداوند آنها را مخاطب قرار می‌دهد که دیگران هم بهره ببرند. ( به در میگم که دیوار هم بشنوه!...) ۲- هر که بامش بیش، برفش بیشتر! یعنی چون تویی که داعیه‌ی تدیّن و ایمان داری، مسئولیتت نسبت به دیگران بیشتر است. چون اسمت را گذاشتی مؤمن، پس باید گوشت را بیشتر باز کنی، دلت را بیشتر بگشایی و سخنان و خطاب‌های الهی را به گوشِ جان فرا گیرید. ❌ لا تُقَدِّموا : جلو نزنید، پیشتازی نکنید. ● چون خداوند و رسولانش، همواره انسان را به طریق کمال دعوت می‌کنند، اما انسانی که به این ندای هدایت، گوشِ جان نسپارد و سستی کند و همگام با رسول خدا حرکت نکند، متأخر و جامانده است. این انسان در مرتبه‌ی پایین می‌ماند و دل‌مشغولِ چیزهای بی‌ارزش خواهد شد. پس قرآن تقدّم بر خدا و پیامبر(ص) را نهی می‌کند. 🔻 حال این سوال مطرح می‌شود که چگونه می‌توان بر خداوند تقدّم داشت؟ اینکه ما به طور فیزیکی بخواهیم از خدا جلو بزنیم، امری قطعاَ و یقیناً محال و ناممکن است. به طور مثال، تعداد ایام سال ۳۶۵ روز است، ما آن را ۳۶۰ روز کنیم یا بیشتر. جایی پیش‌تاختن بر خداوند معنا دارد که انسان گاه در مقام حکم، قانون و تشریع از خداوند پیشی بگیرد. یعنی دایه‌ی مهربان‌تر از مادر شدن، کاسه‌ی داغ‌تر از آش شدن، از پاپ کاتولیک‌تر شدن!... 👈 پس ما باید و دین را همان‌طور که خدا فرستاده، بپذیریم. نه ذره‌ای از آن بکاهیم و نه ذره‌ای به آن بیافزاییم. (بر همان محور و محدوده‌ی تعیین‌شده‌ی الهی حرکت کنیم.) ⚠️ دو تهدید ادیان الهی در طول تاریخ: الف- تهدید برون‌دینی: 🔚 محو اسلام شیوه‌ها: ۱- تطمیع: فریفتن پیامبر ۲- تخریب: شاعر، کاهن و ساحر نشان‌دان پیامبر ۳- تحذیف: در نهایت ترور فیزیکی. ب- تهدید درون‌دینی: 🔚 تحریف حقیقت دین یعنی دین را از درون متغیر و متحول کردن و چهره‌ی واقعی آن را در پسِ لایه‌های قطور تحریف فرو بردن. @yousof_e_moghavemat
👈 📜 إِنَّ ٱلَّذِینَ یَغُضُّونَ أَصۡوَ ٰ⁠تَهُمۡ عِندَ رَسُولِ ٱللَّهِ أُو۟لَـٰۤئِكَ ٱلَّذِینَ ٱمۡتَحَنَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُمۡ لِلتَّقۡوَىٰۚ لَهُم مَّغۡفِرَةࣱ وَأَجۡرٌ عَظِیمٌ ﴿٣﴾ بی تردید کسانی که صدایشان را نزد رسول خدا پایین می‌آورند، همانان هستند که خدا دل‌هایشان را برای پرهیزکاری امتحان کرده، آنان را آمرزش و پاداشی بزرگ است.(۳) ◽در این آیه، خداوند به مدح و ستایش کسانی می‌پردازد که گوشِ جان به توصیه‌ی الهی و دستورش می‌دهند و این مسیر کمال را پی می‌گیرند. 🔴 نکته‌ی بسیار بسیار مهم: در این آیه‌ی شریفه، اگر به معنای کلمه «اِمتَحَنَ» توجه کنیم، خداوند منظورش این است که ما غَش و ناخالصی را از دل آن فرد می‌گیریم و قلبش را برای خالص می‌کنیم. «امتحان» در میان عرب‌ها یعنی قراردادن نقره و طلا در کوره و گرفتن غش و ناخالصی آن. ■ اما چه تناسبی بین «امتحان» و «قلب» وجود دارد؟ در این تعبیر، ۲ نکته وجود دارد: ▪️اول آن که دل‌های همه‌ی ما انسان‌ها نیز مانند معدن نقره و طلاست. این معادن باید استخراج و پالایش شوند. یعنی استعدادهایی هست که ناشناخته می‌ماند، به دلیل کم‌همّتی خود فرد و عدم سرمایه‌گذاری جامعه. ▪️دوم این که «امتحان» همراه با گداختن است. یعنی باید درصد و خلوص عیار انسان در کوره به ۲۴ برصد. بدون سختی و آزمودن، مخزن اسرار الهی نخواهی شد. آنها کسانیند که دل‌هایشان را در امتحان‌ها آزموده و غش‌های دلشان را زدوده است و روحشان از بسیاری ناپاکی‌ها عاری شده است. (مثال: را درنظر بگیرید. با اینکه شب عاشورا، بیعت از آنها برداشته شد، ولی آنها خود را ذوب در ولایت و امام‌شان می‌دانستند و تازه چقدر ناراحت شدند که امام از آنها بیعت را برداشته است...!!! این است که آنها ذره‌ای ناخالصی در وجودشان نبود و با بصیرت کامل، راهشان را انتخاب کردند و در کنار بهترین انسان‌های روی زمین جانبازی کردند و به شهادت رسیدند.) ⚫ تکبّر و اِنانیت؛ ریشه بی‌حرمتی به بزرگان ☆احترام گذاشتن به دیگران و رعایت ادب هر بزرگتری، شهامت می‌خواهد. انانیت، میراث شیطان است. وحشتناک‌ترین انانیت، تکبّر در قبال ذات پروردگارست. مرتبه پایین‌تر این انانیت، کسانیند که در حضور پیامبرﷺ تکبّر و نخوت خود را نمی‌شکنند و عصبیت‌های جاهلی دارند. ● رعایت حرمت پیامبرﷺ پس از وفاتش: ۱- چه در زمان وفات و چه در زمان حیات ایشان، باید صدای خود را در محضر ایشان، بالا نبریم. ۲- در حضور پیامبرﷺ اذان، تلاوت قرآن، مدیحه‌سرایی، شعر، وعظ و سخنرانی با صدای بلند اشکالی ندارد. @yousof_e_moghavemat
6️⃣ إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ ﴿٤﴾ وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّىٰ تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٥﴾ یقیناً کسانی که تو را از پشت اطاق ها صدا می کنند، بیشترشان معرفت و آگاهی [به حرمت و عظمت تو] ندارند. (۴) و اگر آنان صبر می کردند تا به سویشان بیرون آیی، یقیناً برای آنان بهتر بود، و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۵) 🔴 چرا اجازه نداریم پیامبرﷺ را از بیرونِ منزلش صدا بزنیم؟ جواب: اگر در آیه‌ی ۴ دقت کنیم، خداوند کلمه‌ی «حُجُرات» به کار برده است. حجرات، جمع «حُجره» است، به تعبیری حریم خصوصی یک شخص را می‌گویند. این رفتاری غیرمودبانه است. چون اوقات پیامبراکرمﷺ تنظیم شده است. حتی یک ثانیه هم از وقت معصومین‌علیهم‌السلام هدر نمی‌رود. مدیریت زمان، تمام زندگانی آنها را دربرگرفته است. او خود می‌داند و کاملاً مشرف بر اوضاع است که چه وقتی بیرون بیاید تا جواب مردم را بدهد. قرآن هم به خاطر همین است که می‌فرماید: تعقّل نمی‌کنند، از عقلشان استفاده نمی‌کنند. ✅ بر دو نوع است: ذاتی اکتسابی: گسترش و رساندن به مراتب کمال. ✔ نیز، ذاتی و اکتسابی (رساندن به مرتبه کمال) می‌باشد. این دو مقوله، سرمایه‌ی بشر هستند و زیربنای ادب. 🟢 دلجویی خداوند از خطاکاران: در آیه‌ی ۵، خداوند به این مورد اشاره می‌کند که البته بعضی‌ها به بی‌ادبیِ رفتارِ خود، پی بردند و نگران هم نباشند؛ چنانچه تا به حال چنین رفتاری داشته‌اند، آنها را خواهد بخشید. @yousof_e_moghavemat
7️⃣ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ ﴿٦﴾ ای اهل ایمان! اگر فاسقی خبری برایتان آورد، خبرش را بررسی و تحقیق کنید تا مبادا از روی ناآگاهی، گروهی را آسیب و گزند رسانید و بر کرده خود پشیمان شوید. (۶) ✅ اَخبار، وسیله‌ی آگاهی و اطلاع انسان‌هاست. دریافت‌هایی که ما داریم، به دو صورت است: ۱- دیدنی: مبنای عمل و قضاوت. (زمانی که ما در آن حضور داشته باشیم که محدود هم هست.) ۲- شنیدنی: تاریخ را نوشته‌اند و ما خواندیم و شنیده‌ایم که نامحدود است. 🟢 جایگاه خبر و نقل در علوم اسلامی علوم جهت قضاوت و داوری (رد یا پذیرفتن): ۱- علم شناختن گزارشگر (علم رجال) ۲- علم شناختن گزارش (علم درایه) 🔸️علم رجال: شناختن مُخبِر و خبرگزار 🔸️علم درایه: علم حدیث‌شناسی و بررسی متن خبر این دو علم، عامل تشخیص سره از ناسره در علوم و حدیث به حساب می‌آیند. کسی بود که این دو علم را به شکل آکادمیک منظم نمود و مبانی سنجش خبر را برای محققان ممکن ساخت. 👈 بهترین خبر، است که از چندین نفر نقل شده است. مثلاً ۱۰ نفر آمدند جدا جدا گفتند که فلان‌جا تصادف شده است و یک نفر جان باخته است. در مقابل، خبری را که به حد تواتر نرسد، می‌گویند. گاه پیش می‌آید خبری را فقط یک نفر نقل می‌کند، اما چنان شخصیتی دارد که اگر ۵۰۰ نفر هم جایگزینش شوند، ذره‌ای به اطمینانی که سخن این فرد برای شما ایجاد کرده، افزوده نخواهد شد. برعکس این هم، اتفاق می‌افتد. همه‌ی راویان، لاف‌زن و دروغگو از آب درمی‌آیند‌. پس، نَفسِ گزارشگر و مُخبر در تعیین سندِ یک خبر، بسیار تعیین‌کننده است. در تکمیل عرایض، باید عرض کنیم که شأن نزول این آیه‌ی شریفه در مورد «ولید بن عُقبَه» می‌باشد که در جلسه‌ی آینده، در موردش مفصل خواهیم گفت.😊 @yousof_e_moghavemat
8️⃣ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ ﴿٦﴾ ای اهل ایمان! اگر فاسقی خبری برایتان آورد، خبرش را بررسی و تحقیق کنید تا مبادا از روی ناآگاهی، گروهی را آسیب و گزند رسانید و بر کرده خود پشیمان شوید. (۶) ⬅️ در ادامه‌ی مباحث قبل، باید عرض کنیم که شأن نزول آیه‌ی شریفه در مورد «ولید بن عُقبَه» هست. این آیه زمانی نازل شد که پیامبرﷺ فردی به نام ولیدبن‌عُقبه را به سوی قبیله بنی‌مُصطلق فرستاد تا زکات و تکالیف مالی آن‌ها را جمع‌آوری کند و به مدینه آورد. ولید با این قبیله در زمان جاهلیت اختلافاتی داشت. هنگامی که به نزدیک قبیله رسید، جمعی از بزرگان با اطلاع از اینکه نماینده پیغمبر به نزدشان آمده، از سر تکریم و احترام وی، به استقبال آمدند. ولید با دیدن سواران، ناگهان یاد حال‌و‌هوای جاهلیت کرد و با خود گفت: "اینان که به سوی من می‌آیند، قصد گرفتن انتقام روزهای گذشته را دارند." لذا از همانجا پا به فرار گذاشت و به طرف مدینه گریخت و با آن وضع، خودش به پیامبر رساند و با سراسیمگی گفت: آنان از دین برگشته‌اند، نه تنها زکات شرعی و تکلیف مالی‌شان را ندادند؛ بلکه به من نیز حمله کردند. شیوه‌ی انتقال گزارش و وضعیت متشنّجی که حاصل شد، فضا را برای نشان‌دادن رفتاری شدید و تند مهیا کرد. بعضی از اصحاب پیامبر تا این صحنه را دیدند، به اعتراض برخاستند که کار این جماعت به جایی رسیده که فرستاده‌ی شما را تعقیب کنند، شمشیر بکشند و اسب بتازند؟ در این حال، پیامبر تأملی فرمود به گزارشگر، محتوای گزارش و به رفتار اطرافیان دقت کرد. آنگاه جبرئيل نازل شد و آیه‌ی ۶ را آورد. واژه‌ی «فاسق» یعنی کسی که از حدود شریعت خارج شده است، حال این خروج ممکن است در فروع یا اصول دین باشد. البته درجاتی دارد، کسی ممکن است یک درجه فاسق باشد و کسی دیگر صد درجه. کسی که می‌گوید به مقدار دروغش فاسق است و کسی که می‌کند به مقدار غیبتش فاسق. کسی هم که از اصول دین خارج شد، فاسق می‌شود؛ منتها چنان فسقی با کفر برابر است. حال در شأن نزول این آیه باید گفت که ولید این مشکل را داشت. او کسی بود که بعدها چهره‌ی واقعی خود را نشان داد. وقتی از زمان رحلت پیامبرﷺ قدری جلوتر می‌آییم و برگ‌های تاریخ را ورق می‌زنیم، به کلمات سهمگین حضرت امام حسن مجتبی(ع) خطاب به ولید برمی‌خوریم. ولید از مهم‌ترین ارکان قوّت معاویه است و از جمله کسانی است که بر روی علی علیه‌السلام شمشیر می‌کشد و بر ریشه و دودمان اهل بیت علیهم‌السلام تیشه می‌زند. او در بعضی پرونده‌های شوم بعد از پیامبر نقش کلیدی دارد. در چنین فضایی، وقتی امام حسن(ع) می‌خواهد با وی صحبت کند، می‌فرماید: «ای ولید! تو همان کسی هستی که خدا در شأن تو گفت (إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا) اگر خداوند آن روز این جمله را به تو گفت در واقع حقیقت چهره‌ی تو را بازگو فرمود.» به بیانی، تصویر آینده‌ی زمان در این آیه دیده می‌شود. 🟢 شیوه‌ی برخورد با اخبار و گزارشات تبیین یعنی روشن‌گری، تحقیق و تفحّص تا روشن‌شدنِ ماجرا. باید روشن شود تا جامعه یا فرد دچار گمراهی نگردد. اینجا اصلاً حسن‌ظن یا سوءظن مطرح نیست. هر خبری هم نَبَأ نیست. مثلاً دیروز چه غذایی خوردیم، خبر است ولی نبا نیست. نَبَأ، خبری بسیارمهم و تعیین‌کننده است. 📵 قضاوت جاهلانه؛ عامل ندامت انسان ☆ حسرت: احساس تأسف بر کارهای انجام‌نداده است. ☆ ندامت: افسوس از کارهای انجام‌شده‌ی قبلی است. @yousof_e_moghavemat