«اگر حول معارف الهى انديشه كنيد و خود را بيشتر بكاويد عاشق او مى شويد و در راهش سر از پا نمى شناسيد و تا به وصالش نرسيد آرام نمی گيريد و با هر تقريبى كه برايتان حاصل شود عشقتان شعله ورتر می گردد تا جاى كه اين زمزمه الهى و ملكوتى را به گوش جان
می شنويد.»
«فكر نكنيد كه شهادت همين طورى به دست می آيد بلكه همان طور كه امام فرمودند شهادت يك هديه اى است از جانب خداى تبارك و تعالى براى آن كسانى كه لايق هستند.»
بخشی از وصیت نامه زیبای
فرمانده دلاور
گردان حبیب بن مظاهر
لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
جاوید الاثر
پاسدار شهید
سردار حاج عمران (عبدالله) پستی
شهادت: اسفند ۱۳۶۲ عملیات خیبر
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله_ص
@yousof_e_moghavemat
⏳ دوشنبه ۱۴ دیماه ۱۳۶۰ --- محور عملیاتی کاوه زهرا
👆📷 سرکشی محسن رضایی (فرمانده جدید سپاه)، محمد بروجردی (فرمانده سپاه کردستان و قرارگاه حمزه) به همراه حاج احمد متوسلیان (فرمانده سپاه مریوان که به تازگی از سفر حج برگشته) از محور شمالی عملیات محمدرسول الله(ص)
▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️
✍ محسن رضایی که بتازگی از سوی امام خمینی، به فرماندهی جدید سپاه منصوب شده، به منظور بازدید از جبهه ها، به منطقه غرب کشور و کردستان رفته است.(او تا پیش از آن، مسئول اطلاعات سپاه بود)
▫️در طی بررسی های میدانی، و با توجه به قابلیت های فرماندهان جنگ آزموده و باتجربه مناطق غرب، برادر محسن، از شهید بزرگوار محمد بروجردی (فرمانده سپاه غرب و شمالغرب کشور) درخواست نمود حاج احمد متوسلیان (فرمانده سپاه مریوان) و شهید حاج همت (فرمانده سپاه پاوه) را آزاد کند تا اینها به همراه تعدادی از نیروهای زبده شان عازم جبهه جنوب شوند.
💠 برای بروجردی و شهید ناصر کاظمی، از دست دادن چنین سرداران شجاع و بانفوذ، بسیار دشوار بود، ..... ولی به دلیل نیاز مفرط به آنها جهت انجام عملیات های سرنوشت ساز فتح المبین و نبرد آزادسازی خرمشهر و ... بناچار به رفتن آنها تن دادند.
به این ترتیب همت و متوسلیان به همراه تعدادی از نیروها و مسئولین، از کردستان منفک شده و عازم جبهه جنوب شدند.
به این ترتیب ورود این مردان رزمآور، در شرایط سخت کردستان، به #دوکوهه ؛ منشأ راه اندازی و تأسیس قوی ترین یگان سپاه، یعنی لشگر ۲۷ محمدرسول الله(ص) گردید.
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
@yousof_e_moghavemat
در مسلخ عشـق
جان دادن چه زیباست ...
۱۹ دی ۱۳۶۵
عراق ؛ شرق بصره
منطقه عملیاتی کربلای پنج
رزمنده #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#کربلای_پنج
@yousof_e_moghavemat
قاب ماندگار
🌴شهید محمدابراهیم همت،سردار خیبر در جمع باصفای شهدا، فرماندهان غیور و دلاور لشگر پرافتخار محمّد رسول الله(ص) سال ۶۲ - قبل از عملیات والفجر چهار
📷 تصویر بالا👆 | در این عکس تاریخی به غیر از دو تن همگی به مقام والای #شهادت رسیدند...🕊🕊
#شهیدان :
▫️ منصور حاج امینی : معاون گردان مقداد
▪️علی اکبر حاجی پور: فرمانده تیپ ۱ عمّار
▫️اسماعیل لشگری : فرمانده گردان عمّار
▪️ محمد ابراهیم همت : فرمانده سرافراز لشگر ۲۷
🌷 احمد نوزاد : فرمانده گردان مقداد
▪️ محمود خدایی : معاون گردان کمیل
▫️ قاسم دهقان : فرمانده گردان ابوذر
▪️ اسماعیل ذاکری : معاون گردان انصار
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله_ص
@yousof_e_moghavemat
🌹مراقب باشیم ستون را گم نکنیم که بیراهه ها در کمیناند..!
📸 دی ماه ۱۳۶۶- دامنهی شرقی ارتفاع گردهرش، ستون گردان مالکاشتر در کوه پیمایی ۸ ساعته بهسمت منطقه عملیات بیت المقدس۲
#قهرمانان_وطن
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#تلنگر_به_خودم
@yousof_e_moghavemat
تا از خود بُبریدم، من عشق تو بگزیدم
خود را چو فنا دیدم، آهسته که سرمستم
پیکر معطر شهید محمود رضا عندالله
گردان عمار
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
ماووت، بیت المقدس دو ...
عکاس: حاج علی یعقوبی
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
۱ بهمن ۱۳۳۸ -- سالروز تولد
محمدرضا دستواره
جانشین لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)
(لشگر پایتخت)
ا🚩🌱🌷🌱🌷🌱🚩
#بخوانید 👇👇
💠 همه چیز را از حاج_احمد یاد گرفتم!
🌷شهیددستواره، از ارادت و دلدادگی خود نسبت به احمد متوسلیان میگوید:
🌴سیدمحمدرضا دستواره هستم و طبق اطلاعات شناسنامه ای، سال ۳۸ در محلۀ علیآباد تهران یا همان "گود" بدنیا آمدم.تا اخذ دیپلم متوسطه ادامه تحصیل دادم و بعد هم وارد مبارزات_سیاسی شدم.روز چهارم آبان ۵۷ درحال توزیع اعلامیه های امام توسط مأمورین ساواک بازداشت شدم و بعد از چند ساعت بازداشت، آزادم کردند
🌻بعد از پیروزی انقلاب در 12 آبان 58 وارد سپاه شدم و از دی ماه همان سال به مناطق آشوب زده غرب کشور اعزام شدم که این مقطع،نقطه عطف زندگی من است. چون در این مأموریت با #حاج_احمد_متوسلیان آشنا شدم
🌸 همانطور که بارها و در همه جا گفته ام، من از یک محیط فاسد بلند شده ام. اگر انقلاب نبود، سرنوشت من معلوم نبود چه میشد.حتی وقتی توی سپاه آمدم، باز سرنوشت من معلوم نبود،چون امکان داشت آدمی بشوم که سپاهیگری را به عنوان یک شغل انتخاب کرده باشم و یک اسلحه روی دوش خود بیندازم و پُست بدهم و سر برج بروم و حقوقام را بگیرم
🍀من نمی خواهم از حاج احمد بُت بسازم؛ اما آدمی به اسم حاج احمد بر سر راه من قرار گرفت و وسیله ای شد تا من این جوری که الآن هستم بشوم و نخواهم به سپاهیگری به چشم یک شغل نگاه کنم. حاج احمد استاد من است. او مرا بار آورده! همه چیز را او بمن آموخته. این حرف شعار نیست. والله حرف قلب من است، ولو این که پایبندی به این مطلب، به اخراج من از سپاه منجر شود...
📸تصویر: #شهید_محمد_رضا_دستواره (سمت راست) #احمد_متوسلیان (سمت چپ)
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🔺نحوه شهادت محمد زندی
🎙به روایت جانباز شیمیایی بهروز بیات:👇
⚪️ قبل از شروع عملیات بیت المقدس ۲ گردان کمیل در موقعیت فاطمیون مستقر شده بود.
هشتم بهمن دستور حرکت از فاطمیون و گذشتن از ارتفاع گرده رش به گردان رسید.
بغیر از تدارکات و تعاون تقریبا تمام چادرها جمع شد و نفرات گروهان ها یک به یک توسط تویوتاهای لشگر به قرارگاه تاکتیکی منتقل شدند.
نزدیکی غروب آفتاب از گروهان شهید مدنی دسته اباعبدالله ، نیروهای دسته یک مانند بقیه وسایل را جمع کردند و منتظر آمدن تویوتا بودند.
همه رفته بودند و از مسئولان تنها محمد زندی در اردوگاه فاطمیون مانده بود تا مطمئن شود همه نیروهایش منتقل شدند.
انتظار طول کشید و خبری نشد.
من پیش محمد رفتم و گفتم هوا سرده بچه ها کلافه شدن، چکار کنیم.
خود زندی ناراحت بود. گفت بی سیم زدم ماشین شما چپ کرده ؛ باید بمونید بعد نماز صبح برید.
چادر را رو به راه کن ، منم میام پیشتون.
برگرداندن وسایل با آن وضعیت گل و شل منطقه بسیار سخت بود. علیرضا دامغانی کولاک کرد، یک تنه کلی وسایل را به چادر منتقل کرد. همه دور فانوس حلقه زده بودیم که محمد زندی وارد چادر شد.
با همون خنده همیشگی، سلام کرد و از بچه ها عذرخواهی کرد.
بعد کنسروهایی که آورده بود و بین نیروها تقسیم کرد تا شام بخوریم.
در بین غذا خوردن بچه ها شروع کرد خاطره تعریف کردن.
از عملیاتهای مختلف و شهدای گردان گفتند، از شجاعتها و از خودگذشتگی رزمندگان
هرچه منتظر شدم در بین خاطرات چیزی از خودش نگفت.
نه این که نگفت، بلکه گفت رزمنده ای فلان کرد بهمان کرد. از بین نفرات داخل چادر فقط من و عبدالله امینی می دونستیم اون رزمنده ناشناس خود محمد زندی هست.
کلی گفت و ما رو خنداند.
آخر سر هم قبل از رفتن از چادر یک نگاه به همه کرد و گفت : بچه ها شب عملیات وقتی دشمن منور زد و تیربارهاش شروع به تیراندازی کرد ؛ یه سیخ جگرتون و بگیرید بدوید طرف خاکریز دشمن و بچسبید بهش و گرنه مجروح و شهید میشید.
فردا قبل از حرکت ستون به سمت ارتفاع دلبشک ، مرتضی کلایه اومد منو کشید کنار و با هم رفتیم زیر پل ، که سنگر امداد بود. اونجا دیدم محمد زندی و مرتضی سنگتراش غرق در خون کنار هم آرمیده اند.
همان جور که آرزو داشتن ترکش خمپاره سر و سینه و بازو و پهلوهایشان را دریده بود.
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله_ص
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#سالروز_شهادت
🌷شهید يوسف کابلی
فرمانده تیپ ذوالفقار لشکر ۲۷
او در 29 آبان ماه 1335 در يكي از جنوبيترين مناطق تهران چشم به جهان گشود. كودكياش همچون همسن وسالانش در شور و نشاط گذشت. خانواده مذهبي او از همان سنين ابتدايي سورههاي كوچك قرآن را به او آموختند. وقتي وارد دبستان شد بسياري از سورههاي قرآن را حفظ بود و نمازش ترك نميشد. در دوران تحصيل آنچه كه او را از ساير دوستانش متمايز ميساخت هوش سرشار و روح ايثارگري او بود. در دوران دبيرستان سعي ميكرد تلاوت قرآن را به دوستان و ساير محصلان ياد بدهد و براي آنها رساله امام خميني (ره) را آموزش ميداد. پس از اتمام دبيرستان در سه رشته شيمي در دانشگاه تبريز، رشته الهيات در دانشگاه شيراز و رشته مهندسي طرا حي در دانشگاه علم و صنعت تهران قبول شد كه از اين ميان رشته مهندسي را برگزيد. در سال 1355 مبارزات سياسي خود را به صورت گسترده آغاز كرد. طي دوران تحصيل به مبارزه عليه خطوط منحرف و غالباً فاسد كه دانشجويان را به انحراف ميكشيدند پرداخت. پس از پيروزي انقلاب سيد همچنان در تمام صحنههاي جنگ حضوري فعال داشت. از جمله فعاليتهاي او در اين دوران عبارتند از: فعاليت در امر بنيانگذاري سلاح سنگين و توپخانه در سپاه، تشكيل واحدهاي ضد زره در سپاه پاسداران، طراحي موشكهاي هدايت شونده ضد تانك. او در طول سالهاي جنگ چندين بار مجروح گشت اما هر بار مصممتر به جبهه بازگشت. سرانجام در روز 18 بهمن 1365 در عمليات كر بلاي 5 (بين شهرك شلمچه دوئيجي) تركش خمپاره او را به آرزوي ديرينهاش رساند و راهي ديار شهيدان ساخت
#آشنایی_با_شهدا
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله_ص
@yousof_e_moghavemat
محوطه حرم باصفای
حضرت زینب کبری سلام الله علیها
رزمندگان لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بفرماندهی #حاج_احمد_متوسلیان
اواخر خرداد ۱۳۶۱
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
#احمد_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat
زمستان ۱۳۶۶
قبل از عملیات بیت المقدس ۲
مقر شهید چمران
دسته سه
گروهان یک
گردان حمزه سید الشهدا (ع)
لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)
یاد و خاطره:
ایستاده از راست:
۱. شهید علیرضا حاج ابوالحسن
۲.جانباز سرفراز اصغر خندان
۳. جانباز سرفراز حسین طوسی
۴. جانباز سرفراز محسن فکور
۵. ناشناس
۶. رزمنده محمود خاتمی
نشسته از راست:
۱. رزمنده محسن ضرغام
۲.رزمنده حمید کاظم بیگی
۳. جانباز سرفراز عبدالله شیخیان
۴.جانباز سرفراز میرمحسن حسینی
۵. جانباز سرفراز محمد شهریاری
دوران #دفاع_مقدس
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
@yousof_e_moghavemat
۹ بهمن ۶۵ -- سالروز شهادت مهدی چگینی
رزمنده گردان از لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
متولد: یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۴۶ شهادت: پنجشنبه نهم بهمن ۱۳۶۵
مزار: تهران، شمیرانات، گلزار شهدای امامزاده علیاکبر (ع) چیذر
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله_ص
@yousof_e_moghavemat