eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
289 دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
عشـــق لبخنـد نجیبے ست ڪہ روے لب توست ... 🔹 ولادت : ۲۷ دی ۱۳۳۵ قائمشهر 🔹 شهادت : ۹ دی ۱۳۶۱ فکه @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آزمون جهاد . : دل شکسته ی عاشق برای پرواز نیازی به بال ندارد لذا از آسمان اول هم گذشت و به معراج رفت... 🌷 🌷 @yousof_e_moghavemat
💠قسمتی از وصیت نامه شهید احمد علی احمدی 🍃🌸 من شماها و خودم را به خداوند مهربان و آن خدایی که حضرت ابراهیم را در آتش نگهداری کرد می سپارم. ۱۳۶۵ @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 کلیپ|گریه شهید سلیمانی در فراق دوست صمیمی اش شهید کاظمی +وداع حاج قاسم با پیکر حاج احمد 🌷 ۱۹ دی ۱۳۸۴ - شهادت احمد کاظمی فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه @yousof_e_moghavemat
🚩 ↘️ ↘️ «... یکی از ویژگی‌های جنگ ما که نابرابری‌ها را کنار زد، ابتکاراتی بود که در صحنه‌ی اتفاق افتاد. فرق ما با ارتش‌های کلاسیک دنیا در یک کلمه بود. اگر بخواهیم فرق ، ، فرماندهان گردان را با یک فرمانده کلاسیک ارتش دنیا، علاوه بر موضوعات معنوی و رفتاری بدانیم، کلمه "بیا و برو" بود. یعنی فرمانده‌ی ما در صحنه‌ی جنگ می‌ایستاد جلو و می‌گفت: "بیا" ، امّا فرمانده‌ی کلاسیک می‌ایستاد عقب و می‌گفت: "برو". می‌ایستاد جلو و می‌گفت: "بیا" تاثیرات زیادی داشت و فداکاری‌های بزرگی را آورد. لذا حجم شهدای فرمانده‌ی ما با هیچ جنگی قابل مقایسه نیست. در دوران جنگ تحمیلی، ۱۲ لشکر تازه‌تاسیس داشتیم. از ۱۲ لشکر تاسیسی زمان جنگ، ۷ فرمانده‌لشکرِ لشکرها شهید شدند. از ، چهار فرمانده لشکر، پشت سر هم به رسیدند. یعنی بعد از ، ، ، ، و بعد هم رسید به "حاج آقا کوثری" که شهید زنده هستند. در فرمانده گردان‌ها نزدیک به ۸۰ درصد شهید شدند. اگر خط شکنی و جلوایستادن نبود، این اتفاق نمی‌افتاد. وقتی فرمانده می‌گفت بیا، نقش آن فرمانده مانند یک ملکه زنبور عسل بود. لذا تمام زنبورهای عسل دور او جمع می‌شدند. امروز فقط اسوه و محبوب بچه‌های تهران نیست، او بیش از یک مرجع تقلید در کل کشور محبوب و مورد توجه است.» ✔ 📢 🏷 منبع نوشته: کتاب «حاج قاسم: جستاری در خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی» ، صفحه ۱۳۷ از مجموعه آثار به کوشش علی‌اکبر مزدآبادی. 📣 این نوشته، فرازی است از سخنرانی حاج قاسم عزیز در یادواره‌ی فرماندهان شهید ، اسفند ۱۳۹۱. 🪔 ◾ ✔ 🌸 📸 شناسنامه‌ی عکس: تهران - مقر ریاست جمهوری - سمینار فرماندهان سپاه - تیر ماه ۱۳۶۲ - ضیافت افطاری 🤗 💫 🍀 ⚘ شب شهادت - ۱۲ دی ۱۳۹۹ @yousof_e_moghavemat
سر این سفره نمک ، قدّ عسل شیرین است ... 📸 حضور در دفاع مقدس به همراه @yousof_e_moghavemat
🌺عن الامام المهدى علیه‏السلام: 《 أَ مَا سَمِعْتُمْ قَوْلَ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ يَقُولُ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ هَلْ أَمَرَ إِلَّا بِمَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ؛》 آیا نشنیده اید که خداوند بزرگ می فرماید: اى کسانى که ایمان آوردید از خدا و رسول و صاحبان فرمان برخود پیروى و فرمانبردارى کنید، آیا این امر تا روز قیامت نیست؟🌺 کمال الدین و تمام النعمه،ج۲ص۴۸۷ @yousof_e_moghavemat
با حسرت‌و غم میگذرد هر روزم دلتنگم و چشم بر حرم میدوزم ... @yousof_e_moghavemat
یک عمـر زنده باش ولیکن شهـید باش هر دم پی حماسـه و عزمی جـدید باش حتی اگـر تمـام جهان غـرق تیرگی‌ست چون ماه در سراسر شب روسفیـد باش.. یک لحظه از امید دلت را تهی مکن اما ز هرچــه غیر خــدا ناامید باش چون سرو، سرفراز میان ستمگران در خلوت و نماز ولی مثل بید باش.. بر دست اهل صدق بزن بوسه چون نسیم بر قامـت نفــاق چـو توفــان، شـدیـد باش در ماتــم حسیــن علی گریــه کن ولی در فکر محو این همه شمر و یزید باش ... و ۱ سال از پرواز شما گذشت تصویر ارسالی یکی از اعضای محترم کانال حاج احمد آقا(یوسف مقاومت) @yousof_e_moghavemat
🏴 پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی 🔰 بسم الله الرّحمن الرّحیم با تأسف و تأثر فراوان خبر درگذشت عالم ربانی، فقیه و حکیم مجاهد، آیةالله آقای حاج شیخ محمدتقی مصباح یزدی را دریافت کردم. این، خسارتی برای حوزه‌ی علمیه و حوزه‌ی معارف اسلامی است. ایشان متفکری برجسته، مدیری شایسته، دارای زبان گویائی در اظهار حق و پای با استقامتی در صراط مستقیم بودند. خدمات ایشان در تولید اندیشه‌ی دینی و نگارش کتب راه‌گشا، و در تربيت شاگردان ممتاز اثرگذار، و در حضور انقلابي در همه‌ی میدانهائی که احساس نیاز به حضور ایشان میشد، حقاً و انصافاً کم‌نظیر است. پارسائی و پرهیزگاری خصلت همیشگی ایشان از دوران جوانی تا آخر عمر بود و توفیق سلوک در طریق معرفت توحیدی، پاداش بزرگ الهی به این مجاهدت بلند مدت است. اینجانب که خود سوگوار این برادر قدیمی و عزیز میباشم، به خاندان گرامی و فرزندان صالح و دیگر بازماندگان ایشان و نیز به شاگردان و ارادتمندان این معلّم بزرگ و به حوزه‌ی علمیه تسلیت عرض میکنم و علّو درجات ایشان و مغفرت و رحمت الهی را برای ایشان مسألت مینمایم. سیّدعلی خامنه‌ای ۱۳ دی ماه ۱۳۹۹ @yousof_e_moghavemat
وضو گرفتہ سینه‌ام حًَیَّ عَلـیٰ خیـالِ تو ... سمت چپ شهید سید احمد یوسفی @yousof_e_moghavemat
زندگینامه سردار سلیمانی میدان (قهرمان) 🍃شهیدسلیمانی متولد ۲۰ اسفند ۱۳۳۵ روستای قنات ملک ؛ شهرستان رابُر ؛ استان کرمان. 🍃از۱۲ سالگی ؛ برای کار به کرمان رفت و به کارگری و بنایی مشغول شد و همزمان هم درس خود رو ادامه میداد در اداره آب مشغول بکار شد. 🍃ایشان در سال ۵۷ و پس ازپیروزی انقلاب ؛ عضو سپاه پاسداران شد . 🍃با شروع اغتشاشات در غرب کشور به کردستان رفت و پس از بازگشت ؛ بعنوان فرمانده پادگان قدس سپاه کرمان منصوب شد. 🍃در طی جنگ مجاهدتهای کم نظیری داشت و ضمن تلاش در امور علمی و دوره های نظامی ؛ بعنوان فرمانده لشگر ۴۱ ثارالله استان کرمان خدمت میکرد. 🍃پس از جنگ بدستور فرماندهی ارشد ؛ به مبارزه با قاچاقچیان در جنوب شرق کشور پرداخت. 🍃در سال۱۳۷۶ همزمان با اوج گیری طالبان در افغانستان ؛ از سوی رهبر معظم انقلاب بعنوان فرمانده نیروی قدس سپاه منصوب شدند . 🍃 سردار سلیمانی پس از یورش داعش به عراق و سوریه ؛ با مدیریتی مثال زدنی تحت رهنمودهای ولایت ؛ به‌کمک ملتهای مظلوم عراق و سوریه شتافت‌‌که نابودی داعش را در پی داشت . 🍃سردار سلیمانی در تاریخ ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ بدعوت دولت عراق ؛ جهت مساعدت در امورامنیتی؛ به عراق سفر کرد که در فرودگاه بغداد باحمله موشکی آمریکا ؛ بهمراه ابو مهدی المهندس جانشین حشد الشعبی و تنی چند از همراهانش بشهادت رسید. 🍃سردار سرتیپ پاسدار حسین پورجعفری 🍃سرهنگ پاسدار شهرود مظفری‌نیا 🍃سرگرد پاسدار هادی طارمی 🍃سروان پاسدار وحید زمانی‌نیا. عکس سمت راست ارسالی یکی از اعضای محترم کانال حاج احمد آقا(یوسف مقاومت) @yousof_e_moghavemat
◾️ معرفی کتاب " " ؛ به مناسبت درگذشت، فقیه انقلابی فیلسوف مجاهد، عمار رهبر حضرت آیت الله علامه محمدتقی مصباح یزدی 🔻برش هایی از خاطرات و روایت های تاریخی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی به اهتمام محمدحسن روزی طلب ✅شاید یکی از پر حرف و حدیث ترین علمای بزرگ 20سال اخیر آیت الله مصباح یزدی باشند، عالمی که هر حرفش یا حتی حرف نزدنش بسیار مورد توجه داخل و خارج کشور بوده است... ✍️این کتاب به صورت جذاب و تا حدودی رونامه ای وار و به دلیل نویسنده ی محققش گسترده به موضوعاتی که همیشه در ذهن خیلی ها بود و یا نبوده ولی با دیدن عنوانش علاقه مند به خواندنش می شوند می پردازد نویسنده این کتاب محمدحسن روزی طلب هست که کتب پر مطلب و سنگینی چون صخره سخت و پرونده مسکوت هر دو از ایشان است. 🔺قیمت:55هزار تومان 🔹با تخفیف: 49هزار تومان ~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 💠 اورژانس کتاب با قابلیت ارسال در سریع ترین زمان : (👈 برای راهنمایی و سفارش و خرید کلیک کنید): ‌ 🆔  @Latifi_book 🆔 @mohammadi1992 @yousof_e_moghavemat
💖💞🌹🌸⚘🌷🚩 . . به یاد پنجمین فرمانده دلاور و سلحشور ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) ✔ 💠 🌸 💠 - ولادت: ۱۳۳۸ ، - ادامه تحصیلات تا اخذ دیپلم - حضور فعال و مبارزاتی علیه رژیم صهیونیستی-آمریکایی پهلوی - دستگیری توسط ساواک روز ۱۴ آبان ۵۷ در حال توزیع اعلامیه حضرت امام رحمت الله علیه - آزادی از زندان طاغوت در دی ماه ۵۷ - عضویت در کمیته استقبال از ورود امام - ورود به مجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۱۲ آبان ۵۸ - عزیمت به منطقه عملیاتی غرب در دی ماه ۵۸ - آشنایی با سردار در - مسئولیت واحد پرسنلی "سپاه مریوان" به دستور سردار - عزیمت به محورهای عملیاتی سرپل_ذهاب و گیلان غرب به همراه در پاییز ۱۳۵۹ - بازگشت به مریوان و شرکت در اولین عملیات برون مرزی در محور عملیاتی غرب ( پاوه _مریوان) در ۱۲ دی ماه ۱۳۶۰ - مسئولیت واحد پرسنلی ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) در اسفند ۶۰ به دستور - شرکت در عملیات های بزرگ و جاودان و بیت المقدس - عزیمت به لبنان جهت نبرد با رژیم صهیونیستی در تیرماه ۱۳۶۱ - حضور موثر و فعال در عملیات های ، ، ، ، ، ، و با سمت مسئول محور عملیاتی - مسئولیت فرماندهی تیپ ۳ ابوذر ۲۷ به دستور سردار عزیز و بزرگوار - جانشین لشکر در زمان فرماندهی - فرمانده ۲۷_محمد_رسول_الله بعد از شهادت حاج عباس کریمی از اسفند ۱۳۶۳ تا اواسط ۱۳۶۴ - دوباره جانشین لشکر۲۷ با انتصاب سردار محمد کوثری به فرماندهی در نبرد : ۱۳ تیر ۱۳۶۵ ، طی عملیات ، 💖 . . . 🆔 @yousof_e_moghavemat
🔅 حضرت عیسی علیه‌السلام فرمودند: داويت المرضى فشفيتهم بإذن الله وأبرأت الأكمه والأبرص بإذن الله وعالجت الموتى فأحييتهم بإذن الله وعالجت الأحمق فلم أقدر على إصلاحه، فقيل يا روح الله وما الأحمق ؟ قال : المعجب برأيه ونفسه ، الذي يرى الفضل كله له لا عليه ويوجب الحق كله لنفسه ولا يوجب عليها حقا فذاك الأحمق الذي لا حيلة في مداواته «من بیماران را مداوا کردم و به اذن خداوند، شفایشان دادم. کور مادرزاد را به اذن خدا بینا کردم. مُردگان را به اذن خدا زنده کردم. ولی وقتی می‌خواستم شخص «احمق» را معالجه کنم نتوانستم او را اصلاح گردانم» پرسیدند: «احمق کیست؟» حضرت،فرمودند: «خودرأیِ‌خودپسند!کسی‌که همه فضایل را برای خود می‌داند و هیچ عیبی در خودنمی‌بیند.هر چه حق و حقوق است برای خودش می‌داند و برای دیگران نسبت به خود،حقی قائل نیست. این همان «احمق» است که برای‌ِدرمان‌ِاو،هیچ راهِ‌چاره‌ای وجود ندارد. 📚 الاختصاص، صفحه ۲۲۱ @yousof_e_moghavemat
زندگینامه‌آیت‌الله‌مصباحِ یزدی ره 🍃آیت الله محمد تقى مصباح یزدى در سال 1313 هجرى شمسى در شهر کویرى یزد دیده به جهان گشود؛ وى تحصیلات مقدماتى حوزوى را در یزد به پایان رساند و براى تحصیلات تکمیلى علوم اسلامى عازم نجف شد; ولى به علت مشکلات فراوان مالى، بعد از یکسال براى ادامه تحصیل به قم هجرت کرد. 🍃 از سال 1331 تا سال 1339 ه.ش در دروس امام راحل(قدس سره) شرکت کرد. 🍃همچنین سالهادردروسِ مختلف؛ از وجود علامه طباطبایى ره کسب فیض کرد. 🍃 وى حدود پانزده سال نیز در درس فقه آیت الله بهجت مدظلّه العالى شرکت داشتند و از شاگردان ممتاز ایشان بودند. 🍃ایشان در مدرسه علمیه حقّانى به همراه آیت الله جنتى، شهید بهشتى و شهید قدوسى فعّالیّت داشت و حدود ده سال در آن مکان به تدریس فلسفه و علوم قرآنى پرداخت. 🍃ایشان‌با حمایت و ترغیب امام خمینى (قدس سره)، چندین دانشگاه، مدرسه و مؤسّسه را راه اندازى کرد ورئیس 'موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ' بودند. 🍃ایشان چند دوره نماینده مجلس خبرگان رهبری نیز بودند. 🍃آیت الله محمد تقی مصباح یزدی سرانجام ؛پس از عمری مجاهدت در راه اسلام و انقلاب اسلامی جمعه شب ۱۲دیماه۱۳۹۹ در سن ۸۶ سالگی به علت بیماری گوارشی دعوت حق را لبیک گفت. 🍃روحش شاد و قرین رحمت الهی 🍃عکس پیوست؛ دیدار شهید سلیمانی و ایت الله‌ مصباح در سال ۹۶ را نشان میدهد. @yousof_e_moghavemat
📸 عجب خانه‌های زیبایی بودن خانه‌های خاکی شما؛از همین خانه خاکی افلاکی شدید @yousof_e_moghavemat
تصویر ارسالی یکی از اعضای محترم کانال حاج احمد آقا(یوسف مقاومت) @yousof_e_moghavemat
خاطره دکتر محمدترکمن از روزی که سردار سلیمانی صاحب نوه های دوقلو شد... «چند سال قبل سردار سلیمانی صاحب نوه های دوقلو شدند. نوزادان در بیمارستانی که من یکی از پزشکان اطفالش بودم، زودتر از موعد به دنیا آمدند. نارس بودند و وزن بسیار کمی داشتند. باید مدتی بستری میشدند. این افتخار نصیب من شد که پزشک نوزادان شوم. این چند روز کافی بود برای گذراندن یک ترم فشرده اخلاق در کلاس درس سردار راستش تا آن زمان فقط از رشادت سردار و دلاوری های او در جنگ با داعش شنیده بودم، نامش برایم تداعی کننده حس خوب امنیت بود اما دومین چهره نظامی ایران با انسان دوستی و معرفت و تواضعش چهره ای ماندگار را در ذهن من و پرستاران بیمارستان تصویر کرد؛ نمادی از یک انسان واقعی.» نوه های به دلیل شرایط خاص باید مدت کوتاهی در بخش ایزوله بیمارستان بستری میشدند اما اتاق ایزوله خالی نداشتیم. با مادر یکی از نوزادانی که شرایط فرزندش بحرانی نبود، صحبت کردم و گفتم تا سه ساعت دیگر یکی از اتاق ها خالی میشود. با صدای آرام گفتم نوه های سردار سلیمانی در بیمارستان ما هستند و اتاق ایزوله خالی برای بستری کردنشان نداریم، وضعیت فرزند شما هم که رو به بهبود است. اگر موافق باشید بچه ها را در این اتاق ایزوله بستری کنیم. مادر کودک تا اسم سردار سلیمانی را شنید از جا پرید و گفت چرا که نه!‌ سراسیمه خودش را به راهروی اصلی بیمارستان رساند که سردار را ببیند و در حال حرکت گفت: عمری که حاج قاسم سلیمانی وقف آرامش و امنیت ما کرده با چی جبران میشود. این کمترین و بی مقدار ترین کار است.» اتاق را خالی کردیم و به سردار گفتم همین حالا نوزادان را بستری می کنیم. ایشان تا ماجرا را شنید گفت: دست نگه دارید. چرا این کار را کردید یک نوزاد بیمار را از اتاق ایزوله بیرون آوردید تا نوه های من را بستری کنیدهیچ تفاوتی بین بچه های من و دیگران نیست لطفا آن نوزاد را به اتاق ایزوله برگردانید ما هم صبر می کنیم تا اتاق خالی شود، مثل بقیه بیماران گفتم: سردار! مادر آن بچه تا شنید میخواهیم نوه های شما را بستری کنند، خودش اصرار به خالی کردن اتاق ایزوله داشت اما ایشان گفتند نه آقای دکتر! کاری که گفتم را انجام دهید. بچه را به اتاق برگردانید. کاری که سردار گفت را انجام دادم. خانواده دومین فرد نظامی کشور سه ساعت در بیمارستان مثل بقیه مردم منتظر ماندند تا اتاق ایزوله خالی شود و این درس بزرگی بود برای من البته تماشای این حجم از تواضع و فروتنی به ماجرای بستری ختم نشد. در این چند روز که سردار در بیمارستان بودند کلاس درس معرفت حاج قاسم برقرار بود. روز دوم، سردار برای ملاقات فرزندشان و دیدن دوقلوها به بیمارستان آمدند نمیدانم مقدمات امنیتی برای حضور ایشان در مکان های عمومی را چطور فراهم میکردند هر چه که بود سردار ساده و بی تکلف از همان جلوی در بخش وارد شدند. پرستارها خوشحال بودند از دیدن سردار ولی روی اینکه جلو بروند را نداشتند. اما سلام و احوالپرسی ساده و صمیمی حاج قاسم یخ پرستاران را آب کرد و در چشم بر هم زدنی همه پرستاران بخش دور ایشان حلقه زدند. قرار شد عکس یادگاری بگیریم. دقت نظر سردار برای من خیلی جالب بود. همه پرستاران بخش اطراف ایشان جمع شدند و آماده برای گرفتن عکس، هنوز عکس یادگاری ثبت نشده بود که سردار به انتهای سالن اشاره کردند. یکی از نیروهای خدماتی در حال تِی کشیدن سالن بود، سردار ایشان را صدا کردند و گفتند شماهم در عکس یادگاری ما باشید حال بچه ها خوب شد و از بیمارستان مرخص شدند اما من توفیق پیدا کردم که یک بار دیگر در مطب، پذیرای سردار باشم خانواده دوستی حاج قاسم برای من خیلی جالب بود. با مشغله فراوانی که داشتند و مسئولیت های مهم و سنگینشان، برای اطمینان از سلامت نوه ها چند بار به بیمارستان آمدند و وقتی هم که بچه ها از بیمارستان مرخص شدند، همراه دوقلوها به مطب آمدند. آن روز مطب خیلی شلوغ بود، شلوغ تر از همیشه. بعد از ورود سردار به مطب، منشی من را خبردار کرد و از اتاق بیرون آمدم. سلام و احوالپرسی و راهنمایی شان کردم به داخل اتاق؛ ایشان یکی از نوه ها را درآغوش گرفته بودند و بفرمای من را قبول نکردندو گفتند: به خانم منشی سپردم اسم ما را در نوبت ویزیت بگذارد. منتظر می‌مانیم تا نوبتمان بشود. من شرمنده شدم و حرفی برای گفتن باقی نماند. سردار مثل بقیه بیماران در مطب نشستند تا نوبتشان شود. دوقلوها را ویزیت کردم و لحظه آخر اجازه خواستم عکس یادگاری با ایشان داشته باشم. روزی من از آخرین دیدار سردار سلیمانی یک انگشتر بود. هدیه ای که ایشان به من دادند و گفتند آقای دکتر شغل مقدسی دارید انگار به زبانم قفلی زده بودند و نمی دانستم باید چه بگویم. از همان رو انگشتر را دستم کردم و عهد بستم دین این انگشتر را به صاحبش تاآخر عمر ادا کنم... @yousof_e_moghavemat
حسین ساده بود. حاج حسین خرازی ساده بود و هیچ‏گاه از مقامش برای پیشبرد کارهای شخصی استفاده نکرد. فرماندهی لشکر برای او به معنای مسئولیت بزرگ‏تر و کار بیشتر بود، به معنای صبر و اندوهی بی‏اندازه. وقتی ازدواج کرد، حقوقش مثل دستمزد همه بسیجی‏ها فقط کفاف یک زندگی ساده را می‏داد. 2200 تومان در ماه. به تنها چیزی که فکر نمی‏کرد پاداش‏های دنیوی بود. هیچ‏گاه شرایطی بهتر از نیروهایش نداشت. راوی یکی از بستگان شهید درحال سخنرانی برای افراد لشکر @yousof_e_moghavemat
حضرت پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله وصلم میفرمایند: به کوچکی گناه نگاه نکن ، بلکه ببین په کسی را نافرمانی می کنی تحف العقول جلد1 صفحه11 @yousof_e_moghavemat